تعبیر خواب چانه
چانه غرور و شخصیت و اعتبار و عزت شما است و اگر ببینید چانه شما حالت طبیعی ندارد، از این بابت و در همین زمینه آسیبی به شما می رسد. اگر ببینید که روی چانه شما ریش روییده و در بیداری ریش نداشته باشید، بر عزت و حرمت شما افزوده می شود.
اگر در خواب ببینید که چانه شما زیاد بزرگ یا کوچک شده، نزد دوستان و خانواده بی حرمت و فاقد اعتبار خواهید شد و زیان مالی می بینید. اگر در خواب ببینید که چانه ای متناسب دارید که خودتان از آن خوشتان بیاید بسیار خوب است. اگر چانه شما کج باشد، مورد سرزنش قرار می گیرید و پشت سرتان حرف می زنند. اگر دیدید که اصلا چانه ندارید و زیر لب پایین شما بدون برجستگی است، در این صورت بیکار و بی عزت می شوید.
محمد ابن سیرین می گوید: چانه درخواب، بزرگتر خاندان است. اگر ببیند چانه او ستبر و بزرگ است، دلیل که از بهر دودمان و اهل بیت خوار و حقیر شود. اگر ببیند از چانه او خون روان شد، دلیل که بر قدر آن، از مهتر خاندان زیانی به وی رسد و بعضی ازمعبران گویند که در کسب و کارش نقصان افتد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
nasim : سلام روز بخیر متن خواب درسایت لطفا نباشد..باتشکر
فریبا هراتی : سلام. تصویر ذهنی خواهر شما نسبت به خودش این است که او شخصیتی موفق و با اراده دارد. او سرش را با افتخار بالا می گیرد و نسبت به آینده اش خوشبین است. تشکر از همراهیتون
Shoka : درخانه اسانسورداشت و روی مانیتورش اعداد۱.۲.۳نمایش میدادوقتی وارد خونه شدم متوجه شدم نقشه عجیبی داره برای ورود باید از پله هامیرفتم پایین درصورتی که بعد میرسید به طبقه بالا وقتی خاستم از پله برم پایین دیدم نرده های دوطرف محکم و زیبا هست ولی بجای خود پله صندلی بودبا احتیاط از روی صندلیها ردشدم و رفتم توبالکن ولی بالکن ساده بودو مثل توخونه لوکس نبودانگار نیمه اماده بودبرگشتم تو خونه به برادرم گفتم باید برای باکن نروه بذاری بچها میان بازی کنن نیفتن و پله هاهم درستش کنی (چون صندلی بود) مادربزرگم و دخترعموی مجردم هم کنارسفره بودن من گفتم برم بقبه خونه روببینم بلند شدم دیدم اون یکی برادربزرگترم که کارهای پدرم به عهده داره دست نماز گرفته و آماده میشه نماز بخونه ریش مرتبی هم داست و کلاهی مثل حاجی ها به سرداشت اومد داخل بهم سلام کرد .من رفتم تو آشپزخونه که خیلی شبک و تمیزبوددیدم مادرم داره آشپزی میکنه یک ظرف سفید گودو برگ بودکه توش پرروغن بودو دوتا مرغ درسته متوسط شکم پر و یک سیب زمینی بزرگ سرخ کرده بودبرای ما همش میگفت کاشکی بیشتر درست کرده بودم بیسترمیخوردین منم با شوخی بهش گفتم یکیش من میخورم یکی برادرم چون ما دوتا دور از شمایبم (درواقع درشهری بجز زادگاهمون هستیم )و مادرم از پیشنهادم راضی بود .خانم هراتی عزیز تعبیر چانه رو توسایت خوندم و نگران شدم و همه خواب رودراین قسمت نوشتم
فریبا هراتی : شما برای رسیدن به موفقیت، باید سعی کنید که با سیاست رفتار کنید و متواضعانه برخورد کنید. از موضع قدرت حرف نزنید بلکه با آرامش و کمی خودتان را متواضع تر از همیشه نشان دهید تا بعد بتوانید به هدف بالایی که دارید برسید. شما جایگاه هر کسی را به خوبی باید بتوانید درک کنید. نشان دهید که خردمند هستید. باید شخصیتی قوی از خودتان بروز دهید و این رابطه ی خراب را دوباره از نو بسازید. شما سعی می کنید که حرمت همه را نگه دارید و اجازه ندهید که کسی مورد بی احترامی قرار بگیرد و احساس شکست کند. برادر بزرگترتان می خواهد اشتباهات گذشته ی خودش را بشوید و شروعی تازه داشته باشد. او می خواهد که احترامش محفوظ بماند. سعی می کند که بعضی از افکار خودش را از دیگران مخفی کندولی نشان دهد که ایمانش قویست و منصفانه رفتار می کند. شما می خواهید که گرمی و امنیت زندگی تان حفظ شود. مادرتان تلاش خواهد کرد که شخصیتی مهربان و تاثیرگذار از خودش به دیگران بروز دهد. او می خواهد که ثروت و آرامش و رفاه داشته باشید و کارهایتان برایتان بخوبی به پیش برود و نگرانی ها و ترسهای شما را از بین ببرد. او سعی می کند که خردمندانه رفتار کند و خامی و کم تجربگی از خودش بروز ندهد. چانه ی همسرتان همان غرور اوست که آسیب دیده است. خوابتان شامل 4 حق خواب بود و تشکر از همراهیتون
Shoka : سلام وقت بخیر ۱۷ خواب دیدم با همسرم و بچها درشهر خودمون تو خیابون قدم میزدیم و درباره ارزش پول که داره میاد پایین حرف میزدیم که همسرم گفت همه چی گرون میشه من الان ۲۰۰ تومن تو حسابم دارم من نگران شدم و تودلم گفتم به خانواده م میگم که قضیه تقسیم ارث رو مشخص کنن.همینطور قدم میزدیم و میرفتیم سمت خونه پدر(خدا رحمتش کنه)که چندتازنای فامیل اومدن جلو ما و گفتن شما کجا بودین و رو به من گفتن میدونی چقدرمادرت گریه میکنه و دعا میکرده که شما پیدا بشین.منم تو دلم گفتم ما که گم نشده بودیم و میرفتیم پیش مادرم که سرراه یک ساختمون نیمه کاره بود همسرم نگاش کرد گفت این مال دوستمه اینهمه سال چرا تمومش نکرده داشت حرف میزد وراه میرفتیم یک دفعه حواسش نبود (چون به ساختمان نگا میکرد)تلو خورد و باچانه افتاد بلند شد منم بلندش کردم چانه ش مثل چانه پدربزرگ مادریم (به رحمت خدا رفتند)بود از چانه ش درواقعیت کمی بزرگترو کشیده تر ولی به صورتش میومد تقریبا .وقتی بلند شد دید چانه ش کمی ضربه دیده و به سمت راست متمایل شده که سعی کردبا دست درستش کنه منم میگفتم اشکال نداره چیزی نشده ولی خودش خیلی ناراحت شد و از داخل دهانش اندازه یک نقطه زخمی شد رفتیم پیش مادرم که خونه قدیمی عمه م بود مادرم از اینکه ما برگشتیم گریه همراه با خوشحالی داشت .ولی عمم از اینکه من مورد توجه مادرم بودم خوشش نیومدبعد من یک ظرف تو دستم بود توش کمی خون غلیظ لخته شده بودکه تو یک دستمال گذاشته بودم رفتم پشت دیوارخونه پدرم که تپه ای از گل و سنگ و بوددستمال وخون رو پشت تپه پرت کردم یک اقای قدبلندی هم داشت کوچه رومیشست که من ظرف روبهش دادم آشغال توکوچه توش بریزه ولی هنوز یک تکه کوچک خون تو ظرف بودو گفتم اشکال نداره ( میدونستم خون مال همسرم بودکه افتاده بودولی موقعی که افتاد خونی ازش نیومده بود )صحنه بعد روی یک خانه خیلی بزرگ چندطبقه زیبا ایستاده بودم که خانه رو پدرخدابیامرزم برای برادربزرگ مجردم ساخته بود ولی انگار مال هممون بود و همه ما میخاستیم از اون خونه استفاده کنیم.
فریبا هراتی : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما و همسرتان راجع به کم شدن عشق و محبت بین مردم با هم صحبت می کنید و همسرتان احساس ایزولگی و تنهایی می کند و باور او این است که زیاد برای او اعتبار قائل نیستند و زیاد دوستش ندارند. شما می خواهید با خانواده تان صحبت کنید تا بی مهری از جانب آنان به همسر شما نرسد. مادر شما از این که شما احساسات و نظرات او را بد متوجه شده اید و نظر او را درست درک نکرده اید از شما ناراحت است و غصه خورده. احتمالا مادرتان حرفی زده که همسرتان فکر کرده که مادرتان او را دوست ندارد. همسر شما باید روی ذهن و جسم خودش کار کند و شخصیتی قویتر از خودش بسازد. غرور و شخصیت همسرتان به خاطر مسئله ای شکسته و احساسات او جریحه دار شده ولی گفتن بعضی حرفها برای همسرتان سخت است. مادر شما شخصیتی با فرهنگ دارد. شما سعی می کنید که استرس و نگرانی را از زندگی تان دور کنید. عمه ی شما از اینکه رابطه ی شما و مادرتان خوب شود خوشحال نخواهد شد. شما با اینکار به اوج موفقیت خواهید رسید و همانطور رفتار خواهید کرد که پدرتان از شما انتظار داشته و این اراده ی شما برای بهبود رابطه ی همسر و مادرتان بسیار به نفع شماست.
Mehr : سلام.خواب دیدم یه خانمی که در فامیل داریم همراه با دختر خالش در یه میز بودن .اون خانم داشت یه کتابی رو از این ور اون ورش چسب کاغذی میزد .داییم هم اونجا بود میگفت میخوام صد هزار بدم چسب بخرم .بعد داییم اومد کنار اون خانم .یه انگشتر طلایی رنگ بدل همینجوری روی میز بود که معلوم نبود مال کیه. اون خانم اونو برداشت و به شوخی سمت دختر خالم گرفت و گفت: اینو آقای فلانی (یعنی داییم) برا شما خریده .که داییم زود گفت: چرا برا اون بخرم ، برا تو میخرم .بعد اون خانم گفت من از این شانسا ندارم تو برام انگشتر طلا بخری. و انگار داییم از رو علاقه دستشو گذاشت زیر چانه اون خانم و محکم چانه اون خانمو نگه داشت . اون خانم میگفت ولم کن ولی داییم همچنان چونشو محکم نگه داشته بود
فریبا هراتی : سلام. خانم فامیل شما سعی می کند که خودش را به دایی تان بچسباند و وارد زندگی او شود. دایی تان هم به این فکر می کند که این موقعیت خوب را از دست ندهد. این خانم وانمود می کند که اصیل و با فرهنگ است. دایی شما او را فقط برای خوشیهای زودگذر و موقتی می خواهد و مطلقا روی او جدی فکر نمی کند ولی این خانم دارد ذوق مرگ می شود و فکر می کند که خیلی داییتان عاشق اوست. داییتان می خواهد او را مجاب کند که باور کند که با وجود دایی تان خوشبخت خواهد شد ولی نیت واقعی او فقط خوش گذرانیست و بس. تشکر از همراهیتون
عبدالله یزدانی : سلام خانم هراتی. دوست عرب مذکر این دو خواب رو امروز دیدند و تعبیر خواستند: ۱-خواب دیدم گوشت زیر چانه (نرسیده به گردن) من خیلی بزرگ شده مثل بعضی افردا چاق که معمولا از بس بزرگ هست افتاده. من لباس عربی سفید پوشیده بودم . خودم از یک جایی به خودم نگاه میکردم این رو میدیدم. ۲-دوست خانمم که باهاشون قهر هستم و ایشان کات کرده بود به من نگاه میکرد در حالی که من سعی میکردم به یکی از دوستان مذکرم نحوه رانندگی ماشین رو یاد میدادم. اون آقا زیاد بلد نبود در نتیجه من سعی میکردم کمکش کنم و این خانم هم پا شد و آمد کمک کرد که من یک دستی بر کتف ایشان زدم به معنی تشکر. من به کارم ادامه میدادم و ایشان توجه میکرد و نگاه میکرد. ممنون
فریبا هراتی : سلام. دوست شما به خودش افتخار می کند و می داند که می تواند بعد از سختی هایی که پشت سر گذاشته، حالا دوباره با قدرت و توانایی زیاد، سرش را بالا بگیرد و نسبت به آینده اش خوش بین باشد. مقام دوستتان در اجتماع به احتمال قوی، بسیار مهم و جایگاه او محترمانه است. او رفتاری با کرامت و آرامش از خودش بروز می دهد. دوست خانم او، به این آقا توجه می کند و می داند که توانایی این آقا در پیشبرد اهدافش از خیلی ها بالاتر است و می تواند به عنوان یک الگو برای دیگران محسوب شود. این خانم تلاش می کند ( یا دوست دارد تلاش کند) که تاثیر مثبتی روی دوست شما بگذارد و نشان دهد که به او اهمیت می دهد. متقابلا دوستتان نشان می دهد که حاضر است حامی او هم باشد. تعبیر دوم برای خواب دوم این است که دوست شما تمایل دارد که بتواند قدرت و توانایی های خودش را به این خانم اثبات کند تا به او بفهماند که چه مرد قوی و مقتدری را از دست داده است. تشکر از همراهیتون
zahra : سلام خانم هراتی .دیشب خواب دیدم توی آینه به صورتم نگاه میکردم .چانه ام تیره بود.و چند بار با تعجب نگاه کردم که چرا چونه من تیره بود.؟!خیلی مراقبت میکنم که حرفی یا حرکتی نکنم که خدا و خلق خدا ناراحت بشن.ولی بازم به لطف شما تعبیر بشه.و ان شالله چیزی باشه جبران کنم...ممنون برای همیشه
فریبا هراتی : سلام. تصویر ذهنی شما از خودتان این است که شما نمی توانید سرتان را بالا بگیرید و با افتخار و خوش بینی بگویید که کاملا درستکار و بی گناه هستید. شما می ترسید که در درگاه خداوند سرتان را بالا بگیرید و ادعای درستکاری کنید؛ ولی اشتباه می کنید. خواب 24 رمضان به احتمال قوی بر عکس است و این یعنی ترس شما بی مورد است. شما پاک و آمرزیده هستید. تشکر برای افتخار همراهیتون.
Farkhondeh : با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی . دوشب پیش خواب دیدم که صورتم همین اندازه واقعیش هست ولی چانه ام تیزتر و گونه هایم برجسته تر شده بود . ممنون از تعبیر خوبتون.
فریبا هراتی : سلام. شما شخصیت مهربانتری از خودتان به دیگران ارائه می کنید و احترامتان پیش مردم بالاتر خواهد رفت و بعد از یک دوران سخت، حالا شخصیت و قدرت بیشتری از خودتان نشان می دهید و می توانید با افتخار سرتان را بالا بگیرید و خوشبین باشید که اوضاع بسیار بهتر از گذشته خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : سلام. خواب دیده بودم چند روز پیش ۱۶ شعبان که یکی از بستگان روی چانش چند تار مو سفید روییده. به خودم گفتم تارهای مو سفید من نسبت به اون بیشتر هست. ممنون
فریبا هراتی : سلام. شما مجرب تر و پخته تر از فامیلتان برخورد می کنید و خرد و دانش و بینش شما از او قویتر است. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : ببخشید اشتباهی نوشتم در بخش چانه خیلی عذر میخوام
فریبا هراتی : استدعا می کنم.
عبدالله یزدانی : سلام دوستم خواب دیدند که آمدند خانه دیدن ما. تمام افراد خانواده آنجا بودیم بعضی ها رو نتوانسته بشناسد ولی میدونست از خانواده و اقوام ما هستند. من از سر کار رسیده بودم و همان لحظه یک عضو از خانواده ظاهر شده. آن یک خانم محجب جوان (در خواب دختر عمه خاله یا دایی ...) که ایرانی نبوده که روی مبل نشسته و رفتار محبت آمیز داشته با این دوست ما. ممنونم
فریبا هراتی : سلام. دوست شما به شما فکر می کند و اینکه احتمالا کسی به زندگی شما اضافه خواهد شد. شاید شما ازدواج می کنید و دوستتان ممکن است این اتفاق را به صورت رویایی صادقه دیده باشد. خوابهای 28 ماه احتمال درست بودنشان بالاست. یا اینکه صرفا او ذهنیت شما را خوانده و تمایل شما برای ازدواج با کسی را حس کرده است. تشکر از همراهیتون.