کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آواز

در اینجا منظور از آواز صدا و بانگ انسان به هنگام سخن گفتن است. اگر مردی در خواب ببیند که صدا و آوازش بلند شده به طوری که تا دور دست ها می رود و مردم از شنیدن آواز خوششان می آید نشان خرمی است و گویای شهرت و آوازه و این که در میان مردم بزرگی کسب می کند. اگر کسی خواب ببیند در میان مردم می خواند، و لکنت زبان پیدا کرده، بر سر راه پیشرفتش موانعی به وجود خواهد آمد.

ابن سیرین می گوید: به طور کلی داشتن صدا در خواب برای مردان نیکو است و گویای نام و آوازه و شهرت و شرف است ولی برای زنان نیکو نیست. صدای آشنا دوستی و محبت است و صدای نا آشنا و آواز کسی که دیده نمی شود و در خواب خود او را نمی بینیم خبری است که از یک مسافر دور رفته به شما می رسد و چنان چه مسافری ندارید کسی خبری به شما می دهد که این خبر می تواند خوش باشد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

63 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

مایا

مایا : با عرض سلام و ادب و احترام
این خواب پنج شنبه است و عذر خواهی می کنم اینجا نوشتم چون واژه ش نبود . در کنسرت ی خواننده معروف من و خواهرم شرکت کرده بودیم بعد که تموم شد گفتن این خواننده تا یکماه و نیم دیگه که عید نوروز هست تو این شهر میمونه ( یکماه و نیم مونده بود به عید نوروز ) تا اجرا داشته باشه بعد با خودم فکر کردم میتونستیم دیرتر هم بیایم ولی خب میتونیم یبار دیگه هم بیایم بعد رفتم توی ی صف ، اول صف ایستاده بودم همینطور که صف به جلو حرکت میکرد ی آقایی اومد ی گلدون سفید بهم داد من هم گلی رو بطور کامل با ریشه و خاک درسته از گلدون پلاستیکی دراوردم و در گلدون سفید سرامیکی کاشتم. (اوردن گلدان مثل ی مراسم بود چون کسایی که تو صف بودن و بقیه افرادی که تو خیابون ایستاده بودند و نگاه میکردند )
ممنون و سپاسگزارم .

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۱۸:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. هارمونی و هماهنگی و آرامش به زندگی شما راه می یابد و شروعی تازه خواهید داشت. عشق و لذت و شادی به زندگی شما می آید و کسی شما را تحسین می کند و برایتان احترام قائل است. شما عشق او را می پذیرید و در قلبتان محبت او را نگه می دارید. انشالله ازدواج خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۸:۵۰
Farzane

Farzane : سلام شبتون بخیر . من خواب دیدم که با چندتا همکار که یکی آقا بود یکی خانم و اونای دیگه رو نمیشناختم داخل یک منزلی که یک خانومی موسیقی میزد بودیم من رو صندلی نشسته بودم و جوراب پارازین مشکی کوتاه داشتم و مرتبش کردم توپام .بعداز جام بلندشدم رفتم پیش این بچه ها که خانومه مسئول این موسیقی ها بود گفت حالا به خاطر تو این آهنگ که دوست داری و زمزمه میکنی رو میزنم و باهم بخونیم و شروع کردیم دسته جمعی به خوندن شعر و منم تا جایی که میتونستم باصدای بلند میخوندم که متوجه بشن صدام قشنگه .

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۹:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به امنیت و هارمونی و هماهنگی در کارتان رسیده اید و به نظر می رسد که شرایط خوبی داشته باشید و نگرانی نخواهید داشت. آوازه ی موفقیت شما را دیگران هم خواهند شنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۸:۳۳
Paryy

Paryy : عذر میخوام یعنی من موفق تر از آنها هستم .و اینکه حسادتشان نسبت بمن کمتر میشه

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۴:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بله.

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۴:۳۸
مهسا خوشرو

مهسا خوشرو : با سلام و عرض ادب
ديشب خواب ديدم كه ايستاده ام و يه جمعي حدود ٧،٨ نفر جلوم هستند من آواز شاد ميخونم و دست ميزنم اونا هم با من ميخونن و دست ميزنن و ميرقصن چهره هيچكدومو نديدم از بين اون جمعيت فقط پدرمو كه فوت شده ميبينم دقيقا جلومه كه همراه من اونم ميخونه دستاشو حركت ميده و ميرقصه و خيلي شاده دقيقا ٣ تا آواز شاد همه با هم خونديم. فقط اينم ذكر كنم هيچوقت پدرم كه زنده بود نمي رقصيد مرد جدي اي بود اما تو خوابم اينجوري نبود. سپاس

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۰۰:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. اگر رقصیدن کسانی که دیدید، آرام بود در زندگی به هماهنگی و هارمونی می رسید و دیگران برایتان شاد می شوند. اما اگر تند و با حرکاتی احساساتی و با شور و شوق می رقصیدند، شما نگران مسئله ای هستید و ابراز نگرانی می کنید و روح پدرتان شاد او هم به خاطر شما نگران است. لطفا برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۴:۵۱
Maryam

Maryam : با سلام من خواب دیدم که همراه دوستم و یکی از اقوام به مسافرت رفتیم تو مسافرت با دو تا از خواننده های مشهور هم خونه بودیم و مادر اومد پیشمون هر چی لباس داشتم رو با خودش آورده بود هم زمستونه و هم تابستونه که واسه جابجایی اش یکیشون که همسر داشت به من و مادرم کمک کرد و به من خیلی توجه میکرد ،یکی دیگه اشون که مجرد بود توجه زیادی بهم نداشت و انگار کسی رو دوست داشته ولی بهش نرسیده بود و چون مشهور بودن همه میخواستن توجهشون رو به خودشون جلب کنند ولی در آخر کار اونم از من خوشش اومد، من نمیدونم چرا همچین خوابی رو دیدم و اینکه همچین خوابی اصلا تعبیر داره ؟

پاسخ
لینک۲۶ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۵:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما روحیه تان خراب شده و از اینکه دیگران برایتان تصمیم بگیرندو تمام مدت بخواهید طبق نظر دیگران و در جهت راضی کردن آنان زندگی کنید خسته شده اید و می خواهید که چشم انداز جدیدی پیدا کنید و به هارمونی در زندگی تان برسید. مادر شما می خواهد که شما تحت هر شرایطی درست رفتار کنید و امنیت و آرامش داشته باشید. در این راه موفق هم خواهید بود و شادی و خوشی و گشایش کار به زندگی تان می آید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۳:۳۳
Neda

Neda : سلام خانم هراتی گلم ممنونم از تعبیر زیباتون.الهی قربونتون برم از دستم عصبانی نشید :))))))بخدا گفتم اگه کم بنویسم ممکه در تعبیر اشتباه شه.باز هم ببخشید چشم بروی چشمم:)))))) کم مینویسم .فعلا درست فرمودین تعبیرتون رو من ادممیم که تصمیم نهایی رو خودم میگیرم با اینکه به قول شما در تعبیر فرمودین نمیتونم افکارم رو منظم کنم.فقط سوال و راهنمایی از شما دارم البته اگر براتون مقدوره ببخشید زحمتتون میدم چون من نظرهای که میدن رو واقعا برام جالبه و قبول دارم در مورد صدقه من هر ماه مقدار ناچیزی به یکی دو تا بنده ی خدا در حد وسعم کمک‌ میکنم البته اگه خدا قبول کنه اونا صدقه محسوب میشه ؟؟؟؟یا جدا باید صدقه بدم ؟؟اینکه نذرم سینی حضرت قاسم هست(اگر در جریان باشید خوزستانیها و جنوبیها کلا این مراسم را در زمان شهادت حضرت قاسم میگیرن.و سینهای بزرگی هست با شیرینی میوه حنا شمع و کله قند و تور سبز و نقل و گل پخش میکنن مثل وسایل حنابندان و روی سر میزارن و هم زمان دعا و روضه خووانده میشه)ولی من اون شب مراسم را روز سوم شهادت حصرت گرفته بودن که مصادف شد با شهادت حصرت ابوالفضل توی خوابم هم نوشتم.دیگه توضیح ندم.میخواستم بگم دیگه تکرار نمیشه تا سال اینده اگر من بخوام نذرم رو ادا کنم زودتر به چه صورت این کار رو بکنم چون دیگه مراسمی برگزار نمیشه.ببخشید باز زیاد شد میخواستم براتون مراسم حصرت قاسم یا به اصطلاح جنوبیا عروسی حضرت قاسم رو بگم گفتم شاید اطلاع از این مراسم نداشته باشید.پیشاپیش ممنونم از راهنماییهای ارزندتون امیدوارم در پناه حق باشید و زیر سایه امام حسین حاجتون روا بشه

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۳۳:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خیر صدقه ی ماهیانه ربطی به صدقاتی که باید برای خوابها بدهید ندارد. این صدقات برای دفع شر از مواردی است که باید سریعا و فورا پرداخت کنید. من اطلاعی از رسومات خوزستانیهای عزیز ندارم. شما لازم نیست همقدم با رسومات مردم نذرتان را ادا کنید بلکه خیلی سریع به فقیری که می شناسید نذر حضرت قاسم ع یا حضرت عباس ع کنید و به همان اندازه که در نظر دارید و وسعتان می رسد کمک کنید اینکار مشکلاتتان را حل خواهد کرد و روزیتان هم زیاد می شود. مردم فقیر نمی توانند یک سال صبر کنند تا شما بخواهید طبق رسوماتتان عمل کنید!! هر روزی که می گذرد برای انسانهای درمانده و مستاصل یک عمر محسوب می شود. در درگاه خداوند عمل شما است که حساب می شود و نه رسوماتتان. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۵:۴۴
Neda

Neda : سلام خانم هراتی عزیزم این خواب واسه ی ۱۰ روز پیشه خواب دیدم انگار دنبال یک نشانی و ادرس میگشتیمم منو خواهرمو دوستم.توی خیابون راه میرفتیم انگار من ادرسو میدونستم.ولی دوستم و خواهرم میگفتن بیان با تاکسی بریم بهتره من گفتم همین خیابون بغله خیابون ۱۹ ولی اونا میگفتن همین خیابونو با تاکسی بریم بهتره.رفتیم به سمت ایسگاه تاکسی ها .و دیگه نمیدونم سوار شدیم چون رفتیم به سمت یک تاکسی و بقیش یادم نیست در فاز دیگه ی خوابم رفته بودم کنسرت انگار برج میلاد بود ولی فصای بازش و شلوع هم بود و اینکه فرزاد فرزین کنسرت داشت.من صندلیهای عقب بودم بعدش اومدم جلو نشستم ردیف اول و نزدیک سن یک پسر بود انگار میخواست بهم بچسبه و منو لمس کنه قیافش شبیه ترکها بود و چشم رنگی و موی بور و لهجه ترکی داشت منم خیلی بد بهش نگاه کردم که بهم نچسبه و بهم دست نزنه انگار فرزاد فرزین هم متوجه شد و بد بهش نگاه کرد خیلی.و یک لحظه داشت میخوند سکوت کرد که ببینه اون پسره ادیتم میکنه.دو تا پسر بچه هم همراهم بودن که شیطون بودن خیلی اولش باهام خوب نبودن ولی وقتی دیدن من دوستشون دارم و هواشونو دارم باهام خوب شدن خیلی.بعد از فرزاد فرزین یکی دیگه اومد خوند.خیلی واضح نمیخوند و من خیلی متوجه نشدم بعدش اومد با موتور واسه مردم حرکاتی انجام داد سالن هم که فصای باز بود کمی کثیف بود.بعد من توو دلم گفتم مردم این همه پول دادن بعضیا ۳۰۰ ولی کنسرت این همه پول گرفتن زیاد خوب نبود.ولی انگار من شانس اورده بودن بلیط تخفیفی یا باقیمت کم بهم خورده بودمن برای مردم کمی ناراحت شدم کنسرت که تمام شد.اومدیم بیرون انگار ی خانمی بود رئیس جمهور بودمیخواست بره خونش اون خانم که شوهرش که روحانی بود چند تا خانم چادری اورده بود تو حیاط خونش که زنشو پیچوند رفت زنش خونه ی بغل که مردی که رد میشدن مسخره روحانی میکزد.ولی من رفتم دیدم نشستن دور یک میز روحانی و دو تا یا یک دونه خانم چادری که اصلا صورتش مشخص نبود.بعد از اون رفتم منزلمون که دبدم یک اقایی خونمونه کفشاشو دیدم اون اقا خونه ما بود من بهش گفتم اینجا چیکار میکنی الان مامانم میاد فکر بد میکنه میخواستم بیرونش کنم.پول میخواستم بهش بدم ۱۰ تومن که دوستم گفت قبلا ۵ بهش دادی منم تو همون حین مادرم اومد از پله ها بالا منم ترسبدم گفتم بیا زودتر برو ۵ قبلا دادم دست کردم تو کیفم یک مشت پول دو تومنی هزاری در اوردم و بعدش ۵ تومن دیگه بهش دادم و اشتباهی هم میخواستم یک گل خشک که پارسال از سینی حضرت قاسم برداشتم(اگه بدونین مراسمی که خوزستانیا میگیرن) اونم میخوست ببره که از دستش گرفتم البته اصرای هم نکرد داد ولی انگار توی خواب از مراسم حصرت ابوالفصل اورده بودم سریع اون اقا کفشاشو پوشبد مامانم جلوی در گفت این کیه گفتم خرید کردیم اورده بود بالا اخر خوابم هم دیدم یک‌جعبه شیرینی خامه ای خوشگل روی میزه.خانم هراتی امسال هم من برای مراسم سینی رفتم که سینی رو من گرفتم در واقعیت واینکه با نراسم شهادت حضرت ابوالفصل یکی بوداینو به نیت حاجتم نذر کردم که سال اینده درست کنم سینی.مننونم ازتون سینی حصرت قاسم

پاسخ
لینک۲۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۹:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم لطفا لطفا لطفا خوابتان را کوتاه بنوسید. به شما قول می دهم که خوابهای طولانی منبعد تعبیر نخواهند شد!! عدد 19 بیانگر استقلال و غلبه بر کشمکش های شخصی است. شما خواهید فهمید که مجبورید پای حرف و عمل خودتان بایستید. این عدد بیانگر یک دندگی و تردید شما در پذیرش کمک از جانب دیگران است. شما می خواهید در زندگی تان به هارمونی و هماهنگی برسید ولی مسائلی پیش می آید که شما را عصبانی می کنند و لجتان در می آید. شما حتی برایتان سخت خواهد بود که بتوانید افکارتان را منظم کنید و کارهایتان را خوب به پیش ببرید. عده ای به بهانه ی رساندن شما به خوشحالی و خوشبختی، با شما خیلی سطحی برخورد می کنند و در مورد احساساتشان با شما صاف و صادق نیستند. برای حل مشکلاتتان شما باید صدقه زیاد بدهید و نذرتان را هم حتما انجام دهید. شما نهایتا حاجتتان را خواهید گرفت. انشالله سال بعد که حاجت گرفتید برای من بنویسید و التماس دعا. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۳۳:۵۱
سارا

سارا : با سلام و احترام . من خواب دیدم زیر یه طاق ضربی بلند در حال آواز خواندن و چهچهه زدن هستم . یه آهنگ سنتی که حس نمی کردم غمگین باشه . صدام بلند و خوب بود ویخش می شد که در واقعیت این جوری نمی تونم آواز بخونم . کسی اون جا نبود و می دونستم صدامو کسی نمی شنوه یه لحظه حس کردم به نوازنده تار مرد هست اون جا که فقط اون می تونه بشونه . ممنونم .

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۳:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما با اشتیاق از آرزوهای بلندی که دارید خواهید گفت و به آرزوهایتان م یرسید. زندگی شما به هارمونی و هماهنگی خواهد رسید انشالله و گشایش کار می یابید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۱:۴۷
Tiyana

Tiyana : یادم رفت بگم رنگ روسريم نارنجي بود

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۰:۳۳
Tiyana

Tiyana : سلام من خواب دیدم که با شوهرم درجایی مثل فروشگاه یا رستوران یه جای عمومی دربسته بودیم که چندتا مرد به من برخورد میکردند یا دستشون بهم میخورد یا بازوشون و ازکنارشون رد شدم که تا به یکی رسید که اون آقا روسری رو از سرم برداشت در اون لحظه شوهرم به شدت عصبي شد و اون فرد رو تاميتونست زد، من از اونجا اومدم بیرون از داخل مجموعه اومدم بیرون از پله ها بالا رفتم از اون بالا صدای شوهرم رو می شنیدم که از داخل اون مجموعه بلند بلند آواز غمگین ميخوند

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۴:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شوهر شما نسبت به اینکه شما فکرتان را با دیگران مطرح کنید و بخواهند از اسرار و زندگی شما سر دربیاورند بسیار حساس تر است تا نسبت به اینکه بخواهند در کارتان دخالت کنند. شما شخصیتی اجتماعی و برونگرا دارید و رفتاریتان دوستانه و متواضعانه است و به این جهت همسرتان روی شما حساس است که چرا اینقدر به شما توحه می کنند و حلب توجه می کنید و شاید حسادتی می کند و بعد از اینکه حساسیت او را مهم ندانید غصه می خورد.

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۶:۴۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.