تعبیر خواب آدامس (سقز)
اگر کسی خواب دید که سقز می جوید، دروغ می گوید و یا حرف های بیجا و باطل زیاد می زند. اگر خواب ببینید کسی به شما سقز می دهد، کسی شما را به گفتن دروغ گویی تحریک می کند. اگر خواب دیدید سقز در دهان دارید و آن را قورت دادید پشیمان خواهید شد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Camelia : سلام خانم هراتی عزیز روزتون بخیر و شادی
۳شنبه (۳محرم) خواب دیدم یک نفر بهم ۷ بسته آدامس عسلی با طعم های مختلف داد و من ۲یا ۳ بسته رو با طعم شکلاتی و توت فرنگی به دختر خواهرم که ۲۳ سال دارد ولی در خواب ۸،۹ ساله بود، دادم.
(دختر خواهرم را مدت طولانی ست که ندیده ام و هیچ خبری ازش ندارم)
با تشکر فراوان از شما.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که کسی شما را نصیحت می کند که بی خیال باشید و زندگی را خیلی جدی نگیرید و خوش باشید و ناخواسته شما را ترغیب می کند که خودتان را در موقعیتی چسبنده و دست و پاگیر قرار بدهید!! شما فکر می کنید که خوش بودن و بی خیالی خوب است و اینکه گاهی سرخوشانه به تمایلات و خواسته های غریزی و خانمانه تان فکر کنید؛ لذت بخش است. اما این کارها نه تنها خردمندانه نیست بلکه رفتاریست که از انسانهای کم عقل سر می زند. تشکر از همراهیتن
Namiyaaa.s : بعد از طلوع آفتاب دیدم مسافرت شیراز رفتیم.کنار یه پارک بودیم،سبد چای جامونده بودهمسرم گفت دلم چای میخواد دسته هاش شکسته بودولی برش داشتم ،همسرم بچه رو داخل ماشین گذاشت،ماشین وسط خیابون بودهلش دادم اومدکنار خیابان ولی دوباره حرکت میکرد بالاخره کنترلش کردم در ماشیو باز کردم دیدم بچم بین وسایل داره خودشونگه میداره.رفتم بقالی یه خانمی با خواهش بهم آدامس فروخت من طعم دارچین گرفتم گفتم ۲۰ تومن بیشتر نیست.یه آلبوم مخمل داد،یه طرفش تبلیغات بود گفت از خودمون عکس بگیرم و بفرستم تصمیم گرفتم عکسی نفرستم بعد دیدم در خونه پدریم و پدرمرحومم سرفه میکنه و رفت دستشویی سینش رو صاف کرد بعد من گفتم سلام بابا تویی؟جواب سلامم رو با سر داد و گفت بهم گفتن به من سلام بفرستی گفتم سلام برتو پدرم محو شدمادرم گفت باکی حرف میزدی؟منم با گریه گفتم چیزی که من دیدم تو ندیدی
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و به آرامش و رفاه برسید. می خواهید رابطه ی دوستانه ای با همسرتان داشته باشید و نظراتتان را با خوبی و محبت با هم به اشتراک بگذارید؛ ولی احساس می کنید که خیلی ارتباط گرفتن با همسرتان راحت نیست. با این وجود که از او ناراحت هستید؛ می خواهید کنترل همه ی کارها را بدست بگیرید و آرامشتان محفوظ باشد ولی احساس می کنید که زندگی تان درگیر عادات بی معنی شده و مضطربید. از جهتی سعی می کنید که از بچه تان حمایت کنید و از جهتی در موقعیتی دست و پاگیر و چسبنده اسیر شده اید؛ نمی توانید حرفتان را بزنید و فقط سعی می کنید که رنگ و بوی ظاهری بیشتری به کلامتان ببخشید و در ظاهر حرفهای مثبت ولی بی پایه و اساس خواهید گفت. شما احساس تنهایی و ایزولگی می کنید و به خاطرات خوش قدیمی دلبسته شده اید. هر چند که دوست ندارید از روزهای کنونی خاطراتی برایتان بماند. شما می خواهید به امنیت گذشته تان برگردید. روح پدرتان شاد. او می داند که ناراحتی شما برای چیست و برای شما دعا می کند تا آرامش داشته باشید. شما هم باید برای او دعای خیر بفرستید. شما نمی دانید که باید چطور مشکلاتتان را حل کنید. تشکر از همراهیتون
Khatere : سلام من خواب دیدم آدامس میخرم یک بسته آدامس معنایی و یک بسته توت فرنگی فروشنده وقتی میخواهد آدامس ها را بدهد همه آدامس ها از دستش روی زمین میریزد و بی استفاده میشود من از دست فروشنده خیلی ناراحت میشوم چون یک بسته را برای یک نفر دیگر خریده بودم ولی از آنجا رفتم و دوباره از فروشنده خرید نکردم تعبیرش چیست با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما تصمیم می گیرید که کمی بی خیالتر باشید و زندگی را کمتر جدی بگیرید. می خواهید سعی کنید که آرامش بیشتر به زندگی تان راه پیدا کند، وسوسه ها و تمایلاتتان پاسخ داده شود؛ ایده ها و اهدافتان برایتان ملموس تر و در دسترس تر باشند اما حواستان نیست که دارید به خودتان آسیب می زنید و خودتان را در موقعیتی چسبنده و دست و پاگیر اسیر می کنید که هرگز نمی توانید این شرایط را حل و فصل و یا درک و هضم کنید! خداوند نمی خواهد که شما اذیت شوید و این شانس خوشی های بی خیال مآبانه و گیر کردن در موقعیتی دست و پا گیر، از شما گرفته می شود. شما بعد از این، خردمندانه تر فکر می کنید و سراغ اینگونه خوشی ها نمی روید. تشکر از همراهیتون
خدیجه جورابیان : سلام.نمازوروزه هاتون قبول حق .صبح خواب دیدم که شوهرم آدامس با خودش داشت وبه فامیلامیدادبعداومدبه من آدامس بده که دید من خوابم البته توی خواب وبیداری بودم و چشمام نیمه بازبودوبااینکه چشمام نیمه بازبودبه دخترم گفت مامانت خوابه وبه من آدامس ندادوبه دخترم آدامس داد.ممنون میشم تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همینطور برای شما. شوهر شما می تواند کاری کند که همه فکر کنند که در موقعیتی چسبناک و دست و پا گیر اسیر شده اند و نتوانند کارهای او را هضم و درک کنند ولی شما گول او را نمی خورید هرچند که او خیال می کند که شما درکتان قوی نیست و بی خیال هستید. تشکر از همراهیتون.
shirin : سلام خواب ديدم كه دختر داييم ( سيد هم هست) اومد پيشم و ديدم يك عالمه باكس آدامس خارجي داره كه تو هر باكسي يك عالمه آدامس بود و به من گفت اين آدامسارو احسان به من داده( احسان پسريه كه دخترداييم تقريبا يك ساله كه داره براي اين پسر كه مجرد هست كار ميكنه و رابطشون نزديك شده ولي نه ب عنوان دوست پسر ولي دختر داييم تقريبا دوسش داره ولي به رويش نيورده ) و بعد دخترداييم به من گفت يكي از اين باكس هاي آدامس رو باز كن و هر چقدر دوست داري بردار براي خودت چون من زياد دارم و من خيلي خوشحال شدم و رفتم سراغش ديدم كنار همين آدامسا چند تا آدامس موزي و ايراني هم هست كه دختر داييم گفت من ديگه اينارو نميخورم فقط آدامسايي كه احسان آورده ميخورم و من يه دونه از آدامسارو باز كردم خيلي خوشمزه بود و چندتا دونه ادامس رو با هم خوردم و خيلي خوشمزه بود و هر چقدر دلم خاست از يكي از باكسا آدامس برداشتم و توي دلم ميگفتم كاش يكي از اين باكسارو كه درش بسته هست به من ميداد كه من به دوست پسرم ميدادم، ولي ديگه روم نشد اين حرف رو بهش بزنم و فقط چند تا بسته آدامس از يك باكس كه بازش كردم برداشتم براي خودم و اون آدامسي كه توي دهنم بود رو در اوردم و دوباره يك ادامس ديگه خوردم گفتم طعمش نو و تازه بشه چون ديدم آدامس زياده. ممنون. خودم و دخترداييم مجرد هستيم.
فریبا هراتی
: سلام. دختر دایی شما از اینکه احسان به طور موثر احساس خودش را نسبت به او ابراز نمی کند به شدت ناراحت است و احساس می کند که در موقعیتی چسبناک و دست و پاگیر اسیر شده. مسائل زیادی هست که او باید آنها را حل و فصل و هضم کند و شما هم تا اندازه ای این احساس را با دوست پسرتان دارید ولی نه به اندازه ی دختر دایی تان. احسان حرفهای باطل و بی پایه و اساس زیادی به دختر دایی تان گفته و شما هم گاهی فکر می کنید که خوب است که ادم بتواند دروغ بگوید. تشکر از همراهیتون.
foruzan : سلام خواب میدیدم که با لباس های فرم دوران دبیرستانم و یه کوله مدرسه داخل یه مغازه بزرگ کنار خونمون رفتم و دایم داشتم ادامس بر میداشتم و میجوییدم و میگفتم پولشو بعدا حساب میکنم یه عده پسر جوون هم توی ماشین نشسته بودن کنار مغازه و منم همش احساس میکردم که اینا منو زیر نظر دارن بعد از مغازه اومدم بیرون با دو و خیلی سریع طرف خونمون دوییدم بعد توی خونمون بودم که متوجه شدم ساعت مچیم شکسته و شیشه نداره ولی فکر کنم خودش کار میکرد و منم نمیدونم چرا داشتم زیر شیر اب میشستمش!
فریبا هراتی
: سلام. شما یک سری از رفتارهای مربوط به دوره دبیرستانتان را هنوز با خودتان دارید و یا اینکه رفتاری مطابق باورهای دیگران دارید و خیلی طبق باورهای خودتان عمل نمی کنید و خود واقعی تان را نشان نمی دهید. تصمیمات و مسئولیت هایی به دوش شما سنگینی می کند و ایده های زیادی به فکرتان می رسد و به انتخاب هایی که پیش رو دارید نگاه می کنید. شما قادر نیستید که به صورت موثری نظرات خودتان را به دیگران ابراز کنید. نگران هستید که به خاطر نظراتتان ضربه بخورید و یا شاید فکر می کنید که در موقعیتی دست و پا گیر و چسبنده گیر افتاده اید و احساس بلاتکلیفی یا ناامیدی می کنید. شما نمی خواهید که دیگران به شما و کارهایتان تمرکز کنند و احتمالا رابطه تان با یکی از دوستانتان کمی خراب شده و حرمت های بین شما شکسته شده ولی هنوز با هم دوست هستید. شما می خواهید این نگرانی مابین خودتان و دوستتان را بشویید برود. تشکر از همراهیتون.
xanum : سلام بانو خواب دیدم عموم یه خونه خریده (تو واقعیت وجود نداره)خونه حیاط دار شخصی بود که میخواستیم ما اونو ازش بخریم من متراژشو از زنعموم میپرسیدم اونم جواب نمیداد، توی اون خونه زیرزمینش انگار داروخونه بود بازوی دست راستم دست میزدم، انگار غده داشت به مامانم میگفتم مامان نگا کن اینجام انگار غده داره مامانم میگفت نگران نباش خوب میشه دنبال دارو برا اون بودم تیشرت سفید تنم بود که یهو چشمم افتاد به ادامس های وی ویدنت باطعم نعناع خواستم ازونا بخرم که بسته های بزرگ نازک بودن از فروشنده پرسیدم چندن گفت ۲۲هزار تومن کوچیکاش ۱۵ هزار گفتم چه خبره ادامس به این قیمت گفت وی وی دنته گفتم چه ربطی داره، بعد یادم افتاد یه ادامسای دیگه هم به اسم بی بی دنت درومدن ارزونن گفتم اره راس میگی هیچی نخریدم اومدم بیرون با همون تی شرت سفید بدون روسری یه زنبور بزرگ ملکه دیدم که دنبال جا میگشت برای کندوسازی که من میترسیدم بهش دست بزنم به بابام نشون دادم که بابا نگا کن این زنبوره میخواد پشت ماشینمون لونه کنه بابام گفت اشکال نداره اصلا اهمیتی نداد.
فریبا هراتی
: سلام. عموی شما ایده ی جدیدی به ذهنش می رسد یا روحیه ی جدیدی پیدا می کند که از نظر شما این موقعیت جدید بسیار مثبت است و دوست دارید شما هم این ایده یا روحیه را داشته باشید. شما احساس می کنید که توانایی هایتان برای رسیدن به موفقیت کم است و می خواهید که زندگی شما هم متحول شود و قدرت ارتباط تان با دیگران زیادتر شود و بتوانید دست به کار شوید و به موفقیت برسید. شما احساس آسیب پذیر بودن می کنید ولی قادر به ابراز موثر خودتان نیستید. می خواهید آرامش داشته باشید و بتوانید راحت حرفتان را بزنید. 22 بیانگر ظرفیت ذهنی و دانش شماست. بیانگر این است که نیاز دارید عملیاتی تر و هدف محور تر باشید. 15 بیانگر این است که می خواهید شرایط سخت برایتان حل و فصل شود و مشکلاتتان از بین برود. تصمیم می گیرید که سخت کوش باشید تا به موفقیت برسید ولی به نظرات شما در این رابطه اهمیتی نمی دهند. تشکر از همراهیتون.
Samin : سلام وقت بخير ديشب خواب ديدم مراسمي خونه مادر بزرگم هست چند تا آقا اونجا خواستگارم بودن و يكدفعه ديدم هيچ كدوم نيستن رفته بودن و من رفتم آشپزخونه كه بيرونو ببينم توي دهنم چند تا آدامس كه انگار شب مونده باشه تو دهنم بعد همرو از دهنم با دستم داشتم در مياوردمو توي سطل آشغال مينداختم و تو سينك ظرفشويي دهنمو ميشستم (چند دفعه ديگه هم تا حالا خواب اينطوري كه آدامس انگار شب باهاش خوابيده باشي و تو دهنت مونده باشه و صبح همشو دربيارمو دهنمو بشورمو ديدم) و از پنجره كه بيرونو ميديدم ديدم يك استخر كوچيك هست كه دايي مامانم داره خودشو ميشوره و مادربزرگم كه اصلا ازش خوشش نمياد گفت اون هركاري كنه كثيفه و پاك و تميز نميشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نسبت به یک سری کارها و انجام شان فکر می کنید ولی به مرحله ی عمل نمی رسد و به انجام کارها متعهد نمی شوید. شما قادر به ابراز نظراتتان به صورت موثری نیستید و احساس آسیب پذیر بودن می کنید. موقعیتی چسبنده و دست و پا گیر وجود دارد که اسیرش شده اید و احساس بلاتکلیفی، بی قدرتی یا نا امیدی را تجربه می کنید. موقعیتی هست که شما را تحت فشار گذاشته. آدامس در دهانتان استعاره ای از چیزی است که شما تلاش می کنید حل و فصلش کنید یا هضمش کنید. دایی مادرتان آدم گناهکاری است و مادر بزرگتان درست می گوید گناهان دایی تان به این زودی ها پاک نمی شود. تشکر از همراهیتون.
مینو : سلام و عرض احترام خواب دیدم خواهرشوهر کوچیکم که رابطه خوبی با همسرم نداره ، کنار دستش آدامسه..میخوام کمک کنم و ادامسو بگیرم ولی متاسفانه میچسبه به دستش بعد ادامس کش میاد بعد دستا انگشتاش همه ادامس کشدار میشه ،،تا ادامس میچسبه به مژه چشم چپش و مژه چپش کنده میشه میبینم دیگه چشم چپش زیبایی نداره اما یه مژه کوتاه داشت..میفهمم مژه کنده شده مصنوعی بوده. ممنونم از شما
فریبا هراتی
: سلام. عرض احترام متقابل. خواهر شوهر شما نمی تواند به خوبی نظراتش را ابراز کند و حرفش را بزند و به دروغ متوسل می شود بنابر این خودش را در موقعیتی چسبناک قرار می دهد که تمام ارتباطات او با دیگران را شامل می شود و احساس می کند که اسیر یک موقعیت دست و پا گیر و چسبنده شده و حتی این رابطه های اشتباه و حرفهای بیخود نزدیک ترین افراد به او را هم از او دور می کند و او احساس تنهایی خواهد کرد. او متوجه می شود که همه کسانی که او فکر می کرد عمیقا برای او می مانند، مثل دروغ هایی که خودش گفته و یا شرایط چسبناکی که برای خودش فراهم کرده، آنها هم به صورت مصنوعی دوست او بوده اند و دیگران او را تنها می گذارند. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام.من خواب دیدم یکی از پسرای فامیل (ادم خوبی نیست)به من ادامس دادوقتی میخواست بهم بده افتاد از دستش مامانش اونجا بود و گفت :چیگفت. بهش گفتم هیچی ادامس داد.ادامس رو شروع کردم به جویدن و صدای جویدن خودم تو گوشم بود.پیش خودمم میگفتم این حتما یه چیزی ازم میخواد که ادامس داده و به خودم میگفتم تو که ازهیچکس چیزی نمیخوردی چراادامس خوردی
فریبا هراتی
: سلام. او کاری می کند که شما در موقعیتی دست و پاگیر و چسبنده گیر بیافتید و مجبور شوید که دروغ بگویید. او حرفی به شما می زند که شما درک و هضم نمی کنید و باید از پذیرش پیشنهاد او خودداری کنید. تشکر از همراهیتون.