تعبیر خواب کیسه
اگر کسی خواب ببیند که کیسه ای پر از پول پیدا کرده، گشایش روزی پیدا می کند و اگر کیسه را خالی دید، معنایش بر عکس است. اگر در خواب بینید کیسه ای پاره همراه دارید، راز شما فاش می شود. اگر ببینید کیسه ای دارید که سوراخ آن رفو شده است، آبروی خود را به زحمت حفظ می کنید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کیسه تهی در خواب بر سه وجه است:
- تن مردم،
- راز پنهان،
- درویشی.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند کیسه درم و دینار یافت، دلیل است به قدر آن معیشت و روزی بر وی فراخ شود. اگر کیسه را تهی ببیند، تاویل به خلاف این است.
جابر مغربی می گوید: اگر درخواب کیسه خود را دریده ببیند، دلیل است راز او آشکار شود. اگر دید کیسه دریده را دوخت، دلیل که رازش پوشیده بماند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند کیسه با درم ضایع شد، دلیل است کسی او را پند دهد و نشنود. اگر ببیند کیسه او گشوده بود و درم ها بریخت، دلیل است از خصومت برهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ساناز : سلام بانوی عزیزم،وقتتون بخیر
فریبا هراتی : سلام. تشکر. دوست شما متاسفانه سعی می کند که شما را فریب داده و بازیچه ی خودش بکند. او به دروغ با شما حرفهایی می زند و شاید به شما ابراز علاقه می کند ولی نباید حرفهایش را باور کنید. شما بارها و مسئولیت هایی کوچک و بزرگ را به دوش می کشید. ایده آلهای شما متاسفانه عملی نمی شوند ولی باید سعی کنید که صبور باشید و عقلانیت بیشتری در کارهایتان بخرج دهید. شما با چالشهای بزرگی در زندگی تان مواجه می شوید. درکتان نسبت به مسائل بالاتر می رود و نقطه نظرات تازه تری نسبت به مسائل پیدا می کنید. شما می خواهید که خیلی زود به اهدافتان برسید ولی الان وقتش نیست و باید صبور باشید وگرنه در کارتان شکست خواهید خورد و البته یکی از اهدافتان با شکست مواجه می شود. امیدوارم پوزش بنده را در تاخیر در تعبیر بپذیرید. متاسفانه به انفولانزای سختی دچار شده ام و سردرد امان نمی دهد. خواب شما 930 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
فاطمه : سلام طاعات و عبادات قبول درگاه حق لطفا خوابو حذف کنید.
فریبا هراتی : سلام. تشکر. خواب شما به دلیل تراشی های ذهن شما و کنکاش در باره ی قضاوتی که نسبت به او دارید، به ذهنتان مجسم شده. شما نسبت به هم احساس تعهد داشتید ولی شما به خاطر رفتارهای او، او را سرزنش کردید و به شدت از دست او خشمگین بودید. بنابراین او را طرد کردید و رابطه تان را با او تمام کردید و به خاطره ها سپردید. دیدن این خانم به این تعبیر است که او می خواهد به شما بگوید ارتباط این آقا با او صرفا تبادل افکار و درددل یا کمک به آرامش خاطر دو جانبه بین آنان بوده است و نه اینکه رابطه ی عشقی یا فیزیکی داشته باشند. اما در عین حال که شما از ارتباط این آقا با دیگران بدتان می آید و به همین دلیل هم او را از زندگی تان حذف کرده اید، اما باید بدانید که رابطه فیزیکی و عشقی با کسی داشتن با شنیدن حرفهای دوستانه و درددل دیگران از زمین تا آسمان فرق دارد. ضمن اینکه شما نمی توانید با سیلی زدن کسی را مجاب کنید که عاشقتان باشد! عشق زمانی به وجود می آید که دوست پسر شما با همه ی دوستانش آزادانه صحبت کند ولی شما را لایق عشق خودش بداند چون شما از همه متمایزتر هستید. وقتی که عشق قوی شد، دوستی ها کمرنگ می شوند و به یکباره متوجه می شوید که تک نگین زندگی کسی هستید!! نه اینکه فکر کنیدکه با غل و زنجیر و محدود کردن کسی بخواهید به او بگویی فقط من را ببین و با من حرف بزن و حالا که عاشق منی با همه ی آدمهای دنیا قطع رابطه کن. خواب شما معادل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام عزیزم
دیشب میدیدم رفتم اتاق خودم تو ویلا.البته گویاخونه علی بودچون رفته بودم وسایلمو بردارم!علی مستأصل نشسته وتکیه داده بود به دیوار.نمیخواست برم،ولی کاریم ازدستش برنمیومد.من عزمم جزم بود که برم.ازکمددیواری کیسه پارچهای سفیدی که خیلی تمیزو براق بود و وسایلم توش بود رو برداشتم.روی ی رختآویز چندتا تیکه لباس قهوهای بود.دامن،مقنعه و...چندتاشو برداشتم و چندتاشو هم گفتم موند هم موند!بعد ی صحنه دیگه میدیدم تو خونهای بودم که باهمسرم بودم.آپارتمان نبود ولی٢-٣طبقه بود و کلا مال مابود.همسرم پسرجوانی بودکه سفید تنش بود.مامانم سرمهای پوش اونجا بود.دوست نداشتم او وسایل اونجارو ببینه.باخودم گفتم کاش میشدبالای پشتبوم یه اتاقک کوچیک بزنیم که از بالکن راه داشته باشه و فقط مال من باشه و وسایلمو بذارم توش(که هم مامان خبرنداشته باشه ونبینه اونارو)
فریبا هراتی : سلام خانم گل. شما در خلوت خودتان به علی فکر می کنید که الان بدبخت و مستاصل شده. شما می خواهید تمام خاطرات تان و هویت با کرامت و پاکتان را از زندگی او بیرون ببرید ولی دیگر اگر او به شما فکر کرد و یاد رفتار یا خاطره ای از شما افتاد، تقصیر شما نیست و کاری نمی توانید در باره ی آن انجام دهید. شما عزمتان را جزم کرده اید که به شدت خودتان را دوست داشته باشید و از خودتان مراقبت کنید. می خواهید به ثروت برسید، با کرامت زندگی کنید و جوانی کنید و زندگی با نشاطی داشته باشید. مادر شما می خواهد همیشه به شما بگوید که از شما خردمند تر و عاقلتر است و این شما را عصبانی می کند. شما می خواهید به اوج موفقیت برسید، آنقدر ثروتمند باشید که زندگی مطابق سلیقه ی خودتان را داشته باشید و یک سری افکارتان را هرگز با مادرتان مطرح نکنید. تشکر از همراهیتون.
Armii : سلام خانوم هراتی عزیز.بابت تعبیر بسیار زیباتون واقعا سپاسگزارم.من به تازگی عضو سایت شدم اما مدت هاست که تعابیر زیباتون را میخونم.با وجود اینکه خواب های دیگران را میخوندم اما از تعابیر شما واقعا لذت میبردم.احساس میکنم شما از سمت خدا اومدید و روح بسیار بزرگی دارید.از خداوند میخوام که شما را به خواسته هاتون برسونه و زندگی سرشار از آسودگی خاطری داشته باشید.انشالله سلامت باشید و عاقبت بخیر شوید.
فریبا هراتی : سلام. استدعا می کنم. تشکر از دعای خیر شما و همراهیتون.
Armii : سلام.من ازدواجی کردم که مادرم به شدت مخالف بودند و حتی برای مراسم ازدواجم فقط پدرم شرکت کرد.بعد از گذشت ۴ ما از ازدواجم مادرم دائم در تلاش است که زندگی مرا خراب کند.به تازگی فهمیدم که مادرم در دادگاه از من شکایتی بابت دعواهای بوجود آمده بین من و مادرم کرده.خواب دیدم در حیاط خانه پدرم روی ایوان در سمت راست ایستاده ام و مادر و مادربزرگم در سمت چپ.هوا بسیار روشن و آفتابی بود.ناگهان خدا به صورت یک نور بسیار بزرگ به حیاط ما آمد و یک کیسه پلاستیکی کوچک به بند رختی ما آویزان کرد که در آن آب و تکه های یخ بسیار زلال بود.خدا آن را برای من آورده بود.بعد هم به صورت نور بزرگی از روی سر خانه در حال عبور بود.در خوابم یخ ها آب نشدنی بودند و من تکه ای از آن یخ را برداشتم و جویدم.زندگی ام بسیار در معرض خطر است.آیا مادرم موفق میشود زندگی ام را نابود کند؟سپاس
فریبا هراتی : سلام. شما درک بالایی دارید و شخصیتتان منطقی است. ایمانتان قویست و خداوند با شماست. مادرتان و مادر بزرگتان اما مسائل را از بُعد احساسی آن نگاه می کنند و بی منطق هستند. خداوند می خواهد که شما در مقابل مادرتان از خودتان خونسردی به خرج دهید و روابط تان را با او سرد و فریز نگه دارید. ارتباط تا را با مادرتان ادامه ندهید و با او هیچ صحبت و بحثی هم نکنید. رابطه شما با مادرتان هرگز گرم نخواهد شد. اگر همسرتان آدم خوبی است، هوای همسرتان را داشته باشید و بدون مشورت او اقدام به هیچ کاری نکنید. بحث و گفتگو با مادرتان بی فایده است. انشالله اگر به این نصیحت گوش کنید زندگی تان محفوظ خواهد ماند. تشکر از همراهیتون.
ماهی : خواب دیدم زمسان سردیه بیرون بودم سوار ماشینی شدم جلوتر پیاده شدم حس ناراحتیو پریشانی داشتم برگشتم خانه برام چندتا پیغام تهدید امیز از کسی رسید که میشناختم اما بیدار که شدم یادم نمیومد کی بود بعدش رفتم تو اتاق روتخت نشستم پدرم سمت چپم بود مادرم سمت راستم که یه دفعه مادرم تو چهار چوب اتاق یه سایه ی بزرگ سیاه دید خیلی ترسید دهنش قفل شده بود چند لحظه بعد دیدم یه مار بسیار گنده ای که خیلی وحشتناک و زشت بود چشم نداشت رنگ کرم بود خط وخالی نداشت فقط دور اجزا صورتش خطای قهوه ای بود مثل سوختگی مثل یه مار عجوزه ی بزرگ ازش اصلا نترسیدم دست انداختم کلشو گرفتم میدونستم مارو باید از کلش گرفت دوتا دندونای نیششو تا ته تو دستم فرو کرد دراوردم از دستم کلشو گرفتم فشار دادم خیلی هی گردنشو فشار میدادم کوچکتر شده بود اما نکشتمش و به جای اینکه زهرشو از دستم درارم دنبال ظرف میگشتم مارو بذارم توش که اخر سر گذاشتم تو یه ظرف دستمو میک زدم زهرو درارم سبز رنگ بود تف کردم تو دهن خود مار هم پر از زهر سبز رنگ خودش بود همینجور که دستمو میک میزدم سرم گیج میرفت تا بیهوش شدم از خواب پریدم دیدم کلی رو بالشم تف کردم /
-قبلا چند شب پیش هم خواب دیده بودم رو دستم یه جاش پر چرکه کلی فشار دادم همه ی چرکارو دراوردم بیدار شدم دیدم همونجای دستم واقعا زخم شده.
فریبا هراتی : شما باید مراقب خود باشید چون سعی دارند شما را فریب دهند. خطری شما را تهدید می کند و مار بزرگ و کرم رنگ دشمنی است که سعی در آسیب رسانی به شما دارد. اینکه شما را نیش زده یعنی از جانب او ضربه خواهید خورد و باید صدقه بدهید تا دفع شر بشود. شما قدرت مقابله با او را دارید ولی به هرحال خوب است تا با صدقه دفع بلا کنید. احتمالا دعوا سر مسائل مالی است و شما به نفعی هم خواهید رسید. چرک هم در خواب ثروت است ولی اگر بدنتان در حال تشکیل زخم بوده، در خواب احساس آن را به صورت زخم و چرک دیده اید که باطل است.
رقیه السادات : سلام روز شما بخیر خواب دیدم که مامانم کیسه پارچه ای خیلی خیلی بزرگی به من داد و من کار میکردم و تندتند درون آن پول میریختم تا پر شود و خیلی خوشحال بودم که سریع دارم درون آن پول میریزم و جمع می کنم و از طرف دیگر مامانم یک پسر بچه که سن آن کم بود ولی جثه اش بزرگ بود و پسر خودش هم بود را به من داده بود تا مراقبش باشم و من از او مراقبت می کردم.
فریبا هراتی : سلام. انشالله کارهای شما به آسانی پیش خواهد رفت و غم ها و ناراحتی هایتان از بین رفته و به ثروت و خوشبختی می رسید.