تعبیر خواب معلمی کردن
اگر کسی دید معلمی می کرد، نشانه شرف و بزرگی است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: معلمی کردن بر شش وجه است:
- فرمانروایی،
- عز و جاه،
- منفعت،
- حکم کردن،
- معیشت،
- داوری.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Razzzz : سلام خانم هراتی عزی ...نمیدونم خوابم دقیق یادم نیست فقط یه جایی انگار توی دفتری نمیدونم جایی کار میکنم که استادم هم هست و من استرس استادم رو دارم بعد دیدم استاد بد نگاه کرد که مثلا این چه وضعیه بعد دیدم از زانو به زیر پاهام لخته بعد با خودم گفتم بابت اینه پس در محیط کار مرتب میاد (در واقعیت این استاد خیلی بهم احترام میذاشت و قرار بود یه کار علمی همکاری کنیم اما یه بار نوشته هایی در مورد موضوعی که قرار بود روش کار کنم بهش دادم و از اون روز به بعد دیگه ج نداد و حس کردم نوشته هام ضعیف بود و بخاطر همون ناراحت شد به تازگی هم آزمون دکترا مرحله اول مجاز شدم نمیدونم میپذیرند یا نه
فریبا هراتی : سلام. شما شرایط خودتان را با دیگران مقایسه می کنید و سعی می کنید که در کارتان پیشرفت کرده و ماهرانه تر رفتار کنید. استاد شما از عملکرد شما خیلی رضایت ندارد و اینکار او باعث می شود که شما اعتماد به نفستان کم شود. "احتمالا" او از شما حمایت نمی کند. تشکر از همراهیتون
زهرا : سلام ؛ خواب دیدم معلم شدم؛ وارد یه مدرسه شدم و مدیر اونجا اجازه داد به بچه ها درس بدم؛ بعد دیدم کنار یه اکواریوم بزرگم و دارم با یه وسیله یی که سرش تور داره انواع ماهی ها رو میگیریم ؛ الان تقریبا ۴۰ روزه با یه اقایی بخاطر رفتار بدش کات کردم؛ بارها خواب دیدم که پریشون و به شدت عصبانیه و ما هی دنبال همیم؛ ولی دیشب خواب دیدم بهم زنگ زده و باهام اروم و مهربون حرف میزنه
فریبا هراتی : سلام. شما در هر کامنت فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید و منظور از 750 کاراکتر، همین مقدار کاراکتر برای یک خواب است و نه مجموع خوابهایی که بتوانید در 750 کاراکتر بگنجانید. حقوق کارمندان سایت از تعابیر تامین می شودو ثبت چند خواب در یک کامنت، خدای نکرده شما را مدیون این کارمندان می کند. بخش اول و دوم خواب شما هیچ ربطی به هم ندارند. در صورت تمایل برای تعبیر زنگ زدن نامزدتان، آن را کامل و مجزا ارسال کنید. اما بخش اول خوابتان به این تعبیر است که شما سعی می کنید که از تجاربی که در زندگی تان کسب کرده اید، برای آگاهی و کمک به دیگران استفاده کنید تا خرد و عقلانیت بیشتری بین مردم نشر بدهید و اجازه ندهید که آنان اشتباهات گذشته ی شما را تکرار کنند. شما احساس می کنید که زندگی تان در یک دور باطل افتاده و به جایی نمی رسد. درک و فهم شما نسبت به مسائل بالاتر رفته و حالا سعی می کنید که پاسخ سوالاتی که ذهنتان را درگیر کرده است را بدست بیاورید تا بتوانید برای زندگی تان تصمیم درستی بگیرید. تشکر از همراهیتون
معصومه : سلام بزرگوار..ببخشید به دلایلی نتونستم ویرایش و کوتاهش کنم.
قبل از ساعت ۶صبح روز پنج شنبه خواب دیدم؛
انگار تو جشن عروسی دوستم(صمیمی نیستیم) هستم که حداقل ۱۵ ساله که متاهله و داشت با لباس عروس می رقصید(چون تو واقعیت جشن عروسی نگرفت واسه همین برام طبیعی بود که الآن که دست و بالشون بازتره بخواد بگیره).موهام رو شونه نکرده بودم تو خواب(شاید به واقعیت مرتبط باشه چون یکی دو روزی به خاطر خونه تکونی وقت نکردم موهام رو شونه کنم)و میدیدم که موهام که خیلی هم نامرتب نبود از زیر روسری تقریبا نازکم مشخصه.دنبال عینک تو کیفم بودم دیدم همراهم نیست(در واقعیت و حتی تو خواب خواستم عینک بزنم که صورتم روبراه تر بشه و آرایش نکنم چون با اینکه طبیه اصلا رو دیدم تاثیر نداره).بعد یکی از مهمونها ازم پرسید شوهر دوستت ۶ تومان حقوق داره؟گفتم بیشتر داره.
بعد انگار تو یه کلاس درسی همراه ده پونزده نفر دانش آموز بودم.فرم کلاس عادی نبود(اگه بخوام تشبیه کنم شبیه دو بال پروانه بود یا یه پاپیون با این تفاوت که یک طرفش پایینتر بود).من جلو نشسته بودم که دیدم معلم وارد شد و دیدم مرحوم علیرضا فتحی پوره (مجری رادیو و تلویزیون و تجربه گر تقریبی مرگ که بسیار نسبت بهشون ارادت دارم). از دیدنشون تعجب کردم و انگار میدونستم زنده نیستند. نزدیکتر شدند دیدم برخلاف همیشه عینک ندارند.سعی کردم خوب نگاهشون کنم حالا که از نزدیک دارم می بینمشون.بعد کلی صحبت کردن که الآن یادم نیست.(من زادگاهم لاهیجانه ولی الآن تو شهر کناریش آستانه اشرفیه هستم) تو خواب گفتن مردم لاهیجان همه شون خوبند. در ادامه و در واکنش به یکی از بچه ها که میخواست ازشون مشاوره بگیره از من یه برگه و قلم خواست تا توش شماره شون رو یادداشت کنه و بهش بده.من تو دفترچه یادداشت کوچیکی که تو واقعیت براي برنامه ریزی روزانه ازش استفاده می کنم(ده دوازده روزه که خیلی جدی تر کارهای روزانه + هدفهام رو تو دفترچه یادداشت و سعی می کنم عملی کنم و الآن که این خواب رو دیدم روز قبل از خواب به دلیل خونه تکونی، حتی نتونستم کارهای روزانه م رو توش یادداشت کنم حالا اهدافم بماند. و حتی شبی که گذشت به این فکر میکردم انگار خسته شدم از این همه فشار آوردن به خودم).من تو اون دفترچه دنبال یه برگه سفید بودم اما پیدا نمیکردم که بهشون بدم(برعکس واقعیت که اون دفترچه برگه سفید زیاد داره) داشتند میرفتند که از یکی دیگه بگیرن که من برگه ای رو که سفید ولی نصفه بود کندم و بهشون دادم. ایشون بعد از کمی مکث و فکر جلوی من شروع کردند دو تا شماره انگار ثابت رو یادداشت کردن ولی من نگاه نکردم گفتم شاید دلشون نخواد کسی ببینه.(نمیدونم مرتبطه یا نه ولی من، و برادر و خواهر این بزرگوار همدیگر رو فالو داریم تو اینستاگرام و این برادر خواهر از میزان ارادتم به برادر مرحومشون مثل بقیه ارادتمندانشون کم و بیش مطلعند).
بعد یه خاطره از کسی که ورزش پارکو بلد بوده رو تعریف کردند و به صورت عملی از گوشه سمت چپم که انگار یه چیزی شبیه سنگ یا صخره دو سه متری بود ماهرانه شروع کردن یک متر یک متر پرش کردن به سبک پارکویی ها سمت پایین، که مثلا طرف اینجوری ورزش پارکو رو یاد گرفته و انجام میده و من گفتم این یعنی انعطافپذیری و ایشون گفتند آفرین. از یه جایی به بعد ایشون رفتن یه قسمت دیگه ای از کلاس و من از اینکه ایشون زنده نیستند به طور فیزیکی، انگار خسته شدم. به دوستم که دور و برم نبود گفتم بیاد، ایشون اومد و بعد بهش گفتم اون زنده نیست.دوستم گفت می بینی که مرده زنده شده(یعنی می بینی که الآن اینجاست). گفتم نه، اینها حتی اون سوال و جوابها هیچکدومشون لایو و زنده نیست. بعد در حین صحبت کردنشون برای بچه های اون قسمت کلاس به دو سه نفری که نزدیکتر به من وایساده بودند گفتم که ایشون زنده نیستند و دو سه سال پیش فوت کردند.اون دو سه نفر اونقدری متأثر شدن که با گریه رفتن بیرون. منم که انگار بدتر از اونها بغض داشتم و کمی چشمم خیس شده بود از اینکه چرا نباید زنده باشن رفتم سمت بیرون و چون دیدم الآنه که گریه کنم سعی کردم عینکم رو بزنم که وقتی میرم خونه کسی از روی صورتم متوجه گریه کردنم نشه و اونجا بود که یادم به جشن عروسی دوستم و عینکی که نیاورده بودم افتاد و حس کردم که چون عینک ندارم برای پوشش دادن گریه م، نباید بغضم بترکه.
خانم هراتی من واقعا روح این بزرگوار رو ملاقات کردم؟ یا خوابم تحت تأثیر ضمیر ناهشیارمه و الگو بودن ایشون برام؟
فریبا هراتی : سلام. خواهش می کنم. دوست شما روابط شخصی خودش و همسرش را مورد ارزیابی قرار می دهد و از شرایط زندگیش راضی نیست. شما فکرتان شاید به این دلیل ناراحت بشود و نتوانید احساسات تان را مخفی کنید. شما سعی می کنیدکه به او فکر کنید تا بینش کافی در رابطه با او بدست بیاورید و می خواهید صادقانه روی او نظر بدهید. شما اعتبار زیادی برای شوهر دوستتان قائل هستید و فکر می کنید که او خیلی راحت می تواند باعث خوشبختی و سعادت خانوادگی دوستتان باشد. شما از زندگی تان درسهای مهمی یاد گرفته اید که بواسطه شان مشکلاتتان حل شده و به دستاوردهای بالایی در زندگی تان رسیده اید. می دانید که در روابط عاشقانه باید تعادل وجود داشته باشد و نه اینکه یکی محبت کند و دیگری صرفا مورد محبت قرار بگیرد؛ یا نباید که یکی خودش را از دیگری بالاتر و برتر بداند. شما کمالگرا هستید و می خواهید خداپسندانه رفتار کنید تا کنترل همه ی اوضاع را بتوانید در شرایط مختلف زندگی تان بدست بگیرید. سعی می کنید که از اشخاص خوبی که در زندگی تان با ایشان آشنا شده اید درس بیاموزید و راهکارهای رسیدن به موفقیت را از ایشان بیاموزید. می خواهید واقعگرا باشید و این حقیقت محض است که شما از همه چیز نمی توانید با خبر باشید یا همه کسی را نمی توانید راهنمایی کنید و به همه نمی توانید مشاوره بدهید. فرصتش را ندارید و سرتان مشغول زندگی خودتان است ولی هر قدر که بتوانید و از دستتان بربیاید که به کسی راهنمایی کنید که آن شخص، قادر باشد شروعی تازه برای خودش بسازد؛ از کمک به او دریغ نخواهید کرد. شما حتی به این می توانید فکر کنید که اگر خودتان نتوانید به کسی به صورت مستقیم کمک کنید؛ اما شاید بتوانید این شخص را با اشخاصی که خردمندو آگاه هستند؛ معرفی کنید تا شاید دیگران بتوانند به این شخص کمک کنند. شما می دانید که برای ایجاد تعادل بیشتر در زندگی، باید با ترسها و نگرانیهای زندگی مقابله کرد چون این ترسها هستند که مانع رسیدن انسان به موفقیت و مانع تحقق اهداف انسان می شوند. اولین قدم برای حل مشکل انسان این است که به اشتباهات کسی که می خواهید به او کمک کنید، صادقانه نگاه کنید و نه اینکه مستبدانه فقط از خوبی های این شخص بگویید. نباید هیچ تعصب خشکی در رابطه با کسی که از شما کمک می خواهد نشان دهید و باید انعطاف پذیر باشید و صداقت را فراموش نکنید. شما از تجاربی که از اشخاص خردمند در زندگی تان آموخته اید استفاده می کنید و در زندگی واقعی خودتان این تجارب را بکار می برید. اینطوری، شما اهداف این آقایی که فوت شده است را با عملکرد خودتان زنده نگه می دارید. هر چند که هنوز در عمل؛ دست به کار نشده اید که بخواهید دوستتان را در واقعیت راهنمایی کرده و به او کمک کنید. شما از خصلت های خوب و مثبت کسی که تلاش میکنید که مثل او خردمندانه رفتار کنید؛ برای هر کسی که مطرح کنید؛ همه دلشان می سوزد که چرا این شخص فوت شده و همه شخصیت خوب او را تحسین و از او تقدیر می کنند. حالا شما به دوستتان که در واقعیت با مشکل مواجه است فکر می کنید و از حقایق زندگی او در واقعیت بی خبر هستید پس نباید احساسات تند و مبالغه آمیزی از خودتان در رابطه با او بخرج بدهید. شما بینشی قوی دارید و دوست قدیمی تان ( یا کسی مثل او) با مشکل مواجه شده و تلاش می کنید که از چیزهایی که از این مرحوم آموخته اید در زندگی تان استفاده کنید تا مثل او شخصیتی کارگشا داشته باشید. احتمال اینکه شما روح او را در خواب مشاهده کرده باشید، در صورتی وجود دارد که در بیداری در گذشته با او ارتباط داشته باشید. اما اگر در بیداری با او هیچ ارتباط واقعی نداشته اید، او نمادی از یک شخصیت خردمند است که در ضمیر ناخودآگاه شما این شخصیت برای کمک به دوستتان شکل گرفته است. شما این مرحوم را برای خودتان الگو قرار داده اید تا به دیگران کمک کنید. خوابتان شامل 5 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
آروینا : با سلام واحترام.من امروز خواب خوابم نمایش داده نشه .باتشکر
فریبا هراتی : سلام. احترام متقابل. دنیا به شما رو می آورد. شما بینشی قوی دارید و تمام سعیتان را کرده اید که به موفقیت برسید. شما بر خلاف انتظارتان موفق هم خواهید شد و قادر خواهید بود که تعادل و آرامشتان را بدست بیاورید. شما به خاطر اینکه قبلا تقلب کرده اید و سعی کرده اید که استادها را دور بزنید، حالا احساساتتان جریحه دار شده و می ترسید که تلاش شما را نادیده بگیرند و اینبار هم بگویند که پروژه ی شما محصوص تلاش خودتان نیست و کسی آن را برایتان انجام داده و نگاهی منفی به شما پیدا کنند. اما شما شروعی تازه خواهید داشت و توانسته اید تاثیر مثبتی روی استادتان بگذارید. تشکر از همراهیتون
آروینا : سلام واحترام.من دیروز،بیست وهشتم خوابم نمایش داده نشه.باتشکر
فریبا هراتی : سلام. احترام متقابل. شما شخصیتی با اراده و فرهیخته دارید و در خودتان این توانایی و قدرت را می بینید که بتوانید آینده ی کشور را بسازید. مدیر گروه خواهرتان به دانشجوهای ترم پایینتر کمک می کند که روحیه ای قوی داشته باشند و شرایط زندگی شان بهتر از گذشته شود. خواب شما به این معنیست که خواهرتان هم باید روابطش را با او بهتر کند. خواب بیست و هشتم ماه معمولا درست است و با تقاضای آن دو نفر موافقت خواهد شد و انشالله خواهرتان هم نباید نگران باشد. اخراج شدن و این حرفها که بی سند و مدرک نیست. همانطور که شکایت اساتید را به مقام بالاتر کردند، و اساتید توبیخ شدند، الان هم برای خود آنها هم خوب نیست که دنبال شر بروند و کاری کنند که به ضرر خودشان هم تمام شود. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
آروینا : سلام واحترام. من امروز خواب دیدم داخل کلاسی نشسته بودم واستاد خوبه فامیل منو صدا زد وگفت بعد کلاس بیا وبعد بچه ها به استاد خوبه می گفتند چقدر دلتان بچه است وبهش میخندیدند چون داشت بازیهای گوشی را به بچه ها میگفت بعد رفتم بیمارستانعیادت مادرم واستاد بده داخل اتاق بود گفت برای چی اومدی گفتم اومدم عیادت گفت الان ساعت ملاقات نیست ولی برو پایین بهت نامه میدن منم رفتم پایین ولی بعد دیدم انگار با مادرم که سالم بود وخانواده وچند نفر دیگه پشت در همون اتاق روی یک میز نهار خوری نشسته بودیم استاد بده در راز باز کرد گفت چی شد نیومدی گفتم انجام دادم استادبده تو خواب کچل وقدبلند بود در واقعیت پرمو وقد کوتاه است بعد دیدم مادرم تو آشپزخونه ناراحت مشغول تمیز کردن وشستن است ویخچال اتاقم هم آنجابود وچند تا سوسک رو دیواردیدم
فریبا هراتی : سلام. احترام متقابل. شما مجددا درسهایی از زندگی تان می آموزید و یاد می گیرید که سرخوشانه و ساده دلانه به دیگران نگاه نکنید. استاد خوب شما شاید در ظاهر به همه می خندد ولی زیاد قابل اعتماد نیست. شما باید به خرد و عقلانیت خودتان دقت بیشتری کنید. استاد بد شما مقامش بالاست و دلش برای کسی نمی سوزد. او دنبال این است که از شما بهانه ای داشته باشد و باعث شکست شما شود. شما باید روی همه ی کارهایتان با دقت و عقلانیت زیاد، بررسی و ارزیابی انجام دهید. شما باید اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و برای آینده تان برنامه ریزی کنید. ممکن است فکرتان را ناراحت کنند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون
آروینا : سلام واحترام.من امروز خواب دیدم خوابم نمایش داده نشه.ممنون
فریبا هراتی : سلام. احترام متقابل. استاد شما جایش در زندگی و کار امن است و به حرفش بها می دهند برای همین او استرس ندارد. بیشتر تلاش او این است که به دیگران استرس بدهد تا به حرفش اهمیت بدهند و اینکار او به این خاطر نیست که خودش عصبی است و یا استرس دارد. خواهرتان ایده هایی را به ذهن شما می اندازد که اگر گوش کنید، به نفعتان نیست و از احترامتان کم می شود. شما می خواهید در زندگی تان رشد و پیشرفت کنید و گشایش کار داشته باشید پس باید خردمندانه کار و فعالیت کنید و احساساتتان را به نحوی اغراق آمیز مطرح نکنید و تند برخورد نکنید. باید سعی کنید که به بایدها و نبایدهای زندگی احترام بگذارید وگرنه بدی و مشکلات به زندگی تان راه می یابد. باید سعی کنید که به دنبال اهدافتان باشید و هویت خودتان را از دست ندهید. شما نمی توانید با هر کسی درددل کنید چون مردم خودشان مشکلات زیادی دارند و قابل اعتماد نیستند. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام عزیزم
چندشب پیش خواب میلاد رو میدیدم.
فریبا هراتی : سلام. این آقا از این رابطه درسهایی گرفته که می خواهد سعی کند که در زندگیش آن را به کار ببرد. شما می خواهید رشد و پیشرفت کنید و او سعی می کند که شرایط زندگی خودش را بخوبی بررسی و قضاوت کند، و به جنبه های مختلف و بخش هایی که دوست دارد در زندگیش بیاموزد و یا از آموزه هایش استفاده کند، دقت می کند. او می خواهد شروعی تازه داشته باشد و به خرد و عقلانیت خودش خیلی باور دارد. حالش خوش است و شما از این بابت خیالتان راحت است. هر چند که می دانید که او از درون بی تجربه و خام است و گاهی متوجه نیست که چه می گوید و چه می کند. اما سعی می کند که بیاموزد و تجربه کسب کند. شما کار درستی کردید. تشکر از همراهیتون
آروینا : با سلام واحترام ،با خواهرم داخل اتاقی
فریبا هراتی : سلام. احترام متقابل. خواهر شما سعی می کند که شما را گول بزند تا نگاه درستی به استادتان نداشته باشید (شاید می خواهد که شما از او نترسید) و در زمینه ای با شما صادق نیست. استاد شما دارد از شما فاصله می گیرد و یا به نحوی ارتباطش را با شما کمتر می کند. در مورد درس او دقت کنید و بیشتر بخوانید تا به مشکلی برنخورید. تشکر از همراهیتون
آروینا : با سلام واحترام من دیروز خواب دیدم .باتشکر
فریبا هراتی : سلام. احترام متقابل. شما از تجاربی که در رابطه با استادتان دارید، برای باقی اساتیدتان هم استفاده می کنید هر چند که اعتماد به نفستان هنوز قوی نیست و به توانایی های خودتان مطمئن نیستید. باید شخصیتی قویتر از خودتان بروز دهید و دوباره مرتکب اشتباه نشوید. تشکر از همراهیتون