تعبیر خواب نفس
اگر در خواب به شخصی که نفسی خوش بو داشت نزدیک شدید، رفتار شما مورد ستایش دیگران قرار خواهد گرفت ولی اگر نفس بد بویی را در خواب احساس کردید، گمراهی یا ناراحتی پیش خواهد آمد. اگر ببینید که نفس کسی بند آمد، آن شخص در انجام کاری که فکر می کردید در آن موفق می شود، شکست خواهد خورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
D : سلام روزتون بخیر لطفا مشخص نشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما تلاش می کنید که به آرمانها و اهدافتان برسید و جایگاه بالاتری در زندگی تان پیدا کنید. شما می خواهید همه جوره با ثبات و پایداری در کارهایتان در مورد مسائل مادیگرایانه قوی تر رفتار کنید و از غم رها شده به خواسته هایتان بنرسید. شما به همسر سابقتان فکر می کنید. به اینکه احساسات واقعی خودتان را به او بروز می دادید و نه اینکه مثل بعضی از خانمها، بی احساس و بی عاطفه رفتار کنید و یا اینکه به او دروغ بگویید. شما می دانید که خالی از ایراد نیستید ولی آنقدر هم ایراد و اشکال در رفتارتان نیست که همسرتان به خاطر آن، خواسته باشد که به شما خیانت کند. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام خدمت خانم هراتی عزیز،پسرم که ۱۱ سال سن داره ۴ شب پشت هم خواب میبینه روی تخت بیمارستان خوابیده نفسش بالا نمیاد وبعد یکی از دکترها گفت داره میمیره بعد بردنش دستگاه اکسیژن بهش وصل کردند ودستگاه شوک بهش زدن بعد احساس کرده روحش از بدنش داره جدا میشه خودشو دیده رو تخت خوابیده روحش داشته میرفته بالا یکی از دکترها دستگاه شوک رو تا آخرین درجه گذاشته و بهش زد ویک دفعه روحش وارد بدنش میشه ویکدفعه بیدار میشه،خیلی نگرانم کرده
فریبا هراتی
: سلام. پسر شما به خاطر مسائل موجود در اجتماع دچار استرس شدید شده و نگران است که بیمار شود و نتواند نفس بکشد. او دچار شوک و نگرانی شده ولی نمی تواند که احساسات واقعی اش را در این خصوص به شما بیان کند. به او بگویید که تعبیر این است که عمر او بدنیاست و به هیچ وجه قرار نیست اتفاق بدی برای او رخ دهد. برای دفع شر و سلامتی او هم بگویید برایش یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
آلا : سلام خانم هراتی عزیزم واقعاممنونم ازاین تعبیرات زیباواینكه من .لطفامخفی بشه.سپاس
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم عزیزم. من فکر می کنم اگر او را واقعا دوست دارید و نمی خواهید که او را از دست بدهید، به او باید این شانس را بدهید که یکبار دیگر با او تماس بگیرید. اگر هم بنابه دلائلی او با شما بد صحبت کرد، هرگز عذاب وجدان نخواهید داشت که من سعی نکردم!! اما اگر او را دوست ندارید و برایتان بی تفاوت است، بی خیال او باشید چون باید با کسی دوست باشید و رابطه داشته باشید که صد در صد اخلاقش را دوست داشته باشید. فرق دوستی و ازدواج همین است که در دوستی شما می توانید سه سوته انتخاب کنید یا کسی را ترک کنید ولی در ازدواج هم شروعش سخت است و هم خاتمه دادنش مصیبت! پس درست فکر کنید و منطقی باشید. او همین است که هست! شما چه می خواهید. تشکر از همراهیتون.
آلا : سلام روزبخیر(هشت محرم)خواب دیدم انگاركسی كه دوسش داشتم(ارتباط نداریم)بهم زنگ زده ومیگه بیاماسك اکسیژن وبهم بده.من میرم توی خونه میبینم تكیه داده به پشتی تخت مریض وبیحاله سریع میرم ماسك اکسیژن واسش بیارم گوشیشو میبینم كه عکس وشماره من روصفحه هست.بعد كه میخوام ماسك واسش بزارم یكم دستم میلرزه اون یكم اذیت میشه و من میگم لرزش دستم یادگارعشقته.بعدبه كنایه میگم چی شدمنوازلیست سیاهت دراوردی؟هیچی نگفت چشماش تب داربود.(خانم هراتی من خیلی شرمنده ام واسه اشتباه خواب قبلیم)واینكه سه تاخوابم هشتم سه ماه مختلف دیده شده میتونه معنی داشت باشه؟ممنون ازشكیبایی شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او به شما فکر می کند. او در زندگی اش احساس بی یاوری و خفگی می کند و می خواهد که ارتباطش را با شما مجددا برقرار کند و دوست دارد که شما با او تماس بگیرید ولی خودش قادر نیست که احساسش را ابراز کند و مداوم به شما فکر می کند. شما با ترس و لرز با او تماس می گیرید و او به خاطر بی تفاوتی شما بشدت می رنجد. اگر با او تماس بگیرید او از غصه و رنج بیرون می آید. خوابهای هشتم ماه واقعی و راست هستند. استدعا می کنم و تشکر از همراهیتون.
sarigol : خانم هراتى عزيز، شما فرموده بودين كه كامنت ديگرى ارسال نكنيم، من همون اول از شما عذرخواهي ميكنم و باور كنيد كه اگر اين نگرانى دوست منو ميدين قطعا شما هم سوالشو بي جواب نميذاشتين....من از طرف اون قول ميدم كه در تعبير خوابهاى بعدى اين سوالا تكرار نشه،،،،خواسته از شما بپرسم كه در خواب كه دكتر داشته به منزل دوستش ميرفته ( در خواب هم دوستم متعجب بوده كه دكتر كه جديدأ خوابگاه بوده ، چرا به منزل دوستى رفته و دوست من اسم عماد براش جديد بوده) البته همه دوستاى دكترو نميشناسه...ميتونه تعبيرش به رابطه با دختر جديد يا ازدواج با فرد ديگه اى باشه يا خير ربطى نداره؟؟خانم هراتى تورو خدا ببخشيد كه با اين سوالا مزاحم وقت شما ميشيم ...باز هم ببخشيد..
فریبا هراتی
: دوست خوبم من روزانه باید صدها خواب را تعبیر کنم و دلم برای صدها نفر شور بزند اگر شما فقط دلتان برای دوستتان شور می زند و به دلشوره های من اهمیت چندانی نمی دهید که دیگر جای بحث نیست. خیر تعبیر دوستتان بی ربط است و فقط همان است که عرض کردم.
sarigol : سلام خانم هراتى عزيز.....صبح جمعتون بخير و شادى....دوستم ديشب خواب ديدن كه پسرى كه دوسش داره و الان بينشون فاصله افتاده ، (اقاى دكتر) ، مادرشو آورده بوده پيش دوستم كه معاينه اش كنه و يه سرى اطلاعات مادر را وارد سيستم كامپيوتر كنن....مادر اقاى دكتر روى يه ويلچر بوده كه دستگاه تنفس به اون وصل بوده كه اين دستگاها باعث ميشده كه دوستم نتونه اطلاعات مادر را وارد سيستم كنه و از اقاى دكتر ميپرسه كه ( البته اسم كوچيك دكتر را صدا ميكنه) ميشه چند لحظه اين دستگاه از مادر جدا بشه و بتونم كارمو انجام بدم؟؟دكتر هم كه چند رديف عقب تر نشسته بوده و داشته نگاه ميكرده به دوستم ميگه اره....و با هم ميرن كه يه صندلى ساده از اطراف براى مادر پيدا ميكنن و در حالى كه اينكارا داشته انجام ميشده ، دكتر به دوستم ميگه كه خوبي؟؟؟دوستم ميگه ممنون....( در خواب ميدونستن كه مدتى از هم دلخور و دور هستن)، دكتر ميگه بايد سريع برگردم منزل دوستم عماد.....( دكتر متولد يكى از شهرهاى ديگه هست و از زمان دانشجويي در شهر ما زندگى ميكنه و مشغول به تحصيل و كار شده و يا در خوابگاه هستن يا در منزل دانشجويي با دوستان)بعد از اين صحبتها دوستم خودشو جايي ديده كه ميخاسته جوجه كباب درست كنه كه در كنارش دخترى رو ميبينه كه حدود ٧ سال قبل در زندگى دكتر بوده و از هم جدا شده بودن و هيچ ارتباطي با هم ندارن ،،،البته خود اقاى دكتر اين مسئله رو براى دوستم گفته بوده....دوستم از اون دختر نحوه درست كردن جوجه كباب را ميپرسه و اون هم توضيح ميده.....كه بعد از توضيح دوستم ميكه اره جوجه در ماهيتابه بهتر از كبابى هست.....دوستم اينقدر نگران تعبير خوابهاش هست كه خواسته به جاى خواب خودم ، خواب اونو واسه شما بفرستم......انشالله كه خير باشه ....ممنونم از لطفتون.....چون مربوط به مشكل تنفسي بوده در اين قسمت نوشتم.....
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر آقای دکتر در مورد کاری استقلال ندارد و مستاصل است و فکرش بسیار ناراحت است و دوستش عماد هم مشکلاتی دارد که دکتر به مشکلات او هم رسیدگی می کند. دوست شما باید سعی کند درک کند که چرا رابطه دوست دختر قبلی دکتر با او بهم خورده و او باید چه کار کند که اشتباه آن دختر را تکرار نکند و از تجربیات او درس بگیرد. هنوز هم دیر نشده و شاید بتواند اشتباهش را جبران کند. لطفا کامنت اضافه پش تعبیر نفرستید تا آمار سایت بهم نخورد. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام.خواب دیدم تو یه خونه با شوهرم هستیم.من رو به شکم دراز کشیده بودم و تلویزیون میدیدیم.شوهرم جلوتر از من نشسته بود و یه لحظه من هوس کردم برم از پشت بغلش کنم که غافلگیر بشه.تصمیم عوض شد به خودم گفتم پرو میشه و نباید فک کنه به فکرشم بنابراین خواستم که بخابم.یکی از صحنه های تلویزیون یه اتفاقی افتاد که من نظر دادم در موردش و یهو شوهرم منو از سمت پاهام کشید به سمت خودش و تو بغل گرفت.بالا تنه ام لخت بود.جیغ میزدم تو خواب چون رو زمین کشیده میشدم.ولی وقتی رسیدم بغلش حس خوبی بود و منو غرق در محبت ساخت و من راضی از این پیروزی .نفسم بند اومده بود و انگار کسی که دویده بود نفسم کشیدنم سخت بود.تو همین حین شوهرم گف رابطه بمونه بعد افطار انگار تو خواب ماه رمضون بود.دست شوهرمو گرفتم و با حالت خواهش گفتم نرو.البته جایی نمیرف ولی من این کلمه از دهنم در نیومده ارومم کرد و فهموند که جایی نمیره.بیدار شدم هیچ حسی از تحریک شدن و..نداشتم.منطورم اینکه خواب شیطانی نبود
فریبا هراتی
: سلام. شما محبت متقابل به هم دارید ولی در عین حال نزدیکی کردن به محبت تعبیر می شود ولی در زمانی که 2 نفر قهر باشند به دوری هم می تواند تعبیر شود. بعد از ماه رمضان امیدوارم که آشتی کنید هر چند که احتمال برعکس شدن موضوع هم هست. امیدوارم همسرتان سرعقل بیاید.
سهیلا.سهی : مرسی لطف کردید
فریبا هراتی
: خواهش می کنم.
سهیلا.سهی : خواب دیدم رفتم توی یه مغازه ای برادر همسرمم اونجا بود من رفتم چیز مورد نظرمو بردارم اونم اومده بود اونو برداره خیلی نزدیکم شده بود نفسشو می شنیدم توی گوشم یکمم طول کشید. چه خواب عجیب غریبی تعبیرش چی می تونه باشه؟
فریبا هراتی
: تعبیر خواب شما این است که شما و برادر همسرتان هدفی مشترک دارید و صمیمیتی بین شما حکمفرماست. اگر عطر زده بود و بوی عطرش را شنیدید، پشت سر شما حرف های نیکو می زند و رابطه خوبی با شما دارد ولی اگر حس کردید بوی بدی میداد، غیبت و بدگویی شما را می کند.