تعبیر خواب آتشفشان
از آنجایی که آتش نمادی از نیروهای طبیعی و نماد پاکی و درستی و قدرت می باشد ، تعبیر خواب دیدن آتش معمولا خوب است.
اگر خواب فوران و طغیان مواد مذاب کوه آتشفشانی را ببینید، یعنی، تمایلات، گرایشات و خواستهها یا افکار و اندیشههای قدرتمند و توان کاهی را در وجودتان سرکوب میکنید یا آنها را فرو میخورید.هم چنین، احتمالا آشوب، اغتشاش، بلوا، شورش و طغیانی را در زندگی واقعیتان تجربه میکنید.
در کتاب فرهنگ تفسیر رویا آمده است آتشفشان در رویا آسیبها و احساساتی که شخص مدتی طولانی درون خود نگاه داشته است را به تصویر میکشد. اگر کوه آتشفشان فوران کند نشان دهنده تخلیه احساسات - شاید آسیبهای روحی سالها پیش اکنون به سطح آمدهاند و اگر شخص به نحو مناسبی با آن مواجه شود در فرایندی التیام بخش ابراز میشوند.
آنلی بیتون میگوید: دیدن آتشفشان در خواب، نشانه آن است که با کسانی مخالفت میکنید که شهرت شما را به عنوان شهروندی درستکار و خوش برخورد، زیر سؤال میبرند. دیدن آتشفشان در خواب، نشانهی مخالفت دوستان و آشنایان با شهرت شما میباشد.
اسماعیل بن اشعث میگوید: اگر کسی بیند که از آسمان، مانند باران آتش میبارید، دلیل بر بلا و فتنه و خونریزی از جهت پادشاهان در آن موضع بود . اگر بیند که آتشی از آسمان بیامد و چیزهای خوردنی که از آن او بود بسوخت، دلیل کند که طاعتهای وی، نزد حق تعالی پذیرفته شود.
مطالب مرتبط : تعبیر خواب آتش
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام
وقت بخیر
خواب دیدم از خواب بیدار شدم و از پنجره اتاقم دیدم آتشفشان دماوند فوران کرده است و گدازه های آن به طرز هولناکی به سمت شهر می ایند. همه جا را برف سفید پوشانده بود و گدازه های سیاه مانند توپ به سمت شهر می آمدند و مردم در حال فرار بودند. من به آشپزخانه رفتم و به مادرم قضیه را گفتم (بنظرم مادرم خواب بود و ایشان را از خواب بیدار کردم) ایشان گفتند نگران نباش به ما کاری ندارد بعد گدازه ها به زمین رسیدند و یکی از آنها جلوی پنجره آشپزخانه ما افتاد ولی تخریبی صورت نگرفت و سرد شده بود سپس به اتاق خودم آمدم و دیدم محله ارام است و تعداد کمی افراد در خیابان هستند و هیچ برفی روی کوه دماوند نیست و گویی بهار شده است و کوه سر سبز و باطراوت است.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به این آگاهی و درک خواهید رسید که شرایط موجود برای خیلی از انسانها از نظر احساسی غیر قابل کنترل است و ممکن است مردم عصبانی شده و از کوره در بروند. اما شما و خانواده تان درک بیشتری از وقایع دارید و خونسردیتان را حفظ می کنید. در نهایت این نگرانی ها خیلی زود به آرامش تبدیل می شود و سردی و نگرانی از جامعه دفع خواهد شد. شروعی تازه و مثبت در جریان است. تشکر از همراهیتون.
Atiye : سلام من امروز بعد از ساعت 6 صبح خواب دیدم تو خونه نشستم خونه ای که اصلا شبیه خونه خودمون نیست بعد از پنجره دیدم که کوه آتش فشان به صورت خیلی وحشتناکی فوران کرد انگار مردم زیادی اطراف اون بودن من و مامانم از کوهی که نزدیک خونه بود داشتیم میرفتیم بالا مامانم تقریبا رفته بود ولی من اصلا نمیتونستم برم انگار چشمام باز نمیشد و نمی تونستم برم یه دختر بچه کنارم اومد( بیدار شدم دوباره خوابم برد) انگار برگشتم به خونه هه با مامان و خواهرم و دختر بچه هه و یه پسر بچه بودن انگار من تازه ازدواج کزده بودم (من مجردم 30 سالمه ولی به تازگی صبحبت خواستگاری شده که من هنوز اونو ندیدم)انگار دختر بچه و پسر بچهه خواهر و برادر اون خواستگاره بودن بعد مادر پسر که چادر داشت و رو گرفته بود اومد خونمون و پسر بچه داشت انگور میخورد منم فکر درست کردن شام بودم که با خواهرم رفتیم بیرون .بیرون پر از برف بود و بالای سر اتش فشانه یه ابر بود که داشت می بارید و اتش فشاتو خاموش میکرد ولی همه جا پر بود از برف که من و خواهر داشتیم روش راه میرفتیم.
فریبا هراتی
: سلام. افکار و روحیاتی جدید به زندگی شما می آید و دید شما وسیع تر می شود. شما احساس می کنید که شرایط سختی پیش رویتان است و قادر به کنترل احساستان نیستید. می خواهید با چالشی بزرگ روبرو شوید و در زندگی با سختی ها مقاومت کنید ولی شما نگرانید و می ترسید. اما گشایش کار می یابید و ثروت به زندگی تان می آید. شرایط شما به گونه ای عوض می شود که دیگر استرس و سختی ها به نظرتان بزرگ جلوه نمی کند ولی فکر می کنید به صلح و آرامش معنوی می رسید و در عین حال فکر می کنید که نمی توانید احساسات خودتان را به راحتی ابراز کنید. تشکر از همراهیتون.
مارال : سلام
چند شب گذشته در خواب از تپه ای بالا رفتم ک در گمانم کوه آتش فشان بود و دختر داییم هم در کنارم بود.اما بالای ان در قسمت دهانه به جای مواد. مذاب آب بود و البته ابشم تمیز بود و ثابت.اما یک مرتبه خروشید در نظرم این بود از داغی است که به جوش امده و با سرعت به بالا میامد. به گونه ای ک من و پدر مرحومم و برادر و مادرم ناخواسته درش افتادیم و در نوک فواره بودیم و. دستان یک دیگر را محکم گرفته بودیم ک اگر رها میکردیم هر کدام به سمتی پرت میشدیم چون روی فواره اب بودیم.هر لحظه منتظر بودم که بسوزیم و. جزغاله بشیم اما گرمایی در اب حس نمیکردم و فقط انتظار چنین چیزی را داشتم.در لحظه به خانوادم گفتم وقتی گفتم سه دست همو رها میکنیم و تا سه شماردم و. یکدیگرو رها کردیم و هر کدام ب طرفی پرت شدیم و به روی زمین پا گذاشتیم و اسیبی ندیدیم در همان وقت اتش فشان ترکید. و اسبی ب ما نرسید
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان نگران مسائلی هستید که از کنترل شما خارج است و ممکن است که تحت تاثیر این مسائل، شدیدا احساساتی شده و تند برخورد کنید. ولی با این وجود، باید مطمئن باشید که تنش ها و نگرانی هایی که وجود دارد، باعث نخواهد شد که زندگی شما آسیبی ببیند و خدشه ای به شما وارد شود. تشکر از همراهیتون.
مارال : سلام
چند شب گذشته در خواب از تپه ای بالا رفتم ک در گمانم کوه آتش فشان بود و دختر داییم هم در کنارم بود.اما بالای ان در قسمت دهانه به جای مواد. مذاب آب بود و البته ابشم تمیز بود و ثابت.اما یک مرتبه خروشید در نظرم این بود از داغی است که به جوش امده و با سرعت به بالا میامد. به گونه ای ک من و پدر مرحومم و برادر و مادرم ناخواسته درش افتادیم و در نوک فواره بودیم و. دستان یک دیگر را محکم گرفته بودیم ک اگر رها میکردیم هر کدام به سمتی پرت میشدیم چون روی فواره اب بودیم.هر لحظه منتظر بودم که بسوزیم و. جزغاله بشیم اما گرمایی در اب حس نمیکردم و فقط انتظار چنین چیزی را داشتم.در لحظه به خانوادم گفتم وقتی گفتم سه دست همو رها میکنیم و تا سه شماردم و. یکدیگرو رها کردیم و هر کدام ب طرفی پرت شدیم و به روی زمین پا گذاشتیم و اسیبی ندیدیم در همان وقت اتش فشان ترکید. و اسبی ب ما نرسید
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون
Ramin : سلام , خواب دیدم پشت خونمون بودم البته شبیه خونه الانمون نبود بستنی خریده بودم میخواستم بدم به خواهرزاده هام اونجا پر درخت و چمنزار بود از وسط اینا هم آب رد میشد رفتم جلو تر همشون جلو خونمون بودن (پدرم مادرم خواهرام و خواهرزاده هام) نزدیک خونمون یه کوه بزرگ بود داشت ازش آتشفشان میومد بیرون , ترسیدم بهشون میگفتم برید کنار هولشون میدادم که برن کنار ولی آتش فشان به خونمون نرسید , بعد سوار ماشینم شدم مادرم جلو نشسته بود بقیه عقب بودن خیلی سریع میرفتم تو جاده بودم همش میگفتم دست من نیست ماشین من وقتی گاز میدم زود میده رو 120 و 140 همون موقع پلیس راه جلوتر بود منم سرعتم رو آوردم رو 90 و 100 و کمربندم رو هم بستم , لطفا تعبیر کنید , ممنون
فریبا هراتی
: سلام. در حالی که هدفتان خوشبخت کردن خانواده تان است و سعی می کنید که خونسرد باشید، چالش بزرگی سر راهتان قرار می گیرد که برای غلبه برآن، شما عصبانی شده و زود جوش می آورید. شما در درجه اول برایتان مادرتان و رضایت او مهم است و بعد باقی افراد ولی اینکه سرعتتان را زیاد می کنید یعنی خودتان و او را در موقعیتی خطرناک قرار می دهید. اینکه پلیس آمده یعنی مجبور خواهید شد که خودتان را کنترل کنید و کوتاه بیایید وگرنه اوضاع از کنترل و اختیار شما خارج خواهد شد ( این خواب هشداری به شماست) و در نهایت بستن کمربند ایمنی یعنی روی احساس خود باید کنترل داشته باشید تا به ایمنی متصل و وصل بمانید و متلاشی نشوید!! تشکر از همراهیتون.