تعبیر خواب نوحه خوانی
اگر کسی خواب ببیند در جایی نوحه خوانی می کنند، حاکم آن سرزمین می میرد و اگر خود بیننده خواب در نوحه خوانی فریاد می کرد، به زیان مبتلا می شود.
خالد اصفهانی می گوید :دیدن نوحه کردن، دلیل است که خلق آن جا متفرق شوند. اگر بیند والى آن شهر بمرد و بر وى نوحه کردند، دلیل که آن والى مضرت بیند. اگر بیند که نوحه مىکرد و فریاد مىداشت، دلیل مضرت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Shamim : سلام ددیشب خواب دیدم که توشهرمون جنگ بودوومردم توخونه هاشون قایم شدن.ماهم تو خونه قدیمیمون بودیم وفامیل شوهرم و فامیل مادریم مهمانمون بودن که بعضیاشون تومسیرزخمی شده بودن،بعدهمه خوابیدن منم لباس بچمو که خواب بود عوض کردم میخواستم بفرستم خونه خواهرناتنیم میگفتم اونجاامن تره.بعدیهودیدم برادرم که فوت کرده کلیدانداخت و باموتوراومد توی حیاط خونه وباصدای خیلی بلندی نوحه امام حسین گذاشته بود وهمه باصدای نوحه بیدارشدن.اول خواستم بگم خاموشش کن بعدگفتم این نوحه نجاتمون میده.بعدبه داداشم گفتم پسرمومیبری خونه اون خواهرمون،گفت نه جاش پیش خودمون امنه.بعدرفتم توی یه اتاق دیگه دیدم همه بیدارشدن وخوشحالن از اینکه صدای نوحه میادفقط یک خواهردیگمون بانوحه دیوانه وارمیرقصیدودخترش خیلی محکم سینه میزد
درواقعیت من نذرامام حسین داشتم ولی پارسال ادانکردم ایامرتبطه؟
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خوابتان این است که مردم شهر شما با مشکلات و هرج و مرج های زیادی در زندگی شان مواجه هستند و بین عقل و قلبشان کشمکش ایجادی شده و نمی دانند که چه کاری منطقی و عقلانیست و چه کاری اشتباه است. نمی دانند که به حرف دلشان گوش کنند و از احساسشان پیروی کنند یا به مسائل منطقی نگاه کنند. شما خردمندانه تر از خیلی از مردم فکر می کنید و می توانید از امنیت و ثبات بیشتری در زندگی تان برخوردار باشید. می خواهید از خانواده تان بخوبی حمایت کنید و رفتارهای سرخوشانه و نابخردانه گذشته را تغییر دهید. روح برادرتان شاد. او می خواهد به شما بگوید که در سختی ها باید متوسل به امام حسین ع بشوید و از او بخواهید که با دعاهای خیرشان شما را حمایت کند. شما از خواهرتان آگاهانه تر رفتار می کنید و نباید مسئولیت های خودتان را به خواهرتان وگذار کنید. خواهری که می رقصیده و سینه می زده از اینکه حاجت روا نشده بشدت متاثر و ناراحت است. بله شما نذرتان را ادا نکرده اید و وفای به عهد شرط اول توسل است. تشکر از همراهیتون
Amirraf83 : سلام من خواب دیدم در منزل یک مرجع تقلید هستم و دارم نوحه ای برای حضرت زینب میخونم و مرگ یک مرجع تقلید در مشهد یا یک مرجع تقلید منتقد رو تسلیت میگم و میکروفن هم دست منه .
فریبا هراتی : سلام. شما سعی می کنید که خردمندانه فکر کنید و از مرجع تقلیدی که در خواب در منزلش بودید، پیروی می کنید. شما متوسل به حضرت زینب س می شوید تا انشالله مشکلات تان تمام شود و خواسته هایتان محقق شود. شما می خواهید تهاجمی تر و پرقدرت تر از گذشته، نظراتتان را ابراز کرده و دیدگاه هایتان را به دیگران بشناسانید. شما معتقدید که این مرجع تقلید منتقد اشتباه می کند و یا معتقدید که او جایگاه خودش را از دست خواهد داد و دیگر نمی تواند مانند گذشته فعالیت کند. تشکر از همراهیتون
آلاء : سلام روزخوش،همسرم ممنون
فریبا هراتی : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما به ایمان خودتان پایبند هستید و قرار نیست که در ایمان شما خدشه ای وارد شود. اما به عادات و رفتارهای گذشته ی خودتان در رابطه با تبعیت و پیروی از بعضی از اشخاص، پایان خواهید داد. پدر شما معتقد است که عدالتی برقرار نخواهد شد ولی جنگ بین انصاف و ظلم "شدت" خواهد گرفت. من وظیفه دارم که عادلانه و بدون جانبداری از هیچ شرایط و یا موقعیتی، خوابهای شما را تعبیر کنم. تشکر از همراهیتون
محمدرضا : سلام وقت یخبر ،لطفا ایین متن وتعبیر را حذف کنید
محمدرضا : سلام لطفا مخفی نمایید بود .
فریبا هراتی : سلام. شما سعی می کنید که ... تشکر از همراهیتون
Madar : سلام لطفا خوابم نمایش داده نشود
فریبا هراتی : سلام. شما باید برای آرامش روحی برادرتان متوسل به حضرت زینب س شوید و یک روضه برپا کنید با چند نفر از دوستان نزدیک و انشالله آرامش و گشایش کار به زندگی برادرتان بر می گردد. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام عزیزم. امیدوارم حالتون خوب باشه. پنج شنبه شب خواب دیدم خونه برادرم و مادرشوهرم نزدیک هم هست من رفتم خونه برادرم و مدام سر میزنم به منزل مادرشوهرم خودش نبود اما خواهراشوهرم بودن منزلش پر از مهمان بود تا اینکه انگار ۵ شش روز من اونجا بودم و بالاخره خواستم از خواهرشوهرم خداحافظی کنم دیدم مادر شوهرم تعداد زیادی لباس نو اورده و آویزون کرده و همه دارممیخرن بنظرم زیبا اومدن و وایسادم نگاهشون کردم خواهرشوهرم گفت اگر میخوای بردار برای خودت اما دیدم به من کوچیک هستن گفتم ن اندازه من نیستن. اومدم برم دیدم مادرشوهرم اومده، صندلی مثل ردیفهای سینما توی خونه چیده بودن مادرشوهرمم روی صندلی نشسته بود رفتم باهاش احوالپرسی کردم و گفتم من میخوام برم گفت حالا بمون گفتم من چند روز بودم شما نبودید، گفت روضه داریم دیدم جلوی ردیف های صندلی ی پارچه سبز ساتن انداختن و دوتا خانم چادری ک صورتشون مشخص نبودنشستن رو پارچه میخوان روضه بخونن. مادرشوهرم منو با خودش برد ردیف جلو نشستیم روی زمین جلوی صندلی ها شوهرمم ردیف دوم سوم روی صندلی نشسته بودبا پیرهن سفیدوعینک قاب مشکی همه خانم بودن فقط شوهرم توی جمع آقا بود صدای روضه نمی آمد ولی داشتن روضه می خوندن بعضی جاها هم شوهرم کمکشون میکرد و چند کلمه به عربی میگفت که اونها بخونن. روضه تموم شد دیدم جلوی مادرشوهرم تعداد زیادی سجاده ریخته کمکش سجاده ها رو مرتب دوتا، تا زدم و چیدم روی هم. مشکی و مخمل بودن. البته داخلشون مهر و تسبیح نبود. گفتم دیگه من برم. مادرشوهرم دوباره گفت بمون. از پسرش گلایه کردم و گفتم این اینجاست دیگه من باید برم. گفتش نه پسرم اونطور نیست که تو فکر میکنی به مامانت بگو باهاش خوب حرف بزنه، گفتم توی این پنج شش سالی ک زن پسرت بودم ده روز خوش تو زندگی ندیدم واگذارش کردم به امام حسین. و اشاره کردم به اون پارچه سبز و خانم های روضه خون. تا اینو گفتم مادرشوهرم یکه خورد انگار ک ترسیده باشه و دیگهنتونست جوابی بده. میخواستم درددل کنم ک از خواب پریدم. داخل پرانتزو حتماحذف کنید.ممنونم
فریبا هراتی : سلام عزیزم. تشکر. شما درک درستی از خانواده ی شوهرتان پیدا می کنید. او ابتدا برای شما ناز کرده و به شما بی محلی کرده و الان که زندگی شما اینطور شده است، سعی می کند که برای حفظ آبرو جلوی مردم، نشان دهد که هیچ گناهی در رابطه با شما و همسرتان نکرده است و از اینکه جلوی دیگران از رفتار شایسته اش صحبت کند هیچ باکی ندارد. او می خواهد خودش را پاک و بی گناه جلوه دهد. او دلش می خواهد که شما و همسرتان هم با هم خوب باشید و دشمنی با او نکنید. آنها غصه می خورند و شرایط زندگی خوبی ندارند. شوهرتان احساسات واقعی اش را مخفی می کند و خودش را با کرامت و بی گناه جلوه می دهد. شاید آنها خیلی دست به دعا بردارند ولی هیچ حرفشان شنیده نمی شود و آرزویشان هم مستجاب نمی شود چون در حق شما بد کردند و همسرتان هنوز هم عصبانیست و تندخویی می کند یا بد لحنی می کند و احساس ضعف و ناتوانی دارد. مادر شوهرتان دلش می خواهد که نفرین و بلایی از جانب شما و مادرتان متوجه ی پسر او نباشد اما خودشان هم می دانند که مقصر هستند و حق با شماست. اما فقط سعی می کنند که جلوی غریبه ها حفظ ظاهر کنند. تشکر از همراهیتون.
Hamta : سلام عزیزم خسته نباشید خواب دیدم ماه محرمه کلی ادم دور برمون جمعن سیاه پوش برای عزاداری یه پسری اونجا هست اسمش علی بود من اجازه داشتم بهش دست بزنم اما اجازه نمیدادم بقیه بهش چیزی بگن یا بهش دست بزنن دهه اول محرمم بود انگار اون همسرم بود یادمه یک خانوم آقا اومدن دم در گفتن مراسم دهه دارین گفتم نه اما اومدم تو خونه دیدم مراسم دهه گرفتن و همینطور سالگرد امام خمینی و با خانواده نشستم تجدید خاطرات گذشته کلی ناراحت شدم بعضیا یادم میفتاد
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما مجبورید به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان داده و شروعی تازه داشته باشید. شما نسبت به انجام کاری متعهد می شوید که تلاش می کنید در آن کار موفق باشید و خودتان به تنهایی می خواهید این کار را به پیش برده و به دستاوردهای بالایی در کارتان برسید. شما نمی توانید گذشته را فراموش کنید و می خواهید مثل قدیم رفتار کنید به همین دلیل، احتمالا شما در کارتان با بدشانسی مواجه خواهید شد و شکست می خورید و از این جهت ناراحت می شوید. تشکر از همراهیتون.
ali : سلام عرض ادب ..خانمی از اشنایان خواب دیده باه هم رفتیم روستا اینقار ماه محرم بوده و من مداحی میکردم خانمی که این خواب دیده تو خواب کنار پیر زنی نشسته بوده و به امام حسبن گلگی میکرده که چند ساله من گرفتارم کی میخوای به داد من برسی پیر زنی بغل دستش نشسته بوده و به این خانم میگه صبر داشنه باش درست میشه و من هم میرم یکی دوتا خونه مداحی میکنم میام و تو خواب میبینه همه جا سر سبز بیرون ...با تشکر
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. خانم آشنای شما نگرانی هایی دارد که با شما در میان می گذارد. او از ظلمی که به او شده و مشکلاتی که دارد صحبت می کند. شما احساس می کنید که می توانید با بیان افکارتان و احساساتتان، مسائل مهم و ضروری برای بهبود زندگی مردم را با آنان مطرح کنید، و همراه با ایشان تایید کنید که آنان با سختی ها مواجه هستند و اینکه می خواهید که دلسوز ایشان باشید. اما شرایط همیشه اینطور باقی نمی ماند. تحولی مثبت در راه است و همه ی مشکلات از بین خواهند رفت. تشکر از همراهیتون.
غزاله : سلام و وقت بخیر خانم هراتی عزیز.
خواهرم عصر جمعه حدود ساعت ۶ خواب دیده که من یک مراسم روضه گرفته بودم که البته بخاطر کرونا افراد کمی حضور داشتن. اول که وارد شده خالهی بابام و دو تا دخترش رو دیده . ( اینو بگم که مامان من از این دو دختر خیلی دلخور بود با اینکه بهشون خیلی محبت کرده بود بخاطر رفتارهای زشت و غیر اخلاقیشون ازشون متنفر شده بود و تصمیم داشت به خاله ی بابام بگه و باهاشون تصفیه حساب کنه ولی اجل مهلت نداد. پدر اینها هم یکی دو ساله فوت شده. )
بعد خواهرم رفته داخل و مامانم رو دیده انگار مامانم ظاهر شده و فقط خواهرم میدیدش. مامانم رو محکم بغل کرده بطوری که حس کرده روحش با مامانم یکی شده و انگار تو این دنیا نبوده و غش کرده بوده فقط صدای مردم رو شنیده که میگفتن غش کرد بگیرینش نیوفته بیدارش کنین.از این حرفا.
بعد بهوش اومده نشسته کنار مامانم. دستش رو گرفته. بعد اومده پای مامانم رو ماساژ بده مامانم اول اجازه نداده. اصرار کرده .وقتی داشته پای مامانم رو ماساژ میداده دیده کنار جوراب مامانم یک سوراخ کوچیک بوده.
بعد یک لحظه صدای روضه قطع شده و آهنگ پخش شده مامانم بلند شده که بره. خواهرم داد زده دوباره روضه پخش کنین مامانم داره میره. من دوباره صدای روضه رو پخش کردم بعد خواهرم دیده که مامانم کنار زن دایی م نشسته و یک بچه ی کوچیک که بنظر دختر بوده وسطشون نشسته بوده که مامانم داشته نازش میکرده و زن دایی م هم داشته با مامانم صحبت میکرده.(اینم بگم که زن دایی م دو تا پسر داره و چند سال پیش یک بچه رو سقط کرد. مامانم اون زمان بهش گفت اینکارو نکن شاید خدا بهت دختر بده، اما قبول نکرد)
ببخشید طولانی شد. با تشکر.
فریبا هراتی : سلام. شما به خاطر کسانی که مادرتان را آزار داده اند، فکرتان ناراحت است و دلچرکین هستید. دوست دارید که به نحوی ناراحتی تان را به آنان ابراز کنید. اما مادرتان ( روحش شاد) الان که فوت شده، از اینکه آرامش او دستخوش نگرانی های گذشته باشد، و شما حرص و جوش بخورید که چرا با او اینطور رفتار کرده اند، احساس ناراحتی می کند. اینکه تا موزیک گذاشته اید او بلند شده که برود، دقیقا اشاره به همین موضوع دارد که اگر بخواهید ناراحتی کنید و حرص بخورید، او روحش ناراحت می شود. این تنها موردی است که مادرتان را ناراحت می کند و امنیت و گرمی او را تحت الشعاع قرار می دهد. ( همان سوراخ جوراب) شما باید نشان دهید که مانند دختران خاله ی پدرتان نیستید و در قلبتان عشق الهی و بخشش و بزرگی قرار دارد. فکرتان را از افکار انتقام پاک کنید تا نشان دهید که ذات و روح خداوند که در ابتدا به جسمتان دمیده شده، در وجودتان باقیست و افکار شیطانی در روح شما جریان نگرفته و قویتر از آن هستید که کینه را در دلتان جایگزین کنید. هر کسی به اندازه ی کمی خوبی یا بدی به هر کسی کرده باشد، در درگاه خداوند محاسبه می شود و به واسطه ی خداوند قیاس خواهد شد. پس شما زحمت اینکار را به خدای بزرگ واگذار کنید و آنها را حلال کنید تا خدا هر کار خودش خواست با آنان بکند. یا آنان را ببخشد و یا محکومشان کند. زن دایی شما هم اشتباه خودش را مرتکب شده و مدیون فرزند خودش است که روح او با مادرتان در دنیای باقی در ارتباط است. تشکر از همراهیتون.
غزاله : ممنون از زحماتتون خانم هراتی عزیز. ببخشید اینکه روضه رو من گرفته بودم و حضور مادرم در اون روضه و اینکه فقط خواهرم میدیدش و بعد خواهرم غش کرده. اینها تعبیر خاصی نداره؟؟
فریبا هراتی : اینکه شما روضه گرفته اید همان خط اول است که عرض کردم شما ناراحت هستید. دوست عزیز من برای شما شاید ننویسم که کدام خط یعنی چه( چون صدها نفر در روز خواب ارسال می کنند و فرصت نیست که برای هر کسی 2 صفحه توضیح عرض کنم) اما هر محتوا و تعبیری که خوابتان داشته باشد مو به مو عرض می کنم و هرگز در این خصوص کوتاهی نمی کنم. خواهر شما حضور روح مادرتان را بیشتر از همه ی شما باور دارد. تشکر.