تعبیر خواب آرائیدن
لوک اویتنهاو می گوید: آرائیدن در خواب تعبیرش پیش آمدن موقعیت بسیار خوب است. اگر خواب ببینید برای جشن جایی را با گلهای رنگارنگ می آرایید، تغییرات مطلوب و خوشایندی در زندگیتان پدیدار می شود. اگر خواب ببینید قبر یا تابوتی با گلهای سفید آراسته شده است، از زندگی خود لذت بسیار خواهید برد و به اهداف مورد علاقه خود دست خواهید یافت.
تعبیر خواب آرایش کردن
اگر خواب ببینید صورت خودتان را آرایش می کنید یا کسی صورتش را آرایش کرده ، به میران غلظت آن آرایش، ناراحتی به شما خواهد رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Fatemeh : عرض سلام و قبولی طاعات خانوم هراتی عزیز..خواب دیشبم دوبخش کاملا متفاوت دارع.اول خودمو دیدم ک لباس عروس تنمه و تو آرایشگاع هستم و آرایشگرهم داره موهامو درست میکنه(کارصورتم تموم شده یود)و من خودمو میدیدم ک بعداز دیدن خودم، گریه م گرفته بود آخه ب یکی از خواسته هام رسیده بودم و اونم ازدواح بود.الیته نمیدونستم با کی قراره ازدواج کنم.بعد برام ی دفتریو آوردن ک قرارداد مربوط ب آرایشگر بود و من اونو توی چندصفحه ک تنظیم شده بود، امضا کردم.تو بخش دوم ک کاملا متفاوت بود خودمو تو خونمون دیدم در کنار خواهرام.سر ی مسئلع ای ک یادم نیس چی بود با خواهر بزرگترم بحثم‌شد و حرفهای اون در مورد من یع جورایی تهمت بود و بالطبع منم در حال دفاع از خودم.نمیدونم چطور شد انگار با بالاگرفتن بحث، خواهزم مرد چطورشو دقیق یادم نیس ولی میدونم ک منفجر شد..و بعدش وقتی ک یادش می افتادم ی جورایی من باعث مرگش شدم عذاب وجدان داشتم و گریه میکردم برای نبودنش.انگار بعد اون جریان همه اعضا خانواده پراکنده شدن و منم ناراحت از این موضوع بودم ک همه رفتن منظور برادر و خواهرها و من تنها موندم تو این خونه.تو خوابم از یه طرف مرگ خواهرم عذابم میداد و از طرفی این تنهایی...البته خانوم هراتی یه جاهایی از خابمو یادم رفته ولی میدونم ک دردناک بود ومنو ترسونده ممنون میشم برا تعبیرش
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید به هدفتان برسید و چیزی هست که برایتان خیلی مهم است ولی فکرتان را به کار نمی برید و از کسی کمک می خواهید که به شما خط فکری بدهد. این شخص به راهنمایی و نصیحت شما می پردازد و نصایحی به شما می کند که به ضررتان تمام می شود. شما نظرات خانواده تان را نادیده می گیرید و باعث عصبانیت خواهرتان می شوید. در حالی که خواهر شما بیشتر از کسی که به شما خط داده و نصیحتتان کرده دوستتان دارد. شما اعصاب خواهرتان را خورد می کنید و دیگران به خاطر اینکه شما حاضر نیستید که حقیقت را باور کنید و حرف خودتان را می زنید، به شما کم محلی خواهند کرد. این خواب هشداری به شماست که درست فکر کنید. تشکر از همراهیتون.
هما : سلام خانوم هراتي عزيز
خواب ديدم با دوستم ارايشگاه زنونه زديم،ولي فقط كار زيبايي ناخن انجام ميشد و سالن داخل قديمي و كوچيك بود.ديدم داخل ارايشگاه پر از مشتري و از اين موضع تعجب كرده بودم كه چطوري اين سالن به اين قديمي اينهمه مشتري مياد.من به دوستم گفتم بايد سالنمون ارتقا بديم و كاراي زيبايي ديگه اي هم انجام بديم اينهمه مشتري حيف فقط براي ناخن بيان.وارد اتاق ها شدم ديدم اونجا هم پر از مشتري كه موهاشونوو سشوار ميكشن، مدير سالن من بودم و مشتري ها با من بگو بخند ميكردن و بسيار راضي بودن من رفتم جلوي آينه ديدم كفش پاشنه بلند و لباس ماكسي بسيار شيك مثل نامزدي پوشيدم و موهامم بسيار آراسته اس
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به همراه دوستتان به دیگران یاد بدهید که چطور از خودشان دفاع کنند و زندگی شان حرام نشود و عمرشان را به بطالت و بیهودگی نگذرانند. برای خیلی از مردم مهم است که دیگران راجع به آنها چه فکری می کنند و سعی می کنند که از مسئولیت ها شانه خالی کنند و از مشکلاتشان دوری کنند. شما به آنها یاد می دهید که چطور فریبنده و پر زرق و برق و شیک رفتار کنند و مهارت های فیریکی و ذهنی شان را خوب جلوه دهند. تا مسیرشان را بهتر در زندگی ارزیابی کنند و اعتماد به نفسشان بالاتر برود. شما می خواهید که خیال مردم راحت باشد و فکرشان آزاد شود. خود شما به خوبی حمایت مالی می شوید یا همسری دارید که از شما به خوبی حمایت مالی می کند رفتارتان با پرستیژ است و فکرتان هم راحت و متمرکز روی اهدافتان است. تشکر از همراهیتون.
bahmani : سلام خسته نباشید
من خواب دیدم دارم دوستمو ارایش میکنم (براش خط چشم میکشیدم)کیف لوازم ارایشمو ک باز کردم دیدم کلی سایه چشم و لوازم ارایش جدید خریدم و همه سایه چشمارو یکی یکی از تو کیف درمیاوردم و ردیف میچیدمشون رو زمین...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که دوستتان را نصیحت کنید تا وقایع را بهتر متوجه شود و درک بالاتر و دیده وسیعتری نسبت به شرایط داشته باشد. شما سعی می کنید که حالت نمایشی و اغراق آمیز در نصایحتان به کار ببرید و یا یک جو رمز آلود ایجاد کنید که او شیفته ی صحبت های شما بشود. تشکر از همراهیتون.
SheKOo : سلام روزتون بخیر خواب دیدم با زن برادرم رفتیم داخل یه مغازه ای از یه جعبه لوازم آرایشی با کرم و... خوشمون اومد نمیخواستم بخرمش ولی زن برادرم گفت یه بارم بخودت اهمیت بده وبخرش قیمتش 250بود ومن فقط 200تومنشو داشتم نگران 50 تومنش بودم که زن برادرم بهم داد وقتی خریدیمش یه لباس سفیدو کفش سفیدهم تنم شده بود ما فقط قصدمون خرید کرم بود ولی لباساهم انگار خریده بودیم بعد زن برادرم با کرم شروع کرد قسمت بالای بدنمو که لباس نپوشونده بود پوشوند کرم قهوه‌ای اکلیلی بود بدنم برق میزد خودم هم از اینکه بدنم و لباسم می درخشید در شگفت بودم و خوشحال حس خیلی خوبی داشتم بعد توی مغازه شروع به قدم زدن کردم یه دفعه دیدم کفشای سفید تورتوری که پام هست پاشنه نداره با اینکه همیشه دوست داشتم کفشام پاشنه داشته باشن ولی خیلی باهاشون راحت بودمو اصلن برام مهم نبود که پاشنه نداشت بعد بابا و مامانم هم اومدن تو مغازه ودیدم دوتا پسر جوون هم زانو به بغل نشسته و باحسرت دم در مغازه نگاهم میکردن متوجه اشون شدم و زیر میز فروشنده خودمو پنهان کردم تا رفتن بعدش با خوشحالی با خانم فروشنده روبوسی وخداحافظی کردم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس کنار گذاشته شدن و ایزوله شدن می کنید و به حمایت نیاز دارید. دلتان می خواهد که شاد و خوشبخت باشید و خانم برادر شما معتقد است که زمان گذشتن از یک مسئله یا موضوع رسیده و شما باید سعی کنید که سیاست داشته باشید و حفظ ظاهر کنید و موضوع را بیشتر از این کش ندهید و ابراز ناراحتی نکنید. او می خواهد که شما وانمود کنید که اصلا نگران نیستید نمی ترسید بلکه خیلی هم موفقید. رفتار شما با کرامت و آرام و صلح طلبانه خواهد بود و شخصیت پاکی از خودتان نشان می دهید. محافظه کارتر خواهید بود و به سعادت خانوادگی تان فکر می کنید. شما شاید خیلی از لحاظ مالی قوی نباشید ولی زندگی راحتی دارید. شما نمی خواهید که مردم به شما نظر بد داشته باشند و محجوب هستید. پدر و مادرتان هم شخصیت شما را دوست دارند و از شما حمایت می کنند. تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام. ممنون بابت تعبیرتون. ولی لازم دونستم چندتا نکته بگم، اینکه خانواده ای که پسر جاریم باهاشون وصلت کرده رومن دیدم ومیشناسم، بسیار حراف وآب زیرکاه هستند وچندباری هم باهم سر مسائل مختلف بحثشون شده، برای همین من در عالم خواب با دیدن زنهای ناآشنا تعجب میکردم چون باخودم میگفتم اینا دیگه کی اند وبا فامیلهای عروس که میشناختم از زمین تا آسمون فرق داشتند! خواهرشوهرمم چند روزی میشه از شوهرش جداشده وزندگی آشفته ای دارند وهمه میدونند این زن بویی از سیاست وتدبیر نبرده ودایم کم عقلی میکنه وهمچنین دوبهم زنی. ایا با این تفاسیر تعبیر خوابم همونه. ممنون از اینکه وقت میذارید
فریبا هراتی
: سلام. ساده دلی همیشه به معنای پاکی نیست گاهی به معنای شوت بودن است! اینکه اصلا کسی نفهمد که چه می گوید و حرفهای بد او مغرضانه نباشد. دوم اینکه مشکلات خواهر شوهرتان باعث می شود که با سیاست رفتار کند تا همه از مشکلات او بویی نبرند. شما فکر می کنید که هر کسی سیاست بکار برد چرچیل و عاقل است؟؟؟؟ تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام. وقت بخیر. چند وقت دیگه عروسی بچه جاریمه وشبی که این خوابو دیدم تو فکر عروسی نبودم. خواب دیدم جهاز برون است ومن داخل خانه شدم ویه عده زن نا آشنا که یعنی از مهمانان بودند نشسته بودند، تمامی خانمها چادر رنگی نه چندان زیبا وشادی به سر داشتند، چهره ها همه بدون آرایش وسر ولباس ساده داشتند ( ولی سر و وضع بی کلاس داشتند)توهمین حین دری باز شد وخواهرشوهری که باهاش قهرم رو به همراه دخترش دیدم که اومدند وکلی آرایش غلیظ کرده بودند بخصوص خواهرشوهرم چشمهاشو خیلی سیاه کرده بود ولی با وجود ارایش اصلا زیبا نبودند وشکل ادمای بدجنس شده بودن! به خودم گفتم اینا چقدر متفاوت از بقیه مهمونا خودشون رو درست کردند! یهو به خودم اومدم دیدم لباس نخریدم، خیلی نگران شدم ولی یادم افتاد لباس برای مراسم جهاز برون تهیه دیدم ولی برای عروسی خیر. اما همون لباس رو هم خونه جا گذاشته بودم، خیالم راحت شد گفتم لباسمو میارم و برای عروسی هم وقت خرید دارم.خواستیم مراسمو شروع کنیم که یهو عموی شوهرم همه رو جمع کرد وگفت قبل مراسم میخوام یه چیزی توی تبلت نشونتون بدم. یه ویدئو مجهول بود. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. خبری راجع به عروسی بچه جاریتان خواهید شنید که هنوز نمی دانید چیست. افراد ساده دلی به ریا و بی شیله پیله و بدون منیت به زندگی بچه ی جاریتان خواهند آمد و خواهر شوهرتان با سیاست و تدبیر و بدجنسی رفتار خواهد کرد. شما نمی دانید دقیقا چه رفتاری در رابطه با این خبر باید از خودتان نشان دهید ولی هر چه باشد آمادگی کامل دارید که رفتار درستی از خودتان نشان دهید. تشکر از همراهیتون.
sba : سلام خواب دیدم توی اتاقی دختر خاله هام ویه خالم دارن آرایش میکنن انگار ما یه مراسم داشتیم ولی نمیدونم چه مراسمی بعد رفتم توی اتاق دیگه دیدم یه خاله دیگم بدون اینکه به کسی بگه وسیله هاشو برده تواون اتاق واونجا میخواد آرایش کنه که من گفتم کی گفته بیاید تواین اتاق بعدم همه ی وسیله هاشو ازتو اتاق خالی کردم گفتم همه فقط تویه اتاق باشن من وخواهرمم آرایش کرده بودیم ولباس مجلسی پوشیده بودیم(توواقعیت ما با خاله هامون رفت وآمد نداریم واونا با مادشمنی دارن)
فریبا هراتی
: سلام. شما و دختر خاله هایتان و همینطور خاله هایتان سعی می کنید که با سیاست و ظاهرسازی با همدیگر رفتار کنید و شما سعی می کنید که تا جایی که امکان دارد به خاله تان فرصتی ندهید که بخواهد پشت سر شما نقشه ای بکشد و می خواهید از همه ی افکار او در مورد خودتان به روشنی با خبر باشید. ضمن اینکه همانطور که گفتید دوست ندارید از شرایط زندگی تان با خبر باشند. تشکر از همراهیتون.
Neda : با سلام خدمت خانم هراتی عزیزم خسته نباشید امروز خواب دیدم با خانواده میخواستم برم سینما مادرم و خواهرم و خواهرزادم که یک دختربچه ی ۳ سالس خواهرزادمو من دستشو گرفته بودم وارد یک‌جایی بودیم مثل سالنهای سینما کوروش بود ما وارد اسانسور شدیم وقتی میخواستیم وارد اسانسور شیم یک اقا هم بود همش نگران بودم جامون نشه.بعدش جا شدیم توی اسانسور همگی.وقتی داشتیم به سمت سال سینما میرفتیم من به مادر و خواهرم گفتم تا اینجا اومدیم ما میریم ارایشگاه موهای خودم و نفس خواهر زاده کوچیکم رو درست کنیم مامانم گفت زود بیاین تا فیلم تمام نشده.رفتیم به سمت سالن خواهر زادم رو ا ل انگار موهاشو بسته بودم خودم از پشت سر حالت دو گوشی ولی به پشت .ولی اونجا حالتی که موهاشو حالت کچل کنن یک سانتی یا کمتر که موهای ریز ریز داشت کف سرش منم یا موهامو براشینگ کردم یا کوتاه یادم نیس ولی گویا موهام لخت بود و صاف و مرتب و مشکی بعدش دیدم ۲۰ دقیقه به ۱۲ شبه گفتم فیلم تمام شده نمیرسیم به فیلم بعد گفتم اشکال نداره اخرای فیلمم برسیم بد نیست اخه قبلش مامانم هی تلفنی بهم میگفت چرا نمیاین یکم غر میزد .توی ارایشگاه هم تا نوبتومون بشه طول کشید.بعد اینکه تووسالن کارمون تمام شد یک خانمی با رپوشو مغنعه مثل مستخدما توی یک دفتر شمارمو همراهمو نوشت.بعدش هی داشتیم دنبال سالن سینما میگشتیم پیدا نمیشد توی اون سالن اصلی بهمون گفتن فیلمش کمدیه اخه من گفتم اگه فیلمش درام باشه نمییام.دبگه نمیدونم به فیلم رسیدیم یا نه گویا از ساعت ۱۲ بیست دقیقه هم گذشت بعدش دیدم یک برج از دور منفجر شد و و بالای برج منفجر شد و فقط دود سفید میدم بعد دیدم مردم توی یک‌رودخانه میفتن از روی پل پل و اب زیبایی بود ولی همه رو گروه نجات نجات دادن منم دور بودم که ی وقت اتفاقی برام نیفته البته چیزی نشد همه رو نجات دادن صحنه ی وحشتناکی هم اصلا نبود اب و پل زیبا بود تقریبا مثل رود کارون وای زیبا تر اونهایی هم که از پل پایین میافتادن نجات پیدا میکردن.ممنونم از زحماتتون و پایینده باشین خانم مهربان و دوست داشتنی
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که تصویری خوشایند از زندگی تان را به دیگران نمایش دهید. می خواهید در زندگی تان بالا بروید و به مقام برسید، می خواهید فکرتان تمیز و آرام و راحت باشد و دختر خواهرتان بی خیال و خوشحال باشد. با وجودی که مادرتان خیلی به شما فکر می کند ولی شما گاهی احساس کنار گذاشته شدن و ایزوله شدن می کنید. اتفاق مهمی در جریان است که بزودی خبرش پخش خواهد شد ولی خطری متوجه مردم نخواهد شد. تشکر از همراهی شما خانم گل.
xanum : خیلی ممنون بله رابطمون خوبه و من کارم ارتباط داره با امور قضائی
xanum : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم با دوس پسرم یه بچه ای رو بزرگ کردیم تا وقتی که راه بره بعد که راه رفت این بچه رو نمیدونم چطور شد که دادن به بهزیستی بعدش رفتیم یه رستوران سر یه میز گرد نشسته بودیم من بین اون همه ادم لباس کرمی ماکسی خوشگل دارم اونو پوشیده بودم ( احساس میکردم به چشم بد نگام میکنن مردم ) یه رژ قهوه ای هم دارم اونو زده بودم بعدش من اون دختره یهو یادم افتاد به دوس پسرم گفتم از ثنا خبر نداری گفت ثنا کیه گفتم همون که بزرگش کردیم گفت نه ... بعد دوس پسرم نمیدونم چیکار داشت میخواست بره دادگاه بهم گفت میشه اون دو تا رژتو که یکیش قهوه ایه یکیش قرمز میزدی بدی رنگشو ببینم عکسشو بندازم لازمش دارم...منم گفتم میخوای بزنم رو دستم گفت اره بزن زدم عکسشو انداخت میخواست به قاضی نشون بده ولی ظاهرا اون چیزی نبود که میخواست بعد رنگ قهوه ای رو زدم رو لبم گفت اره اینو میخواستم بعد من یه لحظه توجه شدم خیلی باز پوشیدم حس بدی بهم داد.
فریبا هراتی
: سلام. شما و دوست پسرتان سرمایه ای را زیاد می کنید که از چنگتان در می آورند!! شما احساس می کنید که زیر بار فشار تصمیماتی که باید بگیرید دارید له می شوید و نیاز به حمایت رحی دارید. شما سعی می کنید که رفتاری متین و خونسرد و بدون جبهه گیری از کسی داشته باشید، ثروتمند و متمکن به نظر برسید ولی دوست پسر شما می خواهد که شما مسئولیت کاری را به عهده بگیرید و به او برای حل اختلافات قضایی احتمالی کمک کنید. اگر رابطه ی شما و دوست پسرتان خوب است، او از شما کمک می خواهد و اگر رابطه تان بد است او می خواهد شما را مقصر جلوه دهد. شما دوست ندارید دیگران روی نقاط ضعف شما تمرکز کنند و نظر بدهند. تشکر از همراهیتون.