یوتاب گلچینی از بهترین ها

خواهر توست

مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت: می خواهم ازدواج کنم.
پدر خوشحال شد و پرسید: نام دختر چیست؟
مرد جوان گفت: نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند.
پدر ناراحت شد، صورت در هم کشید و گفت: من

مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود.
با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت: مادر من می خواهم ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او خواهر توست! و نباید به تو بگویم.
مادرش لبخند زد و گفت: نگران نباش پسرم. تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی. چون تو پسر او نیستی!!

8 دیدگاه

یوسف : برگرفته از فیلمای بسیار نابهنجار ترکیه ای..‌.

پاسخ
لینک۳ دی ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۲۷:۲۶

محسن : قسمتی از داستان حذف شده!

پدر ناراحت شد، صورت در هم کشید و گفت
ﻣﻦ ﻣﺘﺎﺳﻔﻢ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ . ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﯽ ، ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺗﻮﺳﺖ . ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ .

پاسخ
لینک۲۷ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۵۱:۳۲

فاطمه : این داستان رده سنی داره (:

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۳۴:۰۸

فاطمه : اصلا خوب نبود

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۱۱:۰۰

پریا : یعنی نفهمیدین من همش 14 سالمه اما فهمیدم
اینطور که معلومه این مرد با افراد زیادی رابطه داشته و همیه اون دخترا دخترش بودن
و بخاطر همین به پسرش میگه اونا خواهراتن و همسر اون مرد هم با کس دیگه ای رابطه داشته و اینم پسرشه داستان جالبی بود
دقیقا ضرب المثلی که میگه از هر دست بدی از همون پس میگیری یه مرد خیانت کار فقط با یکی شبیه خودش ازدواج میکنه و در ضمن توی داستانا هر اتفاقی مکنه بیوفته پس تعجب نکنید که اون دخترا دختر اون مرد باشن

پاسخ
لینک۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۳۵:۵۵

امیر : این چی بود مثلا

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۵۵:۴۹

حشره : چیزی که عوض داره گله نداره .

پاسخ
لینک۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۲۲:۳۱

ش : من نفهمیدم یعنی چی ؟

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۰۴:۳۱

ندا : یعنی تو هم حرومزاده ای

پاسخ
لینک۲۵ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۰۸:۰۸