فیلسوف و رفتگر
فیلسوف به رفتگر خیابان گفت: واقعاً دلم برایت می سوزد. شغل کثیف و طاقت فرسایی داری.
رفتگر در جواب گفت: متشکرم، اما بفرمایید شغل شما چیست؟
فیلسوف با لحنی آمیخته با غرور و افتخار گفت: من اخلاق و طبایع مردم و اعمال و انگیزه ها و تمایلات آنها را بررسی و مطالعه می کنم.
رفتگر لبخندی زد و همان طور که آماده جارو زدن می شد به فیلسوف گفت: ای بیچاره! ای بیچاره! من هم دلم برای تو می سوزد.
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.