تعبیر خواب پاییز
اگر کسی در فصل پاییز، خواب پاییز و ریزش برگ درختان را ببیند، غم و اندوهش از بین می رود. اگر در غیر فصل پاییز، خواب برگ ریزان درختان را ببیند، برایش سختی و غم می رسد.
اگر خواب ببینید که هوا گرفته و ابری و سرد است و درختان پژمرده اند، یک دوره کوتاه و گذرای ناراحتی برایتان پیش می آید. اگر ببینید که خزان است و شما در صحرا هستید و خرمن گندم را ببینید، نعمت و برکت می یابید اما آزرده و ملول هم می شوید.
اگر در خزان نم نم باران ببارد خوب است زیرا باران نشانه آرامش و تسکین دل است. اما دیدن رگبار خوب نیست مخصوصا در خزان. رگباری که درخواب مجبور باشید سرپناه بجوئید در فصل خزان گوینده مصیبت و بلا است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Sadaf : سلام. خسته نباشید
امروز صبح یه لحظه خواب حیاط محل کارم رو دیدم که تعدادی برگ های زرد داره میریزه پایین ولی انگار از درخت نبود و هوا صاف و آفتابی بود. در واقعیت درختان محل کارم سبز هستند.
تشکر از شما
فریبا هراتی : سلام. تشکر. یک پروژه، رابطه یا موقعیتی در خصوص کار شما پایان می پذیرد و از موفقیت یا از ادامه ی آن، ناامید شده و یا از آن صرفنظر می کنید. البته این مربوط به یک پروژه خاص است و ربطی به موقعیت کلی کار شما ندارد. تشکر از همراهیتون.
مژده : سلام خانم هراتی عزیز این خواب دوستم راجب بنده دیده دیشب
خواب دیده که پاییز هستش ومن ودوستم رفتیم داخل یه باغ که میوه هاش خشک شده به درخت وصل بود ومن ودوستم نفری یه الو خشک شده کندیم ازدرخت ک صاحب باغ اومد وما فرار کردیم وبعدفهمیدیم باغ بغلی اش برای دوست پسربنده هستش ازنرده های باغ نگاه کردیم دیدیم ۳تاخانوم توی باغش هست که یکی چادرمشکی سرش هست وسنش بالا واونیکی جوون بود وسرتا پا مشکی تنش بود ولی انگار تصادف کرده باشه پاهاش شکسته بود وگردنش اتل بسته بود و زیرچشمش کبود بوده و دوستم بهم گفت دیدی بی بی های فال کگرفتیم الکی نبود زن میاره باغش (دراصل دوست پسرم یه ویلا داره ومن نگران بودم بعدازقهرکسی رو نیاره ک هردفه هم چک کرده بودم بنده خدا باغش نیومده بود واینکه دوستم فال پاستورگرفته بودبی بی به نشانه هوو میوفتاد درواقعیت ،)ودرادامه خواب من چادر گلگلی رنگی سرممیکنم وگوشیم درمیارم عکس میگیرم از زنا وبه دوستم میگم بزار مدرک داشته باشم بعدا بهش بگم ک دختر اوردی توباغت ویهو زن چادری میفهمه من عکس میگیرموچپ چپ نگام میکنه ما فرارمیکنیم منمیرم توخونه بغلی قایم میشم ودوستمم با یه پسربچه تپل فرار میکنه .تعبیرش میکنیدلطفا؟
فریبا هراتی : سلام. تحولاتی تازه در زندگی شما به وقوع خواهد پیوست. شما احساسات و افکار منفی را در ذهتان جا داده اید و به جای توکل به خداوند و واقعگرایی و نگاه خردمندانه به مسائل، به فال و پیشگویی های دوستتان تکیه کرده و منطق تان را بر اساس آن برنامه ریزی کرده اید و این باعث ناامیدی و نگرانی ها و نیز شک های شما شده است. دوست پسر شما افکار زیادی در سر دارد و شما کاملا از زندگی او با خبر نیستید. به جای اینکه کاملا با او صمیمی باشید و او را بیشتر بشناسید، به شک های خودتان اجازه می دهید که ذهنتان را آشفته کنند. خانم چادری مسن تر در خواب او می تواند هم اشاره به تمول مالی او کند و به این معنیست که دوست پسرتان ثروتمند است و هم می تواند به تاثیر نقش بزرگ مادر او در تصمیم گیریهایش مربوط باشد که در واقع، تشخیص این مسائل که او ثروتمند است و یا اینکه از مادرش تاثیر می گیرد، منوط به شناخت شما از اوست و خوابتان راجع به این مسائل چیزی نمی گوید. اما بد نگاه کردن او به شما در واقع اشاره به همین صحبت بنده دارد که شما صریح و روراست با دوست پسرتان صحبت نمی کنید و می خواهید از راه های غیر معمول و دزدکی از زندگی او با خبر شوید که این اشتباه است. خانم جوان بیمار هم در خواب او ممکن است اشاره به زنی داشته باشد که از اینکه دوست پسرتان به او توجه کند، احساس ناامیدی می کند و می داند که دوست شما او را دوست ندارد. اما تفاسیر دوست شما از این خانم ها یا همان بی بی های فال، صرفا تفسیریست که پایه و اساس درستی ندارند. شما می خواهید خودتان را شاد و خوشحال و مغرور نشان دهید و از دوستتان بهانه ای داشته باشید. به جای جمع کردن بهانه به این فکر کنید که جوری رفتار کنید که او احساس کند شما خیلی عاقل و خردمند و شایسته ی ارتباط با او هستید. دوست شما نمی تواند سر حرفش بایستد و فقط دوست دارد که نشان دهد که حق با اوست. تشکر از همراهیتون.
Leili : سلام خانم هراتی جان.براتون ارزوی سلامتی وموفقیت دارم..یکشب خواب دیدم که من ودوتا از بهترین دوستانم اول یه جاده ای ایستادیم که دوطرف این جاده پر بود از درختان پاییزی که برگهای رنگارنگی داشت سرتاسر این جاده مثل بلوارها پر از صندلی بود من با دوستام در حالیکه به همدیگه چسبیده بودیم واصلا ازهم جدا نمیشدیم نه یکی یک قدم جلوتر برمیداشت نه عقبتر خیلی هماهنگ انگار مارا بهم چسب کرده بودن از این حاده عبور میکردیم میخواستیم باهم بریم دکتر اما بجای راه رفتن روی زمین از روی صندلیها میپریدیم اصلا یکبارهم پاهامون به زمین نخورد تمام این مسیر همینطور رفتیم تا به آخرجاده رسیدیم زیر صندلیها پر برگ بود وهوا روبه تاریک شدن من یک کیف دستی سورمه ای داشتم که زیرصندلیها افتاده بود وقتی به آخر جاده رسیدیم به دوستام گفنم برم بیارمش تا هوا تاریک نشده که همونموقع پس کوچولوی دوستم گفت خاله من برات میارم رفت پیدا کرد وآورد.ممنون از تعابیرعالیتون
فریبا هراتی : سلام عزیزم. تشکر. زندگی شما تحولی مثبت پیدا خواهد کرد و شما منفعت و پاداش سخت کوشی تان را دریافت خواهید کرد. رابطه ی شما و دوستانتان قویتر خواهد ماند و یا شرایط شما مشابه همدیگر خواهد بود. شما روی زندگی تان کنترل کامل خواهید داشت و اگر اشتباه یا کوتاهی از شما سربزند، به خاطر اینکه منیت به خرج نمی دهید، دوست شما با افتادگی و مهربانی شما را راهنمایی خواهد کرد تا خردمندانه فکر کنید و اعتبار و احترامتان محفوظ بماند. تشکر از همراهیتون.
Sorakhorshid : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم خانه کوچکی داریم و پشت این خانه یک زمین خبلی بزرگ هست که زمین آن با برگهای پاییزی پوشیده شده. پدرم سه تا پسردایی هام رو گذاشته بود که به نوبت ازش نگهبانی کنند. زمین خیلی پهناور بود به دور که نگاه می کردم درختانی بودن که برگهاشون ریخته بود و من انتهای زمین رو نمی دیدم و کنجکاو هم نبودم. پسر دایی هام هر کدوم یک پیانو داشتن. پیانو پسر دایی بزرگم از همه قشنگتر و بهتر بود. برای بار سوم او نگهبانی داد و بی خبر پیانوش رو گذاشت و رفت. و من به جای خالی او و پیانو نگاه می کردم. خانم هراتی در واقعیت ما با خانواده داییم ارتباط خوبی داریم ولی به دلیل تفاوت شغلی و اخلاقی به هیچ وجه پدرم از اونا ابن درخواست رو نمی کنه. چنین خانه و زمینی هم نداریم. هفته شادی داشته باشید.
فریبا هراتی : سلام. شما زندگی ساده و روحیه ای قانع دارید ولی از لحاظ فرهنگی و موروثی زمینه ی رشد و توسعه در زندگی شما بسیار قویست. شما خاطرات و رازها و یا جنبه هایی از زندگی خانوادگی تان را دارید که زیاد راجع به آن صحبت نمی کنید و بخشی از آرزوهایتان هست که هرگز عملی نشده اند و از بدست آوردنشان ناامید هستید. اما دایی های شما و پدرتان همه می دانند که فرهنگ ایشان غنی است و چقدر امکانات رشد و توسعه در زندگی شان بالا بوده است. شما راجع به گذشته کنجکاوی از خودتان نشان نمی دهید ولی پسر دایی های شما، در زندگی شان به هارمونی و هماهنگی رسیده اند و موفقیت خودشان را مدیون سابقه ی فرهنگی یا موروثی شان می دانند. تشکر از همراهیتون.
Sorakhorshid : واقعا همین طوره
ریحانه : سلام خانم هراتی عزیز، من دیشب یه خواب طولانی دیدم که یکی از دوستام از اول تا آخرش باهام بود، این توضیح رو بدم که این دوستم از لحاظ اعتقادی به نماز و روزه و حجاب و... اعتقادی نداره و دو روز قرار شده توی یه پروژه همکاری کنیم
دیشب خواب دیدم توی دانشگاه مون از قسمتی که خیلی درخت داره با این دوستم داریم رد میشیم ولی زیر درختا یه عالمه برگ ریخته بود، ولی برگا خیییلیی بزرگ بودن و انگار باغبونا جمعشون کرده بودن توی گونی ها گذاشته بودن که گونی ها هم خیلی بزرگ بود ازمن که می ایستادم بزرگ تر بود، از این محوطه که رد شدیم رسیدیم به یه جایی مثل پارک که از در پارک که اومدیم بیرون یه چهار پنج تا گربه بودن که مردم بهشون غذا میدادن (این دوست منم که تو خوابم بود خیلی گربه دوست داره) یکی از اون گربه معلوم بود سالم نیست موهاش ریخته یود و این دوستم بهش غذا میداد بعد که یه مقدار به گربه ها غذا داد یهو شروع کرد به تند تند راه رفتن از یه پیاده روی بغل پارک که یه مقدار سربالایی بود و به مردم تنه میزد و رد میشد تا اینکه به آخر پیاده رو که رسید یه جایی مثل تراس یا پشت بام بود اونجا یه پسر و یه دختر بودن که من نمیشناختمشون و پسره به زور برش گردوند و دختره یهو شلوار دوستمو کشبید پایین تا پسره بهش تجاوز کنه، معلوم بود از روی انتقام گرفتن این کار رو میکنن
ممنون از زحمت تون
فریبا هراتی : سلام. برگهای ریخته به امیدهای از دست رفته و پایان یک تجربه اشاره می کند و اینکه شما اینها را می دیدید هشداری به شماست که بدانید آخر کارها چگونه خواهد شد و اینکه زمان دارد می گذرد و رشد و باروری تا ابد ادامه ندارد پس فرصت ها را غنیمت بشمارید. دوست شما آدم خوبی است ولی با آدمهای خوب سروکار ندارد و از محبت او سو استفاده می شود. او سعی می کند برای رسیدن به اهدافش پیوسته و به سرعت در زندگی ترقی کند ولی دنیا با او خوب تا نمی کند و احترام و حرمتی برای دوستتان قائل نخواهند بود و همه می خواهند از او سو استفاده کنند. او آدم ساده دلی است و قضاوت در مورد کارهایش فقط با خداست اما این ساده دلی او مورد سو استفاده قرار می گیرد. تشکر از همراهیتون.
ریحانه : ممنونم محبت کردین
فریبا هراتی : خواهش می کنم.
نازی : سلام خواب دیدم جلوی در خونه ما و همسایه ها پراز برگهای زرد پاییزی است منو زن همسایه شروع به جارو زدن برگها کردیم اون گفت دیگه بسه اما من هی جارو میکردم میگفتم میخوام کلا جلو درخونه برگ نباشه یه مقدار کمی از برگها درخونه تلنبار شده بود که میخواستم با خاک انداز جمعش کنم
فریبا هراتی : سلام. شما ناامیدیها، ناراحتی ها و سختی ها را از زندگی تان پاک و دور خواهید کرد.