تعبیر خواب بیمارستان
لوک اویتنهاو میگوید: اگر خواب بیمارستان دیدید، دوستانتان نیازمند کمک شما خواهند شد. اگر خود را در درون بیمارستان ببینید، خبرهای غمگین خواهید شنید. اگر خواب ببینید در بیمارستان بستری هستید، نشانه آن است که باید با دقت و هوشیاری از بیماری مسری فرار کنید. اما اگر خواب ببینید برای عیادت شخصی به بیمارستان می روید، نشانه آن است که از حال یکی از نزدیکان خبرهای بدی خواهید شنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Fatemehh : سلام خواب دیدم رفتم مغازه سوپرمارکت برای همسرم وبچه هام تنقلاتی مثل شکلات وچیزای شیرین بخرم مغازه دار توخوابم آشنا بود ولی حدود ۶ ساعت معطل کرد تاوسایلام روبده وقتی اومدم بیرون دیدم همسرم وبچه هام رفتن تو راه برگشت یه اتوبوس رومیدیدم که یه پیرزن باانگشتاش عدد ۳ رو نشون میده انگشت کوچک حلقه ووسطی رو بهم نشون میداد ازیکی که کنارم بودپرسیدم چی میگه گفت میگه ۳ تاقسط من رو پرداخت کن به اون که کنارم بود گفتم اگه داشتم میدادم ولی خودمم ندارم اومدم خونه دیدم نظافتچی اومده وحیاط رو شسته بهش گفتم چرا امروز اومدی گفت باید امروز میومدم رفتم خونه به شوهرم گفتم پول نظافتچی رو بده ازش ۵۰ خواستم بهم ۷۰ تومن داد گفتم برو بقیه شو ازعابر بانک بگیر گفت رفتم عابر بانک پول نداد گفتم اونیکی میرفتی گفت نبود خودم اومدم بیرون برم عابر دیدم خیلی خسته ام یه کت کوتاه هم تنم بود جنس مخمل فکرکنم تنم بود بعد خودم رو تو یه بیمارستان دیدم که پرستار بهم گفت تو علائم بیمارا رو توبرگه وضعیت بیمار بنویس یه پرستار با تب سنج اومد قرار بود تب بیمارا رو بگیره یکدفعه دماسنج رو گذاشت رو صورت من وگفت چرادمای بدنت انقدر پایینه روی ۳۰ هستش گفتم بخاطر صبح که تومغازه معطل شدم وفشار کاره بعد رفتم بوفه ی بیمارستان باهمون پرستار داشتم تویخجال انتخاب میکردم چی برداشتم یه رانی برداشتم گفتم این یکم حالمو جامیاره بوفه شبیهه نمازخونه بود فرش داشت یکدفعه دیدم یه بازیگر دستشو گرفتم حالشو بپرسم بهم با ناراحتی گفت چرا جلوی پای بابای من مدفوع ریختی گفتم اشتباه میکنی اون کاکائو هستش رفتم دیدم منظورش از بابام دایی مرحومم هستش که دراز کشیده بود وجایی که خوابیده بود پایین پاهاش سیاه بود با حالت دستوری وبلند بهش گفتم پاشو چندبار بلند گفتم پاشو تابلند شد نشست بهش گفتم چرا به پسرت گفتی من اینجا مدفوع ریختم باحالت خجالت وبغض بادستمال اون قسمت سیاه رو جمع کرد ولی اصلا به من نگاه نمیکرد چند نفر هم کنارم بودن وداییم رونگاه میکردن
فریبا هراتی : سلام. شما از نظر احساسی و ذهنی خسته هستید، ایده های زیادی در سر دارید و می خواهید برای رسیدن به خواسته ها و تمایلات احساسی و فیزیکی خودتان و خانواده تان تلاش کنید و زندگی شیرین تر و بهتری برای خودتان بسازید. شما از اینکه نتوانسته اید خیلی زود خواسته هایتان را محقق کنید و به سعادت و خوشبختی برسید، ناراحتید. شما برای رسیدن به موفقیت، لازم است که قدرت ذهنی و قدرت ارتباطات خودتان را تقویت کنید؛ حواستان را بیشتر جمع کنید و قضاوت درست تری روی مسائل مختلف زندگی تان داشته باشید. شما باید سعی کنید که با ملاحظه تر، مسئولیت پذیرتر و کارآ تر از همیشه رفتار کنید و سخت بکوشید تا حمایت خانواده تان را از دست ندهید. شما نمی دانید که آیا می توانید همیشه اینقدر قوی رفتار کنید یا خیر ولی سعی می کنید که افکار منفی را از ذهنتان پاک کنید و با مردم بهتر از قبل تعامل کنید. نباید اجازه بدهید که روابط عمومی تان با دیگران با مشکل مواجه شود. شما می خواهید همسرتان کمک تان کند و برایتان اعتبار قائل باشد و او می خواهد که شما رفتاری کامل و بی نقص داشته باشید تا بتوانید از زندگی تان لذت ببرید. شما هم از همسرتان انتظار دارید که نسبت به نیازهای اقتصادی شما بی توجه نباشد و برایتان اعتبار بیشتری قائل باشد. شما نیاز دارید که او بیشتر از شما حمایت و پشتیبانی کند. شما سعی می کنید که رفتار مهربانانه ای داشته باشید و معنویت و ایمانتان را تقویت کنید. شما از سردی روابطی که دیگران با شما دارند و با شما سطحی و غیر صادقانه رفتار می کنند ناراحتید. اما می خواهید سعی کنید که با انرژی تر و زنده دلانه تر از همیشه رفتار کنید. فشار زندگی روی شما زیاد بوده و از اینجهت؛ روحیه ی شما خسته شده است. کسی در حق شما ظلم می کند و برایتان نقش بازی می کند. او معتقد است که شما نسبت به خانواده ی او بی احترامی کرده اید و حرف بدی زده اید و یا تهاجمی و بداخلاق رفتار کرده اید. اما شما یا اینگونه رفتار نکرده اید و یا تعمدا اینگونه رفتار نکرده اید. اختلافات بین شما و کسی از افراد خانواده تان تدریجا از بین خواهد رفت و به فراموشی سپرده خواهد شد. تشکر از همراهیتون
مهتا : سلام و عرض ادب من امروز بعد از ساعت نماز
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. شما در ضمیر ناخودآگاهتان به این فکر می کنید که شرایط روحی پدربزرگتان چگونه است. او دچار استرس و ناامیدی شده و نمی تواند احساسات خودش را از کسی مخفی کند. پدربزرگتان نیاز به حمایت روحی و آرامش بیشتری دارد. او فکرش ناراحت است ولی با این وجود او می خواهد برای بهبود شرایط زندگی شما کاری انجام دهد. او هم دلش برای شما شور می زند که شما چطور از خودتان حمایت و مراقبت می کنید و آیا احساس تنهایی می کنید یا خیر. تشکر از همراهیتون
آلا : سلام عرض ادب واحترام 19رمضان خواب لطفا مخفی شه ممنون
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب و احترام متقابل. تعبیر خوابتان این است که صاحب کار قبلی شما و همسرش با هم قهر هستند و راجع به شما صحبت کرده یا فکر کرده اند. شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و او را از فکرتان بیرون کنید. این آقا عذاب وجدان گرفته و می خواهد اشتباهات خودش را کتمان کند تا گیر نیافتد و احتمالا گفته است که با شما هیچ ارتباطی نداشته است. ولی شما به یاد دارید که او قبلا با شما جوری رفتار می کرد که انگار شما باعث آرامش روحی او هستید. تشکر از همراهیتون
ستاره : سلام من استادم رو بعد چندین سال توضیحات مخفی باشه.ممنون
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما در ضمیر ناخودآگاهتان عصبانی هستید که حمایت احساسی از جانب او دریافت نکرده اید و مشاهده ی او با یک زن و بچه، برایتان خوشایند نبوده است. با این وجود تصمیم گرفتید که واقعگرا باشید و بپذیرید که او ممکن است ازدواج کرده باشد ولی در عین حال برای آرامش روحتان تمایل داشتید که این مسئله را نپذیرید و به این باور باقی بمانید که می توانید شروعی تازه داشته باشید. شما شخصیتی با هوش و مجرب دارید. متوجه خواهید شدکه او مشغولیت های خاص و جدیدی در زندگیش دارد و واقعا شاید ازدواج کرده است. او هم که متوجه شده که شما دیده اید که او با زن و بچه بوده، از اینکه قبلا به شما احساس داشته، خجالت زده شده و کنجکاو است که شما نسبت به او چه فکری می کنید. شما او را می شناسید و بخاطر خودتان دوست دارید بدانید که موضوع چیست. با عدم حضور او در زندگی تان هم راحت کنار می آیید. این آقا وابسته به اشخاصی است که ساده دل و بی خبر از گذشته ی او هستند و البته درک خود او هم خیلی زیاد نیست و آنقدرها که شما فکر می کردید او خردمند نیست. او شخصیتی حمایتگرایانه نسبت به خانواده اش دارد و با سخت کوشی و سختی زیاد تلاش کرده است که زندگی تازه ای برای خودش بسازد. خواب شما شامل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Shima11 : ادامه مخفی بمونه، نداره و برگشتیم خونه(شعورش پایینه)
فریبا هراتی : مصطفی خونسرد و بی خیال است و سعی می کند که افکارش را تغییر داده و سنت گرایانه تر از قبل رفتار کند. او اجتماعی تر و برونگرایانه تر رفتار می کند. دنیا می داند که مصطفی برای رسیدن به مقام و اعتبار بیشتر هر کاری می کند. مصطفی برای رسیدن به مقام بیشتر نشان می دهد که به کارش و قوانین موجود احترام بیشتری قائل است و به شما بی محلی می کند. خواب شما شامل سه حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Shima11 : سلام.مخفی بمونه.دیشب ۲۴ قمری خواب دید ماشین بعدی بیا.
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما نیاز به امنیت اجتماعی بیشتری دارید. می خواهید خیالتان راحت شود که آینده ی خوبی دارید. دختر فامیل رضوان می خواهد بداند که آیا شایان برای او ارزش و اعتبار قائل هست و او را دوست دارد یا خیر. شما می خواهید کنترل زندگی تان را در دست بگیرید ولی عجله دارید که همه چیز زود مشخص شود و به پیش بروید ولی تمایلی به این ندارید که از فکر شایان بیرون بیایید. شما احساساتتان را کنترل می کنید و سعی می کنید که این احساسات را به زبان نیاورید و حرف دلتان را جایی نمی زنید. خودتان را محدود می کنید و سعی می کنید که خویشتندار باشید و تمرکزتان روی اهدافتان باشد. شایان می خواهد از فکر عشق و عاشقی بیرون بیاید و فقط منطقی فکر کند. او می خواهد بداند که آیا شما می توانید یک شایان بی احساس را تصور کنید که فقط ازدواج می کند آنهم بدون عشق. شما تلاش می کنید که شجاعت خودتان را به معرض آزمایش بگذارید و ببینید که شایان چه می کند و حاضر است ازدواجی بی عشق داشته باشد یا خیر. مسلم برادر شایان از ازدواجش راضیست ولی همسر او احساس می کند که آزادیها و استقلال قبل از ازدواج خودش را از دست داده است و از احترام و مقام او کم شده است. شما نیاز به حمایت و راهنمایی کسی دارید که بتوانید به اهدافتان برسید. تجربه به شما می گوید که باید غصه خوردن و عشق و عاشقی را کنار بگذارید و به فکر امنیت خودتان باشید و متوسل به امام زمان عج بشوید. بعدا که امنیت دنیایی و روحی تان تامین شد؛ آنوقت می توانید به عشق فکر کنید.
Meherbaba : سلام مجدد. تعبیرخواب پایین رو زحمت کشیدید انجام دادید، ولی بعضی جاهاش برامون نامفهموم هست، ممنون میشم واضحتر توضیح بدید.
".برادرم تقریبا سه ماه پیش فوت شدن.شب فوتش که هنوز ما اطلاع نداشتیم من یه خواب عجیبی دیدم.خواب دیدم توی بیمارستانی که کار می کنم داخل اتاق عمل ،خانم داداشم لخت مادرزاد دو تا پاشون بالا بود و انگار می خواستن اپیلاسیون انجام بدن.رنگ پوستشون هم تیره شده بود دو تا پاشون به رنگ بنفش شده بود در صورتی که رنگ پوست خودشون سفیوه.بعد دو تا خواهر هم داشتن که توی دو تا اتاق دیگه به همین صورت خوابیده بودن پاهاشون بی نهایت لاغر و تیره به زنگ بنفش بالا بود در صورتی که ایشون اصلا خواهر ندارن.برام خیلی عجیب بود که اینا چرا لخت هستن و اینقد پوستشون تیره هست.صبح با حال خیلی بدی بیدار شدم و شبش بهمون خبر مرگ داداشم رو دادن."
فریبا هراتی : سلام. تعبیر را کامل توضیح دادم. پاها بالا بوده یعنی احساس بلا تکلیفی می کند. خواهران او نمادی از عزم و اراده ی خودش برای اینکه به هر صورت نشان دهد که چه احساسی دارد، هستند. او دچار استرس شده و نمی تواند به این مسئله که تمایلات و خواسته های او نادیده گرفته شده، بی تفاوت باشد. اینکه این تمایلات چیست، منوط به شناخت شما از خانم برادرتان است که با او در ارتباط نزدیک هستید. من هرگز در خوابها نمی نویسم این = آن چون شما ممکن است فکر کنید که هر بار کسی مثلا پاهایش بالا بود بلاتکلیف است یا هر وقت بدنش بنفش بود، استرس دارد. آنوقت خودتان تعبیر اشتباهی برای خواب آینده تان متصور می شوید. در تعبیر، ترجمه ی کلمات را نمی نویسند بلکه مفهوم کلی آن را به عنوان تعبیر خواب دریافت می کنید. تشکر از همراهیتون
Meherbaba : سلام.شبتون بخیر.برادرم تقریبا سه ماه پیش فوت شدن.شب فوتش که هنوز ما اطلاع نداشتیم من یه خواب عجیبی دیدم.خواب دیدم توی بیمارستانی که کار می کنم داخل اتاق عمل ،خانم داداشم لخت مادرزاد دو تا پاشون بالا بود و انگار می خواستن اپیلاسیون انجام بدن.رنگ پوستشون هم تیره شده بود دو تا پاشون به رنگ بنفش شده بود در صورتی که رنگ پوست خودشون سفیوه.بعد دو تا خواهر هم داشتن که توی دو تا اتاق دیگه به همین صورت خوابیده بودن پاهاشون بی نهایت لاغر و تیره به زنگ بنفش بالا بود در صورتی که ایشون اصلا خواهر ندارن.برام خیلی عجیب بود که اینا چرا لخت هستن و اینقد پوستشون تیره هست.صبح با حال خیلی بدی بیدار شدم و شبش بهمون خبر مرگ داداشم رو دادن.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. روحشان شاد. تعبیر خواب شما این است که خانم برادرتان احساس بلاتکلیفی و عدم امنیت را تجربه کرده ولی آماده بوده که مشکلات احساسی او رفع شوند. او از اینکه تندخویی کند یا با او تندخویی شود، دچار استرس شده و تمایلات و خواسته های غریزی او، نادیده گرفته شده و بشدت نگران بوده است. شما از احساسات و شرایط او رک و صریح و پوست کنده با خبر شده اید. او به این درک رسیده که هیچ جاپای قرص و محکمی در زندگی ندارد و نمی تواند بصورت خودمختار و مستقل، روی پای خودش بایستد و از خودش حمایت کند. تشکر از همراهیتون
ali : سلام وقت بخیر. پسرخالم یه روز که سر مزار پدربزرگش رفته بوده میگه من وقتی بودی خیلی دوستت داشتم و کاراتو میکردم و.. کاش به خوابم بیای
چندروز بعدش دم صبح خواب میبینه که با همه خانواده و فامیلا تو بیمارستان بودن واسه ملاقات آقاجونش. آقاجونش دستِ پسرخالم و دخترعموی پسرخالم( که پدر و مادرش مقداری مریض احوال و مشکل دارن) و شوهردخترعموشو میگیره و میگه باباجون بیاین بریم اونا میگن نه ما نمیایم و تو بیا بریم آقاجون. آقاجونش میگه نه من دیگه حالم خوب شده و میخوام برم همونجا که بودم. و دستاشون ول میشه و یهو آقاجونش میره و غیب میشه. تعبیرش چیه؟ پسرخالم باید کاری برای دخترعموش کنه؟
فریبا هراتی : سلام. تشکر. روحشان شاد. تعبیر خواب پسرخاله تان این است که مرحوم پدربزرگ او که فقط حضور فیزیکی خودش را در دنیا از دست داده، و روحش در کالبد روح در کنار خانواده اش در تعامل است، خواسته با کسانی که برای آمرزش روح او و آرامش او، دعا می کنند، ارتباط برقرار کند و به ایشان بگوید که جای او در دنیای آخرت خوب است و در رفاه و آرامش به سر می برد و بازماندگان نباید فکر کنند که مرگ، به معنی تمام شدن زندگیست بلکه فقط به معنی رها کردن یک جسم فیزیکی و زندگی در کالبدی تازه است. او می خواهد به بازماندگانش بگوید که از مرگ نترسند و بدانند که حیات فقط در این دنیا نیست بلکه ابدیست. عمر همه ی اشخاصی که در خواب بوده اند، طولانیست و روح پدربزرگ به محل جدید زندگیش در دنیای باقی برگشته است. همیشه خوب است که برای اموات دعا کنید. تشکر از همراهیتون
زهرا : با یه اقایی دو ماهه کات کردم و ازش بیخیرم؛ این مدت چند بارخواب دیدم وتعبیر شما این بود که ناراحته ؛ استرس و نگرانی داره و پشیمونه ؛ دیشب باز خواب دیدم روی یه تخت افتاده و بیحاله؛ گفتم بیا بریم بیمارستان اولش مقاومت کرد ولی اخر بردمش بیمارستان؛ باز هم عصبی و ناراحت بود؛ حرص میخورد؛ میخواست از اونجا بیاد بیرون که موقع رفتن یه مریضی حالش بد شد جلو پای اون افتاد زمین و پرستارا داشتن احیاش میکردن؛ اونم نشست کنارش ؛ بعد دیدم که لباس زیر نداره و بدنش معلومه وانگار داشت بیضه هاشو فشار میداد
فریبا هراتی : سلام. او هنوز هم بشدت تحت فشار و استرس است و شاید مقاومت شما در مقابل او موجب شود که به فکر بیافتد و راه حلی برای رهایی از این مشکلات پیدا کند. او وقتی که به اشخاص شکست خورده و افسرده فکر می کند، روحیه اش را بیشتر می بازد. شما بینشی قوی دارید و از افکار و احساسات واقعی او با خبر شده اید. او نگران است که توانایی های مالی او ضعیف باشد و نتواند از پس خواسته هایش برآید. تشکر از همراهیتون