کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آغوش گشودن

اگر کسی در خواب دید به روی کسی آغوش گشوده، نسبت به آن شخص، ابراز علاقه و محبت خواهد کرد. اگر کسی بر وی آغوش گشود، از جانب آن شخص به او ابراز محبت خواهد شد. اگر در درگاه خانه شخصی را در آغوش گرفتید که نمی شناختید مسافری به خانه شما وارد می گردد و اگر در درگاه خانه ای نا آشنا و غریب که به شما تعلق ندارد و آنجا را نمی شناسید کسی را در آغوش گرفتید به سفر می روید.

تعبیر خواب بغل کردن

اگر کسی از پشت شما را بغل کرد در روزهای آینده مورد اتهام قرار می گیرید که برای اثبات بی گناهی خود باید تلاش و تقلای زیادی بکنید. اگر کودکی را در آغوش گرفتید نیازمند محبت اطرافیان خود هستید. اگر زنی در خواب ببیند که کودک نا آشنایی را در آغوش گرفته جاری یا خواهر شوهرش از او بدگویی می کنند.

اگر در خواب دیدید که حیوانی را در بغل گرفته اید و نوازش می کنید با شخصی که اختلاف دارید و احتمالا بین شما خصومتی وجود دارد آشتی می کنید. در آغوش گرفتن گربه حسودی است . اگر گربه به شما تعلق داشت، کسی به شما حسادت می ورزد و اگر گربه متعلق به دیگری بود شما به دیگری حسد می ورزید. در آغوش گرفتن سگ نیاز به وفاداری و نشانه فقدان آن است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

283 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

arash

arash : سلام،من ديروز خوابي كه ديده بودم را خدمتتون فرستادم ولي يك قسمتي را اشتباه نوشته بودم،لطف كنيد مجددا تعبير كنيد ممنون ميشم.
با نامزدم كه در حال حاضر قهر هستيم و يجورايي ميخواد نامزديمون به هم بخوره،خواب ديدم باهاش توي يك اتاق بودم همبستر شده بوديم باهم،تو بغل گرفته بودمش،ولي يادم نمياد كه نزديكي داشتيم باهم يا نه،بعد از يك مدت كه ديگه توي بغلم نبود،خواهرم وارد اتاق شد و سلام نكرد،انگار ناراحت بود از نامزدم،ولي نامزدم بهش سلام كرد و اونم جواب داد،ممنون ميشم تعبيرش را بگيد،با سپاس

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۵۴:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و نامزدتان با هم لجبازی می کنید و از هم دور هستید ولی اگز شما کمی انعطاف پذیرتر باشید و با او مهربانتر باشید، نامزدتان هم سعی می کند که رابطه خودش و خواهرتان را بهتر کند حتی اگر خواهرتان از او عصبانی است و خوشش نمی اید. بنابراین ارتباط آنها هم خوب خواهد شد. شما اشاره کنید تا او بفهمد! او نیاز به جرقه ای از جانب شما دارد تا رفتارش را بهتر کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۵:۲۶
Saeed

Saeed : سلام امروز یه خوابی فرستادم ناقص بود در چون تعبیر نشده در صورت امکان لطف بفرمایید این رو جایگزین بکنید

کسی رو که دوستش دارم و از خدا میخاستم میزان علاقه ایشون که در چه حده نسبت به خودم رو بهم نشون بده(در خواب دیدم من تو رختخوابم خوابیدم اونم اومد از پشت بغلم کرد دستاشو گره زد دور کمرم گویا گریه هم میکرد)

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۶:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او می خواهد که از شما حمایت کند و پشتیبان شما باشد و پشت سرتان از شما تعریف و تمجید می کند. دلتنگ شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۶:۴۶
Darya

Darya : سلام وقت بخیر.خانم هراتی مامانم خواب دیده یکی از خواستگارا که به دلیل مخالفت ها بهم خورد.مامانم خواب دیده انگار اومدن خواستگاری خود مامانم و با خانواده خودش هم نیومده بوده با یک زن دیگه که انگار از آشناهاشون بوده اومده و اون زن از مامانم پرسیده تو دختری داری .مامانمم بهش گفته آره من دختر دارم‌.. پسره با یک وانت که وسیله داخلش بوده اومده و داخل وانت قالیچه کناره ای به رنگ مشکی که طرح گل دار بوده و گل هایش توخالی بودن یعنی زمین از زیرش مشخص بوده با خودش آورده بوده بعد مامانم میگه من محلش نذاشتم رفتم تو اتاق خوابیدم دیدم اونم اومده خوابیده روی من (روی کمر مامانم خوابیده)

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۶:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواستگار شما با کسی راجع به شما حرف زده و بد گفته و آن شخص هم می خواهد از کار شما سر دربیاورد و اینکار او مادرتان را ناراحت می کند. این خواستگار شما برای شما باری از انرژی منفی و خالی بندی ( دروغگویی) به همراه آورده و خودش هم بار اضافه ای روی پشت مادرتان است که باید از شرش خلاص شوید و راجع به او مطلقا نه فکر کنید نه اجازه دهید که کسی با حرفهایش فکرتان را به هم بزند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۱:۱۳
Ghoncheh

Ghoncheh : من خواب ديدم كه خيلي غمگين و ناراحت و نااميد بودم و پسري رو ديدم كه دستش رو دارز كردو من رو بغل كردو دلداري مي داد و طوري من رو بغل كرده بودكه بفهمونه من هستم و درك وكمك مي كنم نگران نباش و من احساس امنيت و ارامش اطمينان داشتم و اون پسرخيلي مهربان وزيبا باوقار بود و خانمي هم بافاصله از ما ايستاده بود ومن توي بيداري اونها رو نمي شناسم فقط اون پسر يكم شبيه ادمي بود كه توي برنامه اي ديده بودم

پاسخ
لینک۳۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۵:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما گشایش کار پیدا می کنید و اوضاع زندگی تان خوب خواهد شد. احساس امنیت و آرامش به شما دست خواهد داد. خدا با شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۴:۰۱
Panah

Panah : سلام خانم هراتی عزیز،وقتتون بخیر
خوابم در مورد آقایی هست که من یک خبرهایی از حس و احساس ایشون نسبت به خودم فهمیدم که زیاد موثق و قابل اعتماد نیست چون فکر میکنم اون آقا اصلا منو درست نمیشناسن و یک جورایی غیرممکنه ولی چند وقت بعد از این موضوع یهو این خواب را دیدم:
خواب دیدم این آقا با دوستشون روی یک سن ایستادن و من تماشاشون میکردم و یکم بعد دوست اون آقا از سن پایین اومدن و چندتا بچه دورش جمع شدند و اون هم براشون حرف میزد،خود اون آقا هم از پشت سن،از سالن خارج شدند،تو همون حین بردارم منو صدا زد و با هم رفتیم خونه،وقتی وارد خونه شدم دیدم این آقا داخل خونه ما خوابیده،منم با تعجب رفتم داخل اتاقم و لباس هامو عوض کردم و یک چادر روی سرم انداختم اما چون میدونستم این آقا بیرونه،از اتاق نرفتم بیرون و رفتم روی تختم خوابیدم،یهو دیدم این آقا اومد داخل اتاق و نشست روی تختم،بعد پتوی روی تخت را کنار زد که دیدم زیرش یک لانه پرنده است با یک پرنده که روی تخم هاش نشسته،اون آقا هم خندید و گفت که امان از خانم ها که این کارها را میکنند،بعد لانه را برداشت گذاشت پایین و کنار من خوابید و منو محکم بغل کرد و دم گوشم آروم حرف میزد و گفت بغلم نمیکنی،منم خیلی شوکه شده بودم ولی در آخر بغلش کردم،بعد اون آقا بلند شد و گفت زود میام و با یک مرد دیگه رفتند
بعد از رفتنشون رفتم سراغ کمدم و دیدم داخلش پر از کتابه که حس میکردم این آقا برام آورده
ببخشید اگه طولانی شد

پاسخ
لینک۲۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۷:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دیدن ایشان در سالن نمایش گویای این مسئله است که شما باید به او توجه خاصی بکنید. ( او می خواهد که دیده شود ولی این آقا بر خلاف دوستش خیلی به وضوح از کارهایش نمی گوید و زیر زیرکی به پیش می رود تا به خواسته هایش برسد. او به شما فکر می کند و علاقه دارد. لانه ی پرنده از تمایل شما به راحتی و امنیت مالی، فرصت های جدید و حمایت و سرمایه تان خبر می دهد و کتاب نمادی از عقل و خرد و دانشی است که شما کم کم از او کسب می کنید و به صورت راز برای خودتان نگه می دارید. شما آرام آرام از او شناخت پیدا می کنید و به سمت اهدافتان حرکت می کنید. او می خواهد که شما او را بشناسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۵:۵۵
Mihde

Mihde : سلام
خواب دیدم با مادر مرحومم دریک اتاق دراز کشیدم بعد مادرومو در آغوش گرفتم مادرم در حال صحبت کردن درباره فوت پدرش چند کلمه صحبت کرد ممنون

پاسخ
لینک۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۸:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. مادر شما به شما نزدیک است و روحش آزاد و پیش شماست. شما نباید او را مرده بپندارید. فقط کسانی مرده محسوب می شوند که روحشان اجازه ندارد که آرادانه در دنیا با خانواده شان در ارتباط باشند و گناهکار و معذب هستند. اما مادر شما این احساس نزدیکی با شما را دارد و می خواهد که شما آگاه باشید که او نزدیک شماست و احساس شما را درک می کند چون خودش هم همین احساس را در رابطه با فوت پدرش داشته است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۹:۴۰
نگار زیبامنش

نگار زیبامنش : سلام خانم هراتی عزیز.وقت بخیر
بنده در واقعیت با یکی از استادام کلاس خصوصی دارم و فرد محترمی هستن.
خواب دیدم سرکلاس هستم و کلاس تقریبا ۱۰تا دانش اموز دختر مثلا ۱۵ساله داره و استادم کنار من نشسته و یه اقای تقریبا سن داری دارن درس میدن.بعد رو کردن به استاد من و گفتن ایشون پسر من هستن..
بعد من دیدم درسا اصلا ربطی به مباحث من نداره.همونجا پشت کلاس یه تشک و پتو بود دراز کشیدم تا کلاس تموم شه.یه دفعه دیدم استادم اومد تو جا خوابید و از پشت من رو با محبت محکم بغل کرد و رها نمیکرد.البته ببخشید حس کردم حالشون بد شده اما جلوی خودشون رو گرفتن‌و هیچ کارناشایستی نمیکردن.من هم لذت میبردم که یه دفعه کلاس تموم شد ایشون بلند شد و گفت سوئیچت رو بده ماشینت رو بیارم دم در کلاس.دور پارک کردی..وقتی ایشون رفت ماشینم رو بیاره،دیدم کلاس خالی شد و یه دختر نوجوونی اون سمت خوابیده بود.بیدار شد گفتم تو مگه کلاس نداشتی چرا خوابیدی!گفت راستش من خواهر این پسرم و پدرم هم معلممه اما درسامو خوب میخونم.گفتم اوو پس راحتی حسابی.بعد که استادم اومد گفت داداش داشتم به خانم که انگاری دوستش داری میگفم من خواهرتم.بعد گفت داداش افتاب رفت و نمازت قضا شدا.من پیش خودم‌گفت چه خوب پس نماز خونه!بعد استادم یه حالتی که قبلش اصلا هیچ اتفاقی بین ما نیفتاده جدی مدل سر کلاس گفت ماشینتون رو اوردم دم در!
بعد اومدم تو حیاط دیدم یه خانمی که اصلا انگاری خود من بودم اومد با من حرف زد گفت تو رو با این اقا دیدن و گفتن وای چقدر تو مهربون و زیبایی .این دختره بهتر از دختر قبلی است‌که استاد باهاش بوده!!گفتم مگه استاد با کسی بوده!من که با استاد نیستم!و بیدار شدم

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۰:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. استاد شما امکانات مالی قوی ای دارد و شما برایتان امکانات مالی او مهم نیست. شما می خواهید از زندگی تان استفاده کنید و به آرامش برسید و او می خواهد به شما نشان دهد که حامی و پشتوانه ی شماست. درک استادتان بسیار بالاست و به شما هم علاقه مند است ولی فعلا سعی می کند که توجه شما را بیشتر به خودش جلب کند و آنقدر این دست و آندست می کند که خودش هم می ترسد که شما شوهر کنید و بروید و او نتواند احساسش را نسبت به شما ابراز کند. شما در تصمیمتان نسبت به او کمی با خودتان کلنجار می روید و هماهنگ با خودتان نیستید و نوعی تناقض فکری را احساس می کنید. شما می دانید که او از شما خوشش می آید چون مهربان و زیبایید. اما در عین حال فکر می کنید که نمی خواهید که با او رابطه ای داشته باشید تا وجهه تان خراب نشود. و فکر می کنید که چرا تا حالا ازدواج نکرده و آیا با کسی قبلا ارتباطی داشته یا نداشته. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۸:۲۴
آندیا

آندیا : سلام خانم هراتی بزرگوار، خسته نباشید. این خواب رو دوستم دیده و من از زبون او میگم:
خواب دیدم، رفته بودم یه جایی که یه مرد مسن اونجا بود و یکی دوتا مرد جوون،آقای مسن از من پرسید که بار دومته که میای اینجا، دنبال عشقت اومدی؟ و بعدش عشقم رو صدا زد و وقتی اومد، انقدرر زدنش که خدا میدونه، من خواستم فرار کنم ولی بعد عشقم رو هم با خودم از اونجا بردم به خونمون و فرستادمش حموم که خودشو بشوره، وقتی که داشتم از جلوی در حموم رد میشدم دیدم لای در بازه، داخل حموم رو نگاه کردم و دیدم خودشو میشوره ( بالاتنه اش رو میدیدم فقط و صورتش) چشمش افتاد به من و بهم لبخند زد و من سریع رفتم اونور و خودمو سرگرم کاری کردم، از حموم که اومد خیلی آروم منو از پشت در آغوشش گرفت و شانه ام رو بوسید و منم برگشتم سمتش.
( دوستم در واقعیت فعلا از عشقش جدا مونده به دلایلی که خدا میدونه ، میخواست بدونه از این خواب میشه متوجه شد که برمیگردن بهم یا خیر). اگر تعبیری دارد ممنون میشم بفرمایید.

پاسخ
لینک۳۱ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۱:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. بله او به شما برمی گردد و گذشته ی خودش را خواهد شست و شروعی تازه خواهد داشت ولی قبل از اینکه به شما برگردد تقاص کارهایی که با شما کرده و اشتباهش را خواهد دید! او از شما حمایت و پشتیبانی خواهد کرد و به خاطر مسئولیت پذیری تان و اینکه بار سختی را به دوش کشیده اید برایتان احترام قائل است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۱:۳۰
نیوشا

نیوشا : سلام خسته نباشید من جدیدا در جایی شروع به کار کردم
و یکی از همکار هام هست که من احساس میکنم به من علاقه مند شدهو از من خوشش میاد و این اقا به شدت ادم کمرو و خجالتی هست بسیار زیاد.و اصلا تو این مدت کمی که سرکارم از شدت خجالتی بودن نمیتونه بیاد. جلو و صحبت کنه
من دیشب خواب دیدم که در جایی هستم مثل سر کار وقتی وارد شدم این همکارم اومد و منو از پشت بغل کرد و گونه ام رو بوسید خیلی عاشقانه و از ته دلش بود منم چیزی نگفتم بعد رفتم توی اتاق داشتم کار انجام میدادم و چیزی مینوشتم یکی دقیقا هم قیافه ی این اقا اومد و خواست شماره بده به من بعد شروع کرد به حرف زدن و دیدم لکنت داره. و نمیتونه درست حرف بزنه شروع کرد به گفتن شماره و من هم مینوشتم بعد از یه جای شماره به خاطر لکنتش اشتباه نوشتم شماره رو و اومد خودکارو گرفت و شماره درست رو نوشت برام

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۸:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. این آقا به خاطر خجالتی بودنش، شخصیتی دوگانه و مدمدمی مزاج دارد و از اینکه احساس واقعی اش را به شما بگوید نگران است. از جهتی می خواهد از شما حمایت کند و برایتان احترام قائل است و از جهتی دیگر می ترسد که نتواند نظر واقعی اش را به شما بگوید و شما راجع به او بد برداشت کنید. ولی او نمی گذارد که شما سوبرداشت از حرفهای او بکنید و نظرات واقعی اش را نسبت به شما بیان خواهد کرد. اما باید دقت داشته باشید که چون در محل کارتان جدید هستید، اول نسبت به احساستان با او مطمئن شوید و بعد به او بله بگویید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۳:۴۴
Shantia

Shantia : سلام خانم هراتی جان
وقت بخیر
مدتی است که نشانه هایی از علاقه آقایی نسبت به خودم را دریافت می کنم ولی زیاد مطمئن نیستم و سعی می کنم توجه نکنم.
دیشب خواب دیدم من در محل کارم ناراحت هستم. این آقا آمد و کنار من نشست و به من دلداری میداد. بعد من را سوار ماشینش کرد تا مرا به خانه برساند. در راه من حواسم نبود و ایشان از خانه ما رد شد. وقتی می خواست دور بزند تا به سمت خانه برگردد ناگهان صحنه عوض شد و دیدم با ماشین شان روی تپه ای هستیم و ماشین ایشان خراب شده . در حالی که داشتند برای خرابی ماشین فکری می کردند من دیدم که ماشین به سمت پایین تپه می رود. دویدم و ماشین را گرفتم. ماشین خیلی سبک بود و من خیلی راحت توانستم ماشین را نگه دارم. آن آقا خیلی از این کار من خوشش آمد و از من تشکر کرد. به خاطر خرابی ماشین ما مجبور شدیم پیاده به سمت خانه حرکت کنیم در مسیر حرکت آقا دستش را به سمت آورد و از من خواست دستش را بگیرم و من هم دست او را گرفتم بعد ایشان من را در آغوش گرفت و آرام آرام شروع به صحبت کردن با من کرد. به من می گفت باید به تو بگویم که چقدر تو را دوست دارم. من دوست دارم برای تو علی باشم (توی خواب حس کردم منظورشون از این جمله اینه که می خوام کنارت باشم اما نفهمیدم چرا این اسم را آوردن). اما اول تو بگو چقدر مرا دوست داری؟ هوا اطراف مان به نظر سرد می رسید ولی من در آغوش این آقا خیلی گرمای خاصی را حس می کردم و آرام بودم. در آخر هم دیدم خانواده ام در خانه مادربزرگم هستند و ایشان به آن جا آمده بود و با آن ها صحبت می کرد تا تفاوت های بین ما را در نظر نگیرند و قانع شان می کرد تا با ازدواج ما موافقت کنند. خانواده ام هم تند تند حرف های ایشان را در دفتری یادداشت می کردند.

ببخشید طولانی شد.
اگر امکان دارد تعبیر این خواب را بفرمایید.

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۹:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. این آقا سعی می کند که در اموری شما را کمک کند و به هدفتان برساند و فراتر از خواسته های شما، می خواهد که بر موانعی که سر راهش برای رسیدن به شما وجود دارد هم غلبه کند ولی او خیلی راحت دست و پایش را گم می کند و شما هستید که با متانت و خونسردیتان به او اعتماد به نفس می دهید تا کم کم بتوانید در مسیر زندگی تان به پیشرفت برسید. او می خواهد شما بدانید که او در رابطه با شما صادق و شریف و درستکار است و سوء نیتی ندارد. شما با محبتی که به هم می کنید می توانید در مقابل مشکلات زندگی دوام بیاورید و او از شما خواستگاری خواهد کرد. اصالت و شرافت شماست که مورد علاقه ی اوست و خانواده تان هم تمایل پیدا می کنند که مو به مو حرفهای او را مورد بررسی و تامل قرار دهند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۸:۱۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.