تعبیر خواب آب بینی
حضرت دانیال می گوید : اگر کسی خواب ببیند از بینی او آب می آید، صاحب فرزند یا ثروت خواهد شد.
ابراهیم کرمانی می گوید : اگر کسی ببیند که از بینی او آب می آید، وامش داده شود و از رنج و سختی و غم نجات پیدا می کند و یا اگر بیمار بود، شفا یابد.
محمد ابن سیرین می گوید: آب بینی در خواب، به معنی صاحب فرزند شدن است. اما اگر کسی ببیند که آب بینی بر اندام وی افتاد، صاحب فرزند پسر خواهد شد و اگر ببیند که آب بینی اش بر زمین افتاد، صاحب فرزند دختر خواهد شد. اگر ببیند که آب بینی اش را بر زن خویش انداخت، زن او آبستن گردد، ولیکن فرزند را بیفکند و اگر ببیند که زن بر وی آب بینی افکند، دلیل کند که او را پسری آید.
اگر ببیند که آب بینی در سرای همسایه افکند، دلیل کند که با زن همسایه خیانت کند، و اگر ببیند که آب بینی خود را در بستر مردی افکند، همین معنی خیانت را دارد. اگر ببیند که آب بینی خود را می خورد، صاحب فرزند خواهد شد. اگر ببیند که آب بینی او سیاه و تیره است، دلیل کند که فرزند او را اندوه و مصیبت رسد و اگر ببیند که آب بینی او زرد است، تعبیرش این است که فرزندش بیمار گردد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad : با عرض سلام و وقت بخیر. تقاضا دارم متن خوابم نمایش داده نشود. (مثل کشتیهایی که در فیلمهای قدیمی خارجی دیده بودم). اگر تعیبیر بفرمایید ممنون میشم، با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما بینش و آگاهی تازه ای نسبت به محیط اطرافتان یا نسبت به زندگی مردم، پیدا می کنید و نمی توانید مانند سابق در ناآگاهی یا خواب غفلت باقی بمانید. شما با اشخاص زیادی تعامل دارید و راه ها و شرایط تازه یا انتخاب های تازه ای برایتان وجود دارد. اول اینکه ممکن است که شما به یک مرحله ی احساسی در زندگی تان وارد شوید و در اینصورت باید سعی کنید که کنترل احساساتتان را در دست بگیریدو خیلی خودتان را درگیر این مسائل احساسی نکنید. شما از این انتخاب منصرف می شوید چون دوست ندارید که از جامعه ببُرید و درگیر عادت شوید و زندگی راکد و ساکنی داشته باشید. پس انتخاب می کنید که به گونه ای زندگی کنید که شادتر باشید و هر چند که مسائل احساسی در زندگی تان ایجاد می شود؛ اما تنها و ایزوله نشوید و دوستان زیادی دورو برتان باشند. شما می خواهید تغییرات تازه ای در زندگی تان ایجاد کنید و به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان خواهید داد. شما می خواهید امنیت و گرمی و احترام زندگی تان محفوظ بماند. شخصیتی مغرور و کم حرف دارید و با هر کسی قاطی نمی شوید و معمولا محترمانه و جدی و با حفظ فاصله، با دیگران تعامل می کنید چون فکر می کنید که اینطوری خردمندانه ترین طریق تعامل با مردم است. شما برای رسیدن به موفقیت و پایان دادن به تمام مشکلاتتان باید سعی کنید که سبک زندگی تان را عوض کنید، و هر چند که مطابق با فرهنگ خانواده ی مادری تان رفتار می کنید ولی کمی مجرب تر و خردمندانه تر رفتار کنید ( یا خاله و خواهرتان با شما همفکری و همراهی خواهند داشت و نظراتتان را می پذیرند). خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
فرشته جزینی : سلام،وقتتون بخیر،
پدرم چندین ساله که فوت کردن
خواب دیدم تو خونه هستیم و زنده هستن و مجددا بچه دار شدن،
یه دختر که پدرم با مهربونی زیاد بغلش کردن
میخواستم لطفا تعبیرش رو بدونم و خیلی مچکرم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. پدر شما روحشان زنده است و فقط حضور فیزیکی شان را در دنیا از دست داده است. او به یک آرزوی دیرینه اش رسیده و هدفی که انتظارش را داشته محقق شده. دنیا به گونه ای تغییر پیدا می کند که آرزوی او بوده است. تشکر از همراهیتون
Baran : سلام وقت بخیر ...چند شب پیش خواب دیدم پسر برادرم که ۱۰ سال سن داره با شلنگ آب حیاط به من آب میپاشید منم که میخواستم خیس نشم هی میرفتم پشت ی دیواری که بین مون بود بعد دیدم دیگه آب نمی پاشه رفتم جلو دیدم که شلنگ افتاده زمین و ی پتو قرمز داریم خسیس شده بود تو دسشویی افتاده با خودم گفتم ببین چکار کرده بچه ...البت تو دسشویی تمیز بود و پتو کنار کاسه توالت افتاده بود ...با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پسر برادرتان سعی می کند که در دل شما جا باز کند و احساس خودش را به شما نشان دهد و به شما اثبات کند که دوستتان دارد. شما سعی می کنید که منطقی باشید و خیلی احساساتی رفتار نکنید. او احتمالا از اینکه شما خیلی مثل خود او سعی نمی کنید که رفتاری از روی احساسات به او نشان دهید ناراحت است و احساسش جریحه دار شده است. تشکر از همراهیتون
amir : سلام وقت بخیر . خواب دیدم که ماه قرمز و منفجر شد سپس آب دریاها جرز و مد شد و بالا اومد و همه جارو فرا گرفت . آب روشن و آبی بود . مردم همه فرار کردن و رفتن بالا پشت بوم ها منم همینطور . بعد که آب فروکش کرد همه اومدن پایین آب کم عمق و زلال شده بود و ماهی های بزرگ زیبا و خوش خط و خال و آروم جلوی مردم تو آب کم عمق شنا میکردن به نحوی که مردم میتونستن بهشون دست بزنند منم جلوی ماهیها بودم نزدیکشون . حس خواب خوب بود و جو منفی نداشت . سپاس
فریبا هراتی
: سلام. خشم و دیوانگی دنیا را فرا گرفته و احساسات مردم به شدت جریحه دار می شود. بعضی ها احساس هیجان بیشتری می کنند و بعضی از رمق افتاده و بی حس و حال می شوند. همه سعی می کنند که درکشان را نسبت به مسائل بالاتر ببرند و وقتی که منطقی تر فکر می کنند متوجه خواهند شد که این همه برانگیختگی احساسی، ارزشش را داشت. احساس مثبت در زندگی جاری می شود و شادی و آرامش همه جا را خواهد گرفت. درک و فهم شما و همه مردم بالاتر رفته و بینش آنان قویتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون
eli : سلام.دیدم توجنگل کنار ی رودخونه آب زلال وخنک هستم.رفتم داخل و مشت مشت ازاون آب میخوردم وبه پسرم میگفتم توام بخورخیلی خوبه،تومشتم آب میگرفتم نگاه میکردم ببینم آلودگی داره یانه ،بقدری زلال بودکه میگفتم انگار آب لوله کشیه.ودیدم توحمومم(..)وبعد خونه مادربزرگم بودم که خیلی ازفامیل هم بودن،پدرم شیرینی خریده بود برای خودمون ولی دیدم مهمون هست پخش کردم بین مهمونا وچون دیدم کمه،ی تعداد نون خرمایی هم بود به ظرف اضافه کردم و پخش کردم.فقط یادمه عموم برنداشت. وصحنه دیگه دیدم انگار تو (دستشویی هستم و کلی مدفوع کرده بودم و داشتم میشستم)
فریبا هراتی
: سلام. احساس مثبتی به زندگی شما جاری می شود و شما نسبت به عشق کسی اعتماد کامل خواهید داشت. شما از غم رها خواهید شد و تمایلات و احساسات خودتان را از کسی که با او در ارتباط بوده اید، مخفی می کنید. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و دلتنگ او نیستید. شما سعی می کنید که اصیل و خردمندانه رفتار کنید. تحولات مثبتی در زندگی تان ایجاد می شود و سعی می کنید که صبور باشید تا زمان رسیدن به خواسته هایتان فرا برسد. دیگران در شادی شما شریک هستند ولی عمویتان با اهداف شما زیاد موافق نیست. شما به ثروت خواهید رسید و مشکلات مالی تان از بین می رود. تشکر از همراهیتون
طاها :
چند وقتی هست تو خوابهایی که میبینم یکی از دوستان صمیمیم رو میبینم که همش با هم در سفر هستیم مخصوصا سفر زیارتی، مثلا یک بار تو مسیر اربعین بودیم ،یک بار دیگه خواب دیدم مشهدیم ، و یک بار دیگه دیشب خواب دیدم که یک کشور دیگه هستیم که در خواب فهمیدم که مکه هست و در کشور عربستان هستیم ، و جایی کنار جاده ایستادیم ،دیدم دوتا سرباز یا نیروی نظامی سعودی از پایین جاده که شبیه رودخونه یا دره کم عمق بود اومدن بالا و اسلحه رو گرفتن سمت ما و میخواستن ما رو اسیر کنن،من تو همون لحظه منتظر بودم دوستم یه حرکتی بزنه تا من هم کمک کنم که از چنگشون در بریم،که یک دفعه دوستم همین کارو کرد و سریع با نیروی اولی درگیر شد و ولی زورش نمیرسید خیلی غلبه کنه ولی درحدی که سربازو نگه داره و نذاره کاری کنه درگیرش کرد،من هم سریع رفتم با دومین سرباز درگیر شدم واسلحشو گرفتم و با پشت اسلحه تا تونستم زدم تو کمرش و بدنش و تونستیم فرار کنیم ، بعد رفتیم تو یه جا شبیه دستشویی عمومی مخفی شدیم اونا هم اومدن،تو همین لحظه که اسلحه دستم بود میخواستم آماده شلیک بشم ،خشاب رو چک کردم دیدم خالیه،با خودم گفتم شاید یک دونه تیر تو خود تفنگ مسلح شده باشه، بعدش دیدم که کسی نیست همه رفتن و من تنهام و همچنین مخفی شدم تا کسی پیدام نکنه، کم کم اومدم بیرون و قاطی جمعیت شدم دیدم یک جنازه خونی یه جوون رو که خونی بود دارن تشیع میکنن، ادامه خوابم دیدم که با پدر مادرم دارم میخوایم بریم خونه خدا و زیارت که جمعیت اونقدر زیاد بود که تمام اتوبوسها پر شدن و نشد که بریم و برگشتیم خونه که فردا بریم خانه خدا
فریبا هراتی
: سلام. شما در هر کامنت فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید و همه ی خوابهای سفر، تعبیر یکسانی ندارند بلکه جزییات خواب هستند که تعبیر را می سازند. ثبت چند خواب در یک کامنت خلاف مقررات سایت است و خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن می کند. تعبیر خواب دیشب شما این است که شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و به خدای بزرگ توکل می کنید که زندگی تان از هرج و مرج بیرون بیاید. شما باید سعی کنید که موقعیت خودتان را در زندگی تان مجددا ارزیابی کنید و در رابطه با مسائل اخلاقی درست فکر کنید. ممکن است شما به خاطر مسئله ای عصبانی شوید و احساس کنید که قربانی شرایط شده اید. شما به خاطر باورها و اعتقاداتتان مبارزه می کنید. شما در حالت دفاعی قرار گرفته اید و می خواهید قدرت و غرورتان را اثبات کنید ولی در واقعیت قدرت چندانی ندارید. باید سعی کنید که از کوره در نروید و اجازه ندهید که اوضاع از کنترلتان خارج شود. در غیر اینصورت خطری سلامت شما را تهدید خواهد کرد. تحولات تازه ای در راه هستند و شما در نهایت، مجبور خواهید شد که برای رسیدن به خواسته های خودتان یک عقب گرد موقتی داشته باشید. تشکر از همراهیتون
طاها :
چند وقتی هست تو خوابهایی که میبینم یکی از دوستان صمیمیم رو میبینم که همش با هم در سفر هستیم مخصوصا سفر زیارتی، مثلا یک بار تو مسیر اربعین بودیم ،یک بار دیگه خواب دیدم مشهدیم ، و یک بار دیگه دیشب خواب دیدم که یک کشور دیگه هستیم که در خواب فهمیدم که مکه هست و در کشور عربستان هستیم ، و جایی کنار جاده ایستادیم ،دیدم دوتا سرباز یا نیروی نظامی سعودی از پایین جاده که شبیه رودخونه یا دره کم عمق بود اومدن بالا و اسلحه رو گرفتن سمت ما و میخواستن ما رو اسیر کنن،من تو همون لحظه منتظر بودم دوستم یه حرکتی بزنه تا من هم کمک کنم که از چنگشون در بریم،که یک دفعه دوستم همین کارو کرد و سریع با نیروی اولی درگیر شد و ولی زورش نمیرسید خیلی غلبه کنه ولی درحدی که سربازو نگه داره و نذاره کاری کنه درگیرش کرد،من هم سریع رفتم با دومین سرباز درگیر شدم واسلحشو گرفتم و با پشت اسلحه تا تونستم زدم تو کمرش و بدنش و تونستیم فرار کنیم ، بعد رفتیم تو یه جا شبیه دستشویی عمومی مخفی شدیم اونا هم اومدن،تو همین لحظه که اسلحه دستم بود میخواستم آماده شلیک بشم ،خشاب رو چک کردم دیدم خالیه،با خودم گفتم شاید یک دونه تیر تو خود تفنگ مسلح شده باشه، بعدش دیدم که کسی نیست همه رفتن و من تنهام و همچنین مخفی شدم تا کسی پیدام نکنه، کم کم اومدم بیرون و قاطی جمعیت شدم دیدم یک جنازه خونی یه جوون رو که خونی بود دارن تشیع میکنن، ادامه خوابم دیدم که با پدر مادرم دارم میخوایم بریم خونه خدا و زیارت که جمعیت اونقدر زیاد بود که تمام اتوبوسها پر شدن و نشد که بریم و برگشتیم خونه که فردا بریم خانه خدا
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که در تمام صفحات تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 1354 کاراکتر و 2 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود تشکر.
Niloo : سلام. خواب دیدم با دوست پسرم دست هم گرفته بودیم و روی آب یه دریاچه وسط یه جای قشنگ میدویدیم. اینقدر تند میرفتیم که نمیوفتادیم تو آب. ومن از کناز اونایی که میدویدم میگفتم ما میتونیم رو آب راه بریم و بدویم و گنترل کنیم .حس خوبی بود. تا آخر دریاچه رفتیم. دوباره بدگشنیم دور زدیم که برگردیم جای اول، آب دریاچه یه قسمتی خشک شده بود و ما مثل قبل میدودیدیم یا اینکه پا برهنه بودیم گاهی ۱ چوب کوچیک میرفت تو پامون ولی چون تند میرفتیم تموم میشد. رسیدیم به ۱ بخش که آب بود باز کم مثل جوب شده بود و پامون رو آب راه میرفت و یه نیکه برف کوچک بود که رفتیم روش و تموم شد.رفتیم وسیله هامون جمع کنیم بریم. بغل ۱ دیوار کیفمون برداشتیم من دستشکش باشگاه افتاد بود یکیش کنار دیوار که بالاش مثل حفره باز بود. دستم بردم بالا یهو یه دستی آدمد زد به دست من ترسیدم. از بالای دیوار یه دستی اومد و سرش آورد بالا از دیوار دیدم یه چی شبیه آدم بود که چهره سیاه و لب های بزرگ و ترسناکی بود من ترسیدم. کپ کردم دوست پسرم هم پیش من. و میخواستم بریم و یه سری منتظرمون بودن ، و من میترسیدم پاهام تکون نمیخورد.از خواب بیدارم کردن.
فریبا هراتی
: سلام. شما و دوست پسرتان احساس می کنید که نمی توانید احساسات تان را آزادانه ابراز کنید و سعی می کنید که از نظر احساسی، کنترل خودتان را حفظ کنید و خیلی عمیق وارد رابطه ی احساسی نشوید. شما می خواهید امنیت و آرامش ذهنی تان فراهم باشد و بتوانید به موقعیتی که در آن قرار گرفته اید و اینکه چطور می خواهید در زندگی تان پیش بروید، فکر کنید. شما البته عجله دارید که زودتر شرایط خودتان را مشخص کنید و درک درستی از همدیگر بدست بیاورید. گاهی خشک و بی احساس با هم رفتار می کنید و فکر می کنید که نباید از رنجشهای کوچک، زیاد حرف زد، گاهی سرد و بی عاطفه با هم برخورد می کنید و در نهایت سعی می کنید که مونع و مشکلات را کنار زده و در زندگی تان پیشرفت کنید. اما نمی توانید نظراتتان را راحت ابراز کرده و رابطه تان را درست مدیریت کنید و فکر می کنید که مبادا با ادامه ی این رابطه، به مشکلی مواجه شوید و یا شیطان برایتان دردسری درست کند. اگر حرفتان را راحت برای شریک احساسی تان نزنید پس به چه کسی می خواهید راحت حرف بزنید؟؟ تشکر از همراهیتون
سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متن مخفی بشه
فریبا هراتی
: سلام. کسی که در خوابتان بلند می خندیده، از همکاران خانم شما یا از شما ناراحت است و شما می خواهید به همه نشان دهید که می توانید به وقتش زمخت و خشن رفتار کنید. همکاران خانم شما تمایلی ندارند که با شما برخورد بدی داشته باشند. شما به این فکر می کنید که عده ای در ظاهر دوستانه و با طبیعتی برونگرا به شما نزدیک می شوند ولی رفیق نیستند و ظاهر و باطنشان یکی نیست یا از شما چیزهایی را مخفی می کنند. بعضی ها هم علنا" دشمنی شان را نشان می دهند. شما هم تلاش می کنید که با این اشخاص، از روی ظاهر و تصنعی دوست باشید و نه اینکه واقعا با آنان دوستی داشته باشید. شما عزمتان را جزم می کنید که با نظم و دیسیپلین رفتار کنید و غرور خودتان را نشکنید و با هر کسی دوستی و صمیمیت نداشته باشید. شما به حرفهای بیهوده ی کسی توجه نمی کنید و فقط سعی می کنید که جاپای قوی و بنیان سفت و محکمی داشته باشید و از زندگی تان لذت ببرید. شما سعی می کنید که نسبت به مردم سطحی برخورد کنید و خیلی صاف و صادق و ساده نباشید و به موفقیت خودتان فکر کنید. در عین حال باید بدجنس و خودخواه هم نباشید چون در اینصورت گیر خواهید افتاد. تشکر از همراهیتون
sajede : سلام خانم هراتی عزیز، وقتتون بخیر. امیدوارم خوب و سلامت باشید. من دیشب نزدیک صبح خواب میدیدم در یک جای باز نزدیک رود و جنگل سه پسر بچه می دوند بازی میکنند. یکی تپل و سفید و موهای قهو ه دیگری سیاه پوشیده بود خیلی نمیدیدمش و یکی دیگر که کوچکتر بود. یکبار به چشمان پسر سفید نگاه کردم و گفتم تو انگار خود منی. دوباره انها را در حال خنده و بازی دیدم اینبار به من گفت ان پسربچه اسمش الاش است با خنده و تعجب و اشاره به یکی از پسرهای توی حیاط اینرا کفت. جای دیگر من و او کنار هم روی زمین دراز کشیده بودیم خوابیده بودیم زیر افتاب. من دستم روی چشمم بود و صدای دو استاد را میشنیدم در حال صحبت. یکی از انها که سیاهپوش بود و چشمان درشتی داشت امد بالای سرم نشست گفت حرفهای ما را شنیدی چشمانم را باز کردم گفتم حرفهای خوبی میزدید. گفت پس دزدیده گوش میدادی. دوباره در صحنه دیگر ان پسر بچه را دیدم انگار جلوی پیشخون مغازه ی. رفتم سمتش، دیدم در گوشه مغازه مردی که سالها قبل میشناختم با چشمان درشت ابی بمن خیره شده نگاهم را گرفتم و گفتم تو پسر ...منتظر ی؟ و راهم را گرفتم که بروم که فهمیدم موی مردی به کاپشنم گیر کرده و کشیده میشود دنبالم! مردی با سبیل و موی بلند و جو گندمی. وایسادم ترسیدم عصبانی شده باشد .موهایش را دیدم دسته از انها به حالت پاپیون به موهای دیگر گره خورده بود. به او گفتم ببین موهات اینجا گره خورده! بعد که باز شد دیدم صورتش عوض شده موهایش را زده بود شنل سفید بارانی پوشیده بود که از ان یک چاقو اویزان بود. بعد یک پارچ شیشه ی اب از زمین برداشت ریخت روی خودش!
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی با اراده و زیرک و مستقل و رقابتی دارید و می خواهید آزادانه تمام خواسته هایتان را به چنگ بیاورید. شما وجهه ی خوبی دارید؛ محافظه کار، خانواده دوست، مادیگرا و اهل عمل هستید و وقتی که چیزی را می خواهید، سعی می کنید که حتما آن را بدست بیاورید. بینش شما قویست و حواستان جمع است که در اطرافتان چه اتفاقاتی در جریان است. با این وجود که گوش به زنگ و دقیق هستید که از همه چیز با خبر شوید، از بعضی چیزها نمی توانید به راحتی با خبر شوید و حقایقی را از شما مخفی می کنند. شما امیدوار هستید که به موفقیت برسید و می دانید که اینطور هم خواهد شد. شما درکی بالا دارید و حس شهودی در شما قویست. گاهی چیزهایی که حدس می زنید بشدت درست از آب در می آیند. ایده های زیادی در سر شماست و به انتخاب هایی که پیش رویتان است نگاه می کنید. شما سعی می کنید که احساساتی رفتار نکنید و زود تحت تاثیر حرفهای دیگران قرار نگیرید. رازدار خودتان هستید و در عین حال که زنانه و مهربان رفتار می کنید، یک دنده و سمج هم هستید و سعی می کنید که حق تان را حتی با زور هم که شده، اما از راهی خردمندانه و با فکر، از دیگران بگیرید. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و نگرانیهایتان را بشویید برود. تشکر از همراهیتون