کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آغوش گشودن

اگر کسی در خواب دید به روی کسی آغوش گشوده، نسبت به آن شخص، ابراز علاقه و محبت خواهد کرد. اگر کسی بر وی آغوش گشود، از جانب آن شخص به او ابراز محبت خواهد شد. اگر در درگاه خانه شخصی را در آغوش گرفتید که نمی شناختید مسافری به خانه شما وارد می گردد و اگر در درگاه خانه ای نا آشنا و غریب که به شما تعلق ندارد و آنجا را نمی شناسید کسی را در آغوش گرفتید به سفر می روید.

تعبیر خواب بغل کردن

اگر کسی از پشت شما را بغل کرد در روزهای آینده مورد اتهام قرار می گیرید که برای اثبات بی گناهی خود باید تلاش و تقلای زیادی بکنید. اگر کودکی را در آغوش گرفتید نیازمند محبت اطرافیان خود هستید. اگر زنی در خواب ببیند که کودک نا آشنایی را در آغوش گرفته جاری یا خواهر شوهرش از او بدگویی می کنند.

اگر در خواب دیدید که حیوانی را در بغل گرفته اید و نوازش می کنید با شخصی که اختلاف دارید و احتمالا بین شما خصومتی وجود دارد آشتی می کنید. در آغوش گرفتن گربه حسودی است . اگر گربه به شما تعلق داشت، کسی به شما حسادت می ورزد و اگر گربه متعلق به دیگری بود شما به دیگری حسد می ورزید. در آغوش گرفتن سگ نیاز به وفاداری و نشانه فقدان آن است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

283 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

آناهید

آناهید : سلام
توخونه ای ناآشنا بودیم ولی انگار خونه خودمون بود(من،دوست صمیمیم و دوست پسرش که مثل دوست وبرادرم هست و خیلی حمایتم میکنه)
تو خواب،من و دوستپسر دوستم انگار بیشتر از دوتا دوست بودیم و رو تخت بودیم و من رو تو بغلش گرفته بود میخواستیم بخوابیم و منتظر دوستم بودیم و تو همون حین من فکر کنم صورت یا گرنش رو بوسیدم و یکم بعد دوستم اومد و اونورش خوابید و اون رو هم بغل کرد و بعد من گفتم من دیگه خوابم گرفته و راحت باشین،از بغلش اومدم بیرون و پشت کردم که بخوابم و بعد مادربزرگم کنار تخت بود،یسری حرفا داشت میزد که من توجهی نمیکردم
یه کارگر داشتیم که اومد تو اتاقوموقع رفتن در رو نبست و من عصبی شدم که چرا نبسته،سرش غرزدم که ببند من شلوارک پامه(همون موقع دیدم شلوار پوشیدم)وسط خواب یه موقع پتو کنار بره یکی میبینه میخوایم راحت باشیم(مهمون داشتیم بیرون اتاق)

پاسخ
لینک۲ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۴۷:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شرایط جدیدی برای شما به وجود می آید که نیاز به همفکری و کمک دوست پسر دوستتان دارید. شما برای او احترام قائلید و گفته ها و عقاید او را تحسین می کنید و حرفهایش را باور دارید. او به شما کمک می کند که مشکلتان رفع شود و شما خیالتان راحت خواهد شد. مادر بزرگتان در خواب، وجهه ی خردمندانه و عقلانیتی است که ضمیر ناخودآگاه شما، به شما گوشزد می کند که در زندگی و رفتارتان به کار ببندید و بر طبق فرهنگ خانوادگی تان رفتار کنید ولی شما اهمیتی به این حرفها نمی دهید. در حقیقت شما مدرنتر از خانواده تان رفتار می کنید ولی این رفتار آزاد و راحت و اجتماعی شما برای همه قابل درک نیست! خیلی از مردم خصوصا در فامیل خودتان رفتار شما را سو تعبیر می کنند و پشت سرتان ممکن است قضاوت اشتباه کنند. هر چند که شما نقش خودتان را به عنوان یک دوست کاملا درست اجرا می کنید و هیچ نیت بدی در باره ی دوست تان یا دوست پسرش ندارید. شما اجازه نمی دهید که کسی از روابط شما و دوستتان و دوستش با خبر شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۵۹:۵۶
Fatima

Fatima : سلام خانوم هراتی عزیز وقت بخیر
در خواب دم اذان صبح دیدم با شخصی که دوس داریم همو کنار همدیگر هستیم و در آغوش هم
در حالی که دراز کشیده بودیم من سرمو گذاشته بودم بین شونه و بازوهاش و اون داشت با آرامش و عشق در گوشم حرف میزد و دستاشو لای موهام میکشید و خیلی حس و حال خوبی داشتیم و من تو خواب میدونستم فقط با خودمه و فکر و ذکرش خودمم و در آخر چندین بار عمیقا همو بوسیدیم و بیدار که شدم شیرینی این بوسه رو حس میکردم انقد تو خواب حسم واقعی بود
( در حال حاضر در ازتباط هستیم که ببینیم دوباره میتونیم باهم باشیم و در حالیکه یکسال از کات کردنمون میگذره در طی این یکسال هیچوقت بی خبر نبودیم از همدیگر و در ارتباط بودیم کم و بیش و طاقت جدایی نداشتیم) و (اینکه میدونم دختری بدنام (انگشت نما هستش در دانشگاه)که همکلاسی جفت مونم هست آویزون ایشون هست و دنبال پولشه اما این آقا فکر میکنه من نمیدونم ولی خب در حد شیطونی و گذراست هرچی هم اگر هست )
بفرمایید تعبیر خواب چی هست خانوم هراتی بزرگوار سپاس گزارم

پاسخ
لینک۲۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۵:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. اگر خوابتان را قبل از اذان صبح دیده اید، او به شما فکر می کند و دوستتان دارد ولی همچنان مانند گذشته، لااقل فعلا از هم جدا هستید. اما اگر بعد از اذان صبح دیده اید، علاوه بر اینکه او به شما فکر می کند، در صدد است که به شما برگردد و با شما بماند. اگر او قلبا عاشق شما باشد، ارتباطات بی پایه و اساسی با دیگران نخواهد داشت و شما هم نباید زیاد از این بابت ناراحت باشید. عشق به مرور در ذهن آدمها قوی می شود. اما اگر سطحی عاشق شما باشد، شما و دیگران برایش فرقی نمی کنید و این را هم باز زمان به شما ثابت خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۰:۲۰
Fatemeh

Fatemeh : سلام وقت بخیر.امروزبعدازنمازصبح خواب دیدم یه کلاسی هست طبقه پایین یک سالن من تو پاگرد بالای کلاس بین پله ها وایساده بودم یه خانمی بود ازاین نماینده های که اساتید دربین دانشجویان انتخاب میکنند خانمه عینکی بود مدام داشت برنامه ها رو برای دانشجوهاتکرارمیکرد نمیدیدمش فقط صداشو می‌شنیدم که داشت حرف میزد اومدم برم پایین دیدم استاده که عینکی هم بود پیرهن سفیدم داشت اومد بیرون ازکلاس بااین دختره حرف میزد انگار یه درخواستی داشت ازش دختره هم میگفت خواهش میکنم التماس میکنم ول کن ازترس اینکه منونبینند دوباره رفتم بالا قایمکی نگاه کردم دیدم همدیگرو بغل کردند انگار ازشیشه عینک داشتم می‌دیدم.هیچکدومشونو نمی‌شناختم ودرحالت عادی هم تابحال ندیده بودمشون.تعبیر چیست

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۹:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما درک بالایی نسبت به مسائل دارید و درسهای زیادی هست که هنوز در زندگی تان باید بیاموزید. رسیدن به مقام و منصب خاصی که مد نظر شماست، الزاما تحولی مثبت برای شما محسوب نمی شود. شما در یک دوره ی گذار قرار دارید و ممکن است مرتکب اشتباه شوید و به جای پیشرفت، در زندگی تان پسرفت کنید! باید دقت داشته باشید که هر کسی که با کرامت و خردمند و تیز بین به نظر می آمد، الزاما باهوش و خردمند و با کرامت نیست! بعضی ها فقط بلدند برای مردم شعار دهند و پای عمل که به میان بیاید، شخصیت هایی فاسد دارند. خیلی ها برای رسیدن به قدرت و مقام، تن به فساد می دهند و شما نباید از اینگونه افراد تبعیت کنید! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۰۳:۲۱
مهسا

مهسا : سلام روزتون بخیر
دیشب خیلی تو فکر پسری بودم که دوستش داشتم و الان چند ماهی هست حرف نمیزنیم. خواب دیدم داشتم از یه جایی رد میشدم که اونم بود تصمیم داشتم بهش بی محلی کنم ولی اون بهم گفت ازت معذرت میخوام و یه روبان یا بند باریک و کوتاه برنگ زرد و قرمز بهم داد گفت روی این همه چی رو نوشتم. اول میخواستم مسیرمو عوض کنم که از جلوش رد نشم ولی رفتم سمتش و هم دیگه رو محکم بغل کردیم و صورتمونو چسبونده بودیم به هم. بعدش من گفتم کار دارم و رفتم. ولی روی روبان رو نخوندم آخر ببینم چی نوشته.
سپاس بابت تعبیر

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۰۸:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او هم به شما فکر می کند و معتقد است که شما شخصیتی بی گناه، شاد، بازیگوش و بی خیال دارید. او هم دلش برای شما تنگ شده و در انتظار این است که شما به او برگردید یا شاید آرزو دارد که شما مشتاق آشتی او با خودتان باشید. شما اما کسی نیستید که پا پیش بگذارید و با او تماس بگیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۲۷:۳۵
معصومه

معصومه : سلام
من یک پسر عمویی داریم که فک کنم به من علاقه داره
منم تا حدودی بهش علاقه دارم ولی تا حالا هیچکدوم بهم ابراز نکردیم
خواب دیدم خونه پدربزرگمون هستیم قراره بریم مسافرت من منتظر پسر عموم هستم که بیاد چون همه بودن جز اون
بعد به همراه پسر خواهرش که بچه هست اومد
من رفتم با اون بچه بازی کنم نمیدونم گل بود چی بود مالیدم به صورتش که یعنی بازی کنیم ولی اون گریه کرد منم گفتم باشه بغلش کردن بردم صورتشو شستم و گفت دیگه نکن یا دیگه نبینمت دقیق نمیدونم چی گفت
منم خیلی ناراحت شدم رفتم توی اتاقم پسر عموم و مادر بچه شاهد این قضیه بودن بعدش دختر عموم نمیدونم با مادرم بحثش شد یا چی شد که اومد با ارامش بهم گفت ما نمیتونیم بیایم باهاتون مسافرت چون جا نمیشیم دیگه شما برید ما نمیایم
گفتمش بدون شما صفا نداره اصن ناراحت رفتم در خونه نشستم روبه رو انگار اب بود منم از فوبیا دارم به آب
پسر عموم اومد از پشت بغلم کرد خداستم بهش بگم تو از اب نمیترسی و اون خیلی کلمات محبت امیز میگفت باهم حرف زدیم که متوجه شد پدرش بالای درختی هست که اون درخت بالاسر دوتامونه خیلی سریع پسرعموم از جاش پرید که پدرش ما دوتارو نبینه
بعد به پسرعموم گفتم چی شد دیدمون؟گفت آره اما دوباره برگشت بغلم کرد گفت بالاخره که باید میفهمید انشاالله سال دیگه دامادی منو با اسم یه نفر دیگه که اون اسم یادم نمیاد
اخرشم عموی اخریم اومد ازش کمک خواستم که خانواده ها جیزی بمون نگن
عموم گفت باید بمونید باهمو ایستادگی کنید و ازین جور حرفا وبعد بیدار شدم

پاسخ
لینک۱۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۴:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی مهربان و ساده دارید و بدون اینکه متوجه باشید، حرفی می زنید یا کاری می کنید که دختر عموی شما و مادرش از شما ناراحت می شوند و فکر می کنند که بهتر است از شما خواستگاری نکنند. این باعث ناراحتی شما می شود ولی پسرعمویتان می خواهد از شما حمایت و پشتیبانی کند. اگر شما به هم وفادار بمانید، خانواده ها توافق خواهند کرد که با هم ازدواج کنید ولی اگر او تصمیم بگیرد که با دختر دیگری ازدواج کند، شاید هرگز از تصمیمش منصرف نشود. در بخشی از خوابتان نوشته اید او گفته ایشالله دامادی من و .... که اسم این شخص یادتان نیست. اگر اسم یک زن بوده، با شما ازدواج نمی کند ولی اگر اسم یک مرد بوده، او هم تمایل دارد که با شما ازدواج کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۳۴:۰۱
ایران

ایران : سلام و عرض ادب خدمت شما بانوی بزرگوار
خانم هراتی من درعرض چند ماه ۳-۴ مرتبه خوابهای شبیه به هم دیدم۰خواب میبینم همسرسابقم(به خاطر خیانت ایشون من به تازگی ازش جداشدم)را جایی میبینم و درمورد این خانمی که باهاش رابطه داشته باهاش حرف میزنم و یکی یکی اسم آقایانی که از اطرافیان شنیدم قبلا با این خانم رابطه داشتند رابراش میگم.یکدفعه اون خانم را میبینم که با من جروبحث میکنه و بعد در حالی که یه چادرسیاه سرش هست ازمن فرار میکنه.بعد از اینکه اون خانم میره شوهرسابقم میاد سمت من و منو بغل میکنه و من همیشه بهش میگم تو دیگه نامحرمی دست به من نزن.تو خواب آخریم که دیدم متوجه شدم چقدر این آقا وخانم شبیه به هم شدند حتی دیدم ابروهای هردو نفر رنگ قهوه ای روشن شده بودو صورت شوهرسابقم پر از کک ومک بود.(این دو نفر بلافاصله بعد ازطلاق من به صورت رسمی ازدواج کردند)

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۰۹:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شوهر شما یک روز متوجه ی اشتباه خودش خواهد شد و این خانم با وجودی که سعی می کند که ذات و افکارش را از شما بپوشاند، دستش پیش شما رو می شود. این خانم برای رسیدن به ثروت و دنیا پرستی، وجدانش را زیر پا گذاشته است. همسر شما مثل او فکر می کند و در شرایط حاضر بسیار مادیگرا و دنیاپرست شده و اشتباهات و گناهانی را مرتکب می شود که وجهه ی خودش را از دست خواهد داد. او نشان خواهد داد که شخصیت خاص خودش را دارد و با بقیه متفاوت است ولی یک روز از اینکه شما را ناراحت کرده، پشیمان می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۴:۳۲
nariman

nariman : سلام برادر کوچیکم خواب دیده که..... منو اون بازار بودیم و منم یه گوشی جدید خریده بودم بعد به برادر کوچیکم میگم وایسا بعد یه دختره میاد و منو بغل میکنه و منم اونو و بعدش وقتی که میرم برمیگردم و به دختره چشمک میزنم

پاسخ
لینک۲ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۱:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و برادر کوچکتان برای رسیدن به احتیاجات تان و انتخاب هایی که پیش رو دارید، مجبورید که کمی صرفه جویی کنید. شما ارتباطات جدیدی با افرادی برقرار می کنید و به برادرتان قول می دهید که صبور باشد تا احتیاجات او را هم فراهم کنید. شما به ثروت خواهید رسید ولی باید مراقب باشید که غیر عقلانی پولهایتان را خرج نکنید و دوباره دستتان تنگ نشود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۱۷:۱۷
Fati

Fati : سلام.خانوم هراتی .ممنون میشم نمایش داده نشه.

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۱:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او سعی می کند که از زندگی شما سردربیاورد و بینش تازه ای نسبت به شما پیدا کند و فقط به این فکر می کند که سوالات خودش پاسخ داده شود و راجع به شما بیشتر کشف کند و در ابتدا شاید متوجه این مسئله نباشد که یک ارتباط دو جانبه یعنی هر دو طرف حق دارند از هم بیشتر بدانند و همدیگر را انتخاب کنند نه اینکه یکی منفعل بنشیند تا دیگری بیاید انتخابش کند و با خودش ببردش بدون اینکه خودش هم در قبال شخص منفعل، پاسخگو باشد! او می خواهد به شما بگوید که درک بالایی دارد و می تواند بداند که شرایط قدیم و جدید با هم متفاوت هستند و مردم مثل گذشته فکر نمی کنند. او به افکار و حرفهای شما فکر می کند. شما هر دو تمایل به ایجاد رابطه ی صمیمی تری نسبت به هم دارید ولی شما به رفتارتان آگاه هستید و نمی خواهید که غیر معقول و غیر منطقی برخورد کنید. همین که این احساس مثبت همفکری و تعهد در شما به وجود آمده برای شما در شرایط حاضر رضایت بخش است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۲:۲۸
Somayeh

Somayeh : سلام
من به شخصی علاقه مندم ایشون گفتن مشکلی هست و رفتن به من گفتن خودشون پیغام میدن به من وتاکید کردند که سمیه منتظر باش وواتساپ و اینستا همه رو پاک کردند و خاموشن کلا من از ایشون کامل بی خبر شدم خیلی بی قراری می کردم یه شب ساعت ۹تا۱۰صبح روز ۱۲ از ماه شب چند بار از ناراحتی از خواب پریده بودم خواب دیدم در اشپزخونه بودم امدند من شروع کردم به گریه گفتم کجا بودی این همه مدت میدونی چقدر منتظرت بودم و رفتم تو بغلش وگریه کردم شونه های منو گرفتند با دست اشک من رو پاک کردند گفتند خانم به خدا خیلی کار داشتم خیلی سرم شلوغ بود حالا که اومدم گریه نکن من خواستم بغلشون کنم تا دوبار انگار دوری بخواد بکنه بعد خودشون من رو در اغوش گرفت وگفت بیا بغلم من گریه میکردم گفت گریه نکن حالا که اومدم یه چای بده می خوام برم مسافرم من بهش یه چای دادم بعد خواستم یه فلاکس چای براش اماده کنم ببره اون دم ماشین منتظر بود من تندتند فلاکس رو می شستم مامان گفت لبه فلاکس نو لبه رو بزار فلاکس رو ببر من عجله داشتم لبه رو گذاشتم دیدم عشقم خودش اومد کنار من نشست من تعجب کرده بودم گفتم اون که می خواد بره چرا نرفته اون فقط به من نگاه میکرد وانگار دیگه قصد رفتن نداشت فقط زل زده بود به من وارامش عجیبی تو صورتش دیدم ممنون میشم تعبیر رو بگین ایا تعبیرداره؟

پاسخ
لینک۱۷ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۷:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او به شما فکر می کند و می داند که شما ناراحت هستید. اینکه گفته می خواهم به مسافرت بروم، به این تعبیر است که او می خواهد چشم انداز تازه ای در زندگی اش پیدا کند، می خواهد اختیار و کنترل زندگی اش را دست خودش بگیرد و دوست ندارد که دیگران نظراتشان را به او تحمیل کنند و یا از او سو استفاده کنند. او می خواهد که شما دوست او باقی بمانید و ارتباط خوبی با او داشته باشید. شما می خواهید بدانید که او چه تصمیمی برای آینده گرفته و او فکر می کند که باید از انفعال دست بردارد و دست به کار شود. او دارد شما و شرایط تان را بهتر بررسی می کند و شما امیدوار هستید که او بیشتر به شما توجه کند. او در واقع دارد کارها و رفتارتان را کنترل می کند و شما را زیر ذره بین گذاشته و به شما بیشتر علاقمند شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۳۶:۲۸
ta

ta : خواب دیدم برادرم با لباس مشکی اومد و محکم بغلم کرد و حسابی ازدست زن داداش بزرگم شاکی و ناراحت بود و داداش بزرگم هم سیاه تنشه و با فاصله از ما ایستاده بود تو خواب با خودم گفتم چرا سیاه پوشیدن و چقدر محکم بغلم کرد. بعد دیدم عراقیا شهر رو گرفتن و من هم تو یه سالن بزرگ پنهان شدم اما یه افسر عراقی پیدام کرد و من از ترس رفتم تو بغلش که اذیتم نکنه اونم بغلم کرد و من آروم شدم و احساس امنیت داشتم و راضی بودم بعد اون منتظر موند یه طوری که همکاراش نبینن منو از اونجا ببره و همینطور شد و منو برد یه اتاق تا دوباره برگرده ، من از فرصت استفاده کردم از پشت بوم با کمک یه خانم فرار کردم چون میترسم برگرده و فکرای بدی تو ذهنش باشه و اون خانم من برد یه اتاق روی پشت بوم که همه زن و شوهر های مسن بودن و چند تا دختر جوان با لباس های مجلسی طلایی و روشن

پاسخ
لینک۱۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۲:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برادران شما به خاطر زن برادرتان از شما به شدت ناراحت هستند. شاید شما کاری کرده اید که او ناراحت شده و برادرانتان حق را به او می دهند. شما از روی ترس که نکند دعوایتان کنند سعی می کنید که با برادرانتان خوش رفتار باشید. سعی می کنید که خردمندانه و با احساس رفتار کنید و نشان دهید که خیر خواه برادرتان هستید که دعوا بین شما شدید نشود و حق را به شما بدهند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۳:۴۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.