تعبیر خواب سیل
اگر کسی در خواب ببیند که باران شدیدی بارید و سیل جاری شد، نشانه غضب خداوند بر آن سامان است که یا به صورت سیل و یا فتنه جنگ و جدال خواهد بود و اگر دید سیل بدون خسارت گذشت، فتنه ای با کمترین زیان در می گیرد ولی زود می گذرد. اگر سیل ویرانگر بود، زیان بسیار خواهد بود و جاری شدن سیل نسبت به محل وقوع نیز بی تاثیر نیست. اگر در محل کوچکی همچون دهی کوچک سیل آمد، زیان کمتر است و اگر در جایی وسیعتر سیل آمد، زیان بیشتر خواهد بود.
اگر کسی دید که میان سیل گرفتار شده، به مشکل دچار می شود و اگر به سلامت از محل سیل بیرون آمد، از آن مشکل رهایی می یابد و اگر سیل او را با خود برد، خطر مرگ در کمین او است. اگر در خواب ببینید سیل جاری است اما آب آن روشن است، حادثه بدی اتفاق می افتد اما نیک فرجام است. هرچه آب سیل گل آلود وکثیف باشد خطر بیشتر و غم و اندوه حاصله از وقوع حادثه زیادتر است.
جابر مغربی می گوید: اگر در خواب ببیند سیل درجائی خرابی کرد، دلیل که مردم آنجا را از پادشاه یا حاکم، منفعت رسد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سیل در خواب بر چهار وجه است:
- دشمنی بزرگ،
- پادشاهی ستمگر،
- لشگر غالب،
- فتنه و بلا.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
نورالله : سلام.خواب دیدم دارم با موتور و یه آقایی میرم سمت آپارتمانی که توی خواب مال من بود و وسط سیل بود در حالیکه کلید خونه رو هم گم کرده بودم و گفتم با این سیل حتما کلیدم دیگه پیدا نمیشه ویه دسته کلید که مال اون اقا بود پیدا کردم که به خونه ام میخورد و خوشحال شدم بعد توی اتاقی کمدی را بازکردم دیدم کت تک کرم رنگ و کاپشن کرم رنگ که انگار مال سالهای پیشم بوده ولی نو بود پیدا کردم و هم خوشحال شدم وهم افسوس خوردم که چرا این مدت ازشون محروم بودم که یک خانمی جوانی که اومد انگار دختر عمه ام بود و ازم نام یه خوردنی شفا بخش را پرسید و منم میخوستم براش بنویسم ترکیب ؛خرما،گردو و کنجد ؛ولی خودکارم کمرنگ و بد مینوشت و نشست کنارم و پاهاشو به پاهام لمس میکرد و گفت از من خوشش میاد و میخواست باهام عشق بازی کنه و منم گفتم صبر کن تا برم در اتاق را ببندم.با تشکر
فریبا هراتی : سلام. شما می خواهید آزادانه ماجراجویی کنید و به سمت اهدافتان حرکت کنید و زود خواسته هایتان را محقق کنید و از نظر احساسی و اقتصادی شرایط مطلوبی بدست بیاورید. اما مشکلات غیر قابل انتظاری رخ داده یا می دهد که احساسات شما را جریحه دار می کند و شما به این فکر می کنید که با وجود این مشکلات چطور می توانید به اهدافتان برسید. عزم و اراده ی شما برای رسیدن به موفقیت بسیار قویست و قطعا می توانید راه حل مناسبی برای این مشکلات پیدا کنید. شما به خاطرات قدیمی تان رجوع کرده و از تجاربتان استفاده می کنید و می دانید که سبک زندگی حمایتگرایانه ی شما با رفتاری مناسب و خوش اخلاق که نه علیه کسی جبهه بگیرید و یا بخواهید از کسی بی دلیل حمایت کنید؛ به نفع شماست. به این فکر می کنید که همیشه باید همین رفتار ساده و مناسب را پیش می گرفتید. شما می خواهید استرس تان کم بشود؛ کارهایتان زود سرو سامان بگیرد؛ به رفاه و ثروت برسید و رویاهایتان محقق شود. ولی نقش تاثیرگذار خودتان را جدی نمی گیرید و اعتماد به نفستان کم است. اما شرایطی ایجاد می شود که شما قطعا به ثروت خواهید رسید. حریم خصوصی تان را حفظ کنید و رازدار خودتان باشید. تشکر از همراهیتون
Camelia : سلام خانم هراتی عزیز امیدوار خوب و سلامت باشید.
۵شنبه صبح خواب دیدم همراه یکی از دوستانم هستم وسیل عظیمی آمد و تا بالای سرمان آب بود ولی زلال بود ، دستمان را از جایی گرفتیم که همراه با سیل نرویم ولی گویا خفه شدیم و دوباره زنده شدیم و نجات پیدا کردیم! و دیدم با یک ماشین سفید داریم از آن شهر و از راه های فرعی و روستایی فرار می کنیم و دوستم ، راننده بود . از چند مرد روستایی برای پیدا کردن راه به شهر مورد نظرمان پرسیدیم ، آنها مهربان بودند و درین بین که داشتند ما را راهنمایی می کردند ، دیدم زمین آن منطقه یا شهری که سیل آمده بود ، بطور کامل و وسیعی فرونشست و چاله بزرگی ایجاد شد! و ما نظاره گر بودیم !
خیلی ممنون بخاطر تعبیرها و راهنماییهاتون.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. مشکلات غیر قابل انتظاری برای شما پیش می آید و شما در ابتدا فکر می کنید که خیری در ایجاد این مشکلات است و فکر می کنید که می توانید با این مشکلات کنار بیایید ولی بعد؛ غرق در احساسات منفی شده ولی سکوت می کنید. سپس راه حلی پیدا می کنید که خودتان را از این درگیریهای احساسی بیرون بکشید ؛ حاضر می شوید که سبک زندگی ساده و پاکی را پیش بگیرید ولی گناه نکنید. اما کسانی که با گناهکاری شان مردم را ناراحت می کنند، خودشان به خاطر عملکرد اشتباهشان زمینگیر و مستاصل خواهند شد. تشکر از همراهیتون
Frsjh : با دوستان رفته بودیم قشم اولش با دوسته پسرم بودم نصف شب تو خیابون رانندگی میکرد بخاطر اب گرفتگی به چنتا ماشین خوردیم شب بود یکیش افتاد دنبالمون حتا یه قسمت پیاده افتاد بعد که از این فرار گریز نجات پیدا کردیم صبح بود از در یجا اومدیم بیرون کع بریم دوستامونو دیدیم با اونا خاسیم بریم که یهو دیدیم کل در ورودیو دریا اومده بالا و نمیشه از در دیگه رفتیم بیرون که ماشینا رو برداریم ولی از قبل میدونستیم ماشینا زیر ابه ولی بیرون رفتیم تو خشکی بود بعد دوست اولیم از اینجا به بعد نبود دیگه تو خواب غیب شد انگار با بقیه و یهو پدر مادرم اومدن تو خواب دنبال نجات دادن ماشینا بودیم که هی سیل بیشتر شد ماشین که ماشین دوست پسرم از اول خوابم بود خودش دیگه غیب شد وسط خواب متوجه نبودنشم نبودم ماشینشو اب برد از یجا به بعد مادر پدرمم نبودن دیگه دوستامم نبودن تنها شدم با بقیه مردم که انگار یه شهر رو تپه بوده و سیل هی مارو میبرد با خودش به شیب پایین تر تو سیل سالم بودم تا لحظه اخر اب سیل گلالود بود با تکه های درشت از شهر و من هی با اب میرفتم و اخر خواب رو ندیدم دیگه
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما و دوست پسرتان بشدت احساساتی رفتار می کنید. به نفع شما و دوست پسرتان است که با واقعیت ها روبرو بشوید. او سعی می کند که کنترل زندگیش را در دست بگیرد و به سمت اهدافش حرکت کند ولی نمی داند که عاقبت کار چه خواهد شد. شما بشدت احساساتی رفتار می کنید و نه تنها در حق خودتان بلکه در حق دیگران هم مرتکب اشتباه و خطا و گناه می شوید. عملکرد شما با اهداف و باورهایتان در تضاد است. شما اضطراب دارید و می ترسید که روش زندگی تان را عوض کنید. کم کم حقایق برای شما بیشتر مشخص می شود و واضح تر می توانید واقعیت ها را ببینید. شما و او عقل و منطقتان را کنار گذاشته اید و به جای اینکه جاپای قرص و محکمی در زندگی تان داشته باشید؛ و کنترل زندگی تان را در دست بگیرید؛ اجازه می دهید که احساسات منفی به شما غلبه کند. شما استرس و تنش های احساسی زیادی را تجربه می کنید ولی از یک جایی به بعد به فکر خودتان می افتید. به این فکر می کنید که فقط خودتان می توانید خودتان را از این شرایط نجات بدهید. یا باید واقعگرایانه رفتار کنید و منطق تان را از دست ندهید و یا اینکه دست آخر مشکلات عدیده ای به زندگی تان راه پیدا می کند و آنوقت شما را در شرایط چسبنده و موقعیت درهم برهمی قرار خواهید گرفت که نه راه پس خواهید داشت و نه راه پیش. خوابتان به شما هشدار می دهد که این رابطه شما را به ناکجا آباد می کشاند. تشکر از همراهیتون
Puriya : سلام درود
در خواب دیدم که به همراه خانواده ام در بالای رود خانه ای نشسته و درحال لذت بردن از طبیعت بودیم که من گفتم این صدای سیل است که از بالا دست می آید جلوتر ک رفتیم در پایین دست رودخانه ای با عرض بزرگگگ بود که سیل در آن جاری شده بود خانواده ای هم که در سیل گرفتار شده بودند (غریبه )نجات یافتن و ناگهان سیل خروشان آرام گرفت آب سیل زلال نبود اما تفاله و چیز دیگه ای هم نداشت آب مضاف(گلی) بود ،در خواب قبلی که دو کبوتر دیده بودم و جوجه زیبا به حقیقت پیوست و من در آزمون استخدامی قبول شدم و چند روز دیگه موعد مصاحبه من هست و سخت در تلاش و مطالعه ام تعبییر خواب من چی میشه
فریبا هراتی : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید بینشی قوی و درکی بالا داشته باشید. به جریان زندگی و گذر آن فکر می کنید. کشمکش های احساسی و نگرانیهای اجتماعی بزرگی در راه است که دامن مردم فقیر را خواهد گرفت. شما از این نگرانیهای اجتماعی ناراحتید ولی تاثیر منفی آن به صورت مستقیم روی زندگی شما وجود ندارد. تشکر از همراهیتون
سميراميس : سلام و عرض ادب خواب دیدم که در حال عبور از یک منطقه کوهستانی هستم و دارم از روی یک چاله آب میپرم که کمی شلوارم خیس میشود وقتی که رد میشم مادرم را میبینم که کمی جلوتر از من روی یک تخته سنگ بزرگ ایستاده ناگهان یک صدای خیلی هولناک میشنوم و بعد سیل عظیمی از بالای سر مادرم میآید و او را با خود میبرد و من از دیدم این صحنه شوکه میشوم و بدنم تکان میخورد بعد با خودم فکر میکنم من جایم امن است ولی آب به من هم میرسد و فقط شدتش کمتر شده من کمی جلوتر دست و پا میزنم و خودم را به حاشیه میرسانم و نجات پیدا میکنم ولی هیچ اثری از مادرم نیست . ۲۹ماه قمری نزدیک اذان صبح این خواب و دیدم
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. شما با چالشی در زندگی تان مواجه می شوید و به خاطر یک اشتباه احساسی، کمی فکرتان مشغول می شود. مادر شما مثل شما به این اشتباه کوچک نگاه نمی کند و از نظر او، اشتباه شما یک مسئله یا مانع بزرگی است که بشدت احساسات او را جریحه دار می کند. شما شاید در مقابل این موضوع منطقی تر رفتار کنید و غرق در احساسات منفی نشوید ولی برای مادرتان هضم و درک این مسئله به شدت دشوار است و ممکن است زیر بار احساسات منفی ناشی از آن، له بشود و تحمل چنین اشتباهی از جانب شما را ندارد. تشکر از همراهیتون
soheil : سلام. خواب دیدم که تنها هستم و فکر میکنم بدون لباس ( مطمین نیستم لباس رو ) وسط سیلی گرفتار شدم ، روز بود و به شدت پریشان بودم تا کمرم در سیلاب بود و هراسان از مرگ احتمالی کمی عقب تر رو نگاه کردم و دیدم عقبه سیل بسیار بلند و مخوف هست و به سمت من میاد سیلاب خروشان و با گل و لای یک سیل خیلی بد.. همینکه اون صحنه رو دیدم از ترسم از خواب پریدم.
هفته بعدش کمی حال جسمانی ام بهم ریخت و آزمایش هم دادمو جوابش جالب نبود نمیدونم حالا ربطی داره یا نه دیگه پیگیری هم نکردم. با تشکر از شما
فریبا هراتی :
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. برای این کامنت از شما حق خواب کسر نشد. تشکر از همراهیتون.
فرهاد : سلام وقت بخیر
من امروز صبح بعد از صبحانه خسته بودم خوابن گرفت حدوداً یک ساعت یا دو ساعت خوابیدم و در خواب دیدم که در منطقه و محله مادر خانومم اینا هستم ولی اصلأ بعد از بیداری که فکر میکردم زیاد آشنا نمیاد اونجا ولی خوب میدونستم در خواب که منطقه و بخش اوناست ، از مردم میشنیدم که سیل اومده به دهات اطراف کمی که گذشت دیدم از بین درختان سیلی داره روان میشه به سمت داخل روستا سیل زیادی نبود ولی خوب سیل بود به خانومم گفتم بچه رو بردار برو یه جای امن تا من برم به مردم کمک کنم خانومم که رفت هی فکرم پیش اونا بود با خودم میگفتم آیا تونستن جای امنی پیدا کنم یا نه ؟ و من رفتم به مردم کمک کنم که از خواب بیدار شدم .
من خونه خودم از اون روستا و منطقه کلا جدا و به شهر دیگه است ، اثری از خونه زندگی خودم در خواب نبود فقط در همین حد ، ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی : سلام. تشکر. مردم منطقه ی همسرتان با مشکلات و آشفتگی های غیر قابل انتظار یا تنش های احساسی که پیامد مشکلات اقتصادیست، در زندگی شان مواجه می شوند و شما که شخصیتی دلسوز دارید، سعی می کنید که به اندازه ی توان و وسع خودتان برای آرامش مردم از خودتان مایه بگذارید. هر چند که برای شما اولویت اول همسر و فرزندتان هستند ولی شما نمی توانید نسبت به مشکلات مردم بی تفاوت باشید. تشکر از همراهیتون
Farzane : سلام وقت بخیر
خواب دیدم داخل خونه ویلایی بزرگ هستم که خونه خودمون بود پله های سنگی بزرگ به حیاط ازروی تراس طبقه اول میخورد.انگار میخواستن منو ببرن محضر واسه عقد و همه خبردارشده بودن ولی من گفتم خدایا من لباس ندارم و اینکه دوستم (پسر که قراربود ازدواج کنم باهاش )خبرنداره بفهمه من به شما گفتم ناراحت میشه اخلاقش جالب نیست .( درون خودم میترسیدم بفهمه و یه چیزی به من بگه)
یه سری لباس آورده بودن که من انتخاب کنم و منم یک بلوزسفید با دامن قهوه ای رنگ انتخاب کردم گفتم این روشن تر از بقیه لباسهاس .بعدمن ازتراس طبقه دوم از پنجره نگاه میکردم اول حیاط وبعد که تو کوچه دیده میشد که دیدم دوستم (پسر)اومده بود و داشت با چند نفر صحبت میکرد و کل فامیل ماهم بودن که دیدم خاله ام داره صحبت میکنه .تو دلم دلهره بود نکنه بهش بگن بریم محضر اونم خبر نداره و بعد باز به من حرفی میزنه و ناراحتی پیش بیاد .که دیدم همه رفتن و یهو مامانم صدام زد گفت آب قطع شده برو شیرفلکه رو باز کن.منم گفتم برم که خودم رونشون بدم ببینه که چقدر خوشگل شدم با این لباسا .از پله ها اومدم پایین شیر رو باز کردم یکی از دیوارها یه عالمه آب میومد بستم گفتم خراب شده . داشت بارون میومد که رفتم دم در و تو کوچه نگاه کردم شاید منو ببین(باچندتاآقابودو داشتن صحبت میکردن ومیخواستن برن) و یهو دیدم بارون شده و سیل اومده تو خونه . همینطور از پله ها رفتم بالا و دوباره اومدم پایین و دوباره خواستم برم بالا از تو خونه صدای جیغ شنیدم . ترسیدم منم جیغ زدم که اونایی تو کوچه ان بشنون.روپله بودم که مامانم گریه کنان با خواهرم اومد بیرون .من رفتم داخل فکرکردن مامانم مرده یا داداشم که تو حموم بوده .به خواهرم گفتم چی شده با حال خیلی بد.سیل اومده بود همه جا
فریبا هراتی : سلام. شما در شرایط حاضر آرامش و جایگاه خوبی در زندگی تان دارید و عزم و اراده تان برای رسیدن به موفقیت زیاد است. شما خودتان را یک سر و گردن از دیگران بالاتر می دانید و به این فکر می کنید که نسبت به کسی یا نسبت به کاری جدید، متعهد شوید و در عین حال دوست پسر شما از این افکار شما بی خبر است و از عکس العمل او در قبال تصمیماتی که می خواهید در زندگی تان بگیرید، بی خبر هستید. شما بهترین رفتار را از خودتان بروز می دهید و سعی می کنید که نظراتتان را به دوست پسرتان ابراز کنید. ولی مشکلات غیر قابل انتظاری در راه است. شما نمی توانید خشک و بی روح رفتار کنید و عقلانیت شما ایجاب می کند که کمی احساسات بیشتری از خودتان بروز بدهید. اما کنترل احساساتتان از دستتان در می رود و از اینکه کسی یا موقعیتی بخواهد شما را تحت فشار بگذارد و نظرات یا شرایطی به شما تحمیل شود، خوشتان نمی آید. شما می خواهید محتاطانه رفتار کنید ولی آشفتگی های احساسی بزرگی در راه است که برای شما استرس و تنش ایجاد می کند. شما با تقاضاها و نظرات قوی خودتان دیگران را تحت فشار می گذارید و یا کسی از شما درخواستهایی دارد که به خاطرش خودتان را تحت فشار می دانید. شما می خواهید که هر چه زودتر همه ی مشکلات از بین برود و شروعی تازه داشته باشید. تشکر از همراهیتون
ندا نقدی : سلام خانم هراتی گرامی،
خانوادهام(ایران هستن)با من، همگی توی خونهای بودیم،یه مگس اومده بود داخل، یه گوشه از توری پنجره رو باز کردم وپرده سفید رو بالا گرفتم، مگس رو فرستادم بیرون
ولی بیرون،سیلی خروشان بود(آب تمیز)که ارتفاع بسیاربلندی داشت و انگار فوران میکرد گفتم وای چه وقت تموم میشه!؟
بعد خودم رو درجایی دیدم که دنبال گمشدهها میگردن.
و من داشتم داخل یکمکان بزرگ، فرم پرمیکردم که دنبال خواهرم مریم هستم در حال نوشتن اسمش، گریهم گرفت ونشستم. دوروبر همه افرادی بودن که درجستجوی گمشدهها بودن واینکه من الان یک فقیر هستم ونیاز به کمک برای زندگی دارم که بیدارشدم.
فریبا هراتی : سلام. شما شایعه و خبر بدی می شنوید که سعی می کنید آنرا از ذهنتان بیرون کنید و به آرامش برسید. شما از واقعیت ها با خبر نیستید ولی از مشکلات غیر قابل انتظار و آشفتگی های بزرگ، خبری می شنوید که هر چند وقوعش در نهایت به نفع همه است ولی شما به خاطرش در ابتدا به شدت احساساتی می شوید. راه ارتباطی تان با دیگران قطع می شود و بعد به این فکر می کنید که چطور می توانید خواهرتان را پیش خودتان بیاورید. شما برای خودتان و خانواده تان متاسف می شوید، نگرش تان را نسبت به اهدافتان از دست می دهید و نیاز به حضور آنان در کنار خودتان خواهید داشت. تشکر از همراهیتون
Sharareh : دختر مجردیم.خواب دیدم تو یه سالن با فامیلامون هستیم من یه لحظه دیدم یه ردیف با کت شلوارنشستن دست میزنن بعد مامانم حرفای بی ربط بلند میزد من پشت نشسته بود به خواهرم میگم به مامان بگو زشته معلومه گفتن نداره مامانم میگه بلند میگم بابا بشنوه دیدم بابام حالش بده بهش میگم اینو بخور خوب شی ی بازیگر زن هم اونجا دیدم بیرون سالن برف و یخ روی خاکی بود جلوی راه که ازش پایین میومدیم من برگشتم کیف و پالتومو بردارم ک دیگه خانوادم نبودن دخترعمم بود دنبال وسایلم بودم با چراغ قوه که وسطش روشن شد کیفمو پیدا کردم بعدش فهمیدم پالتو تنمه اومدم بیرون از هر جا که خواستم بیام پایین شیب زیادی داشت برف بخ زده داشت دیدم ته خیابون سیل اومده و آدما توشن ولی بامهارت که چیزیشون نشه نمیدوستم چجوری برگردم یه خیابان کناری هم سیل بود.یه دختره با من اومدم از بلندی کنار دیوار رفتیم من میگم تو محله ما سیل نمیاد اونجا زمین بازه اومدیم تو اون خیابونه دیگه سیل نبود خشک بود من داشتم راه میرفتم فهمیدم پا برهنم میخواستم اسم دختره رو بپرسم رسیدیم به سوپری دست کردم تو جیبم یه حبه انگور بود ندیدم فهمیدم بعد خوردمش هیچی نخورده بودیم خواستیم خرید کنیم که
فریبا هراتی : سلام. تحولات تازه ای در زندگی تان در جریان است. شما می خواهید حریم خصوصی تان حفظ شود، با خودتان خلوت کنیدو روی کارهایتان فکر کنید. فامیل شما می خواهند نقش حمایتگرایانه ای از خودشان در زندگی نشان دهند و برای حل مشکلات هم اقدام کنند. مادر شما از پدرتان عصبانیست و شاید حرفهایی می زند که احترام پدرتان از او سلب می شود. پدر و یا مادر شما وانمود می کنند که شرایط مالی تان خوب است. شما می دانید که رکود اقتصادی و یا سردی روابط و احساسات سردی که در جامعه وجود دارد می تواند مانع رسیدن شما به موفقیت شود. شما نوعی بی ثباتی و عدم کنترل را در زندگی تان احساس می کنید. خیلی از مردم با آشفتگی ها و مسائل اجتماعی موجود، احساساتشان جریحه دار شده و شما سعی می کنید که با استفاده از شرایط مالی که در اختیارتان است از این مشکلات دوری کنید. اعتماد به نفستان کم است و فکر می کنید که جاپای قرص و محکمی در زندگی تان ندارید. شما از نظر ذهنی و احساسی خسته هستید؛ ایده های زیادی در سرتان است ولی امکانات مالی تان کم است. تشکر از همراهیتون