کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مرغابی

مرغابی نعمت است و روزی. اگر ببینیم مرغابی در خانه داریم مالی به ما می رسد. اگر ببینیم مرغابی از خانه ما پرواز کرد و رفت زیان می کنیم و مالی را از دست می دهیم. اگر ببینیم مرغابیان در آسمان یا روی زمین صدا می کنند، برای ساکنان جایی که مرغابیان دیده می شوند حادثه ای اتفاق می افتد که بهتر است در خانه بیننده خواب نباشد. اگر دیدید با مرغابی حرف می زنید از زنی ثروتمند سود می برید.

امام صادق (ع) می فرماید: دیدن بط سفید، مال یا زن توانگر است و بط سیاه، کنیزک است. اگر ببیند که بط بکشت و از گوشت آن بخورد، دلیل که مال زن به میراث ستاند و هزینه کند.

محمد ابن سیرین می گوید: بط در خواب دیدن، مال و نعمت است که به او رسد، خصوصا اگر که در خانه و ملک خود دیده باشد. اگر ببیند که بطان بسیار در سرا یا در کوچه او جمع شدند و صدایشان بلند است، دلیل که در آن موضع مصیبت افتد. اگر ببیند که با او سخن می گفتند، به سبب زنی توانگر سفر کند و در آن سفر حرمت و منفعت یابد.

ابراهیم کرمانی می گوید: بط در خواب مردی است بزرگ از اهل بیت با مال و حشم بسیار. اگر ببیند از اندام بط چیزی یافت، دلیل که از مردی بدین صفت که گفته شد چیزی یابد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

37 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

بهناز

بهناز : سلام حال شما،چهاردهم محرم خواب دیدم که از پنجره اتاقم در حال تماشای آسمان آبی و زیبا بودم که دوتا کبوتر طوسی یاکریم نشسته و بهم ذل زده بودن،نگاهم به آسمان جلب شد دوتا مرغابی کله سبز بزرگ در حال پرواز ددر زدن ونشستن پشت سر کبوترها و کله های کبوتر رو تو دهنشون کردن،درست یادم نیست بلعیدنشون یا فقط حس کردم و یکی از مرغابی ها به من نگاه میکرد،در همون حال با عشقم ‌که به من زنگ زده بود و می‌گفت عزیزم دلم برات تنگ شده،منم با لبخند میگفتم اگه نیایی من به زودی ازدواج میکنم اونم گفت آره حتما یه حالت تهدید و خیال راحت داشت.ممنون از وقتی که میذارید❤️

پاسخ
لینک۳۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۳۶:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به آرزوها و آرمانهایتان فکر می کنید و می خواهید زندگی تازه ای را تجربه کنید. می خواهید صلح و آرامش در زندگی تان ایجاد شود، ازدواج کنید و صلح و آرامش بیشتری را بدست بیاورید. اشخاصی سعی می کنند که با شایعه پراکنی و بیان اخباری راجع به شما و عشقتان بین شما فاصله بیاندازند و شما را ناراحت کنند. او به شما فکر می کند و دلتنگ شماست. نباید رفتاری داشته باشید که عشقتان به شایعاتی که در باره ی شما گفته می شود، باور کند و همینطور نباید به شایعاتی که دیگران در باره ی عشق تان به شما می گویند باور کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۱۷:۰۰
Mina

Mina : سلام روزتون بخیر. طرف عصر خواب دیدم تو یک خونه خیلی بزرگ هستم ناگهان دیدم روی دیوار یک گرگ یاروباه یه چیز سفیدکوچولو به دهنش بودورفت. دیدم اطرافم چند تا اردک بزرگ وزیبا هستن یکیشو بغل کردم وداشتم باهاش حرف میزدم. بعدشو یادم نمیادیعنی چیزخاصی نبود . فقط آخرش اومدم نگاه کردم روی حیاط همه جاروگشتم دیگ پیداشون نکردم وخیلی نگران بودم براشون. ممنونم ازتون

پاسخ
لینک۱۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۴۴:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با اشخاص زیادی در ارتباط هستید و بعضی از این اشخاص، شخصیت هایی موذی و آبزیرکاه، خیانتکار و غیر قابل اعتماد دارند و می خواهند سر شما را کلاه بگذارند. شما شخصیتی انعطاف پذیر دارید و سعی می کنید که در شرایط مختلف، خودتان را با موقعیت های مختلف وفق بدهید. اما باید مراقب باشید که این اشخاص با دروغ های زیاد خیال دارند شما را فریب بدهند. خوابتان به شما هشدار می دهد که گول این اشخاص فریبکار را نخورید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۰۰:۲۱:۲۸
بی نام

بی نام : سلام . عرض ادب و با آرزوی سلامتی برای شما. ساعت ۴ عصر خوابم برد. به ندرت بعد از ظهر می خوابم . خواب دیدم : پیاده در حال رفتن به خانه ام در شهر دیگری هستم. بین راه استخر زلال کوچکی دیدم که دو اردک خاکستری و دو جوجه اردک خاکستری درون آن شنا می کردند. کمی جلوتر از استخر ، دو اردک زرد کنار پله یک خانه ویلایی ایستاده بودند. من با‌ پا آنها را به درون استخر هل دادم. در خواب می دانستم اردکهای زرد، نر هستند و دوست ندارند توی آب بروند. بعد دیدم هر کدام از جوجه ها پشت یک اردک زرد نشسته و اردکهای زرد با خوشحالی درون آب شنا می کنند. سپاس

پاسخ
لینک۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۴۷:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید به اهدافتان برسید و در مسیر حرکت به سمت موفقیت، به آرامی به پیش می روید و پیشرفت ثابت و مستمری در این زمینه خواهید داشت. شما روحی آزاد و شخصیتی انعطاف پذیر دارید. اگر می خواهید خواسته هایتان محقق شوند، باید به دو مادر مجرد و سرپرست خانوار کمک کنید تا بتوانند از فرزندانشان مراقبت کرده و تعادل و آرامش بیشتری در زندگی این اشخاص ایجاد شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۰:۲۷:۲۰
Freshna

Freshna : سلام ایام بکام
خواب دیدم تو یه جایی مثل پارک با شوهرم و مادر شوهرم هستم و داشتم با مادر شوهرم درددل می کردم و مادر شوهرش خیلی عادی داشت گوش میداد (چون چند ماهی هست که احساس می کردم شوهرم بهم خیانت می کنه ) بعد دیدم دارم شوهرم و محم و از ته دل می زنم و شوهرم دستاش و بغل کرده بود و روی زمین خوابیده بود و من می گفت به خدا من کاری نکردم و مادر شوهرم هم فقط نگاه می کرد پارک پراز برگهایدرختا سبز و خیلی کمترش زردبود که روی چمن ریخته بود بود بعد یه دفه دیدم تو خونه خودم با دخترم و شوهرم هستیم دخترم یه میز کوچیک جلوش بود و مشغول کار بود و شوهرم هم لباس راحتی توخونه تنش بود بعد دیدم دوتا مرغابی وحشی و خیلی خوشکل بودن البته خیلی تپل و خپل بودن و گردناشون از اردک کوتاهترند بود تنشون طوسی کمرنک و سرشون رنگارنگ بودخیلی خوشکل بودن که تو خونه هستن یکیشون تودست شوهرم بود ویکیشون کنار درب ورودی بود و شوهرم با چاقو می خواست یکیشون بکشه بهش گفتم وسط اتاق می خوای بکشیش برو تو اشپزخونه . گفتم اصلا دلت میادبکشیش بعد به دخترم گفتم نگاه کن بابا می خواد این و بکشه دخترم اردک بقل کرد و بوسش کرد ولی چیزی نگفت وقتی شوهرم با اردک و چاقو رفت تو اشپزخونه من گفتم واقعا که اصلا نمتونم ببینم اون یکی اردکه هم اروم جلوی وردودی نشسته بود و نگاه می کرد

پاسخ
لینک۲۷ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۲:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از همسرتان ناراحت هستید و به او شک دارید. او سعی می کند که در آرامش و خردمندانه به حرفهایتان گوش کند. در حالی که همسر شما شخصیتی مهربان و انعطاف پذیر و فداکار دارد و در رابطه با تمایلات خودش با شما دروغ نمی گوید. اما رفتار تند شما با او باعث می شود که او از این همه صداقت و درستی و خوشرفتاری خودش با شما بدش بیاید. شک شما باعث تخریب زندگی تان می شود و باید سعی کنید که رفتارتان را نسبت به همسرتان تغییر دهید و اجازه ندهید که او از بهبود زندگی تان ناامید شود. دخترتان هم مثل شوهرتان مهربان و انعطاف پذیر است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۲۹:۰۹
رز

رز : سلام وقت بخیر
خواب دیدم ۴تا ماهی قرمز از آکواریوم پریدن بیرون اومدم درو باز کنم بندازمشون داخل آکواریوم با در رفتم رو یکیشون دمش کنده شد بقیشون دهنشون خیلی باز کرده بودن و مردن به مامانم گفتم برم دوتاماهی بگیرم گفت نه یکدفعه یه بچه اردک خوشگل اومد از در داخل ،دیدم یه تخت وسط هال هست از خونه قدیمی مادر بزرگم که فوت شده سردراوردم رو تخت ملافه سفید یکدست بود من با اردک شروع بازی کردم کف دستم میزاشتمش بالا و پایین میبردمش تو چشمای اردک نگاه کردم یکم با بقیه فرق داشت مدام به اردک میگفتم تو خیلی خوشگلی

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۴۲:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما احساس می کنید که در بخشی از زندگی تان در دور باطل افتاده اید و به جایی نمی رسید. بعضی از آرزوهایتان هرگز محقق نخواهند شد ولی شما شخصیتی انعطاف پذیر و مهربان دارید که در شرایط مختلف، قادرید خودتان را با این شرایط منطبق کنید. روحی آزاد دارید و با فرهنگ و اصیل و با کرامت هستید. شما فداکارید و حاضرید در شرایط مختلف، برای خاطر رفاه دیگران خودتان را در معرض خطر قرار دهید. روحی زیبا دارید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۲۳:۲۲
Shahrzad

Shahrzad : باسلام،خواب مرغابی سبز و خوشرنگی دیدم که بارداره و شکمش خیلی جلو بود با لبخند و با سرعت داشت به من نزدیک میشد روی آب،خیلی بهم نزدیک شد.گردنشم بلند بود.

پاسخ
لینک۲ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۲۴:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی احساساتی و در عین حال، مادیگرا دارید و در حالی که سعی می کنید که خودتان را با شرایط موجود وفق بدهید و نشان دهید که مثبت اندیش و آرام هستید، چیزی در دلتان است که راجع به آن با کسی صحبت نمی کنید و این مسئله، شما را ناراحت می کند. یا هدفی دارید که عملی نشده و به خاطرش ناراحت هستید. شما به سختی می توانید بین عقل و دلتان تعادل ایجاد کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۲۷:۵۸
سروناز

سروناز : سلام خانم هراتي عزيزمن.. لطفا مخفي كنيد،❤️

پاسخ
لینک۲۹ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۱:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی متمول، انعطاف پذیر و روحی آزاد دارید و حاضرید برای عزیزانتان خودتان را در معرض خطر قرار دهید. اما در عین حال ساده دل هستید و ممکن است خیلی راحت به شما دروغ بگویند و فریبتان دهند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۲:۱۶
بهارک

بهارک : سلام وقتتون بخیر.
خواب دیدم تعدادی مرغابی( یا اردک) قهوه ای که نه جوجه بودن ونه مرغابی بالغ ،به صورت صف منظم حرکت می کردن ، وبه نظر با طناب بهم وصل بود وهر کدوم یه جعبه کوچیکی رو حمل می کردن ،از روی تپه ،وارد یه تونل کوچک(زیر گذر) هم اندازه خودشون شدن وبعد از داخل تونل بیرون اومدن.
هم زمان منم هم با گوشیم فیلم گرفتم.
وقتی ازتونل اومدن بیرون افرد دیگه طناب و جعبه هارو ازشون جدا کردن.
موقع برگشتنم بعد ای موضوع،جلو راهم یه تشک پنبه ای روزمین پهن بود ،جمع کردمش وگذاشتم روی یه تخت.

پاسخ
لینک۲۵ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۵۴:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شاهد تلاش افرادی هستید که روحی آزاد دارند، با استعداد هستند، می خواهند رشد کنند و حاضرند به خاطر رسیدن به اهدافشان، خودشان را جلو دست قرار داده، خطرات را تحمل کنند؛ این اشخاص همگی اهدافی مشترک دارند. این افراد فکرشان بسته نیست و امیدهایی دارند که محقق خواهد شد. شما هم به آرامش و رفاه بیشتری خواهید رسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۵ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۴۸:۵۹
Farzaneh

Farzaneh : سلام خانم هراتی. خواب دیدم در دانشگاه هستم و در حالیکه مقاله در حال نگارش ام رو به استادم نشون می دم می گم اگر تائید کنید که من برای انجام تحقیق به خارج از کشور برم اسم شما رو توی اون می نویسم گفت تائید می کنم که بری ولی لزومی نداره اسمم رو بنویسی چون طبق قانون استادهای اونجا اجازه نمی دهند. من گفتم درسته که اول و آخر که مهم هست نمی شه بنویسم لذا اون اواسط می نویسم یا در مقالات دیگر جبران می کنم. استادم عجله داشت و داشت می رفت من با خودم گفتم چون ایشون پیر و با تجربه هست مثل همیشه برم توی مسیر از ایشون بپرسم که چکار کنم که اینبار مثل دفعه قبل نشه (دفعه قبل به دلایل متعدد من نتونستیم با استادهای اونجا همکاری موثری داشته باشیم. یکیش این بود که به دختر و همسرم ویزا نداده بودند. با وجودی که هدف من نه تنها خدمت به مردم ایران بلکه خدمت به کل مردم دنیا بود موفقیت چشمگیری بدست نیاوردم). مسیرش شبیه به خیابون خونه مادر بزرگم بود. استادم کنار یک خونه که درب بزرگ و قهوه ای داشت ایستاد و گفت باید یک نگاهی به داخلش بیندازم. درون حیاط خانه چندین مرغابی و یک جوجه مرغابی زرد-قهوای با چشمانی درشت انگار عینک زده بود و یک مرغابی سفید که پرهاش رو مرغابی های دیگه کنده بودند و تقریبا عریان شده بود و پوست یک طرف از بدنش به اندازه یک کف دست کنده شده بود و گوشتش مشخص بود. دو مرغابی سفید بد جنس در حالی که با غرور به من نگاه می کردند دوباره به سمت اون رفتند و شروع به نوک زدن و کندن پرها و گوشت تنش کردند. اون جوجه مرغابی و چند مرغابی بالغ دیگه با رنگ های متفاوت پشت این مرغابی مخفی شده بودند و هر از چندگاهی جوجه مرغابی بیرون می اومد و یک نگاه به مرغابی زخمی می انداخت و دوباره پشت اون مخفی می شد. من با خودم گفتم چرا این خودش رو سپر بلای اینها کرده؟ چرا اونهایی که پشت این مخفی شدند از خودشون دفاع نمی کنند؟ اگر دفاع می کردند این اینقدر صدمه نمی دید. بعد دیدم من و تعدادی از دانشجویان وارد خوابگاه شدیم در لابی کلی غذا برای روزه داران در ظروف یک بار مصرف که داخل اون قابل دیدن بود چیده بودند. من هم روزه بودم. سه نوع غذا بود که دو تاش رو یادمه. من پکی که نیمی برنج و نیمی عسل بود (عسل هاش با موم بودند) انتخاب کردم و خیلی دلم می خواست یک پک نون لواش که یک لایه حلوای زعفرانی روی اون مالیده شده بود هم بردارم که آقاهه گفت این سهمیه سحری تان هست می تونید همین حالا هم بردارید. من با خودم می گفتم برم به بقیه بچه ها اطلاع بدم و اینکه انقدر زیاده که احتمالا اضافه میاد و مجددا بین ما تقسیم می کنند. با تشکر.

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۲:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید مطمئن شوید که مقاله تان مورد تایید استادتان قرار می گیرد و برای استادتان مهم است که شما نظرات او را در بعضی موارد سوال کنید و از او راهنمایی بگیرید. او نمی خواهد که کار و فعالیت شما را به اسم خودش تمام کند ولی با این وجود، شما باید تعادل را در کارتان ایجاد کرده و جوری منصفانه رفتار کنید که استادتان هم از شما راضی باشد و حمایت تان کند. شما نهایت تلاشتان را می کنید که خردمندانه رفتار کنید. شما به خوبی شرایط و راهکارهای موفقیت و رسیدن به اهدافتان را می شناسید. شخصیتی انعطاف پذیر و با استعداد دارید و سعی می کنید که در موقعیت های مختلف، خودتان را با شرایط وفق دهید. شما فداکار و سخت کوش هستید و برای آرامش دیگران، حاضرید خودتان را به خطر بیاندازید. برای رسیدن به موفقیت باید زرنگ باشید و محافظه کارانه رفتار کنید و ساده لوحی به خرج ندهید. شاید خواب به این اشاره دارد که اول نشان دهید که پروژه تان در چه زمینه ایست و چقدر برای کشور مقصدتان مفید واقع می شود و بعد تقاضای ویزا کنید و نه برعکس. شما باید اول سعی کنید که خودتان را بخوبی معرفی کرده و به دانشگاه مقصدتان، بشناسانید. شما شروعی تازه خواهید داشت. از نظر مالی شرایط بهتری پیدا می کنید و در کارتان هم به موفقیت بیشتری می رسید. ولی باید سعی کنید که کمتر بی زبان و ساکت باشید و نظراتتان را با قدرت و قاطعیت به دیگران بشناسانید. خوشی ها و رفاه راحت به دست نمی آیند و شما مجبور می شوید که خیلی کار کنید. در زندگی تان علاوه بر موفقیت، درهم برهمی زیادی هم وجود خواهد داشت. باید سعی کنید که آرامش و خونسردی تان را حفظ کنید و جوری رفتار کنید که دیگران شما را سخت کوش بدانند و نظراتتان را تایید کنند. باید شور و شوق بیشتری از خودتان نشان دهید و به دانشگاه مقصد بفهمانید که چقدر این پروژه برایتان مهم است و یا چقدر می توانید در انجام این کار، مفید واقع شوید. انشالله شروعی تازه خواهید داشت و سختی هایتان به زودی تمام خواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۱۷:۱۲
MARYAM BANISAEID

MARYAM BANISAEID : من دیشب خواب دیدم مرغابی زنده ی پرو بال شکسته ای تو بغلمه که بهم نگاه میکنه. خونی نبود .انگار پخته بودنش واستخوناش زده بود بیرون . بهم نگاه میکرد و من باهاش حرف میزد و میگفتم: عیب نداره عزیزم تو کارات و تموم کردی . بعد یک شال گردن قهو ه ای رو بدنش کشیدم که سردش نشه چون باد می وزید. تعبیرش چیه؟

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۳:۴۳:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما روحی آزاد، شخصیتی فداکار و مهربان، اصیل و با ریشه و با گذشت دارید که خودتان را همیشه جلوی دست قرار می دهید و اجازه می دهید که به خودتان سخت بگذرد تا دیگران در آرامش باشند. شما در زندگی تان صدمات زیادی دیده اید و شخصیتی منطبق با شرایط دارید و هر جور که پیش بیاید خودتان را با شرایط وفق می دهید ولی از تجاربی که کسب کرده اید زیاد پخته و مجرب شده اید . حالا نیاز دارید که کمی هم فکر خودتان باشید و از خودتان حمایت کنید. شما باید امکانات مالی بهتری در اختیار خودتان قرار دهید و بین عقل و دلتان هم تعادل ایجاد کنید. باید دلتان به حال خودتان هم بسوزد چون هیچ کسی جز خودتان مراقب شما نیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۶:۴۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.