کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آمپول زدن

تعبیر خواب آمپول و آمپول زدن نشان از سرزنش توسط فرد تزریق کننده نسبت به شما دارد.

مطیعی تهرانی می گوید: اگر دیدید دیگری می‌خواهد به شما آمپول بزند و سرنگ را آماده کرده و شما اکراه و ابا دارید، کاری کرده اید که مستحق شماتت و سرزنش هستید یا کاری می کنید که می‌باید به شما تذکر بدهند و اگر اکراه نداشتید و ابا نشان ندادید و در واقع نترسیدید مشکلی دارید که به اندک کمکی آسان می‌شود.

آمپول زدن و رفتن جهت زدن آمپول ترس و بیم از خطرات پیش رو است. اگر آمپول زده و برمی‌گشت ترس و بیمی در مقیاس خفیف است.

تعبیر خواب آمپول خریدن
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: رفع مشکل بوسیله راهنمایی دیگران است.

تعبیر خواب کسی که آمپول دارد
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: او فرد خیرخواهی است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

50 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

nedaaa

nedaaa : سلام. خسته نباشيد. خواب ديدم كه اينگار توي خواب انرژي بدنم خيلي كم بود و توانايي نداشتم و با خودم ميگفتم كاش انرژي داشتم كه اينگار يكي به من گفت يه آمپولي هست كه قيمتش پانصد هزار تومنه كه يك ساله بهت انرژي ميده و منم اولش با خودم گفتم گرونه ولي رفتم خريدم و رفتم بيمارستان كه بزنم كه يه دفعه از دستم افتاد مايعش و سرش شكست ولي چيزي ازش نريخت و من به خاطر اينكه اثرش نره هي به پرستارا ميگفتم يكي مياد اينو به من بزنه چون سرشون شلوغ بود و بالاخره يه آقاي پرستار غريبه پيدا شد كه بزنه و به من گفت الان شب هست خوب نيس بزني چون تقويتيه صبح بزن كه من گفتم نه الان هفت شب هست و دير نيس بزنيد و برام زد و من اصلا نترسيدم و درد هم نداشت و امپول رو زدم از اونجا اومدم بيرون.(مجرد هستم و در بيداري هم انرژي بدنم كم هست)

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۱۴:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نیاز دارید سطح روحی و ذهنی و جسمی خودتان را توسعه دهید و انرژی بیشتری به زندگی تان تزریق کنید. به شما می گویند که لذت و جشن و سرور را از خدای بزرگ طلب کن و به او رو بیاور و شما اول فکر می کنید که خدای بزرگ زیاد به شما توجه ندارد در صورتی که اینطور نیست. بی توجهی شما به رحمت الهی باعث نمی شود که خدای بزرگ شما را نادیده بگیرد و از عشق او نسبت به شما کم شود. شما باید اول مثبت اندیش باشید و امیدتان را نسبت به خدای بزرگ از دست ندهید و بعد به او دعا کنید تا به خواسته هایتان برسید. با ناامیدی از خدا نمی توانید چیزی را از او بخواهید! شما بر کشمکش های شخصی تان نسبت به کمک خداوند غلبه خواهید کرد و از کمک خواهی به درگاه خداوند تردید از خودتان نشان نخواهید داد. خداوند به شما کمک خواهد کرد تا به خواسته هایتان برسید. مثبت اندیش باشید و به محبت او شک نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۹:۰۹
khorshid

khorshid : سلام .چند ماه پيش خواب ديدم توي يه مکاني يا شايدم خونه ي قديمي هستم که حياط داره و آدماي ديگه اي هم بودن که نميشناختمشون دو سه تا مرد و پيرمرد بودن انگار شبيه خلافکارا و معتادا بودن و حس خوبي به اون آدما و محيط نداشتم رفتم طبقه بالاي اونجا توي آشپزخونه که شبيه خونه ي مادربزرگم شد و انگار اونجا بودم و يه خانمي که ميانسال بود اومد نزديکم و باهم حرف زديم بنظرم زن خوبي بود يکدفعه دور از انتظار يه سورنگ آلوده که نميدونم چي بود فقط توي خواب فهميدم که آلودس شايدم فکر ميکردم ايدزيه رو فرو کرد توي بازوم و خاليش کرد و منم شوکه شده بودم و همينطوري مات بهش نگاه ميکردم بدون اينکه کاري کنم.آدماي حسودو بدذات که هميشه ميخوان بهم آسيب بزنن اطرافم زياد هستن و هميشه باعث نگرانيم ميشن ممکنه اين خواباي بدي که ميبينم با صدقه دادن رفع بلا بشه؟و درستي صدقه دادن به مقدارش و به اينکه به چه شخصي بدم هم ربط داره؟.ممنون از تعبيرتون

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۰:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. بله تاثیر آدمهای بد روی شما زیاد است. سلامت روانی شما در خطر است و احساس می کنید که ضعیف و بی یاور و بی دفاع و بی قدرت هستید. شما باید سعی کنید معلومات خودتان را بالا ببرید و اعتماد به نفستان را افزایش دهید تا برای انجام هر کاری، مجبور نباشید خودتان را وابسته به دیگران حس کنید. صدقه هم دفع شر و بلا می کند. به اندازه وسعتان صدقه بدهید نه افراط کنید و نه خست. صدقه را به فقرای واقعی بدهید. کسانی که هیچ راهی ندارند که به ثروت برسند ولی گدایی هم نمی کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۰۹:۲۰
الهام

الهام : ممنونم عالی بود تعبیرتان دقیقا به زندگی الانم اشاره کردین

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۵۹:۵۹
الهام

الهام : سلام, خواب دیدم که روی تختی دراز کشیدم و یک خانم ناشناس میخواد بهم آمپول بزنه و او پنبه الکی رو به باسنم زد ولی آمپول و به پهلوم زد و دردم اومد , بهم گفت از اول باید به پهلوت میزدم من الکی پنبه رو به باسنت زدم که فکر کنی به باسن میزنم ,بهم گفت که در عوض این تو رو خوب میکنه. و یکی از دوستام و توی خوابم دیدم که هروقت ایشون و میبینم اتفاق بدی برام میوفته نمیدونم تلقین میکنم یا واقعا همچین چیزی صحت داره .ممنونم

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۸:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به تزریق انرژی بیشتر در زندگی بیداریتان نیاز دارید. زمان شفا برای شما فرا رسیده. شما نگرش منفی در مورد شخص خاصی دارید ( شاید همین دوستتان که می گویید) و احساس می کنید که او ارزشهای منفی و ناخوشایندی را به شما تحمیل می کند. شما در مورد مسائل مالی یا تاهل نگرانی دارید که رفع خواهد شد. اگر به دلتان بد آمده برای دیدن دوستتان، صدقه بدهید. ولی از نظر من فقط این یک تلقین منفی است که شما به خودتان می کنید و باورتان به این تلقین است که این بلا را سرتان می آورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۱۷:۴۲
الهام

الهام : سلام خانم هراتی بزرگوار , خواب دیدم که در مجلسی هستیم که پدر و مادر و برادرم هستن انگار قصد مسافرت بجایی داشتن که یکی از این جمع مخالف بود که دیدم همسرم که قیافه اش کاملا عوض شده بود و اصلا شبیه همسرم نبود موهاش کمی بلند شده بود ولی زیباتر شده بود همسرم رفت و پیش مادرم نشست و به ظاهر موافق مادرم بود بعدش دیدم که من و همسرم (اینجا قیافه و موهای خودش بود)و خواهر شوهرم به مطب دکتر رفتیم که یکی خانم بود که میشناختمش و دیگری آقا بود که همسرم رفت اتاقشون و میخواستن به همسرم آمپول بزنن ولی بیرون از مطب میومد و خوشحال بود که انگار آمپول نمیزدن اونجاها بود که به ما ماهی های بزرگ میدادن و با اون دکترها خیلی صمیمی شده بود و اونا هم خیلی ازش خوششون اومده بود و اونجا حتی براش مشتری میفرستادن که شوهرم از اون مشتری استقبال خوبی نکرد و در اون میان خواهر شوهرم از مطب اون دکترها دنبال لباس برای دخترش بود که منم دیدم مطب دکتر پر از لباسهای خوشگل زرد بود و بین اینا یکی سیاه بود که من بهش میگفتم لباس زرد و انتخاب کن. انگاری اونم اومده بود که برای دخترش آمپول بزنه و ناراحت بود البته دخترش 2ساله هست. آخرش دیدم که شوهر روی تخت دراز کشید و بهش سرم زدن دیدم شوهرم یه سوشرت مشکی تن داشت که دراورد و از زیرش پلیور آبی کمرنگ دیده شد که من رفتم بهش گفتم که چرا دراوردی سردت میشه و بپوش که شوهر با ناراحتیی گفت گرمم هستش و منم ناراحت شدم و اتاق ترک کردم او متوجه خروج من نشد داشت با دوتا پسر بچه ناشناس صحبت میکرد از بیرون دیدم دستاش و برده بالای سر تختش و دنبال من میگرده , بعدش سوار ماشینمون شدیم که پسرمون نبود میخواستیم بریم جای گردشگری شهرمون که دیدیم راه و اشتباه رفتیم و داریم نزدیک تونلی میرسیم که بالای کوه بود و جاده خاکی یهو از بالای کوه نگاه کردم دیدم که راه برگشت نداریم و به بالای کوه رسیدیم و وحشت کردم دیدم ماشینها همینجوری پریدن پایین که اکثرا سالم بودن و فقط یکی اتش گرفته بود که به شوهرم گفتم که ماهم باید اینجوری با ماشین بپریم پایین که یا زنده میمونیم یا اینکه ماشینمون آتش میگیره . که از خواب بیدار شدم .منو ببخشید که بازم خوابم طولانی شد .

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۱:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خانواده شما می خواهند شرایط امروزشان را عوض کنند و اجازه ندهند که دیگران از آنان سو استفاده کنند. همسر شما فکرش درگیر ناراحتی های شماست و روحش زیباست. او از مادرتان حمایت می کند. شما و همسرتان برای رسیدن به خواسته هایتان دعا می کنید و چیزی منفی در وجود همسرتان نیست که خدای مهربان بخواهد با زور نگرش او را عوض کند. شما به مسائل احساسی متفاوتی فکر می کنید و شوهرتان دیگران را نصیحت و راهنمایی می کند. البته شاید دیگران همیشه از نصایح همسرتان خوب استقبال نکنند. شوهر خواهرتان هم امیدوار است که دخترش در آینده رفتار مناسبی داشته باشد و شما می خواهید که او سرزنده و شاد باشد نه افسرده و نگران. شوهر شما ممکن است گاهی از این که مردم نصایحش را نمی پذیرند ناراحت شود و احتیاج داشته باشد که خدای بزرگ به او انرژی بیشتر و امید تزریق کند. شما باید سعی کنید شوهرتان را درک کنید و از او انتظار نداشته باشید که همیشه از خود گذشته به نظر بیاید و بخندد چون در این صورت زندگی تان با مشکل مواجه خواهد شد و پسرتان از لحاظ روحی از شما دور می شود. اینکه بخواهید با هم دعوا کنید و روش زندگی تان را عوض کنید و با چالشهای بزرگ روبرو شوید زندگی تان را خراب خواهد کرد و صمیمیت بین شما از بین می رود و خیلی ها در این شرایط از هم جدا می شوند و زندگی شان از هم می پاشد. خوابتان به وضوح می گوید که تقصیر شماست که توقع بالایی از همسرتان دارید و با این کار و ادامه این رفتار زندگی تان را خراب خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۲۵:۳۵
roshanak۱۳۶۹

roshanak۱۳۶۹ : خانم هراتی من یه قسمتی از داستان رو براتون نگفتم یه مهندس اونجا بود که من خیلی دوسش داشتم رعیس سالن بود همون که وقتی خواب سنگای قیمتی رو دیدم و مرواریدکه شما خوابم رو اینطور تعبیر کردین شما جذب یه شخصیت شدین که روحی زیبا و خالص وپاک داره....اون خانمی که به شکل میمون تو خوابم ظاهر شد اول با من همدست بودکه اون رفت و من میخواستم برا اینکه بقیه رو گول بزنم یه تیر دونشون بزنم اینو بزارم جای خودم ...که بگم فداکاری کردم رفتم اینو گذاشتم جای خودم ولی بازم به خودش نگفتم میخام برم بخش دیگه چون دیگه نمیخواستم ریسک کنم ...ولی این فهمید و تمام صداهای ضبط کرده منو برداشت تو صداهاشم همش با کنایه میگفت جالبه همش مهندس...مهندس....تمام حرفامو لو داده ...بخشی از خوابم همش خواهر بزرگترمو میدیدم دنبال گیرسربود تو بدلیجاتی موهاش بلندبود یه لباس خیلی شیک پوشیده بود بعدتوخواب کشوی یه دراور رو کشیدم دیدم یه جفت گوشواره طلا با سنگ ارغوانی داخلش بود و برا خواهرم بود...حالا با این تفاسیر فکر میکنم خوابم رو دقیقتر تعبیر کنید...خیلی نگرانم این ضعف بزرگیه برای من میترسم رو بشه

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۴۰:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست عزیز هر کس طبق قانون سایت فقط حق ثبت یک خواب را در 24 ساعت دارد و این یعنی 1 کامنت. شما یک خواب را با 3کامنت مجرا برای بنده ارسال کرده اید و این یعنی 3 خواب. علاوه بر اینکه این کار خلاف مقررات سایت است و بنده فردا بابت این کار مواخذه خواهم شد، با توجه به حجم بالای تعابیر و اینکه امروز بیشتر از 100 نفر برای بنده تعبیر فرستاده اند، اگر هر کدام بخواهند 3 بار خوابشان را تکه تکه ارسال کنند می شود 300 تعبیر و بنده با این شرایط به زودی خواهم مرد!!! لطفا ملاحظه فرمایید و از قوانین تخطی نکنید. تشکر.

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۵۵:۰۷
roshanak۱۳۶۹

roshanak۱۳۶۹ : سلام خانم هراتی ممنون که خوابم رو تعبیر کردین ولی اینجارو دقیق متوجه نشدم من احساس میکنم میخان راجع به عشق واقعی و کسانی که میخاهند مرا گول بزنن صحبت کنن؟؟یا اینکه واقعا میخان صحبت کنن

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۵:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بدلی فروشی عشق غیر واقعی است و شما را نصیحت خواهند کرد که گول نخورید. واقعا اینکار را خواهند کرد.

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۸:۰۰
roshanak۱۳۶۹

roshanak۱۳۶۹ : سلام خانم هراتی خوابم ترکیبیه نمیدونم باید همشو مطرح کنم یانه من دیشب خواب دیدم ینفر که خانم بود داشت برام امپول میزد نقطه به نقطه عضلات پوشتمو بعضی جاهاش درد داشت داد میزدم بعد که برگشتم دیدم بقیه هم دارن سرک میکشن چون شرت نداشتم اعصابم خراب شد دکترم دید عصبیم یطوری نشست بقیه نبینن بعدشم سریع کارو تموم کرد میشه بگین تعبیرش چیه؟بعد این خانم که مثلا دکتر بود تو مغازه ی جواهر فروشی و بدلیجات بود یکسره خواهرم رو میدیدم کع خیلی زیبا شده بود لباس زیبایی به تن کرده بود اومد تو همین مغازه برا خرید بدلیجات دوتا گوشواره قشنگم داشت که نگینش ارغوانی بودهمه این هارو باهم دیدم دوتا خواب مجزا نبود....یه مرد هم بودکه چهره یکی از بازیگرهارو داشت که خیلی جذاب بود برام ولی تو این خواب اون نبود..خیلی بهم نزدیک و صمیمی شده بود حتی یه حرف بدم زد...گفت اره فلانی میگه اینطور...میشه تعبیر کنید

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۲۳:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید احساستان را متعالی کنید و از مشکلات رهایی یابید. کسی می خواهد مو به مو ایراد کار شما را به شما بگوید و شما از اینکه جلوی دیگران سرزنش شوید ناراحت می شوید. احساس می کنید که می خواهند نظرات خود را به شما تحمیل کنند. راجع به عشق واقعی و کسانی که شما را گول می خواهند بزنند به شما نصیحت می کنند. کسی گویا قصد فریبت شما و خواهرتان را دارد. مرد بازیگر هم کسی است که برای شما فیلم بازی می کند تا شما را گول بزند و آزارتان دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۹:۰۰
مینو

مینو : خواب دیدم وارد مطب دکتر خانم میشم در مورد نتیجه ازمایش تخصصی ایمنی که کم یا زیاد باشه صحبت میکنه بعد میگه که من باید امپول بزنم یه اقایی میاد و امپول ها بشکل اماده و بسته بندی بودن یذره درشت تر و زییاتر از امپولای معمولی ماده نارنجی رنگ اسمش تخصصی برای گلبول سفید بود داخلشون بود و سوزن اونا نرم و نازک بود نمیخواستم بزنم ولی به بازوی راستم زد و درد هم نداشت ولی نصفش کافی بود .بعد اومدم بیرون نمی خواستم بپذیرم مشکل پیدا کردم و خدا گفتم و زدم زیر گریه.ممنون از تعبیر شما(این روزها مشغول ازمایشات خواهرم هستم که سخت بیمار هستن)

پاسخ
لینک۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۷:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خودتان هم احتیاج به همدردی و محبت دارید. این نیروی عشق که در اثر اجتماعی بودن و دوستی و تواضع و سرزندگی و طبیعت برون گرای شما به شما می رسد، موجب می شود تا مقاومت و ایمنی بدنتان نسبت به بیماری ها بالا برود و در واقع انسان هایی که سرحال تر و شادتر هستند، گلبول های سفید خونشان بیشتر است و در مقابل بیماریها مقاوم تر می شوند درحالی که آدمهای افسرده، زودتر مریض می شوند. شما نیاز به ارتباط بیشتر با مردم دارید و آنها با شما مهربانی خواهند کرد. اجازه ندهید به شما فشار عصبی برسد. تشکر از همراهیتون و با آرزوی سلامتی برای خواهرتان.

پاسخ
لینک۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۴۵:۲۴
ziba

ziba : سلام و وقت بخیر.چند شب پیش خوابی دیدم که خیلی آشفته م کرد.خواهرم پزشک هستن توی خواب دیدم به همه خانواده داره آمپول هوا میزنه که همه رو بکشه و کلا حالش حال جالبی نبود خیلی آشفته و عصبانی بود. غیر از خانواده م خیلی تعداد زیادی آدمایی بودن که یادم نمیاد کیا بودن.من خیلی مقاومت کردم و حتی بعد تزریق هم بیحال شدم فقط ولی نمیذاشتم بفهمه که من به هوشم. ولی در نهایت بیهوش شدم بعد از به هوش اومدنم دیدم همه حالشون خوبه و بهم میگن که خواهرم شوخی کرده ولی من تو دلم میدونستم که شوخی نبوده...
در ضمن قبل از اینکه بخواد به من تزریق کنه راجع به کارهایی که داره انجام میده و مخفی کرده بهش گفتم که من میدونم و این خیلی عصبانیش کرد.

پاسخ
لینک۲۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۵۸:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهرتان نسبت به احساسات دیگران بی توجه است و احساس آنان را سرکوب می کند و برایش مهم نیست که دیگران جه حسی دارند بلکه می خواهد الکی تظاهر کند که از آنان حمایت می کند و اگر زندگی کسی به سمت منفی متحول شده و یا او باعث افسردگی یا تغییر منفی در زندگی کسی شود، برایش مهم نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۱۹:۱۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.