تعبیر خواب بادمجان
اگر کسی در خواب دید که بادمجان می کارد یا برداشت می کند، دست به کاری بیهوده و بی فایده می زند.
در نفایس الفنون آمده که خوردن بادمجان در فصل خود، اندیشه و تعقل است ولی در خارج از فصل نیکو نیست. اگر ببینید به شخصی بادمجان می دهید، از جانب شما نسبت به آن شخص، ستمی روا می شود و رنجی به او می رسد ولی اگر بادمجان را از دست به زمین انداختید یا از خانه بیرون بیاندازید، گویای فرج از شدت و نجات از بلاست و راحتی و آسودگی نزدیک را بشارت می دهد. پوست کندن بادمجان نیز پرداختن به کاری است که ناخشنودی همراه می آورد.
ابن سیرین می گوید: خوردن بادمجان در خواب اگر به وقت باشد یا بی وقت و اگر پخته باشد یا خام نشان خوردن غم و داشتن غصه و اندوه است. بادمجان نیکو نیست بخصوص اگر پوست سیاه و براق داشته باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
الناز : سلام خانم هراتی خسته نباشید بله چشم حتما در نوشته هام دقت میکنم خاب دیدم من و خواهرم میخایم بریم سرکار مادر یکمی بادمجون سیاه سرخ کرده درست کرده بود خواهرم گفت برداریم ببریم تو شرکت بخوریم به خواهرم گفتم ما بعد از ناهار میریم و بادمجونهارو نبردیم اما رفتیم تو شرکت دیدم کارفرمامون نشسته تو دفترش داره با چند نفر حرف میزنه اونجا یعنی شرکت خیلی بزرگ شده بود من به زور شناختم رفتم آشپز خونه دیدم دو نفر از دخترایی که اونجا کار میکنن کلاه سرشون بود از دیدن من خوشحال شدن همشون بهم گفتن الناز برگرد سرکارت منم میخواستم برگردم اما چون کارفرما اذیتم کرده بود راضی نبودم به برگشتن گفتم هیشکی بهم تو کار سخت کمک نکن مجبور شدم به ترک کار میخواستم برگردم خونمون دیدم باالا پشت بومم بعد نگاه کردم دیدم بالا پشت بوم یه ساختمان نیمه کاره بود اونجا چند تا مغازه بود من اینطرف اونطرف دویدم دیدم صاحب مغازه یه خانم بود با تلفن حرف میزد دست منو گرفت دید من ناراحتم بهش گفتم گم شدم گفت بیا ببرمت بیرون اما جلو بقیه مغازه دارها نگو ممکنه به خطر بیوفتی اون منو برد راهو برام نشون داد خودش برگشت
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که مادرتان می خواهد که شما و خواهرتان سعی کنید که خردمندانه و مهربانتر از گذشته، رفتار کنید و عشق و شور و شوق بیشتر و از خودگذشتگی بیشتری در زندگی تان نشان دهید. شما شرایط خودتان را با دیگران مقایسه می کنید و به همین جهت فکر می کنید که نباید نسبت به هر کسی این شور و شوق و عشق را بروز دهید. دخترهایی که در محیط قبلی کار شما فعالیت می کنند؛ افکار واقعیشان را از شما مخفی می کنند و تظاهر می کنند که تمایل دارند که شما به کار قبلی تان برگردید. شما هم می دانید که هیچ کسی از آنان در واقعیت دوست شما نیست. شما می خواهید به اوج موفقیت در زندگی تان برسید ولی باید روی ذهن و جسمتان کار کنید و شخصیتی قویتر از خودتان بسازید. شما به نیازها و خواسته های عاطفی و فیزیکی تان فکر می کنید ولی نمی دانید که دقیقا زندگی تان به کجا کشیده خواهد شد و چه چیزی برایتان پیش می اید. شما به ثروت و تمول بیشتری خواهید رسید و سعی می کنید که از احساسات تان و آرزوهای قلبی تان برای هر کسی حرف نزنید تا گولتان نزنند و از شما سو استفاده نکنند. شما به آرزوهایتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون
الناز : سلااام خانم هراتی خسته نباشی
دیشب خواب دیدم منو خواهر میریم سرکار (البته الان نمیرم شکایت کردم برای گرفتن حق صنواتم) خواهر بهم گفت بادمجون سیاه رو هم ببریم موقع ناهار بخوریم غذاهای اونجا چندان تعریفی ندارن که رفتیم بعذا به خواهر گفتم من و تو بعد ناهار میریم دااا رفتیم شبستر دیدم اونجا کارفرمامون داره حرف میزنم شرکتشو خیلی بزرگتر کرده منم یکی دوتا از دخترایی که اونجا کار میکردم رو موقع خوردن ناهار دیدمشون کلاه سرشون گذاشته بودن بهشون گفتم اومدم اینجا کار کنم فلان کس منو از راه بدرم کرد همه خوشحال بودن از دیدن من بعد موقع برگشتنی دیدم تو پشت بام شرکتم که گم شده بودم با کمک به خانمی از اونجا برگشتم به سمت خیابون و داشتم گریه میکردم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. متاسفانه بعضی از نکات خوابتان برای من نامفهوم است. همیشه بعد از نوشتن خوابتان قبل از ارسال آن را بخوانید و غلطهای املایی تان را تصحیح کنید تا قابل درک باشد. من متوجه نمی شوم منظورتان از اینکه ( خواهر گفتم من و تو بعد ناهار میریم دااا رفتیم شبستر ) داااا یعنی چه؟ کارفرماتون داره حرف میزنم؟؟؟ بالاخره شما حرف می زدید یا کارفرماتون؟ فلان کس که شما را از راه بدر کرد کی بود و چکار کرد که از راه بدر شدید؟ اصلا منظورتان دقیقا از اینکه از راه بدر شدید چیست؟ خانمی که به شما کمک کرد برگردید چه کسی بود؟ داخل پشت بام گم شده بودید؟ داخل پشت بام آدم گم می شود؟؟!! حق خوابتان به شما عودت داده شد. تشکر.
silvia : سلام خسته نباشيد،من شاغلم،ديروز صبح دوشنبه بعد از طلوع آفتاب خواب ديدم يه جايي هستم و ظرف شفافي رو ديدم كه توش خورشت فسنجون بود،همكارم در ظرف رو باز كرد كه من بخورم يهو ديدم توش بادمجونايي آغشته به آب فسنجون هست،تعجب كردم گفتم تو خورشت فسنجون كه بادمجون نمي ريزن!همكارم با قاشق يكي از بادمجونا رو برداشت گذاشت تو دهنم،مزه بدي نداشت،ملس متمايل به شيرين بود.بعد ديدم به دوستان قديميم ميگم بريم خرم آباد(شهر دوران دانشجوييمون)و به هانيه دوستم ميگم به مامانت بگو خورشت فسنجون درست كنه بهت بده واسمون بياري.(يه مدت ياد دوستاي قديمم افتاده بودم كه فرصت پيش بياد برم تهران ببينمشون).
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما به ثروت و رفاه زیاد خواهید رسید. شخصیتی محافظه کار، مادیگرا، خانواده دوست و عملگرا دارید. شما از شرایطی که در زندگی تان وجود دارد راضی هستید. همکارتان به شما محبت دارد مگر اینکه خودتان بخواهید که او به شما زیاد محبت نداشته باشد. ولی او به شما وفادار است و رفتارش با شما دوستانه است. شما می خواهید خوش باشید و از زندگی تان لذت ببرید. تشکر از همراهیتون
Zeinabiran : یادم رفت بگم خالم اصلا بادمجانی ندیدن
Zeinabiran : با سلام و احترام لطفا پرانتز ها پاک بشن دو روز پیش پنجشنبه صبح خالم خواب دیده پدر مرحومم کنار اوپن آشپز خانه شون که به حال وصل هست دراز کشیده پیراهن طوسی روشن و شلوار تقریبا مشکی پوشیدن لباس فیت بدنشون بوده صورتشون سفید بوده و سرحال بودن(...بعد بلند میشه میگه برم برای خودم بادمجون درست کنم(در ...)
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روح پدرتان شاد. او شخصیتی با وقار و روشنفکر و محترم دارد و نیز او وجهه ی خوبی پیش خداوند دارد. او از شرایطی که در آن قرار گرفته راضیست. پدر شما فقط حضور فیزیکی خودش را در دنیا از دست داده و روحش در کالبد روح در کنار شما در تعامل است. دعاهای خیر او پشت سر شماست. بادمجانی که پدرتان می خواسته درست کند، در تعبیر نمادی از وفاداری و عشق و شور و شوق او و از خودگذشتگی او نسبت به شماست. او حاضر است خودش را در سختی قرار دهد تا شما ناراحتی نکشید. در واقع پدرتان شور و هیجان و عشق خودش را به شما نشان می دهد و می خواهد که آرام باشید تا او نسوزد! تشکر از همراهیتون
Allah lover59 : باسلام وتشکر از تعبیرهای خوبتون خانم هراتی عزیزجمعه صبح ۱۷شعبان دیدم شب بود وبالای یه برج سفید که مثل اتاق برج مراقبت بودوتوش خیلی روشن بود داشتم کارای تحقیقاتی با کامپیوتر انجام میدادم وخواهرم که در واقعیت خیلی اذیتم میکنه پشت شیشه ای بود که من پشتم بهش بود ،انقدر اون پشت چرت وپرت میگفت وهمکارا ودوستام میشنیدن که من رفتم با پشتم به شیشه کوبیدم ودیدم افتاد ورفتم دیدم از پله های زیادی به پشت افتاده واز زیر سرش خون اومده بود ومرده بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما دارید سعی می کنید که با توکل به خدای بزرگ، زندگی تان را به بهترین صورت مدیریت کنید و حواستان به همه چیز باشد. شما مثبت اندیش و خوشبین هستید که کارها انشالله به نفعتان به پیش خواهد رفت. شما به نظرات خواهرتان توجهی نمی کنید ولی او نسبت به کارهای شما خیلی کنجکاو است. خواهر شما که شما را به صورتی غیر منصفانه قضاوت می کند، خودش مرتکب اشتباه خواهد شد و در زندگیش شکست خواهد خورد تا یاد بگیرد که هر وقت در سلامت و موضع قدرت قرار گرفت، دیگران را تحقیر و قضاوت نکند. لطفا برای دفع شر صدقه بدهید. در غیر اینصورت واقعا اتفاق بدی در زندگیش رخ خواهد داد و افسرده و ناامید خواهد شد. تشکر از همراهیتون
Allah lover59 : با سلام وتشکر ازتعبیرهای دلسوزانه ودقیقتون خانم هراتی عزیز ،حدود ساعت ۶صبح امروز دیدم یادم نیست برای چی به خونه شوهرم با دخترم رفتم دخترم رفت توی یه اتاق خوابید وپسرمم نبودوانگار قرار بود شوهرم بره بیارتش ومن ترسیدم شوهرم که تو خونه بود بیاد طرفم ولی نیومدوبعد دیدم توی خونه خودم هستم ودخترم توی اتاق خوابیده بود وگوشه خونه بادمجونهای دلمه ای کباب کرده بودم وانگار با چندتاشون خورشت درست کرده بودم که یه دفعه دیدم روی یه میز سفیدتوی حال پسرم با یه لباس بازی سرهمی سفیدکه پسرا میپوشن وحتی سرش هم پوشیده بودخوابیده بود ومن رفتم بهش گفتم الهی فدات شم تواومدی ؟وچشماشو که باز کرد دیدم آبی هست شک کردم که مال نقاب لباسش هست ولی چشماش تکون میخورد ودرشت بود وانگار واقعی بود وپسرم از واقعیتش لاغر تر بودوشکل دیگه ای شده بودولی خوشگل بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که پسر شما مانند قبل به ماندن پیش پدرش تمایلی ندارد. دختر شما خیالش از اینکه شما از پس خودتان در مقابله با شوهرتان به خوبی بر می آیید، راحت است. همسر شما به کلی از آشتی با شما ناامید شده، شما با شور و شوق زیاد برای حمایت از فرزندانتان اقدام می کنید. پسر شما نگاه مثبت و دلسوزانه ای نسبت به شما پیدا کرده و بیشتر از گذشته نسبت به بودن در کنار شما احساس امنیت می کند. شما از این طرز فکر جدید او و رفتار صلح طلبانه اش نسبت به خودتان خوشحال خواهید شد. تشکر از همراهیتون
Deniz : سلام خواب دیدم جایی بودم اجازه داد!پنهان باشه لطفا
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما سعی می کند که به ثروت بیشتری برسد. شما از همکاران او بی خبرید ولی کسی که الان همکار اوست، یا صاحب مقامی است و یا متمول است ولی وجهه ی بدی دارد. او فضول و دروغگو، بدجنس و عصبیست. همکاران شوهرتان به فراوانی و رفاه و ثروت بیشتری می رسند و البته شوهرتان هم همینطور و از شرایط مالی و زندگی شان راضی خواهند بود. عشق و شور و شوق و رفاه زیادی بدست خواهند آورد ولی پولشان را حیف و میل می کنند و درک درستی از بهره بری از ثروتشان ندارند. همسرتان ساده لوحی می کند و احساساتیست و باید بیشتر حواسش را جمع کند، شما اما دقیق هستید. همسرتان باید بیشتر حواسش را جمع کند و به اطرافش توجه کند. دختر عمه ی او، نمادی از شخصیت با احساس خود شوهرتان است. او برای اینکه خوشبخت باشد باید حواسش را حسابی جمع کند و سخت بکوشد تا بر موانع زندگی غلبه کند. تشکر از همراهیتون
Suzaaan : سلام. ببخشید من یادم شد بگم منطقه سکونت خالم پایین هست و ما منطقه بالاتری هستیم و توخابم من تو منطقه خونه خالم بودم. بابت کامنت حق خاب کسر میشه. چون کامنت باز نبود و مجبور ب شارژ شدم
فریبا هراتی
: سلام. اگر کامنت شما تکمیل خوابتان باشد مثل الان، که باید این موضوع را در خوابتان قبلا ذکر می کردید، از شما البته که حق خواب کسر می شود! کامنت زمانی یک کامنت اضافه محسوب می شود که شما توضیح بنده را متوجه نشوید و در تعبیر بنده نقص وجود داشته باشد. تعبیر این بخش این است که شما از نظر روحی در شرایطی منفی قرار گرفته اید و استرس و نگرانی در وجودتان هست. تشکر از همراهیتون
Suzaaan : دیروز صبح خاب دیدم ک صحنه های زیادی داشت
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید سبک زندگی مرفهی داشته باشید و کسی در کارتان دخالت نکند. از فقر و از اینکه دیگران بخواهند نظرات خودشان را در زندگی تان اعمال کنند و از اینکه حریم خصوصی تان با شکسته و در کارتان فضولی کنند، خوشتان نمی آید. شرایط زندگی خاله ی شما و شما بهتر خواهد شد. شما نمی خواهید که زندگی خانوادگی فقیرانه ای داشته باشید و دوست دارید که همه چیز به حد عالی برایتان فراهم باشد. عشق و شور و شوق بیشتری را در زندگی تان تجربه خواهید کرد. سعی می کنید که ساده لوح نباشید و گول نخورید و نمی خواهید که کسی خواهرتان را فریب بدهد و از احساسات او سو استفاده کند. پس مراقب هستید که خواهرتان را با آرامش و مهربانی راهنمایی کنید تا او به شما اعتماد کند و به شما دروغ نگوید. شما به آرامش و رفاه خواهید رسید. ولی دوست ندارید که با اشخاصی که در بیداری آزارتان می دهند تعامل کنید حتی اگر آنان رفتارشان ملایم و آرام باشد. شما دلتان قبلا به خاطر این اشخاص شکسته است و خاطرات تلخ قدیمی هنوز در ذهن شماست. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون