دروغگو دشمن خداست
دزدی وارد خانه یکی از ثروتمندان شد و به اتاقی که گاو صندوق در آن بود رفت. ناگهان چشمش به پلاکی افتاد که روی آن نوشته بود: دسته کوچکی را که کنار صندوق جنب جا کلیدی وجود دارد آهسته بکشید تا درب صندوق باز شود.
ولی به محض این که دزد آن دسته را کشید ناگهان تمام چراغ ها روشن شد و زنگ پر صدایی در ساختمان طنین انداخت.
همین که خواست فرار کند، صاحبخانه را هفت تیر به دست مقابل خود دید.
دزد رو به صندوق کرده گفت: از ما که گذشت ولی این را بدون دروغگو دشمن خداست!
امیر علی : عالی
فاطمه : باحال بود
ناشناس : عالی بود
ندا لطفی : عاااااااالی بود
یاسمن : عالیه
هستی داودی پاشا : بد نبود ولی زیاد مفهومی نداشت ولی من مجبور شدم که بنویسم~•°`~°`•
ملیکا : بد نبود ولی باحال بود
نیتا : عالی
... : خوب بود
... : عالی _ ممنون
ابوالفضل : عالی بود
سامان : لوس بود