کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آب تنی

اگر خواب ببینید در آبی زلال آب تنی می کنید، شادیهای بسیار ولی زودگذر وارد زندگی شما خواهد شد. شنا کردن در آب گل آلود، اندوه و غم است.
اگر کسی خواب ببیندکه به داخل آب زلال فرو می رود، تعبیرش روشنی و خوشبختی و رسیدن به ثروت و سلامتی است. اگر کسی ببیند داخل آب آلوده و کثیف شد، تعبیرش بر عکس است.

یوسف نبی علیه السلام می گوید: دیدن خود در آب روشن، تندرستی است. اگر کسی خود را در آب تیره دید، صدقه دهد.

حضرت دانیال می گوید: اگر کسی ببیند که به داخل آب می رفت و یا در آب است، نشانه سلامتی و قوت بدن اوست و اگر ببیند که در آب صافی رفت و تن او پوشیده بود، دلیل بر قوت دین او است و توکل کردن بر ایزد تعالی و استقامت وی در کاری که انجام می دهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

530 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ad

Ad : با عرض سلام و خسته نباشید. امروز صبح حدود ساعت شش و نیم خواب دیدم توی خونمون داخل آشپزخونه در حال شستن ظرف (بشقاب و..) بودم. زمانیکه ظرف‌ها رو می‌شستم آب تمیز و شفاف بود، ولی بعد دیدم آبی که از شیر آب می‌آمد، دیگه آب تمیزی نبود و رنگش قهوه‌ای رنگ (زنگ زده) بود و مرتب کثیف‌تر میشد. شیر آب رو بستم، توی خواب با خودم گفتم خوب شد تا زمانیکه آب تمیز بود ظرف‌ها رو شستم، که از خواب بیدار شدم. با تشکر

پاسخ
لینک۲۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۲۷:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که نگرش های خودتان را ترو تازه کنید و برای آینده تان برنامه ریزی می کنید تا مشکلاتتان را از بین ببرید. شرایط برای رشد و پیشرفت شما مهیا و آماده است ولی همیشه اوضاع اینطور نمی ماند و شما باید تا می توانید سریعتر خودتان را پیشرفت دهید؛ چون بعدا دیگر این امکانات هم برای کسانی که بخواهند روش زندگی شان را عوض کنند وجود نخواهد داشت و احساس منفی و افسردگی و ناراحتی به زندگی مردم وارد خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۲:۳۱
آتنا

آتنا : سلام، وقت بخیر،چهارشنبه هفته پیش ساعت یک ظهرخوابیدم تاساعت۷عصر،خواب دیدم تشنه هستم ومیگم آب خیلی خوبه وهرچقدرمیخورم سیرنمیشم خیلی اب خوردم تا حس تشنگیم تاحدودی برطرف شد،آب زلال وتمیزی هم بود،ازیخچال بطری آب رو درآوردم و چندین بارآب خوردم(پ ن: من روزقبلش،یک فرزند معنوی گرفتم ومبلغ ناچیزی کمکش کردم واینکه دارم کارآفرینی میکنم ونمیدونم انجام میشه یانه وخیلی استرس دارم،به یک شهیدمتوسل شدم که اگرانجام شدفرزنددیگه ای بگیرم)

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۳:۳۲:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. آب، جوهره ی زندگی روح و روان و جریان انرژی زندگی و نمادی از معنویت، دانش، شفا و نیرو بخشی است. عظش شما برای رسیدن به انرژی مثبت و خلق کارهای صواب بالاست. انشالله مال و ثروت بیشتری به دست می آورید تا بتوانید کارهای خیر بیشتری انجام دهید. آفرین بر شما و تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۵:۰۳
Azam

Azam : سلام و تشکر از تعابیر قشنگتون
زمانی که مجرد بودم خواب دیدم با خانواده ی عموجانم رفتیم کنار دریا من و دختر عموم که همبازی بودیم رفتیم روی خاکریزی که تا ۲۰متری دریا ریخته شده بود . علیرغم تذکر و نگرانی مادرهامون از افتادن و غرق شدنمون . یهو افتادیم تو آب و من بلافاصله ذکر یا علی بن موسی الرضا علیهما السلام رو گفتم و رو آب وایستادم از شونه های دخترعموم گرفتم و کشوندمش ساحل و خودم همونطور که رو آب راه میرفتم برگشتم تو همون نقطه و شروع کردم به پریدن رو آب و تا ارتفاع چندمتری بالا میومدم در حالیکه موقع پایین اومدن ترس از غرق شدن داشتم اما بازم رو آب میموندم این پریدن و بالا رفتن رو آب ۳ بار انجام شد و هر بار ترس داشتم از افتادن اما بازم رو آب بودم و بعد از بار سوم از خواب بیدار شدم .

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۵۹:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و دختر عمویتان درگیر مسائل احساسی شده و نیاز به حمایت و پشتیبانی داشته اید و فکرتان ناراحت شده بوده ولی شما ایمانتان قویست و روی احساساتتان کنترل کامل دارید. شما بر احساسات خودتان مسلط هستید و اجازه نداده اید که کنترلتان از دستتان در رود. شما با توسل به امام رضا ع نسبت به آینده خوشبین مانده اید و به دختر عمویتان هم کمک کرده اید که درست و منطقی فکر کند و غرق احساسات منفی نشود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۳۸:۵۸
الی

الی : سلام وقتتون بخیر

منتشر نکنین ممنون

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۱:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواب شما گویای این است که شما شخصیتی دمدمی مزاج، حساس، دو دل و متضاد با خودتان دارید که الان یک حرفی می زنید لحظه ی بعد پشیمان می شوید و نمی توانید درست تصمیم بگیرید. رفتاری می کنید و بعد پشیمان می شوید و خودتان از خودتان عصبانی هستید که اینطور رفتار می کنید. شما در عین حال که شخصیتی خلاق دارید، اما کشمکش های درونی شما با خودتان شدید است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۳۸:۳۷
nedaaa

nedaaa : سلام استاد عزيزممم لطفا ٤ تا كسر كنيد. ممنونم

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۳۶:۴۲
hani

hani : سلام من خواب دیدم یه جایی بودبیرون ازشهربوددختروپسرای جوونی اونجا بودن که انگار ساقدوش عروس ودوماد بودن من یه دختری رو دیدم لباس مجلسی آبی پوشیده بود وداشت برای یکی ازاون پسرا جلب توجه میکرد ولی اون پسر دست یه دختر دیگه که لباس سبزپوشیده بودرو گرفت وباهم دویدن وبعد فقط صدامیشنیدیم صدای یه پسری که داشت به یه دختر به نام ستایش ابزار علاقه میکرد ویه جایی بود که انگار یه دره بود خیلی عمیق بود ولی آب گل آلود خیلی کم عمقی داشت ودختر یه طرف دره بود وپسر طرف دیگه وزیرپای پسرآب گل آلود وچمن خیلی کمی بود که قدم میزد وداشت به دختر ابراز علاقه میکرد ومن وقتی اسم ستایشو شندیم انگار تو خواب یاد آهنگ ستایش مرتضی پاشایی افتادم وباخودم ذمه ذمه میکردم

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۰:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما ذهنتان خسته است و نیاز به آرامش دارید. در فکر شما کسی که با گذشته و فداکار و خردمند و آرام باشد و رفتاری با پرستیژ از خودش نشان دهد هم نمی تواند به خواسته ی خودش برسد مگر اینکه او شانس داشته باشد و آرامش زیاد و سرزندگی در وجودش باشد. همیشه کسی هست که دنبال عشقش می دود و به او نمی رسد. چه زن باشد و چه مرد و بین آدمها فاصله ها و مشکلات زیادی وجود دارد... افکار منفی در ذهن شما باعث شده که اینطور فکر کنید. شاید کسی شما را رها کرده و به شما بی توجه بوده و فکر می کنید که روزی هم دیگری به او بی توجه خواهد بود... و آنوقت تقاص کارش را که بی توجهی به شما بوده را پس خواهد داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۲:۲۵
D

D : سلام خانم هراتی بزرگوار

لطفا خوابم نمایش نشه


موضوعات مختلفی داشت ک من اینجا براتون تعریف کردم ممنون

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۵۷:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر یک مسئله ی احساسی، کمی فکرتان ناراحت شده ولی سعی می کنید که خردمندانه فکر کنید و آرامشتان را حفظ کنید و استرس و نگرانی از خودتان بروز ندهید تا این ناراحتی شما رفته رفته خودش از بین برود. خانم برادر شما به خاطر مسئله ای فکرش ناراحت است و می خواهد که به رفاه و ثروت برسد و این نگرانی او خیلی زود از بین خواهد رفت. قرار داد و یا موضوعی مطرح است که او و مادرتان موافقت می کنند که یک موضوع مالی حل و فصل شده و نگرانی ها تمام شود. شما به این واسطه به ثروت خواهید رسید و مشکلاتتان تمام خواهد شد. سلامتی و ثروت و رفاه به زندگی تان می آید ولی خوب بالاخره به خاطر مسائلی هم کمی احساساتی شده اید که اینها هم رفع و رجوع می شوند. احساس شادی و شروعی پاک و تازه خواهید داشت و همه چیز به نفع تان به پیش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۰:۵۷
Vahideh

Vahideh : سلام خانم هراتی عزیزم
ممنون بابت تعابیر عالی‌تون
دیشب خواب میدیدم /١/با برادرم رفتیم مطب(محل کارسابقم).و روپوش سفیدم تنمه.کسی نبود و کسی هم نمیدونست من رفتم اونجا.رفتم داخل اتاق دکتر.دیدم دوستی که جای من سر کاره،یه سری کارها رو نصفه گذاشته.برگشتم دیدم سفره‌ای که روی کمد می‌انداختیم رو،تمیزشو انداخته.ولی قیچی و وسیله‌ها رو جمع نکرده و دستگاه ظهور عکس رو نذاشته سرجاش.گفتم حتما این کارها رو گذاشته برای من که انجامشون بدم! برگشتم رفتم توی اتاقک دیدم برادرم مشکی تنشه و نشسته کنار پنجره.یه رگال لباس اونجا بود که بهش لباس آویزون بود.از سمت پنجره(نزدیک برادرم)گذاشتمش سمت دیگه.بعد به برادرم گفتم بریم زودتر تا کسی نیومده.بعد رفتنی باخودم گفتم جای رگال رو تغییر دادم.متوجه نشن من اینجا بودم؟(برام عجیب هم بود که بدون کلید چطور وارد شده بودیم) /٢/سالن سنگی و بزرگی بود با سقف بلند که وسطش یه دیوار بود.گویا اونجا مربوط به یه خونه بزرگ قلعه مانند و سفید بود که پنجره‌هاش هم سفید بود.توی اونجا آب گل‌آلودی جریان داشت.مثل اینکه رود باشه.حرکت و کمی خروش داشت.یه مردی یکطرف اونجا بالاتر از سطح آب نشسته بود(شمایل نشستنش مثل پدرم بود).من و برادرم و ٢-٣نفر دیگه روی چیزی مثل کفه گرد ترازو که با نخ به بالا وصل بود،نشسته بودیم و روی آب بودیم و انگارکه بازی کامپیوتری باشه،روی آب حرکت میکردیم و دور اون دیوار میچرخیدیم به سمت اون مرد.اما من بخاطر شرایط عجیب اونجا نگران بودم. برادرم مجددا مشکی تنش بود
(خواب‌ها متصل بودن عزیزم.هرچقدر لازمه حق خواب کسر بفرمایید)

پاسخ
لینک۳۱ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۵۹:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. جانشین شما در محل کار سابقتان صرفا ظاهر امر را حفظ می کند و مهربان و خوشرو و آرام است ولی در حیطه ی کاری، کارهایش را خوب انجام نمی دهد و نظم درستی در کارش ندارد. برادر شما شاید از اینکه شما از آنجا آمده اید و کسی جای شما را گرفته خوشش نمی آید. شاید هم مشکی پوشیدن او اشاره به این دارد که او نگران است که حالا چشم انداز خوبی برای شما در جامعه و در محیط کار، وجود خواهد داشت یا خیر. اما دکتر مطب سابقتان کم کم متوجه فرق این جانشین شما با شما خواهد شد. شما می خواهید که از دیگران مجزا باشید و به جایگاه قدرت و پرستیژ برسید. شما باید منطقی باشید و سعی کنید که از مقایسه ی خودتان با استانداردهای دیگران دست بردارید. پدر شما خردمند و در جایگاه بالای عقل و قدرت است و برادر شما هم شاهد این است که نگرانیهای زیادی در زمینه ی اقتصادی وجود دارد. اما شما با این خرد و عقلانیت و توانایی های زیاد، سعی می کنید که جایگاه بالایی برای خودتان ساخته و از مشکلات دوری کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۱۳:۱۹
م ح

م ح : با سلام و خسته نباشید
خواب دیدم یه دستمال سفید ابریشمی بزرگی دارم که حدود یک در نیم متر بود که با پسر دایی پدرم (همسن خودم هست) داریم با موتور می ریم بنگاه های مختلف ماشین بخرم چند تا جا سر می زنیم که دستمال ابریشم بدیم و ماشین بخرم تو آخرین بنگاه دستمال که باز کردیم که به بنگاه دار نشان بدیم
روی دستمال قسمت بزرگیش آب بینی بود منتها شبیه آب بود بنگاه دار گفت این روش خیلی آب ریخته باید این طوری نمیشه بفروشی ولی من خوشحال نبودم که بفروشم از اینکه نخرید خوشحال شدم.
بردار بزرگتر پسر دایی پدرم که اونجا بود گفت من هم می خواستم دو تا ماشین جیب بخرم نشد رفت بیرون.
پسر دایی پدرم دستمال خیلی قشنگ و مرتب تا و لوله کرد داد دست من.
با تشکر


پاسخ
لینک۲۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۱:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مشکلات شما به زودی ناپدید خواهد شد و شرایط سخت در زنگی تان تمام می شود. شما با پرستیژ و افتخار زندگی می کنید و هرگز محتاج کسی نخواهید شد. شما از سختی ها نجات پیدا می کنید قرض هایتان تمام خواهد شد و نیاز نخواهید داشت که برای اینکه کنترل زندگی تان را بدست بگیرید و مستقل رفتار کنید، به سختی دچار شوید. برادر پسردایی پدرتان هم می خواسته که سبک زندگی فعالتری را آغاز کند ولی نتواسته. ( شاید دلیل او مربوط به دلیل شما باشد). اگر مجرد هستید احتمالا ازدواج می کنید و صاحب فرزند می شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۹:۲۳
م ح

م ح : سلام خانم هراتی این تعبیر خواب شما
برای شخصی انجام دادید.
وضعیت مردم خیلی بد هست آیا بدتر خواهد شد
AD
"چون بعدا دیگر این امکانات هم برای کسانی که بخواهند روش زندگی شان را عوض کنند وجود نخواهد داشت و احساس منفی و افسردگی و ناراحتی به زندگی مردم وارد خواهد شد. "

پاسخ
لینک۲۲ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۲۱:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کامنت هر خواب باید زیر همان خواب ثبت شود. من نمی دانم خواب چه بوده و تعبیر من را نوشته اید.

پاسخ
لینک۲۲ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۹:۴۹
امیدامید

امیدامید : سلام وقت بخیر
دیشب خوابم سه سکانس داشت
1- دیدم با ترامپ :))) و دخترش توی عمیق ترین اقیانوس در حال شنا و حرف زدن هستیم(اونا با لباس بودن) و من میگفتم اینجا عمیق ترین اقیانوسه و غرق میشیم و کوسه میاد و اونا میگفتن نه
2- یهو تو خونه مادربزرگم که فوت کرده دیدم که جمع شدیم (همه هم ازم تعریف میکنند و رضایت دارن) و مادربزرگم گفت این نونا ببر برا مادرت (مادرم سرطان داره و نون ضرر داره براش) و گفتم که نه شما بهتره هیچی ندی
3- باز صحنه عوض شد دیدم یه کشور خارجی همه دارن توی جوب اب میپرن و مسابقه میدن و وقتی مانع میرسن از جوب میان بیرون و دوباره میپرن تا که به یک استخری رسیدن و منم که نمیدونستم مسابقه است و عقب بودم پریدم اب و زود زود شنا کردم و دیدم همه رد کردم به اخر که رسیدم بعد سرمو بالا کردم دیدم زیاد مسابقه جدی نبود و یه دختر خوشگل با چشمای زیبا هم داخل اب خیره شده بود بهم و بعد یک جمع کاملا غریبه رفتبم یه خونه و همه خودشون خشک میکردن بعد هم همه با این که غریبه بودن داشتن باز از اخلاق و پشتکارم تعریف میکردن :|

پاسخ
لینک۱۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۴۸:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید به ثروت و قدرت زیاد برسید و جنبه هایی از ذهنیت و احساسات ناخودآگاهتان را کشف می کنید. شما عمیقا احساساتی می شوید و نگران هستید که نتوانید به خواسته هایتان برسید. می ترسید مسائلی پیش بیاید که فردیت و استقلال شما به خطر بیافتد و افراد حریص و بی پروا ثروتتان را چپاول کنند ولی در عین حال می دانید که عاقل هستید و این مسئله برایتان پیش نخواهد آمد. شما مهربان و خردمند هستید و دعای خیر مادر بزرگتان ( روحش شاد) پشت سر شماست. او می خواهد که شما به ثروت برسید تا مادرتان ذوق کند و روحیه اش بهتر شود ولی شما باور ندارید که دعای مادر بزرگتان در حق مادرتان باعث بهبودی کار شما یا بهبودی روحیه مادرتان شود. زندگی شما متحول خواهد شد و شرایطی پیش می آید که امروز درک درستی نسبت به آن ندارید. شما شخصیتی رقابتی دارید و می خواهید که شروعی تازه داشته باشید و موانع و مشکلات زندگی تان را پشت سر بگذارید. شما در کارتان موفق خواهید شد و متوجه می شوید که استرس و نگرانی شما برای عدم موفقیت، بیجا و بی مورد بوده است. امکان رسیدن شما به ثروت بالاست و باید سعی کنید که منطقی فکر کنید و از رفتار و افکار احساساتی ذهنتان را پاک کنید. شما پشتکار و استقامت زیادی از خودتان در کارها نشان می دهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۰:۴۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.