تعبیر خواب امامت نماز
اگر کسی در خواب ببیند به امامت مسجدی اشتغال دارد، مورد احترام و تکریم مردم آن دیار است که مسجد در آن واقع شده. اگر کسی ببیند برای اجرای امری از اوامر الهی، پیشاپیش مردم حرکت می کند، مردم او را مردی مصلح و نیکوکار می شناسند.
ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند برای قومی امامت نماز کرد بدون آنکه قبلا امام جماعت بوده باشد، رئیس ومهمتر آن قوم می شود.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند با امام در جهاد بود، او در کار امامت و ولایت، در مسجد شریک خواهد بود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: امامی کردن در خواب بر شش وجه است:
- فرمانروایی،
- پادشاهی به عدل و انصاف،
- علم،
- قصد نمودن به کار خیر،
- منفعت،
- ایمنی از دشمن.
اگر ببیند امامی زنان می کرد، بر گروه ضعیفان حاکم شود. اگر ببیند امامی از آسمان فرود آمد و بر قومی امامت کرد، بر اهل آن زمین رحمت خواهد رسید. اگر ببیند بر مرده نماز کرد از پادشاهی، فرمانروایی یابد.
یوسف نبی علیه السلام می گوید: تعبیر دیدن امام، خیروصلاح است. به خواب دیدن امامت کردن بر هرقومی، دلیل است که در آن قوم، مقام و منزلت یابد و دیانت او زیاد شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ریحانه : سلام. لطفا خوابم مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب اولتان این است که شما شخصیتی با فرهنگ و اصیل دارید. روح پدربزرگتان شاد. شما سعی می کنید که مطابق با آموزه ها و تعالیم خانواده تان درست زندگی کنید و از کسی برای خودتان بت نسازید. شخصیت شما مورد تحسین آقای فامیلتان قرار دارد و او می داند که نیت و هدف شما درست است و در مشکلی که برایتان پیش آمده؛ حق با شماست.
تعبیر خوب دومتان این است که هر کسی که درک و خرد بالایی داشته باشد، شخصیت شما را تحسین و تقدیر می کند. شما سعی می کنید که خردمندانه و آگاهانه مشکلاتتان را رفع کنید. در نهایت لازم به ذکر می دانم که هر 750 کاراکتر، برای یک خواب، که از یک حرف تا 750 کاراکتر باشد؛ است. شما هرگز نباید در یک کامنت 2 خواب را همزمان بگنجانید مگر اینکه به هم مربوط باشند و البته حق خواب جداگانه ای هم برایشان تهیه کرده باشید. لذا از شما 2 حق خواب مجزا برای دو بخش خوابتان کسر شد. تشکر از همراهیتون
قسم : سلام عزیزم ببخشید خواب منو تعبیر نکردید چون اسم کسی که تو خواب دیده بودم رو نگفتم .گفتم شاید تو تعبیر شما تاثیر بذاره .یه موضوع دیگه اینکه از قانون سایت خبر دارم خواب شب قبل مو مختصر گفتم شاید در تعبیر درست این خوابم تاثیر داشته باشه .یه نکته دیگه اینکه دیگران از بودن من با این شخص تعجب و حسادت میکردن .و اینکه بین من و این شخص هیچ رابطه احساسی وجود نداشت فقط تو خواب خیلی قبولش داشتم ولی در بیداری شناختی روش ندارم و احساسم خنثی است .ممنون از تعبیر های خوبتون.
فریبا هراتی
: سلام. من خواب شما را کامل تعبیر کردم. این که عرض کردم اسم بگویید به این دلیل است که معانی اسمها گاهی در تعبیر مهم است. و اینکه من بدانم راجع به پسرعمویتان یا همسایه تان حرف می زنید یا شخص خاص است. تنها تعبیری که می توانم به این تعبیر اضافه کنم این استکه شما به مقام بالایی خواهید رسید و دیگران به شما حسادت خواهند کرد. باقی تعبیر مانند قبل است. و اینکه شما سعی می کنید در راهی قدم بردارید که شخصیت خوبتان را تایید کنند و از شما ایرادی نگیرند. تعبیر خواب روز قبلتان هم این است که شما قادر خواهید بود تعادل و آرامش را در زندگی تان ایجاد کنید و خدای بزرگ را به خاطر مقام و قدرت نمی پرستید بلکه برای عشق به خودش او را ستایش می کنید و در جهت درست در زندگی تان قدم بر می دارید. تشکر از همراهیتون.
قسم : سلام عزیزم شب جمعه خواب دیدم یه سید سرشناس اومده بود خونمون داشتم باهاش حرف میزدم انگار چیزی میگفت و من مینوشتم بعضی حرفهاش رو خوب متوجه نمیشدم فهمیدم مریضه و دارو میخوره اول با خودم فکرکردم معتاده و تریاک میکشه ولی فهمیدم در موردش اشتباه کردن و اون فقط مریضه بهش پیشنهاد کردم بره پیش یه دکتر طب سنی و اون هم گفت یکی بهش معرفی کنم .بعدش توی وسایلش یک قران کوچیک یک سوم کف دست خیلی کوچیک داره و من اجازه گرفتم نگاش کنم بازش که کرددم دیدم یک تیر تفنگ خیلی کو چولو لای قرانه تعجب کردم بعد گفت میخوام برم باز دید یه اداره ای انگار بانک بود مردم اونجا تجمع کرده بودن در مورد یه چیزی حرف میزدن اون سید جوابشون رو داد ودر مورد او موضوع قانشون کرد ولی طوری که نشناسنش و سرش رو انداخت پایین رفت توی بانک من هم دنبالش رفتم اما توی سالن نرفت رفت روی بالکن اونجا برای مردم سخنرانی کرد همه تعجب کردن که من چطوری تونستم با اون باشم بعد از سخنرانی رفتم خونه که غذا درست کنم گه گفت میخام برم بعد خدا حافظی بهش گفتم یه چیزی جا گذاشتی دستمو باز کردم و قران رو بهش دادم و گفتم یه چیزی هم داخلشه منظورم تیر تفنگ بود لبخندی زد و قران رو گرفت و رفت .روز قبلش هم خواب دیده بودم دو تا سید خونه بابامه ولی چهرشون رو ندیدم ولی مدام مشغول نماز بودم به سمت قبله .متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. اگر می خواهید خوابتان درست تعبیر شود، باید سعی کنید که از من چیزی را مخفی نکنید چون من رازدار شما هستم و وظیفه ام تعبیر خوابهای شماست. علاوه بر اینکه نامها خودشان می توانند تعبیر داشته باشند؛ وضعیت تاهل و پیری و جوانی افراد هم در تعبیر مهم است و شما همه ی اینها را در خوابتان حذف کرده اید. با توجه به توضیحات خودتان احتمالا این آقا فکرش به دلائلی ناراحت است و سعی می کند که از کوره در نرود و خودش را کنترل کند. او می خواهد آرامشش را حفظ کند و نشان دهد که خردمند است و غرورش را نشکند. برای او مهم است که اعتبار او پیش دیگران بالا باشد و بتواند نظرات مثبت مردم را به سمت خودش جلب کند. شما سعی می کنید که تاثیری مثبت روی او بگذارید و می خواهید او بداند که شما خوب او را می شناسید و شخصیتش را تایید می کنید. لازم به ذکر است که حق خواب شما فقط برای تعبیر یک خواب است و نوشتن چند خواب در یک کامنت تحت عنوان خوابهای مربوط به هم خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن می کند و این بزرگترین مسئولیت انسان است که حق الناس گردنش نباشد. لذا از تعبیر خواب دومتان که فوق العاده هم مختصر و مبهم نوشته اید؛ معذورم. تشکر از همراهیتون.
alirezaee : با سلام و عرض ادب خدمت شما خانم هراتی عزیز
ممنون میشم تعبیر کنید و خوابم نمایش ندین لطفا
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به خاطر شرایط اجتماعی بهتری که بدست می آورید همراه با عده ای زیادی از مردم خدای بزرگ را شکر خواهید کرد و آرزو می کنید که درست زندگی کنید و روش زندگی تان را از زندگی حضرت علی ع الگو برداری کنید. درست قضاوت کنید، شجاع باشید و منصفانه رفتار کنید. روح زن عمویتان شاد. او از این که شما در هدایت و رهبری مردم نقش مثبتی دارید و روشنفکر و خردمند و با ایمان هستید، از شما تعریف می کند و تحسینتان می کند. ارواح پاک، همیشه زنده هستند و شاهد بر وقایع زندگی مردمان هستند. تشکر از همراهیتون.
فرشاد : با سلام من دیشب در خواب دیدم سگی محلی کوچک به رنگ سفید کنار جاده اول شهرم از داخل فنس خارج شد بسمت من و مدام پارس میکرد خواستم بزنمش گفتم گناه داره و در حالی که سعی داشتم جلوش بگیرم انگشت اشاره یا وسطی از دست چپم را گاز زد و انگار این بار دوم بود که این سگ منو گاز گرفته بود وقتی انگشتم رو گاز زد یک دوستی کنارم بود سریع یک سوزن که انگار مخصوص گزیدگی سگ بود به من زد و صاحب سگ اومد سگشو برد بهش گفتم دفعه دیگه این سگت تو جاده ببینم میدونم چکارش کنم ببندش تا نیاد بیرون ... ممنون میشم تعبیرش رو بگید
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون
zahra : با سلام و احترام. عصر چهارشنبۀ ۳ هفته پیش خواب دیدم در فضایی مشابه شبستان مسجد هستم، گویا ظهر بود، از سمت چپ آفتاب به درون می تابید، کف با فرش زمینۀ لاکی مفروش بود و آفتاب روی این فرش، منظرۀ زیبا و گرمی داشت، روبروی من در فاصلۀ دو متری، پارچۀ بزرگ سفیدی شبیه ملحفه، نامنظم و کم‌ارتفاع بدلیل نامعلومی بین دیوار سمت چپ و جایی در سمت راست که نمی‌دیدم آویخته شده بود و فضای پشت آن در تیررس مشاهده نبود، درست پای این پرده، متکایی پای دیوار/ستونِ سمت چپِ شبستان بود که آقای شاعر سالمند معاصر، با کت و شلوار طوسی، به این متکا تکیه داده بود. پای راست را دراز، و کف پای چپ را با زانوی خم شده روی زمین گذاشته بود، شخص دیگری هم بجز من و او آنجا نبود. در وسط این فضای محدود، من با چادرنماز سفیدی رو به قبله ایستاده بودم و مشغول نماز بودم و میدانستم آقای شاعر که بدان شکل روبروی من و رو به جانب شمال غربی به پشتی لم داده بود، امام جماعت است و من هم به ایشان اقتدا کرده‌ام! (در بیداری با او و آثارش چندان آشنایی عمیقی ندارم). در اینحال با لذت مشغول خواندن حمد و سوره بودم که از پشت سر صدایی به من گفت "قدری بروید جلوتر". انگار حس میکردم پشت سر من جمعیت زیادی هستند و همهمه هست، تعجب کردم و با ناراحتی به خودم می‌گفتم: "این چه نمازی شد؟! من همین الان هم با فاصلۀ خیلی کم از امام ایستاده‌ام، جلوتر بروم دیگر نمی‌شود ایستاده نماز بخوانم". بااینحال جلوتر رفتم و حس کردم پشت سرم ازدحام مردم در صفوف ایستاده‌اند، و روبرویم اینقدر فضا مابین من و امام (و شاید افراد مبهمِ جلویی) کم شده، که از اینجا به بعد باید نماز را فقط نشسته، و آنهم با مشقت در موقع رکوع و سجود بخوانم. حالا من برای کل نماز مثل حال تشهد نشسته بودم و امام با همان وضع مقابل و در چندقدمی من نشسته بود، من همچنان در تعجب و نارضایتی، که دوباره همان صدا از پشت سر با لحنی از رضایت به من گفت: "همینطور ادامه دهید، اینطوری افراد پشت سرِ شما هم جا دارند که نماز بخوانند". (این افراد پشت سر در ابتدای خواب اصلا وجود خارجی نداشتند!) ـــ با تشکر و با آرزوی سلامتی برای شما بزرگوار.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. دوست خوبم ذهن شما بسیار شفاف است و تمام نکات ریز خواب را درج کرده اید. اما باید به این نکته توجه کنید که در تعبیر خواب تمام زوایای خواب و جهات و چپ و راست ها همیشه تعبیر ندارند و صرفا زمانی مهم هستند که اتفاق خاصی در آنجا افتاده باشد. متن تعبیر باید به صورت کوتاه و خلاصه ارسال شود چون روزانه صدها نفر خواب ارسال می کنند و من باید برسم که همه ی خوابها را پاسخ داده و تعبیر درستی ارائه کنم. تعبیر خواب شما این است که این آقای شاعر، شخصیتی افتاده دارد. منطقی است و در مقابل مسائل احساسی کوتاه می آید و منیت به خرج نمی دهد. او کم حرف و مغرور است و با هر کسی هم قاطی نمی شود و درددل نمی کند. شما شخصیتی مهربان دارید و سعی می کنید در زندگی تان رفتاری با کرامت و همراه با هارمونی و هماهنگی داشته باشید و در بعضی خصلت های اخلاقی از شخصیتی مثل او تبعیت کنید. شما می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید و می دانید که انتظار مردم از شخصیتی مانند شما این است که جوری رفتار کنید که مردم بتوانند از شما تبعیت کنند. هارمونی و هماهنگی داشته باشید. فخر نفروشید و در هنگام موفقیت منیت نداشته باشید و همه ی تلاشتان در جهت رضای خدای بزرگ باشد. شما یاد می گیرید که انعطاف پذیر باشید و در شرایط سخت خودتان را منطبق با شرایط قرار دهید. تشکر از همراهیتون.
Paria : سلام...وقتتون بخیر...خوابی رو که عرض میکنم دوبار دیدمش...این خواب درمورد استادی هست که منو شیفته ی خودش کرده... از خواب اول زیاد یادم نمیاد ولی خواب شبیه خواب دومه...خواب دوم همین امشب دیدم...خواب دیدم در مسجد بودیم ونماز تمام شد امام جماعت همان استادم بود که خطبه ی سیاسی رو خواندند وپس از آن میخواستند از مسجد خارج بشوند که من سرجایم نشستم وسرم رو پایین نگه داشتم... در خواب اول این سرپایین نگه داشتن نبود اما دراین خواب سرم پایین بود تا استاد(امام جماعت )از در خارج شد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از او تبعیت می کنید و برایش احترام قائلید در حالی که او روی حرف خودش ثابت و پابرجا نیست و رفتاری سیاستمدارانه از خودش نشان می دهد. شما احتمالا به خاطر تواضع و علاقه تان به او، نمی خواهید که واقعیات را راجع به او بدانید چون دوست دارید که او را دوست داشته باشید!! تشکر از همراهیتون.
پریماه : سلام من دیشب خاب دیدم در حال اقامه برای نماز هستم جمعی بودیم مکانی که درست نمیدونم کجا بود اما خانمها یک طرف و آقایون سمت راست البته این و حس میکردم فقط مادرم و دیدم در راسته سمت چپ من ایشون هم نماز میخوندن از سمت مردها صدای آقا امام زمان رو میشنیدم و همینقدر یادمه داشتند در مورد پیشنماز شدن و نحوه اون صحیت میکردند و اول مادرم داشتن به صورت پیشنماز نماز و بلند تکرار میکردند اما دستور آقا رو که شنیدم من ادامه دادم همون رکعت اول و بلند تکرار میکردم یه جایی گفتند بسم الله بلند باشه مثل نماز ظهر و من همونطور انجام دادم وهمونجور نماز و شروع کرده بودم هنوز حرفهای آقا ادامه داشت ومن انگار زودتر شروع کرده باشم گفتم آقا حتما میدونن من شروع کردم اما چند آیه که خوندم ایشون ساکت شدن ومن نماز و ادامه میدادم خیلی طولانی و دقیق هیچ وقت به این واضحی و دقیق یادم نمیاد خاب نماز دیده باشم قنوت و دعای الهم عجل لولیکالفرج والعافیه والنصر ولا تسئونی فی نفسی ولا فی احد من احبتی رو خوندم و دعای فرج و صلوات با عجل لولیک..رکوع وسجده رو انجام دادم اما یه رکعت یادمه موقع سجده جلوم یه مقدار خالی و گود بود حالت پشته وچاره در باغ و من مهر و با دستم گرفتم بدون اینکه زمینی باشه وسجده کردم نماز وتا آخر خوندم چار رکعت وسلام دادم وبیدار شدم . در خاب میدونستم که من پیشنماز شده بودم حتی مکبر هم خودم بودم ممنون از تعبیر شما
فریبا هراتی
: سلام. شما پیرو اوامر امام زمان ع هستید و ایمانتان از مادرتان هم قویتر است. طرز فکر شما و دین و ایمان شما از هیچ مردی کمتر نیست و شعور و عقل شما مورد تایید امام زمان ع است. شما مورد احترام و تکریم امام زمان ع و مردم خواهید بود و مردم شما را به نیکوکاری و شخصیتی با ایمان خواهند شناخت. علم و معرفتتان زیاد می شود، عدل و انصاف را رعایت می کنید، کار خیر انجام می دهید و از شر آدمهای بد یا افکار منفی در پناه خداوند مصون و محفوظ خواهید ماند. سعی می کنید که با تدبیر و عقل نقایص امور را برطرف کنید و منتظر نمی مانید تا دیگران جاده زندگی تان را برای شما صاف و هموار کنند. تشکر از همراهیتون.
Mojtaba : سلام. خواب دیدم رفتم حرم امام رضا. نماز جماعت بود. من هیچوقت صف اول نماز جماعت وای نمیسم ولی تو خواب صف اول بودم دقیقا پشت امام جماعت. چیز دیگه ای که برام عجیب بود این بود که حرم امام رضا رو به قبله بود یعنی ضریح رو به روی ما و در مسیر قبله بود. وسط نماز به یکباره امام جماعت مشکل شرعی براش پیش اومد و نمازشو نتونست ادامه بده. چون من نفر پشتیش بودم یه قدم بردنم جلو که نمازو ادامه بدم تا نماز شکسته نشه بخشیشو من خوندم که به یکباره پدرمو دیدم که از پشت لباسمو میکشه . بخاطر پدرم رفتم عقب و اون نمازو ادامه داد و با هر زحمت نماز تموم شد. بعد نماز یه بسیجی بی ترمز اومد گفت که من مستحق ترم به امام جماعت و به یکباره رفت زیر ضریح طوریکه من فقط سرشو میدیدم. انگاری که دفنش کرده باشن تا سر. بعد بیرون اومدو گفت که این خاک تبرکه و من الان متبرکمو مستحق تر به امام جماعت که از خواب پا شدم. ممنون میشم تعبیرشو بگین
تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما ایمانی قوی دارید و مقامی خواهید گرفت که نسبت به خیلی از مردم برتری خواهید داشت و یا ریاست کار عده ای را بر عهده می گیرید. هر چند که کسانی که تظاهر به دینداری بیشتری می کنند، می توانند بیشتر به مال دنیا چشم داشته باشند و از دینشان غافل شوند اما شما و پدرتان اینگونه نیستید و هم درستکار و با ایمانید هم متواضع و حریص به مال دنیا نیستید. تشکر از همراهیتون.
بنده خدا : سلام
بنده قصد رفتن به خواستگاری دختری را دارم که پدر ایشان روحانی است. خواب دیدم جلوی درب مسجد محلمان ایستاده ام ( درب مسجد کمی این طرف تر بود و کوک بود ولی حضار را در آن دیدم و داخل مسجد روشن بود) پرسیدم پیش نماز مسجد کیست؟ گفتند حاجاقا... (پدر ایشان) به نظرم پدر ایشان را هم دیدم که در محراب به نماز ایستاده اند (شک دارم) ولی صدایی از پشت سر سمت چپ.شنیدم که گفتند پیش نماز آقای ... است( کسی که الان در واقع پیش نماز مسجد محلمان است) سپس برادر ایشان را هم در جمع پسران مسجدی روبروی در اصلی مسجد دیدم در حالیکه برق جلوی مسجد خاموش بود و گویی مسجد تعطیل بود و رفت و آمدی نبود بعد از مدتی از همان جمع پرسیدم ... ( برادر ایشان) کجاست که دیدم برادر ایشان دارند به مسجد وارد می شوند و روی پله های مسجد هستند و داخل وارد شدن به مسجد از همان درب کوچکی هستند که عرض کردم کمی این طرف تر بود و باز داخل مسجد بسیار روشن بود ایشان هنگام که روی پله ها بودند، برگشتند و به من نگاه کردند. همچنین متوجه شدم پدر ایشان صاحب تالیف های فقهی هستند و بعد خودم را در اتاقی کوچک دیدم که کتاب هایی که ایشان نوشتند روی طاقچه بود البته اسم ایشان را روی کتاب ها ندیدم و فقط عنوان کتاب نوشته شده بود. بنده کتاب فقهی روی طاقچه ندیدم ( کمی فقه میدانم) کتابی که از کتاب های روی طاقچه یادم است درباره تغذیه و کالری مواد غذایی بود! و یک.کتاب هم مشاوره قضایی بود (رشته بنده حقوق است) ولی انگار میدانستم که برخی کتاب ها، کتاب های ارزشمندی هستند ولی بنده از انها سر در نمی اوردم.
چون به این موضوع زیاد فکر میکنم و درباره اعضای خانواده دختر خانم تحقیق میکنم خوابهای پراکنده ای در رابطه با این موضوع میبینم که البته غالبا یادم نمی مانند. آیا این خواب بنده تعبیری دارد؟
ضمن اینکه بنده بسیار نگران مسایل مالی برای ازدواج هستم و تا کنون این.مسئله بازدارنده من از طرح خواستگاری بوده است.
فریبا هراتی
: سلام. اینکه درب مسجد را کوچک و کمی آنطرف تر دیده اید یعنی به نظر شما امکان موفقیت شما برای پذیرفته شدن خواستگاریتان کم است و با آن فاصله دارید حتی حاموش بودن چراغ بیرون هم از ناامیدی شما حکایت می کند در حالیکه داخل مسجد روشن است و این نشان دهنده شخصیت خوب پدر ایشان است. شاید شما احساس می کنید کسی دیگر برای ازدواج شما مناسب تر باشد که صدایی پشت گوشتان پیش نماز را کسی دیگر معرفی کرده است. نگاه برادر ایشان به شما یعنی نظر مساعد او به شما. شما خودتان را پیش ایشان کوچک می پندارید و کتابهای راجع به کالری افکار شما راجع به پول است اینکه می توانید احتیاجات زندگی را بر وفق سلیقه آنان تهیه کنید یا خیر. به نظر بنده خواستگاری شما جواب مثبت خواهد گرفت چون کتاب مشاوره قضایی با توجه به رشته شما نشان دهنده خبره بودن شما در ابراز عقایدتان نزد ایشان است و اینکه به دلشان می نشینید چون کتاب مربوط به شما روی طاقچه بوده. اگر این خانواده واقعا آدمهای خوب و با ایمانی باشند باید از شخصیت و مردانگی شما تمجید کنند و شما را به جمع خودشان بپذیرند. اما اگر سر مسائل مالی با شما بحث کرده و به توافق نرسیدند مطمئن باشید که ایمانشان هم قوی نیست!! اما با توجه به اینکه باقی خواب از ایمان قوی این خانواده صحبت می کند به شما پیشنهاد می کنم پا پیش بگذارید و از چیزی نترسید. هیچ وقت خودتان را پیش هیچ احدی کوچک نکنید حتی اگر بالاترین مقام را داشته باشد!! خدا تنها کسی است که باید در مقابل او خم شوید ولا غیر. خیر پیش و موفق باشید.
بنده خدا : خیلی ممنون از تعبیر خواب و راهنمایی تان . التماس دعا
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. محتاجم به دعاتون.
بنده خدا : سلام
این کامنت رو زیر خوابی می نویسم که قبلا برای بنده تعبیر کردید اینکه بنده عرض کردم: <<خودم را در اتاقی کوچک دیدم که کتاب هایی که ایشان نوشتند روی طاقچه بود>>. اتاق کوچک نشانه چیست؟
فریبا هراتی
: سلام. اتاق کوچک خلوت شما و ذهن شماست.
بنده خدا : ببخشید مجددا مزاحم میشم یعنی نشونه ی بدی است یا خیر؟ ممکنه یک مقدار توضیح بدید؟
فریبا هراتی
: جناب مالکی با عرض احترام خدمت شما باید عرض کنم هر کاربر فقط مجاز به ثبت 2 خواب یا کامنت در 24 ساعت است و شما امروز با این کامنت، چهارمین بار است که برای بنده موضوعی ارسال می کنید که کاملا خلاف مقررات سایت است. مضافا به اینکه انگار اصلا تعبیر خوابتان را نخوانده اید!!! این قسمتی از تعبیر خواب است که مجددا کپی آن را می فرستم. " به نظر بنده خواستگاری شما جواب مثبت خواهد گرفت چون کتاب مشاوره قضایی با توجه به رشته شما نشان دهنده خبره بودن شما در ابراز عقایدتان نزد ایشان است و اینکه به دلشان می نشینید" حالا می گویید به نظر من خبر بد است یا خوب؟ بنده نظرم را نوشتم و خوابتان هم تعبیر شده.
بنده خدا : سلام
ازتون عذرخواهی میکنم. چون بنده دو تا از مطالب رو جمعه شب نوشته بودم تصور کردم برای جمعه محسوب شده بودند ولی ظاهرا چون بعد از نیمه شب بوده برای روز شنبه محسوب شده اند. اینکه از خدمتتان سوال کردم این به نظر شما بده منظورم این بود که چون فرمودید اتاق کوچک به منزله خلوت و ذهن بنده است تصور کردم شاید به این معنی باشد که بنده انسانی با ذهن کوچک هستم. بنده سوالم را بد پرسیدم.
عذر خودهی مجدد بنده را بپذیرید.
این کامنت رو بعد از ساعت دوازده فرستادم که برای روز یکشنبه محسوب بشود.
ببخشید و متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. خواهش می کنم . :))))) خلوت هر کسی ذهن اوست و کوچک بودن آن به خصوصی بودن آن و منحصر به خودتان بودنش اشاره دارد و نه سایز واقعی متراژ . ذهن هیچ کسی در خواب مساحت وسیعی ندارد. تشکر از همراهیتون.