تعبیر خواب هزارپا
هزارپا در خواب نماد سماجت و جان سختی است. مشکل و موضوعی در محل کار یا زندگی خصوصی که شما را سخت درگیر کرده است. وظایف فراوان، مسئولیتهای سنگین که باعث گرفتاری شما شده است بیشتر خود را به صورت هزارپا در رؤیا نشان خواهند داد.
معبرین غربی در این رابطه میگویند: دیدن هزارپا در خواب اشاره به باورها و موقعیتهایی دارد که شما احساس ناخوشایندی نسبت به آنها دارید. شما همواره در تلاش هستید که از انجام این اعمال دوری کنید. دیدن این گونه خوابها بیشتر میتواند بازتاب و انعکاسی از دشمنهایی باشد که در زندگی واقعی باعث آزار و اذیت شما میگردند. احساس اذیت شدن توسط دیگران یا توسط چیزی خود را به صورت هزارپا در رؤیا نشان میدهد.
تعبیر خواب کشتن هزارپا
کشتن هزارپاهای بسیار در خواب نشان از تلاش بیننده خواب برای مقابه و از بین بردن مشکلات در پیش روی خود دارد.
از تعابیر مختلف میتوان نتیجه که گرفت هزارپا نشانه ای از گرفتاری و یا آزار توسط کسی است که با شما خصومت دارد. در برابر این مشکلات و افراد بایستی با صبوری رفتار کرد تا بتوان بدون هزینه و مشغولیت ذهنی از آنها رهایی یافت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
وحید یدالهی : سلام. بنده خواب دیدم توی خونه موقع خواب روی پتو یا داخلش یه هزارپای نارنجی رنگ بود که خیلی کم شبیه عقرب بود که ترسیدم،بعد دیدم که خوابیدم و دوتا هزارپا روی سینه من چسبیدن که خیلی ترسیدم،یکیش خیلی بزرگ بود و یکیش کوچیک، که سربه بلند شدم و هردوتا رو از رو سینم کندم و پرت کردم اونطرف.رنگ هزارپا هم قهوه ای روشن مثل هزارپاهای معمولی، ولی هزارپاها نیشم نزدن، و قبلش دیدم که مادر خانومم با چادر و لباس بیرون دیدمش و با لبخند به من سلام کرد، ((درضمن اینو بگم که من دوسال هست از خانمم جدا زندگی میکنم و رابطه ای باهاشون ندارم))
این خواب رو بعدظهر روز ۱۶ تیر شنبه دیدم مصادف با ۲۹ قمری
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما موقع خواب خیلی فکر می کنید و ترسها و شک های شما و افکار منفی تان موجب می شود که از پیشرفت و رسیدن به اهدافتان منصرف بشوید. شما از افکار مادرخانمتان بی خبرید ولی او نمی خواهد که شما احساس منفی نسبت به او داشته باشید و یا نمی خواهد که به شما آسیبی وارد کند و برعکس تمایل دارد که شما به همسرتان برگردید. شما نگران هستید که در موقعیتی مضر و خطرناک قرار بگیرید و در کارتان شکست بخورید. از اینکه مسئولیت های زیادی به عهده تان بگذارند و یا با شما لجبازی کنند بدتان می آید. تشکر از همراهیتون
عبدالله یزدانی : سلام خانم عزیز. دیشب از خدا
فریبا هراتی : سلام. انشالله، آمین. شما می خواهید تلاش کنید که تدریجا دین تان را تکمیل کنید و این را با ازدواجتان عملی خواهید کرد. اما همزمان شما به ترس ها و شک هایتان اجازه می دهید که مانع رسیدن شما به اهدافتان بشود. شما باید سعی کنید که از فکر کردن به افکار منفی دست بکشید و خیلی حساسیت به خرج ندهید. از مسائل کوچک برای خودتان مسائل بزرگی درست نکنید. تشکر از همراهیتون
ساناز : سلام بانوی گُل وقتتون بخیر و شادی متشکرم لطفا پنهان شود.
فریبا هراتی : سلام عزیزم. تشکر. دختر خاله ی شما با اشخاص زیادی در تعامل است و این اشخاص هیچکدامشان ایمان درست و حسابی ندارند، منفی باف هستند و از روی شک و گمان حرف می زنند یا رفتار می کنند و اصلا خردمند نیستند. در حالی که سعی می کنند که کنترل زندگی شان را بالا بگیرند و موفق و با احساس و خردمند به نظر برسند، فقط از روی احساسات بی پایه و اساس حرف می زنند. شما مانند آنان نیستید. دختر او لوس و نابخردانه تربیت شده و شما به این فکر می کنید که شاید ساده ترین چیزها را هم به او یاد نداده اند. روح پدرتان شاد. شوهر دختر خاله تان هیچ شباهتی به پدر شما ندارد و آنطور که شما پدرتان را دوست دارید یا وابسته به او بودید نیست. این آقا نابخردانه رفتار می کند و ادعای عقل و فضل هم دارد. شما دلتان برای این بچه می سوزد که با این اشخاص کم عقل باید تعامل کند. ( شاید شما در ضمیر ناخودآگاهتان صرفا دلیل عدم تعاملتان را با فامیل مادری، برای خودتان تجزیه و تحلیل کرده اید). تشکر از همراهیتون
Manley : بادرود و احترام، خواب دیدم جایی هستم شاید منزل مادربزرگم که سالهاست ارتباطمان قطع است.یک هزارپای چندسانتی که یک رگ پرخون در طول بدنش معلوم بود، روی سینه من بود و از سمت راست سینه به سمت بالا و چپ می رفت یک هزارپای دیگه مثل همون پشتم بالای وسط باسنم به سمت بالا میرفت. حس ترس و چندش نداشتم ولی تمایل داشتم از تنم جدا بشن. هر دوشون رفتن روی زمین یکیشون رفت پشت یک کمد چوبی قدیمی جایی که خیلی تاریک بود دیگری روی زمین می رفت چن تا هم هزارپای نابالغ بود به رنگ شیری.یک نفر که متوجه نشدم کی هستش گفت بکش بکش. با پا برو روش له کن.گفتم نمیتونم با پا له کنم نمیدانم دمپایی پام بود یا کفش که درآوردم که بکشمشون، ولی از کشتنشون بیشتر چندشم می شد. در آن لحظه از خواب بیدار شدم. نمی دونم کشتم یا نه
فریبا هراتی : سلام. شما خصلت های منفی را از مادر بزرگتان که دوستش ندارید به ارث گرفته اید و بعضی وقتها به ترسها و شک هایتان اجازه می دهید که جلوی پیشرفت شما را از رسیدن به اهدافتان بگیرد و منفی بافی می کنید. نگران هستید که کاری که انجام می دهید واقعا خواسته ی قلبی تان هست یا خیر و اینکه از نظر مالی متضرر می شوید یا خیر. اما نگرانی های شما تدریجا رفع خواهند شد و فراموششان خواهید کرد. شما می دانید که در اصل به خاطر منافع خودتان است که این افکار به ذهنتان خطور می کند ولی به هر جهت صحیح نیست که زیاد نگران باشید و یا بترسید. تشکر از همراهیتون.
Saeed : سلام وقت بخیر
ورودی در حیاطمو که ۵ تا پله میخوره میرسه به حیاط، شبی که گذشت دیدم اونجام یه هزارپا بزرگ با پاهای بزرگ میخاد بره خونمون منم درو بستم نذاشتم با پا لگدش کردم دیدم نمرد سخت جونه منصرف شد از رفتن به خونه دیدم داره فرار میکنه از پله ها منم باز لگدش کردم که بکشمش هی لگد کردم بالاخره پله چهارم کشتمش، در حین لگد کردن شعرهای شاهنامه فردوسی رو تو گوشم میخوندن که متاسفانه فقط آرش کمانگیر ازش یادمه(آدم شاهنامه خونی نیستم که بگم واسه اون بود)
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما تلاش می کنید که افکار منفی را از ذهنتان پاک کنید و اجازه نمی دهید که ترس ها و شک های شما، جلوی پیشرفت شما را گرفته و یا مانع رسیدنتان به اهدافتان شوند. شما قهرمان زندگی خودتان هستید و اهداف بالایی برای خودتان قائلید و با تمام قوا تلاش می کنید که اختیارات و امکانات خودتان را زیاد کنید. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام وقت بخیر خواب دیدم جوش بزرگی روی پیشونیم زده ک بجای چرک ازش هزارپا میومد بیرون بعد رفتم دکتر گفتن توی جمجمت پر از هزارپاست باید بشکافیم مغزت رو در بیاریم جمجمت رو خالی از هزارپا کنیم تا خوب بشی..ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما فکرتان به شدت ناراحت است. شما بسیار منفی باف هستید و باید از این منفی بافی ها دست بردارید. شما به ترس ها و شک هاتان اجازه می دهید که مانع پیشرفت شما در زندگی تان و مانع رسیدن شما به اهدافتان شوند. تشکر از همراهیتون.
Yazdan : سلام خواب دیدم توی محوطه جلوی مزار شهدای شهرمون یه بیل میکانیکی بود ( اطلس) و داشت از زمین گود بر داری میکرد و دایی کوچیکترم اونجا بود و به ظاهر اینجوری بود که از طرف یه سازمانی بودن که داشتن کار میکردن و دایی کوچیکم هم عضو این سازمان بود و منم همراهشون بودم وقتی اطلس زمین رو یه مقداری کند، دیدم از یک جایی پشت سر هم هزار پا میومد بیرون من ترسیده بودم بعد یه شخصی که صورتشو نمیدیدم با ما بود که به ترتیب یکی یکی هزارپا ها رو میکشت بعد از این دیدم یه جاییم فک کنم مشهد بود وتوی اتاقی بودیم و دایی بزرگم و خانوادش بودن و دایمم دراز کشیده بود سرش روی بالش و داشت با بقیه صحبت میکرد. و منم سر رو بالش گذاشته بودم ودیدم روی دستم یه خالکوبی آبی هست شکلشو نمیدیدم فقط بیشترش آبی روشن ساده بود بعد از اون دیدم توی خونه ی مادر بزرگمم و مادرم و خالم میگفتن با دوچرخه برو یه جایی که یادم نیست بعد رفتم توی پارکینگ دوچرخمو دیدم وهی نگاش میکردم ولی نرفتم باش جایی بعد اومدم بیرون از خونه ی مادربزرگم دیدم نزدیک خونشون از یه جایی باز هزار پا میاد بیرون بعد منم دو سه تا رو کشتم حالا دقیق یادم نیست اینجا دو سه تا هزارپا کشتم یا اونجا که اطلس گودبرداری میکرد.
فریبا هراتی : سلام. شما و دایی تان راجع به عمق مسائلی که به کشته شدن جوانان زیادی ختم شده است، فکر می کنید و کنجکاو هستید که بدانید ریشه ی مشکلات از کجاست. شما می خواهید روحتان قویتر کنید و دانشتان را توسعه ببخشید. کم کم حقایقی برای شما به صورت خودجوش و اتوماتیک، رو خواهد شد که باعث توسعه ی شخصی شما می شود و شما مسائل تازه ای را کشف می کنید که بینش و خردتان زیاد خواهد شد. شما می خواهید درک جدیدی از واقعیات داشته باشید و تلاش می کنید که به حقیقت مسائل، پی ببرید. دیدن هزارپا در خواب، بیانگر این است که شما به ترس ها و شک هاتان اجازه می دهید که شما را از پیشرفت و رسیدن به اهدافتان باز دارد. افکار منفی زیادی کم کم به ذهنتان خطور می کند که شما سعی می کنید آنها را رد کنید و نمی خواهید که باورشان کنید. شما می خواهید مطابق با اصالت و فرهنگ خانواده تان فکر کنید و ایمانتان را به عقایدی که به خاطر این فرهنگ، به آنها باور دارید؛ حفظ کنید. می خواهید در رسیدن به آرمانهایی که در فرهنگ خانوادگی تان همیشه وجود داشته، ثابت قدم باشید و نشان دهید که حرفتان حرف است و ثابت قدم هستید. اما بعد از مدتی احساس می کنید که نمی توانید تعادلتان را در زندگی، با همان افکار قدیمی، حفظ کنید و می خواهید که واقعگرا باشید و هر چه که از بچگی به شما گفته شده را چشم و گوش بسته نپذیرید. و باز دوباره به این مسائل منفی که روز بروز جلوی چشمتان اتفاق می افتد، فکر می کنید. شما سعی می کنید که بعضی از کمبودها و ناراحتی هایی که در جامعه وجود دارند را بنا به منطق تان توجیه کنید و این افکار منفی را از بین ببرید. تشکر از همراهیتون.
فرشته : سلام . خواب دیدم از لوله فاضلاب زیر سینک ظرفشویی همین جور هزارپا بیرون میاد ، دنبال کمک بودم ، رفتم دم در ورودی که به همسایه مون واحد بغلی بگم ، خانم همسایه داشت از پله ها پایین می رفت ، جریان را گفتم ایشان گفت دارم می رم مراسم عقد فامیلمون ، من اومدم توی خونه که یه دفعه دیدم یه جوانی از زیر سینک بیرون اومد گفت من دوست محمد امین پسر همین همسایه مون هستم و دیدم کسی برای کمک نیومد من اومدم که اینا رو بکشم
فریبا هراتی : سلام. شما به خاطر بعضی از مسائل قدیمی و روابط بد و باورهای اشتباه و دمده و شرایط متعفنی که تمام شده اند، الکی فکرتان را ناراحت می کنید و به ترس ها و شک هایتان اجازه می دهید که شما را از رسیدن به اهدافتان بازدارند. شما خیلی منفی بافی می کنید. خانم همسایه تان هم در زندگی اش مشکلی دارد که نمی تواند به شما کمک کندو خودش کلی منفی بافی می کند ( همسایه می تواند استعاره از افراد دیگر جامعه هم باشد). اما این که جوانی از زیر سینک بیرون امده اشاره به این می کند که شما از جایی که انتظارش را ندارید، گشایش کار می یابید و شانس و موفقیت به زندگی تان راه می یابد. محمد امین پسر همسایه تان نیست!!! گشایش کار شما زمانی بدست می آید که شما ایمان تان به خدا و رسول او محمد امین زیاد باشد. اگر ایمانتان به خدای بزرگ زیاد باشد و به او توکل کنید، او خودش مشکلاتتان را به حول و قوه ی الهی حل و فصل خواهد کرد و از نگرانی بیرونتان می آورد. تشکر از همراهیتون.
xanum : سلام خواب دیدم داشتم میرفتم خرید خریدامو کردم برگشتنی راه پلمون یه هزاروای پهن بزرگ قرمز نارنجی دیدم که یه سوسک قهوه ای سوخته هم کنارش بود به مامانم گفتم دیدی گفتم هزارپا قرمز میشه بعدش این هزارپا رو خونمون دیدم که سوسک رو خورد منم این هزارپا که داشت سوسک رو میخورد خوردم با این وجود همش فک میکردم چرا باید هزارپا بخورم...(من به شدت از حشرات بیزارم تو واقعیت چه برسه بخورم وقتی بیدار شدم حالم بد بود همش فک میکردم واقعا خوردم)
فریبا هراتی : سلام. شما برای رسیدن به اهدافتان تلاش می کنید و می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید. بعضی از نگرانی های شما خودبخود از بین می رود ولی شما به ترس ها و شک هایتان اجازه می دهید که جلوی پیشرفت شما به سمت اهدافتان را بگیرند!! شما باید از فکر کردن به افکار منفی دست بکشید. تشکر از همراهیتون.
وهاب : من خواب دیدم که یک هزارپا در زیر نافم توی بدنم هست و نمیدونم چطوری دیدمش، نازک و دراز بود و به رنگ جگری بعد حس کردم این هزار پا بچه یه هزار پای دیگه است که توی بدنم تخم گذاشته، تو همین حین دیدم از توی موهام هم شپش
داره میریزه و حس کردم روی کمرم یه چیزایی داره راه میره یه چند متر راه رفتم که زن عموم بهم گفت توی پاشنه پات یه چیزی هست بعد یه چاقو بهم داد، من با دستم مچ پام رو گرفته بودم که اون چیزی که شبیه کرم بود و داشت زیر پوستم تکون میخورد بالاتر نره، پاشنه پام رو با چاقو بریدم بعد دیدم که کمی پایین تر از سر هزار پار رو بین دو انگشتم گرفتم و قطع کردم و هزار پا میخواست گازم بگیره و نتونست، بعد از هزارپا یه کرمی که سر پهن داشت و توی ذهنم زالو بود هم از پاشنه پام اومد بیرون و انداختمش توی یک ظرف...
اگه به تعبیر خواب کمک کنه میتونم احساسات و دغدغههای فکری قبل و بعد از خواب رو هم برات توضیح بدم...
من فقط میخوام همین یه خواب رو برام تعبیر کنی، لطفا انرژی رو که میخوای برا 3 خواب بذاری روی همین یکی بذار...
فریبا هراتی : سلام. شما به ترس ها و شک هایتان اجازه می دهید که جلوی پیشرفت شما برای رسیدن به اهدافتان را بگیرد. شما باید از افکار منفی دست بکشید. باید سعی کنید که در زندگی تان تعادل به وجود بیاورید. در رابطه با مادرتان باید سعی کنید که رابطه ی خوبی بسازید ولی اجازه ندهید که کسی اختیاردار مال و اموال شما باشد. وابستگی های زیاده از حد به استقلال روحی شما لطمه می زند. افکار منفی زیادی در ذهنتان هست. شما احساس ناامیدی، پشیمانی یا گناه می کنید. احساس می کنید که دارند از شما سو استفاده می کنند و می خواهید که خودتان را از یک رابطه یا موقعیت دور کنید. از نظر زن عموی شما، به شما ظلم و ستم می شود و احساس می کنید که سرافکنده و آسیب پذیر شده اید و باید به خودتان توجه بیشتری داشته باشید. شما می خواهید که دیگران در زندگی تان از شما حمایت کنند. شما اشتباه کرده اید. سعی کرده اید روی پای خودتان بایستید و مقاومت کنید و کسی را که از شما سو استفاده مالی می کند، از خودتان دور خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
وهاب : سلام
خوابم تعبیر شد.
پا پدر و برادرم دعوا کردم، به برادرم فحش دادم، سرم رو کوبیدم به درب، و دقیقا همون جایی رو که بریدم و هزارپا رو بیرون کشیدم محکم خورد به ديوار و ورم کرد...