تعبیر خواب خضاب کردن (رنگ کردن مو)
اگر مردی در خواب برای اجرای سنت رسول اکرم (ص)، محاسن خود را خضاب می کرد، در اجرای اوامر خدا کوشا است و اگر دست و پای خود را خضاب می کرد، مردم از دست و کردار او در امان خواهند بود. اگر کسی ببیند با غیر از (حنا) با چیزهای دیگری خضاب می کرد، در میان نزدیکان و مردم از وجه خوبی برخوردار نیست و آدمی دمدمی مزاج است.
اگر کسی ببیند که خضاب دست و پایش را برای زیبایی انجام می داد، نزدیکان خود را به خلاف جهت رضای خدا موعظه می کند و آنها را از خدا دور می سازد. اگر کسی ببیند که در هنگام خضاب کردن، نقش و نگار می زد، در کارهای معاش با مردم حیله و نیرنگ می کند. اگر زنی ببیند که حضاب می کند، دلالت بر شادی او دارد و تعبیرش رسیدن خبرهای نیکو به او است.
حضرت دانیال می گوید: خضابِ ریش، پوشش کارها است. اگر ببیند سر و رویش را خضاب می کرد و خضابش رنگ نمی گرفت، دلیل که ظاهر حال را به مردمان نماید. اگر ببیند خضابش رنگ گرفت، دلیل که حالش نیکو گردد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند خضاب به چیزها می کرد، دلیل که مردم او را منکر شوند چون او خود را به کارهای محال و ناپسندیده مشغول می سازد. اگر ببیند خضابش نیکو رنگ گرفت، دلیل که حالتش پوشیده شود.
اگر ببیند دست و پای خویش را به حنا خضاب می بست، دلیل که مال از دست رفته باز آید. اگر ببیند هر دو دست و پای خویش را خضاب بست، دلیل که فرزندان یا برادران خود را بیاراید، به آرایشی که خلاف دین و شریعت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند کف دست خود خضاب می کرد، دلیل که در طلب معیشت رنجور گردد. اگر ببیند که به هر دو دست خود که به خضاب رنگ شده، نگاه می کرد دلیل که در اعمال و کارهای خود، ذاتی مکار و حیله گر دارد.
اگر ببیند دست و پای را چون زنان خضاب کرد، دلیل که در ترس و بیم عظیم افتد. اگر این خواب را زنی ببیند، برای او خرمی و شادی خواهد بود، زیرا که این خضاب کردن رسم ایشان است. اگر ببیند که هر دو دست و پای او بنفش بود، دلیل که در کسب و کار حیله کند.
اسماعیل بن اشعث می گوید: اگر مردی بین دست و پای خود خضاب کرد، دلیل که کاری کند که مردمان بر وی افسوس کنند و بخندند. اگر ببیند سرانگشتان را خضاب کرد، دلیل که تسبیح کند. اگر ببیند هر دو دست را به خضاب کردن نقش میکرد، دلیل که با دوستان مکر و حیله بازد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: خضاب کردن در خواب بر چهار وجه است:
- کار ناشایسته بی حاصل،
- آرایش حال دنیا،
- طلب جاه،
- معروف شدن به دروغ گویی.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
نورالله : سلام.من بعد از فوت خانمم دوساله که کلا منزوی شدم.دیشب خواب دیدم یکی از اقوام دورمون(مرد هستتد) رو میبینم که موهاش را مش زرد رنگ کرده و منم از این رنگ خوشم اومد و همونجا کنار خیابون به کمک ایشون موهام رو مش زرد کردم.البته این فرد در واقعیت زیاد بهم نزدیک نیست و با هم ارتباطی نداریم چون اونم انسان گوشه گیر و کم حرفیه .با تشکر از تعابیر کاربردی و راهگشاتون.در پناه حق باشید
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما باید سعی کنید که حتی در ظاهر هم که شده بی خیال تر و خونسردتر، اجتماعی تر و برونگراتر به نظر بیایید تا دیگران فکر نکنند که شما افسرده و بی رمق هستید چون در اینصورت مردم از اطرافتان پراکنده می شوند و واقعا تنها می مانید. اگر می خواهید آدمهای خوب و با انرژی و مثبت دوروبرتان باشند باید خودتان هم سعی کنید که اینطور به نظر برسید و تدریجا خواهید دید که از تنهایی بیرون می آیید و افسردگی از شما دور می شود. تشکر از همراهیتون
yas : سلام لطفا مخفی بمونه.
فریبا هراتی
: سلام. شما طرز فکرتان را عوض می کنید و احساسات خودتان را به گونه ای تازه ابراز می کنید. شما می خواهید اجتماعی تر و برونگراتر باشید و به منافع خودتان فکر می کنید. اما رسیدن به این منافع، مستلزم این است که شما اقداماتی انجام دهید و از مهارت های احساسی و یا فیزیکی تان به گونه ای استفاده کنید که به شما استرس ببخشد. خواهرتان هم از نظرات شما استقبال می کند. برای دفع شر و استرس صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون
nazi99 : سلام خانم هراتی عزیز
پسری که منو دوست داره ازم کلاهبرداری کرده و ازش درخواست وجه کردم و بهش اخطار شکایت دادم و فعلا جواب منو نداده ..توی خواب دیدم موهاش قرمزه مثل انشرلی طبیعی انگار مادرزادیه...و چشماش ابی شده و با دوستاش که اونام موهاشون قرمزه دارن ازم فرار میکنن و من یجا طبقه بالای قهوه خونه یا بازاری پیداش میکنم و بهش میگم بیا پیدات کردم بیا پایین و اون داره لبخند میزنه و شاده که ای وای منو پیدا کردی!
بنطرتون پول منو میده؟
با تشکر فراوان بابت تعابیر منحصربفردتون
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که او دچار استرس و نگرانی شده و سعی می کند که وانمود کند که حالش خیلی خوب است و رفتاری از روی مهربانی و احساساتی از خودش بروز می دهد که شما را دوباره فریب دهد و مجابتان کند که او را باور کنید. او تمام اراده و هم و غم خودش را به کار می برد که نشان دهد که دوست شماست و درکش بالاست. این او را می ترساند. خیر فکر نکنم که پولتان را به این راحتی بدهد. تشکر از همراهیتون
مریم : سلام خانم هراتی عزیز، امروز بعد از نماز صبح خواب دیدم داخل خونه قدیمی مادر بزرگم چند تا مگس هست خواهرم هم بود بدمون میومد من یکی از اونها رو که اومد رو دستم با چادرم له کردم بعد رفتم دست و چادرم رو بشورم بعد جایی دیگه روی صندلی بودم چند نوع رنگ رو با دستم موهام رو رنگ کردم به خواهرم نشون دادم گفت موهات قشنگ شده، بعد مادرشوهر زنده و پدر شوهرم که مرده، برای خوشحالی یک خانواده به دروغ گفتن می آییم برای دخترتون خاستگاری گفتن اونها که نمیدونن پسر ما زن داره، اونجا هم نمیگیم، من ناراحت شدم ولی اول مخالفت نکردم بعد دیدم شوهرم موی خودش رو رنگ توسی جو گندمی قشنگی گذاشته و به خودش رسیدگی کرده، خیلی ناراحت شدم و بهش گفتم چرا داری میری، اونم گفت الکی گفتم پس چرا اینقدر به خودت رسیدی گفت تو چه کار داری؟ بعد رفت داخل اون محیط وبا خانوادش، آشنا شد و شوهرم و اون خانم رو فرستادن داخل اتاقی باهم حرف بزنن، من خیلی ناراحت بودم گفتم شاید از هم خوششون بیاد بعد من چی کنم؟ به خواهرم گفتم پدر شوهر و مادر شوهرم اشتباه کردن، نباید این کار رو میکردن، ولی من اونها رو ندیدم، بعد رفتم داخل اتاق دیدم شوهرم و اون خانم کنار همن و پاهاشون از هم فاصله نداره ناراحتیم بیشتر شد و اطرافیان هم پیششون بودن و محیط جای خالی نداشت، به خانم گفتم این شوهر منه زن داره، شوهرم به من گفت چرا اومدی اینجا به تو ربطی نداره، اون خانوم و خانوادش هم بی تفاوت بودن نسبت به این مسئله، یکی گفت این خانم سه تا بچه معلول داره یکی باید سرپرستی اینها رو قبول کنه، شوهرم بهم گفت نه کی گفته این بچه داره؟ ، من رفتم داخل اتاقی خانوادشورو دعوا کنم، دیدم خانمهایی که به زبان دیگه ای حرف میزدن با من دعوا کردن و من از ترسشون از اتاق بیرون اومدم
فریبا هراتی
: سلام. اشتباهات فرهنگی زیادی در زندگی شما وجود دارد و اشخاصی در زندگی تان هستند که رفتارهای آزاردهنده و رنج آوری دارند و خودشان هم نمی دانند که چقدر کارهایشان زشت و آزار دهنده است. اما شما تلاش می کنید که زندگی تان را عوض کنید و از این فرهنگی که بزرگترها به شما تحمیل کرده اند، بیشتر از این تبعیت نکنید. شما می خواهید اشتباهات قبلی تان را جبران کنید و بیشتر از این نگذارید که در زندگی شما را نادیده بگیرند و یا نظراتشان را به شما تحمیل کنند. شما به صورت های مختلفی تلاش کرده اید که با سیاست رفتار کنید یا دعوا کنید یا خشن رفتار کنید یا حالت تحکمی صحبت کنید تا شاید حرفتان به پیش برود ولی موفق نشده اید که خانواده تان را مجاب کنید که مطابق با میل شما رفتار کنند. تعارف بازیها و رفتارهای سنتی خانواده ی همسرتان برایتان آزار دهنده شده و حتی همسرتان هم ژست تازه ای از غرور به خودش می گیرد و شاید تمایل ندارد که شما از کارهای او سر در بیاورید. ولی به احتمال قوی همسرتان تلاش می کند که به ثروت بیشتری برسد. زن غریبه یا ازدواج مجدد او در خواب ممکن است به احتمال قوی به تلاش او برای رسیدن به ثروت تعبیر شود و نه واقعا به ازدواج مجدد. اما همسرتان دوست ندارد که این صحبتها را با شما مطرح کند چون معتقد است که شما از کارهای او سردرنمی آورید و توضیح دادن در باره ی مسائلی که شما درک درستی از آن ندارید، بی فایده است. شاید کسی فکر کند که همسرتان در کارهای جدید و تعهدات کاری جدیدش موفق نمی شود ولی خودش معتقد است که می تواند در کارهایش به موفقیت برسد. تشکر از همراهیتون
maryam : سلام خانم هراتی روز یکشنبه خواب دیدم که در پاساژ هستم اما شبیه مدرسه.کلا مدرسه بود ولی ب جای آموزش در آنجا لوازم میفروختن و در فضای داخل، آبخوری هم وجود داشت.مغازه ی خواهر نامزد سابقم در طبقه ی دوم بود (میدونستم مغازه اش لباس فروشی بود)رفتم دیدنش ظهر بود و بهم ناهار ساندویچ کالباس داد با خیارشور و گوجه. اینو میدونستم که وقتاییکه شوهر و پسراش نیستن غذا حاظری درست میکنه و به خودم گفتم مادر منم اینطوره.توی خواب دوبار در دو روز متفاوت ب دیدنش رفتم و هر دوبار هم بهم ناهار کالباس داد.برای بار دوم قبل اینکه بخوام غذامو بخورم به آبخوری داخل که تو همون طبقه بود رفتم و دستامو شستم. و به شوخی بهش گفتم من بخاطر کالباسات میام و به حالت قهقه کوتاه خندیدم.بهش گفتم دنبال کار میگردم اونم دفترشو دراورد میدونستم دفتر فروششه.پر از نوشته بود با رنگ خودکار آبی و قرمز.گفت کسی رو میشناسم کار واسه برق میخواد(نمیدونم دقیق منظورش چی بود فقط میدونم گفت برق) ولی محیط کارش برق نداره من گفتم که نه اینجوری از گرما میمیرم. میدونستم قبل از من این کارو به ی نفر دیگه هم گفته بوده ولی اون نرفته و کسی بهش سپرده بوده که اگر کسی دنبال کار بود اینو پیشنهاد بده.از مغازه خواهر نامزد سابقم زدم بیرون و رفتم تو مغازه کناریش دیدم خواهرم اونجاس که میخواد یک خانمی جوان (مانتو شلوار و مقنعه مشکی پوشیده بود) براش فال قهوه بگیره که بهش گفت روی مبل دراز بکشه(مبل پاف بود)زیر پای خواهرم روی یک صندلی دیگه نشست و دقیق یادم نیست ازش چیزایی میخواست واسه فال گرفتن که فقط میدون عجیب غریب بود خواهرم بهش گفت که تو شهر ما اینجور نیستن و راحت فال میگیرن. (اینم بگم که خواهرم تا بحال برای فال گرفتن به مکانی نرفته) فقط در حد ی جمله بهش گفت یادم نیس چی بود فقط میدونم خنثی بود ن مثبت بود نه منفی. خواهرم بنام سمانه چشمای خیلی درشتی داشت تو خواب و با دست بهش گفت که چشمات خیلی درشته.( در حقیقت هم چشم درشت است ولی در خواب درشت تر بود)یک نفر دیگه هم که اونجا منتظر نشسته بود که خانمه فال براش بگیره هم تایید کرد که آره چشماش درشته.بعد خودمون رو توی خونه دیدم که سمانه داشت در حمام با دوکلره موهایش را لایتهای بلوند میزد.لایتهایش زیاد و پر بود.موهایش بقدری زیبا و طلایی شده بود که انگار ن انگار دکلره است خیلی به چهره اش می آمد و و او را زیبا تر کرده بود و مادرم تعریف میداد. خواهر دیگرم و مادرم هر چ رنگ بلوند دودی به شماره 7 (یا 6)و بلوند زیتونی داشتند جمع کردند و به سمانه دادن تا او ترکیب کند و موهایش را رنگ کند دیدم سمانه زیر دوش رفت از خواب پریدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به انتخاب ها و گزینه هایی که در زندگی تان دارید فکر می کنید و می خواهید تصمیمات درستی برای زندگی تان بگیرید. اما در عین حال درسهای زیادی هست که هنوز باید از زندگی بیاموزید و باید دقت داشته باشید و از هر تجربه ای که کسب می کنید در زندگی تان استفاده کنید. شما سعی می کنید که آرامشتان را حفظ کنید. خواهر نامزد سابقتان، ( یا خود او) سخت می کوشد و همزمان چند کار انجام می دهد ولی درامد چندانی ندارد و از این جهت دلش شور می زند. او تقریبا به این سبک زندگی و به دوگانگی ها و تضادهایی که در زندگی با آن مواجه می شود، عادت کرده و سعی می کند که تعادل را در زندگی اش بوجود بیاورد. شما از اینکه شرایط مالی او خوب نیست ( یا به طور کلی به خاطر شرایط بد اقتصادی) ناراحت هستید. شما نمی توانید با قدرت و سخت و زیاد بکوشید و کار کنید؛ ولی هیچ عایدی و درامد خوبی نگیرید. ( شرایطی که خیلی ها با آن مواجه هستند). بخشی از وجود شما ( یا حتی خواهرتان) تلاش می کند که بصورت افراطی همه چیز را کنترل کند و از آینده سر دربیاورد. شما حوصله ندارید صبور باشید و می خواهید که شرایط زندگی تان را اینطوری بررسی و مورد قضاوت قرار دهید. اما می دانید که فال گرفتن و نگرفتن، تاثیری روی زندگی تان ندارد و بی فایده است چون شما نمی توانید تغییراتی روی اتفاقات پیش رو به وجود بیاورید. شما باید به جای تمایل به آگاهی از آینده، بینش تان را قوی کنید و در نظر بگیرید که اگر یک روز فلان اتفاق برایتان افتاد، چطور می توانید حلش کنید و با آینده نگری و برنامه ریزی برای زندگی تان به پیش بروید تا هرج و مرج در زندگی تان به وجود نیاید. بهترین کار این است که خونسرد باشید و نسبت به آینده مثبت اندیش باشید. اجازه ندهید افکار منفی به ذهنتان راه پیدا کنند و روشنفکر باشید و به موفقیت هایتان بیشتر فکر کنید تا به شکست هایتان. اینکار خردمندانه ترین کار است. سمانه یا شما باید به موفقیت هایتان فکر کنید و نگرانی هایتان را بشویید برود تا بتوانید شروعی تر و تازه برای خودتان بسازید. تشکر از همراهیتون.
فرزانه : سلام من چند وقته تو خواب همش میبینم که مهمون داریم یا غریبه هستن یا فامیل امروز ظهر تو خواب دیدم که پسر خالم با خانمش یکدفعه و بدون اطلاع قبلی اومدن خونمون و من رفتم حاضر بشم دیدم سایه ابروم کمی پخش شده رو صورتم و کاملا پاکش کردم و دیدم ابروم خیلی پرپشت و زیبا شده ولی با خودم گفتم که میخواستم ابروم رو رنگ کنم و رنگش سفید شده بعد دیدم که موهایم رو هم رنگ کردم و رنگش سفید شده و بعد یه مانتو قدیمی کرم رنگ و براق پوشیدم فکر میکردم شاید یه کم تنگ باشه ولی اندازه بود و دکمه اش رو نبستم که تنگ نباشه بعد رفتم پیش مهمون ها و سلام و احوالپرسی که دیدم به غیر از پسر خالم آدمهای زیادی اومدن خونمون و من بهشون سلام کردم بعد دیدم تو حیاطمون صدا میاد و رفتم تو حیاط دیدم که خونمون و حیاطمون خیلی بزرگ شده و آدمهای زیادی اومدن خونمون و کفشهای زیادی دم در است و و خواستم دمپایی خونمون رو بپوشم که دیدم یه تو این همه کفش نمیتونم پیدا کنم و یه دمپایی کسی دیگه رو پوشیدم که یه لنگه به لنگه بود و دیدم که گوشه ای از حیاط دو تا خواننده مرد دارن کنسرت اجرا میکنن و بقیه دارن نگاه میکنن و یکدفعه خالم رو دیدم که از پشت منو صدا کرد و با هم رفتیم تو خونه
فریبا هراتی
: سلام. چالشها و علایق جدیدی در زندگی شما به وجود می آید. روابط عمومی شما با دیگران گسترش خواهد یافت. پسر خاله ی شما و خانمش راجع به شما حرف می زنند و شما ممکن است فکر کنید که آنان در جایی از زندگی تان دارند از شما سو استفاده می کنند. شما سعی می کنید که با سیاست رفتار کنید و احساسات واقعی خودتان را از آنان پنهان کنید. سعی می کنید که آرام و با کرامت باشید و مجرب و خردمند رفتار کنید. می خواهید هیچ جناحی راجع به کسی نگیرید و صرفا به منافع خودتان فکر کنید. می خواهید رفتاری برازنده و چشمگیر داشته باشید و نه خیلی از مردم فاصله بگیرید و نه خیلی با آنان قاطی شوید. حرفهای زیاد و موضع گیریهای زیادی در روابط عمومی شما با دیگران مطرح خواهد شد. شما نمی توانید به نظریات و رویکردها یا موضع گیریهای قبلی خودتان پایبند باقی بمانید و شاید احساس کنید که اعتماد به نفستان کم شده یا جاپای قرص و محکمی در رابطه با موقعیتی که در آن قرار گرفته اید ندارید. شما راجع به نظرات مردم هم دو دل خواهید بود و نمی توانید همه ی آنچه که دیگران می گویند را بپذیرید. اگر کنسرت با موزیک آرام همراه بوده، هارمونی و هماهنگی به زندگی تان راه می یابد و اگر آهنگ تند بوده، فکرتان مشوش شده و عصبانی خواهید شد. شما و خاله تان به خاطر مسئله ای با هم هم عقیده خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
Ad0rina : سلام، خواب ديدم توي موهام (موهاي من مشكي هست) هايلايت هاي روشن استخاني رنگ ايجاد كرده بودم و همينطور كه دست ميكشيدم تو موهام و خودم رو نگاه ميكردم و لبخند رضايت داشتم به خودم ميگفتم چقدر بهم اومده اين رنگ و اشتباه فكر ميكردم كه بهم نمياد . به نظرم يه تغيير بزرگ و مثبت مي اومد.
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی برونگرا، اجتماعی و خونسرد از خودتان بروز خواهید داد. شما شخصیت جدیدی از خودتان به دیگران بروز می دهید و سرزنده تر به نظر می رسید. تشکر از همراهیتون.
Nasibeh SOURILAKI : سلام خواب دیدم جلوی موهام چتری زدم و موهام بلوند خوشرنگ هست با اینکه چتری زدم موهام سالم و خوشرنگه ولی انگار چتری رو یکم کج زده بودم و داشتم توی یه سوراخ زمین پول خورد سکه می انداختم ممنون و اگه میشه راهنمایی کنید چطوری میتونم علم تعبیر خواب رو یاد بگیرم
فریبا هراتی
: سلام. شما ارتباط تان را با یک سری افرادی که در زندگی تان ارتباط نزدیکی با شما دارند، کمتر خواهید کرد. سعی می کنید که ظاهری خونسرد تر و اجتماعی تر داشته باشید و احساس واقعی تان را نسبت به بعضی مسائل که فکرتان را درگیر کرده، مخفی کنید. ولی خوب دوست ندارید که رابطه تان با خانواده تان خراب شود. شما می دانید که شرایطی پیش آمده که کمی ناراحت می شوید و یا کسانی را ناراحت می کنید. علم تعبیر خواب صرفا آموزشی نیست عزیزم. یکی از بزرگترین ارکان اصلی تعبیر خواب، خواست و اجازه خداست که در صورت عدم خواست او، به هیچ وجه این امکان و توانایی در کسی وجود نخواهد داشت حتی با مطالعه منابع. علاوه بر این تعبیر نوعی توانایی ذاتیست که در صورت وجود عناصری مثل خوش قلبی و انرژی مثبت و ایمان قوی و داشتن درک بالایی از اصول دینی و شناخت احساسات و روح و عواطف آدمی؛ یک معبر بر اساس گفته های افراد، مسائل گنگ و کد بندی شده خواب را در ذهن خود، کد شکافی کرده و آن را به زبانی که قابل درک باشد، ابراز می کند. به طور کلی قسمت اعظم تعبیر خواب بر اساس درک و احساس خاصی است که در همه افراد موجود نیست. مثلا این را در نظر بگیرید که کسانی هستند که با دیدن چهره شما خیلی سریع عکس آن را نقاشی می کنند ولی اشخاصی هستند که شما جلوی آنها ساعت ها هم بنشینید، و کلاس هم رفته باشند، قادر به کشیدن تصویر شما نخواهند بود. همه معبران هم خواب ها را یکسان تعبیر نمی کنند و نمی توان از یک فرمول واحد برای تمام خوابها استفاده کرد. نباید خواب را به اشخاصی که انرژی منفی زیادی دارند، تعریف کرد چون انرژی افراد منفی باف، تعبیر خواب را منفی خواهد کرد تشکر از همراهیتون.
yas : سلام خواب دیدم یه آرایشگاه معروف رفتم که موهام رو رنگ خوب کنم ولی فقط برام چندتا هایلایت استخونی تقریبا سفید در آورد دور موهامم که تقریبا کوتاه هستش با قیچی مرتب کرد منم با مادرم دوباره رفتم پیشش که موهام و درست رنگ کنه یا هایلایت استخونی رو برام بیشتر کنه دیگه بیدار شدم. (چند روزه نگران مادرم هستم)
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان ناراحت است و دلتان شور می زند و می خواهید که افکارتان را مرتب کنید. شما نیازی ندارید که خیلی نگران باشید و افکار اضافه و مزاحم را باید از سرتان دور بریزید. وقتی با مادرتان صحبت می کنید، او به شما بیشتر نگرانی می دهد و باورش نمی شود که مشکلات او جای نگرانی ندارد. فکرتان را ناراحت نکنید و به خدای بزرگ توکل کنید. تشکر از همراهیتون.
Golnesa : سلام. من امروز صبح خواب دیدم موهامو یه رنگ خیلی قشنگ کردم. هایلایت تقریبا بلوند داشت. موهام بلندتر و خوش حالت تر هم شده بود. در واقعیت من اصلا موهامو رنگ نمیکنم.
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که شخصیت جدیدی را از خودتان به دیگران نمایش دهید. می خواهید سرزنده تر، برونگراتر و متمول تر به نظر برسید. فکرتان باز و راحت خواهد بود و دوستان بیشتری خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.