تعبیر خواب بالا رفتن
اگر کسی ببیند درحال بالا رفتن از (کوه، نردبان، پله و...) می باشد، اگر کوه دارای شیب تند باشد، کارهایش را با سختی انجام می دهد ولی برایش پیشرفت حاصل می شود. چنانچه نردبان دارای استحکام و قدرت بود، ترقی در کارش پدید می آید.
اگر از پله ها بدون خستگی بالا می رفت، کارهایش را با دقت و توانایی انجام خواهد داد. اگر چند بار در هنگام صعود، خسته شد و توقف کرد، در کارهایش گاه به گاه دچار شک و تردید می شود و اگر راه را به پایان رساند، بر شک و تردیدها غلبه می کند. اگر در همان حال خستگی از خواب بیدار شد، دلیل که کارها را نیمه کاره رها می کند.
لوک اویتنهاو می گوید :صعود کردن در کوهستان به معنی مبارزه کردن با سختیها و بالا رفتن از یک درخت به معنی رسیدن اخبار مهم به بیننده خواب است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Freshna : سلام و عرض ادب
خواهرم خواب دیده که یه اینه نقره ای رنگ بدستش هست و می خوادبا اینه سوار اسانسور بشه ولی خیلی می ترسه چون انگار اسانسور طبقات خیلی زیادی رو با سرعت بالا می رفته و خواهرم نگران بوده ولی وقتی درب اسانسور باز میشه می بینه طبقه بالای خونه قدیمی مادرخدابیامرزم هست و وقتی وارد اتاق میشه دیگه احساس ترس و نگرانی نداشته
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. خواهر شما شخصیتی با فرهنگ و اصیل دارد و می خواهد مثل مادرتان که همیشه به او می گفت که چطور باید رفتار کند و با راهنمایی هایش خواهرتان را حمایت می کرد؛ حالا خواهرتان هم سعی می کند که شخصیتی عادل و خالص و حمایتگرایانه بخود گرفته و در زندگی بسرعت رشد و پیشرفت کند و زمانی که به اوج موفقیت در زندگی رسید؛ و مثل مادرتان شخصیتی فرهیخته و آگاه پیدا کرد؛ آنگاه او آماده خواهد بود که زندگیش را وارد فاز تازه ای کرده و در بهشت کنار مادرتان خواهد بود. تشکر از همراهیتون
Ashraf ghalandari : سلام و عرض ادب خواب دیدم یه دختر خیلی خوشگل تو بغلم آروم نشسته(اینو بگم مندوتا بچه دارم و دیگه بچه دار نمیشم شکر خدا)
اونوقت من هی بااین بچه نگاه میکردم یهو جایی بودیم که جلومون یه سطح صاف مثل یه دیوار ولی نه از آجر و بلوک اینا همسرم رفت اون بالا رو کرد به من بیا بالا دیگه گفتم خیلی سره خیلی صاف و سخته گفت بیا میتونی و منم پام رو گذاشتم برم که دیدم تصور سختی بیش از حد بود که تقریبا کسی جرات نمیکرد بره ممنون از شما خانم هراتی عزیز
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خوابتان این است که شما به ثروت و سرمایه ای دست می یابید که بخاطرش خوشحال خواهید شد. همسرتان بر موانع و مشکلات زندگی تان غلبه خواهد کرد و می خواهد که شما هم مثل او فکر کنید. شما مثل همسرتان تلاش می کنید که این موانع و مشکلات سخت را کنار بگذارید و به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون
Ssss : سلام و عرض ادب.خواب دیدم تو دانشگاه کلاس دارم که طبقه ۴ بود.طبقه ۴آسانسورو زدم برم سر کلاس.سوار آسانسور شدم برادرزادم که دختر ۱۱سالست باهام بود.داخل و دیوارهای آسانسور پره مدفوع بود.از آسانسور پایینو نگاه کردم دیدم که یک سالن بزرگه که کفش پره آب و مدفوعه که چاه توالت بوده.تاریک بود و حین حرکت آسانسور به بالا قطرات مدفوع روی دیوار آسانسور میپاشید روم.خیلی چندشم شد چشمامو بستم نبینم.دو ذره مدفوع بسیار کوچک مابین لبهام نشست.لبهامو محکم بستم نره دهنم.پشیمون شدم چرا با این آسانسور اومدم و دلهره داشتم قراره آسانسور کجا توقف کنه.رسیدم به طبقه چهارم که پشت بام بود.بچه ها و استاد بالای پشت بام بودن.عصر بود وهوا روشن و دلچسب بود.کلاس که تموم شد با هم کلاسیم مریم داشتیم برمیگشتیم خونه.عصر بود و هوا آفتابی و دلچسب بود.مریم پاشنه بلند داشت.کنار دیوارها کف زمین مسیرمون سبزه رشد کرده بود.مریم تو مسیر پشت میزی نشست و یک جفت پاشنه بلندشو گذاشت روی میز.تو خواب مریم قبلا تو ترکیه زندگی کرده بود و با خواننده ترکیه ای تارکان دوست بود.تارکان اومد و انگار مریم منو برای ازدواج به تارکان معرفی کرده بود و تارکان خوشحال اومد منو ببینه.یک دوست صمیمی دختر دیگه ایم داشتیم که اونم پشت میز نشسته بود(البته در همچین همچین شخصی وجود نداره).تارکان راجبه من و اسمم پرسید و مریم اسممو با صدای بلند گفت بهش.و دوست دیگمون با شوخی به تارکان یکی از دوستای دیگشون که قیافه خوبی نداشتو گفت پریو دیدیم برات.مریم متاهل و دختر محجبه ایه و سیده.تو خواب موهاش باز بود و بلوز سبز تنش بود.تشکر.
فریبا هراتی : سلام. شما درکتان نسبت به مسائل بالاتر می رود و خردمندانه تر رفتار خواهید کرد. می خواهید به اوج موفقیت در کارتان برسید و شخصیتی با نشاط تر از خودتان در کارهایی که به انجامشان متعهد شده اید؛ بروز می دهید. شما احساساتتان را مدت زیادی در قدی و بند نگه داشته اید و حالا دوست دارید که حرفهایی که روی دلتان مانده است را بزنید ولی در عین حال اعتماد به نفستان خیلی قوی نیست و شاید نگران هستید که از نظر اقتصادی با مشکلی مواجه شوید یا غرورتان بشکند یا خجالت می کشید که حرف دلتان را بزنید. در کارتان بسیار موفق خواهید شد و از تجارب گذشته تان در زندگی استفاده خواهید کرد. به امنیت و رفاه مالی زیاد می رسید و رفتاری بسیار خانمانه از خودتان بروی خواهید داد. کسی که قبلا شما را ناراحت یا عصبانی کرده، دوباره تلاش می کند که به زندگی شما راه پیدا کند. شما سعی می کنید که اطمینان خاطر بدست بیاورید که این شخص واقعا قصدش برگشت به زندگی شماست یا باز دوباره شما را ترک خواهد کرد. ولی تمایل دارید که مثبت اندیش و مهربانانه رفتار کنید. دوستانتان در خواب نمادهایی از وجوه مختلف شخصیت خودتان هستند. تشکر از همراهیتون
Razzzz : دقیق نمیدونم شیلنک بود یا نه فقط میدونم اب خوردم
Razzzz : سلام[ واقعیت پر از ترس و استرسم وعاشق یه پسری ام که بهم گف بیا دانشگاه همو ببینم یهویی گفتم نمیدونم و نرفتم ناراحت شد واز خدا میخوام باهاش ازدواج کنم اما ترس زیادی دارم که ببینمش ازمون دکترا دارم در خوابگاهم] در خواب با بچه های خوابگاه حرف میزنم و بعد یه شیلنگ آب پیششونه که ازش اب میخورم و بعد انگار با داداشم مامانم پسر خالم و دوستش سوار آسانسور شدیم با سرعت حرکت میکنه طوری که به مامانم میگم حواست باشه و انگار از یه ساختمانی به ساختمان دیگه حرکت میکنه یعنی مثل تله کابین از این ور میره اونور و بعد توی یه ساختمان دیگه ای پیاده شدیم و بعد با خودم میگم چه خوب و قشنگ دیگه نیازی نبود طولانی بشه و بعد به محضی پیاده ارامش داشتم و مث همه هم چیزی سرم نبود و راحت روی صندلی نشستم و کفشام رو قشنگ مرتب کردم در پام و نشسته بودم و از خوب بیدار پریدم.
فریبا هراتی : سلام. تعبیر این است که دوستان شما می خواهند که شما امیدوار باشید و اینکه باید بدانید که شرایط شما به سرعت تغییر خواهد کرد. شما در سفر زندگی تان در مسیر درستی قدم می گذارید و به آرامش خاطر خواهید رسید. افکارتان را بی پرده و واضح آشکار می کنید و جایگاه خوب خودتان را در زندگی پیدا می کنید. اعتماد به نفستان بالاتر می رود و زندگی موفقی خواهید داشت. شغل یا ازدواجی مناسب و ایده آل بدست می آورید. تشکر از همراهیتون
پیمان : من کنار یه خیابون بودم منتظر ماشین که ببرتم بعد دیدم یه خانومی سوار f35 شد میخواست ببرتش کنار جاده بلد نبود باهاش پرواز کنه یه دفه ای پرواز کرد و اوج گرفت هواپیما بعد یه چند ثانیه سقوط کرد منم برای کمک رفتم دیدم یه گودال بزرگی جلومه از کنارش داشتم میرفتم که مجبور شذم برم پایین ولی خیلی راحت اومدم پایین ینی زخمی نشدم بعد از دیوار جلوم رفتم بالا یه چند تا اجر اون بالا بود که جلوی راهو گرفته بود منم اونا رو پرت کردم پایین یه جایی داشتم پرت کنم دستم نکشید داشتم پرت میشدم دستمو به سنگ گرفتم همون بالا رفتم همه اجرا رو پرت کردم پایین ممنونم
فریبا هراتی : سلام. شما سعی می کنید که از کسی کمک بخواهید تا به اهدافتان برسید. ولی کسی که بلندپروازانه و عجولانه می خواهد آرزوهایش را محقق کند تا به خوشبختی و سعادت کامل برسد، بدون اینکه برنامه ریزی درستی برای خودش تنظیم کرده باشد و بدون اینکه دانش و آگاهی کافی داشته باشند که چطور باید اوضاع را کنترل کند؛ و کسی که اهداف دست نیافتنی و غیر واقعی برای خودش در نظر بگیرد، نخواهد توانست که در کارها موفق باشد و در نتیجه اعتماد به نفسش کم می شود و نسبت به تواناییهای خودش بدبین خواهد شد. شما علیرغم مشکلات موجود سعی می کنید که منطقی باشید و با آرامش و خردمندانه با مشکلات مواجه شوید و اجازه نمی دهید که بدبینی و مشکلات موجود، مانع رسیدن شما به اهدافتان شود. تشکر از همراهیتون
Sajedehisar : درود . امید وارم حالتون خوب باشه.همسرم خواب دیده که خودش و دوستانش و برادرش همگی جایی کنار ساختمان بلند ایستاند مثل ساختمان دو طبقه هر کدومشون دارند بالا می رن از ساختمان ولی می یفتن همه حتی برادرش یک به یک مثل جنازه . فقط خودش مثل اسپایدر من با دست پا خیلی راحت دیوار رو می گیره می ره بالا و به اون سقفش می رسه .در ضمن ایشون هدفی هم داره که براش خیلی تلاش کرده. سپاس
فریبا هراتی : سلام. تشکر. تعبیر خواب همسرتان این است که او و برادر و دوستانش سعی می کنند که تعادل و آرامش را در زندگی شان ایجاد کنند. همه ی آنان شخصیت هایی جاه طلب دارند و می خواهند اهدافشان را دنبال کنند تا به موفقیت برسند ولی متاسفانه هیچ کدامشان به موفقیت نخواهند رسید به جز همسرتان که قطعا به اوج موفقیت در کارش خواهد رسید. تشکر از همراهیتون
Zxd : سلام.من خواب میدیم که سر کلاس پنهان باشه ممنون
فریبا هراتی : سلام. شما سعی می کنید که خردمندانه موقعیتی را در زندگی بیداری تان ارزیابی کنید و نشان دهید که اعتماد به نفستان بالاست؛ خوشبین و بی خیال و شکست ناپذیر هستید و می توانید منطقی همه ی مشکلاتتان را حل کنید. اما در واقع، شما قادر به حل منطقی مشکلاتتان نیستید و احساساتی رفتار می کنید. دوست سابقتان به عملکرد شما توجه دارد و شاهد رفتار شماست. تشکر از همراهیتون
گلی : فقط خانم هراتی عزیز ای دختر از خونه قبلیش که هم محله ای پروانه بود اومده بود یه جای بهتر یه اپارتمان تمیز و با خودم گفتم پس این پروانه واسه همه دخترا جادو میکنه (درواقعیتم همینه با زندگی مردم کار داره )و اینکه اون قسمت که برگشتم پشتمو نگاه کردم شیب زیادی داشت و انگار پله ای نداشت یا خیلی فاصله داشتن پله ها از هم ..ولی قشنگ یادمه روبه جلوا م که حرکت میکردم پله ها از هم فاصله داشتن
گلی : سلام ،امروز ۱۹ ربیع الثانی ساعت ۱۰ صبح از خواب پریدم خواب دیدم رفتم خونه یه شخصی یه دختر انگار پریشون بود انگار حالش بد بود بعد انگار دشمن منو میشناخت(من یه دشمن دارم )گفت پروانه ام خیلی بلاها سرمن آورد پروانه اسم دشمن منه (برای زندگی من خیلی دنبال جادو بود) گفتم عه میشناسیش گفت اره این دختر جای عجیبی بود انگار داشت یه کارای ضبطم برای خودش انجام میداد شاید یه دوربین یا یه چیزی که صدا ضبط میکنه هم اونجا بود انگار دخترای دیگم پیشش بودن دوستاش بعد انگار من گفتم میره بهش میگه گفتم بهش بگم نه اون پروانه که تو میگی اونی نیست که من میشناسم انگار میخواستم رد گم کنم(بعد بهش گفتم اون ذکری که همیشه میگین رو بگن یا فاطمه بنت رسوالله رو ۷ بار بگن )اما انگار اعتقاد نداشت توجه نداشت بعد از اونجا زدم بیرون یه سری پله بود زیاد بودن و انگار لبه یه کوه صخره ای مانند شاید بودن و من انگار ترسیدم و گریه کردم و گفتم نمیتونم بعد دیدم یه سری پله رو رفته بودم بالا با کمک یه دختر دستش قشنگ پشتم بود و منو بالا برده بود بدون اینکه متوجه شم گفت برگرد نگاه کن ببین چقدر اومدیم نگاه کردم دیدم کلی از مسیرو رفته بودیم و انگار یکی از بازیگرا هم این مسیرو رفته بود خانم
بهنوش طباطبایی سید هستن هم رفته بود
البته زیاد واضح نیست برام نمیدونم (خانم هراتی من دیشب خیلی گریه کردم خیلی گفتم خدایا چرا زندگی من درست نمیشه چرا منی که این همه پیش دیگران ازتو میگم این زندگیمه دیگه خجالت میکشم و دیگرانی که تورو انکار میکنن همه تو زندگیشون سرگرمن و من ......هیچیم سر جاش نیست حتی مورد قضاوت و تمسخرم ممنونم از تعابیرتون
فریبا هراتی : سلام. پروانه دشمن شما برای خیلی ها مثل شما، دعاهای بد کرده و اخلاق او هرگز عوض نخواهد شد. او سعی می کند که حرفهایی که راجع به دیگران می شنود را در خاطرش ضبط کند و بعد پست سرشان صفحه بگذارد و غیبت دیگران را می کند و همه را با همدیگر دشمن می کند. شما سعی می کنید که از تجارب مثبت خودتان با دیگران صحبت کنید ولی حرفتان را باور ندارند. شما در زندگی تان خیلی پیشرفت کرده اید. از نظر اخلاقی و معنوی رشد زیادی داشته اید. حضرت فاطمه س همراه شماست و با دعاهای خیر و با حمایت خودش، شما را از شکست و وارد شدن به سختی ها نجات داده است. اما شما خودتان را دست کم می گیرید و ظاهربینی می کنید و حسرت کسانی را می خورید که در ظاهر خوشبختند و در باطن هیچ شعور و درک بالایی ندارند. خدا باشماست و نباید نگران باشید. باید در همین مسیر به رشد خودتان ادامه بدهید. زندگی یک زن در صرفا خوردن و خوابیدن و شوهر داشتن و زایمان کردن خلاصه نمی شود بلکه باید انسان متعالی هم بشود و شعور و معرفتش را هم تقویت کند. انشالله روزهای خوب برای شما هم میرسد ولی باور کنید که اگر همه ی تمایلات و غرایز فیزیکی تان برآورده می شد ولی درک و ایمانتان ضعیف بود، در نهایت هیچ ارزشی نداشتید و پیش خداوند هیچ اعتباری برایتان وجود نداشت. همه چیز خوب می شود عزیزم. نگران نباشید. تشکر از همراهیتون