کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آتش

اگر کسی در خواب ببیند که برای رفع حوائج مانند طبخ غذا یا گرم شدن، آتشی افروخت، و آن آتش به کسی زیانی نرساند، دست به کاری می زند که سودبخش است. اگر پس از انجام کار خود، آتش را خاموش کرد، فتنه ای را فرو می نشاند و اگر آتش را به حال خود رها کرد، آتش نفاق در دوروبرش روشن می شود. اگر به آتش افروخته مقداری باد وزید و دامنه آتش وسعت یافت، در اثر سهل انگاری وی، در مورد اطرافیان فتنه ای پدید می آید.

اگر کسی خواب ببیند که با آتش افروخته شده لباسش سوخت زیانی به او می رسد و اگر دستش سوخت به یکی از اعضا بدنش آسیب می رسد. اگر در خواب ببینید که کنار آتش نشسته اید ولی از شدت حرارت آتش چنان گرم شده اید که احتمالا می سوزید و خود را کنار کشیدید نشان آن است که پشت سر شما بد می گویند و اینجا و آن جا از شما عیب جویی می کنند.

اگر ببینیم که آتش برمی داریم و ما را نمی سوزاند، به اوج موفقیت می رسیم. اگر کسی خواب ببیند که او را در آتش افکندند و از هول و هراس بیدار شد نشان آن است که از قدرتی به او ستم می شود.

امام صادق (ع) می فرماید: اگر کسی در خواب ببیند که پاره های آتش می خورد، مال یتیمان می خورد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی در خواب آتش افروزد، قوی می شود و آتش بی دود، به معنی شروع اوج گرفتن قدرت ولی آتش با دود، تعبیرش پادشاه ستمگر و غم و اندوه وزیان است. اگر ببیند که آتش برافروخت تا گرم شود، یا کسی دیگر بدان گرم شود، دلیل که چیزی طلب می کند که از آن منفعت یابد و اگر ببیند که بی فایده آتشی برافروخت، بی سبب جنگ و خصومت کند. اگر ببیند که آتشی برافروخت تا چیزی بریان کند، تعبیرش این است که به دلیل حرف مردم، اقدام به جستجو در احوال کسی می کند.
اگر ببیند که از آن بریان بخورد، دلیل کند که به قدر آن، روزی به وی رسد، با غم و اندوه. اگر ببیند که به زیر دیگ آتش می افروخت، و در دیگ گوشت بود یا چیزی دیگر، دلیل که کاری بسازد که از آن کار کدبانوی خانه را منفعت رسد. اگر ببیند که در آن دیگ هیچ طعام نبود، دلیل کند که از آن کار او را غم و اندوه رسد. اگر ببیند که آتشی برافروخت تا حلوا بپزد، تعبیرش این است که در باره او حرف های نیکو گفته می شود. اگر ببیند که برای روشنایی آتشی برافروخت تعبیرش این است که با توضیح در مورد کاری، آن را به حجت و برهان روشن گرداند.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند در جایگاهی آتشی برافروخت تا اهل آن جایگاه را بسوزاند، غیبت اهالی آنجا را می کند و از آنها بدی می گوید. اگر ببیند آتش را در تنور یا در آتش دان می افروخت بی آن که طعام پزد، دلیل کند که بامردی از خویشان و یا اهل بیت او جنگ و خصومت افتد. اگر ببیند که می خواهد تا برای منفعت خویش آتش برافروزد، و آن آتش روشن نمی شد، از علم خویش برخورداری یابد. اگر این کس پادشاه باشد، عز و جاه و دولتش افزون گردد، و اگر ببیند آن آتش که افروخته خاموش شد، دلیل کند که هلاک گردد.

جابرمغربی می گوید: اگر ببیند که در بیابان آتش می افروخت که مردمان از نور آن آتش راه می یافتند، و هر کس به موضع و مقام خویش می رفتند، از علم و حکمت او بهره یابند و راه راست گیرند. و اگر ببیند که آن آتش فرو می رود و نور او زایل می گردد، دلیل کند که احوالش متغیر باشد و از دنیا رحلت کند.
اگر ببیند که آن آتش در بیابان افروخت، نه به راه راست، دلیل که علم او مردمان را به راه ضلالت برد. اگر ببیند که آتشی در موضعی برافروخت، تا آن موضع را بسوزد، و آتش آن را بسوخت و از بازرگانان بود، دلیل که خرید و فروخت به نفاق کند و مالش حرام خواهد بود. اگر ببیند که از خانه همسایه آتش می برد، دلیل کند که مالی حرام به او رسد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

269 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

الهه

الهه : با سلام. من دیشب خواب دیدم که طبقه ی پایین خونمون مثل جنگله که روی زمین مقداری آتیش بود انگار تازه میخواست شروع کنه به اتیش گرفتن که من سعی کردم خاموش کنم جاهای مختلف بود و تا حدی جاهایی رو خاموش کردم که اتیش فراگیر نشه بعد هم دیدم بارون خودش میاد نیازی نیست خاموش کنم و رفتم. بعد خواب دیدم سوار بر کشتی توی یک اقیانوس وسیع هستم یه خورده ترسیدم چون فقط اب بود و خیلی پرعمق توی کافی شاپ کشتی بودم بعد دیدم روی سطح آب پر از آشغال پلاستیک هست اما اب تمیز بود رفتم طبقه پایین کشتی کنار کشتی درخت و سبزه زار بود که یه موج اومد ترسیدم اما متوجه شدم کشتی سقف شیشه ای داره و خیالم راحت شد. توی کشتی هم یه دختر که در واقعبت ازش خوشم نمیاد بود اول به هم بی محل بودیم بعد من رفتم خودم رو معرفی کردم. در واقعیت توی اینستا بلاکش کردم و توی خوابم گفتم حالا که سلام کردم برم آنبلاکش کنم.
با تشکر

پاسخ
لینک۶ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۰۳:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر مسئله ای که احتمالا ناشی از عقاید بنیادین و یا سنتی است، فکرتان ناراحت می شود و احساس نگرانی و استرس خواهید داشت ولی خیلی راحت بر اعصابتان مسلط می شوید و انرژی مثبت به زندگی تان راه می یابد. شما می خواهید به آرامش روحی برسید، قوی باشید، کسی مانع رسیدن شما به خواسته هایتان نشود، کسی محدودتان نکند، آزادی و استقلال داشته باشید، نگاهی مثبت به زندگی داشته باشید، با دوستان جدید تعامل کنید ولی در عین حال، متوجه هستید که خیلی از دوستی ها سطحی و الکی و دردسر آفرین هستند. شما برای خودتان حد و مرزهای عاقلانه ای قائل می شوید و اجازه نمی دهید که درگیری های احساسی به شما ضربه بزند. کسی که در کشتی دیده اید هم مثل شما همین آرزوها را دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۵۰:۱۵
آرش

آرش : با سلام خدمت شما خانم هراتى عزيز من شب گذشته خواب آتش سوزى در شهر ديدم البته در شهر تهران كه ساكن هستم نبود و ديدم كه ساكن يك شهر خارج از كشور هستم و يك آتش سوزى شديد از يك دشت بزرگ از روبروى خانه ما شروع شد و به طرف خانه گسترش پيدا كرد ولى به به خانه نرسيد و در همان سمت روبرو ماند و ما كه ابتدا ترسيده بوديم بعد از آن بدون نگرانى شعله ها را نگاه ميكرديم و شعله ها زياد بود ولى ما احساس ترس يا نگرانى نداشتيم و كل شعله ها در دشت بود و خانه يا كسى گرفتار آن نبود، ممنونم از شما

پاسخ
لینک۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۱:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که زندگی امروزتان در هرج و مرج قرار دارد و می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید. اما استرس مردمی که عاطفه و وجدانشان نسبت به شما کمتر است، و از درون احساس خالی بودن و پوچ بودن می کنند و ایمان درست و حسابی ندارند، بیشتر از استرس امروز شما در ایران است. علیرغم تمام مشکلات زندگی امروز ما، نارضایتی ها و استرس ها و موانع و آشوب زیادی در بعضی از کشورهای غربی در جریان است که شما شاهد آن خواهید بود ولی به شما هیچ خدشه و آسیبی نخواهد رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۱۳:۴۳
Fariba

Fariba : سلام.ممنون از اینکه وقت میگذارید.
من بتازگی حدودا سه ماه پیش پدرم فوت کردن خواب دیدم پدرم و برادرم زنده زنده هستن و رفتم به خونه اونها سر بزنم با علم به اینکه میدونم اینها بعدا فوت میکنن؛کاراهای خونهورو انجام میدم وتو خواب باخودم میگم چرا شماها فوت میکنین چرا کاری ازدستم برنمیاد میرم خرید بیرون وقتی برمیگردم میبینم خونه نیستن وانگاردیگه فوت شدن.
منم تصمیم میگیرم برگردم خونه خودم توی تهران که وقتی به ته گوچه میرسم میبینم کسی خونه بابا اینارو آتیش زده وحرارت بالارفته ؛و من از دور دارم نگاهش میکنم.آدمی توی خونه نبود ولی وسایل سوخت.
بگم که این خوابو شب قدردیدم.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۹:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. پدر و برادر شما گاهی به خاطر گناهان و اشتباهاتی که در زمان حیاتشان مرتکب شده بودند، احساس ترس و ناامیدی در دنیای آخرت دارند و بشدت تحت فشار و نگرانی قرار می گیرند و امیدی به بخشش خداوند حس نمی کنند. آنها باعث ناراحتی کسی در دنیا شده بودند که او ایشان را نفرین کرده است. شما باید برای پدرتان و برادرتان به اندازه ی وسعتان رد مظالم بدهید. اگر بدهی و پولی کسی از ایشان می خواهد کم کم به اندازه ی وسعتان برایشان این پول را پرداخت کنید. همه ی اعمال آنها به خاطر این ناراحتی از بین رفته و آنها نگران هستند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۰:۴۹
مجید سلیمی

مجید سلیمی : سلام.
خواب دیدم که در منزل یکی از اقوام هستیم که تا حالا نرفته بودیم ولی خانه اقوام پدرم بود. من بودم و دخترم که ۸ سال دارد و چند نفر دیگر و عمه ام که دو سال پیش مرحوم شده است. پدرم نیز مرحوم شده اند و ایشان به همراه همان فامیل که منزلشان بودیم به اتفاق بقیه جایی رفته بودند. نمیدانم کجا ولی جایی بود که گویا همه مردم میرفتند. یه آیین احتمالا.
من برای بازی و سرگرمی با کبریت آتشی روشن کرده بودم و دخترم هم کنارم بود.
بناگاه متوجه شدم که لباسم از پشت آتش گرفته و دخترم هم همینطور. داد و فغان کردیم و تلاش برای خاموش کردن آتش و دخترم هم همینطور و طلب کمک می کردیم. تا اینکه بناگاه با صدای بلند چند بار عمه ام را صدا زدم و او آمد و پتویی روی ما انداخت و آتش را خاموش کرد.

پاسخ
لینک۱۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۳۸:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شرایط زندگی شما کمی متحول خواهد شد و شما بدون اینکه بخواهید احساس می کنید که به استرس و نگرانی دچار شده اید و رفتار شما روی دخترتان هم تاثیر منفی خواهد گذاشت. روح امواتتان شاد. دعای خیر عمه ی شما پشت سر شماست و همین امر باعث خواهد شد که شما به گرمی و امنیت لازم در زندگی تان برسید و از سختی ها و استرس ها بیرون بیایید. روح آنها زنده است و فقط حضور فیزیکی شان را کنار شما از دست داده اند. اگر در سختی ها آنها را بخوانید قطعا صدای شما را می شنوند و دعای خیرشان مشکل گشای شما خواهد شد. برای عمه تان دعا کنید و از او بخواهید که او نیز برای شما دعا کند تا مشکلاتتان از بین برود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۲:۱۱
Marmar

Marmar : خانم هراتی عزیز سلام
چند شب پیش خواب دیدم در کنار یک مرد ایستادم که انگار وظیفه داره آدما رو بکشه ،و طوری بود که انگار فقط اراده میکرد به کشتن و اون فرد کشته میشد.همه میترسیدن و فرار میکردن ،یه عده ادم رو لابلای درختا میدیدم که میمیرن،یه عده آدم به کوه فرار کردن ولی به اراده ی اون مرد کوه مثل خاک نرم شد و سیاه بود و آدما رو درون خودش میکشید. من نترسیده بودم و لبخند به لب داشتم مثل اینکه فکر میکردم که این چیزیه که باید اتفاق بیوفته.و با خنده پرسیدم من رو کِی میکشی؟ و اون گفت تورو هم میکشم.همینطور که در کنار اون مرد بودم یه عده از آدما با خشم دوبار به سمتمون آتش پرت کردن آتش نارنجی و بدون دود بود ،مچ پاهای من آتش گرفت و کفش پام بود ولی نسوختم حتی حرارتی حس نکردم و پاهام رو به زمین ساییدم و آتش خاموش شد و اون مرد همچنان با آرامش و لبخند بود، یک دفعه چشمهام رو باز کردم دیدم بالای یک تعداد پله از پله ی اول به پایین به صورت عمودی خوابیدم و دستهام روی سینمه و لباس رنگ شاد تنم بود و دقیقا" با همین حالتی که من داشتم یک پسر بچه 6 یا 7 ساله کنارم بود و بهم توی اون حالت الهام شد که تو رو نکشتم

پاسخ
لینک۳ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۳:۱۳:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما هرگز در مقابل ناامیدی ها و سختی های زندگی، خودتان را نمی بازید و افسرده نمی شوید. هرگز از اینکه شکست بخورید و یا نتوانید به اوج موفقیت برسید نگران نیستید. این مثبت اندیشی شما باعث می شود که تمام ناراحتی ها شکست ها و انرژی های منفی از زندگی تان برود و به آرامش و موفقیت در زندگی تان برسید. شما با انرژی مثبتتان به جنگ ناامیدی ها می روید و در نهایت هم موفق خواهید شد و به تعادل و سعادت خانوادگی در زندگی تان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۶:۵۰
2020

2020 : سلام لطفاٌ تعبیر بفرمایید.
ممنون

پاسخ
لینک۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۷:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تشکر.

پاسخ
لینک۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۸:۲۶
2020

2020 : سلام، خواب دیدم که طبقه اول خونمون بودم و با خانواده نشسته بودیم، شعله‌ای آتش از طبقه‌همکف خانه را میدیدم (کامل سقف هست ولی نمیدونم حس میکردم) رفتیم پایین و درب خانه را که باز کردم آتش جلو در بود قسمت‌هایی از خانه داشت آتش میگرفت و نمیتونستم وارد بشم و فریاد میزدم زنگ بزنید آتش نشانی،کسی اهمیت نمیداد، رفتم داخل، خودم را رسوندم به آشپزخانه، قسمت‌ها بالا روی کابینت و یک قسمت‌هایی از سقف شعله ور بود و من و مامانم فقط تلاش کردیم آتش را خاموش کردیم و آسیبی تو خونه حس نکردم، بعد با پدرم رفتم بیرون (در واقعیت به یکی از مشتری‌ها پدرم برای پیدا کردن کار سپرده‌ایم ولی چند بار گفتیم و کاری نکرده) سراغش را در خواب از پدرم گرفتم و گفت اتقاقا باید برم دم خونشون و مسیر را تغییر داد و رفت به سمت خونه اون خانم، رفتیم تو پارکینگ و ماشینش هم بود، اون خانم خودش درگیر کاری بود (نمیدونم چه کاری) مرتب لباس عوض میکرد و میخواست یکی را انتخاب کنه (لباس‌ها مارک و فوق‌العاده گران بودند)ما ایستاده بودیم نگاهش میکردیم، و باز اونجا بهش گفتیم اهمیتی نداد و اومدیم بیرون و من در راه دیدم یک پیامک قبلا داده که ندیدم و نوشته بود: راننده یا نمیدونم کارمندم شما را به یک همایش دعوت میکنه، حس سرما خوردگی داشتم و رفتم با مادرم دکتر و قرص و دارو گرفتم و رفتم خونه ولی تو خونه حالم بد شد و دوباره مرا رساندندبیمارستان و کرونا گرفته بودم، تو یک اتاق میخواستند من را بستری کنند و من مرتب میگفتم آزمایشات مرا کامل انجام بدید تا مطمئن بشم کرونا گرفتم ولی اهمیت نمیدادند و در آخر یک پرستار از من خون گرفت، در اتاقی که میخواستند بستری‌ام کنند چندتا پسر بودند، دوست نداشتم که من تو یک اتاق با این‌ها باشم و اومدم بیرون و اتاق‌ها را میدیم که برای خودم جایی پیدا کنم و راهرو و جایی که من راه میرفتم مثل بیمارستان نبود اتاق‌هایی که مریض داشت مثل فروشگاه‌ پاساژها که در و ویترین شیشه‌ای هست همونجور بود و من رفتم و یک خانمی ناشناس هم با من هم‌مسیر شد، اون هم میخواست جاش را عوض کنه، رسیدیم به یک جایی دیگه خیابان بود و یک اتاق پیدا شد خیلی تمیز و شیک نبود و خواستم که اتاق را تمیز کنند، نمیدونم عموی من اونجا چیکار میکرد با یکی دیگه بود و میگفتند کار داره، هزینه داره و وقت میبره و من با یک تلفن ثابت کردم که عموم دروغ میگه اونجور که میگه نیست...

پاسخ
لینک۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۶:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر یک مسئله ی قدیمی تحت فشار و استرس قرار دارید و فکرتان راحت نیست. می خواهید که زودتر به آن مسئله سر و سامان دهید و افکارتان از این فشار و استرس بیرون بیاید. مادر شما سعی می کند که به شما انرژی مثبت و آرامش ببخشد و امیدوارتان کند که کارها به خوبی پیش خواهند رفت. نگرانی شما فقط فکر خودتان را خراب می کند ولی از نظر گرمی و امنیت خانوادگی تان، تاثیر منفی روی خانواده ی شما ندارد. کسی که از او تقاضای کار کرده اید، خیالش راحت است و سعی می کند که در آرامش به سر ببرد. او سعی می کند که خیلی با پرستیژ و با دیسیپلین رفتار کند و به دیگران بقبولاند که از آنها، سرتر و بالاتر است. اما این رفتار، شخصیت واقعی خود او نیست و او فقط سعی می کند که خودش را جلوی شما مهم و مفید جلوه دهد. شما احساس می کنید که با شما سرد و بی روح رفتار شده و به شما اهمیت داده نشده است و از این بابت دست به دعا برمی دارید و دنبال راه حل هستید. وقتی که خیلی فکر می کنید، اعصابتان بیشتر ناراحت می شود و کلا احساس ناامیدی و پوچی به شما دست می دهد. شما می خواهید که زودتر زندگی تان را متحول کنید ولی کسی حواسش به شما نیست و به خواسته هایتان اهمیت نمی دهد. شما می خواهید که خودتان را اثبات کنید و نشان دهید که می توانید استقلالتان را حفظ کنید. شما خسته هستید و از نظر حسی تخلیه شده اید و رُس تان کشیده شده. از نظر فیزیکی بدنتان درد می کند و احساس کوفتگی می کنید. شما باید سعی کنید که خودتان به صورت مستقل عمل کنید و روی پای خودتان بایستید و مستقیما دنبال کار بروید ولی این کار را نکرده اید و فکر می کنید که سخت است و ترجیح می دهید که از این و آن تقاضای کار کنید. فکر می کنید که الان با این شرایط بیکاری و این وضعیت خراب بازار نمی توانید کاری پیدا کنید. می خواهید که زودتر شرایط امروزتان سروسامان داده شود و فکرتان راحت شود. شما دیگر به کسی اعتماد نمی کنید که بخواهد برای شما کاری انجام دهد حتی به عمویتان. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۸:۰۷
mohammad816

mohammad816 : سلام. خواب دیدم فندکی از توی کمدم برداشتم و با وجود اینکه مطمئن بودم روشن نمیشه اما روشن شد و شعله آبی زیبایی داشت . ولی وقتیکه خواستم خاموشش کنم خاموش نمیشد . ترسیدم و پرتش کردم تو یک چاله پر آب . به یکباره تمام چاله آتش گرفت و من خیلی ترسیده بودم.

پاسخ
لینک۲۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۹:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. جرقه ای به ذهن شما می رسد که مشکلی را حل کنید. شما می خواهید با استفاده از یک راز قدیمی، مشکلی را حل کنید و کسی را وادار به انجام کاری کنید یا شرایطی را عوض کنید. اما این کار شما باعث شر خواهد شد و اختلاف زیادی ببین شما و کسی به وجود خواهد آورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۱۹:۳۶
سحرصدیقی

سحرصدیقی : با سلام
من به یه آقایی علاقمندم و میدونم ایشون هم از من خوشش میومد اما این علاقه هیچوقت منجر به رابطه جدی نشد و به مرور رابطه کلا قطع شد
من دیشب خواب دیدم که بیرونم و با خودم فکر میکنم چرا این شخصو بیرون نمیبینم اتفاقی همون لحظه که سرمو بالا آوردم دیدم جلوم هستن چشم تو چشم شدم باهاش و کاملا اتفاقی لباسامون شبیه به هم هست
بدون اینکه باهم حرف بزنیم رد شدیم
من برگشتم پشت سرمو نگاه کنم دیدم محل کارش(در واقع اونجا سرمایه گزاری کرده بود)آتیش گرفت و اون خیلی ناراحت بود بعد انگار توی خوابم دلیل آتیش گرفتن محل کار اون آقا اونجایی بود که من توش سرمایه گزاری کرده بودم
در حالی که کنار آتیش نشسته بود با ناراحتی گف بسه هرچقدر سوختم مالم و از دست دادم نمیذارم بیشتر از این بسوزم و بعد رفت (انگار از دست من هم ناراحت بود در حالی که من هیچ نقش و اطلاعی نداشتم)
(چند بار دیگه ای هم که من خواب ایشون رو دیده بودم غمگین بودن و انگار مشکلی داشتن)

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۷:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. رفتار و سلایق شما از خیلی جهات شبیه هم است. او اما در کارش با شکست مواجه شده و از این جهت حال و حوصله ی ضرر و زیان زیادی و اتلاف وقت را ندارد. عشق شکم گرسته نمی فهمد! او آنقدر سرش شلوغ است که به تنها چیزی که فکر نمی کند عشق و عاشقیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۸:۴۹
Sepide

Sepide : عرض سلام وادب خواب دیدم تو یه اتاق بزرگ بودم کلی زن که کارگرم بودن روبروم نشسته بودن به زیردستم که زن بود دستور دادم بهشون مواد غذایی بده گفتم بیشتر بزار کیویم بزار براشون،بلند شدم و گفتم میخوام بهتون بذر بدم تا ازین به بعد خودتون محصولاتتونو بکارینو برداشت کنین یهو یه زن با آرایش خیلی غلیظ شروع کرد به بلند بلند حرف زدن با بغلیش،بین یه عدشون همهمه شد اما این زنو یه زن چادری بیشتر از همه حرف میزدن چند بار سرشون داد زدم گفتم مگه نمیدونین من اربابتونم و باید به حرف من گوش کنین اما فایده نداشت زن آرایش کرده پاشد رفت گوشه اتاق یه قابلمه کوچیک که مال خودش بود رو گاز بود برای اینکه نذاره من حرف بزنم در قابمله رو برداشت زیر گازو زیاد کرد تا صدای قلقل غذا بلند شه و صدای منو کسی نتونه بشنوه گفتم بی فایده س میخواستم همرو همونجا رها کنمو برم که دیدم کنار هرکدومشون یه گلوله آتیشه بهشون گفتم این آتیش میسوزونتون اما هیچکدوم نمیفهمیدن اول اون زن آرایش کرده اون آتیشو به سمت من پرتاب کرد بمن نخورد عصبانی شدم کتکش زدم و تو همون آتیش خودش سوزوندمش،بعد اون زن چادری از پشت به شلوارم یه چادر سیاه که تهش آتیش کمی داشت وصل کرد اما من آتیشو خاموش کردمو گفتم نه این آدم نمیشه زدمش و گردنشو گرفتم سمت چپ صورتشو رو زمین که آتیش بود چسبوندم صورتش آتیش گرفت و خودشم آتیش گرفت سوخت.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۵:۰۸:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید که انرژی دوباره ای بگیرید و در کارتان پیشرفت کنید و به این دلیل، شما به دنبال قدرت بیشتر هستید و می خواهید عده ای را مجاب کنید که به حرفتان گوش کنند و به شما خدمت کنند. خواب شما منوط به شرایط زندگی تان می تواند تعابیر متفاوتی داشته باشد و از آنجایی که شما برای بنده ننوشته اید که در واقعیت کارفرما هستید یا خانه دار، برای من هم امکان پذیر نیست که تمام تعابیر مربوط به احتمالات موجود را بخواهم برایتان بازگو کنم. دقت بفرمایید که من جادوگر و پیشگو نیستم!! خواب شما را بر حسب نوشته های خودتان تعبیر می کنم و هر قدر شما توضیحات کوتاهتری از خودتان بیان کنید، احتمال اشتباه در تعبیر هم بیشتر می شود و در اینصورت، توضیحات اضافه ی بعدی، کامنت محسوب نخواهند شد! اما به صورت کلی شما می خواهید همه را مجاب کنید که به حرفتان گوش دهند و به احساسات دیگران و خشم آنها اهمیت نمی دهید. شاید شما بتوانی یکی دو نفر را با فشار و زور و با استفاده از قدرتتان ساکت کنید ولی این روش برای پیشبرد اهداف شما موثر واقع نخواهد شد و همه از دوروبر شما پراکنده خواهند شد. بی توجهی به احساسات و احتیاجات دیگران گذشته از اینکه باعث خواهد شد برای خودتان دشمن تراشی کنید، بازدهی کارتان را هم کم خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۱۱:۴۳
Sepide

Sepide : سلام بله درست میفرمایید اشتباه از من بود حواسم نبود توضیح بدم معذرت میخوام شاغل نیستم ولی تو زندگیم دشمن خانم زیاد دارم که یکسره دسیسه و توطئه میکنن برام،اشکالی نداره کم کنین تعبیرشو بهم بگین خیلی ممنون.

پاسخ
لینک۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۳۹:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. در این صورت خواب شما به شما می گوید که شما باید روی جنبه هایی از خودتان کار کنید و سعی کنید که از هر جهت قوی باشید و انرژی دوباره ای بگیرید و در کارتان پیشرفت کنید. مشاهده ی زنهای کارگر در خوابتان به شما می گوید که از هر جهت باید خودتان را قوی کنید تا وقتی کسی از شما ایرادی می گیرد و یا سعی می کند که شما را مورد حمله قرار دهد، آنقدر رفتارتان بی نقص و پاک باشد که شر کارهای آنها به آنها برگردد نه اینکه شما نقاط ضعف زیادی داشته باشید تا دیگران بهانه داشته باشند که بخواهند شما را ناراحت کنند. شما خودتان را قوی خواهید کرد و این قدرت شما باعث سرکوبی دشمنانتان خواهد شد ( بدون اینکه خودتان با آنها دعوا کنید). تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۳:۰۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.