کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آب تنی

اگر خواب ببینید در آبی زلال آب تنی می کنید، شادیهای بسیار ولی زودگذر وارد زندگی شما خواهد شد. شنا کردن در آب گل آلود، اندوه و غم است.
اگر کسی خواب ببیندکه به داخل آب زلال فرو می رود، تعبیرش روشنی و خوشبختی و رسیدن به ثروت و سلامتی است. اگر کسی ببیند داخل آب آلوده و کثیف شد، تعبیرش بر عکس است.

یوسف نبی علیه السلام می گوید: دیدن خود در آب روشن، تندرستی است. اگر کسی خود را در آب تیره دید، صدقه دهد.

حضرت دانیال می گوید: اگر کسی ببیند که به داخل آب می رفت و یا در آب است، نشانه سلامتی و قوت بدن اوست و اگر ببیند که در آب صافی رفت و تن او پوشیده بود، دلیل بر قوت دین او است و توکل کردن بر ایزد تعالی و استقامت وی در کاری که انجام می دهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

530 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

امیر

امیر : سلام. (این خوابو خواهرم دیده)
با خواهر دیگم اومدن خونه ما و دو دست مبلی که خونه ما بود خیلی جلب توجه اونارو کرد. یک دست مبل چوبی که یازده تا بودن و یک دست مبل شیشه ای که اونا هم یازده تا بودن. خیلی قشنگ بودن از ظاهرشون معلوم بود که مبل دنیایی نیستن. یکیشون از من سوال کرد از کجا آوردی؟ گفتم این دونه هست که فقط واسه من فرستادن. اون خواهرم بهش گفت سوال نکن فکر کنم از بهشت براش فرستادن.

پاسخ
لینک۳۰ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۱۶:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. لطفا همیشه خوابتان را فقط در صفحه ی تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. اینجا تعبیر خواب آب است و ربطی به مبل که شما در باره اش نوشته اید ندارد. از لیست حروف الفبا در صفحه ی اول یوتاب اول کلمه ی کلیدی خوابتان را جستجو کنید و بعد در بخش دیدگاه خوابتان را بنویسید. در صورت تکرار تخطی از قوانین سایت، از تعبیر خوابتان معذور خواهم بود. شما در کار و زندگی شخصی تان هر دو احساس رضایت و آرامش و تعادل خواهید داشت. شما در مورد خودتان و خانواده تان احساس خیلی مثبتی خواهید داشت. آنها و شما با سیاست و در عین حال مهربان هستید و می دانید که چطور باید با دیگران تعامل کنید. هارمونی، هماهنگی و آرامش به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۲۱:۲۶
الناز

الناز : سلام خسته نباشید. من خواب دیدم دارم از جنگل سرخه حصار عبور می‌کنم ولی کل جنگل رو آب فراگرفته. جنگل سرسبز تر از حالت واقعیش بود و آب کاملا زلال و راکد بود و ارتفاعش ببشتر از زانو نبود. خیلی هم راحت می‌تونستم توی آب قدم بردارم و راه برم.
با تشکر

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۱۹:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شاهد خشم اشخاصی خواهید بود که زندگی شان در محدودیت و فقر قراردارد، فکرشان بشدت مشغول و ناراحت است و نیاز به حمایت و پشتیبانی دارند و احساسات آنان به آنان غلبه کرده و البته مرتکب اشتباهی هم نشده اند. شما این اشخاص را درک خواهید کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۱۳:۴۳
Ghoncheh

Ghoncheh : سلام وقت تون بخیر
ممنونم

پاسخ
لینک۱ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۴۹:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. کسی که دوستش دارید و خواهرتان هر دو باعث ناراحتی شما می شوند و احساسات شما را جریحه دار می کنند. شما از هر دوی اینها ناراحتید. خواهر شما جاپای سفت و سختی در زندگیش دارد و مجبور نیست برای رسیدن به خوشبختی شما را ناراحت کند. شاید رفتار آنان تعمدی نیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۴۳:۰۸
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : سلام خانم هراتى. خواب دوست مرد: من قبل از نماز صبح به 10 دقيقه اين خواب رو ديدم. بخشى از خواب اين بود كه با جمعى از افراد ناشناخته در جايى ايستاده بودم همه ايستاده بوديم بجز يك نفر كه رو به روى من نشسته بود و عميقا به فكر رفته بود و ميكفت حتى فلان خانم (همسر وزير) كه از كسى خوشش نمياد تو را (يعنى من) قبول كرد. هم زمان من جايى ايستاده بودم كه زير بايم يك سنك فرش مربعى بزرك و ضخيم بود (تمام ان مكان سنك فرش مربعى سايز بزرك بود) ولى حس ميكردم اين سنك ثابت نبود كمى حركت ميكرد جون زيرش اب بود. ممنونم

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۲۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما مقام و موقعیتی بالا خواهید داشت و به ثروت زیاد می رسید ولی این جایگاهی که شما بدست می آورید، ثبات و بنیان واقعی ندارد و بر اثر جریانات احساسی که شاهد آن خواهید بود، به مرور زمان متزلزل خواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۱۵:۵۱
Bonzai

Bonzai : سلام خانم هراتی عزیز من از زبان مادر بزرگم مینویسم خواب را : من چندین بار این خواب را به مدل های مختلف میدیدم که همشون مربوط به اب بود چندین بار دیدم که همه جا داشت اب بالا میومده و همش میترسیدم داخل باغ های قدیم بودیم همش اب بالا میومده خواب اخری میدیدم که داخل جوب های باغ ها اب جاری بوده و میرفته داخل باغها برای ابیاری ولی هیچ وقت ان اب تمام نمیشده همینجوری اب میومده و نمیدوستند چیکارش بکنن اب هم روان بوده باتشکر

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۵:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خواب مادربزرگتان این است که او شخصیتی احساساتی دارد و راجع به مسائلی که در گذشته فکر او را مشغول کرده است، خیلی احساساتی فکر و رفتار می کند. اگر باغ های قدیم، سرسبز و خرم بوده اند، خاطرات لطیف قدیمی در ذهن مادربزرگتان مرور می شود و اگر خشک و پر علف بوده اند، او خاطرات تلخی را به یاد می آورد که احساسات او را جریحه دار کرده اند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۰۶:۲۸
پیمان

پیمان : سلام. کنار درختی سبز دو نفر بودیم.ما تو ارتفاع بودیم که ی دریاچه در پایین دست بود با ارتفاع خیلی بلند لب پرتگاه به حالتی که میخوا ستیم بپریم اولی پرید سطح آب یخ داشت جای پرش نفر اول مپل ی دایره شد.کلامن از ارتفاع میترسم ولی به ترسم غلبه کردم.پریدم افتادم توی آب زیر آب کدر بود ولی در زیر آب مار های قطور در حال شنا بودن به من آسیبی نزدن. از آب اومدم بیرون به درخواست عده ای که کنار آب بودن .کنارهای دریاچه پر از مارهای ریز که با پا هام همشو نو کنار زدم و در حال فرار بودن و تعدادی هم زیر پام لح میشدن به همراه خون این خواب ساعت 5 صبح دیده شده

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۱:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما آرمانهایی دارید که امیدوار هستید به آن برسید. باید قبل از انجام هر کاری خوب فکر کنید. عزم و اراده تان برای رسیدن به موفقیت بالاست ولی مرتکب اشتباهی می شوید و ریسک می کنید. شما با احساسات سرد و سخت دیگران مواجه می شوید و با شما بدرفتاری می شود. علیرغم تمامی مشکلات و سختی های موجود، اما قادر خواهید بود خودتان را از مشکلات بیرون کشیده و بر سختی ها غلبه کنید ولی به خاطر این کار، استرس زیادی به شما وارد خواهد شد. کسی که همراهتان بوده هم در کارش پیشرفتی نمی کند. اگر او در خوابتان غریبه بوده ( باید حتما اینجور مسائل را ذکر کنید)، شما هم ممکن است پیشرفتی نداشته باشید و یا اگر در کارتان پیشرفت کنید، با احساسات سرد و سخت دیگران مواجه می شوید و پیشرفت تان راحت نخواهد بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۲۷:۳۰
مهناز صادقی

مهناز صادقی : سلام، پنهان باشه متشکرم

پاسخ
لینک۲۰ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۴۵:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در هر کامنت فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید و نه بیشتر. حق خوابی هم که تهیه کرده اید فقط برای یک خواب است. تعبیر خواب اولتان این است که شما می توانید مانع از این شوید که احساسات مختلف، پیشرفت شما را به سمت اهدافتان مختل کند. شما سعی می کنید که منطقی باشید و جاپای قرصی در زندگیتان داشته باشید و از اینکه احساساتی برخورد کنید، بشدت خودداری می کنید. احساس شما، خالص و پاک است و آرامش شما مانع از عصبانیت دیگران می شود. شما می توانید خویشتندار باشید و خودتان هم عصبانی نشوید. شما ایمان دارید که روی هوای نفسانی تان کنترل کاملی دارید. پس در رابطه با همسرتان هم می توانید با آرامش کامل با او تعامل کنید و کاملا منطقی و خردمندانه رفتار می کنید. شما می خواهید همسرتان هم مانند شما قوی و آرام باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۱۲:۵۹
زهرا

زهرا : سلام. صبح امروز در خواب
لطفا پنهان شود

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۰:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از تجارب گذشته ی خودتان در زندگی استفاده خواهید کرد و سعی می کنیدکه حس فرهنگی را در خودتان ارتقا داده و نگاهی نزدیک تر به جنبه های مختلف ادیان داشته باشید. به الهامات و تفکرات معنوی آن دین خاص فکر می کنید و دوست دارید که درکتان را نسبت به بعضی از مسائلی که هنوز برایتان خیلی واضح و مفهوم نیستند بالاتر ببرید. اینکه چه تحولاتی از ابتدا تا به امروز در این دین ایجاد شده و دلیل این مادیگرایی محض در آنان چیست و پایه ی اعتقادی سفت و سخت آنان بر چه اساس است. شما سعی می کنید که احساسات و افکار و رازهای آنان را کشف کنید. شما نقشی در این میان ندارید و فقط احساسات خودتان را صریح و بی پرده مطرح می کنید. این در حالی است که شاهد این هستید که اشخاصی که به این دین باور دارند، حرمت شما را نمی شکنند و با احترام با شما برخورد می کنند حتی اگر از درون به خاطر تفکرات شما نسبت به خودشان دچار استرس شوند. شما رفتاری توام با آرامش از خودتان بروی می دهید و سعی می کنید که احساسات این مردم را درک کنید. خیلی از آنها که صرفا از روی احساسات به دینشان باور دارند غرق در این احساسات شده و عکس العملهایشان هم از روی منطق نیست. آنها هم می خواهند توبه کنند و به خدای بزرگ برای حل مشکلاتشان رو می آورند. شما نمی خواهید که به این باورهای آنان اعتقادی داشته باشید ولی به این فکر می کنید که تمایل دارید بر خلاف خانواده تان از شرایط سخت و بغرنج و محدودیت هایی که مردم ادیان دیگر با آن مواجه هستند به خوبی آگاه شوید و بعد به این فکر می کنیدکه خودتان در چه آرامشی، به انجام فرایض دینی خودتان می پردازید. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد،یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه!!!
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار، او خانه همی‌جوید و من صاحب خانه!!!
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو، مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه!!!
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید، دیوانه منم من که روم خانه به خانه!!!
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آیین تو جوید
تا غنچهٔ بشکفتهٔ این باغ که بوید
هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید، بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه!!!
بیچاره بهائی که دلش زار غم توست
هرچند که عاصی است ز خیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر «خیالی» به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه

پاسخ
لینک۲۴ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۳۱:۵۹
Mari

Mari : سلام، سال نوتون پیشاپیش مبارک باشه و تشکر از قبول زحمت تعبیر خوابم..، اول که موسسه فرهنگی هنری دارم و استاد هنری هستم، خواب دیدم یک پیرهن و شلوار راحتی و صورتی خیلی کم رنگ و خیلی قشنگ تنم داشتم که لبه هاش تور بود و با اون که حالت لباس خواب بود میدونستم که خیلی گرون هست و از ابریشم بود، یک ماشین سفید شاسی بلند و مدل بالا داشتم، ۲ تا آقا با ماشینی شبیه به ماشین من انگار خارجی بودن، دنبالم بودن تا منو بدزدن، و سعی میکردم ازشون پنهان بشم، یک عالم وسایل رنگ و بوم نقاشیو گذاشتم پشت ماشینم که ببرم با خودم موسسه انگار نمایشگاه نقاشی داشتم و روز مهمی بود اومدم سوار ماشین بشم اون دوتا آقا روی صندلی عقب نشسته بودن و مانع رفتنم شدن، یکیشون که سنش بالاتر بود پیاده شد جلوی در ماشین ایستاد و اون یکی ازم خواست که برگردم و کنارش بشینم، خیلی ترسیده بودم، اون که بیرون بود اول یک لیوان آب داد به داخلی اونم آبو ریخت روی من، بعد یه لیوان دوغ گرفت از بیرونی و اونم ریخت روی پاهام، بیشترش آب بود چون لباسم رنگ ماست نگرفت بیشترم بوی ماست شیرین احساس میکردم، بعد یک لیوان شیر ریخت اونم شبیه شیر بود ولی روی لباسم بی رنگ بود، بعد یه لیوان آب زعفرون گرفت از بیرونی گفتم آخه زعفرون به اون گرونیو نریز حداقل داشتم التماسش میکردم اونم ریخت روی پاهام، گفتم لباسم اگر خراب بشه گفت نمیشه با آب قاطی شده اگرم شد مهم نیست یکی دیگه برات میگیرم داشتم سعی میکردم لباسمو که خیس شده بود و به پاهام چسبیده بودو صاف کنم و تکون تکون میدادم دیدم راست میگه رنگ نگرفته بود، و همش تعجب کرده بودم آخه این چکاری هست داره میکنه و چجوری ازش فرار کنم و همچنان بوی ماست شیرین و زعفرون احساس میکردم که از خواب پریدم

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۵:۳۵:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. استدعا می کنم. شما رفتاری آرام و راحت و مهربان و شیرین و دلسوزانه از خودتان بروز می دهید و در عین حال با فرهنگ و صادق و شفاف نظراتتان را بیان می کنید. شما شخصیتی با پرستیژ و اجتماعی و متمول دارید. به خوبی می توانید کنترل کارهایتان را بدست گرفته و با قدرت و اختیار زیاد، زندگی کنید. شما شخصیتی خلاق دارید و برای زندگی تان می توانید به خوبی برنامه ریزی کنید ولی اشخاصی که شما درک درستی نسبت به ایشان ندارید، سعی می کنند که در کار شما خللی ایجاد کنند و مانع رسیدن شما به موفقیت بشوند. ممکن است این اشخاص با بیان نظرات منفی، احساسات شما را جریحه دار کنند و بعد به شما بگویند که بلد نیستید که درست رفتار کنید؛ یا به شما بگویند که پولها را حرام می کنید و هزینه ی اضافه صرف کارهای بدرد نخور می کنید و یا سعی می کنند که شما را ناراحت کنند تا دلتان را بسوزانند و شما را عصبانی کنند. ولی شما بسیار با اراده تر از این هستید که در رفتار آرامتان به خاطر این حرفهای بیهوده ی دیگران، تغییری ایجاد کنید. شما بلد هستید که در شرایط مختلف، درست رفتار کنید و از ثروتی که دارید، به بهترین صورت استفاده کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۱۸:۴۳
رعنا

رعنا : سلام عزیزدلم. سال نو مبارک. دیشب با احساس خشم به یک مرد سن بالا از گذشته(که داره آزارم میده)خوابیدم و دیدم یک کوسه بزرگ با آرواره های بسیار قوی و درشت داره یک خرس قهوه ای کوچک رو تکه تکه میکنه و می بلعه. خرس لب صخره بود و موج ها پیاپی به صخره میخوردند و کوسه خشمگین و اخمو تلاش میکرد. خرس بچه نبود ولی کوچک و ناتوان بود. گویی من و‌ پدرم داشتیم از تلویزیون میدیدم، ولی خیلی واقعی بود و انگار اونجا بودم. تموم شد و پدرم روی زمین نشسته بود. خونشون درهم برهم و شلوغ بود و جو منفی حاکم بود (مثل همیشه به خاطر خواهرم که داشت غر میزد و طلبکار بود) انگار بی پول شده بودند. مامانم میگفت میخواسته از چهاراه ولیعصر شیرینی بخره ولی نتونسته. خواهرم دنبال غذا میگشت هیچی نداشتند. گفتم کنسرو هست، گفت پس قرمه سبزی میخورم. گفتم قرمه سبزی نداریم و کنسرو لوبیا سفید پخته دیدم. داشت به بابام نق میزد که میخواد لباساشو بشوره اما صابون نداریم. من یه قفسه رو بهشون نشون دادم که پر از صابونای سفیدرنگِ رختشویی بود. صابونا ریخت روی زمین. بابام پرسید کی اینارو اینجا گذاشتی؟ خودم هم یادم نمی اومد.
صحنه عوض شد. یکی از دوستای قدیمیم که دیگه باهم در ارتباط نیستیم و دخترداییم جداگانه بهم زنگ زدند و گفتند تصادف داشتن و پرسیدند آیا من صافکار اشنا دارم. مانند همیشه گفتم بهشون کمک میکنم. داشتم آماده میشدم که برم پیششون، ناگهان به خودم گفتم: اینا هرگز در شادی هاشون به من زنگ نمیزنن و فقط وقتی چیزی میخوان یاد من می افتند. براچی برم؟! نمیرم.
رفتم بیرون، سیل اومده بود و داشت به سمتمون می اومد. دوستم تو ماشینش بود ، من به یک دیوار سفیدرنگ تکیه دادم و اونجا پناه گرفتم. آب که تا زانوم بود بهم هجوم اورد و کمی تکونم داد. ولی امن و سالم بودم، بدون ترس و دلهره. آب الوده و کدر نبود. ممنون از وقت و حوصله شما

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۰۶:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. سال نوی شما هم مبارک. تعبیر خوابتان این است که تحولات تازه ای در راه هستند و کسی که همیشه با عصبانیت و خصومت با دیگران رفتار می کند و جایگاه بالایی برای خودش قائل است، به خاطر تصمیمات اشتباهی که در زندگی گرفته است، طعمه ی حرص و لجاجت های خودش شده و استقلالش را از دست خواهد داد و از بین خواهد رفت. شما و پدرتان شاهد شکست و نابودی این شخص خواهید بود. پدرتان نگران است که این تحولات منفی روی زندگی خانواده اش تاثیرگذار باشد و اعتبار سابق را نداشته باشد. مادرتان می داند که دیگر نمی تواند با نذر و دعا باعث شود اوضاع مانند سابق شود. خواهرانتان حمایت مالی بیشتری می خواهند و شما معتقدید که باید اقتصادی تر زندگی کنند تا بتوانند از پس مشکلاتشان برآیند. شما حاضرید به پدرتان در صورت لزوم کمک کنید تا مشکلاتش کمتر شود. دوستان قدیم و دختر خاله تان حسرت شما را می خورند و دوست دارند که در این شرایط سخت اجتماعی جای شما باشند. مشکلات بزرگی در راه هستند که تاثیر چندانی روی زندگی شما به شخصه ندارند ولی شاهد ناراحتی های زیاد دوستانتان خواهید بود که آشفتگی های اجتماعی روی زندگی شان تاثیر منفی می گذارد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۵۳:۱۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.