تعبیر خواب آبگوشت
دیدن آبگوشت در خواب، نشانه صداقت وصمیمیت و حمایت دوستان است. اگر فردی عاشق، خواب آبگوشت ببیند، به معشوق خود تعلق خاطری پایدار خواهد داشت. اگر کسی خواب ببیند، مشغول تهیه آبگوشت است، اختیار سرنوشت خود و دیگران را در دست می گیرد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
شهریور : سلام علیکم وقتتون بخیر . پسر عموم خواب دیده رفته جایی و دیده مادر من اون جا نشسته بوده و داشته آبگوشت داخل کاسه هایی میریخته . مادرم به پسر عموم میگه بیا آبگوشت بردار . پسر عموم میبینه یک کاسه بزرگ که پر از آبگوشت هست اونجا گذاشته شده به مادرم میگه زن عمو اینجا هم داری پارتی بازی میکنی گفته نه این کاسه مال مرتضی هست . ( مادرم به تازگی به رحمت خدا رفته و این خواب رو شب روز خاک سپاری دیده اصلا هم یادش نبوده مادرم فوت کرده)
فریبا هراتی : سلام. تشکر. روح مادرتان شاد. دعاهای خیر مادرتان پشت سر همه ی فامیل است که به رفاه و ثروت و زندگی خوشی دست داشته باشند و تمایلات و خواسته های غریزی شان برایشان فراهم بشود. اگر مرتضی را در بیداری می شناسید، و یا او همان پسر عمویتان است، دعاهای خیر مادرتان پشت سر مرتضی هم هست. اما اگر مرتضی را نمی شناسید؛ مادرتان از شما می خواهد که در راه رضای خدا و برای خوشنودی حضرت علی ع، شما هم خیرات به فقرا بدهید و ثوابش را تقدیم روح مادرتان کنید. تشکر از همراهیتون
مهسا : سلام خانم هراتی عزیز.لحظاتتون پر نور.لطفا خوابم مخفی بشه. ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که دوست صمیمی شما و همسرش به موفقیت های زیاد در زندگی شان می رسند و شما هم نشان می دهید که هم شخصیتی مقید دارید و هم مسئولیت پذیر و وظیفه شناس هستید. شما سورپرایز خواهید شد. آرامش و رفاه به زندگی تان راه پیدا می کند و شرایط اقتصادی تان خیلی خوب خواهد شد. احساس مثبتی به زندگی تان راه می یابد و نگرانیهایتان از بین می رود. تمایلات و خواسته های غریزی تان هم محقق خواهند شد. تشکر از همراهیتون
zahra sadat : سلام و وقت بخیر،شب سوم ماه خواب دیدم رفتم خونه قبلی که بچه بودیم با پدر ومادرمون زندگی میکردیم ،داداش و زنداداشم اونجا بودن،داداشم یه قابلمه بزرگ برنج نذری پخته آماده آورده بود ودوتا قابلمه آبگوشت نذری باربود،شقه های گوسفند اینقدر بزرگ بود که از قابلمه زده بود بیرون ،هنوز جاداشت بپزه ، من بهشون گفتم چرا دوتا قابلمه گذاشتین همه را داخل اون قابله بزرگه که اون کنار بود میریختین،ولی من یه کم برنج وگوشت برداشتم و دو سه تا قاشقشا خوردم خیلی خوشمزه وپخته بود ،بردم توکوچه که ببرم برای همسایه ها یه دختر بهم گفت خواهشاً این غذا را بده به من ،خیلی گشنمه من هم غذارا با اکراه دادم،بعد که اومدم برم داخل خونه به خودم میگفتم اینقدر گوشتازیاده که هم خودمون زیاد میخوریم هم برای همسایه ها زیر برنج گوشت زیادی میزاریم،تشکر ازشما
فریبا هراتی : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید به امنیت و رفاه گذشته تان برگردید. شرایط اقتصادی زندگی برادرتان خیلی خوب خواهد شد و او باید نذر کند که انشالله وقتی شرایط اقتصادیش خوب شد، نذری بپزد. احساسات سرد و یا سردی روابط بین اعضای خانواده تان از بین می رود و شما به رفاه و ثروت خواهید رسید. اما باید یادتان باشد که وقتی که شرایط مالی تان خوب شد، در راه خداوند سخاوتمندانه به فقرا کمک کنید و بخل و خست به خرج ندهید. اینطوری برکت زندگی تان زیاد خواهد شد. تشکر از همراهیتون
جواد : با سلام لطفاً نمایش داده نشه امروز و به نام صدا می کرد .
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خواب برادرتان این است که شیطان سعی می کند که حب مال دنیا را برای برادرتان تقویت کند و او را به دنیاپرستی تشویق کند. او می خواهد که برادرتان و خانمش تمام انرژی و توجه شان را بگذارند پی رسیدن به ثروت. شیطان می خواهد گره در کار برادرتان و خانمش ایجاد شود. او می خواهد که آنان مستاصل شوند. شیطان می خواهد که برادرتان با تمام قوا علیه خواهرتان مبارزه کند و او را له کند و اصلا به هیچ چیز دیگری فکر نکند به جز به رسیدن به موفقیت و مال دنیا. اما دقت کنید که شیطان در ظاهر کسی که فقیر است و تازه به ثروت رسیده؛ می خواهد به شما بذل و بخشش کند!! مبادا گولش را بخورید. شما باید در هر حالی جانب انصاف را رعایت کنید و بدانید که آنچه که حق الهی شماست به شما خواهد رسید و اگر خدای نکرده در حق دیگران انصاف به خرج ندهید، خداوند می بیند و هیچ گناهی بی جواب نخواهد ماند. تشکر از همراهیتون
Ad : با عرض سلام، وقتتون بخیر. تقاضا دارم متن خوابم نمایش داده نشود
فریبا هراتی : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما شخصیتی با ایمان دارید و می خواهید تاثیر مثبتی روی زندگی مردم بگذارید. شما از حضرت امام حسین ع تبعیت می کنید و مانند او دلسوز مردم فقیر و محروم هستید و دوست دارید که آرامش و رفاه در زندگی شان در جریان باشد. شما از روی تملق و خودنمایی هیچ اقدامی انجام نمی دهید و خالصانه در راه خداوند، از صمیم قلبتان نیت می کنید که کار خیری انجام دهید. پس نذر کنید که انشالله نیازهای احساسی و یا فیزیکی تان فراهم شود و انشالله در راه خداوند انفاق کنید. البته حضور پدرتان در بازار در کنار شما، گویای این است که شما نباید صرفا به نذرتان بسنده کنید که حاجت روا شوید بلکه باید خردمندانه و با عزم و اراده ی زیاد، در راه رسیدن به اهدافتان اقدام کنید و از سکون و دست روی دست گذاشتن خودداری کنید. دعا در کنار فعالیت و تلاش شما نتیجه می دهد. تشکر از همراهیتون
leili : باسلام، وقت بخیر
لطفا خواب نشون داده نشه.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. همکار خواهرتان تمایل دارد که خردمندانه رفتار کرده ارتباط بهتری با شما داشته باشد چون فکر می کند که شما شخصیتی قوی و مستقل و خودمختار و کارگشا دارید. ولی حتی اگر او تاثیر مثبتی روی شما بگذارد و شما تمایل پیدا کنید که رابطه تان را با او گسترش دهید، مادر او این اجازه را نخواهد داد که شما برای آینده تان با او برنامه ریزی کنید. شما ممکن است به صورت پنهانی ارتباطی با یکدیگر ایجاد کنید و دوستی تان باعث آرامش شما بشود و شاید بتوانید رابطه تان را خیلی خوب و درست پیش ببرید ولی در نهایت، متوجه می شوید که شخصیت همکار خواهرتان بسیار احساساتیست و او هرگز نمی تواند انتظاراتی که شما به عنوان یک مرد از او توقع دارید را برایتان برآورده کند. تشکر از همراهیتون
بهارک : سلام .روزتون بخیر.لطفا نمایش داده نشه.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. خواستگار شما و برادرش راجع به شما صحبت می کنند. شما می خواهید مسائل خودتان را بخوبی ارزیابی کنید. سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و تاثیر مثبتی روی خواستگارتان بگذارید. اما شما قبلا اشتباهاتی را مرتکب شده اید و زمینه ی فکری تان بهم ریخته بوده و الان نیاز دارید که جنبه هایی از زندگی خودتان را مجددا سازماندهی کنید و افکار اشتباهتان را پاک کرده و اولویت های خودتان را دوباره از اول مورد ارزیابی قرار دهید. شما از اشتباهات گذشته تان خجالت می کشید ولی خواستگارتان از شما کینه به دل نگرفته و شما را می بخشد. خواستگارتان دوست دارد که شما از او حمایت و مراقبت کنید و تمایل او به وابستگی عاطفی و احساسی به شما زیاد است. برادر خواستگار شما حرفهای ناپخته و خامی مطرح می کند که باعث ناراحتی شما می شود ولی خواستگارتان نظرات او را رد می کند. شما هم با احساسات سرد و بی مهری مشابه برادر خواستگارتان حرفهای ناراحت کننده و بدی را متقابلا مطرح می کنید که باعث ناراحتی خواستگارتان و مادرتان می شود و با نظرات شما مخالفت می کنند. اما خواستگارتان مادرتان ( یا خرد و عقلانیت شما را ) دوست دارد و می خواهد عاقلانه رفتار کنید. او قلبا" شما را دوست دارد و امیدوار است که شما بچه گانه و غیر مجربانه رفتار نکنید بلکه عاقل و خردمند باشید. خواستگارتان نیاز دارد که کمی افکارش را از نگرانیها تخلیه کرده و به آرامش برسد. او باید مدتی ساکت و تنها باشد تا فکرش را دوباره بتواند سروسامان بدهد. شما هم در این مدت که او می خواهد سکوت کند و آرامشش را بدست بیاورد، غصه می خورید و برای خودتان آسمان و ریسمان می بافید!! اما او به فکر شماست و دوستتان دارد. آشتی میکنید انشالله. خوابتان معادل 2 حق خواب بود. لطفا سعی کنید منبعد خوابهایتان را در خطوط کامل مثل الان من بفرستید تا طول خوابتان زیاد نشود و من بتوانم همزمان که تعبیر را عرض می کنم، همه ی خوابتان را یکجا مشاهده کنم. تشکر از همراهیتون
Fateme : سلام خانم هراتی عزیزم. خواب دیدم در باغ زیبا و بزرگی زندگی میکنم. این باغ در یکی از مناطق خوش و آب و هوای شهرمون بود ( طرقبه) و خونه بزرگی وسط باغ بود با آشپزخانه بزرگ.عده ای به مهمانی اومده بودن از جمله دوستم( که در واقع خیلی ازش ناراحتم ) و زن برادرم که در شرف طلاق هست.من در آشپزخانه مشغول کارهام بودم دیدم جلوی در ورودی آشپزخانه یک دیگ کوچک حاوی دیزی بسیار مطبوع و جاافتاده و قرمز رنگ آماده گذاشته شده بود مثل دیزی های رستورانهای معروف. دیزی داغ بود و کمی از سیب زمینی هاش دیده میشد و میدونستم که این غذا مخصوص دوستم پخته شده و اون باید بخوره ولی گویا من پخته بودم . یک قابلمه آبگوشت دیگه هم انتهای آشپزخانه در حال پخت بود که خودم بار گذاشته بودم برای خانواده ام و میدونستم آبگوشتی که مال دوستم بود با کیفیتتر از اونیه که برای خانواده ام بار گذاشته بودم.آشپزخانه کمی بهم ریخته بود.بعد دیدم یک مارمولک بزرگ( شبیه اژدهای کومودو یا سوسمار ) وارد آشپزخانه شد. به دیزی دوستم نزدیک شد ولی نسبت بهش بی تفاوت بود و رفت سمت انتهای آشپزخانه. مهمانها در پذیرایی بودن متوجه شدم دوستم میخواسته استراحت کنه ولی چون اتاق خالی پیدا نکرده رفته باغ همسایه یک اتاق گرفته تا استراحت کنه بعد برگرده. زن برادرم رو دیدم که شلوار جین سفید پاش کرده و جلوی من بالا و پایین میپرید و خوشحال بود ودائما میگفت بهم پول بده و من با خودممیگفتم من پول ندارم.دوستم بعد از استراحت در باغ همسایه دوباره برگشت من یک نایلون دستم بودکه حاوی ۲ تا آبنبات قهوه یا کاکائویی بود که کمی آب شده بود و به نایلون چسبیده بود یکی از شکلات خُرد شده بود. من به دوستم این شکلاتها رو تعارف کردم و اون یک تکه از خرد شده ها رو میخواست برداره ولی من پشیمون شدم و با خودم گفتم این شکلاتها مناسب پذیرایی نیست و رفتم یک ظرف بطری شکل پر از شکلات خوب آوردم و تعارف کردم .ظرف حاوی ۳ شکلات مستطیل با جلد سیاه و ۱ شکلات مستطیل با جلد سفید و تعدادی شکلات توپی شکل با جلد رنگی بود.دوستم تمام شکلاتهای توپی شکل رو برداشت ولی به شکلاتهای مستطیل سفید و سیاه دست نزد و من با خودم میگفتم چقدر خوب بود و کاش که زن برادرم برام این شکلاتها رو آورده بود ولی در واقع اون نیاورده بود و مال خودم بود. در ضمن وقتی دوستم شکلاتها رو برداشت ظرف تقریبا خالی شده بود و داخلش چیزهایی شبیه تارعنکبوت یا نخ چسبیده بود و۴ تا شکلات باقی مانده داخل ظرف به اونها آویزان بود.
فریبا هراتی : سلام. شما می خواهید به دوستتان درسی بدهید که متوجه ی ناراحتی شما بشود و هر چند که از دست او حرص می خورید ولی به نظرتان او ساده لوحی به خرج داده و خام و بی تجربه است. کسی می خواهد با سماجت و پوست کلفتی نظر مثبت شما را بدست بیاورد و کاری کند که شما به او پاسخ مثبت داده و بله بگویید. شاید این شخص خانم برادرتان است که می خواهد شما برایش اعتبار و ارزش قائل باشید ولی شما ارزشی برای او قائل نیستید. هر چند که او سعی می کند که نقشی سخت کوش و با کرامت و پاک در زندگی داشته باشد و خیلی تلاش می کند که عملکردش به چشمتان بیاید ولی شما زیاد به او توجه ندارید. دوست شما احتمالا ارتباطش با شما بعدا خوبتر خواهد شد ولی شما نسبت به بعضی مسائل احساس افسردگی و ناراحتی خواهید داشت و آرزو می کنید که خانم برادرتان هم می توانست با شما رابطه ی خوبی ایجاد کند و باعث شادی شما بشود. اما شما از ارتباط با او حس خوبی ندارید. شما در برنامه ریزی برای زندگی خانواده تان نقش مهمی ایفا می کنید. تشکر از همراهیتون
minimi : باسلام و وقت بخير
خواب ديدم با ماشين همكارم ( ايشون اقا و مجرد هستن) اومديم در خونه ي ما، مامانم آبگوشت گذاشته بود،ماشين رو جلوي در نگه داشت من با عجله رفتم تو تا مامانم از آبگوشت بكشه تا بدم همكارم هم از غذا ببره خونه بخوره، خيلي عجله داشتم تقريبا هول بودم و استرس داشتم و مدام نگران بودم كه بابام بفهمه و عصباني بشه، مامانم غذارو كشيد، ديدم تو قابلمه نه، تو كاسه آب ابگوشت رو كشيده، كاسه رو بردم گذاشتم روي صندلي عقب از سمت كمك راننده، ي نگاه به ابگوشت كردم بقدري خوش رنگ و خوشمزه به نظر ميرسيد كه نگو، كنارش نوني كه آب زده شده و نرم بود ٢ تا توهم توهم بود گذاشتم و كنارش هم ي مشمبا سبزي گذاشتم بهش گفتم تو مسير آروم برو غذا نريزه، در تمام مدتي كه من داشتم اين كارهارو انجام ميدادم، ايشون خيلي بي تفاوت و سرد نشسته بود و فقط جلوش رو نگاه ميكرد مثل مجسمه،
ممنون ميشم خواب من رو هم تعبير كنين
فریبا هراتی : سلام. تشکر. همکار شما به شما فکر می کند. شما تلاش دارید که شخصیتی مهربان و متمول، تاثیرگذار و با احساس از خودتان نشان دهید. اما همکار شما نسبت به این احساس و تلاش شما برای اینکه تاثیر مثبتی روی او بگذارید، اهمیتی قائل نیست. او بر طبق دریافت خودش از واقعیت ها، شما را قیاس می کند. معیارهایی برای خودش دارد که آنها را مد نظر می گیرد و شاید کارهایی که به نظر شما باعث می شود او از شما خوشش بیاید، اصلا برای او، حائز اهمیت و مهم نیستند. تشکر از همراهیتون.
Leila : سلام و خسته نباشید
شب خواب دیدم خونمون یه خونه خیلی بزرگ هست و مهمانهای زیادی خونمون هست و غذا هم آبگوشت هست. و من رفتم حیاط پشتی یه دبه کوچیک شیشه ای ترشی کلم سفید پیدا کردم که نصف بیشترشو پدرم مخفیانه خورده بود و من درشو باز کردم یه دونه خوردم و گفتم این ترشی نیست و شور کلم هست و البته اصلا شور و ترش نبود و خیلی خوشمزه بود اما بابام راضی نبود بخورم.
فریبا هراتی : سلام. شما به رفاه و ثروت و آسایش بسیار زیادی می رسید و روابط عالی با دیگران ایجاد می کنید، شخصیتی احساساتی و مهربان دارید و خیرتان به دیگران می رسد. اما پدرتان در پس زمینه ی ذهنش، برای اینکه شما به این ثروت و رفاه و زندگی خوبی که دارید برسید، در خفا، خیلی سختی کشیده و تنهایی و با خلوص و کمال و عشق در راه خوشبختی شما تلاش کرده، روزهای سختی را گذرانده و حاضر نیست که شما هم مثل او دوباره سختی بکشید. تشکر از همراهیتون