تعبیر خواب آلت تناسلی زنان (فرج)
دیدن آلت تناسلی زنان در خواب در تعبیر بدینگونه است که اگر کسی در خواب خود را مانند زنان دید، کاری را به رسوایی می کشاند. اگر دید با زنی همبستر شد که آن زن بیوه بود، تمایل به ازدواج با وی دارد. اگر در حالت زنان بود و کسی با او همبستر شد، خواسته ای از جانب آن شخص برایش برآورده می شود. اگر فرج زنش را در جای غیر متعارف دید، آن مرد از حلال و حرام پروائی ندارد.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر ببیند که از فرج او مروارید یا گوهر بیرون آمد، دلیل که فرزند او عالم و پارسا گردد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر مردی به خواب دید که چون زنان فرج داشت، دلیل است خوار و رسوا شود. اگر ببیند کسی با وی مجامعت نمود، دلیل است حاجتش از وی روا شود. اگر دو زن در خواب ببینند ایشان را یک فرج بود، دلیل که ایشان زن یک مرد شوند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر زنی درخواب ببیند که فرج او آهنین یا مسین باشد، دلیل است از مرادها ناامید شود. اگر مردی ببیند فرج زنش از پس بود، دلیل است آن مرد لواط کار است. اگر فرج خود را بریده ببیند، دلیل است دشمن بر وی ظفر یابد.
جابر مغربی می گوید: اگر زنی ببیند از فرج او ماهی بیرون آمد، دلیل است او را دختری آید. اگر ببیند که از فرج او موشی بیرون آمد، دلیل که دختری آورد نابکار. اگر ببیند که گربه از فرج او بیرون آمد، دلیل که فرزندی آورد دزد، اگر ببیند ماری بیرون آمد یا کژدمی، دلیل که فرزند او را دشمن شود.
اگر ببیند نان بیرون آمد، دلیل که مفلس شود. اگر زنی ببیند که کنجد از فرج او بیرون آمد، دلیل است شوهر او را دوست دارد. اگر ببیند که از فرج او خون بیرون آمد، دلیل است در حال حیض شوهر با او نزدیکی کند. اگر زنی به خواب ببیند که از فرج او دیو بیرون آمد، دلیل که فرزند او معلم خواهد بود، اگر ببیند که آب صافی بیرون آمد، دلیل که او را فرزندی آید صالح. اگر آب تیره، به خلاف این است.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند که از فرج او آتشی بیرون آمد، دلیل است که فرزند او جهانگیر شود. اگر ببیند که شخصی فرج او را دید، دلیل است که از آن کس منفعت ببیند. اگر ببیند که فرج او موی بر آمده بود، دلیل که به سبب فرزندان اندوهگین شوند. اگر ببیند که فرجش آماسیده بود، دلیل که مال یابد. اگر به جای فرج قضیب بود و آبستن بود، دلیل که پسری آورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
سمیرا : خواب دیدم برادر کوچیکم آلت زنانه داره و علت تمام مشکلایی که داره رو اون میدونه البته اصلا ناراحت نبود و باهاش کنار اومده بود و یک چیزی شبیه آلت مردانه هم آویزون و کوچیک و باریک داشت که انگار مادرزادی بود و من خیلی ناراحت بودم که چرا تا الان نمیدونستم ولی برادرم میگفت اصلا مهم نیست اینم یه مدلی هست و ناراحت نبود
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما احساسات زنانه ای در وجودش دارد و البته همه ی مردها احساسات زنانه خفیفی در وجودشان دارند و همه ی زنها هم احساسات مردانه خفیفی در وجودشان دارند. اما گاهی به خاطر سن و یا به خاطر گرایشات روحی این احساسات قویتر بروز می کند و این اصلا نه به تربیت بستگی دارد و نه به طرز فکر بلکه مسئله ای ذاتی است که اگر مقدار آن کم باشد قابل کنترل است و اگر زیاد باشد قابل کنترل نیست. برادر شما مثلا زیادی احساساتی و دلسوز و مهربان است و شاید از بعضی جهات خیلی جسورانه و رقابتی فکر نکند. تشکر از همراهیتون.
Azita :
سلام خانم هراتي عزيزم. روزتون بخير و شادي.
خواب ديدم با پسري كه دوست دارم ازدواج كردم و انگار مدتها أز ازدواجمون مي گذشت و ما سن بيشتري از الان داشتيم. من زايمان كرده بودم ( با عرض پوزش) و... و حالت ارتجاعي ش كم شده بود. من نگران بودم اما دوستم كه تو خواب شوهرم بود دستم رو محكم با مهربوني گرفت و فشار داد و با حالت حمايت گفت اشكال نداره دوباره خوب ميشه. بعد همينطور كه دستمون تو دست هم بود از يه مسير ييلاقي كه كلي پله داشت بالا رفتيم. بالا خانه پدر من بود و تو خواب مادرم فوت كرده بود و پدرم يك زن ديگر داشت كه من دوستش نداشتم. گفتم خداروشكر تو اين شرايط سخت ازدواج كردم و همسرم كنارمه.
با تشكر از شما عزيز گرامي.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما مجرب شده اید و نسبت به کسی که دوستش دارید احساس تعهد می کنید. شما از غم فارغ خواهید شد و به ثروت می رسید. دوست شما هم نسبت به شما احساس تعهد و وابستگی دارد. شما در زندگی تان پیشرفت خواهید کرد. پدر شما به ثروت می رسد و مادرتان احتمالا به خاطر رفتار پدرتان فکرش ناراحت و افسرده است. اما شما خدارا شکر می کنید که انشالله آینده ی خوبی با دوست پسرتان دارید و او شوهر خوبی برای شما خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
masuumee : سلام خانم هراتی جان ممنون
فریبا هراتی
: سلام. او به این فکر می کند که شما توانایی و استطاعت حمایت از او را دارید یا خیر. شما هم به این فکر می کنید که او قدرت و اقتدار حمایت از شما را دارد یا خیر. شما می خواهید به صورت واضح بدانید که منابع درامد مالی او از کجاست و می خواهید که بدون نگرانی و ناراحتی و شک نسبت به همدیگر، از همدیگر حمایت کنید. حرف دوست پسرتان به شما سر است و شما مجبور شده اید به خاطر او با این موضوع جدایی تان کنار بیایید ولی انشالله مشکلاتتان حل و فصل می شود. نذر کنید که سوره ی یاسین را بخوانید و از خدای بزرگ بخواهید زودتر جدایی بین شما از میان برداشته شود. تشکر از همراهیتون.
Soogol : سلام خانم هراتی ممنونم،
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما امیدوار است که شما هم ازدواج کنید و از لحاظ مالی قوی باشید و بتوانید به همراه همسرانتان با هم رفت و آمد کنید. داماد شما کنجکاو است که شما قدرت و استطاعت مالی حمایت از خودتان را به تنهایی دارید و یا خیر. شما هیچ نگرانی خاصی ندارید و شخصیتی مهربان دارید و تمایل دارید که زود ازدواج کنید. تشکر از همراهیتون.
Min : سلام خانم هراتی جان
خواب دیدم آلت تناسلیم قرمز شده بود و پر از تاول های بزرگ و آبدار بود که حتی یدونشم ترکوندم و اب شفاف از تاول بیرون اومد
و اینکه حس خیلی بدی داشتم توی خواب همش پر ترس و اضطراب بود
فریبا هراتی
: سلام. شما از نظر احساسی در دسترس نیستید و دلتان به خاطر مسائلی از جمله مسائل مالی شور می زند و از این جهت میل جنسی تان بسیار کم شده است. تشکر از همراهیتون.
Mahpishoni : سلام خانم هراتی جان من خواب دیدم که آلت تناسلی بسیار زیبا خوش رنگ و صورتی و جمع و جور داشتم و داشتم دست می زدم بهش و لمیش میکردم و خودم از دیدن آلت خودم بسیار راضی بودم و نامزد سابقم اومده بود خونمون و من داشتم برگه خون آزمایشمون رو نشون مادرم میدادم که نه من و نه نامزدم هیچکدوم توجه به محدودیت پایان زمانش برای عقد نداشتیم (البته در واقعیت همین طور بوده)و از این ناراحت بودم و همش نامزدم قصد داشت دور از چشم مامانم به من نزدیک بشه و با من عشق بازی کنه و من همش نگران بودم مامانم بیاد. تا من دراز میکشیدم می اومد پیشم و من مراقب بودم که مامانم نیاد تو اتاق متوجه بشه.
اون همش قصد عشق بازی با منو داشت و خوشحال بود.
و پر خونمون از گلدونهای بزرگ با گلهای مصنوعی بود که گلهاشون بنفش رنگ بود البته و دوتاشون کرم بود.
بعد دیدم می خوام برم عروسی پیراهن بلند کیپ و صدفی رنگ پوشیدم و یه گوشواره صدفی رنگ بزرگ بدلیجات بود آرایشگر داد بندارم انداختم و بعد یه چندتا پابند تقریبا زخیم بهم نشون داد گفت بنداز خیلی شیکه و من گفتم احتیاج نیست پیرهنم بلنده و پابندم معلوم نیست ولی گفت خیلی خشگل میشه بنداز و من قبول کردم و پابند بدلیجات ولی طلایی رنگ رو به مچ پام بست. و چندتا انگشتر طلا هم داشتم که به دستم می نداختم و نگین و سر یکی از انگشترها رو که افتاده بود می خواستم درستش کنم.
بعد دیدم شام مهمون خونه نامزد سابقم هستیم و سر سفره هستیم و بعد من گفتم هوا سرده و رفتم تو اتاق شعله بخاری رو زیاد کردم.و من نامزدم رفتیم پیش مادرش چندتا گوشواره طلا بهم نشون داد گفت یکیشو انتخاب کن و من قشنگترین و بزرگترینو انتخاب کردم بعد دیدم نامزد سابقم یه چمدون بزرگ داشت و پر از لباس بود و من رفتم درشو باز کردم نگاه کردم دیدم لباس زیر زنانه شرت و سوتین های کهنه بود توش و من یکی یکی درمی اوردم و نگاهشون میکردم.
و اومدم بیام خونمون دیدم خاله و مادربزرگ نامزد سابقم جلوی دربشون ایستادن و مادربزرگش یه چادر قرمز پوشیده و هردوشون منو گرفتن و با جون و دل می بوسیدن.
و رفتم اونطرفتر دیدم مادر و خواهر نامزد سابقم یه گوشه وایسادن و بعد من بینی ام بزرگ شده بود و به من نگاه می کردن.
بعد دیدم جایی هستیم و زمین قهوه بود و با عروس خاله ام رفتیم قهوه چیدیم.
و بعد منو همکارم خواب بودیم و بعد دیدم ریسم اومدو لخت هست یعنی بلوز و شلوار تنش نبود فقط شرت پاش بود و من بیدار شدم و انگار ازم قرصشو میخواست و گفت بیستشو بهم بده و من می خواستم قرص رو با دوز ۲۰ بهش بدم.
(ببخشبد خانم هراتی جان خوابم درهم برهم بود ولی کاملا یادم مونده بود ببخشید طولانی شد)
فریبا هراتی
: سلام. شما با احساسات زنانه تان هماهنگ هستید و نسبت به خودتان احساس مثبتی دارید و قدر خودتان را می دانید و می دانید که زنانگی و مهربانی و نیز قدرت حمایت خودتان از خودتان، در شما بالاست ولی نامزدتان قدر شما را نمی داند. او به شما ابراز عشق حقیقی نمی کرده و رفتارش مصنوعی و ساختگی بوده است. شما رفتاری با وفار و بدون چبهه گیری نسبت به کسانی که ناراحتتان کرده اند از خودتان نشان می دهید و خوشی های موقتی خواهید داشت ولی در عین حال به ازدواج و رسیدن به موفقیت پایبند هستید و به تعهداتی که در زندگی تان دارید عمل خواهید کرد و موفقیت های زیادی به دست خواهید آورد. شما از نامزدتان توقع گرمی و احترام بیشتری داشتید ولی او می خواسته که شما به نصایح یا انتظارات مادرش گوش کنید و آن را آویزه ی گوشتان کنید. قبل از شما هم او دل خیلی ها را شکسته و زنان زیادی در زندگی و گذشته ی او بوده اند. مادر بزرگ نامزدتان از اینکه شما را از دست داده اند بسیار عصبی است و استرس دارد و شاید رفتار خودش هم تند و علیه شما بوده است. بعد از مدتی شما خردمند تر رفتار خواهید کرد و آنها به این فکر می کنند که شما دروغ می گویید یا صادق نیستید. شما برای رسیدن به موفقیت باید سعی کنید که قبل از هر تصمیمی برای آینده تان، اول بینش و دانش کافی و لازم را در مورد آن بدست بیاورید و شتابزده عمل نکنید. شما باید روش خودتان را عوض کنید و مواظب باشید که با کسی که می تواند به شما ضربه ی عاطفی بزند صمیمی و دوست نشوید. تشکر از همراهیتون.
Neda : با سلام دوباره خانم هراتی گلم.خواب دیدم تقریبا یکماه پیش که دوستم یکی از دوستان صمیمی من زایمان کرده بود. از دوست پسرش که در واقعیت با هم هستن بچه از ایشون بود ی پسر بچه زیبا و تپل با پوست سفید و خیلی خوشکل که من دست کشیدم روی پوست بچه گفتم چقد نازه چه پوست لطفی داره مثل شیر میمونه .در کنار من و بچه یک اقایی بودن (که از دوستای دوست پسر دوستم که من این اقا رو کلا در واقعیت یک بار دیدم و هیچ شناختی از ایشون ندارم و اینکه اون اقا یک بار دیدم از حرکاتشون خوشم نیومد)ایشون در خواب هی حالت دعوا و غر زدن داشتن و میگفتن منم بچه میخوام داشته باشم از تو که من توی خواب اصلا باهاشون حرف نزدم و محل نزاشتم.چون توی خواب هم انگار من باردار بودم بعدش رفتم توی بیمارستان پشت اتاق زایمان منتظر زایمان بودم خیلی ها میرفتن زایمان میکردن منم منظر زایمان.وقتی رفتم برای زایمان ودکترصدام کرد.و معاینه کرد گفت بچه خارج از رحم است و تو کلا رحم نداری من کلی گریه کردم گفتم من ۹ ماه بچه بزرگ کردم توی شکمم و صب کردم الان بچه باید بمیره.بعدش دکتر و یک دکتردیگه گفت اشکال نداره برات رحم میزاریم میتونی دوباره بچه دار شی که اونجا یکم خیالم راحت شد گفتم پس سریع تر انجام بدین تا بچه دار شم.ودر فاز دیگه ی خوابم انگار فصل پاییز بودمن و دختر داییم در یک پارک بودیم و هوا سرد بود درختان برگ خاصی نداشت ولی قشنگ بود فضا.ببخشبد زیاد شد با اینکه خیلی جاهاشو حذف کردم که زیاد مزاحمتون نشم.خیلی خیلی دوسستون دارم فریبا هراتی مهربان و انرژی مثبت من:)))))
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما از غم فارغ می شود و گشایش کار می یابد. ارتباط او با دوست پسرش تحولی مثبت خواهد یافت. این آقا از شما خوشش می آید و شما همانطور که گفتید به او تمایلی ندارید. شما هم نگرانی هایی در دلتان دارید که راجع به آن با کسی صحبت نمی کنید ولی دعا می کنید که خداوند مشکلتان را حل کند. شما توانایی رهایی از غم و رسیدن به خواسته هایتان را دارید. زندگی شما وارد فاز جدیدی شده و در حالی که شما فکر می کنید که دارد دیر می شود و هنوز به خواسته هایتان نرسیده اید، ولی به آرامش خواهید رسید. منم دوستتون دارم عزیزم. تشکر از همراهیتون.
سانی : سلام من خواب دیدم کنار دختر ۴ سالم دراز کشیدم روی تخت و داشتم با عورتش بازی میکردم وقصدم ارضا کردنش بود ی دفعه به خودم اومدم و احساس گناه و پشیمونی میکردم
فریبا هراتی
: سلام. اگر میل جنسی در وجود شما بالاست باید سعی کنید که از مشاهده ی بدن لخت کودکتان خودداری کنید تا خدای نکرده تمایلات نفسانی و شیطانی به شما غلبه پیدا نکند. انسان در خواب معمولا احساساتی را از خودش بروز می دهد که در بیداری، نمی تواند این احساسات را آشکار کند. اما اگر این مورد اصلا در مورد شما صدق نمی کند، تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که به خواسته های دخترتان رسیدگی کنید و همه جوره کاری کنید که او شاد باشد و از زندگی اش رضایت داشته باشد و این هم البته درست نیست. شما باید به فراخور تشخیص خودتان برای دخترتان تصمیم بگیرید و نه اینکه هر چه که او خواست در اختیارش بگذارید چون در اینصورت او به این رفتار شما عادت می کند و او شما را تربیت خواهد کرد و نه بر عکس!! تشکر از همراهیتون.
Sorakhorshid : خانم هراتی اون کره توش گرد های سیاه و قهوه ای داشت. توی خواب مشکلی باهاش نداشتم یک دختر زیبارو توی کوچه همراهم شد و کمکم کرد اون مرد رو پیدا کنم و پولش رو دادم. و اینکه من توی خواب استفاده ای از کره نکردم
Sorakhorshid : سلام خانم هراتی عزیز.
خواب دیدم التم بزرگ شده و روش پیه زرد هست حالت اینکه کهنه شده باشه و بعضی قسمتا هم مو داره و من داشتم با دست اینا رو می کندم که التم را تمیز کنم. بعد رفتم توی کوچه ششم خیابانمون. که توی خواب بهش می گفتیم کوچه چهارم. من کره می خواستم. توی کوچه چهارم مسجدی ساخته بودن که آدمهای داخلش و ساختمون اون انگار برای قرن مسیح ع بود. یک مرد داوطلبانه به من کره داد. گرچه من پول همراهم نبرده بودم و من برگشتم. بعد دیدم با ماشین به یکی از استان های دور کشورمون رفتم. یادم نمیاد ولی فکر کنم لاهیجان بود. خیلی دور بود. رفتم و برگشتم. چند روزی گذشت. و قرار شد این بار منو و پدرم بریم. پدرم کت قهوه ای کم رنگ و شلوارش رو پوشیده بود. و ما کنار جاده ایستادیم که اینبار با هم بریم. دو تا جاده دقیقا کنار هم بود. یکی برای رفت و یکی برای برگشت. که در واقعیت در شهرم وجود ندارن. مرسی خانم هراتی عزیز
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به تعادل و آرامش و سعادت خانوادگی برسید و اقتدار و امکانات مالی شما قویتر خواهد شد. شما کم کم مشکلات مالی و نگرانی هایتان را از بین می برید. شما با ثبات و پایداری، کارهای سخت زمینی را انجام خواهید داد و با محدودیت ها و شرایط بغرنج زندگی تان مبارزه خواهید کرد. شما می خواهید از زندگی تان راضی باشید و در لذایذ زندگی غرق شوید. شما می دانید که دین شما اصالت و حقانیت دارد همانطور که مسیح ع وعده ی ظهور به حق رسول خدا ص را داده بودند. شما گشایش کار خواهید یافت و در حالی که فکر می کنید که موفقیت از شما دور است ولی به موفقیت خواهید رسید. شما پدرتان را حمایت می کنید که او هم به موفقیت برسد و از لحاظ مالی او را حمایت می کنید و باعث قوی شدن او می شوید. مسیر زندگی شما مشخص است و تقدیرتان با موفقیت رقم خورده است. اما شما باید سعی کنید که رفتار، حرفها و ثروتتان را بیشتر پالایش کنید و از ارتکاب به گناه و جمع مال حرام و یا طمع خودداری کنید. شما ثروتمند خواهید شد و از غم فارغ می شوید. تشکر از همراهیتون.
Sorakhorshid : خانم هراتی مرسی. می خواستم بهتون بگم. سه ماه پیش برام چهار خواب تعبیر کردید و من تعابیر رو برداشتم و الان که گذشته همه مو به مو اتفاق افتادند. یک سوال دارم من قبل از اینکه خوابی تعبیردار ببینم یک صحنه یا یک کلمه تو ذهنم تکرار میشه. مثل مثلا کلمه لاهیجان. یا کلمه گیلان. برای همه اینجوریه؟
فریبا هراتی
: استدعا می کنم. خیر. برای همه اینطور نیست. اینها کلمات کلیدی هستند که شما را مجاب می کنند خوابتان را سرسری نگیرید و به دنبال تعبیرشان باشید.