تعبیر خواب شکایت کردن
برایت مىگوید: اگر خواب ببینید که شخصى بر علیه شما شکایت مىکند، به این معنا است که در انجام کارها مشکلاتى پیش رو خواهید داشت. اگر در خواب بر علیه کسى شکایت کنید، به این معنا است که دچار یأس و نا امیدى مى شوید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
amir por : سلام خانم هراتی این خواب رو دقیقا ٢ماه عربی دیدم چند روز پیش .دیدم تو شهرمون که فقیرا زندگی میکنند و ارتفاع اونا بالاتر از از ماست یه گردباد شدی. میوزهخونهارو ویران میکرد به سمت ما رسید تموم شد انگار نه انگار یکی کسی ازم شکایت کرد من نمی‌شناسم کی هستش به پدر بزرگم گفتم ببین رضایاشو مسگری بعد مادرم میگه چی کار کردی میگم من اصلا بی خبرم بعد رفتم مغازه پسرش که شکایت کرده همه جا قند بود و دپو کرده بود من گریم گرفتم گفتم رضایت بدین که یکی گفت سختگیره .کل تو بیداری دقیقا بیست روز هر روز هر روز من فکر نگران شکایته کسی بهم تمام این٢٠تمام فکرم مشغول این داستانه استرس این مدت منو کشته .بعد دیدم صحنه عوض شدی دقیقا صحنه عوض شد دیدم لباس سفید و از خوش شوی تحویل گرفتم جدید از دختر خانمی خوشم ومده دنبالش میکردم که کجا می‌ره و بهم جواب مثبت میده یا نه تو این فکر بود و دنیا بودم که دیدم محرم هستش و یه آقای که بهای بود فولت کردن بمهش یگم بیا مسلمون شه برگشت گفت اگه میدونستم عمر اینه هوقتیچ به خودم تو جوتی فشار زیاد کرد کردن رو نمی‌دادم دیدم دسته قمع زنی شهرمون همشون هم اون قمه زنهای مسن وبا عتباز شعر منم چوب دستم بود رفتم سر دسته شدم یهو به امام حسین گفتم تو رو خدا یه نیز بتنداز و تو دلم تا قمع بزنم یهو دیدم تو دستم قمعردارم و باهاش قمع زدم و خون از پیشیوت خیلی خیلی زیااد لوند خوشحال شدم چه خوب پیرن سفید پوشید الان شد کفن فید من چنتا از دوستانم بودن اونا هم قمه زده بودن ولی رفیقاس بودن توشن که پول نزول میدم تو بیداری .
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که مشکلات اقتصادی، دامن مردم فقیر شهر شما را گرفته و هر چند که آنان از نظر ایمان و یا درک مسائل، بالاتر از شما هستند ولی فقر اقتصادی کمر آنان را دارد می شکند. اما شما از نظر اقتصادی با مشکلی مواجه نیستید. شما نگران این هستید که اشتباهات گذشته تان، الان موجب شود که تنبیه و مجازات شوید ولی سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و شفا و آرامش را به زندگی تان برگردانید. شما در مقابل شکایت آن شخص، باید بگویید که نمی دانستید که حقیقت چیست و در جریان نبوده اید وگرنه مرتکب اشتباه نمی شدید. امکانات مالی شما زیاد خواهد شد و کسی که از شما شکایت کرده، زندگی خودش را حفظ خواهد کرد و همسرش را برای خودش حفظ می کند و خیالش راحت می شود. شما می توانید بی گناهی تان را اثبات کنید و سعی می کنید که منبعد درست زندگی کنید و مرتکب گناه نشوید و حفظ ظاهر کنید. اما باید سعی کنید که به جای اینکه صرفا حفظ ظاهر کنید و با سیاست رفتار کنید، از ارتکاب به گناهان به جدیت خودداری کنید و افکار منفی و گناهان را از ذهنتان پاک کنید و در غیر اینصورت، حتی اگر در دنیا قانون شما را نگیرد و مجازاتتان نکند، عمرتان که تمام شود ( بعد از 120 سال) خداوند شما را به گناه رفتارهای اشتباهتان در دنیا، شدیدا مجازات خواهد کرد و آنوقت هر قدر هم که التماس کنید بخشیده نخواهید شد. پس تا الان به شما فرصت دوباره ای داده شده، از اشتباهات و گناهانتان به صورت جدی دست بردارید. به دنبال کسب مال حلال و ازدواج حلال باشید. از خیانت و کم فروشی و گران فروشی و چشم داشتن به ناموس دیگران دست بردارید و به سوی خدای بزرگ توبه کنید تا دیگر خداوند مجازاتتان نکند چون او می داند که چه کسی قلبا گناه کار است و چه کسی توبه می کند و یا چه کسی وانمود می کند که توبه کرده اما اشتیاق به گناه دارد!! تشکر از همراهیتون
amir por : سلام خانم هراتی شب وفات خانم املبنین مادر آقا ابولفظل من رفتم هیت.شبش خواب دیدم که پدرم میگه طوری نیست قاضی گفته چیزی نیستم و نوشتم هیچی مهمی نیست برگشت گفت عموتم باهاش حرف زده نگران نباش .بعد تو بیداری من با پسر عمری این آقا گفتم بره رضایت بگیره دیدم تو دستش دو تا بقیه هستش دقیقا جای اپاندیسمو بخیه میزنع هیچ خونی نبود تمیز بود بدنم دو تا نخ کلفت استرل دستش بود گفتم چی شود شکایت گفت نگران نباش گفتم نخ کوتاه بیارم گفت نمی‌خواد بعد صحنه عوض شد دیدم وارد جای شدم انگار بخوام دختر انتخواب کنم خلاصه دوتا دختر دیدم به دلم ننشست آخرشو که دیدم بهش یه لباس مجلسی زیبا دادم بعد که تنش کرد از بس صورت بدون هیچ آرایشی چنان زیبا شد دلمو برد .بعد کنار دوستم به دوستم میگه چرا این خانم که شوهر داشت جلوی راهم قرار گرفت برگشت گفت خدا خواسته توبه کنید .انگار من به خواب بدهکارم اگر این نرسید دوباره شارژ میکنم میگم کم کنید .اصلا حالم خوب نیست خانم هراتی چن ماهی هستش
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که خداوند گناهان شما را بخشیده است و از سر تقصیرات شما گذشته است و بنابراین به دعاهای خیر پدرتان شما دچار استرس و نگرانی نخواهید شد و گناهی که در رابطه با آن خانم مرتکب شده بودید، پاک شده و شما هم بر عهدتان عمل خواهید کرد و توبه تان را نخواهید شکست. شما انشالله ازدواج خواهید کرد. با کسی ازدواج می کنید که شخصیتی پاک و بی گناه دارد و هیچ اهل ریا و دروغ نیست. اما شما بعدا فکر می کنید که چقدر خوب شد که از آن خانم که با او رابطه داشتید جدا شدید . چقدر خوب شد که توبه کردید و این خواست خدای بزرگ بود. نگران نباشید. شما ذات خوبی دارید و خداوند هم گناهانتان را بخشیده و هم انشالله ازدواج موفقی خواهید داشت. کمی پرس و جو کنید، یک آدم خیلی خوب به زندگی تان می آید که در کنارش خوشبخت خواهید شد. تشکر از همراهیتون
Fati : سلام.حدود 4ماه قبل با یه اقایی دوستی ساده داشتم که یکم باهم دعوامون شد و دیگه ارتباط ادامه پیدا نکرد.تو چن ماهه خیلی اذیت شدم و تقریبا از یادم نمیره.سه شنبه شب با دوستم در موردش حرف زدیم من خواب دیدم که همدیگرو دیدیم و بعد اون شروع میکنه به شدت از من گله کردن.باهام بدرفتاری نمیکنه فقط از ته دل داره گله میکنه.متم مات موندم که چرا چیکار کردم.گف تو چه میدونی این چن ماه چطو بود مگه تو میدونی تو ایرلند بودن یعنی چی!انگاز چن ماه کشور ایرلند بوده.بعد دیدم من تنهام دارم قدم میزنم با خودم میگفتم اخه این دوسم داره، نداره یا چی.بعد انگار بخودم گفتم ببین حست چی میگه.یکم فک کردم گفتم حسم میگه اره داره.خانم هراتی من بشدت دلتنگش میشدم اما هیچ وق نخاسم ارتباطی باشع.قبلا هم استخاره بد اومد واس ارتباط اما دلم میخاد پیام بدم حالشو بپرسم.صلاح میدونید شما؟
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که او هم از اینکه تنها باشد و با سردی روابط یا احساسات سرد و سنتگرایانه ی شما مواجه شود راضی نیست. اما شما قبلا ضربه خورده اید و تجربه ی زندگی دارید. روابط آزاد، شاید در ظاهر لذت بخش باشند ولی ته قضیه همیشه لذت بخش نیست. اگر شما با کسی که عاشقتان نیست وارد رابطه جنسی شوید، بعد از مدتی آقا هوس می کند که برود زن بگیرد و شما می مانید و یک مشت خاطره و احساس کنار گذاشته شدن! و عمرتان هم گذشته سن تان بالاتر رفته و امید به ازدواج هم در شما کمتر شده و بنابراین از لحاظ روحی ضربه بیشتری می خورید. اجازه ندهید که مردان مجرد از شما به عنوان طعمه ای برای تجربه ی لذات جنسی شان استفاده کنند و بعد که مجرب شدند بروند با یک نفر دیگر که تا بحال ازدواج نکرده، تشکیل زندگی دهند. اما در عین حال، آدم نباید از مردم فاصله بگیرد و نباید به هر کسی که به شما علاقه ای نشان می دهد بگویید بیا من را بگیر! اول شاید سالها مجبور شوید برای شناخت کسی با او در ارتباط باشید ولی الزاما این ارتباط به معنی داشتن رابطه ی نزدیک و روابط زناشویی نیست. اگر او از شما انتظار دارد که خواسته های جنسی او را فراهم کنید، بگذارید برود و به او نزدیک نشوید. ( مگر اینکه شما هم از روابط صرفا همین لذات را بخواهید و عاطفی فکر نکنید. اما اگر شخصیت وابسته و عاطفی دارید، نصایح من را بشنوید و در زندگی تان بکار ببرید. ) تشکر از همراهیتون
یاس : سلام لطفا متن خوابم نمایش داده نشه ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما از مادرش بسیار راضیست و نسبت به او احساس حمایتگرایانه ای دارد و او را تحسین می کند. اما رفتار او به گونه ایست که شما فکر می کنید می خواهد کدبانوگری او را به رخ شما بکشد. تعبیر دوم این است که همسر شما از اینکه شما هر حرفی را هر موقعی مطرح کنید ناراحت است و می خواهد که شما مراقب حرف زدنتان باشید و مادر شوهرتان می خواهد به شما با سکوتش بگوید که بعضی وقتها آدم باید با رفتارش به دیگران بیاموزد که چگونه رفتار کنند و نه اینکه مستقیما به آنان حرف تندی بزند و بهشان گوشزد کند که چه باید بکنند یا نکنند. تعبیر دوم البته صحیح تر است. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام.خواب از خواهرم: خواب دیدم ماندانا(دشمنم) وارد خانمان شد موزیانه بهم میخندید.عصبی شدم از خونه بیرونش کردم. دیدم صدا ماندانا میاد که داره جلو همسایه ها منو خراب میکنه که یعنی من بی وجدانم و از خونه پرتش کردم‌بیرون. رفتم دیدم ماندانا صحنه سازی کرده و یک ساک لباس انداخته بیرون و لباسا رو پرت کرده که یعنی من اینکارو کردم! یک پسر جوان ازین صحنه ها و من فیلم میگرفت. من دوربین گرفتم ازش گفت ماندانا صدهزارتومن پول بم داده ازت فیلم بگیرم. مردم باور کرده بودن ماندانا مظلومه. هرچی دوربین گشتم که فیلم پاک کنم نشد و نتونستم پیدا کنم. دو سه تا مامور زن وارد خانمان شدند منو ببرن. گفتند ماندانا شکایت کرده ازت که دوربینش بردی! من راضی نشدم برم و گفتم منم که شکایت دارم ازم فیلم گرفته میخواد پخشش کنه. نمیدونم قانع شدن یا نه ولی نرفتم و از خواب پریدم.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. او به شما فکر می کند و برایتان نقشه کشیده است که وجهه ی شما را خراب کند. از آنجایی که شما او را به زندگی تان راه نمی دهید، اینبار می خواهد شما را جور دیگری جلوی مردم بد کند و خواهد گفت که شما از فامیل کناره گرفته اید و حرمت ها را نگه نداشته اید و به فرهنگ تان پایبند نیستید. او سعی می کند که تصویر ذهنی مردم را نسبت به شما بد کند. شما باید در قبال او بی تفاوت باشید و پا به پای او در نقشه هایی که برای شما می کشد، شرکت نکنید. از قدیم گفته اند جواب ابلهان خاموشیست. همین که او را محل نگذارید بیشتر خوار و پست خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام . امید که سلامت و خوشحال باشید. چند شب پیش خواب دیدم که مستاجر خانه پدرم از پدرم شکایت کرده بابت اینکه چکی که بابت برگرداندن پول رهن به ایشون داده شده پاس نشده، در صورتیکه اشتباه از بانک بوده و پدرم مقصر نبوده و ما همه متعجب بودیم که چرا اقای مستاجر بدون اطلاع دادن به ما شکایت کرده اند چون ایشون بسیار ادم محترمی هست و این رفتاربسیارعجیب بود. اضافه کنم که پدر من فوت کرده و مستاجر خانه پدرم ، خواهر و شوهر خواهر اقایی هستند که با من در رابطه بود و البته من رابطه رو علیرغم میل ایشون قطع کردم . اصلا هم قرار نیست از خانه پدرم نقل مکان کنند.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مستاجر خانه ی پدرتان قبلا فکر می کرده است که پدرتان و یا خانواده ی او برای ایشان، اعتبار زیادی قائل نیست ولی الان فهمیده که خیلی اشتباه کرده است و از اینکه قضاوت ناحقی کرده پشیمان است. آنها حرف شما و پدرتان را زده اند و گفته اند که فکر نمی کردیم که اینها اینقدر خوب باشند و برای ما ارزش قائل باشند. روح پدرتان شاد. تشکر از همراهیتون.
مریم محقق : سلام فریبای گلم ،عزیزدلم،امیدوارم حالتون خوب ،ساز زندگیتون کوکو سرحال و قبراق باشید
فریباجان من چندروزه تو فکر پرونده هستم واینکه چه نامردیهایی دارن در این رابطه میکنند از بازپرس گرفته تا وکیل و کارشناس
دیشب خواب دیدم داخل جلسه دادگاهم و میبینم باز پرس پرونده کس دیگه ای هست و باز پرس قبلی که علیه من بود عوض شده جاشون یه اقای دیگه نشستن و من تعجب کردم
اگه تعبیری داره خوابم ممنونتون میشم
دوستون دارم عزیزم میبوسمتون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. از احوالپرسی شما!! نشگر همینطور برای شما. شرایط برای شما عوض خواهد شد و اوضاع همیشه به یک صورت باقی نمی ماند. به خدا توکل کنید او حواسش به شما هست. نذر حضرت عباس ع کنید که کارها برایتان منصفانه و به نفعتان پیش برود و انشالله همین خواهد شد. تشکر از محبت شما. منم می بوسمتان.
مریم محقق : جان دلم قربون گله مندیتون بشم بخدا حق دارین ولی انقد درگیرم که نپرسید بعدش متوجه نشدم که تعبیرخوابم خوب بود؟ینی اوضاع عوض میشه به نفعم هست یانه راستی فریباجون اینکه گفتین خدا حواسش به من هست رو باور کنید گاهی به عینه میبینم منم میبوسمتون و خیلی دوستون دارم همیشه تو فکرم هستین اگر خواب نمیبینم دلیل بر فراموش کردن دوست عزیزی مثل شما نیست هااا!!!!
مریم محقق : نذرحضرت عباس چیز خاصی هست فریبا جان؟
فریبا هراتی
: یه نماز داره که باید تو نت سرچ کنید من تاحالا نخوندم. ولی من آش نذر مادرشون میکنم. 7 هفته سه شنبه ها آش رشته می پزم. در واقع این سه شنبه سومین باری هست که از این نذرم می گذره.
فریبا هراتی
: بله ایشالله خوب میشه اوضاع. منم دوستتون دارم خانم گل.
ساره : سلام خانم هراتی عزیز اول ببخشید که تازگی زیاد مزاحمتون می شم. فکرم بهم ریخته و دائم خواب می بینم. دیشب خواب آشفته ای دیدم امیدوارم تعبیر بدی نداشته باشه!
خواب دیدم من و مامانم و خواهرم(خواهر ندارم) با هم زندگی می کنیم و من باهاشون جر و بحث می کنم و با خواهرم دعوام می شه و دوتاشون از خونه می رن بیرون. بعد از برادرم شکایت شده و من تو دادگاهش بودم و بردنش زندان. در ادامه داشتم با همسرم توی خیابون راه می رفتم. چهرش عوض شده بود یکم موهاش بلندتر بود و چهارشانه تر و قدبلندتر با تی شرت بود. من هی می خواستم بهش گلگی کنم و منظورمو برسونم ولی اون مسخره بازی درمیاورد و به باسنم دست زد و جلوتر از من راه رفت رفت توی یه جوی آب. یه مرد غریبه جلوش ایستاد همسرم توی جوی از اون مرد خیلی پایین تر بود و مرده خفتش کرده بود. بعد دیدم مرده بود یا همسرم تغییر چهره داده بود یادم نیست یه دستار مثل عرب ها دور سرش پیچیده بود و یه مرد جوان با قیچی گوشه دستارشو قیچی می کرد که یه تیکه موی بالای گوششم کوتاه کرد موهاش نامرتب شد. همه با هم رفتیم تو یه اتاق بغلی و فهمیدم همه اینا نمایش بوده. بعد همون مرد جوان موهای منو با قیچی نوک گیری کرد موهام در خواب کوتاه بود مثل سال گذشته و من بهش گفتم نمی خوام موهام کوتاه بشه فقط حجمشونو کم کنه(معمولا به آرایشگرم همینو می گم) در ادامه خوابم زن و شوهر میانسالی رو دیدم که روبروی هم پشت میز نشسته بودن و دماغاشون خیلی گنده بود. چهرشون عین هم بود فقط زن و مرد بودن. من کنار خانم نشسته بودم. خانم معلم بود. بعد خانم انگار آرایشگر بود من روی صندلی آرایشگاه زیر دستش خوابیده بودم می خواست چشمامو آرایش کنه دستیارش بهش کرم زیرسازی داد زد. بعد انگار اون مرد جوان آرایشگر کسی بود که از برادرم شکایت کرده بود و این خانم مادرش بود و ما هم متقابلا از پسر این خانم شکایت کرده بودیم. خانم آرایش کردن منو رها کرد حمله کرد به سمت مامانم و بهش بد و بیراه می گفت. پسر یه گوشه ترسیده بود روی زمین نشسته بود و من بهش گفتم عه تو بودی؟
خانم هراتی برادرم درگیر یه کار قانونی مالیاتی در ایران هست و خودش خارج زندگی می کنه و من هم در مورد ادامه زندگی با همسرم به شک افتادم. ببخشید طولانی شد ممنون می شم خوابمو تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. شما نوعی دوگانگی شخصیتی و دمدمی مزاجی پیدا کرده اید و خودتان با ایده هایی که به سرتان می رسد، هم سازگارید هم ناسازگار. مادرتان اما مخالف ایده های شماست. همسر شما سعی می کند که زندگی را راحت بگیرد و نشان دهد که اقتدار و قدرتش بالاست ولی فکرش ناراحت است. او به این فکر می کند که شما خودتان پشتوانه ی مالی دارید و احساساتی فکر می کند ( نه منطقی). او رفتار و ایده های شما را تصدیق نمی کند. همسر شما بسیار بسیار ناراحت است و او دیگر آن آدم سابق نیست. همسرتان به فکر طلاق از شماست. شما فکر میکنید که همسرتان وانمود می کند که ناراحت است و می خواهد طلاق بگیرد. شما هم از این جریان موجود احساس تنهایی می کنید و رفاه و دوستانتان کمتر شده اند. شما باید خرمندانه و عاقلانه فکر کنید و تمام جنبه های زنانه و مردانه ی وجودتان را با هم هماهنگ کنید و باید سعی کنید که از تجربیاتتان پند بگیرید. باید خیلی قوی و خردمندان فکرکنید. باید سیاست داشته باشید. شما می خواهید به برادرتان کمک کنید ولی نباید اجازه بدهید که رنگتان کنند و گولتان بزنند و عصبانیتان کنند. شما باید در مورد برادرتان با آرامش و سیاست رفتار کنید اگر می خواهید به او کمکی کنید. همینطور هم مادرتان باید خونسرد باشد. تشکر از همراهیتون.
bahar : سلام عزیزم بابت تعبیرتون بسیار ممنونم.نه من اصلا اون اشخاص که تو محیط دانشگاه بودن رو تو خواب نمیشناختم، چه اون زنهایی که نقش مسلمان بودن و مثبت بودن تو دانشگاه رو بازی میکردن و چه کسانی که از در و پنجره بدون روسری وارد محیط دانشگاه شدن و اون افرادی که نقش بازی میکردن رو دستگیر کردن...در مورد سوال دومتون که گفتید خاستگار من اونجا چه کار میکرد؟خودمم نمیدونم وقتی که خواستم از دانشگاه بیام بیرون ایشونم یهو همراه من بود و میخواست یک جورایی با من فرار کنه که اون مرد عرب با قدو قواره بلند و لباس عربی جلوشو گرفت و بهش حمله کرد با چاقویی که دستش بود خواست دفاع کنه که انگار بی حس شد.منم نمیدونم چه طور شد که از اون محیط خارج شدم.و بقیه خوابرو که خدمتتون فرستادم.بی نهایت سپاسگذارم خانم هراتی عزیز❤
bahar : سلام خانم هراتی عزیز حالتون خوبه؟چند وقت پیش خواب دیدم ک تعبیرتون این بود خواستم که از خدا میخوام به صلاح نیست...خاستگار من چند سالی خونواده و خودمو فریب داد و همه حرفاتون درست بود.خوشبختانه به ازدواج ختم نشد اما خیلی چیزها مثل سابق نیست دیگه.پریشب خواب دیدم که تو یک محیطی شبیه دانشگاه هستم و چند خانم نقش بازی میکنن و اون چیزی نیستن که نشون میدن و یهو چند تا خانم که ظاهر موجه و با حجابی ندارن بهشون حمله کردن و دستگیرشون کردن،تو این بین اون خاستگار منم بود که یک مرد عرب از تو پنجره اومد تو اتاق و بهش حمله کرد من به بهش گفتم با چاقویی که دستته از خودت دفاع کن، چاقو رو تا شکم مرد عرب برد اما انگار فلج شده بود و نمیتونست دفاع کنه. منم نمیدونم چی شد که احساس میکنم فرار کردم ...تو مسیر برگشت به خونمون زنداداشمو دیدم که بهش گفتم این شال که رو سرم هستش ساخت آلمان نبود و دوستات تو دانشگاه دروغ گفتن و دستگیر شدن . یک خانم فامیلمون که وکیل هستن بهم گفت :یک شکایت داشتی خواستن بیان دستگیرت کنن ولی من وکیلت شدم و بدهیتو قسط بندی کردم به 3تا قسط یک ملیونو 200تومانی ...این پول برنج و گوجه هایی بوده که ندادیشون و ازتون شکایت شده.ممنون میشم عزیزم بازم مثل همیشه صبورانه راهنماییمون کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درک بالایی نسبت به مسائل پیدا کرده اید و می دانید که عده ای با شما صداقت ندارند. اگر منظورتان این است که زنان بی حجاب ، به کسانی که نقش بازی می کردند حمله کردند، تعبیرش این است که اشخاص فریبکاری که می شناسید، به ثروت خواهند رسید. اگر منظورتان این است که عده ای دیگر زنان بی حجاب را دستگیر کردند، آن عده به ثروت می رسند یا اگر زنان بی حجاب را می شناسید، در کار آن زنان مشکلی ایجاد خواهد شد. ( متاسفانه خوابتان را خیلی بد توضیح داده اید و معلوم هم نیست که نقش خاستگار شما آن وسط چه بود). خواستگار شما عصبانی است ولی کاری از او بر نمی آید و از اشتباهات خودش پشیمان است. شما به خانم برادرتان می گویید که افکاری که در سر شما قرار داده بودند مبنی بر اینکه با ازدواج با این شخص خوشبخت می شوی دروغ بوده و حالا کسانی که به شما دروغ گفته اند خودشان با مشکل و سختی مواجه خواهند شد. کسانی که شما را به دردسر انداختند تقاص کارشان را پس خواهند داد. خداوند به شما رحم کرده و به خاطر اشتباهاتتان تا ابد به استیصال نرسیده اید. بنابر این شما باید به شکرانه ی حفظ اموالتان و حرام نشدن آنها و حفظ سلامت و شورو نشاطتان در زندگی ( که می توانست خیلی بدتر از این تا همیشه از بین برود) صدقه بدهید و برای فقرا برنج و میوه بخرید و پخش کنید بین فقرا. کل خوابتان این است که دشمنان شما تقاص کارهایشان را پس خواهند داد. تشکر از همراهیتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درک بالایی نسبت به مسائل پیدا کرده اید و می دانید که عده ای با شما صداقت ندارند. اگر منظورتان این است که زنان بی حجاب ، به کسانی که نقش بازی می کردند حمله کردند، تعبیرش این است که اشخاص فریبکاری که می شناسید، به ثروت خواهند رسید. اگر منظورتان این است که عده ای دیگر زنان بی حجاب را دستگیر کردند، آن عده به ثروت می رسند یا اگر زنان بی حجاب را می شناسید، در کار آن زنان مشکلی ایجاد خواهد شد. ( متاسفانه خوابتان را خیلی بد توضیح داده اید و معلوم هم نیست که نقش خاستگار شما آن وسط چه بود). خواستگار شما عصبانی است ولی کاری از او بر نمی آید و از اشتباهات خودش پشیمان است. شما به خانم برادرتان می گویید که افکاری که در سر شما قرار داده بودند مبنی بر اینکه با ازدواج با این شخص خوشبخت می شوی دروغ بوده و حالا کسانی که به شما دروغ گفته اند خودشان با مشکل و سختی مواجه خواهند شد. کسانی که شما را به دردسر انداختند تقاص کارشان را پس خواهند داد. خداوند به شما رحم کرده و به خاطر اشتباهاتتان تا ابد به استیصال نرسیده اید. بنابر این شما باید به شکرانه ی حفظ اموالتان و حرام نشدن آنها و حفظ سلامت و شورو نشاطتان در زندگی ( که می توانست خیلی بدتر از این تا همیشه از بین برود) صدقه بدهید و برای فقرا برنج و میوه بخرید و پخش کنید بین فقرا. کل خوابتان این است که دشمنان شما تقاص کارهایشان را پس خواهند داد. تشکر از همراهیتون.