تعبیر خواب شتر مرغ
اگر کسی خواب شتر مرغ ببیند و او را در اختیار خود داشته باشد، همسر وی نسبت به او تمکین ندارد و برای انجام هر کاری ایراد و بهانه های مختلف می آورد و یا اینکه کارکنان زیر دست وی دارای همین صفات هستند. اگر خود فرمانبر کارفرمایی است، کسانی که در نزد آن کارفرما کار می کنند، همین صفت عدم تمکین را دارند ولی خود بیننده خواب کسی است که از آگاهیهای بسیاری برخوردار است.
داشتن شتر مرغ ماده، برای پسر مجرد، دلیل ازدواجی است که به زودی سر می گیرد. دیدن شتر مرغ لجوج و سرکش، فرزند نافرمان است و سوار شدن بر شتر مرغ، رسیدن به مراد و خواسته است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند شترمرغ گرفت، یا کسی به او داد، با زنی بیابانی ازدواج خواهد کرد. اگر ببیند سوار بر شترمرغ نشسته بود، به سفر بیابان خواهد رفت.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند شترمرغ را کشت، بیابان نشینی را مجازات خواهد کرد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
پرند : سلام خسته نباشید.دیروز صبح جمعه خواب دیدم تو حیاط خونه اجاره ایمون هستم(اما با خونه الانمون متفاوته)افراد دیگه ای هم بودن.یهو یه شترمرغ تک شاخ(شاخش از پیشونیش زده بود بیرون) و یه حیوان دیگه که اصلا یادم نمی یاد چی بود وارد حیاط شدن.شترمرغه بعد داخل خونه هم شد.من دنبال آقای ایمان اکبرآبادی(پژوهشگر مهدویت) توی حیاط می دویدم و هی بلند میگفتم آقای اکبرآبادی داداشم حیوان خونگی آورده مشکلی پیش نمی یاد؟ ایشون رو به روی من بودن و انگار داشتن بازیهای حرکتی با بچه ها میکردن جنب و جوش داشتن و متوجه سوال من نبودن و به من نگاه نمیکردن و من همش سوالمو تکرار میکردم چون برام مهم بود.در همین حین دیدم یکی از شاگردان پارسالم(توی مرکز اتیسم بنام مهدی نصیری ۹ساله)توی حیاط از پشت سر بغلم کرد صورتمو بوس کرد و دست راستشو دور کمرم انداخت،منم پیشونی یا سرشو بوس کردم
فریبا هراتی : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما در رابطه با کارتان گاهی در دنیای خودتان زندگی می کنید و متوجه بعضی از واقعیت ها نیستید. مسائل و موقعیت هایی پیش می آید که نمی توانید آن را قبول کنید و گاهی در عین حال که سعی می کنید حقایق را بگویید و عدالت را رعایت کنید؛ اما نگاهتان تک بُعدی می شود و متوجه ی بعضی از جنبه های مختلف و شرایط مختلف نمی شوید. در چنین شرایطی شما عزم و اراده تان را جزم می کنید که ایمانتان را تقویت کنید و از خدای بزرگ کمک می خواهید که بتوانید شخصیت های غریزی و تمایلات مختلف و متفاوت مردم را بهتر درک کنید تا بتوانید بهتر از قبل به شاگردانتان خدمت کنید. شما شخصیتی بسیار مهربان دارید و شاگرد شما پشت سرتان حرفهای خوبی از شما بیان کرده و برایتان احترام و محبت زیادی قائل است. شما هم برای آرامش و این طرز فکر او، احترام قائلید و او را دوست دارید. تشکر از همراهیتون
R : سلام خانم هراتی عزیز.من چندشب پیش خواب دیدم یه تخم اندازه تخم مرغ دادن دستم.من حس کردم داره جوجه میشه استرس داشتم چون کلا از جوجه و حیوون میترسم.خواهرم ویکی از اقوام میگفتن نه جوجه نمیشه بذارش تویخچال.ولی من تاکیدداشتم که نه الان جوجه میشه.چون متوجه تکون خوردنش میشدم.تااینکه تخم شکست وجوجه شترمرغ باشدت ازش خارج شد.من میدونستم توخواب جوجه شترمرغه ولی خیلی کوچیک بود.من میترسیدم ولی اون کاری نداشت بهم.منم حس میکردم بایدازش مراقبت کنم انگارمسئولشم.هرجامیرفتیم باخودم میبردمش.ولی نمیدونم چی شد(یادم نیست)که جوجه شترمرغه تلف شد.یایکی کشتش یاخودش یهومرد.مجردم.ممنون از تعابیرتون
فریبا هراتی : سلام. تحولی تازه در راه است. شما با موقعیتی مواجه می شوید که مشتاق به قبول و پذیرش آن نیستید. شما واقعیت را قبول نمی کنید و در دنیای خودتان زندگی می کنید. حقیقتی برای شما رو می شود که شما نمی توانید آن را انکار کنید، ایده تان به ثمر می رسد ولی بعد از مدتی این موقعیت از بین خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
Abbas : باسلام خدمت خانم هراتی. دیشب خواب دیدم به اتفاق همسرم وشوهرخواهرم به یه مزرعه پرورش شتر مرغ رفتیم وبرای خرید گوشت شتر مرغ شاهد ذبح شترمرغ وپوست کندن وسلاخی شتر مرغ بودیم وصاحب مزرعه با شوهر خواهرم آشنا درآمد وشتر مرغ پرگوشت برایمان انتخاب وذبح کرد وخانمی دستیار ذبح کننده بود واز خاصیت پوست شتر مرغ برایمان تعربف میکرد. جزئیات نحوه ذبح کردن که اول یکی نیشتر میزد به رگ گردن شتر مرغ وپس از بی حسی سر شتر مرغ رو ذبح میکرد وسپس به روشی خاص پوست شتر مرغ رو جدا میکرد وغیره برایم جالب بود در همین احوال با صدای اذان صبح از خواب بیدار شدم. نکته اینکه شوهر خواهرم مردی بسیار امین و مومن خاص فامیل میباشد و برایم خیلی قابل احترام است که مرا همراهی میکرد.
فریبا هراتی : سلام. شما و همسرتان از شوهر خواهرتان راهنمایی خواهید گرفت که بتوانید واقع گرا باشید، احساساتی برخورد نکنید و مسائلی را که واقعی هستند را منکر نشوید. شما بعضی از واقعیت ها را منکر می شوید و در دنیای خودتان زندگی می کنید. موقعیتی هست که شما مشتاق نیستید که آن را قبول کنید و افکار شما در باره ی حقیقت و عدالت، صحیح نیستند. بنابر این باید بدون جبهه گیری و بدون اینکه احساس کنید که کسی که شما را راهنمایی می کند، دشمن شماست، واقع گرایانه به حرفهای شوهر خواهرتان گوش می دهید و دنیا را همانگونه که هست مشاهده می کنید. نفس اماره تان را قربانی می کنید و خودتان را گول نمی زنید! واقع گرا خواهید شد. تشکر از همراهیتون
Yazdan : سلام خواب دیدم امیر حسین شخصی که در واقعیت با اون مشکل دارم یه مغازه ی عطاری داشت که توی خواب میدونستم پدر مادرش براش مغازه رو زدن و محمد دوستم رو دیدم که با یه وسیله ای داشت روغن میبرد و رفت توی مغازش و میخواست بزاره توی مغازش و منم اونجا بود که به بطری های روغن که نگاه کردم دیدم که بطری های تولید شرکتی بود که قبلا کار میکردم و بطری هاش کیفیت خوبی نداشت ( قبلا توی شرکت تولید بطری کار میکردم) بعد یه صحنه دیدم که امیر حسین نگهبان همون شرکت بود و رفته بودیم با چند نفر از دوستام پیشش بعد دیدم روی زمین یه مشما بود که توش چنتا کاندوم استفاده شده بود و یه آلت مردونه که احساس میکردم مصنوعی هست و فکر میکردم که پسر صاحب شرکت حتما اینجا خلافی کرده و کاندوم ها مال اون هست بعد احسان دوستم هم اونجا بود که به شدت الان باش مشکل دارم و اون به شوخی به امیر حسین گفت علی ( یعنی من) حالا حرف دقیقش یادم نیست ولی گفت از درون هیچی براش نمونده بعد دیدم یه گوریل و شتر مرغی وارد شرکت شدن و ازمون دور شدن بعد دیدم شیفت کاری کارگرا شروع شد و کارگرا اومدن توی شرکت من توی اتاق پرو با چنتا از کارگرا سلام و احوالپرسی کردم هوشنگ یکی از کارگرا رو دیدم که ازم ناراحت بود و بی محلی میکرد بعد اومدم بیرون از اتاق خواستم دمپایی هامو بپوشم بعد دیدم یکی از کاندوم ها رو امیر حسین و احسان چون میدونستن چندشم میگیره به شوخی انداخته بودن توی دمپاییم بعد اومدم بیرون از شرکت و یکی از کارگرا اومد پیشم گفت که فهمیدم رفتی یه جایی برا کار که روزی چنتا بسته تولید میکنی حالا عددش یادم نیست ولی عدد زیادی بود.
فریبا هراتی : سلام. دوست شما خیلی از جانب مادر و پدرش حمایت می شود و آنان برای او بهترین آرزوها را دارند و از او خیلی تعریف می کنند. محمد هم فکر می کند که کار و شرایط امیر حسین خیلی بهتر خواهد شد و شاید حتی محمد به صورت افراطی بخواهد تملق او را بگوید ولی در اصل، خیلی حامی امیر حسین نیست. امیر حسین خودش را خیلی مرفه و متمول جا می زند ولی بدون کمک مادر و پدرش هیچ قدرت و اراده و اختیاری ندارد. احسان معتقد است که شما به امیر حسین حسادت خواید کرد. شما برخلاف گذشته که از قبول بعضی از واقعیت ها اجتناب می کردید و یا به نوعی در دنیای خودتان زندگی می کردید، حالا واقعگراتر شده اید و سعی می کنید که خشم و عصبانیت تان را از خودتان دور کنید. شما سعی می کنید که روی ذهن و جسمتان بیشتر کار کنید و شخصیت قویتری از خودتان بسازید هر چند که هنوز موفق نشده اید که شخصیتی کامل بی عیب و نقص از خودتان بسازید. امیر حسین و احسان هم شاید شما را تحقیر کنند. شما سعی می کنید که اعتبارتان را بالاتر ببرید و خودتان را قویتر کنید. این بهترین روش حمایت از خودتان است و مثل گذشته به خاطر حمایت از خودتان با کسی بحث نمی کنید. تشکر از همراهیتون.
Elham : ببخشید قبلش فراموش کردم بگم. بنظرم ماموریت کاری در مشهد بوده یا شاید شهر زیارتی. داخل مکان زیارتی ۵تا حوضآ ب مستطیل که دورش گلدان شمعدانی هست. از آنجا به مکان قدیمی میرم و بقیه ارسالی قبل.
Elham : سلام.خواب دیدم در مکانی که خانه های قدیمی و مردهایی که لباس سنتی سفید و بلند دارند و چهره سبز تند دارند برای انجام کار اداری رفتم.بنظر خودم شهر مشهد بود.حیوانی که مثل شترمرغ بود از جایی فرار کرده بود و اومده بود توی اون مکان. ولی ترس هم نداشتم و برای اون محل هم عادی بود. البته عجیب تر اینکه چشم شتر مرغ روی پایش بود. از یکی از مردانی که نشسته بود جلوی در خونه سوال کردم این حیوان که شبیه شترمرغ هست و چشمش روی پایش هست چیه؟ اسمش رو گفت ولی الان یادم نیست. توی اسمش دو حرف ه و ک داشت. شرایط من شاغل هستم و کار اداری بیرون از شهر هم تا بحال انجام نشده.ممنونم.مجرد هستم
فریبا هراتی : سلام. کسی شما را گول می زند که بر طبق سنت ها و آداب قدیمی بدرد نخور و منسوخ، به جنیان و شیاطین متوسل شوید و وکیلانی از جن بگیرید تا کارتان را انجام دهند و مشکلاتتان را حل کنند. کسی که شما را گول می زند یا از مشهد است یا ظاهری مسلمان نما دارد. شما را دارند گول می زنند!! شما با واقعیت مواجه نمی شوید. شما نمی خواهید بپذیرید که توسل به جنیان اشتباه است و یا اینکه نمی خواهید بپذیرید که دعا نویسی که شما را به اینکار ترغیب کرده آدم بدیست. شما با خیالات خودتان و در دنیای خودتان زندگی می کنید. شاید موقعیتی است که مشتاق نیستید قبولش کنید. اما شما باید به عملکرد این اشخاص نگاه کنید و باور نکنید که بتوانید با توسل به جنیان کارتان را با موفقیت به پیش ببرید. تعبیر دیگر این است که شتر مرغ می تواند نمادی از حقیقت و
عدالت باشد. شما باید به عملکردتان نگاه کنید!!! . شما باید از ارتباط با جن ها و دعانویسان پرهیز کنید و ارتباط با ایشان باعث شر شده و شر کارتان خدای نکرده گردنتان را می گیرد و در نهایت به ضعف اعصاب یا دیوانگی دچار می شوید. همانطور که در قرآن آمده هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر اینکه خدا بخواهد. جادو فقط برای کسانی موثر واقع می شود که به جادو ایمان دارند و قدرت آن را بالاتر از قدرت خدا می دانند. آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ). آنها اخباری به شما می دهند که درست و راست است ولی در ازای آن شما را می فریبند که خیال کنید هر چه به شما می گویند راست است و باور کنید که آنها دوستان شما هستند و بعد شما را به راه غلط و کفر هدایت می کنند. در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید.((( تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست))). تشکر از همراهیتون.
leili : سلام
خواب دیدم در کارخانه مانندی نشسته بودم، یه لحظ دیدم از سقف صدا میاد دیدم یه شتر مرغ با جثه ی ریزی هست که داره توی لوله ای در سقف تخم می کنه اما گیر کرده رفتم بغلش کردم و گرفتمش و یه تخم گذاشت.
خواستم ببرمش پیش یه دامپزشکی با خواهرم رفتیم تو یه پاساژ و منتظر بودیم تا مطب وابشه یه دفعه دیدم پسری که بهش علاقه دارم داره میاد تو اون پاساژ ، یه مغازه لوازم آرایشی داشت که بسته بود و خاموش. به مغازه نرفت بلکه توی همونجا هم خونشون بود ، بارون گرفته بود منو خواهرم پنهان شدیم تا مارو نبینه، بعد از خونشون صدای گریه اومد رفتم دیدم خانم رویا نونهالی ( بازیگر ) داره از درد گریه می کنه، مامانش دور سرش رو شکافته بود و داشت تیمارش می کرد و پانسمان . و در دهان خانم نونهالی دندون های پوسیده بود که مامانش همگی را داشت می کشید.
ممنون از لطفتون
فریبا هراتی : سلام. شما باید روی خودتان کار کنید و روح و جسمتان را پرورش دهید. شما بلند پروازید ولی واقع گرا نیستید. چشمتان را روی حقایق بسته اید و دارید در دنیای خودتان زندگی می کنید. شما نمی خواهید واقعیت را قبول کنید و موقعیتی هست که نمی خواهید آن را بپذیرید. وقتش رسیده که با حقیقت آشنا شده و تولدی دوباره داشته باشید. پسری که به او علاقه دارید آدم خوبی نیست. دروغ می گوید و با احساسات مردم بازی می کند. او قبلا هم کسی را عاشق خودش کرده و روابطش با او الان به هم خورده و روحیه آن شخص بسیار خراب است. مادر او سعی می کند که این خانم را از افکاری که دارد دور کند و به او بگوید که از فکر پسرش خارج شود. او هیچ اجازه نمی دهد که پسرش با هر کسی که خودش دوست دارد زندگی کند. شما هم اگر با او دوست شوید همین بلا سر شما هم خواهد آمد. تشکر از همراهیتون.
khorshid : سلام.دختر مجردی ام.خواب دیدم همراه با برادرم محیط کوچیکی هستیم ناشناس مثل باغ وحش یا حیاط خونه یا پارک و نورش کم بود یا عصر بود یا شب،که فقط قسمت روبه رومو میدیدم که چندتا درخت اونجا بود و روی درختی عقابی نشسته بود و من ازش ترسیدم ولی کسی بهم گفت اون ساختگیه یا پلاستیکیه و دقت کردم بهش دیدم اره مثل مجسمه هست و با بند یا طنابی هم بستنش یا نگهش داشتن و پایین هم نگاه کردم دیدم یه مجسمه شتر مرغ هم هست که رنگشون تیره رنگ هم بود هر دوتاشون ولی همینطوری که بهش نگاه میکردم دیدم شتر مرغ زنده و واقعی شد و اومد دنبال منو برادرم و ما ترسیدیم و زود رفتیم از در خروجی بیرون.ممنون
فریبا هراتی : سلام. شما توانایی هایتان و یا خودتان را دست کم می گیرید و خودتان را با دیگران مقایسه می کنید. دلتان می خواهد قوی و آزاد، شجاع و با قدرت ذهنی بالا باشید. چیزی هست که شما آن را انکار می کنید و نمی خواهید که با واقعیت مواجه شوید یا موقعیتی هست که مشتاق نیستید که قبولش کنید و در دنیای خودتان زندگی می کنید. حقیقت مشخص می شود و شما از مواجهه با آن نگرانید. تشکر از همراهیتون.
behnaz : سلام خانم هراتی عزیز، من خواب دیدم توی بیابون هستیم، پدر و مادرم و خودم سوار ماشین بودیم، یکی از آشناها پشت فرمون بود ولی همش خوابش میگرفت و ماشین منحرف میشد منم دستمو گذاشتم رو فرمون هرجا ماشین منحرف میشد درستش میکردم، جلوی راهمون یک بچه اهو و یک شتر مرغه بزرگ بود که به ناچار فرمونو به سمت شترمرغ گرفتمو شتر مرغه بی جون شد و خاکش کردم ، با سرعت میرفتیم بین راه مسیر بیابون دو راهی شد از مامانم پرسیدم از کدوم سمت به شهر میرسیم؟ مامانم گفت سمت فرعی یکدفعه یک عالمه مرد با لباس های عجیب غریب اومدن گفتن پیاده بشید ما سوار ماشین بشیم راهنماییتون کنیم مارو برگردوندن کنار شترمرغه و از زیر خاک بیرون کشیدنش و گفتن دلایلی که میتونه یک شترمرغو بکشه یکیش اینه که داخل یک چاله تنهاش بذاری و یکی اینه که روش خاک بریزی و یکی هم اینه که بهش زیادی محبت کنی، بعد من اومدم شترمرغه رو ناز کنم دیدم زخمی تر شد ، نگران شدم، یکدفعه شترمرغه با زبون خودش به آیه های عربی بهم گفت تو نگران نباش بهناز فقط خواستم با اینا راهنماییت کنم، بعد چهره نامزدمو دیدم که داشت توی آینه مسواک میزد و با اخم نگاهم میکرد تو دلم گفتم همه فکر میکنن ما خوشبختیم ولی تو به من بی توجهی میکنی، بعد یک نفر بهم گفت بعضیا که بد اخلاق میشن جن همراهشون میاد پسرخالت که این همه مدت درد میکشه یک عالمه جن همراهش اومدن هرجا هم بره دنبالش میان باید بره یه جا درمانش کنه، بعد اومدم دوباره سوار ماشینمون بشم دیدم درب جلو ماشنیمونم یکم رفته تو و ضربه دیده، بعد شوهرخالم گفت یادته قبلا هم یک ماشین به نیت تو گرفتیم خراب شد تو هم اون موقع مشکل پسرخالتو داشتی تو الان خوب شدی حالا باید پسرخالتو درمان کنیم تا جن ها از پیشش برن.
و در واقعیت هم پسرخالم یک کمر دردی گرفته که هر دکتری میبریمش میگن چیزیش نیست خیلی ترسیدم تعبیر این خواب چی میشه؟
فریبا هراتی : سلام. شما و خانواده تان در دنیا کنترل و اختیارتان را به یکی از آشناهایتان سپرده اید و به صورت منفعل از او تبعیت می کنید ولی او اراده و عزم قوی برای پیشبرد شما به سمت اهدافتان را ندارد و اگر خودتان دخالت مستقیم در کنترل اوضاع نداشته باشید در زندگی قطعا شکست خواهید خورد. شما عدالت را در کاری نادیده می گیرد و روی اشتباهی سرپوش می گذارید تا به هدفتان برسید ولی یک روز همین اهمال و ندانم کاری شما وبال گردنتان می شود و شما را به بی عدالتی متهم خواهند کرد. حق را ناحق نکنید. شما زمانی که می بینید که یک نفر در اشتباه افتاده و او را راهنمایی نکنید عادل نیستید. زمانی که ببینید یکی اشتباه می کند و اشتباه او را نادیده بگیرید هم عادل نیستید. و رمانی که می بینید که کسی اشتباه می کند و او را تشویق کنید که به اشتباهش ادامه دهد هم عادل نیستید. و این کاری است که شما برای رسیدن به اهدافتان انجام می دهید( هرسه این کارها). وقتی شما به کسی ظلم کنید، دلسوزی بعد از ظلم بیشتر او را ناراحت می کند چون شما بوده اید که عمدا او را به سختی انداخته اید. خوابتان دارد شما را راهنمایی می کند قبل از اینکه به انجام عملی گناه آلود اقدام کنید. نامزد شما از افکار شما ناراحت است و جبهه می گیرد و بازتاب رفتار شما را به خودتان نشان می دهد. اضطراب و استرس باعث به وجود آمدن مشکل پسر خاله تان شده و کمر درد او عصبی است. تنش های شدید عصبی به اعصاب کمر او زده و راه حلش هم استفاده از آرام بخشی که دکتر اعصاب تجویز می کند است و کمی هم نرمشی که او تجویز می کند و بعد از چند ماه هم مشکل از بین می رود. شما هم اگر عصبی شوید به خودتان دشمنی کرده اید چون مثل او خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام من خواب دیدم جایی بودم که دوستانم هم بودن یه شترمرغ هم بود که به من گیر داده بود و توجهش به من بود. یهو اومد خواست به من ضربیه بزنه موبایلم رفت بین نوکش و به زور ازش گرفتم و هی دنبالم میکرد به قصد نوک زدن. یه پتو انداختم رو سرش از تحرک افتاد. از بس ازش میترسیدم پاشو از مچ قطع کردم اصلا خون نداد و یه مایع لزج سفید از پاش خارج شد و تا صبح استرس اینو داشتم که کسی نفهمه من این کار رو کردم. تعبیرش چی میشه؟؟
فریبا هراتی : سلام. واقعیتی هست که نمی خواهید با آن مواجه شوید. شما چیزی را انکار می کنید و در دنیای خودتان زندگی می کنید. شاید موقعیتی است که مشتاق نیستید قبولش کنید. تعبیر دیگر این است که شتر مرغ می تواند نمادی از حقیقت و عدالت باشد. شما می خواهید جلوی پیشرفت حقیقت را بگیرید. تشکر از همراهیتون.