تعبیر خواب عزل کردن
اگر کسی در خواب دید او را از کارش عزل کردند، کاری جدید برای او پیدا می شود که از کار قبلی او سودمند تر است و اگر دید شخص بزرگی را از کارش عزل کردند، در امر دین ضعیف است و باید با توبه جبران مافات کند.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند که پیری معروف از کار عزل شد، دلیل بر نقصان او است. اگر این خواب را جوانی ببیند، تاویلش به خلاف این است. اگر ببیند که بزرگی را از کاری عزل کردند، دلیل بر ضعف دین او است و باید توبه کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Amir : سلام خواب دیدم که در جلسه ای بزرگ در سالنی یک شخص پشت میز داشت راجب کار به حدود 100نفر توضیح میداد که هیچ کس رو توی اون جمع نمی شناختم جز یک نفر که اون شخص مدیر بخش کار من هست و حین توضیحات مدیر گفت که یک مطلب رو توضیح بدم یعنی چی و من شروع کردم به توضیح دادن که یکدفعه برافروخته شد و گفت اینو از سر کار اخراج کنید هیچی بلد نیست و بعد من رفتم به سمت اتاق کارم کولمو برداشتم برم که کارفرمای قبلی به همراه مدیر برگشت و گفت بمونم و بخشیده بشم و من هم خیلی ناراحت بودم و این که کارفرمای قبلیم خبردار شد بابت گفتن موضوع توسط مدیر به اون کارفرمای قبلی بود که خواست منو ببخشه دوتا اعضای هیات مدیره اومدنو گفتن ما موافق نیستیم به برگشت بیاید جلسه بزاریمدر همون مکان هیئت مدیرهو مدیر به همراه کارفرمای قبلی و منو برگرداندن سر کار و پرونده بخشش بهم دادن
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که برای شما مهم است که کارهایتان نتیجه ی موفقیت آمیزی برایتان بهمراه بیاورد و دیگران شما را بعنوان شخصیتی درستکار و موفق بشناسند. شما قبول نمی کنید که کسی بخواهد بگوید که همه ی نظراتش بلا استثناء درست هستند. شما نظرات واقعی خودتان را بیان می کنید و مدیر شما تمایلی ندارد که شما در تقابل با نظرات او حرفی بزنید بلکه دوست دارد که شما حامی او باشید. شما از تجارب خوبی برخوردار هستید و کارفرمای قبلی شما می داند که شما بسیار درستکارید. اکثر مدیران شما می دانند که حضور کسی که صداقت دارد و شفاف و بی پرده صحبت می کند؛ چقدر برای پیشبرد کارها الزامیست و برای همین هم هست که شما به جایگاه بهتری در کارتان نائل خواهید شد. تشکر از همراهیتون
لیلا رضایی : سلام
من خواب دیدم مدیرم از جلسه شورای محل کار برگشتن و به من گفتن که قرار است جابجا شوی و از فردا برو جای دیگری و یکجورایی غیر مستقیم اخراج کردن و خودشون یکی از همکاران دیگرم را میخواستن جای من بگذارند و در خواب دیدم یکی از همکاران دیگر من به من گفت حقوق و پول هم نمیدهند به تو من به محل دیگری رفتم و در آن محل همکارم شبیه دوستم بود و به من گفت هر ساعتی راحتی بیا سرکار و انگار داشت دست به سرم میکرد و در عین حال من پول نقد زیادی در کیسه داشتم همراه خودم و روی میز گذاشته بودم که کسی از افراد اونجا دید و گفت وای چه پولدار و من سریع در کشو میزم قایم کردم و بعد به محل قبلی خود برگشتم و منتظر مدیرم بودم و در خوابم دوتا از دوستانم هم در محل کارم بودند که به من گفتن ما هم میخواییم برویم تو این همه کار میکنی قدر نمیدانند و همکارهای دیگه فقط الاف هستن و قدر آنها را میدانند در این حسن مدیرم آمد و من بدو بدو وارد اتاقش شدم دیدم تمام میز وسایل اتاقش نیست و مدیرم چهره اش در شبیه یکی از همکارانم هست و چشمانش به شدت میسوخت و از من کمک خواست تا آب بدم چشمانش را بشورد
در واقعیت چند روز پیش مدیرم از من عصبانی بود و سر من داد زد بخاطر زیراب زنی که همکارانم کردن که من منشی هستم
فریبا هراتی
: سلام. شما به جایگاه و دستاورد خودتان در محیط کارتان نگاه می کنید و به این فکر می کنید که چه دستاوردهایی داشته اید. شما خودتان را با دیگران مقایسه می کنید و می خواهید به موقعیتی که در بیداریتان با آن مواجه شده اید، خاتمه بدهید. مدیر شما از شما انتقاد کرد و می خواهد که شفافیت بیشتری در باره ی چیزی که راجع به شما شنیده است، بدست بیاورد. او اشتباه شما را به رخ تان کشیده و شما می خواهید در محیطی کار کنید که برایتان اعتبار بیشتری قائل باشند و رفتارشان با شما دوستانه تر باشد. می دانید که هر جایی بخواهید کار کنید باید منظم و مرتب باشید و سروقت در محل کارتان حضور داشته باشید و همچنین نباید توانایی هایتان را به رخ دیگران بکشید. مدیر شما با رفتار خوب شما متوجه ی اشتباهات خودش خواهد شد. تشکر از همراهیتون
لیلا رضایی : سلام خواب من دیدم انگار با یکی از همکارانم بحثی کرده بودم و رئیسم غیر مستقیم من را اخراج کرد و این خبر را یکی از همکاران سطح بالاترم به من گفت و من همان لحظه از یکی از همکارانم که کنارم بود پرسیدم یعنی به این گفته که به گوش من برساند او هم گفت فکر کنم در حالی که ما در خانه قدیمی مادر بزرگم بودیم و اون شخصی که این حرف را به من زد به کسی گفت کلمه متزجع را به من بگو و آن شخص به او برگه آیی داد و گفت یعنی کسی که دنبال مظلوم نمایی است و آن همکار به من گفت مدیرمان در مورد من به او گفته است که این فرد متزجع است و رفت و من هم روی پله خانه نشسته و گریه میکردم در همه این مدت کنار آن شخص یک فردی از همکارانم بود که در خواب نماد حیوان داشت مثل سگ فکر کنم
من خیلی استرسی هستم و چند وقت پیش هم در محل کار بحث‌هایی داشته ام و همیشه ترس اخراج شدن دارم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که از نظر شما، جنبه هایی از افکار یا شخصیت همکارتان، درست و خوب نیست و رئیستان هم معتقدر است که بعضی از اخلاقهای شما خوب نیستند. از نظر او، شما دوست دارید که کارها با همان روشهای قدیمی انجام شوند و با هر گونه مدرنیته مخالفت می کنید و در عین حال، شخصیتی محافظه کار دارید. شما ممکن است خودتان هم مرتکب اشتباهاتی شده باشید و نباید در چنین شرایطی، اشتباهات دیگران را بزرگ جلوه دهید و از قبول خطاهای خودتان چشم پوشی کنید. همکاری که در خوابتان نماد سگ داشته، شخصیتی با وفا و بینشی قوی دارد و ممکن است اگر شما از همکارتان بدگویی کنید، این شخص که نماد سگ داشته، سخنان شما را به همکارتان انتقال دهد چون هدفش این است که از دوست خودش حمایت کند. شما هم باید سعی کنید که بینش تان را قوی کنید و به هر کسی اعتماد نکنید و حرفتان را پیش هر کسی بیان نکنید. تشکر از همراهیتون
Mehri : سلام. دوست من در جایی کار میکرد که برا دو ماه از رعیسش مرخصی گرفته .در محیط کارشون یه دختر هست به اسم ساناز . دوستم خواب دیده که یه خانم غریبه ای بهش گفته که ساناز میگه : رعیس دیگه اجازه نمیده فاطمه (یعنی دوستم) دیگه دورو برش بگرده و دوستم برگشته به اون خانم غریبه گفته :امکان نداره رعیس از کارگری مثل من دست بکشه و اون خانم غریبه هم کم کم داشت حرف دوستم فاطمه رو باور میکرد . ( رعیس دوستم در واقعیت با مرخصی های بلند مدت کمی مخالفه ولی با رضایت به دوستم مرخصی داده بود چون کارگر خوبیه .و میگه شاید ساناز بنا به شناختی که از رعیسشون داره شاید نظر خودش رو در خواب گفته .ولی این خواب دوستمو کمی نگران کرده که شاید اون روز که رعیسش مرخصی داده شاید رضایتش رضایت قلبی نبوده .بالاخره تعبیر با شماست )
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب دوستتان این است که او در واقعیت به صداقت ساناز نسبت به خودش باور ندارد و نگران است که در غیاب او، و زمانی که او به مرخصی طولانی رفته است، ساناز کاری کند که رئیس او، احساس کند که دیگر به حضور دوست شما در محیط کار، احتیاجی ندارد. اما این فقط احساس دوست شماست و نه بیشتر. وقتی رئیس دوستتان با مرخصی او موافقت کرده، و بین ایشان به صورت رسمی قرار دادی برای این حکم مرخصی، امضا شده، آقای رئیس خودش را بازیچه ی افکار ساناز خانم قرار نمی دهد که روی امضای خودش حکم ابطال بکشد و بنا به رفتار و یا تمایل ساناز بخواهد او را اخراج کند. تشکر از همراهیتون.
آروینا : ببخشید یادم رفت بگم ،
آروینا : با سلام واحترام خدمت شما
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. اینکه او گفته که اخراج هستی گویای این است که خواهر شما می خواهد به این رابطه و موقعیت در زندگی بیداری اش خاتمه دهد و از ته دلش دوست دارد که علیه تخلفات او شکایت کند و این میل خودش را مرتب سرکوب می کند. هیچ دانشجویی را به خاطر گزارش تخلفات اخراج نمی کنند. وظیفه ی دانشگاه شنیدن این تخلفات است و شما باید با سیاست و بیانی آرام هدفتان را به پیش ببرید. تشکر از همراهیتون.
Reza : سلام وقت بخیر خانوم هراتی.دیروز قبل از اذان صبح خواب دیدم که با همکارم از شرکت اومدیم بیرون تا اینکه همکارم یکی از آشناهاشون رو میبینه و سوار ماشین میشه و خودش پشت فرمون میشینه و بهم میگه منتظر باش میام.من هم تو خیابون داشتم برای خودم قدم میزدم که یکی دیگه از همکارام رو دیدم و بهش گفتم چیکار میکنی برگشت بهم گفت که من رو از شرکت اخراج کردن که من برمیگردم بهش میگم واقعا راست میگی که بهم میگه شوخی کردم.بعد به همکار اولیم زنگ میزنم و بهش میگم کجایی میگه دارم میام که من بهش میگم من میرم تو هم بیا.بعد که میرسم جلوی در شرکت ی دفعه یادم میفته که من ماسک نزدم و من رو بدون ماسک راه نمیدن.به یکی دیگه از همکارام که داخل شرکت بود زنگ میزنم و بهش میگم که برام ی ماسک بیاره و اون میگه که از بالای نرده ها بیا تا ماسک رو بهت بدم.بعد من همین کارو میکنم و ماسک رو میگیرم و میزنم که ی نگهبان من رو میبینه و بهم میگه برو از در اصلی بیا.از در اصلی وارد اتاق نگهبانی میشم و یکی از نگهبان ها میگه اینجا وایسا تا سرپرست نگهبان ها بیاد.بعد که سرپرست میاد به گمونم برگه هم دستش بود بهم میگه تو باید اخراج بشی که من خیلی ناراحت میشم بهش میگم چرا من چیکار کردم.التماسش میکنم ازش خواهش میکنم.بهش میگم تو رو به این وقت عزیز اذان ی لطفی بکن که هیچ فایده ای نداشت.تو همین حین تو خیال خودم میگم که جواب پدر و مادرم رو چی بدم شایدم حکمت خدا بوده که اخراج بشم.بهد به سرپرست میگم دوستم چی گفت اونم فردا با هم بیایید اخراج میشید که با هم میاییم بیرون و یکی از همکارای خانوم رو میبینم که به سرپرست میگه چه لباسه قشنگی که رنگ لباس آبی بود و بعد میره سرویس بهداشتی.البته این رو بگم که در واقعیت همین ماه پیش چندین نفر تعدیل شدن.ممنون میشم که تعبیرشو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همکاری که با او از شرکت بیرون آمدید، سعی می کند که با کمک دوستان و آشناهایش، کاری پیدا کند که بتواند کنترل و اختیار زندگی اش را در دست بگیرد. شما به شدت دلتان شور می زند و نمی توانید این نگرانی تان را از بابت اخراج شدن، از کسی مخفی کنید. شما سعی می کنید که بر موانعی که سر راه رسیدن تان به موفقیت قرار گرفته مقابله کنید ولی هر چیزی را باید از روش و اصول خودش انجام دهید و دلشوره ی شما به ضرر شماست. هر کسی که اعتماد به نفسش بیشتر باشد و رفتار زیباتری از خودش بروز دهد، شانس اخراجش هم کمتر خواهد شد. شما هم باید کار خودتان را به خدای بزرگ واگذار کنید و از مردم نترسید. خدا بزرگ است و اگر دری را به روی شما ببندد، درهای بهتری را به رویتان باز خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
Reza : سلام وقت بخیر خانم هراتی.خوابو دیروز که اول ماه بود دیدم.تو خواب کنار همکارم تو محل کارم بودم که دو تا از سرپرستامون داشتن راجع به من صحبت میکردن و میگفتن که اظهار نظر میکنه و باید اخراج بشه.بعد همکارم برگشت بهم گفت که دارن راجع به تو صحبت میکنن و میخوان اخراجت کنن که من تعجب کردم و رفتم با سرپرستمون صحبت کردم که انگار راضی بود و من بهش گفتم که من انقد زحمت میکشم و ناراحت بودم.بعد چند تا از همکارام اومدن پیشم و من بهشون میگفتم که باید بیفتم دنبال کاریابی کار پیدا کنم تازه اگر پیدا بشه با مدارک ببرم.یکی از همکارام گفت برو دنبال کار آزاد.بعد تو خیال خودم داشتم میگفتم که نکنه من انقد گفتم ی کار بهتر برام پیدا شه این بلا سرم اومد الان که هی تو خیالات خودم میگم با مینا ازدواج کنم و تو واقعیت هم باهاش ازدواج کنم.ممنون میشم که تعبیرشو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. به نظر می رسد خواب شما بازتاب افکارتان در بیداری باشد و مضافا بر اینکه از خوابتان اصلا مشخص نیست که مینا کیست خوابتان را مبهم توضیح داده اید و من نمی فهمم مینا کیست که حالا بخواهید در واقعیت هم با او ازدواج کنید. دقت کنید که من معبر هستم نه جادوگر و غیبگو. حق خواب شما به شما عودت داده می شود. تشکر از همراهیتون.
Reza : سلام.ممنون.ببخشید حق با شماست.مینا دختر داییمه و تو خواب همینجوری که براتون ارسال کردم تو خیال خودم میگفتم اگه من به مینا فکر کنم یعنی باهاش ازدواج میکنم.
فریبا هراتی
: سلام. در اینصورت تعبیر این است که شما نگران هستید که کارتان را از دست بدهید ولی واقعیت اینطور نیست. شما تمرکز کرده اید که انشالله بخوبی کارتان را انجام دهید و می دانید که در کارتان پیشرفت خواهید کرد. شما تلاش می کنید که هدفمند باشید و خواسته هایتان را بدست بیاورید. اما دقت داشته باشید که حفظ یک موقعیت و بدست آوردن یک ماشین یا خانه با بدست آوردن یک همسر متفاوت است. انسانها شعور دارند و از روی تشخیص وقایع در بیداری، برای آینده شان تصمیم می گیرند. با فکر کردن به کسی ( مثل قانون جذب) نمی توانید او را بدست بیاورید چون این شخص مبنای احساس و علاقه اش را نسبت به شما بر حسب رفتار شما و شخصیت اجتماعی تان قیاس می کند و نه اینکه چون به او فکر کنید، او را جذب خودتان کنید. تشکر از همراهیتون.
Shiva : سلام مجردم خواب دیدم درحال رفتن به محل کارم هستم(درواقعیت شاغل نیستم)ازخیابون باریکی ک دوطرفش مغازه طلافروشی بود،داخل مغازه هارونگاه کردم فقط چن تیکه طلاتوش بودن باخودم گفتم تواین موقه ها طلای جدیدمیارن ومغازه پرطلامیشه ولی بخاطر وضع بداقتصادی دیگه(یافعلا) نمیتونن طلابیارن بعدرسیدم محل کارم(دقیقا نمیدونم کارم چی بودولی انگارکارمندبودم) اونجافهمیدم بعلت وضع بداقتصادی همه ی مارواخراج کردن(ماچهارزن)بعدرئیسمان ک ی مردجوانی بودبهمراه معاونش ک اون هم مردجوانی بودآمدن ورئیس کمی پول بعنوان حق سنوات به مادادک خیلی خیلی کمترازاون مقداریه ک بایدبدهد ولی در عوض وبه جبران پول کم به هرکداممون دوعددتسبیح دادک یکی ازدیگری کوچکتربه رنگ سبزخیلی خیلی کمرنگ.نخ تسبیح کاملاپربودطوری ک بین دونه هافاصله ای نبود،همه ازاخراجشان ناراحت بودن ولی من اصلاناراحت نبودم در حالیکه دوتاتسبیح روداخل کیفم میذاشتم به دختراگفتم درعوض من میرم مهندسیمومیگیرم بعدبرمیگردم ودوباره همین جااستخدام میشم توذهنم این بودک تااون موقع وضع اقتصادی خوب میشه ورئیس دوباره مارو (یامن رو)استخدام میکنه وکاملا ازاین حرفمم مطمئن بودم ودرواقع اخراجم روفرصتی برای ادامه تحصیل وگرفتن مهندسی میدونستم برای همین ناراحت نبودم.باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما به این فکر می کنید که از نظر دنیایی و معنوی، نیازهای خودتان را تامین کنید و دوست دارید که دیگران تصمیمات شما را تضمین کنند و از شما حمایت کنند. شما در مسیر زندگی تان شاهد این هستید که الان رسیدن به موفقیت و زندگی بهتر، تقریبا برای همه ناممکن است و اگر شما هم کارمند بودید، شاید اخراجتان کرده بودند و با الانتان فرقی نمی کرد و شاید خیلی ها حرف شما را تصدیق کنند. شما با سختی هایی به هر جهت مواجه هستید ولی سعی می کنید که صحت و راحتی و تسکین و رضایتتان را نسبت به زندگی تان، در خاطر داشته باشید و اجازه ندهید که ناامیدی و افکار منفی به ذهنتان راه پیدا کند. شما سعی می کنید که نظم و دیسیپلین تان را در زندگی حفظ کنید و یاد بگیرید که کارهایتان را درست مدیریت کنید که نشان دهید، شخصیتی شایسته و آگاه دارید. شما از امکاناتی که دارید به خوبی جهت ارتقای زندگی تان و بالا بردن معنویت و قدرت روحی تان استفاده می کنید. تشکر از همراهیتون.
Reza : با سلام و وقت بخیر.خانم هراتی من این خوابو امروز بعد از اذان صب دیدم.من الان دو هفته ای میشه که به خاطر کسالت و بیماری سرکار نمیرم و البته قراره از این هفته برم.خواب دیدم که تو محیط کار هستم و سرپرستمون از یکی همکارام تاریخ تولدشو میپرسه بعد نوبت به من میشه و من هم تاریخ تولدمو میگم و بعد به من و اون همکارم میگه برو پیش اون یکی سرپرست.میرم پیشش اون هم بهمون چیزی نمیگه و میگه برید پیش همون سرپرست.من بعد ار اینکه اینور و اونور میشم میبینم که تو بیرون هستم میرم تو ی مغازه بارسرپرستمون صحبت کنم کخ اومد بیرون و ی آب معدنی هم بهم داد و تو راه با هم صحبت میکردیم.من بهش میگفتم که من رو چرا اخراج کردید من به این کار احتیاج دارم و اون قبول نکرد خیلی ناراحت و عصبی بودم.و از پیشم رفت و من با خودم میگفتم که الکی ادعای با خدا بودن میکنید و فحش میدادم.از خواب بیدار شدم ممنون میشم که تعبیرشو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس می کنید که به خاطر نبودن تان در محیط کار، کسی زیاد به شما اهمیت نمی دهد و احساس تنهایی یا ایزولگی می کنید یا احساس می کنید که از شما به اندازه ی کافی قدردانی نشده است. اما سرپرست شما به شما اهمیت می دهد و می خواهد که شما حالتان خوب باشد و بتوانید خواسته هایتان را در زندگی بدست بیاورید و جاپای قرص و محکمی در رابطه با موقعیتی که در آن هستید، داشته باشید. سرپرست بخش دیگر، اما زیاد به شما و خواسته هایتان اهمیت نمی دهد. شما می خواهید شرایط زندگی تان عوض شود و بیشتر اوضاع مطابق با میل تان به پیش برود. به نظر نمی رسد که کسی بخواهد شما را اخراج کند. با آرزوی بهبودی برای شما و تشکر از همراهیتون.