تعبیر خواب شکار
اگر کسی دید که از گوشت شکار حیوان حلال گوشتی خورد، مال حلالی به دست می آورد ولی اگر گوشت شکار حرام گوشت می خورد، مال حرام را جمع خواهد کرد. اگر شکار وی پرنده بود، مال باد آورده ای به او می رسد. شکار کردن در خواب تلاش در جهت کسب مال است و شکار افکندن تحصیل معاش از طریق حلال است ولی شکار افکندن حیوانات وحشی و قوی، چیرگی بر دشمن تعبیر شده است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن شکارکردن در خواب بر پنج وجه است:
- سخن لطیف،
- دادن بوسه،
- منفعت،
- فرزند،
- مال.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند در خواب شکار می کرد، گوسفند کوهی یا گاو کوهی یا گورخری و گوشت آن بخورد، دلیل منفعت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر به خواب ببیند شکاری را به دام گرفت، دلیل است که طالب زنان است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
نورالله : سلام. امیدوارم همیشه در سلامت باشید.خواب دیدم با یک اقایی توی جنگل قدم میزدیم و دیدم یکنفر دیگه یک گوشت شکار (احتمالا آهو )را از یه دیواری آویزان کرده بود و من از اون گوشت چند تیکه بریدم و خوردم و اون گفت گوشت شکار خیلی خاصیت داره و فقط من از اون گوشت که احساس میکنم کباب شده هم بود خوردم و موقع بر گشتن تنها در جنگل قدم میزدم که در مسیرم یک زن را هم دیدم و انگار میخواستم بهش بفهمونم که من گوشت شکار خوردم.با تشکر و آرزوی شفای کامل برای شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به این فکر می کنید که در روابط عاطفی در زندگی بیداری چطور باید یک خانم را شیفته ی خودتان کنید. کسی به شما می آموزد که باید ویژگیهای زنانه را خوب درک کنید، برای آنان جایگاه بالایی قائل باشید و از ایشان ستایش و تعریف کنید و بگویید که می توانید درکشان کنید. شما در خلوت خودتان در تعامل با یک خانم، ممکن است فکر کنید که شخصیت مجربی پیدا کرده اید. تشکر از همراهیتون
حمیدعرفانی : سلام خانوم هراتی
خواب دیدم مادرم بالای پشت بام خونه ی قبلیمون با تفنگ دولول غاز های تپل شکار میکنه و میاره سرشونم میبره و برادرمم پشت بام اسفند دود میکرد
ناگهان خانوم همسایه اومد خونه ی ما که من به مادرم گفتم از غازها به اونام بده که مادرم گفت شمالیها ازین چیزا بدشون میاد
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما درکی بالا و شخصیتی قوی و احتمالا متمول دارد و به دنبال این است که برای شما یا برادرتان همسری متمول و خردمند را انتخاب کند که این خانم برای شما همدمی مادام العمر باشد و کنارتان بماند. او می خواهد که این اشخاص بی چون و چرا مطیع او و شما باشند و برادرتان نظرات مادرتان را تصدیق می کند. اما او برای دیگران هرگز اقدام به معرفی این و آن جهت ازدواج نمی کند. تشکر از همراهیتون.
Bahar : قرمز و صورتی و سفید بود خانه ای را دیدم با پنجره های شیشه ای بسیار بلند شیک گلهای رز بوته ای صورتی که خودکار رشد میکردند و بلند میشدند همزمان که داشتم آب از چشمه ای که کنار خانه بود برمیداشتم با خودم گفتم برای خودم میکارمش یک لحظه دیدم فاصله ام از خانه خیلی کم است و تقریبا داخل خانه هستم و از دیدن گلها لذت میبردم خانه انگار روی جایی مرتفع بود در کل جای زیبایی بود.
باتشکر فراوان
Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
جایی هستم مثل یک موسسه استادم برای من در داخل اتاق غذا درست میکرد بعد دیدم روبروی هم روی زمین نشستیم میز صورتی کوچکی بینمان هست غذا هارا آورد و کنارش ماست خیار با سبزی تازه درست کرده بود لباسم خردلی با دامن کوتاه مشکی بالای زانو که پاهایم لخت بود،تنم بود پاهامون کمی به هم میخورد من جمع نشستم ایشان کمی کج نشست تا برای من از حوض پشت سرش با سبد یک چیزایی شکار میکرد نمیدانم چه بود یکباره دیدم یک مرد غول پیکر سر از آب درآورد ایشان عصبانی شدند در کل خیلی مراقب من بود بعد داخل خانه ای باصفا و دلنشینی هستم که مرز بین دوکشور بود میدانستم مسافرم داخل حیاط مرغ وخروسی سفید رنگی دیدم که خروس خیاری را با تمام سعی برای مرغ تکه تکه میکردبعد داخل جایی رفتم که داشتم با شلنگ آب همه جا را میشسنم اطراف وداخل خانه پر از بوته گل رز
فریبا هراتی
: سلام. استاد شما سعی می کند که خودش را خوب جلوه دهد و تاثیر مثبتی روی شما بگذارد. او می خواهد که شما به مهربانی و دلسوزی و عشق او قضاوت کنید و می خواهد نشان دهد که حامی شماست. او می خواهد رابطه تان را بهبود بخشیده و بازسازی کند و یاد گرفته که در شرایط مختلف، درست رفتار کند. شما خردمند و روشنفکر و در عین حال ناراحت هستید و عملکردتان را به او به خوبی نشان می دهید. استاد شما در عین حال که می خواهد نشان دهد حامی شماست، گاهی آن وجهه ی بد خودش را هم نشان می دهد! دیدن یک غول در خوابتان بیانگر کشمکش بزرگی بین شما و استادتان است. او تلاش می کند که بر افکارش غلبه کند و خودش را خوب نشان دهد ولی گاهی خود کم بینی دارد و خشم او به او غلبه می کند. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و می خواهید تصمیم بگیرید که بروید یا بمانید. از جهتی خودتان را خوشبخت می دانید که با مردی زندگی کنید که می تواند باعث خوشی شما بشود هر چند که او خود ستا و رجز خوان و مغرور است. شما سعی می کنید که نگرانیهایتان را بشویید برود و عشق را در زندگی تان پرورش دهید. شما می خواهید مثبت اندیش باشید و همه جوره به او محبت کنید. به نظر می رسد که شما ترجیح می دهید که با استادتان بمانید. شاید او برای همیشه تصمیم گرفته که خوب و مثبت شود. خروس سفید مبارک است. خواب شما گویای مهاجرتتان نیست مگر اینکه چیزهای دیگری دیده باشید که ننوشته باشید. تمام تحولاتی که شما در خوابتان نوشته اید مربوط به ازدواج است و نه صرفا مهاجرت و شروعی تازه در بین مردمانی تازه. پاسخ بخش بعدی خوابتان را هم در همین کامنت عرض کردم تشکر از همراهیتون.
کوروش ایرانشاهی : باسلام و درود
بنده حدود سی ساله و مجرد هستم
دیشب خواب دیدم در یک روز روشن همراه با دوستم در کوهنوردی و در طبیعت هستیم که بنده یک تفنگ بادی در دست داشتم و در حال جستجو کردن یک هدف یا شکار برای تیراندازی بودیم به ناآگاه یک کبوتر بزرگ و زیبا در آسمان در حال پرواز بود که یک بار شلیک کردم به هدف نخورد (ساچمه)تیر دوم را در تفنگ بادی قرار دادم که ناگهان کبوتر در شاخه های بالای درختی که زیر آن قرار داشتم نشست و بعد من هم نشانه گرفتم و شلیک کردم که به بال یا کتفش اصابت کرد و کبوتر بر زمین افتاد در حال فرار و تقلا کردن بود که به دوستم گفتم سریع آنرا بگیرد بیاورد تا ذبحش کنیم و سرش را ببریم تا حلال شود و دوستم هم همین کار را کرد و کبوتر را سر بریدیم و خونش ریخته شد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با چالش بزرگی در زندگی تان مواجه می شوید و سعی می کنید که بخشی از احساسات غریزی خودتان را سرکوب کنید. شما خودتان را به خاطر کارهای دیگران مقصر می دانید و می خواهید با قدرت و غرور، تمایلات نفسانی خودتان را برای پیگیری ها و روشنگری های معنوی فدا کنید. شما آرامش و موفقیت خودتان را برای رسیدن به اهدافتان فدا می کنید. تشکر از همراهیتون.