نام های ایرانی - لیست ش
شاپرک : پروانه
شادان: شادمان
شادی : شادمانی، خوشحالی، شور
شادفر : از نامهای دوران هخامنشی
شادکام : نام برادر فریدون
شادمان : خوشحال
شادنوش : از نامهای برگزیده
شادمهر : مهربان، با محبت
شاهرخ : از نامهای برگزیده، شاه منظر، کسی که رخساری همچون شاه دارد
شاهروز : نام پسر شاه بهرام پادشاه کشمیر
شایان : بسیار بزرگ
شایگان : گرانمایه، لایق
شاران : گردنبند درست شده از بادام - نامی کردی
شاهپور : پسر شاه، شاهزاده - نام چند تن از شاهان ساسانی
شاهد : پسر خوبروی
شاهدخت : دختر شاه، شاهزاده خانم
شاهو : نام یکی از رشته کوههای مهم در منطقه کردستان ایران
شاهین : پرندهای شکاری
شاهیندخت : دخت شاهین
شایسته : سزاوار، لایق
شباهنگ : بلبل، ستاره کاروان کش
شب بو : نام گلی است که شب هنگام باز میشود
شبدیز : سیه فام، سیه چرده، نام اسب خسروپرویز
شبنم : رطوبتی که شب هنگام روی گلها مینشیند
شراره : جرقه آتش، گرمای سوزان، عشق فراوان، نامی کردی
شرمین : شرمسار، خجل
شروین : یکی از سرداران معاصر شاپور ذوالاکتاف ساسانی
شکفته : خندان، بشاش
شکوفه: گل درختان میوه دار، شکفته
شکیبا : بردبار
شمشاد : درختی زینتی و تقریباً همیشه سبزکه دستمایه بسیاری از شاعران است
شیشَم : از ابزار خنیاگری
شمین : خوشبو، خوش عطر
شوان : شبان، چوپان - نامی کردی، نام پسر علیداد خان از پارسی گویان هند است
شمیلا : از نامهای ارمنی ایرانی به معنی بانوی بزرگوار
شورانگیز : فتنه انگیز، ایجاد کننده شور و شوق
شوری : خوش قیافه، قد بلند - نامی کردی
شهاب : شعله آتش، سنگ آسمانی، ستاره دنباله دار
شهبار : درخور شاه، لایق شاه
شهباز : باز سفید رنگ، شاه باز
شهبال : پر بزرگ پرندگان
شهپر : پر شاهانه
شهداد : شاه عادل (شه=شاه، داد= عدل)
شهرآرا : آنکه به زیبایی مایه آرایش شهر است، آرایش دهنده شهر
شهرام : یا شاهرام، «شه» به معنای «شاه» و والا مرتبه و «رام» نام فارسی فرشتهای موکول بر سعادت و روزی است، «شهرام» معادل فارسی «میکائیل» است
شهربانو : یا شه بانو (همسر شاه)، ملکه، همسر امام حسین و مادر امام سجاد
شهرزاد : یا «شهزاد» به معنی شاهزاده - نقال قصههای هزار و یک شب
شهرناز : خواهر جمشید و همسر ضحاک ماردوش
شهرنوش : شیرینی شهر
شهروز : شاهروز - روز شاهان - شهرود نام سازی باستانی نیز بودهاست.
شهره : مشهور و نامی
شهریار : پادشاه، یار شهر، نام پسر برزو پسر سهراب
شهلا : سیروان زن سیه چشم
شهناز : شاه ناز - دختری بود از خاندان آل بویه
شهنواز : نوازش شده شاه
شهین : منسوب به شاه
شیبا : نسیم شبانه - نامی کردی
شیدا : آشفته و عاشق
شیدسا : شید (خورشید)+سا (پسوند شباهت)، مانند خورشید
شیده : خورشید، درخشان
شیدوش : نام پسر گودرز. پهلوان نامی زمان
شیردل : پهلوان و دلاور
شیرزاد : شیر بچه، همچون شیر
شیرنگ : به رنگ شیر، مانند شیر
شیرو : پهلوان معاصر با گشتاسب، نام سردار فریدون
شیرین دخت : دختر شیرین
شیما : دخترانه، نامی کردی، دختر خالدار
شینا : قدرتمند، توانا - نامی کردی
شیرین : مطبوع و گوارا، معشوقه خسرو پرویز
شیوا : شیرین بیان، خوش زبان، ایزد بزرگ هندیان باستان
شیوانا : از مصدر شیوانیدن، فریبنده، مسحورکننده
- برچسب ها :
- نام های ایرانی
- اسم های ایرانی