تعبیر خواب خنجر
اگر خواب ببینید که خنجر دارید، تعبیرش دوستی است که از شما حمایت می کند. اگر خنجری در دست داشته باشید، برادرتان حامی شماست. اگر آنرا زیر سر خود در بستر نهاده باشید، همسرتان از شما دفاع می کند. دیدن خنجر زنگ زده، نشانه این است که حامی شما قادر نیست از شما دفاع کند. اگر کسی در خواب خنجر برهنه ای در دست داشت، با دشمنی دعوا و نزاع می کند ولی اگر خنجرش را گم کرد، خصومت وی به آشتی می انجامد. اگر کسی دید که به جز خنجر سلاح دیگری نیز به همراه دارد، بر دشمن پیروز می شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند خنجر در دست داشت، دلیل که او را با کسی جنگ و عداوت افتد. اگر ببیند خنجر او بشکست یا ضایع شد، دلیل که جنگ و عداوت از میان ایشان برخیزد و به صلح انجامد. اگر ببیند که خنجر در دست داشت بی سلاح دیگر، دلیل که او در کاری از کسی کمک و یاری می گیرد. اگر ببیند که با خنجر سلاح بسیار داشت، دلیل که بر دشمن ظفر یابد و کارش به نظام شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام خانم هراتی .
من خواب دیدم بالای یه ساختمون خیلی بلند هستم . ساختمون شبیه ساختمون های مرکزی دانشگاه ها بود که از سنگ سفید بود پوشش بیرونی کل ساختمون. از هر طرف خواستم بپرم با شیب ساختمون و نیم پله هاش بیام پایین نمیشد . از بالا طبقه ی ماقبل ساختمون رو نگاه کردم دیدم نگهبان های خیلی زیادی داره .( ممکنه هم طبقه ماقبل ساختمون نباشه و دنیای وارونه ی زیر ساختمون باشه ) نگهباناشون شبیه نگهبانای سریال ترکی حریم السلطان بودن . :) سرشون چیزی شبیه عمامه ترکی یا هندی بسته بودن و تنشون هم لباس ردا مانند یه سره از بالا تا پایین به رنگ خاکستری خاکی بود . دستاشون هم پر از تیر و کمان بود و اماده ی شلیک نگهبانی میدادن . من یه نگاه به پنجره ی پایین تر کردم دیدم وسط اتاق یه سیدی ( من اینجوری برداشت کردم) داره وسط اتاق یا قران میخونه یا ورد و دعا .. نمیدونم چی میخوند .ولی یه کتاب جلوش باز بود. فقط میتونم بگم تو اتاق کنارش یه نگه دارنده ی خنجر بود و یه خنجری بزرگ توی غلاف نگه دارنده ی دوپا یه اون بود . کل اتاق رنگ سبز تو چش میومد . ازش پرسیدم سید ؛ میتونم از پنجره ی اتاقت رد بشم؟ داشت میخوند یدفعه سرشو بالا اورد و بدون عیچ حالت خصومت یا چیزی در حالت خیلی عادی گفت ؛ اره میتونی . من رفتم از توی اتاقش و به پنجره رسیدم و نگهبانارو دیدم که متوجه من نشده بودن هنوز . یکم وایسادم دیدم باید برم ، قدرتمو جمع کردم با سرعت خیلی زیادی از وسطشون دویدم و رفتم به سمت خروجی . تو راه تا تونستن به سمتم تیر پرتاب میکردن . ولی هیچکدومشون بهم نمیخورد و من به لبه ی ساختمون رسیدم و از دستشون جان سالم بدر بردم .
لطفا بهم راهنمایی کنین . از دید شما اینا کی بودن؟ اونی که داشت دعا میخوند آیا از جبهه ی حق بود یا باطل؟ نگهبان ها چطور؟ انسان بودن یا شیاطین؟ بیشتر لباسشون میخورد لباس مسلمانهای دوره ی پیامبر باشن . من خنجرشم یادمه میتونم توصیفش کنم . نوک خنجر به سمت بالا خم بود و دسته ی خنجرم انتهاش به سمت پایین. و خنجر قطور بود ولی شمشیر نبود چون طول زیادی نداشت . یه خنجر شاید خنجر نمادین اما واقعی کنارش بود . و خنجر نیام نداشت و کاملا تمیز و بدون زنگ زدگی بود .
پیشاپیش بابت راهنماییتون سپاسگذارم .
فریبا هراتی : سلام. شما درکتان نسبت به مسائل بالاست ولی مجبورید قاطی مردم عادی زندگی کنید. بنابر این صرفا نمی توانید به این درک بالای خودتان اکتفا کنید و مجبورید خودتان را هم سطح دیگران کنید تا بتوانید زندگی کنید و همیشه در تعارض و مقابله با دیگران قرار نگیرید. ایمان شما قوی است و همین راه خروج شما از مخمصه است. همین تنها راهی است که شما می توانید از آن استفاده کنید تا دیگران نتوانند به شما انگ نامسلمانی و کفر بزنند. در واقع شما خیلی هم مقید به اصول اخلاقی هستید و مرید بزرگان معتقد به دین هستید. اما مردم عامی که صرفا از قدرت های مافوق خودشان اطاعت می کنند و ظاهرشان مسلمان و مذهبی و مقید است اما فکرشان را به کار نمی برند، شما را به عنوان یک انسان یاغی حساب می کنند. و تصورشان این است که شما در تضاد با افکار آنان هستید. اما اینها خیلی هاشان فقط خدمتگزار قانون هستند و نه خدمتگزار خداوند. به همین جهت به سمت شما تیر اندازی می کنند ولی خطری از جانب آنان به شما وارد نمی شود. ذهن شما این محیط را برای خودش تجسم کرده تا موقعیت خودتان را نسبت به مردم عادی بیشتر متوجه شوید. تشکر از همراهیتون.
b : شما تنها کسی هستید که منو باور میکنید . حداقل تو تعبیرای خوابم .
از خدا ممنونم که کمک شمارو دارم .
سپاسگذارم خانم هراتی .
فریبا هراتی : خواب انسان زبان گویای روح اوست. خوب و بد هر چه هست در زبان خواب شفاف و مشخص است. تشکر از همراهیتون.
Baran : سلام
من خواب دیدم توی یه شهر بودم که همه ی مردم آماده ی دفاع از خودشون بودن. من و همسرم هم پیش حاکم اون شهر بودیم. میدیدم همه خودشون رو برای جنگ آماده میکنن. حاکم خیلی ناگهانی نزدیک من کشته شد و شوکه شده بودم. برام عجیب بود که گفتن از این به بعد تو باید فرماندهی کنی داشتم فکر میکردم که من اصلا میتونم که چند نفر معترض شدن و ادعای حکومت کردن. منم بخاطر اینکه تفرقه پیش نیاد و توانمندیم رو اثبات کنم یه خنجر بزرگ به اندازه ی شمشیر رو بلند کردم گفتم خب هر کی ادعا داره بیاد جلو بجنگیم. ترسیدن جلو نیومدن. منم داشتم به همسرم میگفتم بخاطر این بچه باید موفق بشیم(ما بچه نداریم اما یه بچه جلوی من و همسرم نشسته بود). انتهای خوابم یه غروب بسیار زیبا دیدم جایی مثل جنوب که چند تا شتر هم اونجا بودن.
فریبا هراتی : سلام. شما در استرس و تنش عصبی زیادی قرار دارید و احساستان این است که ناحقی هایی شده و به شما و مردم ظلم شده است و امیدوار هستید که شرایط منفی جامعه از بین برود. شما به نوبه ی خودتان برای رسیدن به خواسته هایتان تلاش می کنید و می جنگید و می دانید که اگر پای حرف خودتان باشید و کم نیاورید و دست از سعی و تلاش برندارید می توانید در راه رسیدن به اهدافتان موفق باشید. شما به گشایش کار و آینده تان فکر می کنید و برای آن تلاش می کنید. در نهایت به خواسته هایتان می رسید و آرامش و ثروت زیادی به دست خواهید آورد در حالیکه جاه طلبانه به موفقیت رسیده اید و از کسانی که قبلا شما را در سختی و مشقت انداختند کینه بدل خواهید گرفت. تشکر از همراهیتون.