کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آب بینی

حضرت دانیال می گوید : اگر کسی خواب ببیند از بینی او آب می آید، صاحب فرزند یا ثروت خواهد شد.
ابراهیم کرمانی می گوید : اگر کسی ببیند که از بینی او آب می آید، وامش داده شود و از رنج و سختی و غم نجات پیدا می کند و یا اگر بیمار بود، شفا یابد.

محمد ابن سیرین می گوید: آب بینی در خواب، به معنی صاحب فرزند شدن است. اما اگر کسی ببیند که آب بینی بر اندام وی افتاد، صاحب فرزند پسر خواهد شد و اگر ببیند که آب بینی اش بر زمین افتاد، صاحب فرزند دختر خواهد شد. اگر ببیند که آب بینی اش را بر زن خویش انداخت، زن او آبستن گردد، ولیکن فرزند را بیفکند و اگر ببیند که زن بر وی آب بینی افکند، دلیل کند که او را پسری آید.
اگر ببیند که آب بینی در سرای همسایه افکند، دلیل کند که با زن همسایه خیانت کند، و اگر ببیند که آب بینی خود را در بستر مردی افکند، همین معنی خیانت را دارد. اگر ببیند که آب بینی خود را می خورد، صاحب فرزند خواهد شد. اگر ببیند که آب بینی او سیاه و تیره است، دلیل کند که فرزند او را اندوه و مصیبت رسد و اگر ببیند که آب بینی او زرد است، تعبیرش این است که فرزندش بیمار گردد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

530 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

samin

samin : سلام و درود به شما
اول خوابم یادم نیست فقط خواب دیدم خونمون خیلی از اقوام هستند و من میخواستم برم جایی دیگر آب بریزم.دستم پر از وسیله بود .بشکه بزرگ وایتکس خالی شده را برداشتم دیدم سنگینه فکرکردم آب پر شده. گفتم کمی از آن را بریزم ببینم آب است؟ باغچه ای کنارم بود که قسمت نزدیکم گلها و درختانش خشک شده و قسمت انتهایی پرازدرختان انجیر و انار و درختان میوه دیگر بود که بار نداشتند ولی میدانستم سالم هستند و درزمان خودش بار میدهند .کمی اب را ریختم در قسمت خشک شده متوجه شدم آب نیست و جوهر نمکه.نگران باغچه شدم.نمیخواستم جوهرنمک حتی به قسمت خشک برسه.نمیدونستم آب به اون زیادی از کجا اومد فقط میدیم آب زلال و پاک زیادی دردسترسمه و من در باغچه میریزم که جوهرنمک اثرش بره،ازطرفی میدانستم این آب چقدر برای باغچه خصوصا قسمتی که درختانش سالمه مفید است.سپاس از شما

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۳۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید که رفتارتان درست باشد، فکرتان باز شود و آسیب های گذشتته که در رابطه شما و فامیلتان به وجود آمده را التیام ببخشید. برای اینکار شما در ابتدا در خلوت خودتان افکار منفی و حرفهای تندو تیزی را به ذهنتان می آورید که مثلا حقش بود فلان می گفتم و فلان می کردم ولی می بینید که این کار بیشتر به روابط شما و ذهنیت شما آسیب می زند و ریشه دوستی ها را می خشکاند. بنابر این سعی می کنید در خلوت و آرامش خودتان، بدیها را بشویید برود و آرامش و بخشش و گذشت را در زندگی تان جاری می سازید تا همه تنفر و افکار منفی از ذهنتان پاک شود. می دانید که روابط خشک امروزی در آینده به گرمی می گراید و برایتان ثمربخش خواهد بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۶:۲۹
samin

samin : ی دنیا تشکر.با آرزوی بهتریها برایتان

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۰۴:۱۹
Yasi

Yasi : سلام روزتون بخیر
دیشب خواب میدیدم تو ترکیه هستیم و یه جا هست که قسمت بندی شده با چادر جدا شده استخر نبود تو طبیعت بود و ما ایرانیها یه قسمت از اونجا را برای یه روز گرفته بودیم من و بچه هام بیشتر با پسرم بودم سرم و شامپو زده بودم یادم رفته بود با آب بشورم آخرین لحظه ها که داشت وقت تموم میشد به پسرم گفتم آب بریز سرمو بشورم داشت آب میریخت تو سرم و تو اون فاصله آب روی خودشم میریخت من میگفتم حالا توسر من بریز چرا رو خودت میریزی گفت آفتاب داره میسوزونم نگاه کردم دیدم از آفتاب قرمز شده دیگه اونجا وقتمون تموم شد من میگفتم کاش بیشتر بودیم که یه نفر که آدم خیلی قوی تو ایران هست گفت یه روز دیگه براتون اینجارو میگیرم که من دیدم یه حیوون شبیه یوزپلنگ داشت میومد همه بچه ها فرار میکردن دختر منم توی اون بچه ها بود و فرار کردن هیچ کس آسیب ندید بعد رفتیم خونه یکی از اقوام توی خواب اون فامیلمون انگار قبلا از من کبریت گرفته بود اومد بهم بده نگاه کرد چند تا بسته بیشتر نبود گفتم نمیخواد بدی بزار بعدا که داشتی بده و شب بود میخواستیم از اونجا بیایم کفش نداشتیم گفتیم اشکال نداره تا توی ماشین راهی نیست زمین خیس و گل آلود بود یکم رفتیم بعد به پسرم گفتم خوب چرا ما داریم میریم پامون کثیف میشه بزار شوهرخواهرم که کفش داره بره ماشین و بیاره شوهر خواهرم رفت که ماشین و بیاره من دیدم یه گودال بزرگ که شبیه برکه بود پر از آب زلاله داخلش کاملا مشخص بود یه قسمتیش ماهی قرمز کوچیک داشت توش گیاه بود خیلی قشنگ بود من با تعجب میگفتم یه همچین جایی که دوروبرش گل آلوده چطور این آب انقدر زلاله و از دیدن اون منطره خیلی لذت بردم و بعد دیدم از اونجا زنه چاقی رد شد که لباسش نامناسب بود و عورتش معلوم بود

پاسخ
لینک۱۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۳۷:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در شرایطی قرار می گیرید که سختیها و فشار زیادی روی شماست و احساس می کنید که دوره ای موقت است و همیشگی نیست. فکر شما خیلی خسته است و افکار منفی زیادی در سرتان وجود دارد و پسرتان هم ار لحاظ احساسی تحت تاثیر قرار گرفته و ناراحت است. شما باید افکارتان را عوض کنید و مثبت فکر کنید ولی باید مداوم مراقب باشید و چک کنید که خطری متوجه شما نشود. شما فکر می کنید که آن مقام ایرانی مسبب سختی های شماست. شما نمی خواهید زندگی تان دچار تنش های عصبی باشد ولی جاپاتان قرص نیست و احساس استیصال می کنید و شوهر خواهر شما بر عکس شما شرایط مالی عالی ای دارد و می تواند به شما کمک کند که کنترل زندگی تان را به دست بگیرید. او خیلی پولدار است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۹:۰۰
مهسا

مهسا : سپاس فراوان از تعبیرتون خانم هراتی واقعیتش به خاطر یک سری شرایط بهم خورد ولی خوب منم در عالم واقعیت دوست دارم که ایشون برگردند حال با توجه به اینکه فرمودید ایشون پشیمان هستند و این خواب، احتمال بازگشت وجود دارد؟

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۴۷:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما آب را جارو می کردید و میرفت. پس تعبیرش این است که اگر می خواهید او برگردد شما باید خودتان به او بگویید که این تمایل را دارید و او را با خبر کنید.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۵۵:۱۰
مهسا

مهسا : با سلام. خانم هراتی بزرگوار من صبح خواب دیدم که خونه ی پسری که قبلا دوستش داشتم و خواستگار بودند دعوت بودیم من و مادرم وقتی وارد خونه شون شدیم اون پسر وسط خانه به حالت غمگین و ساکت نشسته بود بعد من دیدم که انگار اب از راه پله بالا یا جایی اومده بود داخل خونه ی اینها و روی کف زمین که مثله اشپزخانه مانند بود اب تمیزی بود که روان بود من جارو رو برداشتم و اب ها رو شروع کردم به جارو کردن در ادامه خواب این پسر که عمگین نشسته بود وسط اتاق موبایلش رو اورد که از من و خودش که پشاش ایستاده بودم سلفی بگیره ولی من رفتم گنار انگار حالتی که دوست نداشتم عکسم رو بگیره در همین موقع یک دفعه مامانم بلند شد و از داخل کمد اونها آلبونی رو دراورد و با فاصله ۲ متری از من و این اقا شروع به نگاه کردن البوم کرد و من تو خواب از دور حس کردم که این البوم بچگیهای این اقا است. و برام سوال شده بود که چه طور مامانم یک دفعه بی اجازه رفت و البوم رو از توی کمد اینها اورده بود. توی همین خواب چهره ی پدر خواستگارم رو دیدم ولی مامانش رو توی ذهنم نیست ولی یادمه که برامون غذا لوبیا پلو پخته بودند. ولی در کل خواب این اقا ساکت و غمگین بود. خانم هراتی عزیز این اقادر عالم واقعیت حدودا ۱ ماهه که رفتند.
سپاسگزارم تعبیر بفرمایید

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۰۳:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ایشان هنوز شما را دوست دارد و از اینکه رفته است پشیمان است. او می خواهد همیشه شما را به همراه خودش بیاد آورد ولی شما بودید که در عکس نمی خواستید باشید پس احتمالا شما ایشان را رد کرده اید. مادرتان به رازهایی واقف هستند که ایشان از گذشته با خودش داشته و اخلاقیات او را می داند پدرش هم مثل خودش ناراحت است که بین شما به هم خورده ولی مادرش موجبات ناراحتی شما را فراهم کرده. امیدوارم که مشکلاتتان حل شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۲۹:۰۸
مهتاب

مهتاب : سلام خانم هراتی .خواب دیدم در اتاقم بودم میخواستم لباس هامو بردارم برا مسافرتی که میخواستم برم لباسهام دیدم از وسط پاره بودن یعنی نصف بودن داشتم میگفتم اینا رو برمیدارم اشکالی نداره بعد میتونم بدوزمشون بعد دیدم روی زمین کنار کمدم اب جمع شده که اب ها لجن الود بودن شبیه حوض بود که جلبک زیادی هم داشت برای برداشتن لباس ها باید میرفتم اونطرف حوض اما میترسیدم چون ارتفاعش زیاد بود بعد یه اقایی دیدم که پلیس بود اما منو میشناخت مثل دوستی بود اومد کنارم بهم گفت باهم بریم تو آب وقتی رفتم کنارحوض دیدم اینکه اصلا ارتفاع نداره رفتم تو اب تا مچ پام اب گرفته بود با وجود اون اقا اصلا نترسیدم و خوشحال شدم رفتم که لباسامو بردارم . تشکر

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۶:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما کنترل زندگی تان دست خودتان نیست و به دیگران اجازه می دهید که برایتان تصمیم بگیرند. شما نیاز دارید تا احساساتتان را ابراز کنید و خاطرات زیادی دارید که از بابت آن ناراحت هستید و به شما احساس بد می دهند. ذهنتان بسیار درگیر است و باید یاد بگیرید که منطقی تر و قوی تر بحث کنید. اما نگران نباشید شرایط آنقدر ها هم که شما فکر می کنید بغرنج نیست. شرایط زندگی تان را عوض خواهید کرد و گشایش کار می یابید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۰۶:۵۷
Zohre

Zohre : سلام
روزتون بخیر ؛ خواب یک کنتور آب دیدم که یک جوراب خیلی کوچک به اون وصل بود که اب قطره قطره ازش رد میشد ؛به نظرم چون خراب بود آب با فشار نمیرفت ،اسم صدام رو اونجا شنیدم .بعد دیدم که یک دکمه کنارش هست که روش عدد430 بود؛ عدد رو مطمئن نیستم فکر میکنم یکانش عدد دیگری بود شاید عدد 8 . اون دکمه رو فشار دادم فشار آب درست شد
بعد دیدم همسرم ایستاده ظرف میشوره کنارش یک خانم محجبه چاق بود که با اون حرف میزد و من با یک چنگال غذا خوری به حالت شوخی به پهلوی چپش میزدم.
با تشکر از لطفتون

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۶:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. کسی سعی می کند ریز ریز احساسات مثبت زندگی شما را صاحب شود و یا ثروتتان را بدست بیاورد. شما نیاز دارید چیزها را به شیوه ی خاص و در زمان خاصی انجام دهید. دشمنی این شخص نسبت به شما قطع خواهد شد. دنیا به شما رو می آورد و همه چیز به نفع شما پیش می رود و این از باریک بینی و دقت عمل شماست! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۰۰:۰۸
Sadaf

Sadaf : سلام من پریشب خواب دیدم خانه پدریم هستم که دوران دبیرستان و مدرسه اونجا بودیم قبلا هستیم و پشت حیاط خلوت آنها یه رودخانه پر از آبه هست که آب زلال و فراوانی در آن جریان دارد و نم نم بارون ملایم می بارد و من یه پسر بچه دستم هست نمیدانم مال خودم هست یا مادرم قراره ببریم تو این آب حمامش کنیم اول مامانم میگه باران هست سردش میشود ولی من گفتم نه بارون نم نم هست و مشکل نداره
بعد مادرم گف بریم بالای رودخانه حمامش بدهیم و ما هم این بچه رو بردیم اونجا و تو اون آب زلال و شفاف که خیلی منظره زیبایی داشت با هم که خواهرم هم بود حمامش دادیم و من به خواهرم گفتم برو برایش حوله بیار اونم رفت تو خونه حوله آورد و چند تا بشکه ۲۰لیتری و ۱۵روی یکی از بشکها نوشته بود آورد وما پراز آبش کردیم و که ببریم خونه من اون بشکه ۱۵لیتری که روش عدد ۱۵نوشته بود را دیدم یاد بشکه خونه خودم افتادم که همیشه آب تصفیه با شوهرم میگرفتیم
فقط یه تیکه یادم خواهرم گف که یخ که تو خونه بود پام خورد بهش و شکست نمیدونم دیگه این منظورش چی بود
مرسی خانم هراتی عزیز با توجه به شرایط موجود زندگی من این خواب تعبیرش چیه سپاسگزارم

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۵۵:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما گشایش کار می یابید و به خواسته هایتان می رسید. عدد 15 بیانگر حل و فصل شرایط سخت است. مشکلات شما به زودی ناپدید خواهد شد. یخ و سردی موجود بین شما و همسرتان می شکند انشالله کارها درست می شودو به مرادتان می رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۲۴:۰۱
sarigol

sarigol : خانم هراتى عزيز، اين خواستگار ميتواند خانواده دكتر باشد يا اينكه چيزى در خواب معلوم نيست؟؟؟؟

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۵۲:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : معلوم نیست.

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۳:۳۳
sarigol

sarigol : سلام خانم هراتى عزيز....ظهرتون بخير....دوستم ديشب خواب ديدن كه يه عده ميخاستن اونو در آب بندازن و دوستم ميدونسته كه ميخاد در اب بميره....آب كم عمق، زلال و شفاف، و سرد.....قبل از اينكه اون افراد اونو تو اب بندازن، خودش ميره در آب و مقدارى از آب و روى سر و بيشتر روى بدنش ميريزه كه به اصطلاح يكم سرماى اب به بدنش برسه ، قبل از اينكه يهو در آب بيوفته.....(اما يادش نيست كه آب راكد بوده يا روان؟)....ديگه چيزى نديده تا اينكه خودشو پايين آپارتمانشون ميبينه كه انگار دو تا دستشويي بيرون از ورودى آپارتمان بوده كه حفاظ هم نداشته، دوستم ميره روى يكى از سنگها كه دستشويي كنه اما تا ميشينه احساس ميكنه كه يه آقايي داره به اون نگاه ميكنه، كه دوستم سريع از جاش بلند ميشه و مياد وارد آپارتمان ميشه و وقتى مياد در و ببنده ، ميبينه آقاهه داره مياد داخل ، و هرچى درو هل ميده كه بسته بشه ، نميتونه....و همش با ترس جيغ ميزده و مامانشو صدا ميكرده و ميگفته ؛ مامان مامان دزد......و تند تند از پله ها ميرفته بالا......و دوستم متوجه ميشه كه همسايشون از صداى جيغ درو باز كرده و داشته از لاى در نگاه ميكرده، و دوستم تند تند از پله ها بسمت خونشون ميرفته كه بيدار ميشه......( خانم هراتى عزيز اين خوابو همون دوستم ديدن كه از كسي كه دوسش دارن جدا هست)گفتم شايد در تعبيرتون تاثير داشته باشه.ايشالله كه بخير باشه.....ممنونم از لطفتون

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۷:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عده ای سعی می کنند دوستتان را به احساسات سرد تشویق کنند و بگویند بی خیال باشد و از این افکاری که دارد بیرون بیاید و راهش را عوض کند. او می داند که آنها می خواهند زندگی او متحول شود. دوستتن سعی می کند که احساسات منفی را از وجودش بیرون بریزد ولی نباید با هر کسی از مشکلاتش صحبت کند. او گشایش کار خواهد یافت و احتمالا برای او یک خواستگار سفت و سخت پیدا می شود که بسیار برای رسیدن به او اصرار می کند. دوستتان باید عاقل باشد و دنبال چیزهای پوچ و واهی نرود و اگر شرایط خوبی برایش پیش آمد بپذیرد. آقای دکتر اگر برای دوستتان ارزش قائل بود تا حالا پا پیش گذاشته بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۳۵:۳۱
Frzn

Frzn :
سلام خانم هراتی عزیز
من دیشب خواب میدیدم که قراره به باغ بریم(قبلا باغ داشتیم و دوسالی هست فروختیم) با ماشین مامانم رفتیم و مامان پشت فرمون و من بغل دستش و پدر و خواهر و برادرم پشت من تعجب میکردم که چرا اصلا مامانم پشت فرمونه بابا که هیچ وقت نمیذاشت وتعجب دیگه ام که چرا من جلو نشستم مامانم ماه رو دید یواشکی به صورتم نگاه کرد( مامانم همیشه ماه رو میبینه وقتی ماه روزای اولشه تو صورت من یا درخت یا وسط سینه اش نگاه میکنه صلوات میفرسته میگه اینجوری اون ماه برام خوش یمنه) وقتی به صورتم نگاه کرد هی من نگران بودم هی میگفتم مامان جلوتو بپا جلوتو ببین اما باز حواسش پرت بود بعد انقدر حواسش پرت بود رسیدیم جایی که هیچ راهی نداشت یه جایی که انگار یه دره بود که آب توش جمع شده بود ولی راهی نبود از ماشین پیاده شدیم تو یه جعبه مستطیل چوبی یه سری چوب و سنگ اینا بود و توش پر از اب بود اب روشن هم بود بدون کدری اونا رو از اب درآوردم تمیدونم چرا گذاشتم به پام مثل کفش میشد برام همه ی اون چوب و سنگ هارو دراوردم همش کفش میشد اندازه پام مث این میموند که نگه میداشتم خودم بپوشم یه فکری مث این توی سرم بود اخریکه دراوردم کتونی سایز 38 بود که هی داد میزدم کی سایزش 38 هست که فکر کنم یکی از فامیل مامانم گرفت واسه بچه اش بقیه اش دیگه مبهم بود بعدش تو یه تخت دو نفره بودم که یه پسر بچه ی خیلی خوشگل بود که میخواستم بخوابونمش اما نمیخوابید و اخرش ماساژش دادم خوابش برد و بعد بغلش کردم(داشتم با هودم فک میکردم خیلیی زیباست) بردم گذاشتم رو تخت و روش پتو کشیدمو خودم کنارش دراز کشیدم و ...
از تمام خوابم همینا رو یادمه و خیلی چیزای دیگه بود که الان برام مبهمه

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۴۶:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما در زندگی تان حرفش سر است و شما را خیلی دوست دارد. پدر و خواهر و برادرتان هم از مادرتان تبعیت می کنند. اما مادرتان با امید و عشق زندگی شما را به پیش می برد و امید اوست که در تنگناها و در سختی ها، راه گشای شماست. در وجود مادرتان قاطعیت و سیاست وجود دارد و این سیاست ها و قاطعیت ها برای شما مشکل گشا خواهد بود و رویکرد شما را به زندگی مشخص می کند. مادرتان به شما امتیازات زیادی می دهد و به دیگران هم خیلی کمک می کند. کار یا پروژه ای به شما واگذار می شود که با وقت گذاشتن روی آن، شما این پروژه را به خوبی پیش خواهید برد و به آرامش می رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۶:۴۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.