اسم های عربی - حرف ت
تاج الدین : (پسرانه) 1- تاجِ دین؛ 2- (به مجاز) مورد افتخار برای دین؛ 3- (اَعلام) نام پادشاهی از اتابکان لرستان.
تامیلا : (دخترانه) 1- (مصدر باب تفعیل) از روی امیدواری، امیدوارانه؛ 2- در برخی منابع به معنی بخشنده.
تبرّک : (دخترانه) 1- مبارک بودن، مبارکی، خجستگی، خوش یمنی؛ 1- برکت گرفتن.
تبسّم : (دخترانه) 1- لبخند، خنده ی بدون صدا؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) درخشیدن.
تحسین : (دخترانه) ستودن و تمجید کردن، مورد ستایش قرار دادن، آفرین گفتن و نیک شمردن.
تحفه : (دخترانه) 1- هدیه؛ 2- (در گفتگو) (به مجاز) شخص بسیار ارزشمند.
تراب : (پسرانه) خاک.
ترنّم : (دخترانه) 1- خواندن شعر، ترانه، و مانند آنها به حالت موسیقایی و معمولاً با صدای پایین، زمزمه کردن یک نغمه؛ 2- آواز، نغمه، سرود.
تسنیم : (دخترانه) 1- از ریشه ی «سنم» در لغت به معنای «بزرگ شدن کوهان شتر» و نیز «بزرگ و مهتر قوم گردیدن» است؛ 2- (اَعلام) طبق روایات چشمهای در بهشت، مذکور در قرآن کریم. و (به مجاز) آب آن چشمه.
تقی : (پسرانه) تقی، در لغت به معنای پرهیزگار و پرهیزکردن و جمع آن اتقیاست. در قرآن کریم آمده است « تلک الجنه اللتی نورث من عبادنا من کان تقیا. بهشت را بندگانی که پرهیزگار و متقی باشند به ارث می برند.
تکتم : (دخترانه) 1- نام چاه زمزم؛ 2- (اَعلام) نام مادر امام رضا (ع).
تلما : (دخترانه) گندمگون.
تمنا : (دخترانه) 1- آرزو؛ 2- خواستن چیزی معمولاً همراه با فروتنی و تواضع.
تمیم : (پسرانه) 1- تمام و کامل؛ 2- استوار، سخت؛ (اَعلام) نام چند تن از صحابه و اشخاص در جهان اسلام.
توحید : (پسرانه) 1- (در ادیان) یگانه دانستن خدا؛ اقرار به یگانگی خداوند، یکتا پرستی؛ 2- اخلاص؛ 3- (در تصوف) مرحلهای از سلوک در آن، سالک ذهن خود را از هر چه غیر حق است، خالی می کند و جز به خداوند به چیزی توجه ندارد؛ 4- (اَعلام) نام شهری در شهرستان شیروان و چرداول در استان ایلام.
توفیق : (پسرانه) 1- امکان دستیابی به مقصود، موفقیت، کامیابی؛ 2- یاری و تأیید، تأیید پروردگار، مدد الهی؛ 3- (در قدیم) سازگار گرداندن دو یا چند چیز با هم، سازگاری؛ 4-(اَعلام) 1) شاه مصر [1879-1892 میلادی] که نظارت بریتانیا را بر اداره ی امور مصر پذیرفت و تسلط مصر بر سودان را از دست داد؛ 2) روزنامه نگار و هنرپیشه ی ایرانی، [حدود 1258-1318 شمسی] از پیشگامان نمایش کمدی، ناشر و بنیانگذار روزنامه ی فکاهی توفیق.
توکل : (پسرانه) 1- یقین داشتن به رحمت خداوند و امید بستن به او؛ 2- (در تصوف) واگذار کردن کارها به خداوند در جایی که اراده و قدرت بشری کارساز نباشد.
تَهانی : (دخترانه) (در قدیم) تهینت گفتن به یکدیگر.
تینا : (دخترانه) 1- (در زند و پازند) گل سرخ ؛ 2- (در عربی) طین.
اسم های عربی - حرف ث
ثامر : (پسرانه) مثمر، میوه دهنده، میوه دار.
ثامن : (پسرانه) (در قدیم) هشتم، هشتمین. [این نام به اعتبار ثامنالائمه، امام هشتم شیعیان، علی بن موسی الرضا(ع) انتخاب می شود].
ثریّا : (دخترانه) (= پروین).
ثمر : (دخترانه) 1- میوه؛ 2- (به مجاز) نتیجه و حاصل.
ثمره : (دخترانه) 1- میوه؛ 2- (به مجاز) نتیجه و حاصل.
ثمن : (دخترانه) بها، قیمت.
ثمین : (دخترانه) گرانبها، قیمتی، گران.
ثمینا : (دخترانه) (عربی ـ فارسی) (ثمین + الف نسبت) منسوب به ثمین، ثمین.
ثمینه : (دخترانه) گران بها، قیمتی، گران.
ثنا : (دخترانه) 1- ستایش، مدح؛ 2- دعا؛ 3- درود و تحیت؛ 4-حمد، شکر، سپاس.
ثناءالله : (پسرانه) ثنای خدا.
- برچسب ها :
- نام های عربی
- اسم های عربی