تعبیر خواب حشرات
دیدن حشرات در خواب، تاویلش بیماری مسری یا متضرر شدن و یا نزدیک شدن دشمنان به بیننده خواب است. نیش خوردن از حشرات ، به این معنی است که از جانب کسی از دوستانتان، مورد خیانت قرار خواهید گرفت.
اگر کسی در خواب حشرات را از خود براند، یا آنها را بکشد، رفع بلا و سختی خواهد شد و بیماری و دشمن از وی دور شده و به آرزوهایش خواهد رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Sara : سلام خانوم هراتی عزیز،امیدوارم حالتون خوب باشه،
فریبا هراتی : سلام. تشکر. مسائلی در زندگی شما وجود دارد که به معنای واقعی کلمه شما را آزار می دهد و احساسات شما را جریحه دار می کند. شما نسبت به بعضی مسائل حساس شده اید و دقت و هشیاری زیادی نسبت به آن مسائل از خودتان بروز می دهید. شما سعی می کنید که این مسائل را نادیده بگیرید ولی فکرتان به آرامش نمی رسد. با مخفی کردن این مسائل نمی توانید از شر آن رها شوید. باید به جای پاک کردن صورت مسئله، مشکلاتتان را به صورت ریشه ای و اساسی از بین ببرید و اجازه ندهید که این مشکلات رشد و پیشرفت کنند. شما با دخترتان راجع به این مشکلات ممکن است صحبت کنید تا بخواهید کمی به آرامش برسید ولی تمایلی ندارید که با خواهرشوهر و جاری تان درددل کنید. خواهرشوهر شما رفتاری کینه جویانه یا مرموزانه و جدی از خودش بروز می دهد و شما از این رفتار او ناراحت می شوید. شاید او از کسی جدا شده و شما با بیان این که خدا به کسی که با او نیست لطف کرده، سعی می کنید که به او کنایه بزنید. دختر عموی همسرتان با کسی ارتباط نزدیک و صمیمی ایجاد کرده که نسبت به او بسیار وفادار است و یک دوست خوب برای او محسوب می شود ولی شما از این که این شخص در کار شما تفحص و کنجکاوی کند زیاد خوشتان نمی آید. شما از اینکه او دوست خوبی دارد ولی کسی با شما با کنایه و طعنه حرف می زند و فکرتان را ناراحت کرده و از عملکرد و مهربانی شما انتقاد می کند؛ ناراحتید. همسرتان زیاد از افکار شما حمایت نمی کند و این باعث شده که شما عزم و اراده ای قوی برای حمایت از خودتان بروز بدهید. شما می خواهید مستقل تر و خودمختارتر از گذشته بوده و از خودتان حمایت کنید. ناراحتی ها و حرفهای نیشدار دیگران از ذهنتان پاک می شودولی باید مراقب باشید که کینه ها در دل شما باقی نماند و تکبر و غرور پیدا نکنید. خوابتان شامل 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
بهاره : سلام وقت به خیر دبشب حدود وقت اذان صبح . خواب دیدم. داشتم به دخترم که پنج ماهش هست چند تا گلدان گل که داخل گلدون ها مجسمه پرنده بود را نشون میدادم ناگهان دخترم. با دست چنگ برد به سمت یه گلدون انگار داخل گلدون کاکتوس بزرگی بود نگرانش شدم که تو دستش خار رفته باشه که ناگهان حشره سفیدی از پشت گلدان بیرون اومد و صدای وز وز بلندی داشت خواستم فرار کنم که. زود نشست روی بازوهام وشروع به مکیدن خونم کرد. جوری که صدای مکیدنش را میشنیدم با سختی زیادی اون را بازوم جدا کردم ولی رنگش سیاه شده بود.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما نگران دخترتان هستید. می خواهید که او به آرمانهایش برسد و مهربان و خوش اخلاق باشد. دوست ندارید که در زندگی با سختی مواجه شود. به همین جهت دقت و حساسیت زیادی نسبت به دخترتان به خرج می دهید و حرفهایی که در اجتماع می شونید، رمق و انرژی شما را می گیرد. به خدای بزرگ توکل کنید و از کاهی برای خودتان کوه نسازید و هر چه که می شنوید را در زندگی خودتان وارد نکنید!! قرار نیست هر بلایی سر همه آمده، سر دخترتان خدای نکرده بیاید. تشکر از همراهیتون
نگار : سلام. من دیشب (نزدیک نماز صبح) خواب دیدم می خواهم سبزیجات بخرم ظاهرا در بیشتر مغازه ها نبود مثلا به دلیل تعطیلی ها. داخل یک مغازه تاریک شدم و خیارهای بزرگ دیدم با اینکه بیش از حد رسیده و گران بودند ولی چون لازم داشتم به فروشنده گفتم همه را می خرم ایشان همه را دانه دانه وزن کرد و داخلشان کرفس هم بود. کارت کشیدم وقتی آمدم خانه انگار عجله داشتم همه را بدون کاغذ یا نایلون روی تخت گذاشتم. همه اش فکر میکردم خیلی گران شد که فروشنده قبل از کارت کشیدن جمع اش را نگفت. بعد از مدتی خواهرم و خودم دیدیم موجوداتی در فضای تاریک اتاق هستند گاهی شبیه مارمولک گاهی هزارپا و من فکرکردم از سبزی ها آمده اند و چرا اونهارو روی تخت گذاشتم. می خواستم چراغ روشن کنم نمی دانم چرا نمیشد یا اینکارو نمی کردیم. ناراحت کننده و چندش آور بود. با همین حالت از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی : سلام. شما از نظر ذهنی و احساسی خسته هستید و دوست دارید که آرامش و رفاه و خوشی بیشتری را در زندگی تان تجربه کنید. شما احساس می کنید که در موقعیتی گیر افتاده اید و اطلاعات کافی برای اینکه بتوانید تصمیم درستی برای رسیدن به خواسته هایتان بگیرید، در دسترس شما نیست. شما به دنبال بهبودی و بازیابی زندگی تان و حفظ سلامت تان هستید و می خواهید هم از نظر فیزیکی و سلامت بدن و هم از نظر احساسی و سلامت روح، به آرامش برسید. شما برای رسیدن به موفقیت از خودتان خیلی مایه می گذارید ولی اعتبار زیادی برای خوب شدن زندگی تان قائل نیستید. انتخاب های شما درست است و در راه درستی هم قدم برداشته اید؛ ولی به ترسها و شک هایتان اجازه می دهید که جلوی رسیدن شما به موفقیت را بگیرد. شما می خواهید که تصمیمات تازه ای برای زندگی تان بگیرید و نیاز دارید که با شما موافقت کنند. باید با سماجت و پوست کلفتی به هدفتان بچسبید. اما می ترسید و ناامید هستید. تشکر از همراهیتون
razieh : سلام خانم هراتی عزیز
حدودا ۲۰روزی هس که مادرم بامن سر ارث خونه بابام که نمیخاد کامل بده حرف نمیزنه
مغازه قدیمی پدرم همیشه میاد تو خوابم که توی خواب همیشه میرفتم اونجا مینشستم استراحت میکردم چایی میخوردم
(پشت مغازه پدرم انباری بزرگ و حیاط پر از درخت داشت حدودا ۳۰ سال پیش)
توی خوابام انگار که پشت مغازه یه خونه مرتب و ترتمیز بود
دیشب تو خوابم ازهمکار همسرم ناراحت میشم کفشای صورتی دارم دقیق نمیدونم گلی شد یا خیس بود رفتم همون خونه پشت مغازه پدرم انگار قفل داشت چن تا همسایه که همکارای مادرم بودن منو نشناختن منم خودمو معرفی کردم بعد قفل در باز شد رفتم داخل حیاط کفش و پاهامو شستم رفتم داخل خونه انگار خونه به یه خانواده ایی اجاره داده مادرم دقیق یادم نیس کیا بودن داشتن در ازای اجاره برا مادرم قالی میبافتن رنگ قالی قرمز تیره بود خونه رو وارسی کردم انگار خونه نسبت به خونه همسایه ها بزرگتر شده بود متراژ بنا از حیاط خونه کمتر بود (خونه پدریم حیاطش از متراژ بنا بزرگتره) داخل خونه خیلی کثیف بود پراز حشره (دقیق نمیدونم نوعش رو) و مارمولک بود مارمولکش تیره رنگ بود یجوری بزرگتر از مارمولک با پوست زمخت و شاخدار من ترسیده بودم به مستاجر گفتم چجوری زندگی میکنین اینجا پسربچه ش گفت اینا که ترسی نداره به مارمولک دست میزد انگار که باهاش بازی میکنه
انگار که اون لحظه همسرمم پیشم بود بهش میگم به مامانم زنگ بزنم بگم اینجارو سمپاشی کنه نمیشه توش زندگی کرد
البته برا اونا عادی بود انگار که روی قالی هم کثیف بود البته داخل خونه هم یجورایی تاریک بود
ممنون از شما
فریبا هراتی : سلام. شما دوست دارید که به همان امنیت و آرامشی که در گذشته، با حضورتان در آن انبار قدیمی، احساس می کردید؛ برسید. شما طرز فکری انعطاف پذیر و مهربان، شیرین و دلسوز دارید ولی به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت شده و احساسات منفی به ذهنتان خطور پیدا کرده است. تمایل دارید که این مشکلات را رفع کنید و رابطه ی بهتری با مادرتان داشته باشید. مادر شما اولویت های خودش را به خاطر دیگران نادیده می گیرد و برای دیگران از خودش مایه می گذارد. عده ای با سماجت و پوست کلفتی سعی می کنند که توافق و نظرات مثبت مادرتان را به سمت خودشان جلب کنند و او را مجاب کنند که به خواسته هایشان پاسخ مثبت بدهد. شما می دانید که ذهن مادرتان خیلی هم روشن و متفکر نیست و به همین دلیل از او سو استفاده می شود. شما خصوصا نسبت به این رفتار مادرتان حساس شده اید. او به دیگران بیشتر بها می دهد و حقوق شما را نادیده می گیرد. تشکر از همراهیتون
مارال : سلام وقت بخیر خواب دیدم انگار تو سرویس بهداشتی هستم کنار روشویی انگلر یه جور حشره برگ مانند (اول فک کردم عنکبوته ولی نبود )هی تو هوا این ور و اونور میره و من از حشره میترسم بعد انگار یکم رو پوستم راه می ره و من با ترس داد می زنم و شوهرمو صدا می زنم و ازش کمک می خوام حشره برگ مانند بود ولی رنگش یه جور قهوه ای خاص بود
فریبا هراتی : سلام. شما سعی می کنید که نگرانیهایتان را بشویید برود و نگاهی خوشبینانه نسبت به زندگی تان داشته باشید. اما به معنای واقعی کلمه از اینکه کسی در زندگی تان دخالت کند بدتان می آید و می ترسید که این رنجش های کوچکی که در اثر گیر دادن کسی به شما ( احتمالا مادر یا مادر شوهر یا خواهرشوهرتان) در ذهنتان ایجاد می شود، مانع از این شود که شما خواسته هایتان را به دست بیاورید و یا نگرانید که کسی در باره ی توانایی های فیزیکی و ذهنی شما، شک کند و یا توانایی هایتان را دست کم بگیرد و یا از رفتار شما ایراد بگیرد. شما دقت، هشیاری و حساسیت زیادی به خرج می دهید و باید سعی کنید که افکارتان را منظم کنید و ارزش هایتان را دسته بندی کنید. شما شاید هم از مسائل مالی نگرانی دارید و از همسرتان کمک می خواهید. تشکر از همراهیتون
Mojgan : سلام خدمت خانم هراتی عزیز
همسرم در خواب میبیند که در اتاق مان که در توری هم دارد باز هست روی در توری از داخل پر از مگس و پشه و سنجاقک هست وقتی باد میآمد این حشرات به روی صورت دخترم که نزدیک در بود میرفت و دخترم همه رو کنار میزد و به باباش میگفت میترسم و باباش گفت برو پیش مامان و دخترم به سمت من آمد
با تشکر از پاسخ گویی تون
فریبا هراتی : سلام. شما شخصیتی برونگرا و اجتماعی دارید ولی به بعضی از مردم اجازه داده اید که در زندگی تان دخالت کنند و از کارهای شما سردربیاورند. اشخاصی در زندگی شما هستند که تلاش می کنند انرژی شما را کاسته و به شما آسیب بزنند، خسته تان کنند یا روی افکار منفی خودشان پافشاری کنند و زندگی تان را عوض کنند. آنها ظاهر و باطن شان یکی نیست و شخصیت هایی هوسران و مزاحم دارند و هرگز برای شما دوستانی ماندنی و خوب حساب نمی شوند که حریم خصوصی تان را حفظ کنند. دختر شما از وجود چنین اشخاصی در زندگی تان ممکن است آسیب ببیند و همسرتان از او می خواهد که او هم مانند شما خردمندانه و بزرگسالانه رفتار کند تا آسیبی از جانب این اشخاص به او نرسد. تشکر از همراهیتون
گلناز سیفی : سلام
وقت بخیر
من پدرم به رحمت خدا رفته اند خواب دیدم در حال اماده شدن برای مراسم خاصی هستم دنبال جایی میگشتم برای تعویض لباس درخانه وارد اتاق پدرم شدم خواستم لباس عوض کنم دیدم حشره یا حشراتی اونجا هستند اومدم رفتم تو اتاق خودم و در و پنجره ها رو بستم انگار پدرم اومد و ناراحت گفت این از اونجا اومده گفتم نه همونجا بود من درا رو بستم که اینور نیاد و مشغول کارهای خودم شدم .
فریبا هراتی : سلام. روحشان شاد. شما می خواهید خردمندانه رفتار کنید و تصویر تازه ای از خودتان به دیگران نشان دهید. شما نگرانیهایی دارید که فکرتان را ناراحت می کند. دوست دارید تنها باشید و اجازه ندهید که کسی از افکارتان با خبر شود. از خوابتان مفهوم نیست که (این از اونجا آمده یعنی چه) این و اونجا یعنی چه و کجا؟؟؟ اما به هر جهت شما سعی می کنید که به کار کسی کاری نداشته باشید و خودتان باشید و به زندگی شخصی خودتان برسید تا فکرتان ناراحت نشود. پدر شما نمادی از خرد و عقلانیت شماست. تشکر از همراهیتون
zahra : سلام.سه شنبه ساعت ۶ صبح نمایش داده نشه.ممنون
فریبا هراتی : سلام. شما سعی می کنید که به فرهنگ خانوادگی تان پایبند باشید و خردمندانه و اصیل با دیگران تعامل کنید. شما در شرایطی هستید که خیلی از وقایع اطرافتان با خبر نیستید و یا احساس ناراحتی و افسردگی دارید. می خواهید سعی کنید که رفتاری با سیاست داشته باشید و در ارتباط با مردم؛ از نظر فیزیکی یا عاطفی؛ سعی کنید که انصاف را رعایت کنید و به همان اندازه که نیاز به این دارید که از شما حمایت شود، خودتان هم از دیگران حمایت کنید و بر مشکلاتتان غلبه کنید. ولی متوجه می شوید که سخت کوشی شما گاهی بی فایده است و باید خط فکری تان را عوض کرده و نگرش های اشتباه خودتان را تعدیل کنید و اینطور نباشید که بگویید همان عقیده و باوری که همیشه داشته ام، همان درست است و بس. وقتی که می بینید که به روحتان یا موجودیت تان لطمه وارد می شود و عده ای می خواهند آرامشتان را سلب کنند، باید از آنان دوری کنید و همینطور تمام نگرانی هایتان را از بین ببرید. شما نباید فکر کنید که اگر بعضی از افراد را از زندگی تان دور کنید، قادر نیستید که روی پای خودتان بایستید و به سمت اهدافتان به پیش بروید. بلکه باید قوی باشید و احساساتی و بچه گانه فکر نکنید. ( احتمالا مادرتان احساساتی و ساده دل است). شاید بتوانید سیاست داشته باشید و حفظ ظاهر کنید ولی در واقعیت، شما با اشخاصی که برایتان احترام و آرامش قائل نیستند؛ قطع رابطه خواهید کرد. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Fatemeh : سلام خسته نباشید.خواب دیدم یک حشره سیاه به انگشت اشارم میچسبه حالت کنه ماننده و پدرم تلاش می کنه این بکنه از من و وقتی کنده میشه رو انگشتم یه سوراخ سیاه ایجاد میشه
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما قضاوت اشتباه و بسیار بدی نسبت به کسی یا موضوعی داشته اید و خرد و عقلانیت شما ( یا پدرتان) سعی کرده که شما را از اشتباهتان دور کند. شما ننگ و خجالت این اشتباه را به عنوان نقطه ی ضعف خودتان در قضاوت، همیشه همراهتان یدک خواهید کشید. تشکر از همراهیتون
نیکو : سلام وقتتون بخیر .خواب دیدم دارم سرفه میکنم به خواهرم گفتم انگار بازم یه حشره تو گلومه، دهنمو باز کردم خواهرم گفت آره نزدیک بینی ات هس .تو ذهنم گفتم بازم زالوعه
پشت سر هم سرفه میکردم ولی نمیومد بیرون چند لیوان آب خوردم تا بره داخل اما نمیرفت همونجا چسبیده بود تا اینکه یک آقایی که میناسمش اومد از دهنم اونو دراورد یه حشره ی بزرگ سبز بالدار با چهارتا پا و دو تا بال بود.بعدم کشتش.ممنون
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما در کار کسی دخالت می کنید و به حریم شخصی کسی کنجکاوی می کنید؛ و یا اینکه نمی توانید نظراتتان را در مورد مسئله ای راحت بیان کنید و در گفتن احساسات و انتقال افرادتان به دیگران مشکل دارید. حرفی در گلویتان مانده که می دانید که شاید بیانش به ضرر کسی یا به ضرر خودتان تمام شود ولی در نهایت خیلی خردمندانه و به کمک کسی، راه بیان مشکلات و یا نظراتتان را پیدا می کنید و نگرانیهایتان رفع خواهند شد. تشکر از همراهیتون