تعبیر خواب رگ بدن انسان
رگ های بدن انسان در هر کدام از اعضا بدن، تعبیر خاص خود را دارد و هر رگی مربوط به فردی از اعضای خانواده شخص و یا از نزدیکان است. رگ سر و پیشانی بزرگان هستند. رگهای دست و بازو، برادران و خویشان مادری و رگهای پشت، خویشان پدری هستند. رگهای ران، دودمان او و رگهای ساق پا، ثروت و مال و معاش می باشند.
تعبیر خواب رگ زدن
اگر کسی ببیند که رگ زد و رگ بریده شد، یکی از بستگان که متعلق به آن رگ اعضای بدن است، به غم و اندوهی دچار می شود و یا از بستگان جدا می ماند. بریده شدن رگ، دال به قطع پیوند دارد. این قطع پیوند می تواند به دلیل رفتن به سفری طولانی یا حتی مردن باشد. رگ زدن از دست راست، دلیل بر زیاد شدن مال و نعمت است و از دست چپ، نشانه افزایش اموال آشنایان است.
اگر شخص معروفی رگ بیننده خواب را زد، و بیننده خواب منتظر فرزند باشد، اگر زن است دختر می زاید و اگر مرد است همسرش دختر به دنیا می آورد. اگر کسی دید به رگ او جراحت مختصر و خون آلودگی به اندام و لباس او بود، نشانه ازدیاد مال است و اگر بدون زخم تنش را خون آلود دید، چیزی به او می رسد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند پیری او را رگ گشاد، دلیل که از دشمن سخنی به طعنه شنود یا مالش تلف شود. اگر ببیند رگ زد و خون از او برآمد، دلیل که از جهت سلطان یا حاکمی غمی به وی رسد و به مقدار آن خون، زیانی به وی رسد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند عالمی او را رگ بگشاد و خون بسیار آمد در طشتی یا طبقی، دلیل است که بیمار شود و مال خود را در بیماری هزینه کند.
اسماعیل بن اشعث می گوید: رگ گشادن از دست راست، دلیل بر زیادتی مال و خواسته است و رگ گشادن از دست چپ، دلیل بر زبونی کار دوستان است. اگر ببیند که کسی معروف او را رگ می زد، اگر زن آبستن بود، دختر آورد و اگر آبستن نباشد، به دختر آبستن شود.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند رگ زد و خون بسیار از وی بیرون آمد، چنان که هیچ خون در تن او نماند، دلیل که به زودی بمیرد. اگر مشکلی دارد، در مخاطره خواهد بود و از آن مشکل نجات نیابد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: رگ زدن در خواب بر چهار وجه است:
- گشایش کارها،
- سفر،
- خصومت،
- شراکت. اگر ببیند که رگ زد و خون نیامد، دلیل بر خصومت است. اگر خون بیرون آمد، دلیل است بر یافتن مال یا خسران مال. اگر ببیند که تن او بی جراحتی خون آلود شد، دلیل که چیزی به او رسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مانلی : پشت کنکوریم ایا این خواب بکنکور مرتبطه؟ ۱۰ شعبان ساعت ۶ صبح بیدارشدم.
خواب دیدم خونه بودم.مدرسه داشتم و ۲.۳۰ظهر بود دیرم بود و بابام میگفت سریع از پله هابریم پایین و من عصبی بودم گفتم خودش بره من میام. رفتم تو اتاق مامانم داشت درمورد حضرت علی حرف میزد من تو ذهنم این بود کمن ایشونو قبول ندارم و عصبی تر شدم. چاقو رو فرو کردم تو مچ دست راستم یک قطره خون اومد و شستمش زخمم باز بود و گوشتش معلوم.اصلا درد حس نمیکردم(اینم بگم ۳ ماهه عقایدم یکم تغییر کرده ولی خدارو قبول دارم و باهم حرف میزنیم ولی نسبت به فرستاده هاش خنثی هستم..لطفا به این موضوع زیاد مرتبطش نکنید چون قرار نیست مثل ادم قبلی باشم..).
(استخاره هم چندبار گرفتم ۲هفته پیش که برم رشته پزشکی یا دندون خوبه یا نه پزشکی خوب بوده الان من سردرگمم اگه کنسل شده باشه چی؟)
فریبا هراتی : سلام. بنده تعبیر خواب شما را بر حسب داده ها و اطلاعاتی که در خوابتان در اختیارم قرار داده اید تعبیر می کنم نه بر حسب سلیقه ی خودم یا بر حسب سلیقه ی شما و اعتقادات شما هر چه که باشد به خودتان مربوط است و نه به من. اما تعبیر خوابتان این است که شما از زندگی تان تجاربی یاد گرفته اید و هنوز درسهای زیادی هست که باید بیاموزید. ساعت 2.30 ظهر در تعبیر بیانگر این است که مسائل غیر منتظره ای برای شما در راه هستند و شما مجبور می شوید سعی کنید که با شرایطی که هر لحظه در حال تغییر هستد؛ خودتان را تطبیق دهید. شما تا اندازه ای در کارهایتان افراطی رفتار می کنید و به تمایلاتتان زیادی توجه می کنید؛ در حالی که برای رسیدن به موفقیت باید سعی کنید که بیشتر خویشتن داری کنید و تمرکزتان روی اهدافتان باشد. شما روی اشتباهاتتان لجبازی می کنید و این کار قطع دوستی با ائمه ی اطهار به شما استرسی وارد نمی کند هر چند که از نظر احساسی، احساس جراحت می کنید. شما نسبت به بعضی مسائل سطحی برخورد می کنید و با احساسات تان صاف و صادق نیستید و منطق تان را زیر سوال برده اید. تشکر از همراهیتون
رسول علیان : سلام و عرض ادب و احترام
ديروز ، صبح جمعه قبل طلوع افتاب خواب ديدم ، بغل ساق پاى جپم، يك رگ اضافه دارد. و بغل ساق پا اويزان است طول ان حدود ٢٠ سانتي متر بود.با چاقو اين رگ اضافي و زاىد را بريدم و انداختم .با پوزش ، جنس اين رگ اويزان ، بيشتر شبيه رگي كه بيضه به ان اويزان است، بود.بعد ديدم از كنار ساق و از جايي كه رگ را قطع كرده بودم ، با پوزش مني مي ايد و يا بهتر بگويم اسپرم مي ايد.و قطع هم نمي شد و ظاهرا يك كيسه نايلولي در انجا وجود داشت و از اسپرم پر شده بود.
در عالم واقعيت ديروز جمعه از شركاي كاري تقريبا جدا شدم و احتمالا قطع همكاري كنيم.
با سپاس از تعبير هاي خوبتون
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب و احترام متقابل. شما وابستگی های احساسی تان را به شرکای سابقتان از دست داده اید ولی با چالشی در زندگی تان مواجه هستید و باید ببینید که شخصیت تان و توانایی هایتان تا چه اندازه قوی هستند. بعضی چیزها هستند که در ظاهر آسان و بی اهمیت به نظر می رسند ولی در عمل، خیلی هم آسان نیستند. شما می خواهید ببینید که چقدر راحت از پس خودتان بر میآیید و توانایی تان برای مدیریت کارهایتان و کسب ثروت تا چه اندازه قویست. در واقع شما خیلی زمینه ی رشد و پیشرفت زیاد دارید و خیلی راحت به ثروت می رسید و به همکارانتان هم نیازی ندارید. ولی با این وجود، شما هنوز چیزهای زیادی دارید که در زندگی تان سعی می کنید یاد بگیرید و راه زیادی دارید تا به کمال برسید. تشکر از همراهیتون
مینا : سلام،
چندوقت پیش خوابی دیدم که مردی با خشم قرار بود مرا بکشد اما به ایشان التماس کردم که تا زمانیکه بیست سالم نشده مرا نکشد و قبول کرد.
دیروز بیست سالم کامل شد، و خواب دیدم که در خانه را برای پدرم باز کردم اما به جای او مردی چاقو به دست جلویم ظاهر شد. و با چاقویش گردن من رو برید. در واقع رگ گردنم را. خیلی خواب ترسناکی بود.
نمیدونم چقدر ازم خون رفت انگار توی خواب من از شدت بیحالی بی هوش شدم...
ولی زنده موندم. لطفا تعبیرش رو بگید، ممنون.
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خواب چند وقت پیش شما این است که شما می خواستید که شخصیت خودتان را عوض کنید، عزم و اراده تان برای رسیدن به موفقیت بالاتر برود، استقلال داشته باشید و روی پای خودتان بایستید و از اشتباهات گذشته تان دست بکشید. اما به خاطر این که سن تان کم بوده، خودتان را تبرئه می کردید که خوب این رفتار برای من در این سن، طبیعیست و خودتان را توجیه می کردید که با همان شیوه ی قدیمی تان با دیگران تعامل کنید. در خواب دوم تان، اما الان که بیست سالگی را کامل کرده اید ( تولدتان مبارک) باید به عهدی که با خودتان بستید عمل کنید و خیلی جدی اهدافی را که به انجامشان تمایل داشتید و تغییراتی را که می خواستید در شخصیت تان بوجود بیاورید را عملی کنید. وقتش رسیده که بزرگسالانه و خردمندانه رفتار کنید و آن افکار بچه گانه ی گذشته را دور بریزید؛ تولدی تازه داشته باشید و شخصیت قویتری از خودتان بسازید هر چند که اینکار ممکن است در ابتدا به شما استرس زیادی وارد کند و احساس کنید که نمی توانید همه ی کارها را بخوبی کنترل کنید. تشکر از همراهیتون.
مهدیه : سلام عزیزم وقت بخیر. خونمون ی نمای قدیمی داره دیواراش کاه گلین انگار که یه نونوایی بغل خونمونه ک دیوارش مشترکه یهو منو داداش بزرگم دیدیم دیوار داره ورم میکنه داره شکم میزنه ب سمت داخل اتاق انگار که خمیر نون ورم کرده بود خیلی زیاد شده بود به دیوار فشار اورده بود داداشم رفت حلش بده که یهو دیوار باز شد ی عالمه خمیر نون ریخت بیرون رو داداشم جوری ک لای خمیر رفتو خمیر بسته شد یهو داداشم گفت کمک کمک نمیتونم نفس بکشم به دستوپا زدن افتاد من رفتم خمیرو باز کردم اومد بیرون بعدش اتفاقات دیگه ای افتاد ک یادم نیس اما دیدم پای راستم از داخل زانو ب پایین تا مچ پا یکی دو رگ راست زده بیرون خیلی خیلی ورم کرده پراز حجم خون رنگشم کاملا رنگ ظاهریشم کاملا خونی مامانم منو برد پیش شخصی نشون داد گفت وای باید بری عمل کنی تا خونریزی نکرده طلاهامو دراوردم افتادن باز برداشتمشون تو چمدونم کردم با چمدونو مامانو یکی دیگه رفتیم ی پپرستار بود یا دکتر توجه نکرد رفت ی پرستار دیگه رو دیدیم گفت وای باید هرچ زودتر بری اتاق عمل با چمدون رفتیم دم اسانسور باز شد تو اسانسور برانکارد بود گفتن فورا بازش کنید باید روش بخوابه مستقیم بره اتاق عمل منم هی میترسید الان این رگ هر آن بترکه و خونریزی کنه .. رفتم روش بخوابم ک از خواب پریدم
پرداخت کردم حق دوخوابو ممنون
فریبا هراتی : سلام. تشکر. ایده هایی که شما برای پیشبرد کارهایتان دارید، قدیمی و غیر قابل استفاده هستند و باید افکارتان را عوض کنید. شما با مشکلات زیادی در کارتان مواجه می شوید که به خاطرش فکرتان ناراحت می شود و مشکلات اقتصادی دامنگیر شما خصوصا برادرتان خواهد شد. اما شما به او کمک می کنید که این مشکلات از بین برود. شما با چالشی مواجه می شوید که توانایی و شخصیت و توانایی شما را آزمایش خواهد کرد. شما نباید بعضی چیزها را بی اهمیت شمارید خصوصا اگر به نظر آسان می رسند! شما باید به خودتان و دیگران ثابت کنید که چقدر خوب از پس خودتان بر می آیید و توانایی شما برای مدیریت کردن کارها چگونه است. شما در رفتار و عملکردتان اشتباهاتی دارید که باید خیلی سریع روش خودتان را عوض کنید وگرنه استقلال تان را از دست داده و با استرس بسیار زیادی مواجه خواهید شد. سعی می کنید که موفقیت هایتان را در ذهنتان نگه دارید و قوی و با استفاده از تجاربتان کارها را به پیش ببرید ولی شما در کارتان خیلی مجرب نیستید و هنوز خیلی چیزها هست که باید یاد بگیرید. تشکر از همراهیتون.
Asal : سلام روزتون بخیر
خواب دیدم برای خواهرم اتفاقی افتاده و من از روی ناراحتی و خشم تلاش کردم رگ دستم رو بزنم و بریدم موچ دستم رو. ولی رگم بریده نشده بود انگار. پوست و گوشت دستم بریده شده بود ولی خونی نبود و من واضح رگ دستم رو میدیم که هنوز بریده نشده فقط چند قطره خون خیلی کم میومد که پاک میکردم بعد یه پرستار با عجله اومد و دستم رو بخیه زد و چاک و بریدگی رو بست. لطفا تعبیرش رو بگید ممنون میشم
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما با چالشی مواجه می شوید که شخصیت و توانایی شما مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. شما از پس خودتان خوب بر می ایید و هیچ چیزی را بی اهمیت نمی شمارید. شما می توانید به راحتی مشکلات را مدیریت و حل و فصل کنید و به خواهرتان کمک کنید که مشکلاتش را حل کند و روابط تان را اصلاح می کنید. تشکر از همراهیتون.
Yasi : سلام روزتون بخیر
خواب میدیدم تمام پاهام رگهاش از روی پوست دیده میشد یه چیزی شبیه واریس تو خواب خیلی ناراحت بودم
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما نهایت سعیتان را می کنید که توانایی هایتان و شخصیتتان را اثبات کنید که خیلی خوب می توانید روی پایتان بایستید و استقلالتان را حفظ کنید. شما نباید کارهایی را که آسان به نظر می رسند را بی اهمیت حساب کنید. باید سعی کنید که کارهایتان را به خوبی مدیریت کنید و از پس خودتان بربیایید. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام روز بخیر
دیشب خواب دیدم که داشتم کیکی که خواهر ناتنیم آورده بود خونمون رو میخوردم و تو خواب حس میکردم کیک جشن عروسی کسی بوده.بعد دیدم تو آشپز خونه دارم کاکائو با چاقو میخورم.
بعد دیدم که شب شده و پدرم سوار ماشینش شد و رفت بیرون و منو مادرم هم تو کوچه بودیم.ومادرم میخواست از همسایمون بپرسه که چطوری میتونه یه جعبه ی کادو درست کنه که وقتی در جعبه رو باز کنیم کادوئه بپره بیرون.همسایمون هم برای مامانم توضیح داد و رفت بیرون از کوچه.بعد مامانم تو همون کوچه شروع کرد به درست کردن جعبه.حس میکردم جعبه واسه تولد منه و دیدم که مامانم هم کادو خریده که بذاره تو جعبه ولی نگاش نکردم که ببینم کادو چی هست.
تو حین که مامانم جعبه درست میکرد من رفتم سر کوچه داشتم با خودم میگفتم برادرم که فوت کرده ،موقعی که تولد گرفت من بخاطر درس و دانشگاه نتونستم تولدش برم و الان خیلی پشیمونم و بعد دیدم یه ماشینی داشت خیابون رو جارو میکرد و گرد و خاک زیادی راه انداخته بود .و من یه لحظه دیدم وسط گرد و خاک هام ولی این هوا اصلا نه چشمام و نه تنفسمو اذیت نمیکنه ولی با تذکر مامانم جلو بینیم رو گرفتم که مریض نشم
بعد رفتم داخل خونه چراغ رو شن کردم و در نیمه باز بود و یک کسی داشت کوچه رو جارو میکرد ،منم پشت در خونه خودمون ایستاده بودم که نکنه اونی که داره جارو میکنه بیاد وسایلمونو بدزده.بعد همون آقا در رو باز کرد و فکر میکنم همون کسی بود که دوسش دارم الان دقیق یادم نیست.بعد بهم گفت نمیترسی در رو بازگذاشتی من بیام چیزی بدزدم.منم گفتم که نه کی این موکت قدیمیارو میدزده !بعد یه نگاه به راه رو انداختم دیدم که عرض راه رو چند برابر شده و بالای راه رو یکی از فرش قدیمیامون پهن شده .با خودم گفتم نکنه بیاد این فروش بدزده و خیلی ترسیدم ،که یه لحظه از لای در دیدم همسایمون داره رد میشه خواستم صداش بزنم که اون آقا که جارو میکشید چاقویی که باهاش کاکائو خورده بودم رو گذاشت رو قسمت چپ گلوم و روی رگ گلو رو فشار داد.گلوم درد گرفت و سوز داشت ولی خونی ندیدم بعدم خودش دستشو گذاشت رو رگه که بریده بود.منم فکر کردم میخواد بره تو اتاقم طلاهامو بدزده که بیدار شدم.
ممنون واسه تعبیر ببخشید طولانی شد
فریبا هراتی : سلام. تشکر. خواهر ناتنی شما می خواهد که شما در انجام یک وظیفه با او شریک باشید و باعث موفقیت کسی در زندگی اش بشوید. شما به گرمی و امنیت رسیده اید و ذهنتان آرام است و سعی می کنید با همه ی سختیها، از زندگی تان لذت ببرید. پدر شما به خاطر مسئله ای که ناراحتش کرده و احساس می کند که زندگی اش را سیاه کرده تصمیم می گیرد که مدتی به کار خودش مشغول باشد و خیلی به شما و مادرتان نمی رسد. مادر شما احساس می کند که گزینه های محدودی در زندگی دارد و با شرایط بغرنجی مواجه شده ولی با این وجود می خواهد آنچه که در توان دارد برای خوشبختی شما از خودش مایه بگذارد تا شما را سورپرایز و خوشحال کند. شما با شرایط سختی که برایتان پیش می آید به راحتی مقابله می کنید و به نصایح مادرتان گوش می دهید و غصه نمی خورید. مشکلات شما حل و فصل خواهد شد و عشق به زندگی شما می آید. شما فکر می کنید که موفقیت های زیادی در زندگی ندارید ولی شما دلتان بزرگ است و روحتان قوی است و زمینه ی رسیدن به خوشبختی هم در زندگیتان زیاد است. کسی که عاشقش هستید باعث خواهد شد که شما بین عقلانی فکر کردن و احساسی فکر کردن گیر کنید و دلتان را بدست می آورد و بله را از شما می گیرد! اما شما فکر می کنید با همه ی اینها، نباید خیلی احساسی رفتار کنید و باید مراقب باشید تا موفیت های شما و شادیهایتان به واسطه ازدواج از دستتان نپرد. این یک چالش بزرگ برای شماست که عقلانی فکر کنید و هنوز چیزهای زیادی در زندگی هست که باید آنها را تجربه کرده و یاد بگیرید. تشکر از همراهیتون.
Mah11111 : سلام خانم هراتی، روز بخیر
خواب دیدم دارم به رگ دست مادر سرم میزنم. بعد بجای اینکه سرم مستقیم وارد رگش بشه، برای اینکه راحتتر باشه مایع سرم را کشیدم داخل دهنم و نگهداشتم و ازونجا به لولهای که به رگش وارد میشد فوت کردم.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما می خواهید سطح روحی و ذهنی مادرتان را پیشرفت بدهید و انرژی مثبت به زندگی او وارد کنید ولی برای اینکه او استرس نگیرد به جای اینکه مستقیم به او بگویید که چطور رفتار کند و چه بکند و چه نکند، از خودتان مایه می گذارید و برایش می گویید که مثلا من چه می گویم و چطور رفتار می کنم و چطور فکر می کنم در نتیجه چه خاصیتی برای من دارد و..... تا او به شما گوش کند و یاد بگیرد که چطور فکر کند و رفتار کند به جای اینکه به خودش بگوید که دخترم دارد به من دستور می دهد. با سیاست پیش می روید. تشکر از همراهیتون.
محمد : اینو هم اضافه کنم که من دیشب ازخدا خاستم برا عبادت یه ساعت قبل اذان صبح بیدارم کنه که وقتیکه این خواب رو دیدم سریع بیدارشدم وحدودا یه ساعتی قبل اذان صبح بود
محمد : سلام خانم هراتی بزرگوار،دیشب خواب دیدم تو صف نانوایی بودم که نان سفید پخت میکرد یهو آرد سفیدش تموم شدو دیدم با آرد زردرنگی نان پخت می کرد دیگه من وسایرمشتریاازش خرید نکردیم ویکی از مشتریا که پیرمرد مسنی بودصبرش به اتمام رسید و دادوبیداد راه انداخت که چرا آرد سفید تموم شده و انتقادتنداز حکومت میکرد،ازشدت عصبانیت رگ های سرش به طرز وحشتناکی بیرون میزد ومتورم وقرمز خونی میشدبه گونه ای که میخواس بمیره ومن از شدت ترس سریع محل رو ترک کردم که مردنش رونبینم
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خواب شما این است که اگر می خواهید در زندگی به غنا و ثروت و سلامت و رفاه بالا برسید، باید زودتر از دیگران اقدام کنید ( زودتر از خواب بلند شوید و به عبادت خداوند بپردازید). همانطور که اگر دیر به نانوایی بروید نانش تمام می شود، اگر دیر به عبادت خداوند بپردازید به انداره ای که کسی که اول وقت خود را برای رضای خدا بیدار کرده، به شما عشق الهی نشان داده نخواهد شد و آرد زرد، ثروتی توام با کدورت قلبی از جانب خداوند است. کسی که عقل سلیم دارد، به جای حرص و جوش خوردن که چرا زندگی ام فلان و بهمان نشد، به خدا رو می آورد و از خودش مایه می گذارد تا خدا هم دعای او را مستجاب کند. کار شما درست است و انشالله رضای خداوند و خوشبختی دنیا و آخرت از آن شماست. تشکر از همراهیتون.