مرغ دو منی!!
شغالی مرغی از خانه پیر زنی دزدید.
پیر زن در عقب او نفرین کنان فریاد می کرد: ای وای! مرغ دو منی مرا شغال برد.
شغال از این مبالغه سخت در غضب شد و از غایت تعجّب و غضب به پیر زن دشنام داد.
در آن میان روباهی به شغال رسید و گفت : چرا این قدر بر افروخته ای؟
گفت: ببین این پیرزن چه قدر چقدر دروغگو و بی انصاف است. مرغی را که یک چارک هم نمی شود دو من می خواند!
روباه گفت: بده ببینم چه قدر سنگین است!
وقتی مرغ را گرفت روی به گریز نهاد و گفت: به پیر زن بگو مرغ را به پای من چهار من حساب کند.
نتیجه اخلاقی:
همیشه به بازدهی کارتان توجه داشته باشید و نه به اظهار نظرهایی که در مورد کارتان از طرف دیگران می شود. چون اگر اصل موضوع را فراموش کنید، دلسرد شده و همانی را هم که دارید از چنگتان در خواهند آورد!!
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.