تعبیر خواب فرار کردن
اگر کسی خواب دید از چیزی فرار می کند، دشمنی را مغلوب می کند.
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گریختن دلیل شادی است، وقتی که فریاد و زاری نکند. اگر فریاد کند، دلیل مصیبت است.
محمد ابن سیرین می گوید: گریختن درخواب، دلیل رستگاری است.
جابر مغربی می گوید: اگر دید مردان از زنان می گریختند، دلیل که بیننده از شخص بزرگی می ترسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
محجد : باسلام
توی خواب دیدم داخل فروشگاهی هستم و اونجا پارتنرمو میبینم و از اون فرار میکنم در بین راه یکی از صندل های خودمو گم میکنم انقدر میدوم که به یه کوه میرسم اونجا شخصی رو دیدیم که بهم گفت باید صندلتو پیدا کنی تا بتونی زندگی کنی و تو خواب هرچی گشتم دیگه پیداش نکردم...
فریبا هراتی : سلام. شما از نظر احساسی و ذهنی خسته هستید و به انتخابهای پیش رویتان نگاه می کنید. پارتنر شما برای شما محدودیت هایی ایجاد کرده و شما از این محدودیت ها فراری هستید و دوست دارید که آزادانه مطابق با میل خودتان زندگی کنید. شما نیاز به آرامش دارید و می خواهید او شما را درک کند و اجازه بدهد که مدل زندگی تان را تغییر دهید. شما با چالشهای زیادی مواجه می شوید و فکرتان ناراحت می شود. کسی شما را راهنمایی می کند که با پارتنرتان توافق کنید تا جاپای قرص و محکمی در زندگی تان پیدا کنید؛ اما احتمالا او شما را ترک خواهد کرد. تشکر از همراهیتون
Mehrasa : سلام، سه شنبه شب خوابی دیدم که تو خواب میدونستم که خوابه و همین رو قبلا دیدم. اینطور بوده که ما با چند تا از خانواده تو خونه مادربزرگ پدری بودیم و یه اقایی با ظاهر مذهبی و موجه با لباس سفید با ما بودن، ظاهرا اشنا ولی نمیشناسم. من میدونستم این ادم قصد کشتن ما رو داره ولی اگه تو ذهنم هم تلاش میکردم اینو به کسی بگم میفهمید، اینو از خواب قبلی که یادم بود میدونستم.انگار یه قدرت ماورایی داشت که هر صحبتی راجب به این موضوع رو میفهمید حتی یک اشاره کوچیک.تو این خواب کلاتلاش میکردم یه راهی پیدا کنم تا بدون فهمیدن اون به بقیه بگم کهداز اینجا فرار کنیم و فشار خیلی زیادی روم بود و خیلی میترسیدم. اخرش هم راهی پیدا نکردم و اون ادم فهمید ولی یادم نیست که تونست بکشه یا نه. چون از خواب پریدم. این ادم تو خواب چشمای گیرا و ترسناکی داشت و یه تسبیح هم همراهش بود.
فریبا هراتی : سلام. شما حس می کنید که از خانواده تان بریده شده اید و نمی خواهید که دیگر به سنت ها و فرهنگ خانوادگی پدریتان وابسته باشید. شما روشنفکرانه تر از دیگران رفتار می کنید و بینش و شهود در شما قویست. درکی بالا دارید و می خواهید تسکین و آرامش و رضایت زیادی در زندگیتان داشته باشید. شما می خواهید تغییری در زندگی تان ایجاد کنید و از رکود و سکون همیشگی بیرون بیایید. می خواهید هویت سابقتان را کنار بگذارید و از عادات و رفتارهای گذشته فاصله بگیرید و تغییرات مثبتی در زندگی تان ایجاد کنید ولی به خاطر این مسئله می ترسید که مبادا اشتباه کنید. تشکر از همراهیتون
alireza : سلام خانم هراتی جمعه 12ظهر دیدم با خانواده خانمم درگیری دارم اونا میخواستن من و خانمم رو از هم جدا کنند.شنیدم خانمم از من داره شکایت میکنه به ذهنم رسید که خانوادش مجبور به این کار کردن.رفتم کلانتری (روبروی خونه مادرخانمم در یک محیط
باز بود ) مادر خانمم توکلانتری بود،خانمم رو صدا زدم و اون سرش رو بلند کرد من تا دیدمش دستشو گرفتم و فرار کردم،اهالی محل و خانواده و مامورین دنبال ما اومدن، مادرخانمم در خواب شبیه خودش بود ولی برادرای خانمم شبیه واقعیت نبودن ،من خانمم رو بلند کردم و فرستادم اون طرف نرده،وقتی خواستم از نرده بالا برم یه آدم قوی هیکل پامو گرفت با پای دیگه لگد زدم بعد چشم تو چشم شدیم ،حس کردم فهمید حق با ماست و پام رو ول کرد و فرار
کردم بعد خانمم رو، خوابوندم روی بلندی که سطحش نرده های فلزی بود (مردم زیادی سطح نرده ها خوابیده بودن)بعد اومدم پایین و رفتم سر کوچه مادر خانمم ،منو که دیدن همدیگه رو صدا زدن و همه با اهالی محل دور من جمع شدن، برادر خانمم اومد با من دعوا کنه،با مشت زدم بالای بازوی راستش، بعد روش رو برگردون سمت خانوادش و آخ آخ گفت بعداز خواب بیدار شدم. ممنون از تعبیرخوبتون
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما و همسرتان از بعضی جهات با هم اختلافاتی دارید و اولویت های شما و او یکی نیست. از نظر فرهنگی و فکری شاید گاهی بین شما و همسرتان اختلاف نظر ایجاد می شود. شما سعی می کنید که همیشه به بایدها و نبایدهای زندگی احترام بگذارید و تمایل دارید که همسرتان با شما درددل کند و حرفها و نظراتش را به خودتان بگوید و نه اینکه مشکلات موجود بین شما به بیرون از خانه تان کشیده شود و یا حریم خصوصی تان جلوی دیگران شکسته شود. خانمتان بسیار خردمند و مهربان است ولی گاهی شما احساس می کنید که او درکتان نمی کند و رفتارهای لجبازانه و مقتدرانه ای از خودش بروز می دهد. شما در چنین شرایطی سعی می کنید که خویشتندار باشید و آرامشتان را حفظ کنید. هر چند که عصبانی می شوید ولی کنترل شما روی خودتان قویست. شاید شما هم گاهی به همسرتان سخت می گیرید و تلاش می کنید که او را مجاب کنید که از لجبازی با شما دست بردارد و کورکورانه تابع جماعت نشود بلکه روشنفکرانه مطابق با تصمیمات خودتان دو نفر زندگی کنید. تشکر از همراهیتون
Sahar : سلام وقتتون بخیر امروز قبل از طلوع آفتاب خواب دیدم من و خواهرم به جایی میرویم هوا کمی تاریک بود انگار به دنبال چیزی بودیم.به جایی وارد شدیم که درحال بازسازی بود داخل شدیم که ناگهان خواهرم شروع به دویدن کرد و به بیرون رفت.هر چقدر صدا زدم صدایم در نمی آمد و دیدم خواهرم در جاده ای میرود که آنگار روح او از آن سمت می آمد کمرنگتر بود به داخل هم رفتند و بعد تغییر مسیر داد و با دویدن رفت هرچقدر فریاد زدم او نشنید و من ترسیده بودم.در خواب دوم دیدم به مدرسه پسرم رفتم و به من لیستی نشان دادند و آخرین نفر لیست را حذف کردن ومن را اضافه کردن گفتن شما به مشهد دعوت شدید.در واقعیت قرار است هقته دیگر به مشهد برویم.با خودم فکر کردم که پس به خواهرم بگویم که من زودتر دعوت شده ام و با دخترم میروم.درخواب بعد خواب دیدم اتوبوسی از خانمها به سمت جبهه جنگ میروند.تعجب کردم دیدم چند مرد با لباس جبهه آمدند.و یکی از آنها کنارم نشست و با پای من که مثل اینکه در جنگ مجروح شده بود حرف میزد و گریه میکرد و من هم گریه میکردم.
فریبا هراتی : سلام. تعبیر بخش اول خوابتان این است که شما و خواهرتان باید سعی کنید که روی جنبه هایی از زندگی و جسم و ذهنتان کار کنید و شخصیتی قویتر و بهتر از خودتان بسازید. ولی خواهرتان تصمیم می گیرد که به حرف دلش گوش کند و منطقش را نادیده بگیرد. او به حرف شما اهمیتی نخواهد داد و مطابق با هوای نفسانیش رفتار خواهد کرد. در بخش دوم خوابتان تعبیر این است که امام رضا ع شما را طلبیده اند و از اینجهت که شما از زندگی تان درسهای زیادی آموخته اید و سعی کرده اید که قاطع و قوی و مستقل رفتار کنید؛ و از این جهت که با احساس و مهربان و معصومانه فکر می کنید، مقدر شده که انشالله به سفر زیارت ایشان بروید. در بخش آخر خوابتان تعبیر این است که شما خیلی کار می کنید، بین عقل و دلتان مدام کشمکش وجود دارد که به دنبال احساستان بروید یا منطقی رفتار کنید. شما سعی می کنید که قوی و خودمختار و مستقل و با اراده باشید و از خودتان و از عزیزانتان حمایت و پشتیبانی کنید. شما در رابطه با مسئله ای در زندگی تان شکست خورده و تعادل تان را از دست داده اید ولی روحیه تان را نمی بازید و استرس را از وجودتان بیرون می ریزید تا دوباره شادی و موفقیت را در زندگی تان تجربه کنید. تشکر از همراهیتون
Sara : سلام خانوم هراتی عزیز،امروز قبل اذان ظهر خواب دیدم انگار مسیری رو دارم میرم یه جا ایستادم داشتم یه چیزی انگار با سوزن بزرگ میدوختم چند تا مرد گنده وقد بلند انگار شرور بودن اولش متوجه شرارتشون نشدم جلوم اومدن گفتن سوزنتو بده میخواستن فلاسکشونو درست کنن من بهشون ندادم دیدم مقداری از آب فلاکس رو که جوش بود سمت من ریخت ومنم انگار همون کارو کردم وبعد شروع کردم به فرار از دستشون انگار مسیر سربالایی بود ومن با تمام قدرتم میدویدم اونا میخندیدن ویه چیزهایی انگار سمتم پرت میکردن یادمه اسم ائمه رو میبردم وازشون کمک میخواستم با حالت زار ودر حال فرار ولی انگار از اونا سریعتر بودم و دستشون به من نمیرسید و انگار رسیدم جایی که سربالایی نبود و از دستشون فرار کردم ودیگه نبودند،انگار شهر وسط کوه دلباز و وسیع از وسط یک جاده به یه جای پهن وبزرگ برسیم
فریبا هراتی : سلام. شما می خواهید رابطه یا موقعیتی در زندگی تان را که تخریب شده و یا از دستتان دررفته است را بهبود ببخشید و جنبه ها و مولفه های مختلف زندگی تان را به گونه ای بهم وصل کنید که اوضاع زندگی تان سرو سامان بگیرد. شما با انرژیهای منفی و مشکلات زندگی تان مقابله می کنید و اجازه نمی دهید که استرس به شما غلبه کند. شما با چالشهای زندگی تان مقابله می کنید و با توسل به ائمه ی اطهار ع مشکلاتتان را پشت سر می گذارید. در نهایت به موفقیت خواهید رسید و اهدافتان را محقق خواهید کرد و مسیر زندگی تان از مشکلات خالی خواهد شد. تشکر از همراهیتون
آهنگ : سلام خانم گلم خوبی شکر خدا؟ان شاالله که همیشه آرامش و آسایش همراه روزگارت باشه برادرم خوابی دیده ۳۲سالشه ومجرد تمنا می کنم تعبیرشو بفرمایید خواب نقل قول از خودشه(خواب دیدم دارم با ماشینم میرم خونه مون،تو راه ماشین ۱۱۰سر راهمو قیچی کرد،مامور اطلاعات بودن یکیشون پیاده شد با کاغذی در دست گفت که این حکم جلبته بیا بریم منم رفتم باهاشون مامورها منو بردن خونه خودمون گفتن باید خونه رو بگردیم پرسیدم دنبال چی میگردین؟بعد دختری اومد گفتش من دانشجوم این زیرزمین مال منه پر از کتابه مثل کتابخانه میمونه مامورها گفتن باشه اینجارو باید بگردیم بعد دختروپسر نوجوان برادرمو دیدم داشتن سیگار الکترونیکی میکشیدن ابتدا باهم فرار کردیم از دست مامورها و بعد به برادرزاده هام گفتم چرا سیگارمیکشید بحث کردیم ودر حین همین حرفها وبحثها رسیدیم یک خیابان بالاتر از خونه مون دم در خانه شیخ محله مون،(این شیخ دعانویسه در اصل) ایستادم که گفتن یک مرد سلفی آمده و من دیدم با شمشیر افتاد به جون مردم من فرار کردم از ترس کلا همه مردمی که آنجا بودن با دادوهوار فرار می کردن وخودمو انداختم داخل خانه ای همان اطراف واز خواب پریدم).ممنون بابت همه زحمتها وتعابیر استادانه وبی نقصتان خدا حفظتون کنه.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید اهدافتان را در زندگی تان دنبال کنید ولی ضمیر ناخودآگاه شما به شما هشدار می دهد که حواستان را جمع کنیدو اشتباهات گذشته تان را تکرار نکنید. شما به یک نکته ی اساسی در زندگی تان بی توجهی می کنید و آن نکته این است که شما باید بیشتر روی هوای نفستان کنترل داشته باشید و خویشتندارتر باشید. شما دارید در یک زمینه ی احساسی نابخردانه رفتار می کنید. مخفیانه به چیزی فکر می کنید که به شما احساس گناه می بخشد. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و کسی هم هست که سعی می کند از تجارب شما در زندگی درسهای تازه ای برای خودش کسب کند. شما باید ذهنتان را مرتب کنید. کسی عاشق شماست و یا شما عاشق کسی هستید ولی باید خویشتندار باشید و مثل نوجوانان نباشید که بی خیال هر چیزی فقط به لحظه ی حال فکر می کنند و می خواهند زود به تمایلات و خواسته های نفسانی شان برسند. همچنین هرگز برای رفع مشکلاتتان به دعانویس و جادوگر و فالگیر رجوع نکنید. این اشخاص معمولا موکلانی از جن دارن و بواسطه ی جنیان کارهای عجیب و غریبی می کنند که شما به آنان باور کنید ولی توسل به جنیان کردن اشتباه است ( سوره ی جن آیه ی 6). استفاده از دعا و جادو حرام است و اینکار فقط شما را بدبخت می کند و بس. شیطان می خواهد که شما توکل تان را از خدای بزرگ قطع کنید و به او توکل کنید. تشکر از همراهیتون
ملکه : سلام درواقعیت دوسپسرم علی اسمشه.میگه قصدش ازدواجه و من بش شک دارم و یجورایی حس میکنم میخاد منو بازی بده.و مدتی هم با همکارم بنام فرح بود و نمیدونم الانم پنهانی هست یا نه.و احتمال میدم الانم همزمان با اون رابطه داره.۱۴شوال خابدیدم که من به همراه فرح یه جایی رفتیم که انگار غذاخوری بود و فرح یک بشقاب برنج(فکر کنم کته) با یک بادمجان سرخ شده و یک گوجه سرخ شده برای خودش کشید و برای من هم یک بشقاب برنج(فکر کنم کته) و یک گوجه سرخ شده کشید و بادمجان سرخ شده هم یکی برام کشید و یه مقدار روغن هم که مال بادمجان سرخ شده بود رو به همراه بادمجان ریخت تو ظرفم.من دلم خاست بگم که دو تا بادمجون بذار بجای یکی و اینکه روغن رو نذار.اما چیزی نگفتم.(مهمون فرح بودم،یعنی فرح میخاس حساب کنه).تا بشقاب من رو کشید هنوز هیچکدوممون نخورده بودیم که کسی دنبال فرح آمد(انگار یک مرد یا مردایی بودن که خاستن از فرح انتقام بگیرن-انگار موکل هاش بودن،چون من و فرح در واقعیت وکیلیم)و فرح و من فرار کردیم و هر کدام یه طرف رفت.و من در حال فرار تو دلم میگفتم تموم پول فرح حرامه و همین غذا هم که منو مهمون کرده بخاطر ناحقی هاییه که در حق مردم میکنه و ول کنش نیستن.و وقتی فرار کردم من تنها بجایی رسیدم که یجا مثل طبیعت بود که کانال آب داشت و هر کس جایی برای تفریح نشسته بود و انجا حس امنیت پیداکردم.و دو تا خواهرامو از دور دیدم که داشتن دور کانال آب پیاده روی میکردن.خانم هراتی من قضیه علی رو به این خاطر براتون گفتم چون همش میترسم با فرح ازدواج کنه،آخه الان هم میونه من و علی یکم شکرآب شده ودیگه ناامیدم.لطفا بگین این خواب ربطی به این داره که علی بخاد با فرح ازدواج کنه؟یا به رابطشون اشاره داره؟یا به عاقبت رابطه منو علی اشاره داره؟
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما و فرح هر دو نیاز به حمایت روحی و پشتیبانی روحی دارید. هر دوی شما ذهنتان خسته است و فرح وانمود می کند که شاد است و زندگیش در هارمونی و آرامش است و سلامت و مرفه ززندگی می کند. او از شرایطی که در زندگی دارد راضیست و می داند که مسئولیت های جدید زیادی را باید تقبل کند ولی این مسئولیت ها همزمان برای او باعث موفقیت های بیشتر و ثروت و رفاه بیشتر می شود. شما هم از همین شرایط مشابه با او برخوردار هستید و چیزی از او کم ندارید. ولی فرح مرتکب اشتباهات بزرگی در زندگی شده و بار گناهان او، سر او خراب خواهد شد. شما می دانید که او مرتکب خلاف شده و تقاص کارهای بدش را باید پس بدهد. شما اما با احساس هستید و سعی می کنید که در آرامش خاطر زندگی کنید. خواب شما ربطی به ازدواج فرح و علی ندارد. حتی اگر علی با شما ازدواج نکند؛ بعید به نظر می رسد که بعد از اینکه با او قطع ارتباط کرده، دوباره بخواهد به او برگردد. خصوصا که شما همکار هم هستید. خوابتان بیشتر گویای این است که فرح تقاص رفتارهای زشتش را پس خواهد داد و تنبیه خواهد شد. تشکر از همراهیتون
Niloofar : سلام وقت بخیر خواب دیدم ک از دست ی عده آدم در حال فرار هستم ک تو واقعیت هم برام مزاحمت ایجاد میکنند و نگرانم ک دستشون بهم برسه درست یادم نمیاد ک پدرم بود یا کسی دیگ ک بهم میگ بیا تو این خونه در امانی و منم اونجا پناه میگیرم بهم پیشنهاد مهاجرت کردن میدن و سقف خانه اونجا ی گودال داره ک اگ از اونجا بیرون برم انگار وارد کشور دیگه ای شدم و ی پسر قد بلند و خوشتیپ بهم کمک میکنه و منو بغل میکنه از گودال ردم میکنه و منم رد میشم از اونجا و با ی عده دیگه ای ک بودیم خوشحالیم ک از اونجا گذشتیم و مهاجرت کردیم ممنونم
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما از مواجهه با مشکلات اجتناب می کنید و دوست ندارید که با محدودیت هایی مواجه شوید که اختیارات و آزادی عمل تان را از شما سلب کند. شما خردمندانه تصمیم می گیرید که حرفهایتان را برای کسی بیان نکنید و خودتان را محدودتر کرده، ارتباط تان را با بعضی از افراد، قطع می کنید. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان ایجاد کنید و از نگرانی بیرون بیایید. گشایش کار می یابید و فکری به ذهنتان خطور پیدا می کند که به واسطه ی آن از مشکلات خودتان را بیرون می کشید و موقعیت محدود کننده ی خودتان را در بیداری، تغییر خواهید داد. تشکر از همراهیتون
Lia : با سلام خانم هراتی عزیز تو خوابم دو فرد بودن یکیشون اینستاگرامره پیج موفقیته و دیگری هم فرد سازنده ساختمان در همسایگی ما هست . من بدنبال این افراد بودم اما اونها غیب و محو شدن.من تو زندگی بدنبال موفقیت هستم و صحبت اینگونه افراد رو گوش میکنم اما تو خواب من این افراد محو شدن و من هر چی گشتم پیداشون نکردم
فریبا هراتی : سلام. شما به موفقیت کامل در زندگی تان هنوز دست پیدا نکرده اید و باورها و رویکردتان نسبت به بعضی از مسائل، کاملا درست نیست. شما باید روی جسم و ذهنتان کار کنید و شخصیتی قویتر از خودتان بسازید. تشکر از همراهیتون
dalir : سلام من دو خواب دو شب پشت سر هم دیدم با یک موضوع . لطفا هزینه دو خواب کسر بفرمایید چون فکر می کنم مربوط باشند. برای مادر همسرم که بیمار است پرستار در خانه میاریم و پرستارها زیر نظر من و باید مورد تایید من باشند. اول خواب دیدم در اتاق خواب را باز کردم همسرم پشت در را گرفته بود و از شانه (بدن ) بدون لباس او را دیدم و یک لباس بالاتنه زیر زنانه سفید(سوتین) که در اتاق بود خشمگین شدم و اینطور فهمیدم پرستار با همسرم خوابیده در خواب پرستارکه فهمیده بود من متوجه موضوع شدم قبل از ملاقات با من فرار کرد و او درحال فرار ازمن و من دنبال او بودم با عصبانیت و خشم بسیار ...پرستار مانتو گل گلی زیبایی به تن داشت حین فرار..(این خواب را یک شب قبل از مصاحبه با پرستار جدید دیدم و وقتی فردا پرستار جدید آمد تعجب کردم که همون فرد در خوابم بود و البته من در بیداری بخاطر تجربه اش تایید کردم بماند و شروع بکار کند ) شب دوم خواب دیدم خانم های مختلفی در حال عبور از مسیرم بودند که فقط سرهای آنها را می دیدم یک نفر را تایید کردم اما عجیب این بود که در خواب در واقع یک نفر را برای صیغه همسرم تایید میکردم و این را می دانستم و اگاهانه این کار را می کردم . بعد کنار همسرم کاغذی را دیدم که روی آن نوشته بود عقد نامه موقت ....بعد تصمیم گرفتم صمیمانه در این خصوص با همسرم در اتاقی تنها صحبت کنم و از سال ها زندگی خودم و او صحبت کردم ...از این متعجب بودم که انگار درخواب صیغه کردن همسرم با آن خانم پرستار در خانه مهم نبود....لطفا تعبیر هرچه هست منو راهنمایی بفرمایید.
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خواب اولتان این است که همسر شما راجع به استیصال خودش برای حمایت از مادرش با پرستار صحبت می کند و می گوید که نیازمند حمایت اوست. شما متوجه می شوید که پرستار می گوید که شخصیتی با دیسیپلین، بالغ و حمایتگرایانه دارد. او سعی می کند که برونگرا و اجتماعی و شاد باشد ولی از مواجهه با مشکلات خودداری می کند و در عمل خیلی حمایتگرایانه رفتار نمی کند. پرستار سعی می کند که جلوی شما تنبلی نکند تا شما مچ او را نگیرید. در شب دوم، تعبیر این است که شما سعی می کنید که اشخاص را از طرز فکرشان بشناسید و تایید یا ردشان کنید تا کسی بتواند با همسرتان قراردادی منعقد کند و به انجام کارها متعهد شود. شما از آرمانها و اهدافتان با همسرتان صحبت می کنید و متعهد شدن به یک پرستار ( در رابطه با کار در منزل) از نظر همسرتان خیلی هم مهم نیست. تشکر از همراهیتون