تعبیر خواب بنفشه
اگر کسی در خواب گل بنفشه ببیند، زنی سر راهش قرار می گیرد. اگر جوان است، عاشق می شود و اگر عاشقی از او گذشته، از زنی که ملاقات می کند سودی می برد. اگر ببیند که گل بنفشه را از بوته یا درخت جدا می کند، نشانه غمی است که به دلیل عملکرد یک زن، به او می رسد.
اگر زنی ببیند که گل بنفشه را از شاخه یا بوته جدا می کند و به شوهرش می دهد بین آن ها جدایی می افتد که این جدایی می تواند هم یک مفارقت ساده و کوتاه باشد و هم در صورت جدی تر یک طلاق و متارکه. گرفتن گل بنفشه از دیگران اندوهی است که دهنده گل به بیننده خواب هدیه می کتد و همراه می آورد.
دیدن بنفشه جوی (بنفشه بهاری که بوته کوتاه دارد)، زنی است که با همه چشمانش مراقب بیننده خواب است و بنفشه درختی، غم و اندوه است و چه بهتر که انسان در خواب از کنار آن بگذرد.
برخی از معبران نوشته اند که بیننده بنفشه صاحب فرزندی می شود و اگر یک زن گل بنفشه در خواب ببیند دختری می آورد که آن دختر در تمام شئون با او رقابت خواهد کرد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فروغ فرخزاد : سلام، خواب دیدم از مچ دست راستم گلهای ریز ریزه بنفش زده بیرون بعد تعجب کردم زدم کندمشون زیرش جوشهای ریز بود بعد دیدم ک دوباره از همون جوشهای ریز گل بنفش رویید
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی بسیار مهربان، کمک رسان و دوست داشتنی دارید که توجه همه به محبت های شما جلب می شود. شما برای کمک کردن به دیگران با مهربانی، از خود گذشتگی، دلسوزی و عشق از خودتان به اندازه ی توانتان مایه می گذارید تا مشکلات دیگران را حل و فصل کنید. شما محترم، عادل، قوی، وفادار و شخصیتی صمیمی دارید. شاید به خودتان بخاطر کمک رسانی به مردم، سخت بگذرد ولی هرگز این خصلت های مثبت را رها نمی کنید. اما ایرادتان این است که ساده لوح هستید، زود گول می خورید و از خودتان دفاع نمی کنید. تشکر از همراهیتون.
فرزانه تیموری : با سلام. مادربزرگ من خواب دیده اند که بر روی چمنی گل بنفشه از ریشه در آمده ای افتاده و گمان میکنند که آنرا برادرزاده هایشان آنجا انداخته اند و رفته اند. پس گل بنفشه را که هنوز سالم بوده درون خاکی میکارن. پس از اینکه گل بنفشه را کاشتند یکی از آشنایان قدیم که خاظرشان نیست از رفتگان بوده است یا خیر به او میگوید که چه گل زیبایی و چه عطر خوبی دارد.. تعبیر این خواب چیست؟
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب ایشان این است که برادر زاده های مادر بزرگتان فکر می کنند که دیگر مادر بزرگ پیر شده و رفتنی است ولی مادر بزرگتان می داند که زنده و با نشاط است و دوست دارد که زندگی کند. اگر کسی به او ارزش ندهد، او که خودش به خودش ارزش می دهد! او عاقل است و به خاطر حرف یک سری افراد کم عقل و بی خرد، حق حیات را از خودش سلب نمی کند؛ خودش را دوست دارد و برای سلامتی اش تلاش می کند. اگر کسی خردمند باشد، به تلاش کسی که سعی می کند سلامت و خوشحال باشد، ارزش می دهد و این شخص را محترم می شمارد. هر چه که شما از خوبیها یاد گرفته اید، و هر تعریفی که از شما می کنند، همان عطر و بوی مادر بزرگتان است که شما و والدینتان را تربیت کرده است پس به خودتان هرگز مغرور نشوید و او را کم ارزش حساب نکنید. تشکر از همراهیتون.
Bahar : البته یادم رفت خدمتتان بگم داشتم حلوا درست میکردم و خانه فرش از حلوا شده بود و گوشه گوشه های خونه را با حلوا می پوشوندم برای اتاق خوابها مانده بود که تدارکش را دیدم.
خانم هراتی گرامی با عرض پوزش توضیحانم را نمیدانستم کجا بنویسم هم مربوط به این خواب هست و هم مربوط به خواب دیروز...
باتشکر
Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که مرغ و خروس بزرگی و چندین جوجه بودند وقتی دقت کردم جوجه ها رفتند و فقط دو مرغ بزرگ و چاق روی مبل صورتی رنگ در خانه ماندند و چندین فضله کنارم انداخت من زمین را پاک کردم. زمین هم صورتی بود بعد دیدم داخل حیاط بزرگی هستم چندین کارگر می خواهند گل بنفشه بکارند گفتم این طرف هم بکارید گفت میشه ۳۰۰تومن گفتم چقدر بعد گفت ۱۳تومن گلهایی توی باغچه مثل نسترن و رز صورتی کاشته شده بود برادرم را دیدم تاج گل بنفشه دستش بود (ولی برادرم نبود)خونمون انگار یک پل داشت من رفتم زیر پل گریه کنم دیدم مرد جوانی هم آمد کنارم گریه کنه چهره اش برایم آشنا بود (کمی شبیه بازیگر ترک و کمی شبیه استادم بود)قلبی دوستش داشتم رفتم طرفش به صورتش دست کشیدم فهمیدم قلبش شکسته... اسمش ملیستاز بود چندین بار تکرار کردم بعد دیدم بستنی کاکائویی خیلی خوش مزه ای میخورم خانه مادر بزرگم جشن تولد هست کیک شکلاتی خوشمزه ای روی میز بود وقتی نگاهش میکردم انگار داشتم می خوردمش ...یک کیک ساده هم برش میدادم.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. خواب شما می گوید که در نهایت نظرات کسی مهم نیست به جز دو بزرگتر شما که در زندگی تان هستند و دوستتان دارند. آنها از اینکه شما مهاجرت کنید شاید ترس ها و نگرانی هایی دارند و هر حرفی که به شما می زنند به خاطر دوستی و عشق شماست. خانواده ی شما عشق بیشتری را در زندگی شان قرار خواهند داد و همدیگر را بیشتر از گذشته دوست خواهند داشت و شما نمی خواهید که موجب ناراحتی آنان باشید. شما احساساتی شده اید و نباید به خاطر احساسات تصمیم بگیرید. 13 یک عدد پارادوکس دار و متناقض است که به معنی مرگ و تولد، پایان و شروع، و تغییر و تحول است. نمادی از موانعی است که سر راه شماست و باید به آن غلبه کنید. باید استقامت کنید و سخت بکوشید و به خاطر موفق شدن و رسیدن به اهدافتان سخت تلاش کنید. برای خیلی ها، عدد ۱۳ بیانگر بدشانسی است.اگر شما روی پل بودید به تحولی که در زندگی تان رخ می داد، اشاره می کرد ولی زیر پل هستید و این یعنی شما به خاطر اینکه این تحول را در زندگی تان به وجود بیاورید نگرانید. بازیگر در خوابتان کسی است که برایتان نقش بازی می کند و احساس واقعی اش را به شما نمی گوید. او شخصیتی جدی و عصبانی از خودش بروز خواهد داد و این ها وجوهی است که شاید در استادتان (کمی ) وجود داشته باشد و شما قبلا از آنها با خبر نبوده اید. او شخصیتی مبارز دارد و برای چیزی که به آن معتقد است می جنگد. شما خوشحال و خونسرد خواهید شد و حس خوبی در زندگی خواهید داشت. بسیار خردمندانه فکر خواهید کرد و زندگی تان متحول می شود. حلوا هم به مرفه بودن و قدرت مالی شما اشاره می کند و هم اینکه از رفتن شما خبر می دهد. شما باید درست فکر کنید. اگر می خواهید بروید اقلا روزه ی شک دار نگیرید و بدانید که او را واقعا دوست دارید. خارج از کشور اینطور نیست که شما هر بار که دلتان گرفت مادری باشد و گپی بزنید و آرام شوید. تمام زندگی در خارج زحمت و کار بسیار شدید است. خودتان باید مشکلاتتان را حل کنید. باید به عشق همسرتان مطمئن باشید. هیچ چیز بدتر از این نیست که آدم حس کند که در یک کشور غریبه خودش است و خودش و هیچ حامی ای ندارد. پیشرفت هم یک شبه به وجود نمی آید. اگر از رفاه و عشق در خارج هم مطمئن هستید، هیچ اشکالی ندارد که ازدواج کنید و بروید ولی منطقی تصمیم بگیرید و نه از روی شک. انشالله هر جا هستید خوشبخت باشید. تشکر از همراهیتون.