تعبیر خواب شکر
اگر کسی در خواب مقدار کمی شکر دید، شیرین کام خواهد شد و با دوستان یا خانواده خود، سخنان شیرین رد و بدل خواهد کرد. اما دیدن مقدار زیادی شکر در خواب به حرص و طمع تعبیر شده است که منجر به تلخ کامی خواهد شد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Vahideh : درود عزیزم
خواب عصرگاهی ۵ذیالقعده لطفا مخفی باشه
فریبا هراتی : سلام عزیزم. روح مادربزرگتان شاد. شما و مادرتان به گذشته و دستاوردهای بزرگی که مادرتان در ابتدای ازدواجش به آن رسیده بوده، فکر می کنید. مادر شما در آن زمان احساس خوشبختی بیشتری داشت و رفتارشان آرامتر و در صلح و صفا زندگی می کردند. اما در عین حال، همیشه اینطور نبوده که همه چیز موافق با میل مادرتان باشد. بلکه زمانهایی هم بوده که اختلافاتی بین مادر و پدرتان وجود داشته و مادرتان سعی می کرده که از اشتباهاتش بیاموزد و گاهی هم در دفاع از خودش دعوا می کرده ولی همیشه در ظاهر نشان می داده که هیچ مشکلی در زندگیش نیست و آرامش خودش را خردمندانه حفظ می کرده. اما علاوه بر صحبت های شیرین و زندگی شیرینی که او داشته ، شما می دانید که مشکلات زیادی هم همیشه در زندگی او وجودداشته که بیشتر به صورت راز از دیگران مخفی می کرده است. دخالتهای مادربزرگتان یا بزرگترهای فامیل که نمی توانستند مستقیما مادرتان را آزار دهند، به صورت غیر مستقیم باعث ناراحتی مادرتان می شده. شما به این فکر می کنید که باید تصویر تازه ای از خودتان بروز دهید تا بتوانید خودتان را از سختی ها بالا بکشید و آرامشتان را حفظ کنید. شما می خواهید که از خودگذشته، عادل، درستکار، مهربان و دلسوز هستید. شما در زمانهای سخت از آقا نیما کمک می گیرید و همه تان جدی، مرموزانه و محترمانه و تا حدی بدبین هستید که اوضاع چگونه به پیش می رود. شما تابع نظرات و پیشنهادات او هستید. اشخاص خودخواه و جاه طلبی هستند که می خواهند شما را آزار داده و از شما سو استفاده کنند و نیما می تواند به شما کمک کند. خوابتان شامل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
لادن : سلام وقت شما بخیر
۱۲ ماه قمری خواب دیدم تو یه ظرف یا سینی بزرگ یه عالمه شکر سفیده و من دارم با این شکرها بازی میکنم(در بیداری به شن بازی علاقه دارم ولی تو خواب داشتم فکر میکردم جای شن دارم با شکر بازی میکنم). بعد یه مقدار کمی از اون شکر رو خوردم و میل خیلی شدیدی به خوردن شکر داشتم ولی فکر کردم زیادیش واسم خوب نیست و باید جلوی خودمو بگیرم. بعد اومدم شکرها رو برگردونم تو نایلوناشون. دوتا نایلون بود یکی کوچک یکی بزرگ. احساس کردم بازی که کردم یه مقداری از شکرها کم شده ولی بازم حجمش زیاد بود. سپاس
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما به لذت و خوشی زیادی می رسید و باید به خودتان اجازه بدهید که بیشتر از گذشته ریلکس باشید؛ خوش بگذرانید و نگران پیامد خوشگذرانی تان نباشید. باید سعی کنید که زیاده از حد جدی نباشید و گارد نگیرید و خودتان را از خوشی ها محروم نکنید. تشکر از همراهیتون.
آرام : سلام عرض کردم.لطفا خواب مخفی باشد.
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خوابتان این است که او شرایط زندگیش را با جدیت زیاد مورد بررسی و قضاوت قرار می دهد. رفتار او دوستانه است و شما تمایل دارید که ارتباط شیرینتری با او ایجاد کنید و یا کلام دوستانه تر و شیرینتری به او بگویید. اما ترجیح می دهید که با پرستیژ بیشتر و برنامه ریزی درست تری برای دوستی با او اقدام کنید. تشکر از همراهیتون
فاطی سیاحی : سلام
شاپریون توتعبیرنبود
من تومسجدی بنام امام رضا فعالیت دارم یکی ازخانمهای نمازگزاران شب عیدمبعث خواب منو دیده که دروسط صحن مسجد شاپریون بسته بندی میکردم براپخش
وکلی بچه دورم بوده
ومیگفت که من بهش میگفتم به کسی نگوید من دارم انجام میدم همچین چیزی
لباسهام مشکی بودن
بنظرتون تعبیرش چیه
اونم شاپریون
که شکروکنجدباهم آسیاب میشن اگه شنیده باشین
فریبا هراتی : سلام. شما به صورت مخفیانه به بچه های محروم کمک مالی می کنید که زندگی شان شیرین شود و به رفاه برسند و در نتیجه، خودتان گشایش کار خواهید یافت. ( این کار را با توسل به رسول خدا ص و برای گشایش کارتان انجام دهید). تشکر از همراهیتون.
فاطی سیاحی : ممنونم ان شاءالله
پس یعنی ادا کنم؟ درست کنم شاپریون پخش کنم؟
فریبا هراتی : استدعا می کنم. بله. هم قبل از حاجت روایی و هم بعد آن.
مریم : سلام خانم هراتی عزیز خواهرم چند وقت پیش خواب دید توی یک باغی هست شوهرم تو اون باغ داره با لب تاب چیزی درست میکنه و مینویسه، خواهرم با کنجکاوی نگاه میکنه تو لب تاب، شوهرم ناراحت میشه چرا خواهرم نگاه کرده چهره شوهرم خیلی غضبناک میشه طوری که خواهرم میگه خیلی ترسیدم و دنبالم کرد گیاهی تو باغ داشت به شکل عجیبی مثل لوبیای سحر آمیز بزرگ میشد، وهم من و هم تو (منظورش من بودم) از ترس شوهرت داشتیم فرار میکردیم و اون دنبالمون میومد و انگار زمین پشت سر ما آتیش میگرفت و فرو میرفت و ما همچنان میدویدیم تا به ما نرسه و میگه من تونستم جلو برم ولی تو رو نزدیک بود آقات بگیره و نزدیک شعله های آتیش بودی، بعد من داد میزنم اسم تو روصدا میزدم با تمام وجودم چون خیلی دوستت داشتم و میخواستم نجاتت بدم میگفتم بدو بیا، و همینطور داشتی میومدی که از ترس خواب بیدار شدم
فریبا هراتی : سلام. خواهر شما به روابط عمومی و دایره ی اجتماعی که همسرتان برای خودش ساخته و به اشخاصی که همسرتان با آنان در تعامل است شک دارد و دوست دارد که از کارهای او سر دربیاورد. همسرتان از اینکه خواهرتان در کارش دخالت کند ناراحت می شود. او شخصیتی اصیل و با ریشه دارد و از اینکه کسی به او سوء ظن داشته باشد و بخواهد کنترل او را بدست بگیرد و مرتب رفتار او را چک کند بدش می آید. اینکار باعث عصبانیت همسرتان می شود و اگر نتواند تلافی کارهای بد خواهرتان را سر او خالی کند، به شما که نزدیک تر به او هستید، عصبانیت خودش را بروز می دهد و با شما دعوا می کند که چرا خواهرت در کار من دخالت می کند. شما هم نباید به خواهرتان اجازه دهید که زندگی تان را خراب کند. خواهرتان دوستتان دارد ولی همسرتان، شریک زندگی شماست. آدم باید بتواند به شوهرش اعتماد کند. تشکر از همراهیتون.
masume : سلام.من دیدم خواب دیدم اول ک حامله ام و تو خواب میدیدم ک همینجور ک دختر مجردم حامله ام و این بچه از کس خاصی نیست.میدیدم انگار دو ماهمه و بشدت استرس گرفتم ک گفتم اگه جلوی این و الان نگیرم من شکمم بزرگ میشه و بچه نمیخوام اصلا.یعنی چون مجردم بچه نمیخام و خیلی میترسیدم.سریع ب خونوادم گفتم برام وقت بگیرن بچه رو سقط کنم.نوبت دکتر گرفتیم و بچه رو میخاستم سقط کنم و موقعی ک نشسته بودم تو نوبت برای سقط بچه میگفتم بچه ک بیفته بعدش خیلی خون ازم میره. و صحنه بعد دیدم یک چایی با سینی جلومه و خودم تو چاییم شیکر ریختم تا چایی شیرین بخورم یه هو یکی از بالا سرم(فکر کنم پدرم بود)یه عالمه شیکر ریخت مثل بارون تو ظرف سینیم.ممنون از زحمات شما
فریبا هراتی : سلام. شما ناراحتید و دچار نوعی دوگانگی و تضاد درون خودتان شده اید. شما نمی خواهید که فکرتان درگیر چیزی باشد. دوست دارید که خیالتان راحت باشد و از فکر هدفی که در دل دارید؛ بیرون بیایید. همچنین از اینکه از هدفتان دست بکشید هم مضطرب هستید. یعنی هم می خواهید از شر این آرزویی که در دلتان هست راحت شوید، هم می خواهید به آن برسید. شما می خواهید شیرینکام باشید و دوستی و عشق را تجربه کنید. سورپرایز می شوید و خبرهای خوش خواهید شنید و پدرتان با سخاوت و دست و دلبازی از شما حمایت و پشتیبانی خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : سلام خانم عزیز. خواب دیدم در ایران کارخانه شکر سازی تاسیس کردند و شکر تولید میکنند. بعضی از دوستان (خانواده و آل فلان) که در خارج ایران باشون قبلا در ارتباط بودم آمده بودند ایران که سهم خودشون از شکر رو دریافت کنند (در واقع ادمهای متمکنی هستند. گویی صاحب سهام بودند). بعد تمام شدن کارخانه برداشته شده بود و جاش آب پاش شده بود. در صحنه دیگر یکی از همین دوستان آمده بود خانه من برام یک کیسه بزرگ شکر بسیار سفید دانه درشت هدیه آورده بود که بش گفتم چقدر سفیده در ایران شکر به این سفیدی به من نداده بودند گفت: نمیدونم. یادم آمد هنوز سلام مفصلی با دوستم نکردم (چون وقت زیادی میشه همدیگر رو ندیدیم) برگشتم روبوسی کردم باش و انگار ایام عید بود که عید رو هم تبریک گفتم. ایشون گفت دلمون برات تنگ شده بود خیلی و منم جواب دادم که منم دلم تنگ شده براتون. ممنون
فریبا هراتی : سلام.شرایطی در ایران به وجود می آید که مردم از این همه جدی بودن دست می کشند و به خوشی و لذت خواهند پرداخت. شرایط خوشی و نشاط مردم فراهم می شود بدون اینکه کسی به آنان ایراد بگیرد. روی ذهن و جسم انسانها کار خواهند کرد و زندگی شادی به وجود خواهد آمد. دوستانتان هم تمایل پیدا می کنند که برگردند ایران. ارتباط شما با دوستانتان تقویت خواهد شد. شما هم نیاز دارید کمی خودتان را رها کنید و از جدی بودن دست بکشید. تشکر از همراهیتون.
Marjanehhhhh : سلام ممنونم از پاسخگوییتون.در این خوابی که دیدم اون فروشنده آقا سنشون بالا بود و سیبیل های پرپشت و سفید داشت و ی آدم بی حوصله بود و به من نگاه نمیکرد و شاید هم ی کم ناراحت بود
میشه ی مطلب در سایت بزارید و تدضیح بدین که تا چه حد میشه به خواب اعتنا کرد؟چون بعضیا میگن خواب سندیت ندارد.
فریبا هراتی : استدعا می کنم. عشقی که در خوابتان به آن اشاره کردم، آقای فروشنده نیست بلکه شکرها هستند. در تعبیر هر بخشی معنی خاص خودش را دارد. فروشنده به شرایط و دیدگاه امروز شما اشاره می کند و اینکه خردمندانه رفتار می کنید و زود به هر کسی ابراز عشق نمی کنید و جنبه ی قوی و مردانه ی ذاتتان را بیان می کند. خواب را نباید مثل دیکشنری لغت به لغت معنی کرد. خوابها بسیار با مفهوم و قابل اعتنا هستند منوط به اینکه تعبیر بلد باشید. اگر کسی از خوابش سر در نیاورد خیلی راحت می گوید ولش کن هر چه می خواهد بشود می شود. اما ذهن انسان شخصیت انسان را در خواب نشان داده و به تصویر می کشد و افکاری که از بیانشان عاجز هستید به صورت خواب برایتان مجسم می شود. با تعبیر درست شما شناخت بهتری از خودتان و محیط اطرافتان پیدا می کنید و این شناخت باعث می شود که انتخاب درست تری برای زندگی تان داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Marjanehhhhh : سلام وقتتون بخیر من خواب دیدم رفتم مغازه میوه فروشی و میخام ازش شکر بخرم.(انگار مغازه طبقه بالا ی خونه بود و مامانم هم همراهم بود)ولی شکرهاش خیلی درشت هستن و سفید نیستن تقریبا صورتی هستن و بعضیاشون سفید.بعد میگم اقا هفده کیلو شکر میخام.میرم شکر میارم و میگم چرا انقد عجیبن،هم خیلی درشتن هم رنگی،و شکرها رو میارم به اون اقا میدم اونم وقتی شکر رو وزن میکنه میگه خانم اینا یک کیلو و نیم هستن انگار بحثم میشه ی کم با اون آقا و مشتری هم داشت ی کم سرش شلوغ بود خلاصه شکر نمیخرم و از پله میام پایین بعد میبینم مامانم با چادر و کفش تقریبا پاشنه بلند و چهره ش که ی کم جوانتر شده بود و انگار از ته دل خوشحال بود ایستاده و بهم نگاه میکنه و داره سیگار میکشه(مامانم سیگاری نیست)بعد از اون خونه زدم بیرون از در حیاط و خیلی خوشحال بودم انگار ی انرژی عشقی رو حس میکردم از اعماق وجود مثل کسی که زنده دل شده و سبک شده(و انگار تو یه شهر دیگه بودم) ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما می خواهید که شادی و خوشی به زندگی شما راه پیدا کند و از شما تعریفات مثبتی کنند. عشق و مهربانی به زندگی تان راه می یابد و حرفهای شیرینی خواهید شنید. روحتان به آرامش خواهد رسید. با قبول این عشق، تمام مشکلات شما پایان می یابد و شرایط سخت برایتان حل و فصل خواهند شد. اما شما به این آدم توجه نمی کنید و او را رد می کنید. مادرتان نمی داند چطور باید شما را راهنمایی کند و به خاطر این اشتباه شما شدیدا غصه می خورد. شما از اینکه عشق کسی را رد کردید خوشحال خواهید شد ولی خیلی ها هستند که منتظر ازدواج با او هستند. خوابتان هشداری به شماست که خیلی هم سطحی نگر و بی تفاوت نباشید. تشکر از همراهیتون.
آنیتا : سلام و عرض ادب خدمت شما. خواب دیدم با پسری (از هم دانشگاهیام بود که بهم توجه میکرد) وارد یک کلبه جنگلی چوبی شدیم. نسبتا بزرگ بود و اثاثیه کاملی داشت. نور کلبه زرد بود. مشغول حرف زدن بودیم. دنبال چیزی میگشتیم. حرفامون زیاد یادم نیست اما گفت که اون وسیله رو بگیریم و بریم دوستام منتظرمونن (انگار باهاشون قرار داشتیم شاید یک مهمونی بود). در حال صحبت باهام، رفت توی یک اتاق دیگه و توی آینه خودشو نگاه کرد و بعد اومد پیشم. کنار درب ورودی چند کمد باریک چوبی بود و پایین کمدها هم کشو داشت. کشوهارو باز کردم و اون بهم گفت شکر پیدا کن تا به بابام بدیم. من دونه دونه کشوهارو باز میکردم. توی یک کشو یه پودر سفید دیدم و چشیدم و شکر نبود. بعد توی یک کشوی دیگه مقداری شکر توی نایلون پیدا کردم. کمدهای باریک چوبی با درب شیشه ای بود. توی هرکمد یک پیراهن مثل ویترین مغازه آویزون بود. پیراهن ها مخمل، از یک مدل و گلدار بودن. رنگ پیراهن توی هر کمد با دیگری فرق داشت (رنگهاشون کرم، صورتی، مشکی و چند رنگ دیگه بود). رنگ مشکی رو انتخاب کردم که برای جایی که میخواستیم بریم بپوشم. از پنجره که به بیرون نگاه کردم یک مرد رو دیدم و فهمیدم که دزده. بیرون از کلبه جنگل بود. از کلبه بیرون اومدیم و در ماشین رو باز کردیم که سوار شیم. خواهرم اومد و بهم گفت دزد اومده برین توی خونه. توی خونه رفتیم و دزد هم توی خونه بود. دزد مردی با پوست سبزه بود که کاپشن تیره پوشیده بود. دستش تفنگ بود و بهمون میگفت جلو نیاین. منم برای دفاع از خودم یه چیزی (انگار میله ی چوبی) دستم گرفتم. ما یک طرف میز نهارخوری و دزد طرف دیگه وایستاده بود. مجردم، خانم هراتی عزیز این سوال برام پیش اومده که چرا دائم دارم خواب این پسر و میبینم آخه باهم رابطه ای نداشتیم و هیچ خبری هم ازش ندارم.
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. شما فکرتان به خاطر مسائل گذشته ناراحت است و نیاز به صلح و آرامش دارید. او سعی می کند که پیش شما خوب به نظر برسد و امیدوار است که شما در مرور بر خاطراتی که از او در ذهنتان دارید، حرفهای خوب و چیزهای خوبی به ذهنتان برسد. شما در خاطراتتان رفتاری شفاف و مشخص داشته اید. مهربان و آرام برخورد کرده اید و احساستان در هر مرحله از زندگی تان منوط به شرایط آن زمان، بی تفاوت یا مهربان یا با عزت و مثبت اندیش بوده است. شما سعی می کنید که محتاط و محترم به نظر بیایید که از دیگران به شما لطمه ی عاطفی و روحی وارد نشود. کسی سعی می کند که شما را گول بزند و احساس واقعی اش را از شما مخفی کند. احتمالا شما خواستگاری خواهید داشت که قصدش سو استفاده از شماست و همدیگر را ارزیابی خواهید کرد. شما سعی می کنید که با سیاست باشید و از خودتان حمایت کنید. هر وقت صحبت از ورود یک مرد به زندگی شما می آید شما به توجهات همکلاسی تان نسبت به خودتان در گذشته رجوع می کنید و سعی می کنید که این مردها را با همدیگر مقایسه کنید و از تجاربی که در گذشته داشته اید استفاده کنید. تشکر از همراهیتون.