تعبیر خواب فرزند
اگر کسی در خواب دید صاحب دختری شده است، درهای رحمت خدا به روی او باز می گردد. اگر صاحب فرزند پسر شد، درنعمت و یاری خدا به سوی او باز می شود. اگر دید دوقلو دختر و پسر دارد، آن شخص به هر دو صفت خواهد رسید هم رحمت و هم نعمت.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند او را دختری آید، دلیل سلامتی خواهد بود و از اهل خود شاد شود. اگر ببیند او را پسری آمد، دلیل است او را دختری آید. اگر ببیند دختری آورد، دلیل است پسر آورد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که طفلی را جایی افکنده بودند و او بازیافت، دلیل که از جایی که امید ندارد چیزی به وی رسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
زهره : سلام و عرض ادب همسرم خواب دیدند که فرزند پسری بدنیا اورده ام که بسیار زیبا بوده و می گویند اسمش را میثم تمار است.
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خوابتان این است که هدف شما محقق خواهد شد و گشایش کار خواهید یافت. شما شخصیتی قوی و بااراده، صبور و خوش رفتار، درستکار و مستقل از خودتان بروز می دهید و خیرتان به دیگران خواهد رسید. همسرتان به این جهت به شما افتخار می کند. تعبیر دوم این است که شما فرزندی به دنیا می آورید که از خصلتهایی که در تعبیر اول عرض کردم برخوردار است و به همین جهت همسرتان بسیار خوشحال خواهد شد. تشکر از همراهیتون
Freshna : سلام چند شب پیش خواب دیدم وارد پارکینگ خونمون شدم و تمام چراغهای پارکینگ روشن بود ویه ماشین خارجی فکر کنم هیوندا بود و مشکی بود چراغهای پارکینگ روی ماشن افتاده بود ومثل ماشینهای تونمایشگاه بود و درهای ماشین به سمت بالا باز شده بود چند تا پسر جوون که انگار دوستای پسرم بودن و کاپشنهای سورمه ایی بلند و پوتین به پا داستن هم کنار ماشین بودن و داشتن باهم حرف می زدن وقتی من امدم به کنار پارکینگ رفتن بعددیدم کنار اسانسورپسرم که یه کاپشن کوتاه به رنگ طوسی یا بژ با شلوار لی طوسی تیره و پوتینی که به پا داشت روبروی اسانسور روی زمین افتاد چند قطره عرق روی صورتش بود و چشماش باز بود و بدنش سرد بود با وحشت و تمام وجودم پسرم و بغل کردم و محکم به خودم فشار دادم و بوسیدمش دیدم بدنش گرم شد و حرکت کرد وشروع کرد به صحبت کرد و حرف زدن که از خواب پریدم
فریبا هراتی : سلام. شما به آرامش بیشتری می رسید و بینش تان تقویت خواهد شد. شما به روش تازه ای برای کنترل زندگی تان دست پیدا می کنید. با قدرت و پرستیژ و افتخار زیاد؛ و با عزم و اراده ای قوی تر؛ از خودتان حمایت خواهید کرد. قدمهای ثابت و استواری به سمت اهدافتان برمی دارید و در عین حال که متواضعانه و خردمندانه رفتار می کنید؛ افکارتان را از دیگران مخفی کرده و مرموزانه دست بهع کار می شوید. شما می خواهید به پسرتان که نیاز به حمایت و پشتیبانی بیشتری از جانب شما دارد کمک کنید. او درونگرا و مغرور است و سخت کوش و مقاوم است ولی می ترسد و استرس زیادی را تحمل می کند. او سعی می کند که بینشش را قوی کند و ترسهایش را از بین ببرد و با شما درددل خواهد کرد و از شما راهنمایی خواهد گرفت. شما از او حمایت می کنید تا خواسته هایش را محقق کند. تشکر از همراهیتون
نبات : سلام وقت بخیر،قبل پنج صبح دیدم لباسای شسته رو پهن میکردم که آماده شم برم پیاده روی کربلا،کسی سفرمو جدی نمیگرفت، رسیدم دیدم هیچی جز لباس تنم و ی کوله که چیز خاصی توش نبود نداشتم،پدرم رسید ی مقدار زیاد دینار بهم داد و تو این فکر بودم ی مقدار آجیل برای مسیر بردارم و دیدم که خونواده ام دارن منتهی مادرم نمیذاشت پدرم اونها رو بهم بده. تو کیف پولم غیر از دیدارهای پدرم ی ورق پول از پنج کشور دیگه هم داشتم،این معطلی باعث شد از ی ماشین جا بمونم و منتظر بعدی بودم که دیدم سبد سبد لباسای شسته و تمیز میارن ی سری خشک بود ی سری تو تشت آب و می خواستن خشک کنن.چند دست لباس خودم و دخترم (لباسای دخترم تو تشت آب بود)رو دیدم و میگفتم اینا برا پیاده روی پارسال و امسالم باخودم میبرم.جوری شد که اون روز نشد برم سفر و همونجا شبو با مادر و خواهرم موندم،خوابیدم دیدم یکی از شهرای کردستان (در واقعیت قصد سفر به اینجا رو داریم) ی هتل بزرگ داره که هشدار تخلیه داده بودن و علاوه بر خسارت جانی داخل هتل برای مردم شهر هم خسارت داشت،دیدم دختر و همسرم که نشده بود بیان پیاده روی شبو رفته بودن کردستان(صحنه هایی که میدیدم حالت فیلم های دوربین مداربسته بودو انگار آینده نزدیکو میدیدم) و دخترم که وارد راه رو شد ی چی منفجر شد و تمام.ی بافت بدون آستین صورتی بنفش و شلوار سبز تنش بود. از خواب با گریه بیدار شدم دیدم همسرم با خواهرم صحبت میکنه و میگه شبو میخوان اونجا بمونن،تو اوج گریه که به زحمت صحبت میکردم به همسرم میگفتم از اونجا بیان بیرون و نشونه های مختلف از موقعیتی که ندیدم و حال حاضر پیششون نبودم میدادم که قبول کنه راسته و بیاد بیرون که دیگه از خواب پریدم.
فریبا هراتی : سلام. شما می خواهید سعی کنید که بی گناهی و پاکی تان را نسبت به موضوعی، به همه ابراز کنید و تلاش می کنید که تدریجا" در مسیر رسیدن به اهدافتان به موفقیت برسید. شما شخصیتی با کرامت و پاک از خودتان می سازیدو به عادات گذشته تان پایان می دهید. از تجاربتان استفاده می کنید و خرد و عقلانیت شما ( یا پدرتان) باعث می شود که علیرغم همه ی دلشوره هایتان، اعتبارتان بالاتر برود. شما می خواهید اهدافتان را محقق کنید و به موفقیت برسید ولی مادرتان برای تلاشهای شما اعتبار و ارزش زیادی قائل نیست؛ بر خلاف پدرتان. شما یک تاخیر موقتی در رسیدن به خواسته هایتان خواهید داشت و بعد که همه بفهمند که شما پاک و بی گناه هستید؛ حرفتان را باور می کنند و روی صحبت هایتان حساب باز می کنند. همسر و دختر شما می خواهند به صورت موقت هم که شده هویت تازه ای از خودشان به دیگران نشان دهند و رفتارهای بهتری داشته باشند و به شرایط کنونی شان پایان دهند. اما فشار و استرس زیادی به دختر شما تحمیل می شود. دخترتان نمی تواند به خوبی از خودش حمایت و مراقبت کند. او مهربان و دلسوز است و ممکن است پدرش از او عصبانی شده با او برخورد بدی داشته باشد و شما نگران هستید که این اتفاق در واقعیت رخ بدهد. شما باید سعی کنید که در زمانهای سخت که نمی دانید عاقبت کار چه خواهد شد؛ اجازه ندهید که همسرتان دچار تنش های عصبی بشود و تندخویی کند و به او کمک کنید تا آرامش و خونسردی خودش را حفظ کند. تشکر از همراهیتون
g m : سلام و عرض ادب. دوشنبه شبی که گذشت خواب دیدم که نوزادی به دنیا آوردم(مراحلی ندیدم فقط می دانستم به تازگی فرزندی به دنیا اورده ام و جنسیتش را هم نمی دانستم) گویا نوزاد سرحال و تپل و سالمی بود. او را در اتاق یا کمدی خانه ای گذاشته بودم که خانه خودمان نبود خانه کسانی بود که برای کمک به آنها رفته بودم. کمک به دختر یا خانمی برای مراسم خاستگاری یا بله برون یا نامزدی و عروسی. و دیگرانی(آقا و خانم) که کمکهای دیگری لازم داشتند. بچه را فراموش کرده بودم شاید برای یکروز. بعد ناگهان یادم آمد و رفتم سراغش و دیدم بچه کمی لاغر و بی حال بود و بدنش کمی خون مردگی داشت شبیه ضرب دیدن ولی ناشی از گرسنگی. او را زیر سینه ام (سینه قبل از عمل که بزرگ بود) گرفتم ولی شیر نداشتم بچه با فشار می مکید ولی خونابه کمی خارج می شد. با خودم گفتم اگر یادم نرفته بود شیرم خشک نمی شد.پریدم تا شیر خشک بخرم دیدم همان خانم مانتو روسری دارد گفتم بروشیر خشک بخر.(خودم بپوشم طول می کشد)من به خاطر تو اینجا هستم و داروخانه هم چسبیده به خانه است (نمی خواست کمک کند با اصرار من بلند شد) گفنم گیگوز صفر بخر. بخث می کرد چرا صفر؟گفتم همینی که گفتم الان نوزاد است بزرگتر بشود شماره اش فرق می کند.و همین تمام شد. همانطور که در لیست خوابها ملاحظه می فر مایید ده روز پیش هم خواب نوزاد دیده بودم.با تشکر
فریبا هراتی : سلام و عرض ادب متقابل. شما هدفی تازه را در دست می گیرید یا شروعی تازه یا طرز فکری تازه خواهید داشت. در ابتدا راجع به این ایده و هدف با کسی صحبتی نمی کنید ولی می دانید که شانس شما برای رسیدن به موفقیت، بسیار زیاد است. شما شخصیتی کمک رسان و خیر دارید و اولویت های دیگران را به اولویت خودتان ترجیح می دهید و این باعث می شود که به این فکر کنید که باید خواسته ها و تمایلات شخصی خودتان را هم بدست بیاورید و نسبت به رویاها و آرزوهای خودتان بی تفاوت نباشید. شما بشدت خسته هستید و انرژی تان کمتر شده است بنابر این برای پیشبرد اهدافتان نمی توانید با جان و دل از خودتان مایه بگذارید. ولی تکیه و توکل شما به خدای بزرگ است. اینکه گفته اید گیگوز صفر بخر، در تعبیر به این معنی است که شما یک خلاء را در زندگی تان تجربه می کنید. می خواهید به تکامل و قدرت و آزادی برسید. می خواهید به کمال برسید و گمان می کنید که این در نتیجه ی دعاهای خیری که دیگران در حق شما می کنند، عایدتان خواهد شد. ولی خداوند بیناست و به همه چیز آگاه است. وقتی شما کار خیری در حق کسی انجام می دهید؛ پاداش کارتان توسط پروردگار به شما بر می گردد حتی اگر دیگران فراموش کنند که دعایتان کنند یا تشکری برای عملکرد خوبتان در حق شما انجام ندهند. تشکر از همراهیتون
g m : سلام خانم هراتی عزیز, نوروزتان پیروز. با آرزوی سلامتی و خوشبختی. (متن پنهان بماند لطفا)
فریبا هراتی : سلام. عید شما هم مبارک. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما در ابتدا به این فکر می کنید که شاید باید از ایده ی تازه ای که در دل دارید؛ بگذرید و بی خیال آن بشوید. چون کارها آنطور که شما دوست داشته اید؛ پیش نرفته است و فکر می کنید که تحقق رویایی که در سر دارید، غیر ممکن است. شما بشدت احساس آسیب پذیری می کنید و نیاز به حمایت بیشتری دارید. باید خودتان هم مراقب خودتان باشید و کم کم خواهید دید که فکری که در سر دارید، یا رابطه و ایده ای که می خواهید به آن تحقق ببخشید؛ بر خلاف الان که نشدنی به نظر می رسد؛ اما غیر ممکن نیست. شما هدفتان را دنبال می کنید و از خودتان بخوبی حمایت خواهید کرد. خواب شما شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
alireza1360 : سلام وقت بخیر؛خواب دیدم در یک مزایده ساختمان مجلل هستم همه دور میز هستند روی میز شیرینی هست کاپشن را خواستم روی صندلی بگذارم دیدم شلوار طوسی من همونجا هست کاپشن را روی ان گذاشتم رفتم ملک را نگاه کنم پسند نکردم برگشتم هیچ کس نبود و صندلی هم نبود یک شیرینی برداشتم خوردم دنبال شلوار و کاپشن بودم بعد مالک را دیدم گفتم صندلی کجاست جواب سربالا میداد پسرم اومد دستم را گرفت و گفت این نمیدونه بیا بریم بعد مالک ایستاده ادرار کرد؛دربرگشت در خیابان دوست قدیمی را دیدم با یک نفر اشنا نشسته بود رفتیم اونجا بعد انگار باید پسرم میرفت جایی یا دنبال کسی من موبایلم را دادم پسرم رفت.با دوستم سرگرم صحبت بودیم متوجه شدم پسرم نیامده نگران شدم دوستم گفت پسرت تلفن جواب نمیدهد ومن دیوانه شده بودم از گم شدن پسرم ,داشتم دنبالش میگشتم بعد بیدار شدم دیدم خواب بود.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما نظرات دیگران را راجع به کسی که به ظاهر شخصیتی عالی دارد، می شنوید و گول ظاهر او را می خورید. ( یا نظرات دیگران را راجع به موقعیت یا رابطه ای می شنوید و فکر می کنید که این رابطه یا موقعیت به نفع شماست ولی اشتباه می کنید). این شخص به ظاهر مغرور و حمایتگرایانه رفتار می کند. ( یا فکر می کنید که از این رابطه سود می کنید. شما تمایل پیدا می کنید که شناخت بیشتری از او ( یا از این موقعیت) پیدا کنید. اما بعدا متوجه می شوید که این شخص ( یا موقعیت)، با ایده ها و باورهای شما هماهنگ نیست. شما نمی خواهید که متضرر شوید و جایگاهتان را از دست بدهید ولی کسی که او ( آن کار) را به شما معرفی کرده، مسئولیت اخلاق و یا عملکرد این شخص ( یا مسئولیت موفقیت در اینکار) را بعهده نمی گیرد. بعلاوه این شخص معرف ممکن است با شما تندخویی کند و نظرات منفیش را به شما ابراز کند. شما سعی می کنید که از تجارب قدیمی تان استفاد کنید ولی بُعدی از شخصیت شما سرخوشانه و دلداده شده و مردد و دو دل می شوید که آیا می توانید جلوی نفس خودتان را بگیرید و خردمندانه فکر کنید یا باید بروید دنبال اجرای آنچه که تمایلات شما از شما می خواهد. تشکر از همراهیتون
Mahboobeh : سلام عزيزم، خواب ديدم با مادرم در المان هستم(ايران زندگي ميكنم)(الان فرزندي ندارم) و پسري دارم حدودا ٦-٧ ساله كه سيبيل داشت و با قطار در حال جابجايي بين دو شهر بوديم و مسول قطار در مورد وسايلمون سوال كرد ماهم پاسخ داديم انگليسي صحبت كن، سپاس
فریبا هراتی : سلام. شما و مادرتان شخصیت هایی اصیل و با فرهنگ دارید و می خواهید تغییرات بزرگی در زندگی تان ایجاد کنید تا چشم انداز تازه ای در زندگی تان بدست بیاورید و زندگی تان به تعادل بیشتری برسد. شما گشایش کار می یابید. شخصیتی قوی و با اراده، موفق و مستقل دارید و می خواهید حرفتان را به کرسی بنشانید. شما تلاش می کنید که به صورت روشمندی برای زندگی تان برنامه ریزی کنید ولی احساس می کنید که دیگران نمی توانند خوب شما را درک کنند. تشکر از همراهیتون
سمیه : سلام خانم هراتی عزیز، روزتون بخیر لطفا پنهان باشد، سپاسگزارم
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما حالت ذهنی تازه ای پیدا می کنید. تحولات تازه ای در زندگی تان در راه است و به صورت موقت به عادتها و رفتارهای قدیمی تان پایان داده و هویت تازه ای به خودتان می گیرید.( احتمالا شما و همسرتان باید متوسل به ائمه ی اطهار شده و از عملکردهای اشتباه گذشته تان توبه کنید تا به خواسته تان برسید.) خانم فامیلتان شما را خوب درک می کند و برای رسیدن شما به خواسته تان دعا می کنند و انشالله شما به آرزویتان خواهید رسید. او متوجه اعتبار بالای شما برای رسیدن به خواسته هایتان خواهد شد و هرگز او تمایلی ندارد که از ارزش و اعتبار شما کم کرده و یا به نحوی به شما ضرری وارد کند. شما هم برای خانم همسایه تان اعتبار زیادی قائل خواهید شد و به او اعتماد خواهید کرد. تشکر از همراهیتون
zahra : سلام
اخیرا به دکتر پوست مخفی شود
فریبا هراتی : سلام. شما می خواهید نقاط قوت خودتان را توسعه بدهید و شروعی تازه داشته باشید. در حالی که تلاش می کنید که از نظر امور مادی در دنیا شرایط بهتری داشته باشید و وجهه ی خوبتری بدست بیاورید؛ مرحوم پسرعمویتان ( روحش شاد) می خواهد به شما بگوید که او هم مثل پزشک شما، حرفهایی برای گفتن دارد و می تواند باعث رشد و توسعه ی شخصیت شما بشود و شما باید به صورت جدی به این حرفها توجه کنید. شما با بالاتر بردن بینش خودتان و نقاط قوت خودتان و با داشتن عزم و اراده ای قوی و با استقامت و سخت کوشی تان می توانید آینده ی خوب برای خودتان بسازید. چون هیچ پشتوانه ای به جز آنچه که عملکردتان در گذشته و آینده برایتان به همراه می آورد، در آخرت نخواهید داشت. او دلسوز شماست و مصرانه می خواهد که شما به نصایحش گوش کنید. تشکر از همراهیتون
mery : سلام و ادب طاعات قبول باشه . لطفا خواب نمایش ندید
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید بدانید که چه در ذهن خواستگار دخترتان می گذرد. دختر شما و خواستگارش از قبل هدف مشترکی را با هم در نظر گرفته اند، نسبت به هم احساسی قوی دارند و می خواهند در کنار هم به سعادت و خوشبختی برسند و مادر خواستگار دخترتان از این بابت با خبر است ( و یا اینکه خواستگار دخترتان با رفتاری سرشار از احساس و خردمندی سعی کرده با دخترتان تعامل کند). آنان گشایش کار پیدا کرده اند و نسبت به هم حس حسادت دارند ( نسبت به هم حساس هستند). شما نگران هستید و می خواهید حرفهایی را که روی دلتان مانده است را جایی مطرح کنید تا خیالتان راحت شود و منجمله بخاطر مسائل مالی شاید نگران هستید که آیا این آقا می تواند بخوبی دخترتان را از نظر مالی حمایت کند یا خیر. دخترتان دوست ندارد که شما خیلی به خواستگارش سخت بگیرید و شما هم سعی می کنید که شرایط او را درک کنید. خواب شما شامل 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون
فریبا هراتی : سلام. لطفا دو حق خواب برای تعبیر خواب امروزتان 30 اسفند شارژ بفرمایید. برای تعبیر 3 حق خواب لازم است ولی شما فقط یک حق خواب داشتید. تشکر.