تعبیر خواب شیطان
دانیال (ع) معتقد است که دیدن ابلیس در خواب، دلیل بر دشمنی است بی دین و دروغگو، فریبکار و بی شرم که همواره به مردم شر و فساد و تباهی می آموزد.
یوسف نبی (ع) می گوید: دیدن شیطان نشانه خلال و کم و کاست در دین است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Sare : سلام. عصرامروز خواب دیدم که خیلی یادم نیست، انگار شیطان و زندانی کرده بودیم ولی داشت خودشو آزاد میکرد و من داشتم از اون زندان ک زندانی کرده بودیمش، فرار میکردم. انگار سیاهی و پلیدیشو میدیدم و فرار میکردم. و با خودم میگفتم معلومه ک نمیشه شیطان و زندانی کرد این خاست خداست. و میدونستم کاریم نمیتونه با من کنه. اما حسابی ترسیده بودم و بنظرم فرار کردم. صحنه‌ی بعد ادرار کردم تو دستشویی(سنگ توالتو ک سفید بود، میدیدم اما ادرار و یادم نیست). همونجا باز زنی و میدیدم ک کنار مردی بود توی خونه مرد و بهش اعتماد داشت اما مرد قصد سواستفاده داشت و یک مرد دیگه رو صدا کرده بود باهم بهش تجاوز کنن. من حالم بد میشد ک از خاب پریدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید سعی کنید که بر نفس اماره تان غلبه کنید و مرتکب اشتباه نشوید ولی از محدودیت هایی که در آن قرار گرفته اید فراری هستید و تسلط بر نفس اماره تان که شما را به بدی تشویق می کند برایتان سخت است. با این وجود شما سعی می کنید که خشم و عصبانیت را از وجودتان تخلیه کنید و به آرامش برسید. برای شما قابل تحمل نیست که دیگران بخواهند از شما سو استفاده کنند و نظراتشان را با زور به شما تحمیل کنند و حرمت شما را بشکنند؛ بنابر این تلاش می کنید که شخصیتی قویتر از خودتان بسازید. تشکر از همراهیتون
گلی : سلام خانم هراتی عزیزم فرشته مهربونم الان ساعت ۱:۵۵از خواب پریدم خواب دیدم یه کسی تو آشپزخونه است صداش میاد خودش بالای انباری بود بعد هروقت من میخواستم برم تو آشپزخونه باید بهش اطلاع میدادیم داریم میام بعد گفتم خوب برقو روشن کنم اومدم ها بعد یه بار عصبانی شد یه چیزی پرت کرد سمتم یه ظرف پلاستیکی شاید سفید بعد آخرین بار دیدمش اومده بود پایین و نمی تونست اما برگرده نگام کنه انگار توانایی نگاه کردن به من نداشت یا روش نمیشد من اما نیم رخش رو دیدم یه جسه کوچک و ریز داشت اندازه یه پسر بچه و سرش کچل و من هی پشت هم میگفتم اعوذب الله من شیطان رجیم تا اینکه از خواب پریدم و هی گفتم اینو خانم هراتی یه جایی تو خوابم نمیدونم اولش بود وسطش کجاش دیدم که دشمنم که جادو میکنه برام انگار باهاش رابطه برقرار کرده بودم و با خودم گفتم من فقط گفتم گاهی سلام علیک زیاد نمبخوام رفتار امد کنم بعد انگار خیلی قاطی شده بودیم نمیدونم خانم هراتی عزیز نمیدونم این شیطون چی بود دیدم خانم هراتی عزیز چن وقتیه میگم تو عبادت سست شدم یا نمازمو خوب خوب نمی خونم و یه حالت ناامیدی دارم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. هر زمان که شما از عبادت خداوند غافل بشوید، و تکیه و توکلتان را از خداوند بردارید، شیطان به شما نزدیک می شود و گرمی و آرامش شما را مختل می کند. شما برای اینکه از افکار منفی در زندگی تان خلاص شوید، باید روشنفکرانه به زندگی نگاه کنید و نه اینکه در تاریکی و جهالت به سر ببرید. تنها کسی که همیشه با شماست و از رگ گردن به شما نزدیک تر است؛ تنها کسی که همیشه می تواند حامی شما باشد و از همه ی احساسات و افکارتان با خبر است، خداست. عشقتان را از خداوند دریغ نکنید. رابطه تان را با او خالصانه تر و با مهربانی بیشتری ادامه دهید و خواهید دید که همه چیز به بهترین صورت برایتان مقدر خواهد شد. دعای باطل السحر را که قبلا برایتان فرستادم را هر روز بخوانید. تشکر از همراهیتون
برای دفع جادو این آیات را هر روز بخوانید. سوره یونس آیات 81 و 82 - سوره نازعات آیات 27 تا 32 و سوره اعراف آیه 118 تا 122 .
فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ
پس هنگامی که افکندند، موسی گفت: آنچه را در این صحنه آوردید، جادوست؛ مسلماً خدا آن را به زودی باطل می کند، قطعاً خدا، کار مفسدان را [که برای تقویت طاغیان انجام می دهند] به سامان نمی آورد.
وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ
و خدا حق را با دلایل و معجزاتش ثابت و پابرجا می کند، گرچه گنهکاران خوش نداشته باشند.
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا
آيا آفرينش شما دشوارتر است يا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا
سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معين] درست كرد
وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا
و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا
و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا
آبش و چراگاهش را از آن بيرون آورد
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا
و كوهها را لنگر آن گردانيد
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
پس حقيقت آشكار گرديد و كارهايى كه میکردند باطلشد
فَغُلِبُوا هُنَالِكَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِينَ
و در آنجا مغلوب و خوار گرديدند
وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ
و ساحران به سجده درافتادند
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ
[و] گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ
پروردگار موسى و هارون (۱۲۲)
س : سلام مادرم خواب دیدند
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که در تمام صفحات تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 1300 کاراکتر و 2 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود تشکر.
alireza : سلام:
خانم هراتی یکشنبه صبح دیدم روی پشت بام خانه ای روستایی و کاهگلی نشستم و 12 سالم بود و خیلی زیبا بودم و از زیبایی خودم لذت می بردم و اطراف را نظاره میکردم و پدر مرحومم جوان بود و در حالیکه دراز کشیده بود چشمانش بسته بود و بعد دیدم در خانه ای هستم و موهای سرم بسیار پرپشت و بلند بود و از حرکت دادن موهایم لذت می بردم و برادرم در صدد فریب من بوده و ادعای دوستی می نمود و مادرم در همان حین داشت دنبال لباس من جهت استفاده در دعای نا ثواب میگشت دیدم لباسم را پیدا کرد و برداشت و برادرم لبخند زد و خوشحال شد که ماموریتش را انجام داده و به دوستی خود با من پایان داد و مادرم از کنارم رد میشد و به او گفتم خجالت نمی کشی که برای مال دنیا برایم دعا مینویسی؟ ( در حقیقت چند سالی است که به خاطر ارث و میراث در گیر هستیم ) بعد دیدم در خیابان مادر شوهرم همه ایستاده اند و ولیعهد 12 ساله بوده و در وسط خیابان دارد رژه میرود و بعد دیدم همه جا خلوت شده و یکطرف خیابان مثل پرتگاه است و شیطان در پایین پرتگاه قرار دارد ویک گلوله آتش را گوشه پرتگاه دیدم ولی من از آتش فاصله داشتم.
این خواب همسرم است.
با تشکر از تعبیر خوبتان
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که شما بر موانع و مشکلاتش غلبه خواهید کرد و هر چند که زیاد غصه خورده اید ولی خداوند به قدرت خودش شما را به کمال خواهد رسانید. روح پدرتان شاد. او در آرامش به سر می برد و از خوشبختی شما احساس رضایت می کند. شما شخصیتی موفق دارید و برای شوهرتان عزیز و محترم هستید ولی برادرتان به شما حسادت می کند. مادر شما متاسفانه برای شما دعانویسی می کند و به جادو جنبل رو آورده است. خانواده ی همسر شما همه امیدوارند که قدرت و مشیت الهی موجب شود که سختی ها و شرایط بغرنج زندگی شما به پایان برسد و شما بتوانید به خواسته تان رسیده و شروعی تازه داشته باشید. شیطان تلاش می کند که باعث شکست انسانها و ناامیدی شان شود ولی مشکل و مانعی برای شما پیش نخواهد آمد و انشالله به هدفتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون
هانی : سلام دیشب خواب دیدم یک مرد خیلی قد بلند مثلا ۲/۵ متر با چشمان فوق العاده جذاب قهوه ای روشن و نافذ و پرنور با یک ردای بلند زنانه به رنگ کرم که تنش بودبا یکی صحبت میکرد و من تونستم تشخیص بدم این مرد خوش تیپ با چشمانی که نور ساطع میکرد خود شیطان است یکدفعه پایین دیوار ترک خورد و یک گربه سفید کوچک خودش رو از پشت دیوار به زحمت وارد اونجا کرداین گربه زخمی بود بخصوص صورتش زخم داشت و خون تلوتلوکنان اومد سمت من و یکدفعه دستشو محکم گذاشت روی بازوی من و فشار میداد به سمت پایین و من فکر کردم چه زوری داره این گربه با این جثه اش و خیلی اذیت میشدم و خیلی احساس ناراحتی داشتم نمیتونستم دست گربه رو از دستم بکنم که یک دفعه این شیطان با اون ابهتش اومد نزدیک و روی دست گربه رو با دستهاش چند بار نوازش کرد تا حدیکه گربه کوتاه اومد و دستشو برداشت و من راحت شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید کاری را انجام دهید و شیطان شما را وسوسه می کند که بی خیال آن کار باشید. او می خواهد شما را وادار کند که به منافع خودتان فکر کنید، با دیگران ارتباط زیادی برقرار نکنید، دلسوز دیگران نباشید. او می خواهد به شما بگوید که رفتاری بی تفاوت با دیگران داشته باشید. علیه کسی که ناحق می گوید جبهه نگیرید و به نفع کسی که به او ظلم شده، حرفی نزنید و فقط به منافع خودتان فکر کنید. او به شما می گوید که زمانهای سخت در راه هستند و این سختی دامن شما را هم خواهد گرفت. او می گوید که استقلال و رفاهتان را به خاطر دیگران به خطر نیاندازید و او وانمود می کند که اوست که می تواند این سختی ها را از شما دور کند منوط به اینکه به حرفش گوش کنید. اما یادتان باشد که شیطان شما را می ترساند و این خداست که حافظ منافع شماست اما شما مورد آزمایش الهی قرار می گیرید تا خداوند بداند که در زمانهای سخت به فکر خودتان و جیب تان هستید یا انسانیت در وجودتان هست. برای دفع شر قربانی انجام دهید به اندازه ی وسعتان و گوشتش را به فقرا ببخشید. صدقه کافی نیست! ممکن است دور از جان بلایی سرتان بیاید، حتما قربانی انجام دهید تا قضا بلا از شما دفع شود. تشکر از همراهیتون
Moein : باسلام و عرض ادب
صبح خواب دیدم در محیطی تاریک و نامعلوم مورد تسخیر شیاطین قرار گرفتم و از هر طرف بهم هجوم میارن جوری که انگار دست و پاهام در اختیارم نیستند ولی در عالم روئیا به هیچ وجه نمی‌ترسیدم و دائم میگفتم خداوندا تو بر زمین و زمان قادر هستی از شر شیاطین به تو پناه میبرم و همین جمله باعث تضعیف اونها میشد و منو رها میکردن ولی بازهم هجوم میاوردن بلکه بتونن آسیبی بزنن در همین حال از خواب بیدار شدم.
باتشکر.
فریبا هراتی
: سلام. ذهن شما نگران است که نیروهای منفی علیه شما کار کنند و شما در کارتان شکست بخورید. شاید هم واقعا دشمنان شما سعی کرده اند که با توسل به جنیان و شیاطین ذهنیت شما را تضعیف کرده و روحیه تان را خراب کنند. ذکر نام حضرت فاطمه س برای دفع شیاطین بسیار مجرب است ( یا فاطمت بنت محمد رسول الله را 7 بار قبل از خواب و همینقدر بعد از بیداری ذکر بگویید). همینطور هر روز آیت الکرسی بخوانید و در نمازتان 4 قل را حتما بخوانید و خواهید دید که شر همه ی نیروهای منفی از زندگی تان قطع خواهد شد. تشکر از همراهیتون
حسین : سلام وقتی دبستان بودم بچه ها معمولا زنگ تفریح مرا به بازی نمی گرفتند و من بهترین شاگرد بیشتر برای خودم قدم می زدم شاید کلاس سوم بودم شبی خواب دیدم بچه ها در حیاط بازی می کنند اما داشت اتفاق عجیبی می افتاد پشت بچه ها یکی یکی علامت ضربدر سرخ نقش می بست و سپس آنها منفجر می شدند و هر لحظه تعداد بچه ها کمتر می شد من غمگین شدم و مانند یک کاراگاه خصوصی سرنخ ها را دنبال کردم و کوشیدم با این وضع مقابله کنم تا این که فهمیدم همه چیز زیر سر شیطان است و پایگاه او زیرزمین تاریک مدرسه است (احتمالا در واقعیت مدرسه ما زیرزمین نداشت) صدایی نام عجیب شیطان را عمه... گفت اولش شبیه نام عمه بزرگم بود من رهسپار نبرد با شیطان شدم و تیر و کمان را به عنوان سلاح انتخاب کردم در مسیر چند تن از یاران شیطان را با مهارت از پا انداختم و فهمیدم سلاح اصلی شیطان شمشیر بران است و همین طور که به زیرزمین می رفتم به ذهنم آمد اگر صاحب شمشیر نزدیک کماندار باشد می تواند پیش از آن که کماندار تیر در کمان بگذارد او را بکشد اگر کماندار به اندازه کافی فاصله داشته باشد می تواند پیش از آن که صاحب شمشیر به او برسد او را بکشد پس من تصمیم گرفتم تیر را آماده در کمان بگذارم و فاصله را حفظ کنم اما فکر کنم تا در خواب وارد زیرزمین شدم در واقعیت مادرم شروع به بیدار کردنم برای مدرسه کرد من اکثر اوقات برای مدرسه دیر پا می شدم و مادرم با من سر و کله می زد در خواب ناگهان ابعاد زیرزمین تنگ و فاصله من با شیطان کم شد و دیدم از او شکست خورده ام بعد مضحک شد شیطان به هر جای من ضربه می زد من چونه می زدم که نه اینجوری نکش اونجوری بکش! که در واقع بارتاب این بود که مادرم با دست تکانم می داد و من مثلا می گفتم الان نه پنج دقیقه بعد بیدارم کن پس احتمالا خواب ناتمام ماند تا حدود 20 سال بعد اوایل همین تابستان خواب دیدم در خانه ایم اما متفاوت با خانه واقعی ما بود حال پدرم بد شد و ما خبر دادیم و پزشک و پرستار آمدند که یکیشان پسری کمی بزرگتر از من بود که در نوجوانی می دیدم در کوچه بغلی بازی می کند اما فکر نکنم هرگز پزشکی یا پرستاری خوانده باشد من گمان کردم دیر شده و پدرم می میرد و تو سر خودم می زدم و جیغ و ویغ می کردم و بقیه آرام تر بودند اما پدرم نجات یافت و تاریخ های 13 سپتامبر (22 شهریور) و 13 آبان به گوشم خورد چند جزئیات غیرمهم یادم نیست در صحنه آخر در طبقه پایین محمد مایلی کهن را جلویم دیدم که شق و رق به چپ و راست قدم می زد و ناگهان با صدای رسا به من گفت زیرزمین! من بیدار شدم و دانستم این زیرزمین همان زیرزمین 20 سال پیش است اگر بخواهید چند خواب مرتبط دیگر اینجا بنویسم تا بهتر تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. متاسفانه حسادت در بطن و ذات بعضی از مردم وجود دارد و از همان اوایل بچگی، این خصلت های منفی شان را به کسانی که از خودشان بهتر هستند، ابراز می کنند. شما به این دلیل که از بچه ها حمایتی دریافت نمی کردید، یاد گرفتید که به خودتان تکیه کنید و خودمحور و مستقل باشید. ترسهای شما و نگرانیهایتان، موجب شدند که شما برای مبارزه با این محدودیت ها، به جنبه های منفی و توانایی خودتان برای حیله گری و ذکاوتتان توجه کنید. شما به صورت ناخودآگاه، در پس زمینه ی ذهنتان به این فکر می کردید که اگر بخواهید می توانید خیلی راحت، کاری کنید که به ضرر این بچه ها تمام شود و علیه شان حرفی بزنید یا رفتاری کنید که از احترام و قدرتشان کم شود. اما از جهتی، شما قلبی مهربان داشته اید و تمایل نداشتید که مقابله به مثل کنید. شما سعی کرده اید که به جای آزار دادن بچه ها، در مقابل نفس اماره تان که شما را وسوسه می کرد که رفتاری شیطانی داشته باشید، مقابله کنید. از جهتی، شیطان در بطن این بچه ها هم بوده و شما سعی می کردید که همه ی دشمنانتان را شکست دهید. شما عزم و اراده ای قوی و شخصیتی نترس داشتید و در عین حال، شخصیتی به شدت کمال گرا دارید که سعی می کردید که از وسوسه ی آزار رسانی به این بچه های بد، خودداری کنید ولی در عین حال، آماده و قوی باشید که برای رسیدن به اهدافتان مبارزه کنید. شما بسیار باهوشید، استراتژی می ریزید و برنامه ریزی می کنید. با این وجود، بخاطر تلاش بی وقفه تان برای این که خوب باشید، بچه ها شما را تحت فشار قرار داده و از شما سو استفاده کرده و تنشهای زیادی به شما وارد کرده اند. این تنش ها از همان اوان کودکی، باعث شده که شما نوعی عادات منفی را به صورت سایه وار دنبال خودتان بکشید. در عین حال که ظاهری خوب و مهربان و آرام دارید، می توانید بشدت بد باشید و از کسانی که آزارتان دادند، انتقام بگیرید. شما گاهی احساس بی یاوری کرده و نمی توانید رازهای بد و شیطانی گذشته را که هنوز به سراغتان می آید را فراموش کنید.
حالا شما خودتان بزرگ شده اید و دوباره مسائلی باعث می شود که نتوانید خردمندانه رفتار کنید. شما نیاز به مراقبت و آرامش روحی دارید. وقتی کسی به اسم درمانگر، به شما نزدیک می شود ولی به قابلیت ها و توانایی های او باور نداشته باشید؛ آنوقت نمی توانید خاطرات بد گذشته را فراموش کنید، و درصدد تخریب این شخص بر می آیید. شما برای رسیدن به موفقیت و سعادت، مجبور هستید که تغییر و تحولاتی را در زندگی تان ایجاد کنید. باید با موانعی که سر راهتان هستند مبارزه و بر آنها غلبه کنید. باید سخت بکوشید و تلاش کنید. باید به خود قدیمی تان پایان دهید. این شک و ظنینی که نسبت به رفتارهای بد گذشته مردم، در ذهنتان حک شده، مانع از این می شود که شما بتوانید کمک ها و خوبی های ادمهای تازه ای را که به زندگی تان می آیند را بپذیرید و درک کنید. شما به خوب بودن کسی همیشه شک دارید!!! برایتان امر مسلم شده که همه بدند و اگر یکی خوب است، حتما حیله ای در سر دارد و ریگی به کفشش است!! پس سعی می کنید که اشخاص خوب را هم محکوم و متهم کرده و از ایشان دوری می کنید. یک شخص بسیار خوب و مهربان که همه او را تحسین می کنند و از گذشته تمایل به خوبی به دیگران داشته است را از زندگی تان بیرون کرده اید. شما باید به ضمیر ناخودآگاهتان ( زیرزمین) رجوع کنید و ریشه ی خشمتان را از گذشته تان دریابید. همه ی کاسه کوزه ها را سر درمانگری که با شوق به کمکتان آمده است شکاندید!!! او ایرادی ندارد. ایراد در درون شماست. در شک و عدم اعتماد شما. همه بد نیستند. همه بد نیستند!! خوابتان شامل سه حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
حسین : به گمانم تعبیر بالا دقیق نباشد من در خواب در پزشک یا پرستار بودن آن پسر شک نداشتم فقط خواستم بگم در عالم واقع به احتمال قوی پزشکی یا پرستاری نخوانده است برعکس محمد مایلی کهن در خوابم فوتبالیست بود و در واقعیت هم فوتبالیست بود هم چنین حسادت بچه ها مهمترین عامل کم بازی کردن من نبود عوامل بسیاری داشت مثلا من به دلیل ضربه های شدیدی که خورده بودم دماغم خیلی زود خون می آمد و زنگ تفریح حین بازی و بدو بدو احتمال برخورد و خون دماغ زیاد بود و برخی بچه ها می دانستند عوامل دیگری هم بود اما من هرگز نفرتی از اکثریت بچه ها نداشتم و تمام بچه های آمادگی و دبستان را پنجاه سال بعد هم ببینم در جا می شناسم این موضوع امتحان شده است و نام بسیاری از آنها در ذهنم مانده است شاید بسیار بیشتر از آن چه خودشان یادشان مانده در نتیجه به نظرم اطلاعات بیرونی ناقص در تعبیر خواب تأثیر منفی گذاشته از این پس من اطلاعات بیرون خواب نمی دهم مگر خودتان بپرسید و چند خواب مرتبط دیگر هم می نویسم بعد ببینید نیازی به تعبیر دوباره این دو خواب می بینید؟
حسین : به علاوه گفتم در خواب اوایل تابستان امسال دو تاریخ شنیدم که در تعبیرتان وارد نکردید اما به نظرم مهم هستند: 13 سپتامبر=22 شهریور و 13 آبان
فریبا هراتی
: تعبیر خواب بنده کاملا دقیق است و گمان شما است که اشتباه است. بر خلاف تصور شما، معنی آنچه که شما در خواب می بینید، با معنای واقعی آن در بیداری یکی نیست. حتی تاریخ ها معانی خاص خودشان را دارند که عرض کرده ام. چنانچه به تعبیر بنده اعتماد ندارید، مجبور نیستید که خوابتان را ارسال کنید. من همه ی تعبیر خوابتان اعم از اسمها، و تاریخ ها را در تعبیر عرض کرده ام و با توجه به تعداد کثیر کاربران از ذکر این = آن برای کاربران معذورم چون هدف تعبیر خواب است و نه آموزش تعبیر خواب. تشکر.
فریبا هراتی
: در تعبیر آورده ام : سیزده یک عدد پارادوکس دار و متناقض است که به معنی مرگ و تولد، پایان و شروع، و تغییر و تحول است. نمادی از موانعی است که سر راه شماست و باید به آن غلبه کنید. باید استقامت کنید و سخت بکوشید و به خاطر موفق شدن و رسیدن به اهدافتان سخت تلاش کنید. برای خیلی ها، عدد ۱۳ بیانگر بدشانسی است.
فهیمه فروتن : سلام
قبلش بگم ما چند شب پیش مهمان عمم در ویلایش بودیم ک در مورد درستی اون همه مال خرفایی زده شده وقضاوتش باخداست.از مهمانی که امدیم خواب دیدم در محوطه ویلا هستم ومیخام برم دوش بگیرم طبقه پایین که استخر بود در خوابه من حمام بسیار لوکسی بود و من بر آن شدم ک فیلم بگیرم از زیبایی حمام و بعدش گوشیمو گذاشتم جلو در حمام و رفتم داخل .برگشتم برادرم فیلمی در گوشی خودش ب من نشان داد گفت چرا فیلمتو برا من فرستادی گفتم من چیزی واس تو نفرستادم فیلمو ک دیدم حمام کردن من زیر دوش بود البته البته با لباس . من یادم نیست لباس داشتم یا نه ولی فیلم با لباس بود برادرم گف پس چه کسی فرستاده رفت دوربین هارو چک کرد دید یه ادم قدبلند با شنل سیاه و کلاه شنل هم گذاشتن بود و صورتی سبز که گوشیمو برداشته فیلم گرفته و بعدش هم کنار همه میرفت و کلا در جمع چرخید و رفت
فریبا هراتی
: سلام. عمه ی شما شاید از طریقی پولدار شده که به نظر شما مشکوک است و قضاوت او با خداست ولی شما در ظاهر از زندگی او تعریف کرده و پشت سر او قضاوت و شک کرده اید و با عده ای حرفهایی زده اید. اینکه با لباس دوش می گرفتید در تعبیر به این معنی است که اگر چه شما ظاهرا با او رفتاری خوب دارید ولی از درون نسبت به او گارد گرفته و حالتی تدافعی دارید و صرفا در ظاهر می خواهید از اشتباهات پاک باشید و خداوند همه چیز را می بیند. همه ی افکار و گمانهای بد مردم در حق یکدیگر، گناه محسوب می شوند. (حجرات-12) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ
اى کسانى که ایمان آورده اید از بسیارى از گمانها بپرهیزید که پاره اى از گمانها گناه است و جاسوسى مکنید و بعضى از شما غیبت بعضى نکند آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد از آن کراهت دارید [پس] از خدا بترسید که خدا توبه پذیر مهربان است. تشکر از همراهیتون
silvia : سلام خانم هراتی عزیز،لطفا پیامم مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که شما باید سعی کنید که خردمندانه رفتار کنید و منطق تان را تقویت کنید.دیدن هاله ای که دور دست شما می چرخد، گویای این است که شما باید اطلاعات و دانش تان را در قبال مشکلی که دارید زیاد کنید و به این راهنمایی و اطلاعات، توجه کنید تا بتوانید قدرت و انرژی تان را برای حفظ ارتباط قوی تان با خداوند تقویت کنید. هرگز خواندن دعا در زمان پریود حرام نیست. مضافا به اینکه اگر شما به دلائلی احساسات و تمایلات جنسی تان ارضا شده باشد همیشه می توانید با خدای بزرگ صحبت و دعا کنید اما لازم نیست که زمانی که ناپاک هستید قرآن بخوانید. شما به هر زبانی که دعا کنید، خداوند می بیند و می شنود!! این که نمی توانید در دوران پریودتان این احساس را سرکوب کنید به علت افزایش ترشح هورمون استروژن است که میل جنسی را بالا می‌برد. این برخورد طبیعی بدن شماست و در بعضی از افراد هم این تمایلات کاهش می یابد. نه شما بد هستید نه گناهکار نه شیاطین محاصره تان کرده اند! اما باید دقت کنید که چون دهانه ی رحم در این دوران بازتر از زمانهای دیگر است احتمال افزایش آلودگی و انتقال میکربها به شما بیشتر است. شما می توانید هر روز و هر شب ذکر نام حضرت فاطمه س را برای دفع شیاطین و وساوس شیطانی تکرار کنید و بسیار مجرب است. یا فاطمت بنت محمد رسول الله. تشکر از همراهیتون
مريم : سلام وقت بخیر
خواب دیدم به همراه خواهرم و چند نفر دیگر که به یاد نمی آورم چه کسانی هستند قصد نابودی شیطان را داریم و خواهرم پیشرو هست قسمتی از شیشه عمر شیطان را هم نزد خود داریم ومی‌دانیم با این تکه از شیشه عمر یا می‌توانیم شیطان را نابود کنیم یا حداقل از قدرتش کم کنیم عملیات نابودی باید در روز تولد شیطان انجام شود که خواهرم به همراه چند نفر عملیات را شروع کرد من در جایی نشسته بودم که از بالای سرم اون قسمت از شیشه عمر شیطان روی میز افتاد در حالیکه خواهرم فکر میکرد کار تمام شد من می‌دانستم بدون خرد کردن شیشه عمر پیروز نخواهیم شد وسیله ای برای خرد کردن آن پیدا نکردم و با دندان هایم آن را خرد کردم و داخل آتش انداختم که آتش شعله ور شد و طوفانی بوجود آمد که با وجود تندی و وحشتناکی نمی توانست به ما آسیب بزند ولی ناگهان آن طوفان مانتوی مرا که در نظری خودم بودم و در نظری خواهرم از تنم بیرون آورد قبل از آنکه کسی ببیند من به آغوش پدرم رفتیم و او لباس خودش را به ما پوشاند و بعد با پدرم سوار موتوری شدیم و رفتیم و خواهرم خبر انجام عملیات را با خوشحالی به دوستش میداد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله شما بر شیطان غلبه خواهید کرد و نفس اماره تان را از گناهان پاک و مبرا می کنید. شما سعی می کنید که هیچ احساس مثبتی به شیطان نداشته باشید و مطلقا گول وعده های دروغ او را نخورید. شما شیطان را از خودتان دلشکسته می کنید و به او استرس و اضطراب زیاد می بخشید. شما خواسته ها و امیال شهوانی و تمایل به ارتکاب به گناه را در وجودتان از بین می برید و شاید شیطان شما را از فقر و یا از دست دادن حمایت خودش بترساند!! ( هر چند که او در عمل فقط دشمن شماست و نه حامی تان). ولی شما خردمندانه رفتار می کنید. پدر شما یا خرد و عقلانیت شما از شما بخوبی حمایت خواهد کرد و به شیطان ثابت می کنید که نیاز به حمایت او ندارید. شما می خواهید که خیلی زود و آزادانه به اهدافتان برسید ولی باید از اینکه نابخردانه و عجولانه قضاوت کنید، دوری کنید!! یادتان باشد وساوس شیطانی هرگز پایان نمی یابند و اگر چند بار به شیطان غلبه کردید، او از گول زدن شما دست برنخواهد داشت. تشکر از همراهیتون