تعبیر خواب آدم ربایی
بنا به گفته کتاب فرهنگ تفسیر رویا خواب اگر شخص دیگری را در رویا ربودید نشان دهنده میل به اعمال نفوذ و یا سلطه بر روی آن شخص. اگر در خواب دیدید که خودتان دزده شدهاید نمایانگر این است که تصور میکنید بر خلاف میل خود زیر نفوذ و سلطه شخص دیگری قرار دارید. وقتی وقایعی در زندگی، از قبیل ترک خانه یا مدرسه، شما را به سمت تغییراتی در خودتان سوق میدهد که به آنها مایل نیستید، احتمال دیدن این رویا وجود دارد.
همچنین وقتی انسانهایی که با آنها زندگی میکنید دار و دستهای تشکیل میدهند و شما را تحت فشار میگذارند نیز ممکن است این رویا را ببینید. گاهی این احساس تحت فشار بودن از درون خود شماست، به علت اینکه بخش جدیدی از روان شما میکوشد که پدیدار شود.
تعبیر خواب دزدیده شدن خود فرد
درکتاب سرزمین رویاها آمده است : اگر شما را دزدیده اند معنای آن این است که یک تغییر ناگهانی و غیر منتظره در نزدیکی و اطراف شما روی خواهد داد.
تعبیر خواب دزدیدن دختر بچه
کتاب سرزمین رویاها میگوید: اگر در خواب مشاهده کردید که یک دختر را دزدیده اند نشانه آن است که عشق شما فقط به ناکامی برمیخورد.
تعبیر خواب دزدیدن پسر
در کتاب سرزمین رویاها آورده شده است دزدیدن پسر نشانه در پیش بودن یک مصیبت است.
تعبیر خواب دستگیری آدم ربایان
اگر در خواب دیدی که آدم دزدها را دستگیر کرده اند مبلغی به دست شما خواهد رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
النا :
با سلام و عرض ادب. پریشب خواب دیدم شبه و تو کوچمون دارم برمی گردم خونه. پسری رو دیدم که احساس کردم دنبال منه و میخواد منو بدزده. (اون پسره عشقم بود که سه هفته ندیدمش و حرفی هم نزدیم و رابطه ای دیگه با هم نداریم ولی توی خواب من نشناختمش و ترسیده بودم ازش). در ادامه خواب من تند تند با ترس راه رفتم تا رسیدم در خونه قبلیمون از روی زمین پاره آجر برداشتم و محکم شروع به کوبیدن در کردم تا اینکه خواهرم اومد درو باز کرد و خیالم راحت شد و از خواب بیدار شدم. ممنون از شما
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. شما با شرایط سخت و بغرنج و با محدودیت هایی مواجه شده اید که فکرتان را ناراحت کرده و نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد. عشق شما سعی می کند که نظراتش را به شما تحمیل کند و از اعتبار شما کم کند. شما نگران هستید که او را خوب نشناخته باشید و نمی توانید به او اعتماد کنید. شما بر خلاف ظاهر جدی تان شخصیتی احساساتی دارید و می خواهید به امنیتی برسید که همیشه آرزویتان بوده و مطابق با فرهنگ خانوادگی تان زندگی کنید. تشکر از همراهیتون
mohammad : با سلام و عرض ادب و احترام ، این خوابو دیشب حوالی ساعت ۲ بامداد دیدم ، تو خواب بالای یه بلندی بودم که فکر کنم اون بلندی یه خونه بود ، بعد از روی بلندی نگاه میکردم یه آدم که به نظر عادی می اومد کنار یه جاده وایساده بود . یه رهگذر از کنارش رد شد بعد شروع کرد به دنبال کردن رهگذر و گرفتش و در عرض چند دقیقه خوردش . بعد یه موتوری دیگه از داخل باغ رد میشد رفت دنبال موتوری و من پیش خودم فکر میکردم موتوری با سرعت میره نمیتونه بگیرتش ولی یه جوری در هوا شیرجه زد که راننده موتور را در هوا گرفت و اونم به دقیقه نرسیده شرحه شرحه کرد و خوردش ، من چون از جای خودم مطمئن بودم و بلندی بود ترسی نداشتم که بیاد سمتم ولی اومد سمت خونه و میپرید بالا که بیاد سمت من منم احساس کردم داره بهم نزدیک میشه از ترس بیدار شدم . ممنون از شما
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب و احترام متقابل. شما درک و بینشی قوی دارید و می توانید به مسائل و مشکلاتی که باعث می شود انسانها، چه آنان که به آرامی در زندگی شان به پیش می روند و یا چه آنانکه عجولانه رفتار می کنند؛ دچار خلاء احساسی بزرگی در زندگی شان شوند؛ احساس استیصال و ناامیدی کنند و یا دچار افسردگی شوند را درک کنید. شیطان تلاش می کند که شما را بترساند تا از تحقق اهدافتان منصرف شوید ولی اگر ایمان شما قوی باشد و به خدای بزرگ در کارهایتان توکل کنید؛ اعتماد به نفستان قوی می شود و هرگز احساس استیصال و ناامیدی نخواهید کرد. تشکر از همراهیتون
ava : سلام خواب دیدم شب بود و داشتم پیاده به خونه برمیگشتم (خونه ی قبل از اسباب کشی بود)وارد کوچه که شدم دیدم دو نفر دارن دنبال یک گربه میدوند و گربه رو گرفتند و تو پلاستیک انداختند من از ترس واکنشی نشان ندادم چون دوتا مرد بودن و من تنها بودم ولی خیلی نگران گربه بودم که قرار باهاش چیکار کنن چون مثل اینکه نژاد این گربه هم خاص بود یکم نزدیک تر به در خونه که شدم یه گربه ی دیگه دیدم که نارنجی بود معلوم نبود چه بلایی سرش اورده بودن به طرز وحشتناکی معلولش کرده بودن جوری که اصلا نمیتونست تکون بخوره و حتی غذا بخوره و فقط میتونست نفس بکشه ، من وحشت کردم و دلم خیلی سوخت اما میدونستم الان وقت مناسبی برای وایسادن و کمک کردن نیست ، به در خونه رسیدم زنگ طبقه اول که خالی بود و اشتباه زدم ، حوصله نداشتم زنگ خونه رو بزنم دنبال کلید تو کیفم گشتم یهو دو تا مرد با یه پارچه ی سفید اومدن پشتم و این پارچه با یه موادی اغشته بود ، قبل از اینکه از پشت بهم نزدیک شن من سریع نحوه ی نفس کشیدنم رو خیلی اهسته و خیلی کم کردم یجورایی نفسمو بند اوردم و نفسای کوچیک میکشیدم و بوی دستمال خیلی تند بود و میخواستند منو بیهوش کنند اما جوری نشون میدادن که دارن کمکم میکنن برای باز کردن در چون دوربین داشت اون کوچه، اما در واقع منتظر بودن تا من بیهوش شم تا منو بدزدن و شوک شده بودن که چرا من سریعتر بیهوش نمیشم چون دستمال رو خیلی نزدیک به دماغ من گرفته بودند و من داشتم تمام تلاشمو میکردم با کلید در خونه رو باز کنم اما کلید به در نمیخوند و سعی میکردم همچنان کوچیک نفس بکشم اما کم کم حالت گیجی قبل از بیهوشی داشت بهم دست میداد که از خواب پریدم قلبم شدیدا داشت تند میزد وقتی بیدار شدم
فریبا هراتی : سلام. شما با موانع و مشکلاتی در راه تحقق اهدافتان مواجه می شوید و نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد. در شرایط سخت و بغرنجی قرار می گیرید و سعی می کنید که روشنفکرانه مشکلاتتان را رفع کنید. آنقدر مسئولیت و وظائف معمولی تان زیاد است که نمی توانید به دنبال اهداف مهمتری برای خودتان باشید. احساس می کنید که فرصت هایی را از دست داده اید و اعتبارتان در خطر است. اشخاصی می خواهند استقلال و خودمختاری شما را از شما سلب کنند. شما احساس می کنید که بدشانسی آورده اید و روحیه تان خراب شده و آزادی تان کم شده است، گیر کرده اید و کسی می خواهد توجه شما را از اهدافتان پرت کرده و شما را محدودتان کند. شما تلاش می کنید که راه های تازه ای برای رسیدن به موفقیت پیدا کنید. احساس می کنید که کسی درکتان نمی کند ولی این ترسهای شماست که موجب می شود که تسلیم شرایط موجود شوید. تشکر از همراهیتون
گلی : سلام ۴ ربیع الاول ساعت ۷ از خواب پریدم خواب دیدم مادربزرگم با دایی ام اومدن خونمون بعد من خوشم نیومد زیاد (خوشم نمیاد زیاد واقعیت)بعد مادربزرگم میگه برای من (منو با اسم میگه بیسکویت اوردم )بعد دایی ام میره تو آشپزخونه آب کتری گذاشت واسه چایی بعد من خوشم نمیاد میگم نباید اون راحت بره تو آشپزخونه ماانگار ناراحتی امو متوجه میشه بعد تو یه خیابون تو محلمونم بلوز دامن اومدم بیرون میگم عه چرا من اینطوری اومدم بیرون بد انگار خونمون مشهده میبینم دارم میرم حرم تو حرم شلوغه کفشام درمیارم میگیرم دستم یه قسمتی میرم تو، دنبال حرم میگردم بعد هی با خودم میگم مادربزرگم اینا که انگار الان مهمونمونن رو باید بیارم حرم چه خوب که ما مشهدیم بعد میبینم اشتباه رفتم از یکی میپرسم حرم کجاست میگه باید از اونور بری راهو اشتباه رفتی فک کنم شب بود بعد میرم تو یه مسیر دیگه پرسون پرسون بعد به خودم میام تو تاکسی نشستم گنبد طلایی آقا رو میبینم میگم عه چه خوب داریم میریم سمت حرم بعد یهو میبینم من که صندلی عقب نشستم یه دست پسر حلقه میشه دور کمرم بعد میبینم یه پسر دیگه کنارشه پاهاشو باز کرده میخوان بهم تجاوز کنن و من ربوده شده بودم نگران بودم صدای مامانو میشنوم نمیدونم کجا بعد انگار میگه خودت هی میگفتی اصلا من دوست دارم بدزدنم از پنجره طوری میرم بیرون که پاهام قسمت پایین ماشین و از کمر به بالا کنار سقف ماشین طوری قرار گرفتم که درسته دستش به کمرمه اما دیگه انگار نمیشد منو بکشن داخل بعد میگم چرا امام رضا ع کمکم نمیکنه منی که تو شهر مشهدم بعد یه سری آدم میببنم میگم کمک ،کمکم نمیکنن میگم اینا چرا اینطورین بعد میبینم دارم میگم یا فاطمه بنت محمد رسوالله (این ذکرو همیشه میگم ) خانم هراتی این دومین باره میخوام برم زیارت امام رضا ع نمیتونم نمیدونم از دستم ناراحته منی که همیشه خواب دیدم میرم حرم زیارت و همیشه ام حالم خوب بود الان نمیدونم چرا؟؟ممنونم از تعابیرتون
فریبا هراتی : سلام. مادربزرگ شما و داییتان راجع به شما صحبت می کنند. مادربزرگتان می گوید که شما کمی خشک رفتار می کنید و از خودتان زیاد احساس مثبتی به او بروز نمی دهید. او می داند که شما از او خوشتان نمی آید. دایی شما به شما استرس می بخشد و از اینکه دوستانه رفتار نمی کنید عصبانیست. شما خوشتان نمی آید که او از امنیت و گرمی زندگی شما با خبر شود و در کارتان دخالت کند. شما افکارتان را راحت با دیگران در میان می گذارید و می خواهید برای رسیدن به خواسته هایتان متوسل به امام رضا ع شوید. شما از امام رضا ع درخواست می کنید که برایتان دعا کند که هر آنچه که خداوند برایتان مصلحت می داند همان بشود. هر چند که دوست دارید خواسته ی قلبی تان محقق شود. شما باید برای حاجت روایی تان اول از اشتباهاتتان توبه کنید. ولی فکر می کنید که مادربزرگتان هم باید ایمانش را بیشتر کرده و برای رسیدن به حاجاتش از اشتباهاتش توبه کند. شما با موانعی در زندگی تان مواجه شده اید و می خواهید از کسی کمک بگیرید که راهنماییتان کند که چطور باید رفتار کنید که بی گناه باشید و معنویت را در خودتان چگونه باید تقویت کنید. شما از خودتان اصالت و ابتکار به خرج نمی دهید و خودتان را به تقدیر می سپارید برای همین هم شرایطی به شما تحمیل می شود که دوست ندارید اتفاق بیافتد. شما باید زندگی تان انتخاب های درستی داشته باشید وگرنه محدودیت های زیادی برایتان پیش می آید و وقت و انرژی تان را از شما می دزدند و حقوقتان را نادیده می گیرند. خوابتان به شما می گوید که باید از اینکه دست روی دست بگذارید که کارها برایتان خود بخود درست شود؛ دست بکشید. باید برای رسیدن به حاجاتتان خودتان هم اقدام درستی انجام دهید و اول از همه، اینکه توبه کنید و مرتکب گناهان گذشته تان نشوید. خوابتان شامل 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Allah lover59 : با سلام وتشکر ازتعبیرهای دقیق ودلسوزانتون خانم هراتی عزیز دوشنبه صبح دیدم(لطفا نمایش داده نشه) واومدم توهمون حیاط
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما احساس محدودیت می کنید و تمرکزتان را از دست داده اید. شما دوست دارید که آرامش و احساس مثبتی را در زندگی تان تجربه کنید و به شما ابراز عشق بشود. شما از نظر احساسی یا جنسی تحت فشار هستید و احساس محدودیت می کنید. با این وجود سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و خویشتندار باشید. درک شما بالاست و ایمانتان قویست. روح مادربزرگتان شاد. شما از این جهت مانند او هستید و او هم تسلط زیادی روی هوای نفسانی خودش داشت. عمر شما طولانیست و خردمند هستید و سعی می کنید که روابط اجتماعی تان را با خانواده حفظ کنید و از تمایلات خودتان چشم پوشی کنید. تشکر از همراهیتون
آهنگ : سلام،ارادتمندم خانم هراتی نازنین،پسر۱۳ساله م صبح جمعه خواب دیده برای همسایه مون غذامیبرده مردهمسایه بهش شکلات داده وپسرم خورده موقع برگشتن جلو درخانه سرش گیج رفته که یک مرد ماشین سوار میادوپسرمو میدزده وبیهوشم میشه،بعدبیدار میشه میبینه در یه خانه ومکان نا آشناست،از اهالی خانه میپرسه اینجاکجاست؟اونهاهم جواب دادن روستایی در آذربایجان غربی،یک هفته آنجا میماندیهو یادش میاد خودش خانواده داره تو،یه استان دیگه،به بهانه بازی میادبیرون وبه دنبال راه فرارمیگرده که سرراهش یکی از دوستای هم محله خودشو میبینه که گمشده،باهم همراه میشن وبا گشتن زیادوالتماس وخواهش از یک راننده ومردمهربانی کرایه شون پرداخت میشه وبرمیگردن ساعت ۴صبح میرسه خونه خودمون،من به استقبالش رفته وگریه میکنم که از خواب بیدار میشه.اسم روستا یادش نیست فقط پسوند اوغلو داشته،آیا تعبیرداره؟
فریبا هراتی : سلام. تشکر. تعبیر خواب پسرتان این است که او سعی می کند که رفتاری مهربان از خودش به دیگران نشان دهد و متقابلا، کسی از این مهربانی پسرتان سو استفاده خواهد کرد و سعی می کند که سر او را کلاه بگذارد و به بهانه ی اینکه به پسرتان خوش می گذرد یا به او نفعی می رساند، می خواهند از او سو استفاده کرده و به شدت با او بد رفتاری کنند. این اتفاق قبلا هم برای بچه های دیگر افتاده و اگر پسرتان از ابتدا بلد باشد که راه درست کدام است و چه کاری اشتباه است، اینطور گول نمی خورد. باید با او صحبت کنید. به او بگویید که مردها چه کارهایی می توانند انجام دهند. به او بگویید که از غریبه ها چیزی نگیرد، مسمومش نکنند، بیهوشش نکنند، خدای نکرده از او سو استفاده ی جنسی نکنند، و اگر این اتفاق بیافتد چه تاثیرات منفی روی زندگی او می گذارد. از قدیم گفته اند که علاج واقعه، قبل از وقوع باید کرد!! نصیحت برای این است که بلا سر کسی نیاید وگرنه بعد از اتفاقات بد، نصیحت کردن چه فایده ای دارد؟ خجالت نکشید که با پسرتان حرف می زنید. الان هیچ کسی به اندازه ی شما و همسرتان نمی تواند حامی پسرتان و مسئول وقایعی باشد که او در آینده با آنها مواجه خواهد شد. برای دفع شر هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون
Mina : سلام وقتتون بخیر،پنهان باشد،
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما با پسرخاله تان به خاطر بعضی مسائل اختلاف نظر دارید ولی سعی می کنید که خیلی به هم گیر ندهید و باعث دلخور شدن هم نشوید. اما همین که شما بعضی از نقاط شخصیتی و رفتاری او را تایید نمی کنید، باعث می شود که او به این فکر کند که کسی که قبلا در زندگی او بوده، او را تمام و کمال دوست داشته ولی شما اینطور نیستید. با این وجود شما با راهنمایی های خاله تان شما سعی می کنید که او را سمت خودتان جلب کنید و برای او یک حامی و پشتیبان باشید تا مشکلی بین شما ایجاد نشود و اختلاف نظراتتان را حل می کنید و به هم با مهربانی تعامل خواهید کرد. خواب شما شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
سارا : سه شب پیش خواب دیدم، جایی هستم که انگار مردای زیادی بودن ک میخواستن بهم نزدیک بشن ولی من فقط به یک نفراجازه نزدیک شدن دادم،توی خونه ای مشغول مطالعه یادرس خوندن بودم و پسری کنارم بود،همراهم درس میخوندو بالبخند دستم رونوازش میکرد،یهو ی مردی منو انداخت رودوشش منودزدید، من رو به پسراولی فریاد میزدم مهدی نذار منو ببره، تو منو دادی دست این؟نذارمنو ببره، اون مهدی هم هاج وواج ک چ اتفاقی داره میفته فقط نگاه میکرد و میگفت من خبرندارم.مردِمنو دزدید برد ب ی خونه دیگه،دزدِروپشت من سوارشده بود ازپله هامیدویدم پایین ازهمسایه هاکمک میخواستم، اون رودوشم بود ولی سنگینی حس نمیکردم، پریدم تو کوچه و خیابون فریاد میزدم کمک میخواستم هیشکی نبود، اصلنم مانع فرارو فریاد من نمیشدبالبخند سرش روی کتفای من لم داده بود، با فریاد یاحسین یاحسین کمکم کن از خواب پریدم.
فریبا هراتی : سلام. شما شخصیتی قوی و رقابتی دارید. عزم و اراده تان برای رسیدن به موفقیت بالاست و می خواهید بتوانید استقلالتان را حفظ کرده و روی پای خودتان بایستید. اما احساس می کنید که به خاطر شرایط موجود، کنترل و اختیار کارهایتان را از دست داده اید. احساس می کنید که گیر کرده اید و دیگران دارند شما را محدود می کنند و می خواهند نظراتشان را به شما تحمیل کنند. شما نمی توانید روی اهدافتان تمرکز کنید و حواستان را جمع کنید. ضمن اینکه حس می کنید که وقتتان، انرژی تان و ایده هایتان توسط دیگران دزدیده شده و کسی به نظراتتان اهمیت نمی دهد. گذشته از همه ی اینها، "احتمالا "خودتان هم تلاش می کنید که زورکی نظرات و عقاید خودتان را به دیگران تحمیل کنید و این هم به اندازه ی اینکه دیگران به شما ظلم کنند و یا زور بگویند، بد است. تشکر ازهمراهیتون
محسن : سلام
بنده پسر مجردی هستم29ساله
شب چهارشنبه ساعتا حدود ساعت 2:30خواب دیدم تو مدرسه ای بودیم با معشوقم
روز و شبش درست یادم نمیاد
و مشغول درس خوندن
وسط کلاس پاشد رفت بیرون و بیاد و دیگه نیومد تو کلاس و هر چی زنگش زدم اشغال میکردو گوشی شو بر نداشت تا این ک رفتیم اطراف مدرسه ک ببینیم کجاسش
گوشیش پشت مدرسه افتاده بود
انگاری ربوده بودنش
خودم دست به کار شدم ک بگردم ببینم کجاسش این و اونور ولی انگار اب شده بود رفته بود تو زمین.
فرداش یه بنده خداییه تو شهرمون همه میشناسنس زنگم زد ک فرداش بیا ازمایشگاه
گفتم برا چی گفت ک متسفانه هر 4تایی دختر و زنا فوت شدند از اون شب و یکیش این دختر بوده و شمارا میخوان برا پرسو سوال واون شخص ربایینده متواریه.
و من از ناراحتی و اندوهش جا پریدم یهو
پاشدم صدقه دادم
ممنون میشم تعبیرش کننین
با تشکر از شماوعوامل سایت
فریبا هراتی : سلام. دوست خوبم از شما استدعا می کنم خطوط خوابتان را به صورت خطوط کامل و پُر بنویسید مثل الان من که برایتان دارم پاسخ خوابتان را می نویسم. چون وقتی در خطهای کوتاه خواب را ارسال می کنید؛ طول خواب زیاد می شود و من نمی توانم هنگام پاسخ در باکس تعبیر؛ همه ی خواب شما را یکجا مشاهده کنم. تعبیر خوابتان این است که شما و معشوقتان درسهای زیادی هست که باید از زندگی بیاموزید. دوست دختر شما، تصمیم می گیرد که راهش را از شما جدا کند و ارتباطش را با شما قطع کند شاید به این دلیل که او زندگی را جدی نمی گیرد و در آزمایش زندگی شکست می خورد. او روی نفس اماره ی خودش کنترل ندارد، احساس محدودیت می کند و یا حواسش به شما نیست و به رابطه تان تمرکز نمی کند. در نتیجه او با افسردگی و مشکلاتی مواجه خواهد شد. انشالله با صدقه قضا بلا از شما دفع می شود. تشکر از همراهیتون.
ava : خواب دیدم یکی منو دزدید من اینقدر تلاش نکردم که فرار کنم که دزد بهم خیلی اعتماد داشت و مطمئن بود که فرار نمیکنم ازادم گذاشته بود و میتونستم بیرون برم یهو نمیدونم یکی باهام حرف میزنه یا خودم تصمیم میگیرم که فرار کنم نقشه فرار کردن میچینم یه کمکایی برای فرار کردنم بهم میشه اما بیشتر تلاش و فشار رو دوش خودم بود.. به سختی فرار میکنم دزد متوجه شده بود و با ماشین دنبالم کرد خیلی سرعتش زیاد بود اما از دستش فرار میکنم همش استرس اینو داشتم که پیدام کنه و درحال تعقیبم باشه و احساس میکنم دزد اشنا بود یجورایی میشناختمش تو خواب اما تو بیداری همچین ادمیو نمیشناسم
فریبا هراتی : سلام. شما شخصیتی تابع و مطیع دارید و قوانین و شرایطی کنترل و اختیار و اراده ی شما را از دستتان گرفته است. شما احساس گیر کردن و محدود شدن دارید و می خواهید آزادی و استقلالتان را بدست بیاورید. مسئله ای هست که سعی می کنید از آن دوری کنید و عزم و اراده تان برای پیگیری اهدافتان بالاست. شما می خواهید در تصمیم تان نسبت به رسیدن به خودمختاری و استقلال بیشتر، عجله کنید و سعی می کنید که از مواجهه با مشکلات خودداری کنید. اما اجازه نمی دهید که وقت و اعتبار و هویت شما را از شما بگیرند. تشکر از همراهیتون.