تعبیر خواب آش
دیدن آش خوش مزه و خوش طعم در خواب نشانه رسیدن برکت و خوشبختی و آش بد مزه، نشانه انجام کارهایی است که ما به امید سود بردن انجام می دهیم ولی در جریان عمل، با شکست مواجه می شویم و ناراحتی نصیب ما می گردد.
این تعبیر کلی آش ها است ولی در غذاهایی مانند شوربا، آبگوشت، آش، حلیم و از این قبیل که از مواد مختلف و متعدد تهیه و پخته می شود، طعم و مزه آن مسیر تعبیر را معین می کند. اگر در خواب فقط آش ببینیم، خوب است و نعمت و خوبی تعبیر شده چه خودمان پخته و تهیه کرده باشیم و چه دیگری به ما بدهد ولی اگر آن را بخوریم و بد طعم و بدمزه باشد غم و اندوه و ناراحتی است. شوری و ترشی آش نیز نشانه اندوه و ناراحتی است.
تعبیر خواب آش پختن
اگر خواب ببینید مشغول پختن آش هستید، هدفی در ذهن دارید که با تلاش به آن هدف خواهید رسید.
تعبیر خواب آش رشته
دیدن آش رشته خصوصا بسیار خوب است و نشانه آن است که رشته امور را به دست خواهید گرفت و به حاجات خود می رسید. رشته امید است و خیر و برکت و نعمت. رشته را از خمیر آرد تهیه می کنند و چون آرد و خمیر آرد و گندم و نان، همه در خواب های ما خوب هستند، رشته نیر خوب است.
تعبیر خواب آش پشت پا
دیدن آش پشت پا در خواب، نشانه این است که شما هدفی دارید که با تلاش به آن هدف خواهید رسید.
تعبیر خواب آش شوربا
دیدن آش شوربا در خواب، رسیدن نعمت و فایده و خیر و نیکی است.
تعبیر خواب آش نذری
آش نذری در خواب : اگر آش نذری بگیرید نعمت و روزی بشما می رسد و اگر آش نذری بدهید، به مقام بالایی می رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
الهه : سلام خواب دیدم که مادر خدابیامرزم ازم میخواد اشش رو هم بزنم.منم در حاله هم زدن دیگ بزرگی از اش قلمکار هستم و همچنان که هم میزنم اسم های خدارو رو بلند بلند تکرار میکنم با صوت.دقیق متوجه نشدم کدوم ایه بود ولی اسما حسنا رو داشتم میخوندم و اش رو هم میزدم.سپاس از شما
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. باید برای مادرتان آش شله قلمکار بپزید و خیرات کنید و این دعا را برایش بخوانید. تشکر از همراهیتون. : اسما الحسنی ( اسما الهی )
اسما الهی در مجموع ۹۹ اسم است و در قرآن مجید مذکورند هر یکی از این اسما که خواهند برای خدا دعوت کنند تا جمیع مرادات دراین حاصل گردد و اگر عامل بیک اسم از این نود ونه نام عمل شود بیشک به هیچ حاجت محتاج نباشد و هر کدام را با تعدادشان ذکر نمائید ملائکه فورا مستجاب می کنند حاجت را . منبع ( کتاب کنزالحسنی ).
اسما الحسنی
نسئلک یا من هو الله الذی لا إله إلا هو الرحمن الرحیم الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار
المتکبر الخالق البارئ المصور الغفار القهار الوهاب الرزاق الفتاح العلیم
القابض الباسط الخافض الرافع المعز المذل السمیع البصیر الحکم العدل
اللطیف الخبیر
الحلیم العظیم
الغفور الشکور
العلی الکبیر الحفیظ المقیت
الحسیب الجلیل
الکریم الرقیب
المجیب الواسع
الحکیم الودود المجید الباعث الشهید
الحق الوکیل
القوی المتین
الولی الحمید
المحصی المبدئ المعید
المحیی الممیت
الحی القیوم
الواجد الماجد الواحد الصمد القادر المقتدر المقدم المؤخر الأول الآخر
الظاهر الباطن الوالی المتعالی البر التواب المنتقم العفو الرءوف مالک الملک ذو الجلال والإکرام
المقسط الجامع الغنی المغنی المعطی المانع الضار
النافع النور الهادی البدیع الباقی
الوارث الرشید
الصبور الذی لیس کمثله شی ء و هو السمیع البصیر
اللهم صلّ افضل صلاة على اسعد مخلوقاتک سیدّنا محمد و على آله وصحبه و سلّم عدد معلوماتک و مداد کلماتک کلّما ذکرک الذاکرون و غفل عن ذکره الغافلون
Ommolbanin : سلام.خواب دیدم به مهمانی نذری سالیانه یکی از مسوءلین کشوری (ریس دفتر ریس جمهور) در منزلش که دو یا سه طبقه است و یک طبقه اش تکمیل نشده،دعوت هستیم.(البته تو خواب ظاهرا سال گذشته هم دعوت بودیم.)خانمش به خانواده ما خوش آمد میگه و لحظه ای فضا عوض می شه و در یک منزل دیگه در یک اطاق بزرگ مادرم را که چند سالی است مرحوم شده می بینم روی یک چهار پایه کوچک نشسته و در حال پخت آش دوغ در دو دیگ بزرگ است.من که از مادرم با فاصله نشسته ام و گویا پدر مرحومم در کنارم نشسته (البته ایشان را ندیدم ولی تصور می کنم پدرم بود)من از مادر می پرسم حالا که این همه آش درست می کنی ؟آقای شرفی که سید و امام جمعه هستن را دعوت کردی؟مادر می گه نمی شنوم.پدرم مگه بلند تر بگو ،مادرت یکی از گوش هاش سنگین شده و نمی شنوه.
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروت بیشتری می رسید ولی مادرتان ناراحت است و احساس می کند که دور افتاده و غصه می خورد. چیزی هست که او نمی خواهد بشنود و بپذیرد. خیال او از بابت شما نگران است و اینکه پدرتان گفته بلند تر صحبت کن یعنی شما باید برای مادرتان دعا و فاتحه بفرستید تا صدای شما را بشنود. روح امواتتان شاد برای آنها کوتاهی نکنید. تشکر از همراهیتون.
ماه تی تی : سلام خانم هراتی مهربان و عزیز.ممنونم بابت تعابیر خوب و قشنگ تون.گاهی فکر می کنم چه زیبا همیشه تعبیر بخیر میفرمایید.ممنونم بابت همه زحمات تون.به روی چشم.حاجت روا و عاقبت بخیر باشید ان شاالله...
فریبا هراتی
: مرسی عزیزم. همینطور شما.
ماه تی تی : سلام خانم هراتی بزرگوار.صبح تون بخیر و شادی ان شاالله.دیشب خوابی دیدم که ممنون میشم تعبیر بفرمائید.خواب دیدم خواهرم مشغول پختن آش در یک دیگ خیلی بزرگ هستند.محتویات آش ،بیشتر مقدار خیلی زیادی برنج و مقداری سبزی بود.مادربزرگ مرحومم هم کنار ظرف آش نشسته بودند و خواهرم مشغول هم زدن اش در حال پخت بودند.کمی از آش رو بعد اضافه کردن مقداری نمک به ظرف اش خودم خوردم.به نظرم خوش طعم بود.بعد متوجه شدم قراره با این اش از عمو هامون هم که قرار بود مهمان مون باشند،پذیرایی بشه.من کمی ناراحت شدم که این آش خیلی ساده که فقط برنج و سبزی داره و هیچ حبوباتی نداره مناسب پذیرایی از مهمان نیست و بعد اگر اشتباه نکنم به قصد خرید چیزی(شاید وسیله ای برای پذیرایی مناسبتر ) از خونه بیرون میام و سوار ماشینی میشم که تعداد زیادی از جمله پدربزرگ مرحومم و برادرم هم هستند.به سر کوچه مون که میرسم (علی رغم اینکه مادربزرگم سر دیگ آش حضور داشتند )مادربزرگم رو دیدم که به آرامی سمت منزل ما میرن.خیلی ذوق می کنم از دیدن شون و اصرار می کنم که گناه دارند تنها و پیاده برن و اضمن اصرار به اینکه ماشین رو نگه دارند ز ماشین براشون بوس می فرستم.بهرحال ماشین به اصرار من توقف میکنه و من پیاده میشم.اما دیگه مادربزرگم وارد کوچه پس کوچه شده بود.بدنبال شون رفتم.اما پیداشون نکردم.انگاری توی خواب پیدا کردن آدرس منزل خودمون (به قصد پیدا کردن مادربزرگم که داشتند به سمت منزل مون می رفتند)کمی برام سخت بود.انگاری منزل مون دو در از دو مسیر متفاوت داشت و من از در پشتی رسیده بودم خونه مون و همزمان تعداد زیادی از مهمانان صاحبخونه مون هم رسیدند و از اون در وارد خونه می شدند.ازدحام جمعیت رو که دیدم منصرف شدم و داخل نشدم.ممنون بابت زحمات تون.سلامت و تندرست باشید....
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح امواتتان شاد. خواب شما می گوید که باید خیرات مادر بزرگ و پدر بزرگ مرحومتان و همینطور جهت حاجت روایی نذر کنید یک دیگ بزرگ آش بپزید و همه فامیلتان را به خیراتی دعوت کنید. اینکه در آش شما فقط سبزی و برنج بوده به خوشی و ثروت تعبیر می شود و حبوبات دردسر در زندگی است که در آش شما هیچ حبوباتی نداشته و این یعنی حاجت خود را تماو کمال انشالله خواهید گرفت. مادر بزرگ شما دوباره در کوچه پیدا شده و شما از خرید منصرف شده اید یعنی می گوید دنبال دردسر اضافه نرو و نگران نباش. گم شدن شما به سردرگمی شما اشاره دارد و اینکه نگران آینده هستید ولی منزل شما دو در داشته یعنی خدای بزرگ از دری که شما خبر ندارید رحمت و خیر و برکت خود را به سمت شما می فرستد و همه چیز را نباید با منطق و اصول خودتان و با امکانات خودتان بسنجید و بررسی کنید. معجزات خداوند راه های خودشان را برای رسیدن به شما پیدا می کنند. شما خیرات و نذرتان را بدهید و باقی را به خدای بزرگ بسپارید. اینکه از در مهمانان وارد نشدید یعنی بیشتر به فکر این باشید که انعام و خیرات بدهید تا اینکه خودتان به خودتان به اندازه ی مهمانها برسید! شما بیشتر تقبل زحمت کنید تا اینکه بخواهید خودتان بخورید و متنعم شوید. در راه رضای خدا خیرات بدهید و دعای خیر آنان بالاش سر شماست. با خواهرتان مشترکا برای این کار اقدام کنید. خیر پیش و التماس دعا.
مریم : سلام خواب دیدم ک مادر مرحومم اش رشته پخته و کلی مهمون داریم و همه سر سفره نشستن و دارن اش میخورن و و میبینم ک بیخانمانیم و در ی خونه خوابگاهی زندگی میکنیم و خواهرم ب سفارش یکی از دوستاش برا شوهر دوستش اش رشته درست کرده و خواب میبینم ک پسر عموم و دختر عموم ک خواهر برادرن ازدواج کردن و من بهشون تبریک میگم و ازشون شیرینی میخوام
این سه خوابو من پاره پاره یادم امد یادم نمیاد ک بهم مرتبطن یان ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. دعای خیر او پشت شماست و شما رشته کار دستتان می آید. شما در زندگی مرتب در حال یادگیری هستید و خواهرتان هم به دوستش راهنمایی می کند یا دعایش می کند که شوهر او به موفقیت برسد و پسرعمو و دختر عمویتان خیلی از نظر روحی شبیه هستند و در همکاری با هم به موفقیت خواهند رسید. تشکر از همراهیتون.
مریم رضایی : سلام.خواب دیدم یه بشقاب اش رشته میخوردم و نخود و لوبیای زیادی داشت که من اون ها رو جدا کردم ونخوردم ومیگفتم دفعه بعدکه اش گرفتم میگم نخود ولوبیا داخلش نریزه.ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. مشکلات شما حل خواهد شد و دیگر غصه نمی خورید . رشته کار دستتان خواهد آمد و دیگر دلیلی برای ناراحتی شما وجود ندارد خدارو شکر. تشکر از همراهیتون.
Matina : سلام خانم هراتیه عزیز..
خواب دیدم انگار خواهرم یه دانشگاه میره که من محیطشو نمیشناختم(در واقعیت نمیره)وانگار منم اونجا بودم و میبینم داره با یه پسر لاغر میرن جایی که من با دیدنشون شکه میشم و خیلی نگران میشم و انگار خواهرم با من بد شده و کار خودشو میکنه و منم همش استرس دارم و انگار دوست صمیمیم جریانو میفهمه و به شوهرش میگه و شوهرش شماره دوستشو میده که تو همون دانشگاه درس میخوند و انگار از طریق اون میخواستم از ماجرا سر در بیارم و خودمو داخل ساختمون دانشگاه میبینم که انگار واحد مسکونی هم داشت و یه دختر دانشجو هم بود که با خوانوادش تو یکی از واحدا زندگی میکرد که من منزل اون بودم،خونشون یذره غیر معمول بود مثلا دوسه ته پله ناجور میخورد به پایین که فضاش شبیه حمام بود با کاشیهای صورتی که اون دختر و یکنفر دیگه داشتن اونجارو با آب زیاد می شستن و بعد رفتیم بالا که یه چیزی بخوریم که دیدم خانوادش یه سفره پهن کردن و من کنار دختره نشستم و یه کاسه بزرگ آش رشته رو با مقدار زیادی کشک دارم هم میزنم که باباش انگار داره راجع بهش با من حرف میزنه و انگار اون فکر میکنه آش شعله قلمکاره(باباش یه مرد کچل میانسل خیلی مهربون بود)و من تو کل ماجرا بخاطر خواهرم ترس و استرس دارم..
من این خوابو غروب دیدم و چون رژیمم معدم خالی بود حتی تو خوابم میدونستم رژیمم اما میخواستم آش رو بخورم..
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما می خواهد از زندگی درسهای بزرگی بگیرد و شما بسیار نگران او هستید به این جهت این خواب را دیده اید. ولی کل خوابتان باطل است. نگران نباشید.
.Bahaarr : سلام عيدتون مبارك.خواب ديدم جايي شبيه به سوله يا پاركينگ هستم و جمعيت مردم و تعدادي از اقواممون هم هستند و انگار تو شهر مشهد بود.اونجا آش توزيع ميكردن و من دو سه بار آش گرفتم برا مادرم هم گرفتم ولي ميديدم فاميلامون يا بعضيا نميتونستن آش بگيرن ولي من براحتي هم آش هم قاشق براي خوردنش ميگرفتم.بعد انگار گوشي موبايلم تو جيب مادرم بود وقتي گوشي رو بهم داد يهو ديديم قسمت پايينش كاملا شكسته،انگار سهوا تو جيبش شكست.هم ناراحت شدم ولي ته دلم خوشحال ازين بابت كه اجباراً گوشي جديد ميخرم.آخر خوابم هم ديدم آقايي كه به تازگي اومدن خواستگاريم دارن نماز ميخونن.نمازشو تا آخر خوند و تموم كرد و پاشد.ممنون از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر عید شمام مبارک. شما به حاجت و آرزوهای خودتان می رسید و خدا با شماست و شانستان زیاد است. ارتباطات جدیدی خواهید داشت و کسی که خواستگاریتان آمده هم آدم خوبیست و به مراد و آرزوی دلش می رسد. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام خواب دیدم یه قابلمه جلومه داخلش سه نمونه آش هست یه قسمت قابلمه انگار اش رشتس یه قسمت اشی هست که با کشک قاطی شده و به شدت خوشمزس یعنی بیشتر از سمتی میخوردم که کشک قاطیش هست یه قسمت نمیدونم چه اشی بود ولی بیشتر از عدس درست شده بود ولی از خوردنش به شدت لذت میبردم یادمه یه قسمته قابلمه یه اشی بود که بیشترش رشتس یعنی یه قاشقم کلا رشته برداشتم خوردم بعد در واقعیت به تازگی جایی استخدام شدم و یجا از یه دری وارد میشم یه تیکه انار دستمه و در حال خوردنش هستم که یهو صاحب کارمو میبینم که از اون در داره میاد بیرون و من سریع میرم یجای دیگه که منو نبینه دو بار این اتفاق افتاد یعنی من در حال خوردن انار بودمو میخواستم از در رد شم تا میدیدم داره میاد داخل من سریع مسیرمو عوض میکردم که منو نبینه
فریبا هراتی
: سلام. روزی شما زیاد می شود و به برکت و خوشبختی و ثروت می رسید. رشته ی کار دستتان می آید و یاد می گیرید که چطور رفتار کنید تا موفق باشید. انار سلامت و طول عمر، باروری و میل جنسی است و شما نمی خواهید که صاحبکار شما فکر کند که شما طمع کرده اید و رابطه تان با او رابطه ناسالم و تمایل به رابطه جنسی است. بلکه سعی می کنید که رابطه تان با او رسمی و اداری باشد. تشکر از همراهیتون.
ستایش : خواب دیدم رفتم پیش مادر شوهر و خواهر شوهرام داشتند آش می پختند به من هم توی پارچ آش ریختند بهم دادند. ماشین دادم به شوهرم که دنبال کارهاش بره و من داشتم پیاده می رفتم خونه مادرم که دخترم را بردارم و بیام خونه مادر شوهرم در راه که می رفتم با انگشت آش می خوردم بعد که نگاه کردم دیدم کلی از آش کم شده ناراحت شدم بعد دیدم پارچ دوباره پر آش بود. البته تو این آش من رشته ندیدم ولی می دونستم که آش رشته. یکی از خواهر شوهرام که مدتی ازش دلخور هستم بود و میخواست که با من صحبت کنه. ممنون از وقتی که صرف میکنین
فریبا هراتی
: سلام. انشالله گشایش کار خواهید یافت و رشته کار دستتان می آید. روابط شما و خانواده همسرتان خوب می شود و آش در پارچ نمادی از بی گناهی و پرهیز از اختلافات است و از محبت شما نسبت به هم کم نخواهد شد. تشکر از همراهیتون.