تعبیر خواب جفت
اگر مردی جفت بیرون آمده از بدن همسر را ببیند، بین او و همسرش اختلافی به وجود می آید که از یک دیگر به شدت دل زده می شوند ولی چنانچه تحمل کنند زود رفع می شود. اگر مردی جفتی را ببیند که متعلق به همسر خودش نباشد، به علتی شرمساری می کشد، سرزنش می شود و نزد مردم مورد سوال قرار می گیرد.
اگر زنی در خواب جفتی ببیند که متعلق به خودش باشد باردار می شود و فرزند می آورد. اما اگر آن جفت متعلق به دیگری باشد، بیمار می شود و اگر در خواب آن را به دور بیاندازد، رفع بلا می شود. بیننده چنین خوابی بهتر است صدقه بدهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Mobina : سلام ۸/۲۱ خواب دیدم که با پدرم میخوایم بریم یک مرکز خریدی پدرم هم موهاشو کوتاه کوتاه کرذه بود
من تا اواسط مسیر با دوستام بودم بهو از یه جایی به بعد متوجه شدم با پدرم هستم اشتباهی رقتیم داخل یه پارکینگی پارک کردیم که پارکینگ یه برجی بود ولی انگار من قبلا اونجارو بلد بودم به پدرم گفتم باید از داخل همین خونه از در پشتی که بریم بیرون میرسیم به پاساژه
اومدیم بریم نگهبان زیر لبی به خانومش داشت درباره پدر من یه چیزایی میگفت و یه اهانتی میکرد پدر منم متوجه شد و اروم به من گفت این اقا مشکلی چیزی داره
این اقا شنید و پشت سر ما اومد و با یه چاقوی بزرگ شروع کرد تهدید کردن پدرم و رسیدیم به یه اقای دیگه ای پدرم باهاش درگیر شد اون اقا هم چاقوهایی شبیه کارد میوه خوردی داشت پدرم با چاقو ها اون اقا رو مصدوم کرد و منم بعدش از خواب پریدم
ولی در تمام مسیر من قصد فراری دادن و دفاع از پدرم رو داشتم
فریبا هراتی : سلام. لطفا خوابهایتان را همیشه فقط با تاریخ قمری ذکر کنید چون با توجه به حجم بالای تعابیر من فرصت تطبیق خوابهایتان را در تقویم ندارم. ضمن اینکه لطفا برای اینکه خوابهایتانگم نشوند، فقط در صفحه ی تعبیر خواب مربوط به خوابتان، آن را ثبت کنید. مثلا خواب فروشگاه دیده اید در صفحه ی تعبیر خواب فروشگاه آن را ثبت کنید. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که خردمندانه فکر کنید و برای زندگی تان تصمیمات تازه ای بگیرید تا شخصیت و هویت خودتان را شکل بدهید و از نظر مادی قویتر بشوید. شما ترجیح می دهید که از افکار و راهنمایی های پدرتان استفاده کنید و نه اینکه دنباله رو دوستانتان باشید که تجربه ی کافی در زندگی کسب نکرده اند. شما و پدرتان راه رسیدن به موفقیت و آرامش را پیدا می کنید ولی اشخاصی در زندگی تان هستند که نسبت به موفقیت شما حسادت می کنند و به زندگی شما کنجکاو هستند. پدر شما حامی شماست و با قدرت و جدیت از منافع شما دفاع می کند و همینطور شما حامی و پشتیبان پدرتان هستید. تشکر از همراهیتون
سحرم : سلام خانم هراتی عزیز.خوابم مخفی باشه
فریبا هراتی : سلام. شما به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت است. ایده ای تازه، هدفی جدیدی یا پروژه ای جدید در سر دارید که می خواهید آن را عملی کنید و فکر می کنید که دیگر نمی توانید این موضوع را انکار کنید. اگر بچه در شکم شما مرده بوده، به این معنی است که شما برای پروژه ای که در سر داشته اید، تلاش زیادی کرده اید و الان این پروژه منتفی شده و از هم پاشیده و رو به زوال است. کارها آنطور که شما پیش بینی می کرده اید، کار نکرده و پروژه منتفی شده است. اما شما میخواهید هرطور شده شرایط را همان گونه که هست نگه دارید. شما از تغییر متنفرید. دچار استرس شده اید و از اینکه عواقب این جریان به ضررتان تمام شود نگران هستید. مادر و خواهران شما می خواهند کمکتان کنند که نگرانیهایتان را دور بریزید و بدانید که می توانید شروعی تازه داشته باشید. اگر زایمان بوده و شما قبل از موعد مقرر زایمان کرده بودید، تعبیر این است که پروژه ای و یا کار نیمه کاره ای را تحویل می دهید. شما اعتمادتان را به کسی یا چیزی از دست می دهید. ممکن است خوابتان به از دست دادن بیگناهی اشاره داشته باشد و یا تعبیر دیگر این است که پایان ناگهانی یا غیر قابل انتظار چیزی فرا رسیده است. تشکر از همراهیتون.
مهسا : من خاب دیدم درحالیکه نشستم یهو دردم گرفتا وایستادم شکمم بزرگ و بزرگترشد پیرهنم کثیف شدوقتی مامانم پیرهنو زدبالا دیدیم ک شکمم کبودشده خودبخود شکمم مث سزارین پاره شد بچه دراومد پسربود ترسیدم فک کردم مرده چون نفس نمیکشید مامتنم گرف بغلش و چنبارازپشتشش زدتانفسش دراومد.جفت منو نتونست ببره برابچه رو برید و خودم جفتو نگه داشتم تا نره توشکمم چون فک میکردم بره میمیرم انقد جفت رف توتافقط تونسم بانوک انگشتم نگهش دارمو اخرش ازحال رفتم
فریبا هراتی : شما مشکلی دارید که بابت آن غصه می خورید و کم کم از حالت راز و مخفی بیرون آمده و مادرتان از ناراحتی شما با خیر خواهد شد. مشکل شما حل شده و گشایش کار خواهید یافت ولی خاطره این سختی را در وجود خود حفظ خواهید کرد و دشواری آن را همیشه به یاد می آورید.