تعبیر خواب وکیل
اگر کسی در خواب دید که وکالت کسی را بر عهده گرفته، در امانتداری مورد احترام مردم است. اگر وکیل و کارگزار و قاضی است، عادل است و خوشبخت خواهد شد و اگر در وکالت جانب انصاف را رعایت نکرد، تعبیرش بر عکس است. اگر خواب ببینید وکیلی در حال دفاع از حقوق شما است، دوستان شما را یاری خواهند کرد، تا مشکلی که با آن درگیر هستید، حل و رفع شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
الناز : سلام خسته نباشید خانم هراتی من امروز نزدیکای صبح خواب دیدم من و مادر رفتیم پیش وکیلمون دیدم دفترش همون جا قبلی بود اما جلشو عوض کرده بود اونجا ارباب رجوع بود نشسته بودیم رفتیم در مورد اینکه در واقعیت سندهای زمینمونو دادیم امانت نگه داره در مورد سندهامون گفتیم که به خودمون بده بعد اومدیم خونه قدیمی قبلیمون دیدم مادر شیرینی خریده داشتم میخوردم مادر گفت الناز کم بخور بعد دیدم تو هر نونی چند تا سیخ کباب بود که از بیرون خریده بود بعدا داشتیم جدا میکردیم که به سه تامونم به اندازه برسه بعد دیدم گوشی مادر زنگ زده پشت تلفن یه خانوم حرف میزد میگفت انشالله خبرهای خوش براتون میدیم
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما به دنبال راهنمایی و مشاوره هستید و وکیل شما همان روحیات و افکار قدیمی خودش را دارد ولی با سیاست تر با شما رفتار می کند. شما می خواهید او اعتبار بیشتری برای شما قائل باشد و بداند که از پس خودتان بخوبی برمی آیید. مادرتان می خواهد جلوی ضرر را گرفته و سود بیشتری عایدتان شود. شما به رفاه بیشتری خواهید رسید و تمایلات و خواسته هایتان محقق می شوند. به دل مادرتان برات شده که این روش شما برایتان موفقیت های بیشتری را بهمراه می آورد. تشکر از همراهیتون
آرام : لطفاً مخفی باشد لباسم پوشیدم و رفتیم
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خوابتان این است که پدرشوهر شما با توجه به امکانات مالی خوب خودش می خواهد که وکیل شما برای او کاری انجام دهد ولی وکیلتان به او می گوید که اگر هزینه ی وکالت او را نمی تواند قبول کند؛ پس چرا به او رجوع کرده است. پدرشوهرتان با همسرش مشکل دارند. پدرشوهر شما افکار سرخوشانه و غیر مجربانه ای در سر دارد و به حفظ مال و ثروتش متعهد است. وکیل شما با صراحت کلام مخالفت خودش را نسبت به مسئله ای ابراز می کند و او هم با وجودی که شرایط مالی خوبی دارد، ولی وانمود می کند که اوضاع اقتصادی او خوب نیست. شما رفتاری با پرستیژ و با وقار از خودتان بروز می دهید و می توانید به خوبی در مقابل شرایط سخت اقتصادی یا در مقابل سردی روابط دیگران با خودتان، از خودتان حمایت کنید. تشکر از همراهیتون
الناز : سلااام وقتتون بخیر
من چند وقت پیش خواب دیدم
رفتم پیش وکیلمون با مادرم بخاطر سه تا از پروندهامون که نگران بودم دیدم تو دستم براشون یه کیک تولد خریدم با یه دسته گل مصنوعی رفتم دفترشون خوووشحال شد بعدش کیک دستمو دید گذاشتم رو میزش با چاقو برید بعدش دیدم خانومشم اونجا بود برااش گل آورده بود منم با مادر بودم
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما مشتاق هستید که وکیلتان در کارهایش کاملا به موفقیت برسد و در کلام و در ظاهر به او احترام و محبت زیادی نشان می دهید. وکیلتان هم سعی می کند که با قدرت و قاطعیت وظائفش را انجام دهد. همسر او عاشق اوست و شما و مادرتان صرفا به او احترام می گذارید. تشکر از همراهیتون
الناز : سلام خانم هراتی خسته نباشی، خیلی خوشحالم که بازم نونستم بیام تو سایتتون و خابهامو با تعابیر قشنگتون تعبیر کنین خابم پنهان بماند، از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی : سلام. تشکر عزیزم. وکیل شما کار شما را با موفقیت انجام خواهد داد و چیزی که از گذشته پیگیر آن بودید برایتان محقق خواهد شد. شما به دستاوردهای خوبی در زندگی تان خواهید رسید. شما باید خردمندانه فکر کنید و افکارتان را متمرکز کنید و اجازه ندهید که استرس و هرج و مرج به ذهنتان خطور کند. وکیلتان نقشی تاثیرگذار و مثبت در زندگی شما ایفا خواهد کرد. تشکر از همراهیتون
ساناز : سلام گُل بانو،تشکر از تعابیرِ زیباتون♡.د.متشکرم لطفا پنهان شود.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. در بخش اول خوابتان، برادر شما سعی می کند که از خوشیهای کوچکی که در دنیا می تواند بدست بیاورد، لذت ببرد و ذهنی آرام برای خودش بسازد و خاهرتان سعی می کند که هم برادرتان را بیشتر درک کند و از کارش بیشتر با خبر شود، هم تفریحات یا خوشیهایی مشابه او برای خودش بسازد. شما به برادرتان حق می دهید که اینطور بخواهد زندگی کند. در بخش دوم خوابتان که در مجموع خودش شامل دو حق خواب است؛ خواهرتان نیاز به راهنمایی دارد و تلاش می کند که تصمیم مهمی برای زندگیش بگیرد. او باید سعی کند که به گذشته اش فکر کند و از تجارب قدیمی خودش درس بگیرد و با عزم و اراده ای قویتر، شروع تازه تری برای خودش بسازد. بینش او قویست و می خواهد به دستاوردهای مالی و موفقیت های زیادی برسد و تعادل و هارمونی بیشتری را برای خود ایجاد کند ولی شما به موفقیت های خواهرتان اعتمادی ندارید ولی او به هر جهت کاری را که خودش دوست دارد را انجام می دهد تا از یک منبع خارجی (مثل فارکس) به ثروت برسد. او ساده دلانه رفتار میکند ولی خیال می کند که خیلی عاقل و خردمند است. شما هم الگوهای خودتان را دنبال میکنید و می خواهید اعتماد به نفس قویتری در زندگی تان داشته باشید. شما نیاز به یک پشتیبان و حامی دارید تا بتوانید کار تازه تان را شروع کنید. شما به پروژه های بزرگتر از حد توان خودتان علاقمند می شوید و کارهای سختی را دنبال می کنید و هدفمند تلاش می کنید که این مسئولیت ها و وظائف را انجام دهید. شما آرزوی پولدارتر شدن دارید و امیدتان را از دست نمی دهید. شما سعی می کنید که با اراده و قوی رفتار کنید تا در صورت لزوم، همه از شما حساب ببرند ولی در عین حال با سیاست رفتار کنید و جوری رفتار نکنید که، دیگران متوجه شوند، که دوست دارید، که از شما حساب ببرند. شما سرتان به کار خودتان گرم می شود و به خواهرتان کاری نخواهید داشت. خوابتان شامل 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
آرام : سلام و عرض ادب
خواب دیدم در خانه وکیلم هستم سمت چپم وکیلم ایستاده بودن سمت راستم پدرم هر دو داشتن نگاهم میکردن.یه احساسی داشتم که پشت سرم پنجره های خونه و جلویه روم آشپزخونه است وکیلم داشت باهام حرف میزد همه رو توضیح میداد من اصلا نگاهشون نمیکردم فقط روبرومو نگاه میکردم یه جا هم لپمو با زبونم پر کرده بودم ولی سمت پدرم و جوری بودم که اصلا به تو توجه ندارم ولی حواسم به ایشون بود بعد ایشون عصبانی شدن گفتن بگو ببینم من چی گفتم یعنی اصلا متوجه شدی من چی میگم من گفتم چیزایی که ایشون گفتن بعدم خودمو دم در خونه اشون دیدم با پدرم که داشتیم خداحافظی میکردیم و همه خوب بودیم یعنی اون تنشه نبود/خونه اشون ویلایی مانند بود و ما دم دری که ایستاده بودیم در واقع تو حیاط بود و سرتاسر خونه شیشه که پایینش اههنی هست میخورد
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. شما سعی می کنید که منطقی باشید و خردمندانه رفتار کنید. هر چند که نسبت به وکیلتان نظری مثبت دارید. اما می خواهید امنیت مالی تان محفوظ باشد و این برایتان مهمتر است از اینکه بخواهید شروعی تازه داشته باشید و تجارت تازه ای بدست بیاورید. نظرات وکیلتان با نظرات شما شاید زیاد تطبیق نمی کند. خیال وکیلتان راحت است و شما روابط اجتماعی خوبی با او دارید. عملکرد او واضح و شفاف است و عزم و اراده اش برای رسیدن به موفقیت، قویست. تشکر از همراهیتون
آرام : لطفاً نمایش داده نشود
فریبا هراتی : حق دارید.
آرام : سلام خانم هراتی عزیز.لطفا خواب مخفی باشد
فریبا هراتی : سلام. شما شخصیتی با وجدان دارید و به راهنمایی و مشاوره ای که پروردگار به شما از طریق خوابهایتان ارائه می دهد، عمل می کنید. وکیل شما در واقعیت به بررسی اوضاع و شرایط پیش رو نگاه می کند و او وظائفش را بدون در نظر گیری احساسات موکلینش؛ صادقانه انجام می دهد. شما به منطق و رای و عملکرد او باور دارید. شما کار خوبی می کنید که از او تشکر می کنید و تصمیم تان را با او در میان می گذارید. تشکر از همراهیتون
رضا : با عرض سلام و احترام
التماس دعا دارم.
آقای جانثاری را دیدم که بخاطر مشکلات مالی و عدم همکاری مسئولین بیمارستان مهرگان، از دست آنها خیلی عصبانی شده بود، در حدی که میخواست اقدام یا شکایتی از آنها بکند، بطوریکه پول باقیمانده مسدود شود و هیچ کس نتواند از آن منفعتی کسب کند. در رستوران همراه برادرم و شاید مادرم بودیم و من در همان رابطه به موبایل خانم وکیل مان تماس میگرفتم. وکیل مان مشغول بود، آقایی برداشت و گفت که چرا به شماره ثابت آنجا تماس نمیگیرم و شماره آنجا را هم داد. من به دفتر خانم وکیل رفته بودم. او تنها پشت میزش مشغول بود وارد که شدم متوجه شدم که حجاب روسری ندارد، به همین خاطر برگشتم تا او اگر روسری میخواهد بپوشد، بپوشد. دوباره وارد شدم اما او همانطور پشت میز کارش بود و پاهایش از زانو به پایین برهنه بود. با او صحبت میکردم که او مرا بوسید(از لب). خیلی تعجب کردم و البته برایم لذتبخش بود. او لب هایی غنچه ای و بزرگ داشت و دوباره هم آن کار را کرد. تصویر حالتی که داشتیم نزدیکی میکردیم را دیدم. به ذهنم آمد که از همین ابتدای رابطه مان، در مورد گرایش آزارخواهی جنسی ام به او بگویم. او نمیخواست کسی از رابطه مان خبردار شود. یادم می آمد قبلا عددی را که من غیررسمی تلفظ میکردم و او رسمی بیان میکرد (من گفته بودم شیشصد و ... ولی او ششصد و خورده ای میخواند). در بخش بعد او دستانش را دور گردنم حلقه کرده بود و من هم دستانم روی باسن هایش بود و با زانویش میخواست به بیضه هایم بکوبد(من چنین درخواستی از او کرده بودم) او پرسید که دردم نمی آید؟ در بخش آخر خوابم دیدم که همراه مادر و برادرم به خانه اش سر زده بودیم. من به سمت تختش رفتم و ۲ جفت چکمه های سیاهش را آن پشت روی زمین دیدم. عجیب بود که چکمه قهوه ای که با آن سر کار میرفت روی بالشتش بود، بنظر میرسید کف کفش ها تمیز شده بود اما کهنگی آن معلوم بود. من آن جفت قهوه ای را روی دوشم انداختم و آمدم بیرون از اتاق، تا متوجه شدم که مادرم دارد میبیند یا میفهمد آنها را برگرداندم سرجایشان یعنی روی بالشت.
فریبا هراتی : سلام. احترام متقابل. برای اینکه خوابتان درست تعبیر شود شما باید توضیح می دادید که این شخص جانثاری با شما چه نسبتی دارد و ربط او در واقعیت به بیمارستان مهرگان چیست. من بدون دانستن این اطلاعات، مجبور می شوم تمام جوانب فرضی امر را در نظر گرفته و چندین خط برای شما توضیحات اضافه ای عرض کنم که اصلا شاید ضروری هم نباشد. بنابراین از تعبیر بخش اول خوابتان معذورم. در بخش دوم شما و برادر و مادرتان می خواهید برای زندگی تان تصمیماتی بگیرید و بشدت خودتان را زیر بار فشار این تصمیمات می دانید. شما نیازمند حمایت و راهنمایی کسانی هستید که در مشکلات شما دخیل نیستند و سود و ضرر شما، به سود و ضرر آنان نیست. ( مثل یک مشاور). شما به دنبال راهنمایی و مشاوره خواهید رفت تا خرد و دانش تان را تقویت کنید و ارتباطی قوی و دائمی با این مشاور بدست بیاورید. شما مسائل و مشکلات مالی تان را باید صریح و رک و بی سانسور مطرح کنید و عملکردتان را نسبت به مواضعی که اتخاذ کرده اید هم بخوبی توضیح دهید. شما نظرات مشاور را خواهید پذیرفت و می دانید که این مشورت به نفع شماست. بعضی از پیشنهادات مشاور شما برایتان سنگین به نظر می رسد و شاید فکر کنید به ضررتان است هر چند که در عمل، این نظرات به ظاهر سخت، باعث می شود که شما جربزه و شجاعت بیشتری از خودتان به خرج بدهید و مصمم تر برای رسیدن به خواسته هایتان اقدام کنید. شما شاید به این فکر کنید که تمام نظرات مشاور را از قبل خودتان بخوبی بلد بودید ولی او از روش و راهکار درست تر و خردمندانه تری این نظرات را به شما بیان می کند و عامیانه رفتار نمی کند. مشاور می خواهد که شما نظرات او را بپذیرید و درک کنید که به نفع شما و برای حمایت از شما کار می کند و شما تمام سعی تان این است که حق خودتان را بگیرید و از نظر مالی ضرر نکنید. شما و مادر و برادرتان راجع به نظرات این مشاور صحبت می کنید. او مادیگرا و محافظه کار است و جاپای قرص و محکمی در کارش پیدا کرده، روی کارهایش خوب فکر می کند و در عین حال قدمهای محکم و استواری به سمت اهدافش برمی دارد. او مجرب و قابل اعتماد است. او هم حق دارد که به منافع خودش فکر کند همانطور که شما منافع خودتان را در نظر گرفته اید. پس خردمندانه است که به حرفهای او گوش کنید و حق الزحمه ی او را بپردازید. تشکر از همراهیتون
رضا : با سلام و تشکر
آقای جانثاری وکیل ما در زمینه ی مسائل مالی بیمارستان مهرگان است
فریبا هراتی : سلام. تشکر. در اینصورت حضور او در خوابتان گویای این است که واقعا باید با یک مشاور در این زمینه صحبت کنید و با جدیت مسئله را پیگیری کنید.
Allah lover59 : باسلام وتشکر از تعبیرهای خوب و دلسوزانتون ودقیقتون خانم هراتی عزیز امروز صبح خواب دیدم وکیلم رو با پاره کردن شکمش از یک پهلو تا پهلوی دیگرش کشتم وداخل شکمش که خون آلود بود رو دیدم
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما از وکیلتان عصبانی و ناراحت هستید و می خواهید احساسات او را جریحه دار کنید و او را مجاب کنید که رفتارش را عوض کند. شما به او استرس می دهید و باعث ناراحتی او خواهید شد. تشکر از همراهیتون
Allah lover59 : باسلام وتشکر از تعبیرهای دقیقتون خانم هراتی عزیز ،ساعت۵-۶خواب دیدم رفتم دفتر آقای وکیلم،به جای اینکه روی صندلی خودش بشینه ،پشت میزش روبروی من روی یه صندلی عادی نشسته بود وانگار نور زیادی بهش تابیده باشه کمرنگ بود.
فریبا هراتی : سلام. استدعا می کنم. شما نگاهتان نسبت به آقای وکیلتان تغییر کرده و دیگر مثل گذشته او را خبره و ماهر نمی بینید. او دوست دارد که کانون توجه باشد ولی شما عملکرد او را ناچیز می دانید یا وجودش را نادیده می گیرید. تشکر از همراهیتون